بخشی از مقاله
آيا بين فنگ شويي و آئين زرتشت ارتباطي وجود دارد؟
منابع و مآخذ:
1- نام كتاب: دين بهي و فلسفه زرتشت، مؤلف: مهرداد مهرين، ناشر: انتشارات فروهر. تاريخ چاپ 1362، نوبت چاپ اول
2- نام كتاب: ديدي نو از ديني كهن فلسفه زرتشت، مؤلف: دكتر فرهنگ مهر، ناشر: انتشارات: ديبا، تاريخ چاپ 1374
3- نام كتاب: طراحي نظم به شيوه فنگشويي، مؤلف: كارن كينگستون، ترجمة گيتي خوشدل، نشر پيكان- تهران: 1379
4- نام كتاب: فنگ شويي براي امروز، مؤلف: كوان لائو، ترجمه: محمد قرچه داغي، تهران: پيكان، 1381- ص 134
5- نام كتاب: فرهنگ و زندگي و سكونت بر اساس حكمت سنتي چيني، مؤلف: درك والترز؛ ترجمه جواد سيد اشرف- تهران: آويژه، 1376- ص 277
6- http. www. Zartosht 83 Persian blog. Com
7- http. www. Farvahar. Blogsky. Com
8- http. www. Persian language .org. com
9- http. www. gatha. Org. com
پيشدرآمد
ما در جهاني به سر ميبريم كه امور آن بسيار پيچيده، تودرتو و تا حدودي حيرتآور است. مردم با اعتقادات ديني گوناگون در آن زيست ميكنند. تنوع اديان (religiousdiversity) به قدري زياد است كه حتي يك گزارهي آن ها در يك قالب نميگنجد. اين كثرت ها نه تنها در حوزهي دين و اعتقاد ديني بلكه در حوزههاي فرهنگ، زبان، انديشه، عالم، فلسفه، هنر، تمدن و دهها مقولهي ديگر نيز سرايت كرده است.
امروزه انسانها، متدينان، دانشجويان و جهان گردان در اثر ارتباطات بينالمللي، در حال دادوستد علمي، فرهنگي، تجاري، صنعتي و… مي باشند. دهكدهي جهاني به اين ارتباطات شدت داده شده است و همين امر، سبب توجه انديشمندان به فرهنگها، اديان، علوم و فلسفههاي مختلف شده و منشاء كشف اختلافهاي فرهنگي و تبيين آن گرديده است.
درحال حاضر، ما با انواع اديان آسماني و زميني از جمله يهود، مسيح، اسلام، زرتشت، هندوييسم، و بوديسم و مذاهب شيعي، سني و فرقههاي مورمونيسم وحدت گرايي، پروتستانيسم، كاتوليك، آييننو كنفوسيوسي و… روبه رو هستيم و ناچاريم دربارهي اين كثرتها، ديدگاه و تفسيري داشتهباشيم و در زمينهي حقانيت، هدايت يا بطلان و ضلالت آنها داوري كنيم.
هدف:
با وجود تنوع و تكثر اديان و مذاهب، نميتوان از ترابط و تشابه اديان غافل ماند؛ گرچه شايد نتوان در ميان تمام اديان و مذاهب، يك عقيده يا عمل مشترك يافت ولي پارهاي از عقايد و مناسك و مراسم در برخي از اديان و مذاهب بيشباهت با هم نيستند. در اين مقاله به مقايسه فلسفه فنگشويي و مذهب زرتشت ميپردازيم و در صورت وجود تفاوتها و شباهتهاي موجود را بررسي ميكنيم.
كليد واژهها:
1- فنگشويي: باد و آب
2- جئومانسي: پيشگيري
3- تاي جي: نهايت مطلق
فنگشويي را ميتوان هنر طراحي نظم موزون ناميد، و ريشههاي آن را بايد در جهانبيني تائويسم و باورهاي آن جستجو كرد. تائوئيسم در آغاز به عنوان يك فلسفه يا جهانبيني، بر وفاق موزون بين انسان و محيط او براي دستيابي به آرامش و توازن تكيه داشت، اما در طي قرون تحت تاثير عوامل مختلف تبديل به مذهب غالب در چين شد.
در گمان چيني هاي باستان، موقعيت و جهت پديدهها در فضا حائز اهميت والايي است. نحوه قرارگيري محل سكونت و كار، اشياء و ساير مايملك انسان كه او را از هر سو احاطه كرده اند، قادر به تأثير گذاشتن بر رفتار و روان اوست. درفرهنگ بومي و اسطوره هاي چيني، اين تأثيرات شكل رفتار و شخصيت بيروني انسان را در جهت مثبت يا منفي، دوستانه يا غيردوستانه و بالاخره موزون يا موزون تعيين ميكنند.
هنر بومي چين موسوم به فنگشويي، يا طراحي استقرار اشياء براي خلق زندگي متوازن و موفقيتآميز است. اين حكمت باستاني ابزار لازم جهت نيل به آرامش و رشد انسان را از طريق تعيين چگونگي ارتباط وي با اشياء و محيط پيرامون فراهم ميسازد؛
استقرار اشياء به گونهاي كه مردم (انسان)، محيط زيست (خاك) و روان (آسمان) با تشكيل وحدتي موزون، زمينه هاي پيشرفت انسان را ايجاد كنند. در سنتهاي جوامع غربي نيز نظريات مشابهي وجود دارد كه جئومانسي يا پيشگويي از طريق تفسير اشكال و خطوط محيط اطراف ناميده ميشود.
معناي لغت چيني فنگ باد و معناي شويي آب ميباشد. عبارت «باد و آب» نماد «صعود باد به قله كوه» و «اوج گيري آب درموج» است كه در صورت همنوايي، رفتار و كردار انسان را به سوي تعالي پيش ميبرند. ريشههاي فنگشويي را بايد در ستارهشناسي كهن، علم جغرافيايي قديم، حكمت محلي چين، جهان بيني و فلسفه تائوئيستي، و طالع بيني چيني مندرج در ئيجينگ (يكي از متون كلاسيك چيني كه ئي چينگ يا كتاب دگرگونيها نيز ناميده ميشود) جستجو كرد.
حكمت سنتي فنگشويي (در تمامي مكاتب مختلف آن) عموماً از طريق ارتباط استاد با شاگرد و يا پدر با پسر از نسلي به نسل ديگر انتقال يافته است.
قطبنماي سنتي چيني علاوه بر جهت يابي، در واقع دايره المعارف متحركي است كه با طراحي ويژة خود تمام اطلاعات مورد نياز پيروان مكاتب مختلف فنگشويي را ارائه ميكند.
قطب نماي فنگ شويي
در مركز اين دايره يك قطبنماي فلزي معمولي با عقربهاي مغناطيسي نصب شده است كه نيمي از آن قرمز (نشان دهنده شمال) است. دور قطب نماي فلزي دايرههاي هم مركزي به رنگهاي قرمز و سياه قرار دارند كه حاوي اطلاعات فنگ شويي هستند.
تاريخ مختصر فنگ شويي:
توسعه تاريخي فنگشويي و توسعه ستارهشناسي طالعبيني چيني به هم پيوستهاند. شروع فنگشويي به عصر اساطير باز ميگردد، هر چند هيچ سند تاريخي قابل اتكايي درباره زمان دقيق آن و ابداعكنندهاش در دست نيست. ارتباط فنگ شويي با قطبنما باعث شده كه آغاز آن را با اختراع قطبنما همزمان بدانند، كه به امپراطور زرد نسبت داده ميشود.
فهرست هفت مكتب اصلي فنگشويي كه در زمان سلسلههاي تانگ و سونگ به وجود آمدند و تا امروز نيز اعتبار خود را در نزد پيروان فنگشويي حفظ كردهاند، ذكر ميشود:
1. روش مركب نه ستاره، هشت ورودي و باگوا
2. ورودي حيرتانگيز و جاي فراري
3. پنج عنصر كهن
4. كوههاي دوگانه، سه توازن، و پنج عنصر
5. باگوا و پنج عنصر
6. خلاء عميق و پنج عنصر
7. پنج عنصر هونگفن
نظريه فنگشويي كيهان شناسانه است و بر اساس نظريات انتزاعي تائوئيسم درباره رابطه كيهان و انسان شكل گرفته است. هدف آن ايجاد وحدت ميان آسمان، زمين، انسان و ماده از طريق نيرويي به نام تايجي (نهايت مطلق) است.
نمودار كيهان شناسي فنگ شويي
جنبههاي اصلي كيهان شناسي فنگ شويي در عبارات زير نهفته است:
آسمان مفهومي است كه در برگيرنده خدايان، ارواح، ستارگان (با دو معناي نجومي و اسطورهاي)، زمان (گردش فصول و تأثيرات آن) و تمامي مسائلي است كه مربوط به نيروهاي مرئي و نامرئي كيهان ميگردد.
به اعتقاد چينيهاي باستان، تايجي منشاء و مبداء كائنات بوده، حاوي دو نيروي متضاد يين و يانگ است.
كي فاقد شكل، حجم و بعد است اما از طريق آن تمام آنچه در كائنات وجود دارد، اعم از مرئي و نامرئي، موجوديت مييابد.
چينيها تصور ميكردند كه مردم بايد با تقويت كي و حفاظت از آن، رشد مداوم و جاري بودن آن را تضمين مي كنند.
عوامل طبيعي
آب: آب در فنگشويي ابزاري مفيد شناخته ميشود. به عبارت ديگر هر جا آب وجود دارد، حيات و رونق نيز موجود است.
در فنگشويي معاصر، آب نماد ثروت است داراي نيروي جادويي براي نابودي عوامل مزاحم در محيطهاي داخلي و خارجي ميباشد.
علم عداد: معاني نمادين اعداد، كه در فنگشويي از اهميت ويژهاي برخوردار است.
2 9 4
7 5 3
6 1 8
مربع لوئوشو از نه مربع كوچك تر تشكيل شده كه به نه كاخ معروف هستند و در هر يك از آنها عددي درج شده است. اين اعداد از هر جهتي كه خوانده شوند (راست، چپ، بالا، پايين و يا قطري) در مجموع عدد پانزده را ميسازند. عدد پانزده تركيبي از پنج و ده است. پنج نماد افتخار و ده معرف وحدت و كمال است.
كاربرد علم اعداد در فنگشويي انعطافپذير است و در برخورد با آن بايد خلاقيت و تخيل را به كمك طلبيد. اعداد تقربياً در تمام موارد مرتبط به نظم مبلمان، اشياء و خصوصيات درون يك فضا قابل استفادهاند.
مشخصات معماري
در فنگشويي بايد از استقرار ورودي اصلي خانه و پنجرههاي آن در محدوده وروديهاي وسيع ساختمانهاي بزرگ يا ورودي گورستان شديداً اجتناب كرد.
گوشههاي داخلي و تقاطع ديوراها:
تقاطعات تند ديوارها و زواياي تيز ْ90 : در فنگشويي مقبول نيستند و گوشههاي گرد، اشكالي با خطوط منحني و لبه هاي نرم به آنها ترجيح داده ميشوند. نورپردازي شايد بهترين روش براي تلطيف گوشهها و لبههاي تيز داخلي باشد.
آشپزخانه و سرويس
محل آشپزخانه و سرويس بهداشتي به دليل تاثير مستقيم به روي سلامتي ساكنان خانه داراي اهميت ويژه است در فنگشويي به قرارگيري آشپزخانه در مركز نام «قلب سوزان» اطلاق ميشود و بايد كلي اجتناب كرد. و اين كه بايد همواره داراي هواي تازه باشد.
سرويسهاي بهداشتي اگر چه از فضاهاي مرتبط با آب هستند و آب در فنگشويي عنصري دوستانه تلقي ميشود به دليل ارتباط آنها با فضولات، كثيفي بايد به طور صحيحي مكان يابي شوند. فنگشويي به اين باورند كه استقرار سرويسهاي بهداشتي در قسمتهاي بد موجب دفع نحوست ميشود .
نتيجه:
بنابراين آيين فنگشويي معرف ذهن بشر و روح او است كه براي رسيدن به تعادل و توازن بايد با آسمان، زمين و ماده به وحدت برسد. دستيابي به اين تعادل و توازن نيازمند برقراري اتحادي مثبت با تمام نيروهاي طبيعت و فراهم ساختن شرايط براي به جريان افتادن موزون آنها در جهت غناي زندگي است.
فلسفه دين زرتشت:
پيش درآمد
خدايا چنان ساز كاين داستان شود گرم از آتش باستان
كه ياد آورد اين نام ز ايران زمين ز آيين نيك و ده راستين
زرتشت پيامبر بزرگ اريائي، يكي از جمله نوادر انديشمندان جهان است. درباره دوران زندگي وي آگاهي درستي در دست نيست، اما قدر مسلم آن است كه دانشمندان بر اساس و پايه پژوهشها و بررسيهاي انجام شده زمان زندگي وي را از 1500 تا 3000 سال پيش از ميلاد ميدانند.
آموزشها و فلسفه و جهانبيني زرتشت از همان دورههاي كهن مورد توجه حكما و فلاسفه بزرگ جهان بوده است. انديشمندان جهان باستان چون فيثاغورس، ارسطو، افلاطون و… با افتخار و غرور از زرتشت و فلسفه وي ياد كردهاند. در حكمت اشراق اهميت و اعتبار و ديدگاههاي وي زمينه ساز بسياري از تحولات در فلسفه و حكمت شد. فلسفه عميق زرتشت، از افلاطون تا هگل را از جنبههاي متفاوت و سرشار خود برخوردار كرده است و نيچه مرد برتر را در وجود اين بزرگ مرد تاريخ يافته و معرفي نموده است.
زرتشت نخستين پيغمبري بود كه در آن دوران كهن خداي واقعي را شناخت و يكتاپرستي را مطرح كرد. در فلسفه بران بود كه دو گوهر همزاد در آغاز در عالم تصور پيدايي يافتند كه يكي نيكي و آن ديگري بديست.
سرودههاي زرتشت كه در ميان تمام آثار ديني جهان مشخص و متمايز ميباشد. موسوم است به گاثهها، گاثسرودي است كه با سداي خوش و آهنگين خوانده ميشود و 17 قطعه ميباشد.
يكي از بزرگترين مسائلي كه فلاسفه و انبياء با آن روبرو بودهاند توجيه علت وجود زشتي و بدي در جهاني كه پر از نيكي، زيبايي و هوشي نيز ميباشد بوده است.
از دو گوهر همزاد را كه يكي بنام سپنتا مينو (روح افزايشي) و ديگري بنام انگرهمينو (روح كاهشي) خوانده ميشود ميتوان بصورت ذيل درآورد:
سپنتامينو= سپنته+ مينو
مقدس و روشن خوي = خوي نيك
نيك منش
انگره مينو و با انگرمن (اهريمن) = انگره + مينو
= خوي بد
بد خوي
زرتشت كه در طول عمر با بديها به مبارزه پرداخت، و با تيره درونان جنگ كرد ثابت نمود كه او يك زاهد گوشهنشين نيست بلكه يك مبارز دلير است.
هدف زندگي آدمي بطور قطع تعيين شده است و آن طي راه درستي جهت وصول به خدا و نيكي است. اين عمل را ميتوان به سه طريق بانجام رساند.
1- از طريق دانش
2- از طريق محبت
3- از طريق عمل
درباره اين سه طريق اشاراتي در اوستا شده است ولي راهي كه روي آن تاكيد گرديده راه عمل است.
پيام زرتشتي «عمل» است. عمل صحيح و درست كه از طريق آن بتوان انگره مينو را كاملاً مغلوب و دربند كرد.
آتش: نماد راستي و زندگي
از آن بدير مغانم عزيز ميدارند كه آتشي كه نميرد هميشه دردل ماست
آتش زيباترين و مهمترين نمودي است ك ما ميشناسيم. بعلاوه پاكترين شئي هم هست و در عين حال كه كثيفترين اشياء را در خود حل و نابود مي كند و خود هرگز ناپاك نميشود.
هدف زرتشت از فراخواندن مردم به نيايش آتش آن است كه از اهميتي كه اين عنصر زيبا و مفيد در زندگيشان دارد متبه بشوند و بآتش بصورت يك فرشته آبادكننده جهان احترام بگذارند و از آن در ويران كردن جهان سوء استفاده ننمايند.
انديشه نيك
قوانين اخلاقي كه زرتشت تعليم داده يكي از عاليترين و سادهترين مقررات اخلاقي جهان است. منظور اخلاق ساده زرتشت، شعار انديشه نيك، كردار نيك و گفتار نيك باشد كه در واقع جوهر اخلاق است و با پيروي از آن ميتوان بكمالات انساني رسيد.
اين سه اصل آن چنان پايه و اساس محكمي دارد «كاخي كه زرتشت بر روي سه ستون بلند و زيباي انديشه نيك، گفتار نيك و كردار نيك استوار داشته هيچگاه ويران نخواهد شد.»
آري، پاكي انديشه سنك بناي كاخ با شكوه اخلاق است. بقول نگركار «زرتشت روح حقيقي دين خود را در شعار معنوي معروف خود يعني انديشه نيك، گفتار نيك و كردار نيك گنجانيده است.
گاتها
مهمترين و اصليترين قسمت اوستا، گاتهاست كه هم قديميترين كتاب ادبي و فلسفي ايران بشمار ميرود و هم كهنترين كتاب مقدس ديني جهان محسوب مي شود يك قسمت از گاتها سروده خود زرتشت است قسمتهائي را هم شاگردانش سرودهاند.
اوستا
اوستا مهين نامه مينوي ايران به شكلهاي گوناگون بيان گرديده است از قبيل اوستا- ابستا- استا- وستا، ايستا- اويستا- اوستاك.