بخشی از مقاله

ارتباط ماليات بر مصرف و فروش با ماليات بر ارزش افزوده

در فرهنگ متون مالياتي ، مالياتي را كه دولت از مصرف كنندگان كالاها و خدمات از طريق توليد كنندگان آن ها دريافت مي كند ماليات غير مستقيم مي نامند . ماليات بر مصرف ، ماليات بر واردات و ماليات بر ارزش افزوده نمونه هايي از ماليات هاي غير مستقيم به شمار مي روند . تشخيص ماليات مستقيم از ماليات غير مستقيم از مباحث متداول ماليه عمومي بوده است و در اصل تفاوت گذاشتن ميان اين دو با دقت لازم همراه نبوده است . اهميت نسبي ماليات هاي مستقيم بر غير مستقيم ، به شرط آنكه عادلانه محاسبه و درافت شوند مي تواند به عنوان معياري براي تعديل ثروت و درآمد در نظر گرفته شود .


در فرهنگ متون مالياتي ، ماليات غير مستقيم بر فروش كالايي خاص را ماليات بر مصرف گويند . ماليات بر مصرف بطور معمول از توليد كنندگان كالاهاي مصرفي اخذ مي شود . ولي بار مالياتي از طريق افزودن مقدار ماليات بر قيمت كالاها به مصرف كنندگان انتقال مي يابد ، ميزان اين انتقال بستگي به كشش تقاضا براي كالاهاي موضوع ماليات دارد . هر چه كشش بيشتر باشد انتقال بار مالياتي كمتر خواهد بود و بر عكس كشش كمتر كالا متضمن انتقالبيشتر اين ماليات به مصرف كننده است . به طور معمول كالاهاي مشمول اين نوع ماليات ،

مصرف گسترده اي دارد وبه اين دليل كه از ضروريات زندگي بشمار نمي رود بي كشش اند . ماليات بر مصرف ممكن است به صورت مبلغي معين از هر واحد كالا يا به نسبت درصد معيني از قيمت اخذ شود . ماليات بر مصرف دخانيات ، مشروبات الكلي ، بنزين وكالاهاي غير ضروري از جمله متداول ترين انواع ماليات بر مصرف در سطح جهاني است و اغلب در ايران نيز اخذ مي شود .


ماليات بر معاملات بازار كه به هنگام فروش يك كالا از توليد كننده يا فروشنده از مصرف كننده دريافت مي كند ماليات بر فروش مي نامند . ماليات بر فروش انواع گوناگوني دارد ولي به طور كلي آنها را مي توان به دو گروه تقسيم كرد نسبت مالياتي كه از فروش طيف گسترده اي از كالاها اخذ مي شود ( مانند ماليات لبر ارزش ) و ديگر مالياتي كه بر فروش تعدادي از كالاها وضع مي شود . همانطور كه از دو تعريف ماليات بر مصرف و فروش مشخص مي شود در هر دو مورد پرداخت كننده ماليات ، مصرف كننده يا استفاده كننده ازكالا يا خدمت

مشمول ماليات است . اما تفاوت آن دو را مي توان اين گونه مطرح كرد . ماليات برمصرف ، ماليات روي قيمت كالاي مورد مصرف عمومي كشيده مي شود و از توليد كننده كالاهاو خدمات وصول مي شود . در حقيقت ماليات بر مصرف جزيي از قيمت كالا راتشكيل مي دهد به نحوي كه تشخيص مبلغ از بهاي واقعي كالا براي مصرف كننده دشوار است . در صورتي كه در ماليات بر فروش فروشندگان كالاموظفند مبلغ ماليات را جدا از قيمت كالا محاسبه و وصول كنند. بطوريكه مصرف كننده ( خريدار ) از مبلغ واقعي اطلاع حاصل كند . دوم ، گرچه پرداخت

كننده دست اول از ماليات هاي مذكور توليد كننده يا فروشنده هستند . به هر حال از لحاظ انتقال به مصرف كننده با يكديگر اختلاف دارند .در ماليات بر فروش ، فروشنده مبلغ ماليات را بطور دقيق در صورت حساب ذكر كرده و انتقال به مصرف كننده قطعي است در حاليكه در ماليات بر مصرف انتقال ماليات بستگي به حساسيت تقاضا براي كالاها و خدمات مشمول ماليات دارد .

 

انواع ماليات بر مصرف و فروش
بطور كلي ماليات بر مصرف و فروش به دو طريق تك مرحله اي و چند مرحله اي مي تواند وضع شود . ماليات هاي تك مرحله اي را مي توان در سطوح خرده فروشي ، عمده فروشي و وارد كنندگان و صاحبان صنايع وضع كرد و ماليات هاي چند مرحلهاي شامل ماليات بر ارزش افزوده و ماليات بر داد و ستد مي شود .


لازم به ذكر است كه كالاهاي مصرفي به صورت عمومي يا موردي با هر دو روش تك مرحله اي و چند مرحله اي مشمول ماليات مي شود . ماليات عمومي بر فروش يا مصرف يكي از ساده ترين و قديمي ترين انواع ماليات بر فروش است . اين ماليات معمولاً با نرخي يكسان براي فروش هاي انجام شده در تمام مراحل توليد اخذ مي شود . بنابراين مهم ترين مزيت اين نوع ماليات سهل الوصول بودن آن است . به بيان ديگر ماليات مزبور به طور جداگانه در مراحل متوالي توليد و توزيع اخذ مي شود و بدليل اين كه تعداد مراحل توليد و توزيع كالاها يكسان

نيست ميزان ماليات دريافتي ارتباطي به سياست مالياتي خاصي ندارد و بستگي به فن آوري و روش توليد و توزيع كالاها دارد . در نتيجه محصولات بنگاه هايي كه حالت يكپارچگي عمومي دارند و مراحل مختلف توليد و توزيع كالاها در يك بنگاه خاص انجام مي گيرد مشمول ماليات كمتري نسبت به ساير محصولات مي شوند .


در كنار ماليات هاي عمومي بر فروش يا مصرف ، ماليات هاي انتخابي ( موردي ) بر مصرف برخي از كالاها نيز برقرار مي شوند . چنان كه از عنوان اين نوع ماليات بر مي آيد ماليات انتخابي بر مصرف فقط در بازار برخي از كالاها و به احتمال با نرخ هاي متفاوت برقرار مي شود .


به طور كلي خلاصه ويژگي هاي هر يك از ارقام كاليات هاي تك مرحله اي و چند مرحله اي اشاره مي شود .


ماليات بر مصرف را مي توان به صورت تك مرحله اي و يا در مراحل متعدد وضع كرد . اگر ماليات بر مصرف در چند مرحله به شكل ارزش افزوده ( نه به معناي ماليات بر كل داد و ستد ) اجرا شود چنين مالياتي را ماليات بر ارزش گويند .
الف) ماليات بر عمده فروشي و خرده فروشي


ماليات بر عمده فروشي بر فروش هاي انجام گرفته به خرده فروشان وضع مي شود . اين ماليات اگر چه براي كشورهاي در حال توسعه توصيه شده است اما در عمل اغلب در كشورهاي پيشرفته از قبيل پرتغال ، انگليس ، استراليا و ... نيز مورد استفاده قرار گرفته است . مزيتي كه براي اين ماليات ذكر كرده اند اين است كه در مرحله پيشتري نسبت به ماليات صنعت و تجارت اخذ مي شود و فقط عمده فروشان نهايي را شامل مي شود .


ماليات بر خرده فروشي بر آخرين مرحله نظام توزيع يعني بر مصرف كنندگان وضع مي شود و در نتيجه تمام ارزش افزوده مراحل متوالي توليد و توزيع را شامل مي شود و در آن تجمع وجود ندارد. اين نوع ماليات در كشورهاي اسكانديناوي ، ايسلند و همچنين ددر كشورهاي هند ، هندوراس ، كاستاريكا ، پاراگوئه و ... مورد استفاده قرار گرفته است .

ب) ماليات صنعت و تجارت ( داد و ستد )
اين نوع ماليات ، بخش هاي اقتصادي در حال رشد راتشويق مي كند و در عين حال با حذف ماليات بر مواد غذايي و صنايع كوچك از تحميل بار مالياتي بر طبقات كم درآمد جلوگيري مي كند . مزيت اين ماليات آن است كه محدود به تعدادي از بنگاهها نمي شود و حالت احتساب مضاعف نيز ندارد . اين نوع ماليات در كشور كلمبيا و چند كشور ديگر مورد استفاده قرار گرفته است . روش معمول در اين نظام مالياتي به اين ترتيب است كه از وارد كنندگان و صاحبان صنايع خواسته مي شود كهخ در سازمان وصول كننده ماليات ثبت نام كنند و صنايع ثبت شده بايد براي تمام محصولات فروخته شده خود ماليات پرداخت كنند ولي جهت انتخاب از حالت تجمعي مجازاند كه از ميزان فروش مشمول ماليات خود مبلغي را كه بابت خريد از ساير صنايع ثبت شده پرداخته اند كم كنند يا اين كه اعتباري معادل مالياتي كه براي خريد مزبور پرداخته اند دريافت كنند .


ج) ماليات بر ارزش افزوده
همان طوركه پيش از اين اشاره شد ماليات بر مصرف را مي توان به صورت تك مرحله اي و يا در مراحل متعدد وضع كرد . اگر ماليات بر مصرف در چند مرحله به شكل ارزش افزوده ( نه به معناي ماليات بر كل داد و ستد ) اجرا شود چنين مالياتي را ماليات بر ارزش افزوده گويند . در يك تعريف كلي ماليات بر ارزش افزوده مالياتي است كه بر اساس درصدي از ارزش افزوده ايجاد شده در هرمرحله از توليد و توزيع وضع مي شود .


ماليات بر ارزش افزوده در مراحل متوالي توليد و توزيع وضع مي شود و آن را مي توان تا مرحله خرده فروشي گسترش داد كه در اين صورت مشابه ماليات بر خرده فروشي كالا و خدمات است . با اين تفاوت كه ماليات بر ارزش افزوده در هر مرحله به طور جداگانه اخذ مي شود در حالي كه ماليات بر خرده فروشي در مرحله نهايي توزيع دريافت مي شود .


با گسترش روزافزون حجم مبادلات تجاري و بسط فعاليت هاي اقتصادي لزوم كاربرد نوعي از ماليات كه در راستاي تامين منابع مالي گسترده و قابل اعتماد براي دولت ها باشد و منابع مالياتي بيشتري را شناسايي كند ، در بسياري از كشورهاي جهان احساس شد . از طرف ديگر مسائلي از قبيل ضرورت كاهش نرخ هاي مالياتي ، جايگزيني برخي از ماليات ها ، افزايش كارايي نظام مالياتي ، سهولت وصول درآمدهاي مالياتي ، تاثير تورم بر درآمدهاي مالياتي و گسترش ظرفيت مالياتي شرايط لازم را جهخت معرفي نوع جديدي از ماليات به عنوان ماليات برارزش افزوده در اكثر نظام هاي مالياتي مهيا كرد . اغلب كشورها با عنايت به مزاياي بسيار زياد اين نوع ماليات ، در تدوين سياست هاي مالي و تغيير ساختار نظام مالياتي در چارچوب اهداف اقتصادي ، اجراي نظام مالياتي بر ارزش افزوده را به عنوان يك منبع مالياتي پويا مد نظر قرار داده اند .

 

ماليات بر مصرف و فروش در ايران
ماليات بر مصرف و فروش در ايران به مجموعه اي از منابع مالياتي اطلاق مي شود كه با نرخ هاي متفاوت و نيز بر اساس ماخذ متفاوت مانند مقدار توليد فيزيكي ، تعداد فروش يا بهاي فروش مشمول ماليات مي شوند و بنابراين نمي توان بر آنهاماليات عمومي فروش با نرخ تقريباً يكساني بر تعداد وسيعي از كالاها و خدمات و بر اساس بهاي فروش وضع شود . منابع ماليات ها ي مصرف و فروش موجود در نظان مالياتي كشور علاوه بر ويژگي هاي برشمرده شد از نظر نوع كالاها و خدمات نيز داراي ماهيت خاصي هستند .


برخي از آنها در واقع كالاهاي انحصاري دولت در دهه هاي قبل هستند .( مانند دخانيات و الكل ) ، و برخي از آن هابه عنوان كالا هاي لوكس شناخته مي شوند (مانند خاويار )، تعداد ديگري از كالا هاي مشمول نيز از نوع مواد اوليه صنايعي مانند فولاد و مس هستند . در مجموع مي توان گفت انتخاب كالا ها و خدمات مشمول ماليات بر مصرف و فروش در نظام مالياتي كشور بيش از آن كه بر اساس توجيهات اقتصادي و مالياتي بوده باشد در گذر انتخاب هاي مقطعي و تصادفي شكل گرفته است . به طوري كه وصول برخي از اين ماليات ها با وضع تبصره هاي بودجه سالانه آغاز شده و سپس دائمي شده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید