بخشی از مقاله
چکیده
ترجمه همواره با دشواريهایی همراه. است دشواريهایی که ناشی از تفاوت دو زبان و دو فرهنگ است و گهگاه منجر به افزایش یا کاهش در پیام متن اصلی میشود. گسترهي وسیع متغیرهاي زبانی و فرهنگی، از میان انواع گوناگون ادبی، در ترجمهي شعر نمود بیشتري مییابد تا آنجا که برخی از صاحبنظران ترجمه، شعر را ترجمهناپذیر قلمداد میکنند. هر چه تعداد موارد در برگیرندهي تفاوت دو زبان در شعر بیشتر باشد ترجمهي آن دشوارتر میگردد.
در این مقاله تلاش بر این است که با بررسی موردي شعر »کودکان کربلا«ي قیصر امینپور - که شعري کاملا قابل فهم، ساده و امروزي است - و دشواريهاي ترجمهي آن به زبان انگلیسی نشان دهیم که ترجمهي شعر و انتقال مفاهیم به خوانندهاي که با زبان و فرهنگ فارسی آشنا نیست تا چه اندازه میتواند دشوار باشد؛ در پایان نیز براي کم کردن دشواري فهم اثر ترجمه شده و انتقال اهدافمدّ نظر شاعر راهکارهایی ارائه میگردد.
مقدمه
بخش وسعی از اندیشهي هر ملت در ادبیات آن بازتاب مییابد. انتقال اندیشههاي جوامع بدون ترجمه امکانپذیر نیست. ترجمه از زبانی به زبان دیگر همواره با دشواري همراه است چرا که زبان در بستري بسیار گسترده رشد میکند. جغرافیا، تاریخ و فرهنگ همه و بسترهاي گستردهاي هستند که در زبان هر ملت نمود مییابند. نگاهی ساده به این مقولات نشان میدهد که بین زبانها تناظر دقیق وجود ندارد، حتی بین زبانهایی که به لحاظ ریشهاي بسیار به هم نزدیک هستند. »
ترجمه تا حد زیادي به عدم تطابق بین دو زبان بستگی دارد و این شرط ترجمه است. - Pym &Turk, 2001: 274 - « اما دقیقا همین شرط است که کار ترجمه را بسیار دشوار میسازد. هر چه متون به لحاظ زبانی و اندیشهاي پیچیدهتر باشند میزان این دشواري بیشتر میشود و ادبیات یکی از آن مقولهها است. ترجمهي متون ادبی به دلیل ویژگیهاي حاکم بر این متون و استفاده از صنایع ادبی کار دشواري است و ترجمهي شعر بسی دشوارتر. ترجمهي شعر را حتی »هنر نتوانستن« یا »هنر سازش« نیز نامیدهاند؛ مترجم هر چه هم تلاش کند نمیتواند تمام ظرافتهاي موجود در شعر را منتقل کند و به ناچار باید تن به جرح و تعدیل بدهد و در این فرایند پیام متن وي دچار افزایش2 و کاهش3 میشود.
روبرت فراست4 شعر را اینگونه تعریف میکند: »آنچه در ترجمه از دست میرود Kenesei - « 2010: 41 و . - Connolly, 2001: 174 در این مقاله برآنیم تا با بررسی دشواري شعري کوتاه بیان کنیم که حتی ترجمهي شعري با بیان و کلمات بسیار ساده و قابل فهمِ روز تا چه اندازه میتواند دشوار باشد و در پایان راهکارهایی ارائه دهیم که بتواند فهم شعر ترجمه شده را و مقصود شاعر را بهتر به خواننده منتقل کند.
ترجمه ي شعر
در هر متنی همواره دو عنصر بسیار مهم وجود دارد، معنا و صورت. معنا، پیامی است که متن قرار است منتقل کند و صورت، شکل ظاهري انتقال این پیام. در ترجمهي بسیاري از متون شاید بتوان صورت و معنا را دو عامل جدا از هم تلقی کرد یا دست کم با اولیت دادن به معنا بتوان در شکل انتقال معنا تغییر ایجاد کرد. اما در ادبیات اینگونه نیست. در ادبیات معمولا ارتباط بسیار نزدیکی بین صورت و معناي متن وجود دارد و این ویژگی در شعر پررنگتر میشود.
چه بسا که اهمیت انتقال شکل و قالب شعري نقش بسیار زیادي در انتقال پیام آن داشته باشد: »در شعر مشخصا تمرکز بیشتري بر عوامل صوري وجود دارد، بیش از آنچه که معمولا در نثر لحاظ میشود. نه اینکه معنا در ترجمهي شعر قربانی شود، بلکه الزاما معنا به قالبهاي صوري خاصی وابسته استNida, - « . - 2004 :127 زبان شعر با زبان انواع دیگر گفتار و نوشتار متفاوت است، حتی متفاوت از دیگر انواع ادبی. »شعر، نوشتاري مختصر، موجز و برجسته است که زبان آن عمدتا ضمنی است و نه ارجاعی و در آن معنا و صورت به طرز جداییناپذیري در هم تنیدهاند - « .Connolly,
شعر، موسیقی درونیاي دارد که در ترجمه باید آن را در نظر داشت. همنشینی آواها، همآهنگی کلمات همهو همه ویژگیهایی هستند که در ترجمهي شعر باید لحاظ شوند. مجموعهي این ویژگیها ترجمهي شعر را بسیار دشوار میسازد. بهعلاوه »اغلب از مترجم شعر انتظار میرود که متنی پدید آورد که کارکرد شعري داشته باشد - «همان - . مشکلات همراه با ترجمهي شعر اعم از زبانی، بوطیقایی و فرهنگی و لزوم حفظ همزمان تمام این موارد در ترجمه به قدري است که بسیاري را به این باور رسانده که ترجمهي شعر عملا امکانپذیر نیست و به باور ناباکوف5 و روبرتبرَونیگ6 تنها میتوان آن را به صورت واژگانی ترجمه کرد . - Connolly, 2001: 171 - این یعنی بخش عظیمی از معناي شعر از دست میرود مگر اینکه - در صورت امکان - با شیوههایی دیگر، بخشهاي از دست رفته جبران شود.
حتی یاکوبسن7 هم که به نظر او همه چیز را قابل ترجمه است شعر را ترجمهناپذیر و نیازمند »جایگزینی خلاقانه« میداند . - Jakobson, 2004: 118 - اما به باور او »زبانها در آنچه که باید منتقل کنند متفاوت هستند، نه در آنچه که میتوانند« و »تمام تجربیات شناختی و انواع آنها در تمام زبانها قابل انتقال هستند. - ibid: 115-6 - « این یعنی در تمام زبانها قابلیتهایی وجود دارد که حتی اگر تجربه یا مفهومی در آن زبان وجود نداشته باشد، میتواند با استفاده از عوامل زبانی و فرازبانی منتقل شود.
این حقیقت را نیز نباید از نظر دور داشت که ادبیات متعلق به تمام مردم جهان است و همه حق بهره جستن از آن را دارند. بنابراین، اگر شعر را غیر قابل ترجمه بدانیم این حق را از بسیاري از افراد سلب کردهایم. در این مقاله با این دیدگاه که شاید نتوان تمام انواع شعرها را ترجمه ناپذیر قلمداد کرد و با بهرهگیري از رویکرد ترجمهپذیري یاکوبسن برآنیم که نشان دهیم اگر چه شعرجزءِ سختترجمهپذیرها است ترجمهي آن حتی با استفاده از راهکارهاي زبانی امکانپذیر است و میتوان با بهکارگیري راهکارهایی فهم آن را براي خواننده بیشتر نمود.