بخشی از مقاله

آرم لوگو و تبلیغات

مقدمه
امروزه يكي از وظايف گرافيست طراحي آرم يا نشانه ست.
هر سازمان يا شركتي در زمان تآسيس در صدد برمياد كه براي خودش يك آرم طراحي كنه تا به اين وسيله بتونه هويت و شخصيت اجتماعي خودشو به ديگران معرفي كنه.


چون اصولا آرم مشخصه اصلي هر سازمانيه و حكم امضا و مهر اون رو داره.
مردم هم وقتي از يك محصول شناخت پيدا ميكنند و يا با خدماتي آشنا ميشن، به محض اينكه نشانه آن سازمان را مي بينند اطمينان خودشونو نسبت به اون كالا بدست ميارند.


براي همين، آرم، يه فرم و يا يه تصوير گذرا نيست بلكه ممكنه كه ساليان زيادي در خدمت يك سازمان قرار بگيره.
بنابراين وقتي ميخوايم يك آرم رو طراحي كنيم بايد تمام جنبه هاي اونو بررسي كنيم.
عموما" لوگو ها مخفف اسم یا هدف اون سازمان یا شرکته
چون يك پوستر يا بروشور يا يك صفحه روزنامه يك زمان كوتاهي رو به خودش اختصاص ميده و بعد يك تصوير ديكه جاي اونو ميگيره ولي آرم يك زمان مشخص و معين نداره.
مشخصه هاي يك آرم:


سادگي، زيبايي، انسجام، وحدت شكل، قابليت كارآيي در اشكال مختلف(يعني بشه به شيوه هاي مختلف اجراش كرد مثلا بصورت حجمي، روي سردر، بصورت روميزي و….)، عدم تشابه با علائم ديگه، بسادگي در خاطره سپرده بشه، گويا باشه، داراي اجراي دقيق و صحيح باشه.
پس مي بينيم كه آرم در عين سادگي، داراي ويژگيهاي زياديه كه بايد به طور دقيق در قالب يك تصوير بوجود بياد.


در ضمن مهمترین نکته در طراحی آرم یا لوگو اینه که حتما" حتما" حتما" طراحی شخص طراح باشه و نه سر هم کردن SHAPهای موجود در نرم افزارهای گرافیکی
مشتریان اغلب به آرم شرکت‌ها توجه زیادی نشان می‌دهند، زیرا این علامت‌ها بر “ارزش” محصولات و خدمات می‌افزایند. گاه این “ارزش” به مهم‌ترین عامل تحریک کننده‌ مشتریان برای خرید و استفاده ‌از محصولات و خدمات ، تبدیل می‌شود.

این جا است که علامت تجاری و یا آرم معنایی گنگ می‌یابد. قبل از هر چیز این “ارزش” دقیقا به چه معنا است؟
ارتباط نوع محصول و نام شرکت و ارزش مطروحه نیز بسیار با اهمیت است. حرفه‌ای‌های بازاريابی، همه‌ این موارد را تبلیغات می‌نامند.مشتریان عاشق تبلیغات هستند، بنابراین آرم ها را نیز دوست دارند. خبرگان در امر بازاریابی، انتخاب یک آرم یکدست و کامل را کلید همه مشکلات بازاریابی می‌دانند.
حال، راز طراحی موفق یک آرم چیست؟


قبل از پاسخ به این سؤال، بیایید سه رویکرد رایج بسیاری از بازاریابان را در توسعه وطراحی آرم، با کمک گرفتن از انس های تبلیغاتی مشاورین و مؤسسات طراحی آرم، بررسی کنیم.
البته این نظریات اغلب پایه واساس درستی ندارند و از نظر من این افراد تاکنون نتوانسته اند علامت تجاری موفقی طراحی کنند. به هر حال این سه رویکرد عبارتند از:
1- دکوراسیون
2- الحاق


3- Golem
در روش اول این طور به نظر می رسد که تمایز، عاملی برای جلوه بیش تر است. متخصصین با اشاره به نام‌ها و نشانه‌های طراحی شده اظهار می کنند: “ما آرم‌هایی متمایز از رقیبان خود، طراحی می کنیم، به این ترتیب مشتریان، ما را از بقیه تمیز می‌دهند.”
این روش، رویکردی کاملا ابتدایی است و برای افزایش اعتبار باید آن را با عواملی از دو رویکرد دیگر تلفیق کرد.

روش”الحاق”، ارزش‌های مربوط به آرم و سایر مفاهیم مورد نظر را به اسم، نشانه و هم‌چنین موضوعات مربوط به رویکرد قبلی اضافه می کند. روند منطقی این جریان به این طریق پیش می رود:


مشتری، آرم و “ارزش” های افزوده به آن را که به شکلی زیبا تصویر شده، در پیغام های الکترونیکی دیده، بلافاصله احساس می کند که این علامت تجاری نیازهای اورا برآورده می‌کند. طرفداران طراحی آرم های احساساتی ادعا می‌کنند، آن ها نیز تقریبا از این روش استفاده می کنند. (مثلا آنها در تبلیغات، احساسات را برانگیخته و آن را تحریک می کنند).

در رویکرد سوم، بازاریابان، سعی می کنند، تبلیغات‌شان با هویت انسانی و شخصیت پردازی همراه باشد. به این ترتیب مشتری با آرم ارتباط برقرار می‌کند.
به عقیده نویسنده، این سه نگرش، شرکت ها را به بیراهه کشانده، موجب شده پتانسیل و نیروی لازم برای طراحی آرم را ندیده بگیرند.

اما رویکرد دیگری هم وجود دارد، که به نظر من سودمند‌ترین روش است. کارآمدی این روش را تحقیقات و نظریات روان شناسانه و جامعه شناسانه ثابت کرده‌اند.
منطق توسعه‌ طراحی آرم با “ارزش” افزوده، به نحو شگفت‌انگیزی مشابه منطق توسعه‌ تولیدات است. در هر دو مورد، ابزار یا وسیله ای تولید می‌شود که به درد مشتری بخورد. برای رفع احتیاجات مشتری، دانستن نوع این احتیاجات اهمیت زیادی دارد. از دید من، تصمیم مصرف کننده برای خوشحال بودن، استراحت، سرگرمی، تقویت اعتماد به نفس، خیال پردازی یا هر مورد روحی دیگر؛ همان “احتیاجات” او را تشکیل می‌دهند.


مصرف‌کنندگان، هنگام دست یابی به اهداف و امتیازات تجربی، احساسی، روانی و اجتماعی درست مانند تلاش برای دست‌یابی به اهداف حقیقی و ملموس، مصمم و هدف‌مند هستند. علامت‌های تجاری توأم با “ارزش”‌ های افزوده، ابزاری برای کمک به مصرف‌کنندگان در دست‌یابی به این اهداف هستند. این ابزار، عوامل کمکی و به زبان دیگر، عوامل کمکی اجتماعی هستند.

 

در حقیقت یک آرم بدون یک سناریوی متقاعدکننده‌ برای افراد، آرم نیست. این علامت ممکن است به آرم، شباهت داشته باشد؛ نام، نشانه و ویژگی‌های تصویری شناخته شده‌ای داشته باشد و حتی از روش های تبلیغاتی نیز استفاده کند، اما مصرف‌کنندگان به این محصول بی‌اعتنا می باشند.
تمام روش های نوین و موفق در امر تولید محصولات و ارايه‌ خدمات، در مورد طراحی آرم نیز چاره ساز است، شرط لازم وکافی برای موفقیت، فراهم‌کردن چیزی برای مشتری است که به آن نیاز دارد ولی نمی تواند خیلی سریع به آن دست پیدا کند…به این دلیل که تهیه آن برای مشتری کاری دشوار، پیچیده، پرزحمت، خسته کننده و گسترده است.

مطابق این رویکرد، آرم شرکت ها مسائلي با هویت انسانی نیستند و هم‌چنین خارج از فکر مشتری هویت ندارند. آنها فقط ابزار هستند،به همین سادگی ؛ ابزارهایی برای دست یابی به هدف نهایی.


احساسات را نمی توان به علامت های تجاری تزریق کرد؛ بلکه اگر به عنوان یک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر می‌انگیزند. احساسات مثبت، نتایج مستقیم این انتظارات هستند. سمبول های مختلف (نام، نشانه، فونت، نمادهاو…) بر خلاف انتظار تأثیر زیادی ندارند؛ آن ها در حقیقت، نشانه‌هایی هستند که ما را برای رسیدن به هدف اصلی هدایت می‌کنند.

انتخاب و طراحی آرم 10 مرحله‌ی مختلف دارد، یعنی 10 روش مختلف طراحی موفق یا ناکارامد برای کسب درآمد :

1. ارتباط طراحی آرم با سود دهی مستقیم
اصل اولیه‌ طراحی آرم، در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و سایر نمادها با سود آشکار و محسوس است. (نتیجه‌ای ملموس یا تجربی). این سود را یا خود محصول به تنهایی ایجاد می‌کند و یا اجزای تشکیلات بازاریابی. این اصل مهم را همواره به یاد داشته باشید.
آرم‌های موفق با رعایت این اصل به موفقیت رسیده اند. درست است که در این مرحله خود آرم به تنهایی اهمیت چندانی ندارد، اما تا اندازه ای باید به آن توجه کنید.
2. طراحی متنی با تأثیر روانی

 

یک متن مؤثر بر احساسات، مفهوم یا اصلی سازمان یافته است، که مشتری را به یک سری عوامل نامربوط ولی تأثیرگذار (مانند تمام فعالیت‌های بازاریابی یک شرکت) مرتبط می کند.


در این موارد، متن انتخاب شده، تأثیر و سود مورد نظر را تضمین می‌کند.
به عنوان مثال: وقتی به طور اتفاقی در قلب منهتن به اسامی دو هتل Hudson و Royalton بر می خورید، انتظار خدمات در سطوح عالی دارید.اما اگر در هتلی به اسم Boutique Hotel باشید، تجربه‌ی متفاوتی است. کلمه‌ی Boutique Hotel خدمات بسیار متفاوتی نسبت به سایر هتل‌ها از این زنجیره ارايه می دهد- بعضی وقت‌ها تفاوت‌هایی بین خدمات دو اتاق در یک هتل. در واقع این تاثیر روانی نام‌ها و متن های انتخابی است که شما را وادار می کند به دنبال کشف تفاوت‌ها باشید.

3. کسب تجربه

در این جا می‌خواهم از تأثیر هیپنوتیزم کننده‌ی طراحی آرم صحبت کنم. شما با یک انتخاب درست، در مشتری انتظارات و آرزوهایی ایجاد می‌کنید، که تولیدات به تنهایی نمی‌توانند از پس این کار برآیند. به عنوان مثال: اسم نوشابه‌ی Red Bull ، در مصرف کننده این حس را به وجود می‌آورد که پس از نوشیدن آن، در کنار تأثیرات مثبت فیزیکی موج عظیمی از انرژی به او منتقل می‌شود.

 

4. طراحی آرم‌هایی که خود معرف خود باشند
در این جا از سمبول‌هایی استفاده می‌شود که برای همه شناخته شده باشند. این روش انتخاب آرم، مصرف کننده را وا می‌دارد به شناخت جدیدی از خود برسد و در حقیقت به هنگام استفاده از این محصولات مکالمه‌ای درونی با خود برقرار کند) برای این که عزمش را در انتخاب محصول جذم کند). در عین حال اینگونه آرم‌ها عاملی براي ايجاد ارتباط بين افراد مختلف نيز هستند(به هنگام مجاب کردن افراد برای استفاده از این محصول).

5. ایجاد وسیله ای برای انتقال پیام

نقش آرم در این رویکرد، ایجاد سمبولی متفاوت ودر عین حال شناخته شده است. چنین آرمی مصرف‌کننده را قادر می‌سازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بیان کند. شرکت بزرگ تجارت الماس De Beers با معرفی الماس به عنوان عامل ایجاد ارتباط بین افراد از الماس به عنوان عامل تحریک‌کننده‌ احساسات و همین‌طور وسیله‌ی ابراز احساسات مشتری استفاده کرد. در سپتامبر2003 این شرکت از ابزار جدیدی برای انتقال پیام‌ها استفاده‌ کرد، زنی با حلقه ی ازدواج در دست راست و به معنی استقلال و عدم نیاز به جنس مخالف. (برخلاف حلقه در دست چپ که اغلب سمبول نیاز و وابستگی است).

6. ایجاد یک جایگاه اجتماعی/ فرهنگی

در این جا هدف، ایجاد یک جایگاه اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهنمای مشتریان است. این راهنما مشتری را از آن‌چه که در اطرافش می گذرد، هنجارهای اجتماعی و هر چیز خوشحال‌کننده، آگاه می‌سازد. شرکت Apple با تولید کامپیوترهای شخصی (نه تنها به عنوان ابزار کار بلکه به عنوان وسیله‌ای برای خود‌شنا‌سي وشکوفایی خلاقیت) گام بزرگی در این امر برداشته است. در واقع این آرم، با ایجاد انقلابی فرهنگی امكان شكوفایی خلاقیت را برای عامه‌ی مردم ایجاد کرد.

7. در نظر داشتن اهداف متعالی
شما با فعالیت خود‌ ، زمینه را برای دست‌یابی افراد به اهداف بزرگ، فراهم می کنید؛ اهدافی که چه بسا افراد نمی توانند به تنهایی به آنها دست پیدا کنند. فروشگاه Body “فروش” را وسیله‌ای برای کمک به حفاظت از محیط زیست و یاری کردن افراد مشتاق به این کار، قرار داد.

8. زندگی در دنیای خیال
دل بستن به یک آرم و انتخاب آن از جانب مشتری شاید به این دلیل باشد که فرد از این طریق می‌تواند، مانند دنیای خیال رفتار کند، یا جوری عمل کند که در واقعیت، جرأت انجام آن را ندارد یا نمی خواهد هزینه‌ انجام آن را بپردازد.
ایجاد یک ژیمناستیک عاطفی
اغلب به جای عمل به برخی خواسته‌های درونی، به دلیل احترام به قوانین زندگی از آنها چشم‌پوشی می‌کنیم. برای جلوگیری از فرسودگی، ورزش می‌کنیم. همین‌طور به عنوان يك ورزش حسی، به تماشای فیلم می‌پردازیم که شاید چندان قانونی یا پذیرفته در قوانین زندگی ما نباشند. آرم هایی مانند Sicily از شرکت Dolce & Gabbana اجازه‌ی کسب چنین تجربه‌هایی را به ما می‌دهند.

9. امکان خیال پردازی
درست مانند مورد آخر، این رویکرد به طراحی آرم به مشتری کمک می‌کند تا واقعیات بیرون را به موضوعات تخیلی تبدیل کند.مشتریان، اغلب درباره ی قدرت‌طلبی، تسلط، بزرگی، موفقیت، عشق، قتل و مانند این ها خیال پردازی می‌کنند.آرم Timberland جوری طراحی شده بود تا مشتریان درباره ماجراجویی های شجاعانه در مقابل نیروی طبیعت به خیال پردازی بپردازند.

موارد ذکر شده در بالا، انواع مختلف”ارزش” افزوده به کالا هستند.در حقیقت، به کمک این روش ها می‌توان به ایجاد ارزش‌های مؤثر فکر کرد وآرم ها ابزارهایی برای دست‌یابی به این هدف هستند.
این 10 رویکرد،به اعتقاد نویسنده، تفاوت‌های بین آرم های” مبتدی” و “حرفه‌ای” را آشکار می‌کنند.
اصول طراحی آرم

آرم درلغت یعنی نشانه، طراح آرم باید بدونه كه می خواد نماد ونشانه ای از یک

مكان خواه تجاری یا فرهنگی و... رو به تصویر بكشه .

برای هر جا كه بخوای كار كنی سلیقه مشتری شما رومحدود خواهد كرد مثلا طبق تجربه دیدم بعضی ها اسرار دارن توی آرمشون انشا بنویسن (سال تاسیس. تعداد شركا .نام بلند بالا شركت اگه مشهدی باشه باید توس رو هم به ته آرم هر جور شده بچسبونید )
با تمام این اوصاف خلاقیت طراح حرف اول رومیزنه .

1) یه آرم خوب آرمی كه در یه نگاه به ببیننده چیزی بگه جذبش كنه ،اونو وادار كنه باز هم به اون نگاه كنه پس باید طرح كلی آرم مفهموی داشته باشه .


2) توی طراحی آرم بهتره از خط های نازك با پیچشهای ظریف اون هم نه به تعداد زیاد استفاده بشه ، البته باز هم به طرح بستگی داره .

3)برای طراحی آرم به محصولات اون واحد تولیدی یا خدمات موسسه مذبور توجه کنید ابتدا از محصولات تصاویری رو نگاه کنید وسعی کنید به صورت شماتیک از اون محصولات شکلی بکشید وبه قول طراح ها اتود بزنید. (کاری که امیر آقا دائم انجام میده )

4)نام مکان یا موسس اون رو روی کاغذ بنویسید ومثل مرحله قبل سعی کنید با ترکیبی از طرح و متن شکلی بکشید ، توی این مرحله اگه از حروف لاتین استفاده کنید جذابیت بیشتری به کارمی دید چون حروف لاتین با اشکال هندسی به راحتی ترکیب میشن وطرح زیبای روبه وجود می آرن .

این آرم از نام محصول برای طراحی استفاده كرده نه از نوع محصول میبینید كه كار جالبی شده.

5)اگر امکانشو دارید به آرشیوی از آرم ها نگاه کنید خصوصا آرم های که مربوط به محصولات مورد نظر شما میشن .این کار به شما ایده می ده .فقط سعی کنید کپی برداری نکنید تا ذهنتون محدود نشه.

در این آرم از شكل خود محصولات برای طراح كمك گرفته شده.


)قطعا یه طرح کلی توی ذ هنتون شکل گرفته اونو روی کاغذ بیارید ممکنه چند طرح به فکرتون برسه همه اونها رو بکشید .

7)حالا با استفاده از ابزارهای یه نرم افزار طراحی سعی کنید طرحی رو که کشیدید باز سازی کنید .میتونید اول طرح رو اسکن کنید.

اگرآرم طراحی شده فقط یه تصویر بود در صورت لطمه نخوردن به طرح نام مکان رو پایین آرم بیاریید.

9)آرم خوب آرمی كه شلوغ و پر نباشه .گاهی اوقات میشه با دو یا چند خط یه آرم زیبا خلق كرد .آرم باید ساده وشکیل باشه .



به این آرم نگاه كنید از خوطوط درهم وپیچیده زیادی استفاده كرده وخیلی ساده مفهوم رو رسونده.


توی این آرم فقط از یك تصویر استفاده شده وهیچ توضیح متنی در اون دیده نمیشه .


اما توی این یكی در پایین آرم توضیحاتی با فونت كمیك بر اساس نوع آرم آورده شده .


ده روش موفق براي طراحي موفق آرم تجاري
مشتريان اغلب به آرم شرکت‌ها توجه زيادي نشان مي‌دهند، زيرا اين علامت‌ها بر "ارزش" محصولات و خدمات مي‌افزايند. گاه اين "ارزش" به مهم‌ترين عامل تحريک کننده‌ مشتريان براي خريد و استفاده ‌از محصولات و خدمات ، تبديل مي‌شود.
اين جا است که علامت تجاري و يا آرم معنايي گنگ مي‌يابد. قبل از هر چيز اين "ارزش" دقيقا به چه معنا است؟
ارتباط نوع محصول و نام شرکت و ارزش مطروحه نيز بسيار با اهميت است. حرفه‌اي‌هاي بازاريابي، همه‌ اين موارد را تبليغات مي‌نامند.مشتريان عاشق تبليغات هستند، بنابراين آرم ها را نيز دوست دارند. خبرگان در امر بازاريابي، انتخاب يک آرم يکدست و کامل را کليد همه مشکلات بازاريابي مي‌دانند.

حال، راز طراحي موفق يک آرم چيست؟
قبل از پاسخ به اين سؤال، بياييد سه رويکرد رايج بسياري از بازاريابان را در توسعه وطراحي آرم، با کمک گرفتن از انس هاي تبليغاتي مشاورين و مؤسسات طراحي آرم، بررسي کنيم.
البته اين نظريات اغلب پايه واساس درستي ندارند و از نظر من اين افراد تاکنون نتوانسته اند علامت تجاري موفقي طراحي کنند. به هر حال اين سه رويکرد عبارتند از:
1- دکوراسيون
2- الحاق
3- Golem

در روش اول اين طور به نظر مي رسد که تمايز، عاملي براي جلوه بيش تر است. متخصصين با اشاره به نام‌ها و نشانه‌هاي طراحي شده اظهار مي کنند: "ما آرم‌هايي متمايز از رقيبان خود، طراحي مي کنيم، به اين ترتيب مشتريان، ما را از بقيه تميز مي‌دهند."
اين روش، رويکردي کاملا ابتدايي است و براي افزايش اعتبار بايد آن را با عواملي از دو رويکرد ديگر تلفيق کرد.

روش"الحاق"، ارزش‌هاي مربوط به آرم و ساير مفاهيم مورد نظر را به اسم، نشانه و هم‌چنين موضوعات مربوط به رويکرد قبلي اضافه مي کند. روند منطقي اين جريان به اين طريق پيش مي رود:
مشتري، آرم و "ارزش" هاي افزوده به آن را که به شکلي زيبا تصوير شده، در پيغام هاي الکترونيکي ديده، بلافاصله احساس مي کند که اين علامت تجاري نيازهاي اورا برآورده مي‌کند. طرفداران طراحي آرم هاي احساساتي ادعا مي‌کنند، آن ها نيز تقريبا از اين روش استفاده مي کنند. (مثلا آنها در تبليغات، احساسات را برانگيخته و آن را تحريک مي کنند).

در رويکرد سوم، بازاريابان، سعي مي کنند، تبليغات‌شان با هويت انساني و شخصيت پردازي همراه باشد. به اين ترتيب مشتري با آرم ارتباط برقرار مي‌کند.
به عقيده نويسنده، اين سه نگرش، شرکت ها را به بيراهه کشانده، موجب شده پتانسيل و نيروي لازم براي طراحي آرم را نديده بگيرند.

اما رويکرد ديگري هم وجود دارد، که به نظر من سودمند‌ترين روش است. کارآمدي اين روش را تحقيقات و نظريات روان شناسانه و جامعه شناسانه ثابت کرده‌اند.
منطق توسعه‌ طراحي آرم با "ارزش" افزوده، به نحو شگفت‌انگيزي مشابه منطق توسعه‌ توليدات است. در هر دو مورد، ابزار يا وسيله اي توليد مي‌شود که به درد مشتري بخورد. براي رفع احتياجات مشتري، دانستن نوع اين احتياجات اهميت زيادي دارد. از ديد من، تصميم مصرف کننده براي خوشحال بودن، استراحت، سرگرمي، تقويت اعتماد به نفس، خيال پردازي يا هر مورد روحي ديگر؛ همان "احتياجات" او را تشکيل مي‌دهند.
مصرف‌کنندگان، هنگام دست يابي به اهداف و امتيازات تجربي، احساسي، رواني و اجتماعي درست مانند تلاش براي دست‌يابي به اهداف حقيقي و ملموس، مصمم و هدف‌مند هستند. علامت‌هاي تجاري توأم با "ارزش"‌ هاي افزوده، ابزاري براي کمک به مصرف‌کنندگان در دست‌يابي به اين اهداف هستند. اين ابزار، عوامل کمکي و به زبان ديگر، عوامل کمکي اجتماعي هستند.

در حقيقت يک آرم بدون يک سناريوي متقاعدکننده‌ براي افراد، آرم نيست. اين علامت ممکن است به آرم، شباهت داشته باشد؛ نام، نشانه و ويژگي‌هاي تصويري شناخته شده‌اي داشته باشد و حتي از روش هاي تبليغاتي نيز استفاده کند، اما مصرف‌کنندگان به اين محصول بي‌اعتنا مي باشند.
تمام روش هاي نوين و موفق در امر توليد محصولات و ارايه‌ خدمات، در مورد طراحي آرم نيز چاره ساز است، شرط لازم وکافي براي موفقيت، فراهم‌کردن چيزي براي مشتري است که به آن نياز دارد ولي نمي تواند خيلي سريع به آن دست پيدا کند...به اين دليل که تهيه آن براي مشتري کاري دشوار، پيچيده، پرزحمت، خسته کننده و گسترده است.
مطابق اين رويکرد، آرم شرکت ها مسائلي با هويت انساني نيستند و هم‌چنين خارج از فکر مشتري هويت ندارند. آنها فقط ابزار هستند،به همين سادگي ؛ ابزارهايي براي دست يابي به هدف نهايي.
احساسات را نمي توان به علامت هاي تجاري تزريق کرد؛ بلکه اگر به عنوان يک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر مي‌انگيزند. احساسات مثبت، نتايج مستقيم اين انتظارات هستند. سمبول هاي مختلف (نام، نشانه، فونت، نمادهاو...) بر خلاف انتظار تأثير زيادي ندارند؛ آن ها در حقيقت، نشانه‌هايي هستند که ما را براي رسيدن به هدف اصلي هدايت مي‌کنند.

انتخاب و طراحي آرم 10 مرحله‌ي مختلف دارد، يعني 10 روش مختلف طراحي موفق يا ناکارامد براي کسب درآمد :

1. ارتباط طراحي آرم با سود دهي مستقيم
اصل اوليه‌ طراحي آرم، در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و ساير نمادها با سود آشکار و محسوس است. (نتيجه‌اي ملموس يا تجربي). اين سود را يا خود محصول به تنهايي ايجاد مي‌کند و يا اجزاي تشکيلات بازاريابي. اين اصل مهم را همواره به ياد داشته باشيد.
آرم‌هاي موفق با رعايت اين اصل به موفقيت رسيده اند. درست است که در اين مرحله خود آرم به تنهايي اهميت چنداني ندارد، اما تا اندازه اي بايد به آن توجه کنيد.

2. طراحي متني با تأثير رواني
يک متن مؤثر بر احساسات، مفهوم يا اصلي سازمان يافته است، که مشتري را به يک سري عوامل نامربوط ولي تأثيرگذار (مانند تمام فعاليت‌هاي بازاريابي يک شرکت) مرتبط مي کند.
در اين موارد، متن انتخاب شده، تأثير و سود مورد نظر را تضمين مي‌کند.
به عنوان مثال: وقتي به طور اتفاقي در قلب منهتن به اسامي دو هتل Hudson و Royalton بر مي خوريد، انتظار خدمات در سطوح عالي داريد.اما اگر در هتلي به اسم Boutique Hotel باشيد، تجربه‌ي متفاوتي است. کلمه‌ي Boutique Hotel خدمات بسيار متفاوتي نسبت به ساير هتل‌ها از اين زنجيره ارايه مي دهد- بعضي وقت‌ها تفاوت‌هايي بين خدمات دو اتاق در يک هتل. در واقع اين تاثير رواني نام‌ها و متن هاي انتخابي است که شما را وادار مي کند به دنبال کشف تفاوت‌ها باشيد.

3. کسب تجربه
در اين جا مي‌خواهم از تأثير هيپنوتيزم کننده‌ي طراحي آرم صحبت کنم. شما با يک انتخاب درست، در مشتري انتظارات و آرزوهايي ايجاد مي‌کنيد، که توليدات به تنهايي نمي‌توانند از پس اين کار برآيند. به عنوان مثال: اسم نوشابه‌ي Red Bull ، در مصرف کننده اين حس را به وجود مي‌آورد که پس از نوشيدن آن، در کنار تأثيرات مثبت فيزيکي موج عظيمي از انرژي به او منتقل مي‌شود.

4. طراحي آرم‌هايي که خود معرف خود باشند
در اين جا از سمبول‌هايي استفاده مي‌شود که براي همه شناخته شده باشند. اين روش انتخاب آرم، مصرف کننده را وا مي‌دارد به شناخت جديدي از خود برسد و در حقيقت به هنگام استفاده از اين محصولات مکالمه‌اي دروني با خود برقرار کند) براي اين که عزمش را در انتخاب محصول جذم کند). در عين حال اينگونه آرم‌ها عاملي براي ايجاد ارتباط بين افراد مختلف نيز هستند(به هنگام مجاب کردن افراد براي استفاده از اين محصول).

5. ايجاد وسيله اي براي انتقال پيام
نقش آرم در اين رويکرد، ايجاد سمبولي متفاوت ودر عين حال شناخته شده است. چنين آرمي مصرف‌کننده را قادر مي‌سازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بيان کند. شرکت بزرگ تجارت الماس De Beers با معرفي الماس به عنوان عامل ايجاد ارتباط بين افراد از الماس به عنوان عامل تحريک‌کننده‌ احساسات و همين‌طور وسيله‌ي ابراز احساسات مشتري استفاده کرد. در سپتامبر2003 اين شرکت از ابزار جديدي براي انتقال پيام‌ها استفاده‌ کرد، زني با حلقه ي ازدواج در دست راست و به معني استقلال و عدم نياز به جنس مخالف. (برخلاف حلقه در دست چپ که اغلب سمبول نياز و وابستگي است).

6. ايجاد يک جايگاه اجتماعي/ فرهنگي
در اين جا هدف، ايجاد يک جايگاه اجتماعي و فرهنگي به عنوان راهنماي مشتريان است. اين راهنما مشتري را از آن‌چه که در اطرافش مي گذرد، هنجارهاي اجتماعي و هر چيز خوشحال‌کننده، آگاه مي‌سازد. شرکت Apple با توليد کامپيوترهاي شخصي (نه تنها به عنوان ابزار کار بلکه به عنوان وسيله‌اي براي خود‌شنا‌سي وشکوفايي خلاقيت) گام بزرگي در اين امر برداشته است. در واقع اين آرم، با ايجاد انقلابي فرهنگي امكان شكوفايي خلاقيت را براي عامه‌ي مردم ايجاد کرد.

7. در نظر داشتن اهداف متعالي
شما با فعاليت خود‌ ، زمينه را براي دست‌يابي افراد به اهداف بزرگ، فراهم مي کنيد؛ اهدافي که چه بسا افراد نمي توانند به تنهايي به آنها دست پيدا کنند. فروشگاه Body "فروش" را وسيله‌اي براي کمک به حفاظت از محيط زيست و ياري کردن افراد مشتاق به اين کار، قرار داد.

8. زندگي در دنياي خيال
دل بستن به يک آرم و انتخاب آن از جانب مشتري شايد به اين دليل باشد که فرد از اين طريق مي‌تواند، مانند دنياي خيال رفتار کند، يا جوري عمل کند که در واقعيت، جرأت انجام آن را ندارد يا نمي خواهد هزينه‌ انجام آن را بپردازد.
ايجاد يک ژيمناستيک عاطفي
اغلب به جاي عمل به برخي خواسته‌هاي دروني، به دليل احترام به قوانين زندگي از آنها چشم‌پوشي مي‌کنيم. براي جلوگيري از فرسودگي، ورزش مي‌کنيم. همين‌طور به عنوان يك ورزش حسي، به تماشاي فيلم مي‌پردازيم که شايد چندان قانوني يا پذيرفته در قوانين زندگي ما نباشند. آرم هايي مانند Sicily از شرکت Dolce & Gabbana اجازه‌ي کسب چنين تجربه‌هايي را به ما مي‌دهند.

9. امکان خيال پردازي
درست مانند مورد آخر، اين رويکرد به طراحي آرم به مشتري کمک مي‌کند تا واقعيات بيرون را به موضوعات تخيلي تبديل کند.مشتريان، اغلب درباره ي قدرت‌طلبي، تسلط، بزرگي، موفقيت، عشق، قتل و مانند اين ها خيال پردازي مي‌کنند.آرم Timberland جوري طراحي شده بود تا مشتريان درباره ماجراجويي هاي شجاعانه در مقابل نيروي طبيعت به خيال پردازي بپردازند.

موارد ذکر شده در بالا، انواع مختلف"ارزش" افزوده به کالا هستند.در حقيقت، به کمک اين روش ها مي‌توان به ايجاد ارزش‌هاي مؤثر فکر کرد وآرم ها ابزارهايي براي دست‌يابي به اين هدف هستند.

نقـــش بنــرها و آرم در تبليغــات
بنــرهای پــر تحرک
يکی از پر استفاده ترين تبليغات اينترنتی ، بنرها هستند و استفاده از ابزارهای نوين و پيشرفته علاوه بر افزايش تاثير اين روش تبليغاتی ، انقلابی در اين نوع تبليغ ايجاد کرده است . برای افرادی که از ابزارهای سنتی تبليغ مانند تلويزيون ، رادين يا تبليغات چاپی استفاده می کنند. تبليغات بنری نقش به سزايي در افزايش قابليت های تصويری علامت های تجاری دارند و همين طور ميانگين تعداد کليک ها را افزايش می دهند.
در شرايط يکسان تبليغات (on line ) تاثير به سزايي در افزايش معروفيت نام تجاری شرکت ها ( تا 60 درصد ) دارند ، که هزينه اين نوع تبليغات بسيار کمتر از تبليغات معمول است .


افرادی که ابزارهای تبليغات سنتی را برای محصولات خود مناسب نمی دانند ، می توانند از تبليغات بنری برای گسترش نام شرکت خود بيشترين استفاده را کنند. منطق توسعه طراحی آرم با ارزش به نحو شگفت انگيزی مشابه منطق توسعه توليدات است و در هر دو مورد ، ابزار يا وسيله ای توليد می شود که به درد مشتری بخورد. برای رفع احتياجات ، داشتن نوع آن اهميت زيادی دارد.اصولاً تصميم مصرف کننده برای خوشحال بودن ، استراحت ، سرگرمی ، تقويت اعتماد به نفس ، خيال پردازی يا هر مورد روحی ديگر همان احتياجات او را شامل می شود . در حقيقت يک آرم بدون سناريوی متقاعد کننده برای افراد ، آرم نيست . اين علامت ممکن است به آرم شباهت داشته باشد . نام و نشانه و ويژگی های تصويری شناخته شده ای داشته باشد و حتی از روش های تبليغاتی نيز استفاده کند، اما مصرف کنندگان به اين محصول بی اعتنا هستند.
تمام روش های نوين و موفق در امر توليد محصولات و ارائه خدمات در مورد طراحی آرم نيز چاره ساز است ، شرط لازم و کافی برای موفقيت ، فراهم کردن چيزی برای مشتری است که به آن نياز دارد ولی نمی تواند خيلی سريع به آن دست پيدا کند. به اين دليل که تهيه آن برای مشتری کاری دشوار ، پيچيده ، پرزحمت ، خسته کننده و گسترده است .
نکته مهم در تبليغات اين است که احساسات را نمی توان به علامت های تجاری تزريق کرد. بلکه اگر به عنوان يک منبع سودمند در نظر گرفته شوند، احساسات را بر می انگيزند ، احساسات مثبت نتايج مستقيم اين انتظارات هستند. سمبل های مختلف ( نام و نشانه ، فونت ، نمادها و.... ) بر خلاف انتظار تاثير زيادی ندارند . آنها در حقيقت ، نشانه هايي هستند که ما را برای رسيدن به هدف اصلی هدايت می کنند.


چند نکته ی اساسی را می توان برای يک طراحی موفق گوشزد کرد که يکی از آنها ارتباط طراحی آرم با سوددهی مستقيم باشد يعنی اصل اوليه طراحی آرم با در نظر گرفتن ارتباط آرم با اسم و ساير نمادها با سود آشکار و محسوس است . آرم های موفق با رعايت اين اصل به موفقيت رسيده اند . نکته ی دوم طراحی متنی با تأثيرات روانی است . يک متن مؤثر بر احساسات مفهوم يا اصلی سازمان يافته است که مشتری را به يک سری عوامل نامربوط ولی تاثير گذار مرتبط می کند. سومين نکته سبک تجره است . شما با يک انتخاب درست ، در مشتری انتظارات و آرزوهايي ايجاد می کنيد . که توليدات به تنهايی نمی توانند از پس اين کار بر آيند. طراحی آرم هايی که خود معرف خود باشند يکی ديگر از روش های طراحی موفق است که از سمبل هايي استفاده می شود که برای همه شناخته شده باشند. اين روش مصرف کننده را وامی دارد به شناخت جديدی از خود برسد و در حقيقت هنگام استفاده از اين محصولات مکالمه ای درونی با خود برقرار کند.


مرحله بعدی ايجاد وسيله ای برای انتقال پيام است نقش آرم در اين رويکرد ، ايجاد سمبلی متفاوت و در عين حال شناخته شده است . چنين آرمی مصرف کننده را قادر می سازد نظرات جالب توجه و احساسات خاص در مورد آن بيان کند. نکته ی ديگر ايجاد يک جايگاه اجتماعی فرهنگی است .


در اين جا هدف ، ايجاد يک جايگاه اجتماعی و فرهنگی به عنوان راهنمای مشتريان است . اين راهنما مشتری را از آنچه که در اطرافش می گذرد ، هنجارهای اجتماعی و هر چيز خوشحال کننده آگاه می سازد. در نظر داشتن اهداف متعالی نيز می تواند نشان دهنده آرم موفق باشد يعنی شما با فعاليت خود ، زمينه را برای دست يابی به اهداف بزرگ فراهم می کنيد .


زندگی دردنيای خيال هم می تواند مؤثر باشد. دل بستن به يک آرم و انتخاب آن از جانب مشتری شايد به اين دليل است که فرد از طريق آگهی می تواند مانند دنيای خيال رفتار کند.
آرم ها و معاني آنها (Logos and their Meanings)
Ever wondered what company logos mean and whats the significance behind them? Wonder no more!
هميشه براتون عجيب بوده که آرمهاي شرکتها چه معني اي ميدن و چه مفهومي پشت اونا نهفته است؟
ديگه عجيب نخواهد بود!

You might think the arrow does nothing here. But it says that amazon.com has everything from a to z and it also represents the smile brought to the customer's face. Wow, that is quite deep.
ممکنه فکر کنيد اين فلش اينجا هيچ کاري نمي کنه. ولي اون داره ميگه آمازون همه چيز داره از a تا z و همچنين لبخندي که بر چهره مشتري مي نشينه رو نشون ميده. (و دو تا حرف a هم مثل دوتا چشماي مشتري مي مونه!) اوه! واقعاً عميقه.

Eighty-20 is a small consulting company which does sophisticated financial modeling, as well as some solid database work. All their work is highly quantitative and relies on some serious computational power, and the logo is meant to convey it.
People first guess that 20% of the squares are darkened, but that turns out to be false after counting them. The trick is to view the dark squares as 1's and the light squares as 0's. Then the top line reads 1010000 and the bottom line reads 0010100, which represent 80 and 20 in binary.
Kinda like the surreal green screen of The Matrix, they want us to read stuff in binary


Eighty-20 (هشتاد - بيست) يک شرکت مشاور کوچک هست که مدلسازي مالي در سطح بالا رو، به خوبي کار برخي پايگاههاي اطلاعاتي قوي انجام ميده. همه کار آنها خيلي وابسته به مقدار هست و بر پايه قدرت برخي الگوريتم هاي مهم تکيه داره، و آرم شرکت براي رساندن اين مفهوم در نظر گرفته شده.
ممکنه مردم اول فکر کنن 20% مربع ها سياه شدن، ولي بعد از شمردن معلوم ميشه که اشتباهه. رمزش تو اينه که خونه هاي سياه رو 1 و خونه هاي سفيد رو 0 در نظر بگيريم. اونوقت خط بالايي خونده ميشه 1010000 و خط پاييني خونده ميشه 0010100 که 80 و 20 رو در مبناي دو نشون ميدن.

Am not sure how many of you have noticed a hidden symbol in the Federal Express logo.
Yeah, I am talking about the 'arrow' that you can see between the E and the x in this logo. The arrow was introduced to underscore speed and precision, which are part of the positioning of the company.


مطمئن نيستم چند تا از شما متوجه علامت مخفي در آرم Federal Express شديد.
بله، دارم در مورد فلشي که مي تونيد بين حرف E و x توي اين آرم ببينيد صحبت مي کنم. (فضاي خالي بين دو حرف - فلش سفيد) اين فلش، تأکيد بر سرعت و دقت رو نشون ميده، که بخشي از تثبيت موقعيت شرکت هست.

This was a logo designed in-house for some internal event at IBM. I like that they are quite relaxed about the logo, unlike certain other companies who do not like the logo to be tampered with in any way even for internal promotions.
اين يک آرم براي رويدادهاي داخلي آي بي ام هست. خوشم مياد که اونا در مورد آرم واقعاً راحتن، برخلاف برخي از شرکتهاي ديگه که دوست ندارن آرم به هيچ وجه تحريف بشه حتي براي توسعه داخلي.

The SUN Microsystems logo is a wonderful example of symmetry and order. It was a brilliant observation that the letters u and n while arranged adjacent to each other look a lot like the letter S in a perpendicular direction. Spectacular.
آرم Sun Microsystems يک مثال خارق العاده از تقارن و سبک معماريه! اين يک نظر زيرکانه است که حروف u و n وقتي کنار هم گذاشته ميشن خيلي شبيه حرف S به صورت عمودي ميشن. (و بعد از اين حرف S مجازي دو حرف ديگه Sun يعني u و n رو در جهت درست مي بينيد از هر طرف که نگاه کنيد!) معرکه است!

The above are two magazines from the Readers Digest stable. Again, the attempt to communicate what it is about quite figuratively through the logo catches my attention.
اينها دو مجله از Readers Digest Stable هستن. باز هم، تلاش براي بيان اينکه درباره چي هستن بصورت تصويري در آرم، نظر من رو جلب کرد.

This was a logo created for a puzzle game called Cluenatic. This game involves unravelling four clues. The logo has the letters C, L, U and E arranged as a maze. and from a distance, the logo looks like a key.

اين آرم براي يک بازي معمايي به نام Cluenatic ساخته شده. اين بازي چهار گوي رو که بايد آزاد بشن، گير مياندازه. آرم، حروف C، L، U و E رو بصورت يک مارپيچ چيده و از دور هم شبيه يک کليد هست.

This logo is too good. For the name Eight, they have used a font in which each letter is a minor adaptation of the number 8.
اين آرم خيلي خوبه! براي کلمه Eight، اونا فونتي رو استفاده کردن که توش هر حرف انطباق کوچکي از عدد 8 هست.
ساخت لوگو
لوگو در لغت به معناي نماد يك شركت يا كارخانه يا مجله و روزنامه مي باشد. به عنوان مثال لوگوي شركت ايران خودرو به شكل يك اسب است و يا لوگوي روزنامه همشهري كلمه "همشهري" به صورت مقطع مي باشد. اما در زمينه وبلاگ ها لوگو به تصوير كوچكي (در حد 85 در 35 پيكسل) گفته مي شود كه در واقع نماد آن وبلاگ است. اكثر وبلاگ ها لوگو دارند. اما لوگوها غير از آن كه نماد يك وبلاگ هستند چه استفاده ديگري دارند؟
شما مي توانيد با قراردادن كد لوگوي وبلاگتان در زير لوگو ، از ديگران بخواهيد كه آن را در وبلاگ خود قرار دهند. لوگوي شما به وبلاگ شما لينك شده بنابراين اگر فردي لوگوي شما را در وبلاگش قرار دهد ، بينندگان وبلاگ آن فرد با كليك بر روي لوگوي شما ، به وبلاگ شما خواهند آمد و اين باعث افزايش بازديدكنندگان وبلاگ شما مي شود.
معمولا قرار دادن لينك و لوگو در وبلاگ ها به صورت دوطرفه است يعني فردي لينك يا لوگوي وبلاگ ديگري را در وبلاگ خود قرار مي دهد و شما نيز لينك يا لوگوي او را در وبلاگ خود قرار مي دهيد.
چگونه لوگو بسازيم؟
شما اگر كار با برنامه Photoshop را بلد باشيد مي توانيد به راحتي يك لوگو بسازيد. در اينجا به شما آموزش مي دهيم كه چگونه با برنامه Photoshop يك لوگو بسازيد.
كار عملي : ساخت يك لوگو با برنامه Photoshop

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید