بخشی از مقاله

چکیده

مسئله ظهور قائم آل محمد - ص - جزء زندهترین مسائل اعتقادی اسلام به خصوص در مکتب اهل بیت - ع - است. به همین دلیل دین- پژوهان هرکدام به نوعی درباره آن سخن گفته اند. از کسانی که موضوع عدلگستر جهانی در آثار و اندیشه او پرفروغ تجلّی کرده، مصلح بزرگ قرن بیستم امام خمینی - ره - است. امام درباره مهدویت از جنبه های مختلف به طور زنده سخن گفته اند، زیرا بی تردید مسئله مهدویت از جهات متعدد قابل طرح است. اما برخی جنبه های آن ویزگی خاصی دارد.

از جمله این مباحث جایگاه مهدی موعود - ع - در عرفان اسلامی است که ما در این مقاله در حد توان، حضرت مهدی - عج - را در عرفان امام - ره - مورد بررسی قرار می دهیم . حضرت مهدی - عج - عصاره موجودات و خلقت هستی است و نوعأ آنچه در ره آورد عرفانی بزرگان اهل معرفت بیشتر مطرح شده، اینکه قائم آل محمد - ص - عصاره پدیدههای عالم خلقت است، زیرا آنها انسان کامل را قلب و خلاصه عالم می دانند. و امام - ره - که در عرفان همانند بسیاری از معاریف دیگر الهی، دیدگاه بلندی دارد، با این رویکرد عرفانی درباره حضرت مهدی - عج - به عنوان یکی از مصداقهای انسان کامل،کاملاً موافق بوده و خود نیز در این زمینه نکته های آموزندایه بیان کرده است .

تلقّی دیگر این است که حضرت مهدی - عج - ، خاتم اولیاء است که در اندیشه های عرفانی امام - ره - این موضوع به صراحت تجلّی نموده. ازجمله باورهای دیگر در عرفان عبارت است از اینکه، حضرت مهدی - عج - سر امتداد لیله القدر است و وجود مبارکشان سبب فرود آمدن فرشتگان در شب قدر می شود، این حقیقت در اندیشه امام - ره - نیز به خوبی تبلور یافته است .

و دیگر اینکه، حضرت مهدی - عج - مجری عدالت درتمام شؤون انسانی است. و امام خمینی نیز ازجمله افرادی است که قلمرو عدالتگستر دولت کریمه حضرت مهدی - عج - را فراتر از ابعاد اعتقادی، اجتماعی، و مانند آن مطرح کرده ، و اصلاح تمام شؤون عالم و آدم را جزو قلمرو عدالت گستر آن حضرت خوانده و از این رهگذر روزنه ی جدیدی برای افراد محقق در مسئله مهدویت گسترده است . پس به جرات می توان گفت در اندیشه و عرفان امام خمینی - ره - موضوع مهدویت همانند بسیاری از حقایق اسلام ، زنده و نوید دهنده مطرح شده است .روحش شاد ، اندیشه اش پاینده و انقلابش پایدار باد .

مقدمه :

عرفان اسلامی به عنوان یکی از جهانبینی ها و مشربهای مهم، مؤثر و مطرح در اندیشهی جهانی و اسلامی است و علاوه بر هستیشناسی و خداشناسی و انسان شناسی و غیره، به موضوع راهنماشناسی به عنوان یکی از مسائل ضروری و از جمله امامت و ولایت و بالاخص، مهدویت نوعی و شخصی نیز توجه جدی و عمیق داشته و آن را تبیین نموده است. البته این دیدگاه به مراتب غنیتر و وسیعتر از دیدگاه کلامی و فلسفی به موضوع مهدویت است .

نگرش امام خمینی - ره - به مهدویت در ابعاد گوناگون آن، به رویکرد دینی، سیاسی و عرفانی ایشان ارتباط مستقیم دارد. یعنی مسئله مهدویت صرفاً یک موضوع تاریخی یا سیاسی نیست، بلکه ریشه در باورهای دینی امام خمینی - ره - دارد که این باورها ریشه در اصول اساسی نبوت و بالاخص امامت و تداوم آن تا آخرالزمان دارد. به بیان دیگر ضرورت اکمال دین و اتمام نعمت و ویژگی جامعیت دین اسلام تداوم امامت را با زنده و حاضر بودن حضرت مهدی - عج - تا ظهور آن حضرت در زمان معین شده از سوی خدا را ، به دنبال دارد که یکی از مهمترین اهداف این امر تحقق حاکمیت الهی و بسط عدالت واقعی در روی جهان است

. نگرش عمیق تر عرفانی امام خمینی - ره - به مسئله مهدویت ریشه در دریافت های عرفانی ایشان به عنوان یک عارف شیعی متعالی و ناب دارد ، یعنی برگرفته از تعالیم اسلام با گرایش شیعی است که در آن امام عصر - عج - هم دارای شأن دینی و هم شأن عرفانی است. زیرا او حجت حق، انسان کامل، عالم به دین و دنیای مؤمنان و هم رابط فیض حق برای بندگان میباشد که این امر در عرفان اسلامی به زبانی دیگر، بالاخص در عرفان ابن عربی نمودار میگردد. بنابراین از دیدگاه امام خمینی - ره - ، حضرت مهدی - عج - انسان کاملی است که صاحب ولایت مطلقه الهی، تداومبخش رسالت انبیاء، حجت حق بر روی زمین و نیز صاحب ولایت باطنی بر بندگان میباشد.

با توجه به سیر عرفانی و دینی امام خمینی و نیز اینکه ایشان به عنوان یک رهبر دینی موفق به تشکیل حکومتی دینی گردید که مدعای آن زمینهسازی شرایط لازم برای ظهور حضرت مهدی - عج - بوده و هست ، توجه به دیدگاههای امام خمینی - ره - در این خصوص اهمیت خاص دارد.

یعنی امام خمینی با داشتن زمینههای دینی، عرفانی، فقهی و فلسفی و با طی زمان طولانی عمر خود در مبارزه بر علیه یک رژیم طاغوتی و سپس تشکیل یک حکومت اسلامی با استفاده از ابزارهای موجود، درصدد بود تا از خود و نظام و ساخته و پرداخته خود، و مردمان آن ، انسانهایی دارای بینش منتظران ظهور آن حضرت ترسیم و تربیت نماید که تلاش آنها زمینه سازی ظهور آن حضرت با انتظار روحانی است. در این میان بواسطه تجربیات و دیدگاههای عرفان شیعی و تجربه مبارزه سیاسی، تشکیل حکومت و داشتن اندیشه سیاسی مربوطه، کاوش دیدگاه امام خمینی در این خصوص ضرورت مییابد. از این رو در این مقاله با عنایت به موارد فوق، ابعاد عرفانی و دیدگاه امام با گستره بیشتری مورد مطالعه قرار میگیرد.

طرح مسئله

در آثار عرفانی امام خمینی - ره - نسبت به شناخت ولایت و از جمله ولایت حضرت مهدی - عج - توجه خاصی مبذول شده است ؛ حضرت امام " ولایت " را در غالب امامت و امامت را در چهره ی ولایت نگریسته و در واقع مباحث اعتقادی امامت را باحقایق عرفانی ولایت عجین کرده و در قدح عرفان ناب اسلامی ، همچون زمزم زلال به ره پویان وادی عرفان و حقیقت جویان طریق ایمان ارائه نموده است . به ویژه آن که مباحث ولایت در عرفان امام با رویکرد وحیانی - قرآن و روایات - عرفانی و عقلانی مطرح شده و از این رهگذر بسیاری از اسرار و حقایق مربوط به ولایت و امامت حضرت مهدی - عج - را تبیین نموده است .اگر چه بحث ولایت و امامت حضرت مهدی گستره ی وسیعی دارد و پرسش های فراوانی در باره آن مطرح شده است ، اما برخی از پرسشهای بنیادین این مساله عبارتند از :

- مفهوم عرفانی ولایت چیست ؟

- آیا امامت امام زمان - عج - امتداد ولایت ختمی مرتبت است؟

- خاتم ولایت در عرفان امام خمینی - ره - به چه کسی اطلاق شده است .؟

- سیمای قائم آل محمد - ص - به عنوان آخرین سلسله امامت ، در عرفان امام خمینی چگونه طرح و تبیین شده است ؟

- مفهوم انتظار در عرفان امام خمینی - ره - چگونه مطرح شده است ؟

در این نوشته سعی بر آن است ، پاسخ پرسش ها از منظر امام خمینی - ره - ، در محور های زیر در حد بضاعت و مطالعات قلیل مؤلفین پیگیری شود ، اما قبل از پرداختن به این موضوع ضرورت دارد به مهدویت در عرفان اسلامی اشاره ای صورت گیرد :

مهدویت در عرفان اسلامی

همانگونه که اعتقاد به منجی در همه ادیان و مشربهای فکری الهی وجود دارد ، اعتقاد به مهدویت نوعی در بین همه مذاهب و فرق اسلامی و گرایشات فلسفی و عرفانی نیز همراه با اشتراکات و افتراقاتی دیده می شود ، هر چند اصل موضوع مهدویت ، مسئله ای است مربوط به علم کلام ، اما با عنایت به اینکه در عرفان اسلامی بالاخص عرفان نظری همچون فلسفه و کلام موضوع ، خداشناسی ، هستی شناسی ، راهنما شناسی و معاد شناسی با رویکرد تجلی گرا و دیدگاه جهان بینی باطنی و عرفانی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد ، وجود و شخصیت حضرت مهدی نیز در عرفان اسلامی هم بر مبنای آیات و روایات دینی به چشم می خورد هم به عنوان ادامه ولایت مطلقه الهی و انسان کامل و برزخ و واسطه بین حق و خلق مخصوصا در جایگاه خاتم اولیاء مقیده مذکور است و بسیاری از صوفیه و عرفا در آثار خود به آن پرداختهاند.

اما برتری دیدگاه عارفان پیرو اهل بیت - ع - - عارفان ثقلینی - - چه شیعه و چه سنی - بر سایر عرفا آن است که اعتقاد به مهدویت شخصی دارند و قطب الاقطاب و تجلی کامل ولایت الهی را که صاحب زمان حاضر است ، به عنوان امام دوازدهم و معصوم و زنده قبول دارند که چنانچه فرایند و سلسله مقامات و حالات عرفانی به ایشان نرسد و از طریق ایشان به ولایت مطلقه محمدی - ص - نرسد ، به حقیقت واصل نشده است . بررسی مهدویت نوعی و شخصی در متون عرفان اسلامی در این وجیزه نمی گنجد ، لذا به ذکر حداقلی به مواردی اشاره می شود .

ابن عربی - پدر عرفان نظری - در فتوحات مکیه آورده است که :" خاتم ولایت محمدیه مردی است از عرب که در اصالت ظاهری و باطنی مکرم ترین همه آنهاست و او در عهد ما هم است. و من او را در سال 595 شناختم ، و وی را در شهر فاس ملاقات کردم . علائم ولایت مطلقه را در او دیدم که بسیاری از مردم از آن اطلاعیندارند ، و خدای تعالی او را از چشم خلق پنهان داشته است تا آنچه در سّر حق است بر او محقق ماند . و همان طور که خدا ی تعالی نبوت تشریعی را به محمد صلی االله علیه و سلم ، ختم فرمود ، ولایت ارثی محمدی را نیز بدو ختم نمود 

شیخ عبد الرزاق کاشانی گفته است : " خاتم اولیاء همان مهدی است نه کس دیگر ، چه او مظهر باطن پیغمبر است که منبع ولایت مطلقه بود

از قول شیخ سعد الدین حموی نقل شده است که گفت:" پیش از محمد علیه السلام در ادیان پیشین ولی نبود ، چون کار به محمد رسید فرمود که بعد از من پیغمبر نخواهد بود تا خلق را به دین من دعوت کنند . بعد از من کسانی که پیرو من باشند و مقرب حضرت خدا باشند ، نام ایشان اولیاء است .

این اولیاء خلق را به دین من دعوت کنند . اسم ولی در دین محمد پیدا آمد . خدای تعالی دوازده کس از امت محمد بر گزید و مقرب خود گردانید و به ولایت خود مخصوص کرد ... به نزدیک شیخ ولی در امت محمد همین دوازده کس بیش نیستند ، و ولی آخرین که ولی دوازدهم باشد خاتم اولیاء است و مهدی و صاحب الزمان اوست . .... او علم به کمال و قدرت به کمال دارد ، تمامت روی زمین را در حکم خود آورد و به عدل آراسته گرداند . کفر و ظلم را به یکباره از روی زمین بر دارد و تمامت گنج های زمین بر وی ظاهر گردد

امام خمینی - ره - به عنوان عارفی از جنس ناب و ثقلینی ، محمدی و علوی ... و مهدوی ، به رغم آنکه نظر به دیدگاههای عارفان حقیقی پیش از خود دارد اما تلقی و برداشت بسایر عمیق تر و غنی تری به موضوع حضرت مهدی موعود - عج - دارد که در حد فهم ضعیف خود از آن خوشه چینی می کنیم .

خصایص حضرت مهدی - عج - در عرفان امام خمینی - ره -

سیمای حضرت مهدی - سلام االله علیه- را نمی توان به سادگی و آسانی ترسیم نمود . هر چند که مهدی موعود ، گفتار و رفتاری ساده و بی آلایش دارد ، آئین و حاکمیتی آسان و خرد پذیر و فرح بخش دارد اما وجود و شخصیت مبارکش دارای مراتب و بواطنی است که برای هر کس قابل شناخت و فهم و هضم نمی باشد . همچون قرآن که عدل انسان کامل و امام معصوم - ع - می باشد و دارای لایه های باطنی است که دریافت انها همچون ظاهر قرآن آسان نمی باشد .

معرفی حضرت حجت در آثار عرفانی امام خمینی - ره - ریشه در مهدویت قرآنی و روایی و در عین حال با دریاقت عرفانی دارد لذا بعضی از تعبیرات ایشان در مورد حضرت مهدی - عج - اشاره به ابعاد باطنی و ماورایی ایشان دارد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید