بخشی از مقاله
«بسمه تعالي »
1- شناخت نعمتها
خداوند مهربان از راه رحمت ومحبت ولطف وعنايت ، انسان را لايق آراسته شدن به نعمت هاي نموده كه درپهن دشت هستي هيچ يك ازموجودات ، حتي فرشتگان مقرب را بدين صورت شايستگي ولياقت نداده .
كسانيكه ما را از وجود فرشتگان آگاه كرده اند گفته اند كه فرشتگان موجوداتي هستند كه ازعقل محض آفريده شده اند ، از انديشه وفكر محض آفريده شده اند ، يعني در آنها هيچ جنبه خاكي ، مادي ، شهواني ، غضبي ، ومانند اينها وجود ندارد . همچنانكه حيوانات صرفاً خاكي هستند واز آنچه قرآن ، آن را روح خدايي معرفي مي كند بي بهره اند واين انسان است كه موجودي است مركب از آنچه در فرشتگان وجود دارد واز آنچه درخاكيان موجود است . هم ملكوتي هم ملكي ، هم علوي است و هم سفلي بعدي گويد يك گروه از نور مطلق آفريده شده اند و يك گروه ديگر ، كه مقصود حيوانات است ازخشم و شهوت آفريده شده اند وخدا انسان را مركب آفريد .
پس انسان كامل همچنانكه با يك حيوان كامل متفاوت است با يك فرشته كامل نيز متفاوت است تفاوت انسان { با فرشته ياحيوان } به دليل همان تركيب ذاتش است كه در قرآن آمده است .
« إنّا خَلَقْنا الْإ نسنَ مِن نّطْفَةٍ أمْشاج ٍ بنبتلیهِ ...» ( سوره انسان آيه 2) ومقصود اين است كه استعداد هاي زيادي به تعبير امروز در ژنهاي او هست ، انسان به مرحله اي رسيده است كه ما او را مورد آزمايش قرار مي دهيم يعني به حدي ازكمال رسيده كه ما او را آزاد ومختار آفريديم و لايق وشايسته تكليف وآزمايش وامتحان ونمره دادن قرار داديم ولي وجودهاي ديگر چنين شايستگي را ندارد .
ازاين بهتر وزيباتر ، آزادي واختيار انسان وريشه و مبناي آن را نمي شود بيان كرد ، او را مورد آزمايش قرار داديم ، راه را به او نمايانديم آنوقت اين خود اوست كه بايد راه خويشتن را انتخاب كند . ( از كتاب انسان كامل نوشته مرتضي مطهري ص 40)
فرصت ها را غنيمت بشماريد ، فرصتها همچون ابر بهاري مي گذرند ، دراين گذرگاهها عمرتان نسيم هاي رحمتي از جانب خدايتان درحال وزيدن است ، توجه ! توجه ! كه خود رادرمعرض آن نسيم ها قرار دهيد تابي بهره نمايند .
يأس از رحمت خدا كفر است و ايمن بودن از مكر خدا هم خسران است .
مكر خدا يعني تقدير است و تدبيرات حكيمانه پنهاني كه خدا دارد وما از آن اطلاعي نداريم .
امام علي (ع) در قسمتي از نامه اي كه به فرزندش امام حسن (ع) در سال (38) هجري وقتي ازجنگ صفين باز مي گشتند در مورد نشانه هاي رحمت الهي مي فرمايند :
بدان خدايي كه گنج هاي آسمان وزمين در دست اوست به تو اجازه درخواست داده و اجابت آن را به عهده گرفته است ،تو را فرمان داده كه از او بخواهي تا عطا كند ،درخواست رحمت كني تا ببخشايد وخداوند بين تو وخودش كسي را قرار نداده تا حجاب وفاصله ايجاد كند وتو را مجبور نساخته كه به شفيع وواسطه اي پناه ببري ودر صورت ارتكاب گناه در توبه را مسدود نكرده است ، ودر كيفر تو شتاب نداشته ودر توبه وبازگشت برتوعيب نگرفته است .
{حال انسان با شناخت واقعي اينگونه مي گويد : خدايا نعمت يقين وخوش گماني به خودت را روزي من قرار بده ، اميد به خودت را درقلبم جايگزين گردان واميدم را از غير خودت قطع كن ، تا به غير تو اميد وار نباشم و جز تو ، به كسي اطمينان نكنم ووابسته نگردم } .
درقسمتي از خطبه 143 حضرت علي (ع) اين سخنراني را درمراسم نماز باران در شهر كوفه ايراد فرمودند : « از پروردگار خود آمرزش بخواهيد كه آمرزنده است ، بركات خود را از آسمان بر شما فرومي بارد وبابخشش اموال وفرزندان شما را ياري مي دهد وباغستان ها ونهرهاي پر آب در اختيار شما مي گذارد .»
انديشمندان به تمام نعمت هايي كه دراختيار دارند با چشم عقل وبينايي قلب مي نگرند تا وجود نعمت دهنده را در كنار نعمت لمس كنند ، وفوايد نعمت را بيابند واز نعمت به همان صورت كه پديد آورنده نعمت خواسته استفاده كنند .
خواجه نصيرالدين طوسي كه معروف به استاد بشر وعقل حاوي عشر است ، بنا به روايت علامه مجلسي دررابطه با حقيقت شكر مي فرمايد : شكر شريف ترين وبرترين كارهاست وبايد بدانيد كه شكر روبه رو شدن با نعمت بوسيله گفتار وعمل ونيت است .
2- ايمان وعمل
« وَلا تَهِنُوا ولا تَحْزَنُواْ وَ أَنتُم اْلأعْلَوْنَ إن كُنتُم مُّؤمِنينَ »
( سستي نورزيد واندوهگين نباشيد چرا كه شما اگر مومن باشيد ، برتريد ) ( سوره آل عمران آيه 139) .
( يعني شما بايد با داشتن سرمايه ايمان برترين امت هاي جهان باشيد . تحصيل علم تقوي برهمگان واجب عيني است . منظور ازعلم تقوي كه عبارت از علم به اوامر ونواهي وتكاليفي است كه انسان باعمل به انها ازعذاب خدا رهايي مي يابد . به همين دليل بر تمام افراد مسلمان واجب است كه مسائل اعتقادي واحكام عملي رافراگيرند .
در روايات براي تشويق و ترغيب مسلمانان به تحصيل علم ، ثوابهاي عظيمي ذكرشده است. در اين راستا لازم است ما علم به احكام پيدا نماييم ودر اين راه تلاش نماييم ، سپس حدود اعمال و ثواب را بشناسيم ، در واقع حلال وحرام الهي را بدانيم .
خداوند بنا به علم وحكمت خودبراي صلاح بندگان احكام ودستورهايي را مقرر ساخته كه به آنها شرع گفته مي شود شرع يا شريعت راه حكمت آميزي است كه خداي عليم و حكيم براي بندگان قرار داده است وبر ماست كه هر چه بيشتر از اين فرمانهاي حكيمانه اطاعت كنيم تا شايسته رحمت بيكران پروردگار شويم وفايده عمل به احكام شرعي در دنيا و آخرت به ما برسد . اگر خوب بينديشيم نشانه هاي علم وحكمت را دراحكام الهي مي يابيم .
شايد نقش ايمان را در بهبود روابط اجتماعي را اينگونه ياد آور شويم كه هر فردي خود را متعهد و مسئول اجتماع خويش بشمارد ودر سري ترين نهانخانه ها ، همان تقوي وعفاف از آنها بروز كند كه در ملأ عام آنچه بشر امروز به طريقي اولي بشر فردا را وحدت وجهت مي بخشد و آرمان مشترك مي دهد وملاك خير وشر ، وبايد ونبايد برايش مي گردد ، يك فلسفه زندگي ، انتخابي آگاهانه ، آرمان خير مجهز به منطق وبه عبارت ديگر ، يك ايدئولوژي جامع وكامل است .
اعتقاد وايمان به خدا از طرفي وعمل كردن به مقررات وقوانين متناسب با آن در مسير زندگي ديده ناميده مي شودكه همان روش زندگي است واز آن جدائي ندارد .
تعدي از حدود خدا ظلم است وظالم جهنمي است كلام نوراني وحي مي فرمايد:
( دين خدا حدود دارد وتعّدي از حدود دين تباهي زندگي در دنيا و آخرت به بار مي آورد).
(سوره الطلاق آيه1 )
پس عقل خود را به كار اندازيم ، عقل ادراكاتش محدود است ووحي دامنه اش بسيار وسيع است ، پس راه شناخت واقعي ورسيدن به سعادت مطلوب ، ايمان وعمل است .
3- غفلت وگناه
روايت شده مردي به محضر حضرت حسين (ع) شرفيات شد وعرض كرد : مردي گنهكارم ودر برابر گناه صبر وطاقت ندارم ، مرا موعظه كن . حضرت به او فرمودند : پنج چيز را انجام بده ، بعد از آن هر گناهي را خواستي مرتكب شو اول : رزق خدا را نخور، هر گناهي را انجام بده ، دوم : از ولايت خدا خارج شو ، سپس هر گناهي را خواستي انجام بده . سوم : جايي را به طلب كه خداوند تو را نبيند ، آنگاه گناه كن چهارم : وقتي ملك موت براي گرفتن جانبت آمد او را از خود دفع كن ، سپس گناه انجام بده . پنجم زماني كه مالك دوزخ تورا وارد دوزخ كرد تو وارد آتش مشو ، سپس هر وصيتي را خواستي انجام ده !
گناه نوعي بيماري است ، هر انساني تحت هر شرايطي ازنظر ساختمان ذات وشئون باطن ، پاك وسالم به دنيا مي آيد .
شما اي اهل گناه ! همچون بيماران هستيد وپروردگار عالميان چون طبيب است ، صلاح مريض در عمل وتدبير طبيب است نه دراشتهاي بيمار خواسته هاي او :
گناه ومعصيت وخطا واثم وشرك وكفر وفسق وفجور وفحشاء وفكر ، عبادت استاز غفلت از منعم ومغرورشدن به نعمت ، واعراض از حق ، ومصرف كردن نعمت درمسير هوا وهوس وشهوات حرام وغير منطقي .
چه بسيار گنهكاراني كه به خود نويد توبه وبازگشت به حق دادند ولي تكرار گناه وادامه معصيت ، نفس آنان را به اسارت هوا وشيطان برد ، وروح گنهكاري در آنان ثابت وپابر جا گشت ،وقدرت وقوت توبه از دست آنان رفت ،وهرگز موفق به انابه ورجوع به حضرت محبوب نشدند ، علاوه بر آن براثر كثرت گناه وتداوم معصيت ، وتراكم خطا ،وسنگيني ظلمت
،و دوري شديد از حق ، وجدايي و فراق از طاعت ،دچار تكذيب علايم ونشانه هاي حق ،وانكار عذاب وعقوبت شدند ، وآيات الهي را به مسخره گرفتند ، وبا دست خود ، درب رحمت ومغفرت وتوبه وانا به رابه روي خود بستند !
پس بايد مراقب باشيم گناه كوچك را كوچك نشماريم كه تراكم همين كوچكها ، گناه بزرگ به بار مي آورد . تنها توبه كساني مقبول است كه از روي ناداني كار بدي كنند ، پس هر توبه اي به راحتي مقبول نيست و اگر اين آدم گنهكار در وادي گناه پيش رفت وبه گناهش ادامه داد ف سياهي كه درصفحه دل او فقط يك نقطه سياه كوچك بود روبه زياد شدن مي گذارد تا به كلي به يك صفحه سياه وتاريك مبدل گردد .
« آيا مردمي كه بي پروا مرتكب گناهان ميشوندچنين مي پندارند كه ما آنها را با مومنان صالح العمل برابر قرار مي دهيم ؟ آنچنان كه حيات ومماتشان مساوي باشد اينان بد داوري مي كنند» آيه 21 سوره الجاثیه)