بخشی از مقاله

چکیده:

با توجه به اهمیت پیاده سازی اقتصاد مقاومتی در نظام مالی و اقتصادی کشور که به گفته رهبر معظم انقلاب میتواند بخش زیادی از مشکلات جامعه را حل نماید و همچنین ضرورت توسعهBI که زمینه ساز بهبود عملکرد مسئولین و سازمان ها میباشد در این مقاله سعی کردیم به بررسی زوایای پنهان BI و ارتباط آن با اقتصاد مقاومتی بپردازیم و با ارائه راهکار هایی در جهت رفع نواقص اقتصادی گام برداریم.

با تحقیقات صورت گرفته به این نتیجه دست یافتیم که می توانیم با گسترش و توسعه BI و جمع آوری کامل و اصولی اطلاعات، نیازهای جامعه در سال های پیش رو را برآورد کرده و از خطرات احتمالی ناشی از تحریم ها و فشار های اقتصادی جلوگیری نماییم. لذا باید سازمانها و ارگانهای اقتصادی، برنامه های بلند مدتی در راستای تحقق سیاست های اقتصاد مقاومتی با نهادینه کردن BI، تدوین نمایند تا بهوسیله آن بخشی از مشکلات اقتصادی را کاهش و یا حتی رفع کنند.

1.    مقدمه

1-1  هوش تجاری

هوش تجاری یا هوشمندی کسب و کار - Business Intelligence - که به اصطلاح BI خوانده میشود، به فرآیند تبدیل دادههای خام به اطلاعات تجاری و مدیریتی گفته میشود که به مدیران سازمان کمک میکند تا تصمیمات خود را سریعتر و بهتر اتخاذ کنند و بر اساس اطلاعات صحیح، عملکرد درست و سنجیدهای از خود نشان دهند.

هوش تجاری این امکان را به سازمان ها می دهد تا با بهره گیری از اطلاعات نیازمندی های مشتریان را درک کرده و به تقاضای آن ها در سریع ترین زمان پاسخ دهند و تغییرات مثبت و منفی مرتبط با آن ها را احساس کنند.

امروزه هر سازمانی که از BI استفاده میکند نسبت به رقبا از امتیاز ویژه ای برخوردار است؛ زیرا هر آنچه مربوط به کالاها، شرکا و بازار است را در اختیار مدیران قرار میدهد تا برنامههای منطقی بر اساس دادههای موجود طراحی نمایند. این برنامه با پشتوانه BI میتواند باعث افزایش درآمد، کاهش هزینههای جاری و افزایش حاشیه سود گردد

هوش تجاری در واقع یک ایده جدید نیست ،این یک روش مشهور با نام هنر جنگیدن می باشد. در گذشته های دور و نزدیک داشته ایم که هر تشکلی در راستای رسیدن به اهداف خود باید بقیه تشکل ها را کنار بزند که در واقع بیانگر هوش تجاری در عصر مدرن می باشد.

1-2 اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی یک نظام اقتصادی است و در واقع یکی از نسخههای نظام اقتصادی اسلامی، متناسب با شرایط فعلی است که با تدوین و با ابلاغ سیاستهای کلی آن، خطوط اساسی برای طراحی سختافزار و نرمافزار یک نظام اقتصادی مطرحشده و اکنون در مرحله طراحی است و در نهایت، به مرحله اجرای این نظام خواهد رسید.

در پی شدت یافتن تحریم های خصمانه جامعه غرب علیه نظام جمهوری اسلامی ایران با هدف متوقف کردن روند پیشرفت علمی و اقتصادی کشور واژه ی جدیدی با عنوان اقتصاد مقاومتی به تدبیر مقام معظم رهبری به ادبیات اقتصادی کشور اضافه گردید.

رهبر معظم انقلاب، اقتصاد مقاومتی را معنا و مفهومی از کارآفرینی، معرفی نمودند. هم چنین نیاز کشور به کارآفرینی را به دو دلیل فشار اقتصادی دشمنان و آمادگی کشور برای جهش تبیین کردند.

یکی از ارکان مهم اقتصاد مقاومتی دستیابی به اهداف سند چشم انداز بیست ساله می باشد در منطق رهبری از یک سو رشد و توسعه ی اقتصادی و سیاسی بدون توجه به ارزش های والای فرهنگ اسلامی قابل تصور نخواهد بود، از سو دیگر تقویت و تحقق فرهنگ اسلامی بدون در نظر گرفتن شاخص های رشد و توسعه اقتصادی نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت[3]و لازم است تبلور این گفتمان اساسی در رویکرد دولت ها، برنامه های مهم و قوانین جاری کشور دیده شود. از نتایج بهره گیری از اقتصاد مقاومتی به صورت موردی می توان به اشتغال زایی، ازدواج جوانان، کم شدن رانت و کارآفرینی، کاهش هزینه هاو... اشاره کرد.

2    کلیات

2-1  ضرورت :BI

·    تعیین گرایشهای تجاری سازمان که موجب میشود تا سازمان بدون اتالف وقت و هزینه و انرژی در سایر مسیرها به دنبال اهداف کالن و اساسی خود متمرکز شود.

·    تحلیل عمیق بازار

·    پیش بینی بازار که میتواند قبل از اینکه رقبا سهم بازار خود را توسعه دهند، منافع جدید به وجود آمده در بازار را عاید سازمان کند .

·    بالا بردن سطح رضایتمندی مشتریان که میتواند موجبات استمرار کسب و کار باشد و از دست دادن این اعتماد و رضایتمندی مراتبی را برای بنگاه به همراه دارد.

·    شناسایی مشتریان دائمی که وفادارند، میتوان با پیگیری رفتار آنان، جهتگیریهای کالن و استراتژیک را انجام داد.

·    تقسیم بندی مشتریان و متعاقبا ایجاد تنوع در روش برخورد با هرگروه از مشتریان.

·    افزایش کارایی سازمان در امور داخوی و شااف سازی رویه فرایندهای کویدی.

·    استانداردسازی و ایجاد سازگاری بین ساختارهای سازمان.

·    تسهیل در تصمیم گیری که جزء اهداف اساسی هوش تجاری محسوب میشود.

·    تشخیص زود هنگام خلرات قبل از اینکه سازمان را به مخاطرات جدی بکشاند و شناسایی فرصتهای کسب و کار قبل از اینکه رقبا آن را تصاحب کنند

در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی یکی از اساسیترین موضوعات مطروحه، ایجاد و حفظ کسب و کاری موفق با هدف افزایش درآمد و بهرهوری است. با بررسیهای صورت گرفته بدین نتیجه رسیدیم که این مهم بدون توجه خاص به ضرورت - BI هوش تجاری - میسر نیست.

عدم درک تصویری روشن از فردای کسب و کارهای خرد و نوپا و نبود نقشههایی بر پایه اطلاعات گذشته چالش بزرگ امروز ماست. همانطور که در بالا به شرح آمده بود، BI تصویر روشنی از کسب و کار به مدیران و تمام بخشهای سازمانی ارائه میدهد. بدون ارائه نقشهای برای برای فردا بر پایه اطلاعات دقیق از گذشته، عملا کسب وکار و جریان اقتصادیمان مانند دوندهای نابینا خواهد بود، بنابراین توسعه اقتصادهای خرد که از راه حلهای اقتصاد مقاومتی برای پویایی بیشتر اقتصاد است، بدون توجه به این موارد، امکان پذیر نیست.

از طرفی مقاوم سازی اقتصاد که سیاست هدفمند این رویه است، نیازی اساسی به هوش تجاری دارد. آیا راهی غیر از ارائه ابعاد نهفتهی اشتباهات در امور تجاری گذشته، برای رسیدن به این مقاوم سازی، وجود دارد؟

یکی از مزایای مهم و نامبردهی BI نمایش تمام اطلاعات یک کسب و کار میباشد؛ بطور مثال، اگر کسب و کار A در ابعادی چون طراحی و مکانیزمهای ایده پردازی و معماری تبحر و برتری داشته باشد با رویکرد BI میتواند تصویر روشن و دقیقی از آن ارائه دهد. حال اگر کسب وکار B در ابعاد مدلینگ و اجرای سازهها صاحب سبک و موفق باشد میتواند از طریق رویکرد هوش تجاری، این موارد را به عرصه ظهور برساند. نتیجهی اینکار دسترسی به ابعاد برتر هر کسب و کار است، بدین صورت که این دو سازمان میتوانند با بهرهگیری از این استعدادها و قابلیتها، خود به نوعی به خودکفایی قابل قبولی برسند و در نهایت موفقیت بیشتری کسب نمایند. با شرح فوق، عملا مجموعهای درونزا خواهیم داشت که از مفاد اصلی سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری، بدین نحو، دشمن در رسیدن به بزرگترین هدف خود که فشار اقتصادی است، ناکام بماند.

همانطور که میدانید یکی از بزرگترین مشکلات یک کسبوکار، از دست دادن نیروهای کارکشته و مجرب خود میباشد . نیروی کار که در مدت زمانی که در مجموعه سازمانی به فعالیت میپردازد، تجربهی ارزشمندی در این زمینه بدست میآورد و در هنگامی که به هر دلیلی مدت زمانی کاری وری به اتمام میرسد، تمام این اطلاعات و تجارب ارزشمند خود را نیز با خود میبرد. به بیانی دیگر، سازمان و کسبوکار عملا مهرههای ارزشمند خود را از دست میدهد وبه جای آن نیروی کار جدید را وارد مجموعه میکند. به همین دلیل است که مورد بالا که از دست دادن نیرو با ارزش بالای کاری میباشد، بزرگترین ضرر وارده به مجموعهی اقتصادی میباشد.

در این زمان است که BI به مدد کسب و کار میآید بدین صورت که با داشتن این قابلیت و نهادینه کردن آن در کل اجزای سازمانی، در واقع تمام اطلاعات با ارزشی که هر کارمند - نیروی کار انسانی - در دوره فعالیت خود بدست آورده است را در قالبی مشخص ارائه دهد و نیرو کار جایگزین میتواند با دسترسی همه جانبه به این اطلاعات، ادامهی مسیر پیشرفت را طی نماید. با اهتمام به چنین رویکردی در واقع جلوی هدررفت انرژی، نیروی انسانی، زمان و منابع برای رسیدن به دستاوردهای پیشین مجموعه را میگیرد و به نوعی به همان سیاستهای کارگشای اقتصاد مقاومتی که، توجه تمام مجموعههای اقتصادی اعم از خرد و کلان، خصوصی و دولتی باید به استفادهی حداکثری از زمان، منابع و امکانات، رسیدهایم.

2-2  بدست آوردن بینش از رفتار مشتری و شناسایی فرصتهای ناب فروش

یکی از بزرگترین مزایای سیستم هوش تجاری، ارائهی تصویری روشن از رفتارهای مشتری است. بدین صورت که این سیستم میتواند درک کند، کدام مشتری خرید کرده و کدامیک خیر، کدام مشتری خریدی مشابه داشته یا تنوعی در خرید اعمال نموده است، آیا نیاز اکثر مشتریان هنوز همان موارد گذشته است یا خیر و باید بازنگری در محصولات و خدمات ارائه شده، داد.

این بینش فوق، فرصتهای فروش مجموعهی اقتصادی را نمایش میدهد. درواقع میتوان به کمک اطلاعات دقیق حاصله از سیستم BI واطلاعات مشتریان مدلهای پالایش و پیش بینی بازار فروش محصولات را بدست آورد که به کمک این مدلها مراکز و نمایندگیهای فروش میتوانند خود را مدیریت کرده و در زمان مناسب ارتباط و تماس با مشتریان برای ارائه خدمات و محصولات خود ایجاد نمایند. بدین صورت قادر خواهیم بود از هدررفت منابع مالی و انسانی جلوگیری نماییم که این مورد در راستای تحقق یکی از مفاد اقتصاد مقاومتی میباشد.

2-3  مدیریت بهتر موجودیها

یکی از بزرگترین مشکلات کشورها در امر توسعه، به طور خاص توسعه اقتصادی، عدم درک صحیح و دقیق موجودیتهای خود میباشد. عدم درک دقیق این قابلیتهای موجود، نوعی احساس نیاز به منابع غیر داخلی و بومی را در برنامهریزیهای کلان یک کشور القا میکند، بطوریکه در تصمیمات مربوطه برای تامین نیازهای لازم، هزینههای گزافی بر پیکرهی نظام اقتصادی وارد میآید.

این مورد اولین ضرر عدم درک موجودیها میباشد. دومین ضرر آن که به مراتب حائز اهمیت بیشتری میباشد، از دست رفتن نیروی کار است. نیروی کار داخلی و بومی به علت آنکه مسئولان درک درستی از قابلیتهای آنها نداشتهاند، دچار ضررهای پیاپی میگردند. در واقع هزینهای که باید برای ارتقاء سطح کیفی همین خدمات و محصولات مشابه خارجی صرف میشد برای واردات آنها پرداخت گردید. در واقع با شروع این رویه و جولان دهی دلالان کوچک و بزرگ اقتصادی، چنین مشکل ساده و قابل حلی، به مسئلهی پیچیده و مبهمی بدل میگردد که مانند زالو بر اقتصاد کلان کشور فشار وارد میکند. سیستم BI در واقع موجودیتهای یک منطقه اقتصادی را به طرز دقیقی جمع آوری و ارائه میدهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید