بخشی از مقاله

مهدویت در قرآن
ما منتظران حضرت مهدي (ع) بارها نويد فتح وظفر را درقرآن كريم خوانده ايم وطبق گفته قرآن مهدي روزي ظهور مي كند وچشمان ما منتظران به نورآن بزرگوار منور مي گردد. چنانكه خداوند فرموده است: «‌وزمين به نور پروردگار روشن مي گردد.» (سوره زمرآيه 69 ) ويا درسوره شريفه فجربه صبح صادق وظهور مهدي موعود اشاره شده است: « قسم به صبحگاه وقسم به ده شب اول ذي الحجه وقسم به حق جفت وقسم به شب تارهنگامي كه به روز روشن مبدل شود.» يا در سوره مباركه قدر هدف از :«سلام هي حتي مطلع الفجر» تا

بندگي صبح دولت آل محمد(ص) است. بله از اين آيات اين چنين استفاده مي شود كه موضوع مهدويت و امام مهدي در قرآن به طور غير مستقيم اشاره شده است و برخي از اهل تحقيق از صدوبيست تا صدوپنجاه آيه از قرآن چنين استنباط و اجتهادي را در مورد مهدي (عج) معتقدند.


يك اشارات از كل آيات قرآن برمي آيد و آن اينكه : سرانجام حق و عدل و مؤمنين و متقين و صالحين و مستضعفين و آزاد مردان پيروز مي شوند و باطل و اهل باطل نابود مي گردند.
البته در قرآن با صراحت از امام مهدي (عج) نامبرده نشده اما هر انساني كه با بينش اجتماعي و تاريخ و ظهور و پيدايش انقلابات و مردان بزرگ و دشمني هايي كه با مردان اهل حق مي شود آشنا باشد تا حدودي رفع شبه شود. حقايقي وجود دارد و مصلحت ايجاد نمي كند كه آنرا به صراحت گفت و نگفتن به صراحت دليل آن نمي شود كه آن حق، وجود خارجي

ندارد. قرآن عظيم مي فرمايد: «مومي را با آيات خود فرستاديم كه: قوم خود را از تاريكي به روشنايي بيرون آر، و روزهاي خدا را به يادشان بياور و در اينكارهاي خداوند براي هرشكيباي شكر گزار، عبرتهايي است (سوره ابراهيم آيه 5) در تفسير علي بن ابراهيم كه تفسيري روايي است در روايتي در تفسير اين آيه گفته: ايام خدا سه روزاست: روز قائم (ع) روز مرگ و روز قيامت.


اگر اين مفهوم و سنت را در نظر بگيريم كه تأييدات الهي در پيروزي پيامبران و از تاريكي به روشنايي درآوردن مردمشان يك وجهش اشاره به تأييدات الهي و پيروزي «مهدي» در پايان تاريخ است ، مي توان گفت: همانطور كه موسي پيامبر، ملت خود را از تاريكي به روشنايي پيامبرانه هدايت كرد امام مهدي (عج) نيز مردم زمان خويش را از تاريكي و مفاسد جهان گير، به روشنايي «پيامبران» ياري خواهد داد. چون رحمت و نور الهي در سرتاسر تاريخ ادامه و استمرار دارد.


قرآن عظيم:«ا ي ايمان آورندگان هر كس از شما از دين خود بگيرد چه باك، زودا كه خدا مردمي را بياورد كه دوستشان بدارد و دوستش بدارند. دربرابر مؤمنان فروتن اند و در برابر كافران سركش، در راه خدا جهاد مي كنند و از ملامت هيچ ملامت گيري نمي هراسند. اين فضل خداست كه به هركس كه مي خواهد ارزاني داردوخداوندبخشاينده و داناست (سوره مائده آيه 54) .


در تفسير علي بن ابراهيم و تفسير«نورالثقلين» كه آن هم تفسير روايي آيات است آمده : اين كه درباره قائم و اصحاب او نازل شده است همانا كه در راه خدا جهاد كنند و از هيچ چيز پروا ندارند. ويا درجايي ديگر قرآن مبين: خدا به كساني از شما كه ايمان آورده اندو كارهاي شايسته كرده اند، وعده داده كه در روي زمين جانشين ديگرشان كنند همچنان كه مردمي را كه بيش از آنان بوده اند جانشين ديگران كرد.


و دينشان را كه خود بر ايشان پسنديده است استوار سازد و وحدتشان را به ايمني بدل كند. مرا مي پرستند و هيچ چيزي را با من شريك نمي كنند و آنها كه از اين پس ناسپاسي كنند، نا فرمانند (سوره نور، آيه55).


علامه مجلسي در بحارالانوار كه اختصاص به امام مهدي دارد، در روايتي از امام صادق (ع) مي فرمايد: «كساني كه خدا ايشان را خليفه و جانشين مي كند قائم (ع) و اصحاب اويند». طبرسي در مجتهدالبيان در روايتي مي گويد : امام زين العابدين اين آيه را خواند و فرمود: اينان به خدا سوگند شيعه ي ما هستند خدا اين كار را در حق آنان به دست مردمي از ما خواهد نمود .


طبرسي سپس توضيح مي دهد: چون گسترش دين، در سراسر زمين و جهان گير شدن آئين ،از گذشته تا كنون پديدار نگشته است پس به يقين اين امر در آينده خواهد بود.چه اين جهان گيري دين و آئين وعده خدايي است و وعده خدايي خلف بردار نيست.
خداوند در سوره آل عمران نيز به عده ا ي از افراد كه اين پديداري حق نيستند هشدار داده و اين چنين فرموده اند: «اي اهل كتاب چرا به آيات خدا كافرمي شويد يا آنكه خود(به درستي آن) گواهی مي دهيد؟» سپس خداوند به رسالت جهاني حضرت محمد(ص) اشاره كرده و در سوره سبا ء فرموده اند: «ا ي رسول ! ما تو را به عنوان نويد دهنده و هشدارگر به سوي مردم گسيل داشتيم و ليكن اكثر مردم نمي دانند».


در واقع اين آيات و نمونه هايي از آن بيم ها و نويدهايي بود كه قرآن مجيد و پيامبران از آئين هاي درخشان به آن اشاره كرده و شكي نيست با آمدن مصلح جهاني در آخرالزمان حقانيت دين حق آشكار مي شود. ديني كه خداوند مي خواهد به جهان حاكم باشد ما شيعيان نيز با آن همه بشاراتي كه در قرآن ديديم و با آن همه اخبار و رواياتي كه از ائمه هدي (ع) شنيده ايم بايد احساس مسئوليت كرده و وسعت آن هدف والا را دريابيم و همگي در امر فرج يگانه مصلح هستي و رسيدن به آن روزهاي باشكوه تلاش كنيم، به راستي آن زمان چه فرخنده ايامي است كه :«سرانجام، جهان را صالحان زمين به ميراث خواهند گرفت» و مستضعفان غني شده و بينوايان شادي را تجربه خواهند كرد، حال سلام ما برآن پادشاهي كه با آمدنش غني و فقير ، پيرو جوان همگي شاد خواهند شد، سلام برآن حضرت كه امت ها را از سرگرداني و سردرگمي رها خواهند بخشيد.


پروردگارا! ا ي خالق لم يزلي، ما را به دوستي آن بزرگواران منتنع گردان و در زمره اصحاب ايشان مهشور ساز و دعاي ما را از كرمت مستجاب كن و ظهور پر ميمنت آن حضرت را هر چه زودتر مقدر فرما و به وعده ا ي كه فرموده اي وفا كن و به اخباري كه از اهل بيت رسيده قوت بخش تا هر چه زودتر پيام ايشان به ثمر رسد.چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرموده اند: «مهدي (عج) از خاندان ما است و خداوند عزوجل كار قيام او را در يك شب اصلاح مي كند».


قرآن كليم در سوره انبيامي فرمايد: ما در زبور داوود پس از تورات نوشته ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد. امام محمد باقر (ع) مي فرمايد: اين بندگان شايسته كه وارثان زمين شوند ياران «مهدي (عج) » هستند ، در آخر الزمان.


و يا در سوره قصص آيه5 مي فرمايد: ما اراده كرديم كه بر مستضعفان روي زمين نعمت دهيم و آنان را پيشوايان سازيم و ميراث بران زمين گردانيم.
امام علي (ع) مي فرمايد: كساني كه ضعيف شده اند در روي زمين آل محمد، خداي تعالي مهدي ايشان را مبعوث مي كند پس ايشان را عزيز مي گرداند و دشمنانشان را ذليل. و در سوره حج آيه 41 خداوند مي فرمايد : همان كسان كه اگر در زمين مكنت و قدرتشان دهيم نماز مي گزارند و زكات مي دهند و امر به معروف ونهي از منكر مي كنند و سر انجام همه كارها با خداست.


امام محمد باقر (ع) فرموده اين آيه در شأن آل محمد است تا آخر ائمه و مهدي و اصحاب او . خداوند آنان را به مشرق و مغرب زمين مالك گرداند و دين را ظاهر گرداند و بدعت باطل را محو مي كند چنان كه سفيهان را مضمعل كرده اند. در آن وقت ظلم و ستم اصلاً ديده نمي شود و به معروف و امر و منكر نهي نمي كنند .
چنين حكومت و قدرت مورد نظر آيه و ايده آل خداوند تا كنون بر قرار نشده و فعلاً بايد «مصداق آيه» همان دولت مهدي (عج) باشد دوستي فراگير هم از نظر تمكن و قدرت و هم از نظر مكتب و ارزش.


و همچنين در آياتي از قرآن آمده است: «مي خواهند نور خدا را با دهان هايشان خاموش كنند ولي خدا كامل كننده نور خويش است، اگر چه كافران را نا خوشايند اوست خدايي كه پيامبر خود را همراه با هدايت و دين راستين بفرستادتا او را به همه اديان پيروز گرداند، هرچند مشركان را نا خوش آيد».


در تفاسير و روايات يك وجه اين آيات نيز اشاره به ماندگاري «امامت» امامان و پيروزي«مهدي» دارد. حضرت رضا (ع) فرمود : نور خدا امام است دشمنان اراده كردند نور خدا را خاموش كنند حال كه آن خدا نور خود را كه امامت باشد تمام خواهد كرد. و امام صادق (ع) فرمودند: خداي تعالي تأويل و به ديگران اين آيه (هوالذي) را هنوز نازل نكرده. پرسيدند: اين آيه كي نازل مي شود؟ فرمود : وقتي قائم (عج) ظهور مي كند زماني كه خروج كرد همه ي كافر و مشرك خروج او را مكروه و ناخوش مي دارند. اگر كافر يا مشرك درون سنگ باشند سنگ مي گويد: يا مؤمن ! در شكم من كافر يا مشرك است، او را به قتل برسان پس او را خدا از سنگ بيرون مي كند. آن مؤمن او را مي كشد.


و در جايي ديگر فرمود: « آن خدايي كه درمانده را چون بخواندش پاسخ مي دهد و رنج از او دور مي كند و شما را در زمين جانشين پشتيبان مي سازد .آيا با وجود الله ، خداي ديگري است؟ چه اندك پند مي گيريد. امام باقر (ع) فرمود: اين آيه درشأن قائم(عج) نازل شده زماني كه خروج كرد، عمامه بر سر گذارد و در پيش نماز مقام نماز مي كند و به خدا تضرع مي

نمايد پس پرچم و بيدق او هرگزبرنمي گردد و او مقلوب نمي شود و در سوره زخوف بيان شده است : «آيا جز آن ساعت را انتظارمي كشند كه به ناگاه ايشان را فرا رسد در حالي كه بي خبر و غافل باشند». محمدبن عباس گويد: از زراره بن اعين بد ايمان نقل شده كه امام باقر (ع) فرمودند منظور از ساعات انتضار همان ساعت حضرت قائم(ع) است كه به ناگاه خب

ر ظهورش به كافران مي رسد. و در سوره الرحمان آمده كه «مجرمين از چهره هايشان شناخته شوند پس از موه هاي پيشاني و پاهاي آنان گرفته مي شود» «محمدبن ابراهيم نعماني گويد: علي بن احمد خبرمان داد و گفت روايت شده از امام صادق درباره اين آيه ، كه خداوند فرمود: خداوند آنها را مي شناسد ولي اين آيه درباره قائم (ع) نازل شده و اوست كه آنها را به چهره هايشان مي شناسد پس او و اصحابش آنها را از دم شمشير مي گذرانند. و در سوره جن بيان شده كه «تا آنگاه كه عذاب موعود خود را به چشم ببينند خواهند دانست كه كداميك يارانشان ضعيفتر و افرادشان كمتر است». محمدبن يعقوب از امام كاظم (ع) نقل كرده كه منظور از اين آيه حضرت قائم (ع) و ياران او مي باشد.و باز در جايي از قرآن آمده كه: «باقي مانده و ذخيره»الهي براي شما از هرچيز و هركس ديگر بهتر است اگر مومن به غيب باشيد.


مردي از امام صادق (ع) درباره قائم پرسيد كه آيا مي توان او را به هنگام سلام دادن، با «امير المؤمنين» خطاب كرد ؟امام صادق (ع) فرمود:اين اسمي است كه خداوند به « اميرالمؤمنين» داده است . آن مرد پرسيد: به هنگام سلام دادن به اوچه بگوييم ؟ امام صادق فرمود: همه بايد بگويند«اسلام عليك يا بقيه الله» ! سپس امام اين آيه را تلاوت كرد: « بقيه الله خيرلكم ان كنتم مؤمنين» امام باقر (ع) فرمايد: هنگامي كه قائم خروج كند دراولين سخنراني خود در خانه كعبه ، پس از خواندن اين آيه مي گويد: «ان بقيه الله في ارضه» .


برخي ازمفسران آياتي از سوره نور را كه خدواند مي فرمايد:«الله نور السموات والارض …» نور الهي را كه چهارده نور مقدس ازپيامبر تا امام مهدي معنا كرده اند . وپس از تفسير كلمه به كلمه اين آيه براي حضرت حجت گفته اند : خداهر كس را بخواهد بدان نور راهم مي نمايد: قائم ما «مهدي» است . سلام بر مهدي آن كس كه خداي عزو وجل آمدنش را به امتها نويد داده تا به وجودش خلق هاي پراكنده را يكي كرده وجهان را كران تا كران از داد ودادگري پرنمايد وبدين سان وعده مؤمنان را جامه عمل پوشاند .


به اميد آن روز كه همه اقوام وافكار متحد شده وزير سايه آن آقاي بزرگوار قراربگيرند. آقايي كه سالهاي متمادي در انتظار اذن ظهورند وعمر گران مايه خويش را درآرزوي رسيدن به فتح وظفر نهايي پشت سر مي گذارند تا به اميد حق آن روز ولحظه فرارسد كه آن حضرت ظهور كرده تا حق را زنده كند وباطل را نابود گرداند ومشت محكمي بر سر ظالم زده ودست نوازش بر سر مظلوم بكشند. همانگونه كه درآيه ا ي از قرآن كريم مي خوانيم :« خدا به كساني كه از شما بندگان ايمان به اسلام آوردند ونيكو كار كرده اند وعده فرموده كه درزمين خلافت دهد وبه جاي ملت هاي گذشته حكومت واقتدار بخشد. همانگونه پيشينيان را خلافت داد ودين پسنديده آنان را كه اسلام است برهمه اديان سلطه وبرتري دهد ، وبه همه مؤمنان پس ازخوف وانديشه از دشمنان ايمني كامل عطا كندكه مرا يگانگي بي هيچ شائبه شرك وريا پرستش كند و…»


از اين آيه كريمه مطالبي استفاده مي شود كه مورد سخن هاست .
1- وجود ناامني واظطراب ونگران درميان بشر به علت ظلم وستم به يكديگر وشرك به خدا كه خود نيز نوعي ظلم است .
2- وعده الهي به جاي گزين شدن امنيت به جاي نا امني وعدالت به جاي ستمگري .
3- وعده پيشرفت دين اسلام.
4- وعده حكومت اسلامي .


مفاد اين آيه همان آرزويي است كه عموم بشر درنهاد قلب خود مي پروراند وبراي چنين روزي تلاش مي كنند اما اسلام وعده قطعي بدان داده است كه چنين روزي حتمي است وتنها يك اميد وآرزوي قلبي نيست بلكه به مرحله فعليت خواهد رسيد ولي راه آن تنها ايمان وعمل است . با توجه به آيات ابتداي سوره شمس كه خدواند مي فرمايد :«سوگند به خورشيد وهنگام درخشندگي آن وسوگند به ماه كه درپي آن تابان است وسوگند به روز كه تاريكي را مي زدايد وجهان را روشن مي سازد وبه شب هنگامي كه عالم را درپرده سياهي بركشد»

. مي فهميم كه ازمحمد صادق (ع) روايتي ثبت شده كه شخصي پرسيد به فرمايش خداي عزو وجل (سوگند به خورشيد ودرخشندگي آن) چه مفهومي دارد؟ فرمودند : خورشيد رسول خداست كه دينشان را براي مردم واضح ساخت عرض كردم( سوگند به ماه كه درپي آن تابان است) يعني چه؟ فرمود: اواميرالمؤمنين است كه درپي رسول خداست واما آيه سوم منظورچيست؟ عرض كرد: منظور امام قائم حضرت مهدي (ع) است كه جهان را روشن مي كند وتاريكي را ازبين مي برد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید