بخشی از مقاله

‌« پيشگفتار»
اي غائب از نظر،اي حجت ثاني عشر،اي شب ديجور را ستاره سحر، از منتظران رنجورت دريغ مفرما يك نظر.
اي خورشيد پرده نشين ،اي كهف حصين،اي دُرّ ثمين، گوشه چشمي بنما به اين دلهاي غمين.
اي ابر فيض بار،اي روح نوبهار،اي زخوان كرمت ماسوا ريزه خوار،ز عاشقان كويت «يك نگاه»دريغ مدار.


اي فرزند عسكري،اي سليل محمدي،اي غريو حيدري،بر منتظران دلسوخته ات زكرم نما نظري.
اي پور پيشواي خيبر شكن،اي سليل حيدر مرحب فكن،برخيز و برقع ز رخسار بر فكن.


تو بيا تا ز پرتو رويت شب تاريك سحر گردد،ورنه اي مهر تابان ،بي تو هرلحظه تيره تر گردد.
من در اين غار ،خسته و دلتنگ،انتظار تو را ستاره كنم، در شب تار وحشت زا لحظه هاي تو را شماره كنم.
اينك يك هزار و يك صد و شصت و چهار سال تمام است كه «خورشيد عدالت»در پشت ابرهاي تيره و تار «غيبت»نهان شده تاروزي پس از سپري شدن دوران غيبت ظهور كرده،فروغ تابناك عدالت را بر هر كوي و برزن بتاباند و برجنايتها و خيانتهاي انسانها خاتمه دهد.


نويد ظهور آن مصلح بزرگ،توسط پيامبران سترگ،در طول قرون و اعصار براي جهانيان بازگو شده و نغمه پيروزي حق بر باطل به دست
آن يكتا بازمانده از حجج الهي،گوش جهانيان را نوازش داده است.


دهها آيه قرآن،بر اساس صدها حديث صادره از معصومان به ظهور موفور السّرور آن خورشيد فروزان اِشعار دارد.
رسول گرامي اسلام گزارش دقيق و لحظه به لحظه آن مصلح جهاني را به استناد پيك وحي،در ضمن هزاران حديث بيان فرموده ،سيرت، صورت،نصب،غيبت،ظهور،نشانه هاي ظهور و ديگر مسائل مربوط به آن قبله موعود را براي اصحاب تشريح كرده،هيچ نقطه ابهامي را براي امت اسلامي باقي نگذارده است.
« مقدمه»


ويژگي هاي حضرت مهدي (ع)و حكومت جهاني اش
انسان در راه رسيدن به كمال در تمام ابعادش نيازمند به يك قائر و راهنماست كه پيوسته او را رهبر باشد و منافع و زيانهاي زندگي فردي و اجتماعي را براي او تشريح كند و البته اين راهنمايي ها بايد به وسيله قوانيني جامع و كامل انجام شود.


اين دسته از راهنمايان از طرف چه كسي بايد انتخاب شوند؟آيا مردم مي توانند براي خود چنين افرادي را انتخاب كنند؟خير،زيرا مردم به شناخت افراد احاطه ندارند و بيشتر انتخاب آنها به ضررشان تمام مي شود و انتخاب شوندگان نيز نيز يا نمي خواهند و يا نمي توانند نيازمندي هاي عمومي را تأمين كنند.بنابراين ،حتما بايد اين انتخاب از طرف كسي صورت گيردكه عالِم به مصالح و مفاسد واقعي باشد و آن به ذات پاك خداوند است كه از باب قانون وجوب لطف بايد از طرف خويش نمايندگاني را بر گزينند تا در تمام اعصار و قرون زمام ارشاد و هدايت افراد

بشر را به دست گيرند و آنها را به سعادت واقعي و كامل مادي و معنوي برسانند.لذا از ابتداي خلقت و آفرينش انسان پيامبراني در مكتب غيبي خود تربيت فرمود و آنها را مأمور هدايت مردم قرار داد و به تناسب زمان قوانيني در اختيار آنان گذارد تا با اجراي آن مقررات، احتياجات مردم تأمين شود و در پناه آن نظام عادلانه و متقني بر جامعه فرمانروا باشد تا اينكخ سر انجام نوبت به وجود مقدس حضرت محمّد بن عبداللّه صلّي اللّه عليه و آله رسيد.آنگاه از طرف خداوند متعال


دوازده تن جانشين براي آن حضرت تعيين و به وسيله جبرئيل معرفي شدند كه يازده تن از آنان نخستين ايشان حضرت امير المؤمنين عليّ بن ابي طالب عليه السّلام و اخرين ايشان حضرت امام حسن عسگري عليه السّلام است كه يكي بعد از ديگري بر حسب برنامه هاي تعيين شده از طرف خداوند به وظايف خويش عمل كردند و با نيل به مقام شهادت از اين جهان به عالم عبدي پيوستند(صلوات اللّه عليهم اجمعين)و اما وصي دوازدهم حضرت نبيّ اكرم صلّي اللّه عليه و آله كه نام عزيزش حضرت محمد بن الحسن العسگري روحي اله فداك است از طرف خداوند بزرگ همراه با آباء و اجداد كرامش (عليهم صلوات اللّه)با برنامه اي مخصوص به خويش معرفي شده كه خلاصه ويژگي هاي آن حضرت از اين قرار است:


1.غيبت آن هم بسيار طولاني كه الآن بيش از يك هزار و صد و پنجاه سال است و البته غيبت آن حضرت به دو قسم است:غيبت صغري كه مدت آن بالغ بر هفتاد سال بود و غيبت كبري كه بسيار طولاني شده است و ما الآن در تاريك ترين زمان غيبت كبري بسر مي بريم و اميد است هر چه زودتر شاهد پايان غيبت كبري آن حضرت باشيم و ظهورش رابا عافيت درك كنيم ،آمين يا ربّ العالمين.


2.حكومت جهاني اش سراسر گيتي را فرا خواهد گرفت و قوانين فردي و اجتماعي اسلام به مرحله اجراءدر خواهد آمد و تشكيل حكومت واحده با ابزار جامع و در عين حال كوبنده به دست توانايش به وجود خواهد آمد و امنيت عمومي براي همه موجودات تأمين خواهد شد و اقتصاد منظم


وعالمگير براي همگان به رايگان خواهد بود و تمام افراد بشر در خدمت يكديگر قرار خواهند گرفت و دامنه امنيت چندان توسه پيدا خواهد كرد كه حيوانات درنده با چرندگان با هم در محيطي آسوده بسر خواهند برد و انسانها بقدري از نعمت امنيت برخوردار خواهند شد كه اگر زني بي نهايت زيبا با طبقي پر از جواهر و به تنهايي بين شرق و غرب جهان راه برود ،كسي متعرّض مال و ناموس او نخواهد شد.


3.تمام جهان هستي و موجوداتش اعم از موجودات زمين يا آسمانها مسخّر امر و اراده او مي شوند و شعاع قدرتش چندان گسترش مي يابد كه اگر يكي از دشمنان آن حضرت در شكاف كوهي پنهان شود خود كوه به فرياد در مي آيد و مي گويد كه اي ياران اما عصر روحي اله الفداء،بياييد كه يكي از دشمنان حق اينجاست.همچنين،جمع زيادي از ملائكه آسمان در ارتش او خدمت مي كنند و هنگام حركت از مكه معظمه به سوي كوفه،منادي از طرف آن حضرت ندا مي دهد كه كسي از لشكريان حق ندارد مواد غذايي و امثال آن همراه بردارد.بعضي از افراد ضعيف مي گويند كه اين آقا مي خواهد ما را از گرسنگي و تشنگي بكشد تا اينكه به نخستين منزل برسند و در آنجا سپاه امام عصر«روحي له فداء»سنگي را كه خداوند به حضرت موسي بن عمران داده بود كه آن را نصب مي كردند و دوازده چشمه از آن خارج مي شد،نصب مي كنند و تمام نيازمنديهاي خود را از اين سنگ تأمين مي نمايند تا سرانجام وارد كوفه مي شوند و به امكر آن حضرت فرود مي آيند و پرچم افراشته محمدي ـ صلي اله عليه و آله ـ را در آن سرزمين به اهتراز در مي آورند.


4.جمعي از خوبان از گذشتگان به امر خدا زنده مي شوند و در لشكر آن حضرت انجام وظيفه مي كنند.
5.ظلم و ستم از سرتاسر جهان رخت بر مي بندد و جمله مباركه«اَينَ المُرتَجي لِاِزالهِ الجِورَوِالعُدوانِ»ازدعاي مباركه ندبه كه در غيبتش بايد خوانده شود،مصداق پيدا مي كند و ديگر ظلم و ستمگري در هيچ كجاي عالم پيدا نمي شود.


6.مشعل فروزان عدالت صفحه گيتي را روشن مي كند و تاريكي را از جهان مي زدايد،چنانكه در اين باب روايات چندان زياد است كه مي توان ادعاي تواتر كرد و از زبان معصومين عليهم السلام جمله«يَملَاُ اللّه للاَرض قِسطاً وَ عَدلاً»در تمام كتب روايي معتبر شيعه و سنّي به راستي از حدّ شماره بيرون است.


7.مدينه فاضله اي كه در اصطلاح فلاسفه و دانشمندان مورد بحث و گفتگو قرار گرفته از ويژگي هاي حكومت جهاني حضرت بقيّه اللّه روحي له الفداء است با اين تفاوت كه فلاسفه و دانشمندان در عالم خيال شهري را فرض كرده اند كه در آن تمام طبقات و افراد داراي صفات عاليه و ملكات پسنديده اند،ظالمي پيدا نمي شود و همه طرفدار عدل و داد هستند امّا در حكومت جهاني حضرت مهدي عليه السلام اين برنامه مصداق پيدا مي كند و مردم جملگي در سايه حكومت عدل پرورش تمام فضايل اخلاقي و صفات خوب را عملاً رعايت خواهند كرد و آراسته به آن


كمالات خواهند بود.
8.علم و دانش در سراسر جهان به صورتي گسترده همه مردم را در بر مي گيرد و مخصوصاً علوم قرآني به وسيله معلملن مخصوص تدريس مي شود.لذا در روايات آمده است كه خيمه هايي در پشت كوفه مخصوص تعليم قرآن نصب مي شود و در آنها قرآن و آياتش همانگونه كه نازل شده است تدريس مي گردد و تكامل علمي تمام جهان را فرا مي گيرد و عفريت جهل و ناداني دنياي انسانيّت را ترك مي گويد.


9.قضاوت يكي از اصول مسلّمه حياتي هر ملّت است كه اگر بر اساس عدالت و رعايت حقوق همه جانبه افراد اجرا شود آنوقت است كه همه مردم شاهد خوشبختي را در آغوش خواهند كشيد و آرامش واقعي از نظر جسم و جان بر مردم حكومت خواهد كرد.پس،اگر بگوئيم كه يكي از عوامل بسيار مؤثر در تيره بختي مردم قضاوتهاي ظالمانه زمامداران دنيا و طبقات ديگر بوده درست گفته ايم.لذا در حكومت حضرت مهدي عليه السلام قضاوتهاي داودي خواهد بود و احتياج به دليل نخواهد داشت،زيرا نمايندگان آن حضرت نگاهي به كف دست خود خواهند كرد و حق را به صاحبش خواهند داد و شعاع قضاوت چندان گسترده مي شود كه حتّي زنان در خانه هاي خود به قضاوت مشغول خواهند بود.


10.عقل يكي از عوامل فوق العاده مهم براي رسيدن به سعادت فردي و اجتماعي است،از اتمام كتابهاي آسماني و فرستادگان خداوند همواره مردم را دعوت به تعقّل فرموده و با شهوت پرستي مبارزه كرده و مردم را از زيان متروك گذاشتن قواي عقلاني بر حذر داشته اند.آري،در
حكومت جهاني حضرت بقيه اللّه روحي له فداء تكامل عقلي بالاترين سرمايه دولت آن حضرت به شمار مي رود و در روايات معتبر آمده است:
وَضَعَ يَدَهُ عَلي رُؤُسِ النّاسِ فَكَمُلَ بِهِ عُقُولُهُم.


دست ولايت روي سر مردم قرار مي دهد،پس عقلهاي آن كامل مي گردد.
آري،به راستي كه تمام جنايات و خونريزيها تنها به دليل اسارت عقل است به دست شهوت.
11.فقر بزرگترين نيروي ويرانگر است كه اجتماعات را از بين مي برد و فحشاء و منكرات و دزدي و غارتگري را در جامعه به وجود مي آورد.لذا در روايات و آيات كريمه قرآن از آن تعبير به پايه و ستون شده زيرا به قدري مهم است كه دينداري در سايه بي نيازي از فقر تأمين مي شود تا جايي كه گفته شده است:«مَن لا مَعاشَ لَهُ مَعادَلَهُ» (كسي كه امر زندگانيش مرتب نباشد اوضاع ديني اش نيز سامان نخواهد داشت)


اما در حكومت والاي حضرت ولّي عصر روحي له فداء مال و ثروت چندان زياد مي شود كه مستحقّ دريافت خمس و ذكتات يافت نمي گردد.
12.يكي از عوامل بسيار مهم در فقر اقتصادي عدم بهره برداري از منابع خداداد و به كار نگرفن سرمايه هاي طبيعي و معطّل نماندن ثروتهاي خداداد است تا جايي كه در نتيجه عدم احاطه بشر به واقعيات و نداشتن قدرت استخراج معادن و ثروتها،انسان همچنين گرفتارفقر و
بيچارگي خواهد بود.


امّا در حكومت جهاني حضرت بقيه اللّه روحي له فداء اولاً زمين تمام گنجها و ذخاي نهفته در باطن خويش را به امر خداوند در اختيار حكومت جهاني آن حضرت قرار مي دهد،و ديگر اينكه در سايه تكامل عقلي انسان،قدرت استخراج و اكتشاف بشر فوق العاده مي شود و او به نفع جامعه ازهمه نيروهاي اقتصادي استفاده مي كند.لذا بي نيازي اقتصادي همه جا را فرا مي گيرد بطوريكه فقيري پيدا نخواهد شد.


13.وجود جنگلها و مراتع و آبهاي روان بستگي به بارندگيهاي به موقع دارد تا مخصوصاً امور كشاورزي رونق داشته باشد و در نتيجه مواد غذايي جامعه تأمين شود.بنابراين،اگر در حال حاضر وضع دنيا را از لحاظ مادّي نامنظّم و بشر را در چنگال فقر و گرسنگي اسير مي بينيم و به طور متوسط افراد زيادي روزانه از گرسنگي مي ميرند،در نتيجه نيامدن باران يا آمدن بارانهاي بي موقع و سيل آسا و ويرانگر است.


در سلطنت جهاني حضرت ولّي عصر روحي له فداء باران به امر خداوند و فرمان آن حضرت به موقع مي بارد و ذخاير زير زميني را رشد مي دهد و در نتيجه فقر را از جوامع بشري محو مي سازد و اين است معناي «وَبِكُم يُنَزِّلُ الغَيثَ» در زيارت مباركه جامعه كبيره.


14.تسخير كرات آسماني يكي از ويژگيهاي حكومت جهاني حضرت صاحب الامر عليه السلام است كه به فرمان خداوند تمام كرات آسماني مسخّر امر و اراده آن حضرت خواهند بود.البته،در حال حاضر شرح و كيفيت تسخير كرات بر ما معلوم نيست و ان شاء الله در ظهور آن
حضرت معلوم خواهد شد.فعلاً آنچه مي توانيم عرض كنيم فرمايش خداوند بزرگ است و در قرآن كريم كه مي فرمايد:
وَلَهُ اَسلَمَ مَن فِي السّماواتِ و الاَرضِ طَوعاً وَكَرهاً


طبق روايات معتبر،اين آيه درباره مهدي عليه السّلام است،يعني آنچه در آسمانها و زمين است در اختيار مهدي ما خواهد بود.
پدر،مادر و ولادت امام زمان(ع)
پدر بزرگوار امام زمان(ع)حضرت امام حسن عسكري (ع)امام يازدهم شيعيان است.به نقل شيخ مفيد،امام حسن عسكري(ع)در مدينه منوره در 24 ربيع الاول سال 232 متولد شد و در سال 260 در سن 28 سالگي در منزل شخصي خود در سامرّا به شهادت رسيد.
مادر بزرگوار امام زمان(ع)«مليكه»است كه از طرف پدر،دختر«يشوي»


فرزند امپراطور روم شرقي بود.و از طرف مادر نوه شمعون از ياران مخصوص حضرت عيسي(ع) و وصي او به شمار مي رفت.
او با اينكه در كاخ مي زيست و با خاندان امپراطوري زندگي مي كرد اماآنچنان پاك و با عفت بود كه گويي شباهت به خانواده خود ندارد، بلكه به مادر و خانواده مادري كشيده وزندگيش همچون زندگي شمعون وعيسي(ع)و مريم(ع) از صفا و معنويت و پاكي خاصي برخوردار بود ،از اين رو دوست داشت با يك خانواده پاك و خداپرست وصلت كند و به توحيديان بپيوندد ،خداوند او را در اين هدف كمك كرد و او را به طور عجيب به خواسته و هدفش رسانيد.
مليكه يا نرجس خاتون،به خانه امام حسن عسكري(ع)وارد شد،امام هادي(ع)به خواهرش حكيمه فرمود:او را به خانه ببر و دستورات اسلامي را به او بياموز،او همسر فرزندم حسن(ع)و مادر مهدي آل محمد خواهد بود،آنگاه به نرجس رو كرده و فرمود:مژده باد تو را به فرزندي كه سراسر جهان را با نور حكومتش پر از عدالت و دادگري كند،پس از آنكه پر از ظلم و جور شده باشد.
آري اين چنين يك دختر پاك و دانا،آلودگي كاخ شاهان را رها كرد و در خطّ جد مادريش«شمعون»قرار گرفت و سر انجام به سعادت عظماي همسري حضرت امام حسن عسكري(ع)در آمد و لياقت پر افتخار مادري حضرت قائم(عج)را پيدا كرد.


او نامهاي ديگر مانند ريحانه،ميمتل و سوسن نيز دارد و خواهر امام هادي(ع)حكيمه او را به عنوان سيده (خانم) مي خواند.
اين بانوي با سعادت در سال 261 هجري و به روايتي قبل از شهادت امام حسن عسكري (ع) از دنيا رفت و قبر شريفش در سامرّا كنار قبر منور امام عسكري (ع)قرار گرفته است.
امام قائم (عج) از همين خاندان پاك در شب جمعه نيمه شعبان سال 255 هجري در زمان حكومت معتمد عباسي در سامرّا متولد شد و هنگام شهادت پدر،پنج ساله بود.
تولد آن حضرت را جز عده اي خاص نمي دانستند و براي نوع مردم مخفي بود،تا مبادا مورد گزند طاغوتيان غاصب و ستمگر زمان قرار گيرد.
حكيمه خاتون عمه امام حسن عسكري(ع) مي گويد:روز پنج شنبه نيمه شعبان به منزل برادرم رفتم،هنگام مراجعت،امام حسن عسكري(ع) فرمود:امشب را نزد ما باش.امشب فرزندي كه خداوند زمين را به علم و ايمان و هدايت او زنده گرداند متولد مي شود.


بالاخره ماندم صبح صادق حالت اضطراب در نرجس خاتون پديدآمد، او را در بر گرفتم ،امام(ع) فرمود :سوره قدر را بر او بخوان.مشغول
خواندن سوره قدر شدم شنيدم آن كودك در رحم مادر در خواندن سوره با من همراهي مي كند در اين موقع پرده اي بين من و آنها افكنده شد،ديگر نرجس را نمي ديدم،از آنجا سراسيمه دور شدم اما عسكري(ع) فرمود:برگرد.برگشتم در نرجس(عليها سلام)نوري مشاهده كردم كه ديده ام را خيره كرد و امام زمان(ع)را ديدم رو به قبله به سجده افتاده سپس دستش را بلند كرد و مي گفت:گواهي مي دهم به يكتايي خدا و اينكه جدم رسول خدا (ص) است و پدرم اميرمؤمنان (ع) و وصّي رسول خداست،بعد يك يك امامان را شمرده تا به خود رسيد.


سخني درباره نيمه شعبان
شيخ حرّ عاملي(رحمه اللّه) از بزرگان اصحاب نقل مي كند كه امام صادق (ع) فرمود:
«شبي كه حضرت قائم(عج)در آن متولد شد ،هيچ نوزادي در آن شب متولد نمي شود مگر اينكه مؤمن خواهد شد و اگر در سرزمين كفر متولد گردد،خداوند او را به بركت امام مهدي (عج) به سوي ايمان منتقل مي سازد.»
ضمناًروايتي آمده كه نيمه شعبان همان شب قدر و تقسيم ارزق و عمرهاست ،و در بعضي از اين روايات است شب نيمه شعبان شب امامان (ع)است وشب قدر شب رسول خدا(ص)است.


حضرت مهدي منتظر(عج)كيست؟
«يَستَنبِئؤُنَكَ اَحَقُّ هُوَ؟!قُل:ايَ وَ رَبّي اِنَّهُ لَحَقُّ وَما اَنتُم بِمُعجِزينَ»
(اي محمد) از تو مي پرسند:آيا آن حق است؟!بگو:آري!به پروردگارم سوگند كه به راستي آن حق است و شما هرگز راه فراري نداريد.

پيامبر اكرم(ص)مي فرمايد:
1 ـ زمين هرگز خالي از حجت نخواهد بود ، كه يا ظاهر و آشكار،و يا خائف و نهان خواهد بود.تا حجّت وبنيّات حضرت پروردگار باطل شود.
2 ـ مهدي از عترت من و از فرزندان فاطمه است،او بر اساس سنت من پيكار كند،چنانكه من بر اساس وحي پيكار نمودم.
3 ـ مهدي امت از آن هاست.


4 ـ مهدي امت از نسل اوست،دنيا سپري نمي شود جز اين كه مردي از اولاد حسين (ع) به پا خيزد و جهان را پر از عدل كند،چنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد.
5 ـ بعد از من دوازده امام هست كه نه تن از آنها از صلب حسين است كه همگي معصوم و امين هستند.مهدي اين امت نيز از ماست.آگاه باشيد كه اهل بيت و عترت من از گوشت و خون من هستند.از من چه مي خواهند آن ها كه مرا در حق عترتم آزار مي كنند؟!!خدا آنانرا از شفاعت من محروم بسازذ.
امير مؤمنان (ع) مي فرمايد:


6 ـ او والاترين قريش و گرامي ترين بني هاشم و تنها بازمانده ابراهيم خليل است.
7 ـ صاحب اين امر از نسل من است.او اوج قلّه شرف عرب ،اقيانوس بيكران كرامت بشر،عزيز اهل خود و برگزيده بتار خويش مي باشد.اگر رگبار مرگ فرو ريزد نمي هراسد،و اگر مؤمنان در محاصره افتند ضعيف و زبور نمي شود از پيكار شجاعان و دليران عقب نشيني نمي كند،سلحشور هميشه پيروز است.شير ژياني است كه دشمن را درو كرده،از ريشه و بن بر مي كند .شمشير برنده اي است از شمشيرهاي حضرت پروردگار،دست بخشنده خدايي است.بلندترين قلّه جهان در برابر بزرگواريش پست نمايد.دژي محكم و پناهگاهي مستحكم است دانش او از همه افزونتر و مرحمتش از همه گسترده تر است.بار خدايا بيعت او را پايان بخش اندوهها قرار بده،و به وسيله او شكافهاونفاق ها


را از ميان امت بردار،... هرگز وسوسه گمراهان فتنه جوي شما را از راه او منحرف نكند كه هر كس در برابر او لب به اعتراض گشايد به بدترين افتد،و هر كس سكوت كند از ياري حق روي بر تافته است.
8 ـ صاحب اين امر را جز كافر به اسم به زبان نمي آورد.
سيماي حضرت مهدي (عج)
پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند:
«مهدي از من است .پيشاني باز و نوراني و بيني كشيده و باريك دارد.»
«مهدي از نسل من است.سيمايش چون ماه تابان و چهره اش گرد و درخشان است.رنگش عربي(گندمگون) و جسمش اسرائيلي (راست قامت و تا حدي بلند قد )است.»
«چهره اش چون دينار(گرد و گلگون)،دندان هايش چون شانه(ظريف،
منظم و جدا از هم) ، و شمشيرش چون شعله آتش است.»


«مهدي طادوس اهل بهشت است كه هاله اي از نور او را احاطه كرده است.»
«ديدگان مباركش سرمه كشيده،محاسن مباركش پر مو ، و بر گونه راست او خالي جذّاب است.»
امير مؤمنان (ع) مي فرمايد:


«مهدي ديدگاني مشكي،موهاي پر پشت ، چهره اي چون ماه تابان ، پيشاني باز و درخشان ،خال(بر گونه راست)و نشاني (چون مهر نبوت در ميان دو كتف)دارد.»
«شكمي چاق ، اندامي متناسب ، دندانهايي شفاف،و شانه هايي پهن دارد.»
«چهره اي زيبا و موهايي جذاب ارد كه بر شانه هايش فرو ريخته ، ودر درخشندگي چهره اش بر مشكي محاسن شريفش غلبه مي كند.»
«به مرغ نگاه مي كند، به دست مباركش مي افتد.چوب را مي كارد، سبز مي شود و برگ مي آورد.»
غيبت صغري و غيبت كبري


دوران زندگي اما زمان (ع) را مي توان به سه دوره تقسيم كرد:
1 ـ دوره كودكي(از سال 255 تا سال260)
2 ـ دوره غيبت صغري(از سال 260 تا 329)


3 ـ دوره غيبت كبري (از سال 329 هجري قمري شروع مي شود تا وقتي كه فرمان و نهضت جهاني آن حضرت از طرف خداوند متعال
صادر گردد.)


اخبار و روايات در اين مورد بسيار است كه براي آن حضرت دو غيبت خواهد بود،يكي كوتاه ،دومي طولاني در غيبت صغري (كوتاه) خواص شيعه و نوّاب خاص آن حضرت با او تماس داشته اند ولي در غيبت طولاني او ،توده مردم از اقامتگاه او بي خبرند جز دوستان مورد اعتماد كه متصدي خدمتگزاري از اقامتگاه او مي باشند، و طبق روايتي همواره سي تن از شيعيان و نزديكان در حضور آن حضرت هستند كه هرگاه عمر يكي ار آن ها به سر آمد يكي ديگر به جاي او تعيين مي شود.
و به گفته صاحب مستدرك،مرحوم نوري(رحمه الله) اگر تقدير نباشد كه اين سي نفر مانند خود اما زمان(ع) عمر طولاني داشته باشند در هر قرني 30 نفر از مؤمنين پرهيزگار و بسيار سعادتمند،به سعادت خدمتگزاري و مصاحبت آن حضرت نائل مي شوند.
به هر حال اين افراد همان اوتادند كه در محضر آن حضرت به سر مي برند.اكنون درباره غيبت صغري و كبري به شرح كوتاهي مي پردازيم.
چگونگي غيبت صغري و نواب چهارگانه


وضع زمان و عدم پذيرش مردم باعث شد كه امام زمان (ع)از نظر ها پنهان گردد،اين پنهاني كه از آن به عنوان غيبت ،ياد مي شود تا وقتي كه مردم آماده شدند و شرايط ظهور مهيا گرديد ادامه دارد.
ولي طبيعي است كه وقتي اما مردم غائب شد ، مردم را به حال خود
نمي گذارد ، بلكه افرادي مخصوص را بين خود و مردم واسطه قرار مي دهد ، و وظيفه مردم همه اين است كه با كنجكاوي دقيق اين افراد را بشناسند و تكليف خود را از ما بگيرند.
بر همين اساس پس از آنكه امام زمان (ع)در سال 260 هنكام رحلت پدر بزرگوارشان، از نظرها پنهان شدند(و غيبت صغري به وجود آمد) تا نيمه شعبان سال 329 چهار نفر از علماء و فقهاء رباني به ترتيب زير از جانب آن حضرت تعيين شده و واسطه بين آن حضرت و مردم شدند:
1 ـ عثمان بن سعيد رحمه الله كه در سال 300 هجري وفات كرد.


2 ـ محمد بن عثمان رحمه الله كه 5سال عهده دار نيابت خاص بود و در سال 305 در گذشت.
3 ـ حسين بن روح رحمه الله كه در شعبان سال 326 وفات كرد.
4 ـ علي بن محمد سِيمُري رحمه الله كه در نيمه شعبان سال 329 از دنيا رفت ، و اما به او دستور داد كه ديگر جانشيني انتخاب نكند.
از اين وقت به بعد دوران غيبت كبري (طولاني)آغاز شد (دستور و توقيع امام(عج)به چهارمين نائبش در كتاب اعلام الوري صفحه417 و... آمده است.)
غيبت كبري كه از نيمه سال 329 شروع شده تا هنگام ظهور حضرت مهدي (ع) ادامه دارد.
اينك بايد پرسيد كه شيعيان در اين زمان به چه كسي مراجعه كنند و وظائف ديني خود را از

چه كسي بپرسند و به آن عمل كنند؟
پاسخ اينكه خوشبختانه امام قائم (عج) در اين مورد نيز راهنمايي فرموده و پيروانش را سر گردان نگذاشته است در اين مورد مردم را به اطاعت از ولي فقيه فرا خوانده است اينجا است كه مسئله معروف «ولايت فقيه »پيش مي آيد.


نشانه هاي ظهور در شب معراج
در حديث مباركي كه از زبان پر نور آورنده اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلي الله عليه و آله نقل كرده به نشانه هايي در رابطه با قيام جهاني حضرت صاحب الامر عليه السلام تصريح شده است كه به نظر خوانندگان عزيز مي رسد:


ابن عباس مي گويد:در شب معراج مطالبي به رسول اكرم صلي الله عليه و آله وحي شد كه بايد به وجود مقدس حضرت امير المؤمنين عليه السلام خبر داده شود و نيز به ائمه بعد از آن حضرت. بعد فرمودند كه خداوند براي آخرين آن ها نشانه هايي بيان فرمودند:
1 ـ عيسي بن مريم پشت آن بزرگوار نماز مي خواند.


2 ـ زمين را پر از عدل و داد مي كند چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد.
3 ـ بندگانم را به وسيله او (امام عصر) از هلاكت نجات مي دهم.
4 ـ گمراهان را به وسيله او هدايت مي كنم.


5 ـ نا بينايان و بيماران را به وسيله او شفا مي دهم.
عرض كردم خداوندا!آن كي خواهد شد؟خطاب رسيد:
6 ـ هرگاه علم از ميان برداشته شود و جهل و ناداني به جاي آن
نشيند قرائت قرآن زياد اما عمل به آن كم شود.
7 ـ قتل و كشتار زياد شود.


8 ـ هدايت كنندگان واقعي كم شوند(اشاره است به علماي رباني)
9 ـ علماي فاسق(بي عمل ) و خيانتكار زياد شوند(آنان كه دين را به فكر خود معني مي كنند)
10 ـ شعرا زياد شوند.
11 ـ امت شما قبرستان ها را مساجد قرار دهند.
12 ـ قرآن ها را زينت كنند و مساجد را مجلل بسازند.
13 ـ جور و فساد زياد شود و منكرات ظاهر شود.


14 ـ امت شما امر به منكر كنند،پيروان شما نهي از معروف كنند.
15 ـ مردها به مردها اكتفا كنند(لواط)،زنان به زنان قناعت كنند (مساحقه)
16 ـ زمامداران كافر شوند، دوستان حكمرانان گنهكاران باشند و ياوران آنان ستمگران باشند.


17 ـ سه حسنف در دنيا واقع شوند:يكي در مشرق ،ديگر در مغرب و سومي در جزيره العرب
18 ـ خراب شدن بصره به دست يكي از ذراري تو(سيّد) كه زنگي ها دنبالش را بگيرند.
19 ـ قيام مردي از اولاد امام حسين عليه السلام
20 ـ ظهور دجّال و قيامش از سجستان و خروج سمِناني

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید