بخشی از مقاله
چکیده
آراء فقیهانه، راه حل دینی آشنایان به امور دین برای هدایت مؤمنین ، بر اساس قرآن و سنت به شمار آمده و مذاهب گوناگون اسلامی بر همین مبنا به وجود آمده اند . پزوهش حاضر بر مبنای این پرسش محوری که تبیین تأثیر پذیری فقهای مذاهب عامه در چهار قرن اول هجری از عوامل محیطی خصوصاً سیاست چگونه امکان پذیر است ، شکل گرفته و فرضیات و سؤالات خود را مطرح می نماید و آنگاه بر اساس منابع اصلی به پاسخگویی به آن سؤالات و اثبات فرضیات خود می پردازد . جنبه نوآورانه تحقیق حاضر از آن رو قابل طرح است که مسائل کلامی و یا ریشه یابی فقهی و استنادی آراء صادر شده توسط علمای مد نظر تحقیق ، پایه تحلیل در این مقاله به شمار نمی روند ، بلکه هدف نخستین و مهم تأثیر و تأثر زمانه و جغرافیای حجاز خصوصاً در رابطه با سیاست بر شکل گیری رویه های شناخته شده در امر زیارت است. انتخاب حجاز به دلیل اهمیت آن برای همه مذاهب اسلامی انتخاب چهار قرن اول هجری به دلیل ظهور برجسته ترین مذاهب اسلامی در این دوره است .
مقدمه
بحث فقه و فقاهت عمری به درازای تاریخ اسلام دارد ، زیرا قرآن کریم به روشنی جوانب آن را بیان نموده است . بر این اساس عده ای از مسلمین موظف بودند تا در امر دین تفقه کنند و حتی برای این منظور کوچ وهجرت نمایند . مصعب بن عمیر ، جعفر بن ابی طالب ، عبداالله بن مسعود و جمعی دیگر از صحابی برجسته از کسانی بودند که به این امر مبادرت ورزیدند. با سپری شدن قرن اول هجری اسامی فقیهانی برجسته ونام آور که تا امروز نقش مؤثری در تعالی سنت فقهی اسلامی داشته اند در تاریخ به یادگار ماند .
اما نکته قابل توجه در این نوشتار بیان سابقه فقه و فقاهت نمی باشد . زیرا مقالات و کتب متعددی در این باره نوشته شده و جوانب آن مورد بررسی قرار گرفته است .بر این اساس در پزوهش حاضر تنها جنبه هایی از پدیده فقاهت برای پاسخگویی به مسئله اصلی مدنظر می باشند . مهمترین مسئله پی بردن به این نکته است که ورای مجادلات کلامی و باورهای مذهبی ، فقهای این دوره در صدور آراء خود تا چه حد تحت تأثیر هیجانات سیاسی پیرامونشان در امر زیارت قرار گرفته اند؟
و آیا این تأثیر پذیری قابل اثبات است؟ و چه شواهدی در این خصوص در دسترس محققان قرار دارد ؟ براستی در صورت اثبات این مدعا چه تغییری در باورها و اعتقادات کسانی که بی چون و چرا پیرو فقهای دوره یاد شده هستند پدید خواهد آمد. و آیا اصولا نمونه هایی از اطاعت مطلق و بی چون وچرا از آراء فقهای سده های نخستین هجری در بین مسلمانان که به نوعی مورد پذیرش همه مذاهب عامه باشد وجود دارد؟ مذاهب عامه از آن جهت حائز اهمیت اند که گروهی که در صدد نفی پدیده یاد شده به عنوان سنتی اسلامی هستند اولا خود را پیرو سلف صالح - منظور علمای یاد شده اعم از صحابی و تابعان و فقهای برجسته - می دانند واز سوی دیگر اینک بحران ساز و موج آفرین هستند از این رو حاصل این نوشتار به نوعی جنبه کاربردی داشته و فقط واجد جنبه های تحقیقات بنیادین نخواهد بود.
ویژگی قابل توجه دیگر مراجعه به پژوهش های انجام شده است . بدون شک در سالهای اخیر وحتی در فضای مجازی شاهد سایت ها و مقالات بی شماری در این خصوص بوده و هستیم که هر روز بر شمار آنها افزوده شده و حاصل مجادلات فرق اسلامی می باشند، که نمونه عینی آنها خود را در قالب منازعات متعدد فکری و حتی جنگ نشان داده است که موجب اتلاف وقت و سرمایه ملت های مسلمان گردید.به نظر می رسد اشکال عمده این نوع اطلاع رسانی، بی حاصل بودن آن است زیرا افراددخیل، بیشتر در صددند به نوعی با طرح استدلالات کلامی و یا طرح شواهد تاریخی بی اعتبار بودن ادعای حریف را به رخ کشند.
ظاهراً برای ایشان شرایط و زمانه صدور هر دیدگاه حدیثی ، فقهی یا کلامی کمترین ارزشی ندارد ، این نوع کارها بدین جهت ، فاقد متدلوژی به شمار آمده ما را از رسیدن به سر منزل مقصود باز خواهند داشت .از این رو متن حاضر در صدد است ،از منظر تاریخ ، شرایط سیاسی صدور آراء فقهی را در محد.وده زمانی قرن اول تا چهارم در حجاز مورد برررسی قرار دهد . انتخاب حجاز به دلیل اهمیت آن نزد همه مذاهب اسلامی و اتنتخاب محدوده زمانی یاد شده از آن رو است که در واقع مقطع شکل گیری عمده مذاهب اسلامی دوره یاد شده است . بنابراین و بیش از اشخاص ، زمانه و شرایط حیات علمای مذاهب مدنظر بوده و کمتر بر عنصر طرح بیوگرافی فقها تکیه شده است.
روش تحقیق
روش تحقیق ، تحلیلی و توصیفی است. در بیان مطالب نقد بیرونی و درونی اسناد مد نظر بوده و از جستجو برای طرح مطالب هیجانی و احساسی به گونه ای که به هر قیمت در خدمت اثبات ادعاهای مطرح شده در مقاله باشند خودداری نموده و سعی شده است دیدگاه جامع نویسندگان و پدید آورندگان آثار یاد شده استخراج شود. از این رو شاید بتوان تناقضات موجود در متن را حاصل تناقضات در شخصیت ورویه برخی فقهای دوره یاد شده دانست که خود اثبات کننده برخی دیگر از فرضیات مطروحه در تاثیرپذیری آن ها از عوامل محیطی خصوصا سیاست است.
کشمکش عثمانیه و تشیع از موارد اختلافی بین نویسندگان تاریخ فرق و مذاهب اسلامی، نخستین مذهب ایجاد شده بین مسلمانان است. اغلب نویسندگان عامه، عثمانیه را لایق این عنوان دانسته اند. چنانکه "ابن حجر عسقلانی" در توصیف آن ها گفته است: عثمانیه افرادی بوده اند که در محبت عثمان ره به گزافه و افراط پیموده و برای علی - ع - قائل به نقص هستند.3اما این دیدگاه مورد پذیرش دیگران قرار نگرفته است. شیعیان بر اساس شواهدی می گویند اولین نامی که در حوزه اسلامی به عنوان گروهی مشخص مطرح گردیده اصطلاح شیعه بوده است. چنانکه گفته اند در زمان رسول اکرم - ص - این لقب به چهار نفر از صحابی شناخته شده و مشهور اطلاق می گردید شامل : ابوذر، سلمان، مقداد و عمار، از آن پس بعد از جنگ صفین این اصطلاح عمومیت یافت و شامل حال همه پیروان و علاقمندان علی - ع - گردید. 4
لازم به ذکر است کتب عامه، پر از شواهدی است که تقدم تشیع بر آنچه عثمانیه نامیده می شود را به عینه بیان می کنند، "ابن خلدون" که خود سنی متعصبی است می گوید: کسانی چون زبیر، عمار یاسر، مقداد بن اسود و غیره، در هنگام شورا ازعدم انتخاب علی - ع - به خلافت تأسف خورده و اُف گفتند آن ها را شیعه علی - ع - می نامیدند.5
شاید بتوان گفت " ناصبی" اصطلاحی است که شیعه در مورد عثمانیه که اصطلاح مورد علاقه اهل سنت می باشد به کار برده اند. چنانکه "محقق حلی"گفته است : ناصبی فردی است که علناً با امامان - ع - دشمنی می کند.6
نکته جالب توجه در مورد این گروه آن بود که از همان ابتدا بر سر مسئله زیارت قبور و بحث تدفین مشاهیر خود با دیگران خصوصاً شیعه به مجادله برخاستند.
رشک و حسد آن ها بر نسب نبوی اولاد علی - ع - و پیوند نسبی و سببی علی - ع - با خاندان رسالت موجب این دشمنی بود. چنانکه نگذاشتند امام حسن - ع - کنار قبر پیامبر - ص - دفن شود "ابن ابی الحدید معتزلی" می نویسد، عثمانیه گفتند: نه نمی گذاریم اینجا کنار قبر پیامبر - ص - دفن شود. عثمان درحش کوکبیه دفن شود.
نگاه خاص عثمانیه که بر خاسته از خاستگاه اموی آن ها بود ناشی از دیده سردمداران سیاسی آن ها است، که گاه شخص رسول خدا - ص - را نیز در بر می گرفت. "حاکم نیشابوری" به نقل از "داودبن ابی صالح" می نویسد: روزی مروان مردی را دید که صورتش را بر قبر رسول االله - ص - گذاشته است.