بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
اهميت انديشه امام خميني
¢اهميت انديشه امام خميني در جهان امروز از ابعاد مختلف قابل بررسي است:
¢اولاً؛ امام خميني ايدئولوگ انقلاب اسلامي بود، از اينرو و براي شناخت ايدئولوژي اصيل انقلاب اسلامي ميبايد ابعاد و زواياي انديشه ايشان را بازشناسيم. اصولاً انقلاب اسلامي بدون نام امام خميني شناخته شده نيست و آرمانهاي اين انقلاب همچون اسلامخواهي، احياي رابطه دين و سياست، بازسازي سياست براساس معيارهاي اسلامي، عدالتخواهي، معنويتخواهي و احياي انسانيت آدمي و آزادي و استقلال و نيز نقش مردم در سياست، با انديشه امام خميني پيوندي تنگاتنگ دارد و اصولاً شناخت دقيق اين آرمانها نيازمند شناخت انديشه امام خميني است.
¢ثانياً؛ با شناخت انديشه ايشان ميتوان شاخص مناسبي براي ارزيابي درستي مسير حركت انقلاب اسلامي تعيين كرد و به آسيبشناسي انقلاب پرداخت.
¢ثالثاً؛ شناخت انديشه امام خميني بهعنوان الگو و مصلح ديني در جهان معاصر براي مسلمانان اهميتي بسيار دارد؛ چراکه ايشان کوشيد ميان مذهب و سياست در جهان معاصر پيوندي مجدد را برقرار سازد و با احياي جايگاه معنويت و دينگرايي در جهان کنوني، رابطة تخريبشده دين و دنيا و عقل و دين را بازسازي كند. ايشان از مدلي از توسعه و پيشرفت حمايت نمود که بتواند با معنويت نيز توأم گردد. مجموعه اين تفكرات دغدغههاي اصلي مسلمان امروز است و به همين دليل شناخت انديشههاي امام خميني بهعنوان انديشمندي دينآشنا كه تلاش نموده است به اين دغدغهها پاسخ دهد و راهكار برون رفت از آنها را مطرح سازد براي همه كساني كه اين دغدغهها را دارند بسيار با اهميت است و شناخت آن ميتواند در جهت حل بسياري از مشكلات امروز راهگشا باشد.
¢
اسلاید 2 :
اندیشه سیاسی= اندیشه مرتبط با حکومت و قدرت سیاسی
سوالات و مباحث مهم اندیشه سیاسی امام:
- ضرورت تأسیس حکومت اسلامی
- منشأ مشروعیت حکومت اسلامی
- ساختار حکومت اسلامی
- ویژگیهای حاکم در حکومت اسلامی
- اهداف حکومت
- نقش مردم در حکومت
اسلاید 3 :
مباحث مهم سیاسی وصیتنامه امام (9 آذر66)
الف) مباحث اندیشهای:
- خطر تفکر جدائی دین از سیاست
- اهمیت و ضرورت تأسیس و تداوم حکومت اسلامی
- نقد دیدگاه قائلین به کهنه بودن قوانین اسلام و مرتجعانه بودن آن
- اهمیت و ضرورت اتحاد و ائتلاف با مستضعفان و مسلمانان برای ایجاد جمهوریهای آزاد و مستقل و تقویت جایگاه قدرت حکومت اسلامی در جهان
ب) مباحث عملکردی و آسیب شناسانه نظام اسلامی
- ضرورت مقایسه عملکردی انقلاب ایران با انقلابهای دیگر
- عمل به اسلام در جمهوری اسلامی در حد مقدورات
- توصیه به مخالفان نظام
- توصیه به نهادها و قوای سیاسی کشور
- وارد نشدن نیروهای نظامی در سیاست
- جلوگیری از آزادیهای خلاف شرع
- انتقاد شدید از برخی سران عرب و اسلامی
اسلاید 4 :
ویژگیهای اندیشه سیاسی امام
مبنا داری
مستدل
قابلیت اثبات و رد
اسلاید 5 :
- دومین مرحله ارائه نظرات سیاسی امام در اوائل دهه 40 ه.ش و با نگارش جلد دوم کتاب البیع مطرح میشود مباحث این کتاب با عنوان شئون و اختیارات ولی فقیه به فارسی ترجمه شده است.
اسلاید 6 :
. دلايل امام خميني در نفي تفكيك دين از سياست وضرورت تاسيس حكومت مبتني بر اسلام
-. جامعيت دين اسلام
-. يكسان بودن هدف دين و هدف سياست
سياست اين است: ...تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اينها را هدايت كند به طرف آن چيزي كه صلاحشان هست.
-. جدا نبودن دنيا از آخرت
-. پيوند دين و سياست در آموزههاي قرآن و سيره پيامبر و ائمه
-. ماهيت سياسي بسياري از احكام اسلام
- -ناكافي بودن قانون براي اصلاح جامعه
-. تأسيس حكومت توسط پيامبر اسلام
-. تعيين حاكم اسلامي و خليفه از سوي پيامبر واجماع مسلمین بر ضرورت تداوم حکومت بعد از رحلت پیامبر
-. نياز بسياري از قوانين اسلام در اجرا به حكومت
- ضرورت استمرار اجراي احكام اسلام
- تاکید آیات قران بر نفی طاغوت و نظامهای غیر الهی
- تأكيد روايات بر ضرورت تشكيل حكومت اسلامي
اسلاید 7 :
- سومین مرحله نظرات سیاسی امام در مجموعه 13 سخنرانی ایشان در نجف در سال 1348 مطرح شد که بعدها در کتابی با عنوان ولایت فقیه منتشر شد
اسلاید 8 :
دلائل عقلی در اثبات ولايت فقها
. امام خميني ا بتدا در خصوص ضرورت عالم بودن حاكم به دلائل عقلی زیراستناد می کند و معتقد است که
اولا ماهيت حكومت اسلامي ايجاب ميكند حاكمْ قانوندان باشد؛ زيرا حكومت اسلامي حكومت قانون است و نه فقط براي زمامدار، بلكه براي همه افراد ـ در هر شغل و مقامي باشند ـ داشتن چنين علمي ضرورت دارد.
ثالثا ايشان معتقد است عدمتسلط حاكم بر قوانين اسلامي باعث تبعيت حاكم از ديگران و از بين رفتن اقتدار حكومت اسلامي ميشود. به ديگرسخن، چنانچه زمامدار مطالب قانوني را نداند لايق حكومت نيست؛ چه آنکه اگر تقليد كند، قدرت حكومت شكسته ميشود و اگر نكند، نميتواند حاكم و مجري قانون اسلام باشد.
با توجه به دلائل مذکور ، امام خميني لزوم حاكميت عالِم و قانون دان اسلامی را در حكومت اسلامي امري بديهي و عقلاني ميداند و بدينرو بر حاكميت فقها كه در واقع عالمان به احكام شريعت و قوانين فقهياند تأكيد ميورزد.
اسلاید 9 :
دلائل نقلي .امام خمینی براي اثبات ولايت فقيه
روايت اول
امام زمان× طي نامهاي به يكي از نواب اربعه اعلام كرد:
دربارة حوادث واقعه [= حوادث روز و مسائل جديد] به راويان حديث و سنت ما رجوع كنيد. همانا آنان دليل و حجت من بر شما هستند و من نيز حجت خدا بر شمايم.[1]
روايت دوم
امام صادق× پس از آنكه در پاسخ به عمر بن حنظله رجوع به حاكمان طاغوت را در موارد منازعهٔ در قرض و ميراث حرام دانسته، در جواب اين پرسش كه شيعيان در اين موارد چه كنند، فرموده است:
در اختلافات و شكايات، به فردي از شما كه حديث ما را روايت ميكند و در حلال و حرام ما مينگرد و احكام ما را ميشناسد، مراجعه كنيد و او را به قضاوت و داوري بپذيريد؛ چراكه من چنين فردي را بر شما حاكم قرار دادم. پس اگر به حكم ما قضاوت كرد و از او نپذيرفتند، حكم الهي را كوچك شمرده و ما را رد كردهاند و هركس حكم ما را مردود داند، حكم الهي را مردود دانسته و چنين كسي در حد شرك به خداست.[2]
روايت سوم
امام صادق× ميفرمايد: فردي را كه بهخوبي حلال و حرام ما را ميشناسد، [براي فصل خصومت و داوري] تعيين كنيد؛ زيرا من او را بر شما داور [= قاضي] قرار دادم و مبادا كه بعضي از شما عليه برخي ديگر، به زمامدار ستمگر ـ براي شكايت ـ مراجعه كند.[3]
روايت چهارم
امام صادق× از رسولخدا| چنين نقل كرد: «فقيهان امانتداران رسولان هستند.»[4]
روايت پنجم
علي× به يكي از قضات به نام شريح فرمود:
اي شريح! تو بر جايگاهي تكيه زدهاي كه جز پيامبر يا وصي پيامبر يا انسان نگونبخت، كسي ديگر بر آن تكيه نميزند.[5]
روايت ششم
امام صادق× فرمودند:
از تصدي مقام حكومت و داوري بپرهيزيد؛ زيرا حكومت براي پيشوايي است كه دانشمند به قضاوت و در ميان مسلمانان عادل و دادگر باشد. چنين امري براي پيامبر يا جانشين اوست.[6]
[1]. ... «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله... .»(وسائل الشیعه ،شیخ حر عاملی ،کتاب القضا باب 11 )
[2]. «... ينظر ان من كان منكم ممن قد رَوي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا... فليرضوا به حكماً. فاني قد جعلته عليكم حاكماً... فاذا حكم بحكمنا فلم يقبل منه فانما استخفَّ بحكم الله و علينا ردّ و الراد علينا الراد علي الله و هو علي حد الشرك بالله.»(اصول کافی 67/1 باب اختلاف حدیث )
[3]. «... اجعلوا بينكم رجلا قد عرف حلالنا و حرامنا فاني قد جعلته عليكم قاضياً و اياكم ان يخاصم بعضكم الي بعضاً الي السلطان الجائر. .»(وسائل الشیعه ، جلد 18 ص 100 کتاب القضا)»
[4]. «... عن ابي عبدالله×: قال رسولالله|: الفقها امناء الرسل ما لم يدخلوا فيالدنيا، قيل يا رسولالله و ما دخولهم فيالدنيا؟ قال اِتباع السلطان. فاذا فعلوا ذلك فاحذروهم علي دينكم.» (محمدبن يعقوب كليني، الکافي، ج 1، ص 46.)
[5]. «يا شريح قد جلست مجلساً لايجلسه الا نبي او وصي نبي او شقي. (شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 4.)
[6]. «عن ابي عبدالله×قال: اتقوا الحكومه، فان الحكومه إنما هي للأمام بالقضاء العادل في المسلمين، لنبي او وصي نبي.»
اسلاید 10 :
روايت هفتم
امام كاظم× فرمود: «فقهاي مؤمن دژهاي اسلاماند؛ همانگونه كه ديوارهاي شهر، دژ مستحكم آن هستند.»[1]
حضرت امام در استنباط از اين روايت نيز ميگويد:
اينكه فرمودهاند «فقها دژهاي اسلاماند»، يعني مكلفاند اسلام را حفظ كنند و زمينه حفظ اسلام را فراهم آورند [= حكومت تشكيل دهند] كه بتوانند حافظ اسلام باشند و اين از اهم واجبات است.[2]
روايت هشتم
امام علي× به نقل از رسولخدا| فرمود:
بار خدايا! جانشينان من را مورد رحمت خويش قرار ده. پرسش شد: اي فرستادة خدا! جانشينان شما چه كساني هستند؟ فرمود: كساني كه پس از من ميآيند و گفتار مرا بازگو ميكنند و سنت و روش مرا روايت مينمايند.[3]
روايت نهم
رسولخدا فرمود:
عالمان وارثان پيامبران هستند. بهدرستي انبيا درهم و دينار از خود به ارث نميگذارند، اما ارث آنان «علم» است. پس هر كس از آن [= علم] بهره گيرد، بهرة فراوان برده است.[4]
روايت دهم
امام رضا× فرمود:
منزلت و جايگاه فقيه در اين زمان، همچون جايگاه منزلت پيامبران بنياسرائيل است.[5]
روايت يازدهم
پيامبر| فرمود:
من در روز قيامت به دانشمندان امت خود مباهات ميكنم و ميگويم: دانشمندان امت من همچون پيامبرانِ پيش از من هستند.[6]
روايت دوازدهم
علي× فرمود: «دانشمندان رهبران مردم هستند.»[7] امام خميني، درباره اين روايت ميگويد:
روايت سيزدهم
امام علي× فرمود:
جريان امور و احكام به دست دانشمندان الهي است كه به حلال و حرام خدا امين هستند.[8]