بخشی از مقاله

چکیده:

انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد .هدف اصلی امام مهدی - علیه السلام - ، حکمفرما ساختن دین اسلام و تشریح احکام واقعی آن برای مردم است تا مردم آن را بپذیرند و با توجّه به این، حکومت امام مهدی - علیه السلام - در حقیقت، دوران انتقال از تشتّت و چند دستگی و رسیدن به یکپارچگی فکری و مذهبی است . بنابراین، عقیده به ظهور مبارک حضرت مهدی - علیه السلام - در آخر الزمان یک عقیده عمومی است واگر کلمه - مهدی - و واژه های دیگر را که پیروان سایر ادیان ومذاهب مختلف جهان بر آن حضرت اطلاق می کنند از قالب اصطلاح اختصاصی آنها درآوریم، وآن حضرت را - نجات بخش بزرگ آسمانی - یا - مصلح جهانی - ویا - رهایی بخش غیبی - بنامیم، اختلاف اسمی هم رفع می شود.

مقدمه پیشینه بحث منجیگرایی

در باب پیشینه تاریخی مهدویت بیان شده که علیرغم تاریخ بسیار طولانی آیین مزدیسنا، اگر تاریخ تولد زرتشت را قرن هفتم پیش از میلاد بدانیم، باید گفت که دین یهود پیشتر موضوع موعود آخرالزمان را وعده داده و اخبار زرتشت پیرامون این مطلب تازه نیست. اما در باب تاریخ و چگونگی تولد زرتشت اختلافات بسیاری وجود دارد و برخی حتی دوران حیات وی را تا یازده هزار سال قبل از میلاد ذکر کردهاند.

به این لحاظ، آیین مزدیسنا در طرح مسئله موعود آخرالزمان میتواند بر دین یهود و البته اسلام پیشی گیرد. به هر صورت میتوان زرتشت را، حداقل در ایران، پیشگام اندیشه موعود آخرالزمان دانست و این را از موهبات آیین وی قلمداد نمود. در برابر، آیین اسلام که از پیشینه کمتری برخوردار است، در این زمینه وارث سایر ادیان مطرحکننده بحث مهدویت قرار میگیرد. البته اسلام در موضع خودش، هم وام-گیرنده این تفکر، هم مصلح و هم تکاملبخش آن بوده؛ اما این واقعیت انکارناپذیر است که اندیشه منجی آخرالزمان، زمانی توسط اسلام مطرح گردید که حداقل سه آیین عمده مزدیسنا، یهود و مسیحیت به تفصیل در مورد آن آگاهی داده بودند.

از این رو، اسلام به نوعی در این مورد تصدیق کننده محسوب میشود نه مبدع . در یک جمعبندی باید عنوان کنیم که آیین زرتشت، اندیشه موعود آخرالزمان را در محیطی عرضه نمود که هیچگونه ذهنیت قبلی در این باره وجود نداشت. اما دین اسلام در فضایی این نظریه را مطرح کرد که به واسطه وجود پیروان سایر ادیان، تا حدودی دورنمای فهم و پذیرش آن موجود بود و چه بسا همین امر اسباب حسن توجه غیرمسلمانان به این آیین را فراهم آورد. چرا که اخبار متواتر اسلامی در ادوار بعد، نه تنها منجیان آخرالزمان را تأیید و تصدیق کرد، بلکه اصولاً بر لزوم روشمند کردن این نظریه انگشت تأکید نهاد.پیش از هر چیز لازم است بدانیم که مهدویت در اصل امامت که از اصول دین اسلام است ریشه دارد..

در اهمیت اصل امامت از پیامبر اکرم - صلی االله علیه و آله - و دیگر ائمه - علیهم السلام - احادیث فراوانی ذکر گشته که در این مختصر مجال بیان تمامی آنها نیست. به اجمال میتوان گفت که در تمامی این احادیث شریفه اعتقاد به ولایت علی - علیهالسلام - و امامت اهل بیت - علیهمالسلام - پایهی اصلی دین اسلام، شرط ایمان یک مؤمن مسلمان و نشانهی توحید عملی است به گونهای که بندگی خداوند متعال از غیر طریق اطاعت ائمه - علیهمالسلام - امکان پذیر نمیباشد.

با استناد به احادیث معتبری که در این زمینه فراوانند میتوان گفت که ولایت تنها راه نجات آدمی است. اعتقاد به ولایت و پیشوائی ائمه - علیهم السلام - شرط قبول اعمال آدمی است و برای آنان که خواستار نزدیک شدن به خداوند هستند برترین راه تقرب به پروردگار میباشد. آنگونه که پیامبر اکرم - صلی االله علیه و آله - میفرمایند: در هر کاری رتبه برتری وجود دارد و محبت من و محبت علی - علیهالسلام - برترین طاعتی است که افراد میتوانند از طریق آن به خدا تقرب جویند .

ولایت امام زمان عج االله تعالی فرجه راه نجات آدمیان

درمنطق قرآن، زندگی به معنای ایمان و شناخت خداست. به همین دلیل مومنی که از خانواده ای کافر متولد شده مصداق یخرج الحی من المیت است. بنابراین منطق اهل بیت - علیهم السلام - حیات حقیقی زمین را در ظهور حضرت مهدی - علیه السلام - و گسترش حکومت ایشان بر سراسر جهان قلمداد میکنند. “بدانید که خداوند زمین را بعد از مرگش زنده خواهد گردانید.” دستورهای دینی جدید همیشه مطابق با اقتضای حال مردمان هر زمانی است. اگر به تاریخ مراجعه کنیم، متوجّه میشویم که هیچ دینی، شریعت و دین پیش از خود را لغو و رد نکرده است؛ بلکه به درستیآن اعتراف کرده و همه پیامبران گذشته را نیز به رسمیّت شناخته است، ادیان جدید تنها خواهان عمل به دستورهای جدید خود شدهاند و این موضوع اختصاص به دین اسلام ندارد؛ بلکه شامل
تمامی شرایع و ادیان گذشته نیز میشود.

متأسّفانه، بسیاری از مردم این حقیقت را درک نکردهاند که همه ادیان در یک جهت حرکت میکنند و هدف واحدی دارند و ادیان الهی جدید، در حقیقت امتداد و دنباله ادیان گذشته است و به همین دلیل، با تعصّب فراوان، پایبند ادیان گذشته شده و جدیدترین دینهای الهی را نپذیرفتهاند و این گونه، مردم جهان در حال حاضر، هر یکخود را پیرو دین خاصّی میدانند و این در حالی است که دین، یکی است. جدا از این برخی از مردم از دین روی گردانده و اسیر هوا و هوس نفسانی خود شده و بشریّت به دلیل ترک احکام الهی، متحمّل زیانهای زیادی شده است.

هدف اصلی امام مهدی - علیه السلام - ، حکمفرما ساختن دین اسلام و تشریح احکام واقعی آن برای مردم است تا مردم آن را بپذیرند و با توجّه به این، حکومت امام مهدی - علیه السلام - در حقیقت، دوران انتقال از تشتّت و چند دستگی و رسیدن به یکپارچگی فکری و مذهبی است انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد .

منجی و بحث از گرایش اقوام مختلف به منجی گرایی بحثی است که تا به حال مقالات بسیاری درباره آن نگاشته شده است بحثی که در هر کدام از ادیان، آئین ها و مسالک به نوعی خودنمایی می کند و می توان در هر یک از آنها مطالبی تفصیلی را در این باره یافت کرد اما در بسیاری از آئین ها به صراحت به منجی آخرالزمانی با نام و القاب حضرت مهدی اشاره شده که از آن جمله می توان به اشاراتی در انجیل و تورات و... در این باره توجه نمود. مقاله حاضر به پاره ای از این مستندات در باب بشارت ظهور در کتب مقدس ادیان پرداخته است. اینک این مقاله که از سایت امام هادی انتخاب شده است از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.

انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امری فطری و طبیعی است که با ذات و وجود آدمی سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی شناسد و به هیچ قوم و ملتی اختصاص ندارد. از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتی خود مایلند روزی فرا رسد که جهان بشریت در پرتو ظهور رهبری الهی و آسمانی و با تأیید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته، شور و بلوا در جهان پایان پذیرد و انسانها از وضع فلاکت بار موجود نجات یابند و از نابسامانی و ناامنی و تیره روزی خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگی شرافتمندانه ای نایل آیند.

به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحی که در آخرالزمان ظهور خواهد نمود و به جنایتها و خیانتهای ضدانسانی خاتمه خواهد داد و شالوده حکومت واحد جهانی را براساس عدالت و آزادی واقعی بنیان خواهد نهاد سخن به میان آمده و تمام پیامبران و سفیران الهی در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدهایی داده اند. در این زمینه، یکی از نویسندگان معروف چنین می نویسد: »موضوع ظهور و علایم ظهور، موضوعی است که در همه مذاهب بزرگ جهان واجد اهمیت خاصی است.

صرف نظر از عقیده و ایمان که پایه این آرزو را تشکیل می دهد، هر فرد علاقه مند به سرنوشت بشریت، و طالب تکامل معنوی وقتی که از همه ناامید می شود، و می بیند که با وجود این همه ترقیات فکری و علمی شگفت انگیز، باز متأسفانه، بشریت غافل و بی خبر، روز به روز خود را به سوی فساد و تباهی می کشاند و از خداوند بزرگ بیشتر دوری می جوید، و از اوامر او بیشتر سرپیچی می کند؛ بنا به فطرت ذاتی خود متوجه درگاه خداوند بزرگ می شود، و از او برای رفع ظلم و فساد یاری می جوید.

از این رو در همه قرون و اعصار، آرزوی یک مصلح بزرگ جهانی در دلهای خداپرستان وجود داشته است. و این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ، مانند: زرتشتی و یهودی و مسیحی و مسلمان، سابقه دارد، بلکه آثار آن را در کتاب های قدیم چینیان و در عقاید هندیان، و در بین اهالی اسکاندیناوی و حتی در میان مصریان قدیم و بومیان و حتی مکزیک و نظایر آنها نیز می توان یافت - 1 - .« آری! عقیده به ظهور یک مصلح بزرگ آسمانی در پایان جهان، یکی از مسایل بسیار مهم و حساسی است که نه تنها در آیین مبین اسلام، بلکه در همه ادیان آسمانی، و نه تنها در میان پیروان ادیان و مذاهب بلکه در نزد بسیاری از مکاتب مختلف جهان سابقه دیرین دارد، و تمامی پیروان ادیان بزرگ عالم از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان گرفته تا پیروان مکتب های الحادی، همه و همه بدان عقیده دارند.

ناگفته نماند که پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، و دیگر ملل و اقوام گذشته و مکاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار با هم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را »مهدی موعود منتظر - علیه السلام - « و پیروان سایر ادیان و مکتبها و ملتها و توده های محروم، وی را …مصلح جهانی« یا »مصلح غیبی« یا » رهاننده بزرگ« یا »نجات بخش آسمانی« و یا …منجی اعظم« می نامند؛ ولی درباره اوصاف کلی، برنامه های اصلاحی، تشکیل حکومت واحد جهانی براساس عدالت و آزادی، و ظهور او در آخرالزمان اتفاق نظر دارند.

جالب توجه این که حتی در این اواخر نیز، این عقیده در بین گروهی از دانشمندان و فلاسفه بزرگ جهان به عنوان: »لزوم تشکیل حکومت واحد جهانی« در سطح وسیعی مطرح گردیده است: »در عصر اخیر دوشادوش پیشرفت همه جانبه ای که در تمام مسایل علمی نصیب بشریت شده، این ایده و عقیده نیز از مرز ادیان و مذاهب قدم فراتر نهاده و به عنوان یکی از مهم ترین مسائل حیاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. - 2 -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید