بخشی از مقاله
مهدويت در اديان الهي
مهدويت
«گفت و گو از موعود اديان و منجي آخرالزمان گفت و گويي است ديرين با عمري به درازاي خلقت انسان و سكناي او در عرصه خاك. اين تاريخ بلند و اشتراك آن در ميان همه اقوام و ملل حكايت از فطري بودن اين معنا در نوع انسان دارد.
موعود اديان نه يك پندار و يا خرافه و نه محصول دوران سخت زندگي بلكه واقعيتي است كه ريشه در جان انسان دارد. از يك سو عقل آدمي و از ديگر سو بيان مشترك همه پيامبران الهي، تمامي حكيمان فرزانه، قديسان آزاده و ادبيات همه اقوام و ملل اين نكته را تاييد كرده و بدان صحه مي گذارد.
اگر بخواهيم چكيده تمام آراي موجود درباره منجي و موعود اديان و آنچه را كه جملگي منتظران موعود برآن متفق اند در چند كلمه خلاصه كنيم، جز اين سه امر به دست نمي آيد:
₪ رويكرد معنوي به عالم
₪ عدالت فراگير
₪ كوتاه شدن دست ابليس از همه ساحت هاي فكري،فرهنگي و مادي حيات انسان.
بنابراين بر ما و بر همه كساني كه به نوعي مشتاق گفت و گو از موعود اديان و منجي آخرالزمانيم، ضروري است كه بدانيم در كجاي تاريخ به سر مي بريم و خود را براي آمدنش مهيا كنيم، مبادا كه بيايد و ما را خفته ببيند.»
در ادامه مطالب به بررسي مساله مهدويت از ديدگاه دين مقدس اسلام، دين مسيحيت، دين يهوديت و ... مي پردازيم.
عقيده به ظهور حضرت مهدي (عليه السلام)در اسلام:
مساله مهدويت و ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) به عنوان منجي بشريت، مساله اي است كه در دين اسلام اهميت زيادي بدان داده شده است، تا جايي كه روايات فراواني از طريق شيعه و سني در اين زمينه وارد شده است.
محتواي اين روايات شامل خصوصيات ظاهري به همراه جرئياتي درباره نحوه ظهور و حكومت جهاني ايشان مي باشد. مساله مهدويت و ظهور منجي آخرالزمان به عنوان آخرين رهبر آسماني كه در پايان جهان ظهور خواهد كرد، مساله اي است كه از همان نخستين روزهاي ظهور اسلام به مسلمانان نويد داده شده است و مورد قبول همه فرق و مذاهب اسلامي مي باشد.
عده اي از افراد معاند كوشيده اند تا اين عقيده را فقط مختص به شيعه بدانند در حالي كه اين عقيده اختصاص به شيعه ندارد بلكه مورد قبول عموم مسلمانان از همه فرق و مذاهب اسلامي است.
عقيده به ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) يكي از ضروريات دين مقدس اسلام است و منكر آن از آيين اسلام بيرون است.
بر طبق وعده هاي قران كريم و روايات، عموم مسلمانان عقيده دارند، در آخرالزمان مردي از اهل بيت ظهور خواهد نمود كه عدل و داد را برقرار خواهدكرد و بر همه جهان مسلط مي گردد.
در سايه چنين حكومتي ظلم، جور، جفا، تعدي،تجاوز، جنايت و خيانت ريشه كن مي گردد و برادري و برابري و عدالت و محبت همه جا را فرا مي گيرد. تعاليم سعادت بخش اسلام به بهترين شكل به اجرا درمي آيد و آيين جاويد رسول اكرم بر همه سرزمين ها سايه گستر مي شود.
اين مطالب فشرده آن چيزي بود كه عموم مسلمانان به ويژه شيعيان دوازده امامي درباره حضرت مهدي(عليه السلام) به آن عقيده دارند.
اينك به ذكر چند روايت در اين زمينه كه بيان كننده ديدگاه شيعه است مي پردازيم.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله و سلم) مى فرمايد:
«من أنكر القائم من ولدي فقد أنكرني»
«هركس كه قائم(عليه السلام) از فرزندان مرا انكار كند به راستى كه مرا انكار كرده است».
و در حديث ديگر مى فرمايد:
«من أنكر القائم من ولدي في زمان غيبته مات ميتهً جاهليهً»3
«هركس كه مهدى قائم(عليه السلام) از فرزندان مرا در زمان غيبتش انكار كند به مرگ جاهليت از دنيا رفته است».
اميرمؤمنان على(عليه السلام) مى فرمايد:
«اللهم إنك لا تخلو الأرض من حجه لك على خلقك ظاهرا أو خائفا مغمورا لئلا تبطل حججك و بيناتك»
پروردگارا! به راستي كه تو زمين را از كسي كه برهان بر وجود تو است در نزد مخلوقاتت، خالي نمي گذاري در حالي كه او آشكار است يا خائف و پنهان است براي اين كه حجج و دلايلت باطل نگردد».
و اما در مورد ديدگاه اهل سنت راجع به مساله مهدويت بايد گفت كه بزرگان اهل سنت نيز مانند شيعيان، منكر اين اصل را خارج از دين مقدس اسلام مي دانند و احاديث بسياري را از طريق گروه بسياري از صحابه و تابعين در كتاب هاي خويش نقل نموده اند.
«ناگفته نماند كه پيروان مذاهب اسلامي عموما در اين مساله كه آينده بشريت، سرانجام به حكومت جهاني مهدي موعود(عليه السلام) ختم خواهد شد، با يكديگر موافقند و فقط در برخي از جزئيات اختلاف نظر دارند، مانند: برخي معتقدند كه ايشان از نسل امام حسين(عليه السلام) هستند و برخي ايشان را از نسل امام حسن(عليه السلام) دانسته اند, يا اين كه عده اي معتقد به عدم تولد ايشان هستند و مي گويند در اينده متولد خواهد شد و عده اي مانند شيعيان معتقد به تولد و حيات ايشان هستند.»
اينك به ذكر چند حديث از منابع اهل سنت در مورد مساله مهدويت مي پردازيم:
1- پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«هنگامى فرا مى رسد كه زمين پر از ظلم و جور شود، آن وقت مردى از خاندان من قيام مى كند هفت ـ يا نُه ـ سال در روى زمين حكومت مى كند، و زمين را پر از عدل و داد مى نمايد.»
2- پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«چگونه خواهيد بود هنگامى كه عيسى بن مريم(عليه السلام)در ميان شما نازل شود و امام شما از ميان خود شما باشد؟»
3- پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود:
«در آخر الزمان خليفه اى مى آيد كه مال را ـ به طور مساوى ـ تقسيم مى كند و آن را نمى شمارد.»
شناخت مهدي موعود عليه السلام:
«نام مبارك حضرتش نام پيامبر اكرم (صلي الله و عليه و اله) مي باشد. كنيه مسلم آن حضرت كنيه جدش رسول خدا (صلي الله و عليه واله)، ابوالقاسم، است. كنيه هاي ديگر ايشان ابوعبدالله، ابوجعفر و ابوصالح مي باشد. اوصاف و القاب معروف آن حضرت در روايات شيعه و سني و نويدهاي كتب مذهبي اهل اديان چنين آمده است: « برگزيده ابراهيم، ثائر، حجت آل محمد، خلف صالح، خليفه الله، رهايي بخش امت، ذوالغيبه، صاحب پرچم محمدي، صاحب الزمان،صاحب الغيبه، عادل،قائم، قائم آل محمد، منتقم، منصور، مهدي، مهدي آل محمد، مهدي امت و مهدي منتظر.»
«پدر بزرگوار امام زمان حضرت امام حسن عسكري(عليه السلام)، امام يازدهم شيعيان است. مادر بزرگوار ايشان مليكه نوه امپراطور روم شرقي بود. او با اين كه با خاندان امپراطوري زندگي مي كرد انچنان پاك بود كه گويي شباهت به خانواده خود ندارد. داستان ماجراي اسارت او و خريداري او از جانب امام هادي (عليه السلام) براي امام حسن عسكري(عليه السلام) در تاريخ آمده است. امام قائم(عليه السلام) از چنين پدر و مادري در شب جمعه، نيمه شعبان سال 255 هجري قمري, در زمان حكومت معتمد عباسي در سامرا متولد شد و هنگام شهادت پدرش پنج ساله بود. تولد آن حضرت را جز عده اي خاص نمي دانستند و براي نوع مردم مخفي بود تا مبادا مورد گزند طاغوتيان غاصب و ستمگر زمان قرار بگيرد. بالاخره با شهادت امام حسن عسكري(عليه السلام) در شب هشتم ربيع الاول سال 260 هجري قمري امامت به ايشان رسيد و به فرمان الهي از همان لحظه غيبت اختيار فرمود.»
درباره نسب مهدي موعود(عليه السلام) و صورت و سيرت و جزئيات زندگي ايشان در زمان غيبت و نحوه ظهور و حكومت ايشان، روايات بيشماري را علماي شيعه و سني در منابع معتبر خود آورده اند كه براي نمونه به چند حديث اشاره مي شود.
1- پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميفرمايد:
«دنيا به آخر نميرسد تا اين كه زمام امور امتم را مردي از اهل بيتم به دست ميگيرد كه به او مهدي گفته ميشود.»
2- پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميفرمايد:
«مهدى از عترت من و از فرزندان فاطمه(عليها السلام) است»12
3- حسين بن علي (عليه السلام) مي فرمايد:
«قائم اين اُمّت نهمين فرزند منست; اوست كه از ديده ها غايب مى شود و در حالى كه زنده است ميراثش تقسيم مى شود.»13
4- رسول اكرم (صلي الله و عليه و اله) فرمودند: او جواني با اين صفات است:
«چشمهايش سرمه كشيده يا سياه چشم و ابرواني طويل، بيني كشيده ميان برآمده داراي محاسني پر پشت، خالي بر گونه راست و خالي ديگر بر دست اوست.»14
5- رسول اكرم (صلي الله و عليه و اله) فرمودند:
«او شبيهترين مردم به من از نظر خلقت و اخلاق است.»15
6- حضرت علي (عليه السلام) فرمودند:
«قائم... او مردي است بلند پيشاني، داراي بيني باريكي كه ميانش اندكي برآمدگي است، برآمده شكم، داراي ران هايي درشت و پهن، خالي بر ران راست اوست، ميان دو دندان او گشاده است. او زمين را همان گونه كه از ستم و جور پر شده است از دادگري لبريز خواهد كرد.»16
عقيده به ظهور مبارك حضرت مهدي(عليه السلام) در ساير اديان:
«فوتوريزم _ يعني اعتقاد به دوره اخرالزمان و انتظار ظهور منجي غيبي و مصلح جهاني و بزرگ _ عقيده اي است كه در كيش هاي اسماني زوراستريانيسم (مذهب زردشت) و جودائيسم (مذهب يهود) و سه مذهب عمده مسيحيت : كاتوليك پروتستان ارتودوكس و به طور كلي در ميان مدعيان نبوت به مثابه يك اصل مسلم قبول شده و همگي بالاتفاق بشارت ظهور همچو مصلحي را داده اند. در اين راستا دو مذهب عمده اسلام _ تشيع و تسنن _ هم در ظهور يك مهدي(عليه السلام) در دوران واپسين زمان اتفاق نظر دارند.»17
اسلام كه آخرين و كاملترين كيش آسماني است، اين موضوع را بيشتر و كاملتر تشريح كرده است. آياتي كه در قرآن شريف آمده و به اين موضوع تفسير شده، زياد است و ما تنها به نقل دو آيه اكتفا مي كنيم.
«وَ لَقَد كَتَبنَا فِى الزَّبوُرِ مِن بَعدِ الذِّكر اَنَّ الاَرضَ يرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّاِلحُونَ»18
«و ما بعد از تورات در زبور داوود نوشتيم (و در كتب انبياي سلف وعده داديم) كه البته بندگان نيكوكار من ملك زمين را وارث و متصرف خواهند شد.»
«هُوَ الَّذى اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدى وَ دِينَ الحَقِّ لِيظهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلَّهُ وَ لَو كَرِهَ المُشرِكُونَ»19
«اوست خدايي كه رسولش (محمد مصطفي) را به هدايت خلق و (ابلاغ) دين حق فرستاد تا او را هر چند كافران خوش ندارند بر همه اديان عالم غالب گرداند.»
«و اما اخبار و احاديثي كه در كتب شيعه و سني در موضوع ظهور مصلح جهاني ما، با تمام خصوصيات آن وارد شده، بيشمار است.
در متجاوز از 150 كتاب معتبر عامه و خاصه اخبار مربوطه مندرج است كه از كتب اهل سنت: صحيح بخاري (ج2، ص158)، ابوداوود (ج4، ص89)، ترمذي (ج2، ص270) و از كتب شيعه: نهج البلاغه، خصال صدوق، من لايحضره الفقيه، بحارالانوار و كافي را به عنوان نمونه مي توان نام برد.
گذشته از واقعيت و حقيقت امر بايد توجه داشته باشيم كه اعتقاد به وجود مصلح جهاني و امام زمان ما را هميشه و در همه مبارزات اجتماعي حمايت خواهد نمود، زيرا اگر ما و اقعا معتقد به امام زمان باشيم خواهيم ديد كه هميشه يك پشتيبان نيرومندي داريم كه
ما را در كارهاي اجتماعي، اگر براي خدا باشد، ياري مي كند.»2020
«و اما آنچنان كه از تعاليم كتابهاي مذهبي اهل اديان نيز به دست مي آيد، وقتي جهان را فتنه و آشوب پر كند، يك مصلح جهاني به پا خواهد خاست و با تشكيل يك حكومت واحد جهاني زمام همه امور را به دست خواهد گرفت و بساط ظلم و ستم را برخواهد چيد و عدالت و امنيت را در سرتاسر كره زمين برقرار خواهد ساخت.
در مراجعه به كتب آسماني آن ها را سرشار از نويدهاي ظهور آن مصلح بزرگ مي بينيم. با بررسي اين بشارات متوجه مي شويم آنچه در اين كتاب ها ذكر شده، اعم از شرايط قبل از ظهور، كيفيت ظهور و پايان خوشايندي كه براي دنيا نويد داده مي شود، در همه اديان تا حد زيادي مشابه يكديگر است و تقريبا در همه موارد، مشخصات آن مصلح بزرگ تنها با وجود مقدس حضرت مهدي (عليه السلام)مطابقت دارد.
بشارت ظهور حضرت مهدي (عليه السلام)علاوه بر قرآن مجيد در تمام كتب مذهبي اهل اديان مانند: كتاب زند، كتاب جاماسب،كتاب شاكموني، كتاب جوك، كتاب ديد براهمه، كتاب صفيناي نبي،كتاب اشعيا، كتاب دانيال نبي ، انجيل متي، انجيل لوقا، انجيل مرقس و ساير كتاب ها و الواح امده است و اگرچه غير از قران بقيه كتب تحريف شده اند، اما قسمتهايي در آن ها يافت مي شود كه از تحريف مصون مانده اند و به مصلح جهاني اشاره دارند.
ناگفته نماند كه پيروان اديان و مذاهب گوناگون، و ديگر ملل و اقوام گذشته و مكاتب مختلف جهان درباره نام آن بزرگوار باهم اختلاف نظر دارند، مسلمانان او را «مهدى موعود منتظر(عليه السلام)»، و پيروان ساير اديان ومكتبها و ملّتها و توده هاى محروم، وى را «مصلح جهانى» يا «مصلح غيبى»، يا «رهاننده بزرگ» يا «نجات بخش آسمانى» و يا «منجى اعظم» مى نامند; ولى درباره اوصاف كلّى، برنامه هاى اصلاحى، تشكيل حكومت واحد جهانى بر اساس عدالت و آزادى، و ظهور او در آخرالزمان اتّفاق نظر دارند.»21
اينك به طور خلاصه به بررسي عقايد اقوام و ملل مختلف راجع به ظهور يك منجي در اخرالزمان مي پردازيم.
«در دين يهوديت نيز مانند ديگر اديان وحداني عقيده به ظهور منجي به طور قاطع وجود دارد. در تورات پس از شرح چگونگي تكوين جهان هستي, حقيقت انسان و ذكر تاريخ پيامبران اوليه ظهور منجي موعود به بشر نويد داده مي شود. طبق نظر عالمان يهود هر فرد يهودي كه به ماشيح اعتقاد نداشته باشد يا چشم به راه امدن او نباشد, منكر سخنان حضرت موسي و ديگر انبياي بني اسرائيل است.
اين منجي كه ماشيح نام گرفته است, يك منجي انساني است و از نسل داوود پيغ
مبر و از مميزاتش روح مسيحايي و فيض از درجات نبوت است كه به واسطه آن فيض بر ظالمان زمان مي شورد و عدل را در دنيا گسترش مي دهد.»22
«بحث بعدي شرايط ظهور در دين يهود است. يكي از فلاسفه بزرگ يهودي مي گويد: مگر مي شود كسي گناه كند و او ظهور كند بلكه افراد بايد شايسته ظهور ماشيح باشند. لذا همچنان كه بشر انتظار مي كشد، خداوند هم منتظر است كه انسان ها توبه كنند و ماشيح هم منتظر است. اين انتظار دو جانبه است و اينكه انسان ها بايد زمينه ظهور را فراهم كنند، يك اصل ثابت در دين يهود است. بنابراين انسان ها بايد با تعاليم و رهنمودهاي انبيا و اولياي گذشته زمينه ساز ظهور او باشند.» 23
اكنون به قسمتي از بشارات تورات توجه كنيد كه از آمدن مصل جهاني و مهدي موعود خبرمي دهد:
الف- مزامير داوود(عليه السلام): «متوكلان به خدا وارث زمين خواهندشد... بعد از اندك مدتي شرير نخواهد بود... صالحان وارث زمين خواهند شد ملكزاده از دريا به دريا و از نهر تا دورترين نقاط زمين سلطنت خواهد نمود.»24
ب- كتاب حَبَقُّوق نبي(عليه السلام):«اگر چه تاخير نمايد، برايش منتظر باش. زيرا كه البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود… بلكه همه امتها را نزد خويش جمع ميكند.»2255
«اما دين ديگري كه در ان به طور بنيادي عقيده به ظهور منجي وجود دارد, مسيحيت است. انديشه موعود در مسيحيت به سه گونه است:
1- همان انديشه موعود يهودي است كه در ان عيساي ناصري نقش نجاتبخش را ايفا مي كند و به انتظار يهود پايان مي دهد.
2- نويد رجعت عيسي به مثابه داور جهان سنخ ديگري از انديشه موعود است.
3- موعود شخص ديگري است كه خود عيسي مسيح(عليه السلام) وعده امدنش را مي دهد. مسيحيان اين شخص را همان روح القدس مي دانند كه اندك زماني پس از مسيح(عليه السلام) ظهور مي كند. بر اين پايه، مسيحيت دربردارنده سه سنخ انديشه موعود و سهگونه منجى باورى است.»26