بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
همراه با سيدالشهدا (از مدينه تا كربلا)
- فلسفه قيام ابي عبدالله الحسين (ع) را در سخنان آن حضرت، در آغاز حركت از مدينه و موضعگيريهاي ايشان در برابر حوادثي كه در منزلگاههاي ميان راه روي داده است، ميتوان يافت.
- در اين مجموعه سعي شده است ضمن آگاهي از نام منزلگاهها و مسير تقريبي حركت امام حسين (ع) از مدينه تا كربلا، با اهداف و ديدگاههاي آن حضرت آشنا شده و مختصري از وضعيت سياسي و اجتماعي آن عصر بيان شود.
منابع و مآخذ:
- مقتل (مقرم) ترجمه عزيزالله عطاردي.
- خلاصه تاريخ اسلام (رسولي محلاتي)، تلخيص چناراني.
- زندگاني حضرت ابي عبدالله الحسين (ع)، (عمادزاده).
- سخنان حسين بن علي (ع) از مدينه تا شهادت، (محمدصادق نجمي)
- قصه كربلا، (علي نظري منفرد).
- وقعه الطف لابي مخنف (تحقيق: محمدهادي اليوسفي).
- الحسين في طريقه الي الشهاده (السيد علي الهاشمي).
اسلاید 2 :
مدينه
زمان: نيمه دوم ماه رجب سال 60 هجري
- حاكم وقت مدينه (وليد بن عتبه) پس از مرگ معاويه دستور يافت تا از امام حسين (ع) براي يزيد بيعت بگيرد. حضرت فرمود: «...يزيد مردي است شرابخوار و فاسق كه به ناحق خون ميريزد و اشاعه دهنده فساد است و دستش به خون افراد بيگناه آلوده گرديده و شخصيتي همچون من با چنين مرد فاسدي بيعت نميكند».
- وقتي كه مروان بن حكم بيعت با يزيد را از حضرت درخواست كرد امام (ع) فرمود: اي دشمن خدا! دور شو، من از رسول خدا شنيدم كه فرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است و اگر معاويه را بر فراز منبر من ديديد، او را بكشيد». و امت او چنين ديدند و عمل نكردند و اينك خداوند آنان را به يزيد فاسق گرفتار كرده است.
- امام (ع) در شب 28 رجب سال 60 هجري همراه با بيشتر خاندان خويش و بعضي ياران، پس از وداع با جدش پيامبر (ص) از مدينه به طرف مكه حركت كرد.
امام حسين هدف خروج از مدينه را در وصيتنامهاش چنين بيان ميكند:
و جز اين نيست كه براي اصلاح در ميان امت جدم خارج شدم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منكر كرده و به راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علي (ع) رفتار نمايم.
اسلاید 3 :
مكه
زمان: از 3 شعبان تا 8 ذي الحجه 60 هجري
- امام (ع) در سوم شعبان به مكه رسيد و در خانه عباس بن عبدالمطلب سكني گزيد. مردم مكه و زائران خانه خدا كه از اطراف آمده بودند، به ديدار حضرت شرفياب ميشدند.
- امام (ع) پس از رسيدن دوازده هزار نامه از جانب كوفيان، مسلم بن عقيل را در روز 15 رمضان به عنوان نماينده خويش به سوي كوفه فرستاد.
- امام (ع) طي نامههايي به مردم بصره و كوفه، سزاوارترين مردم براي خلاقت و امام را اهل بيت (ع) معرفي كرد و...
- حضرت با رسيدن نامه مسلم بن عقيل مبني بر بيعت مردم كوفه با وي و از سوي ديگر براي حفظ حرمت خانه خدا ـ كه تصميم بر قتل آن حضرت، در آن جاگرفته بودند ـ حج را به عمره تبديل كرد و در هشتم ذي الحجه به رغم مخالفت بسياري از دوستان، به سوي عراق روانه شد.
قسمتي از آخرين سخنرانيهاي حضرت در مكه:
ما اهل بيت به رضاي خدا راضي و خشنوديم... هر كس ميخواهد در راه ما جانبازي كند و خون خويش را در راه لقاي پروردگار نثار نمايد، آماده حركت با ما باشد.
اسلاید 4 :
صفاح
زمان: چهارشبه 9 ذي الحجه 60 هجري
- قبل از رسيدن به اين منزلگاه، در محلي به نام «تنعيم» امام (ع) دستور داد اموال كاروان حامل پارچههاي يماني كه با پول بيت المال تهيه و توسط حاكم يمن براي يزيد ارسال ميشد را با ولايتي كه داشت ضبط كنند. اين خود نشانه قيام در مقابل خلافت غاصبانه بني اميه بود.
- امام (ع) در پاسخ به مخالفين حركت به سوي عراق، فرمود: «رسول خدا را در خواب ديدم و به امر مهمي ماموريت يافتم و بايد آن را تعقيب نمايم».
- فرزدق شاعر كه عازم مكه بود در «صفاح» با حضرت ملاقات كرد و در جواب حضرت كه از احوال مردم عراق جويا شده بود؛ گفت: «دلهاي مردم با توست وليكن شمشيرشان با بني اميه است.»
سخن امام حسين (ع) خطاب به فرزدق در اين منزلگاه:
اگر پيش آمدها طبق مراد باشد، خدا را بر نعمتهايش شكر گوييم. اگر پيش آمدها بر وفق مراد نبود آن كس كه نيتش حق و تقوا بر دلش حكومت ميكند، از مسير صحيح خارج نشود و ضرر نخواهد كرد.
اسلاید 5 :
ذات عرق
زمان: دوشنبه 14 ذي الحجه 60 هجري
- حضرت در اين منزلگاه به «بشر بن غالب» رسيده و از اوضاع و احوال كوفه پرسيدند؛ وي گفت: «شمشيرها خدمت بني اميه و دلها با توست.» حضرت او را تصديق كرد.
- عبدالله بن جعفر، همسر زينب (س) امان نامهاي را از استاندار مدينه «عمروبن سعيد» كه آن ايام در مكه به سر ميبرد، گرفت و براي حضرت آورد كه مضمون آن چنين بود: «من تو را از ايجاد تفرقه برحذر داشته و از هلاكت تو ميترسم! لذا به سوي من برگرد تا در امان من بماني». حضرت در جواب چنين فرمود: «كسي كه به سوي خدا دعوت كند و عمل نيك انجام دهد و بگويد از مسلمانان هستيم، از خدا و رسولش جدا نميشود... اگر در نوشتن نامهات خير مرا آرزو كردهاي، خدا پاداش تو را بدهد».
- عبدالله پسران خويش (عون و محمد) را به خدمت در كنار حضرت و جهاد با دشمنان سفارش كرد و خود به سوي مكه بازگشت.
قسمتي از نامه حضرت به «عمروبن سعيد» كه در اين منزلگاه نوشت:
بهترين امان، امان خداوند است. از خداوند، ترس از او را در دنيا خواهانيم تا در قيامت به ما امان بخشد.
اسلاید 6 :
حاجر
زمان: سهشنبه 15 ذي الحجه 60 هجري
- حضرت نامهاي را براي تعدادي از مردم كوفه توسط «قيس بن مسهر» فرستاد و چنين نوشت: «نامه مسلم بن عقيل كه حاكي از اجتماع شما در كمك و طلب حق ما بود به من رسيد خداوند به خاطر نصرت و ياريتان پاداش بزرگي نصيبتان كند... هنگامي كه فرستاده من (قيس) بر شما وارد شد در كارتان محكم و كوشا باشيد، من همين روزها به شما ميرسم.»
- «قيس» را در ميان راه دستگير كردند. او به ناچار نامه امام (ع) را پاره نمود تا از مضمون آن آگاه نشوند سپس او را به قصر دارالاماره نزد عبيدالله بردند. از او خواستند نام افرادي كه به حسين (ع) نامه نوشتهاند را افشا كند و يا در برابر مردم به حسين (ع) و پدر و برادرش دشنام دهد. او بالاي قصر رفته و ضمن تمجيد از علي (ع) و فرزندانش و معرفي خويش، ابن زياد و ياران او را نفرين كرد و خبر از حركت حضرت به سوي آنان داد و از مردم خواست دعوت حسين (ع) را اجابت كنند. لذا عبيدالله دستور داد او را از بالاي قصر به پايين انداختند و بدنش قطعه قطعه گرديد و اين چنين به شهادت رسيد.
از سخنان امام حسين (ع) در بين راه مكه تا كربلا:
من مرگ را جز سعادت نميبينم و زندگي با ستمگران را جز ننگ نميدانم.
اسلاید 7 :
خُزَيميّه
زمان: جمعه 18 ذي الحجه 60 هجري
- حضرت و همراهان يك روز و يك شب در اين منزلگاه توقف كردند. زينب كبري (س) هنگام صبح خدمت آن حضرت آمد و عرضه داشت: اي برادر! در نيمههاي شب از خيمهها بيرون آمدم، شنيدم هاتفي اين دو بيت شعر را ميخواند:
اَلا يا عُيًنْ فَاحًتَفٍلي بِجْهًد
فَمُنً يُبًكي عُلَي الشُِهُدُاءِ بُعًدي
عُلي قَوًم تَقُودْهْمْ الْمُنايا
بِمٍقْدار اٍلي اٍنْجُازِ وُعًد
(هان اي ديده بسي گريه كن، كيست بعد از من بر اين شهدا بگريد. مرگ، اين گروه را به جايگاه خويش همي برد تا آن وعده كه با خداي خويش كردهاند بجاي آرند).
آنگاه حضرت، خواهرش زينب (س) را دلداري داده و دعوت به صبر كرد.
- عدهاي پيوستن «زهير بن قين» به حسين (ع) را در اين منزلگاه گفتهاند.
امام حسين (ع) خطاب به زينب كبري (س) در اين منزلگاه ميفرمايد:
خواهرم! آنچه اراده و مشيت خدا بدان تعلق گرفته، همان خواهد شد.
اسلاید 8 :
زرُود
زمان: دوشنبه 21 ذي الحجه 60 هجري
- «زهير بن قين» كه داراي عقيده عثماني بود، در آن سال مراسم حج را بجاي آورده و به كوفه باز ميگشت. ناخوشايندترين چيز نزد او فرود آمدن در يك محل با حسين (ع) بود.وليکن در اين منزلگاه به ناچار فرود آمد. در حالي كه زهير با همراهانش مشغول خوردن غذا بود، حضرت از طريق نمايندهاي، زهير را به خيمهاش دعوت كرد، اما او بياعتنايي كرد. همسرش به او گفت:«سبحان الله پسر رسول خدا ترا ميخواند و تو او را اجابت نميكني!»، «زهير» با اكراه به سوي حضرت رفت، اما هنگام مراجعت از خيمه آن حضرت، آثار خوشحالي از چهرهاش نمايان شد و به همراهان گفت: «من به حسين ملحق خواهم شد، هر كس ميل دارد در ياري فرزند پيامبر شركت كند، با ما بيايد و هر كس با ما نيست با او وداع ميكنم». لذا همسرش نيز او را رها نكرده و تا واقعه عاشورا و شهادت زهير، همراه كاروان حسيني بود.
امام حسين(ع) پس از شهادت زهير فرمود:
اي زهير! خدا تو را از لطف و رحمت خويش دور مدارد و قاتلان تو را همانند لعنت شدگان مسخ شده به بوزينه وخوك (از قوم بني اسرائيل) لعنت نمايد.
اسلاید 9 :
ثعْلبيّه
زمان: سهشنبه 22 ذي الحجه 60 هجري
- حضرت، شبانه وارد اين منزلگاه شد و خبر شهادت «مسلم بن عقيل» و «هاني بن عروه» را به وي دادند.
- پس حضرت فرمود: «انالله و انا اليه راجعون... لا خير في العيش بعد هولاء» (همه از خداييم و به سوي او باز ميگرديم، پس از اينها زندگي سودي ندارد) آن گاه اشك به صورتش جاري شد و همراهان نيز گريه كردند.
- فرزندان مسلم پس از سؤال حضرت كه فرموده بود: نظر شما چيست (اكنون چه خواهيد كرد)؟ گفتند: « به خدا سوگند كه ما باز نميگرديم، مگر آنكه انتقام او (پدر) را بگيريم يا ما نيز به شهادت برسيم».
- نوشتهاند: حسين (ع) با يارانش اتمام حجت كرد. اما گروهي كه به طمع مال و مقام دنيا با امام آمده بودند، پس از اين خبر، از حضرت جدا شدند.
سخن امام حسين(ع) با مردي از اهل كوفه دراين منزلگاه:
به خدا سوگند كه اگر تو را در مدينه ملاقات ميكردم، اثر جبرئيل را در خانه ما، و نزول او براي وحي به جدم را به تو نشان ميدادم. اي برادر! عموم مردم دانش را از ما برگرفتند...
اسلاید 10 :
زُباله
زمان: چهارشنبه 23 ذي الحجه 60 هجري
- حضرت (ع) خبر شهادت مسلم و هاني و همچنين عبدالله بن بقطر را در اين منزلگاه به يارانش داد. سپس فرمود: «شيعيان كوفه ما را بي يار و ياور گذاشتهاند. هر كس از شما بخواهد، ميتواند باز گردد و از سوي ما حقي بر گردنش نيست». نوشتهاند: گروهي ديگر از همراهان بي وفاي امام (ع) در اين منزلگاه از گرد حضرت پراكنده شدند.
- امام حسين (ع) عبدالله بن بقطر را به سوي مسلم فرستاده بود که در ميان راه دستگير و نزد عبيدالله بن زياد بردند. او در بالاي قصر دارالاماره، در مقابل مردم خود را نماينده امام حسين(ع) معرفي و بر ياري او تاكيد نمود و آنها را بر يزيد ملعون شوراند. به دستور ابن زياد او را از بالاي قصر به زير انداخته و به شهادت رساندند.
امام حسين(ع) در جواب مردي كه از آيه «يوم ندعوا كل اناس بامامهم» پرسيده بود، فرمود:
پيشوايي مردم را به راه راست هدايت كرد و گروهي اجابت كردند، و پيشوايي مردم را به گمراهي دعوت كرد و گروهي اجابت كردند. گروه اول در بهشت و گروه دوم در دوزخ خواهند بود.