بخشی از مقاله
افراد موفق در دنیای مدرن و سیستمهای آموزشی
مقدمه
تغییرات و تحولات سریع در عوامل زیست محیطی و همچنین رشد برقآسای فنآوریهای نوین، در کلیه شئونات زندگی آحاد بشر اثرگذاربوده است. این تحولات باعث گردیده که افرادی که به واسطه قابلیتها و مهارتهایشان در سالهای قبل انسانهای موفقی بودهاند، با همان مهارتها و استعدادها لزوماً در جهان پیشرو افراد موفقی نباشند. جوامع دنیای نوین برای رشد و تعالی خود نیازمند افرادی با مهارتهای متفاوتی هستند.
این مقاله سعی دارد بر اساس معیارهای تعریف شده یونسکو پارامترهای انسانهای موفق در جوامع نوین را تصویر سازد. همچنین نگاهی به سیستمهای آموزشی و محتوای آنها -به ویژه مباحث ریاضی و مسابقات ریاضی- در دنیا میاندازد.
دنیای در حال تغییر
نگاهی مختصر به آمار تغییرات شاخصهای اصلی و شرایط کنونی زندگی بشردر جوامع مختلف نظیر جمعیت، منابع طبیعی، محیط زیست، فناوریهای نوین و شرایط جهانی شدن کشورها، آن هم با سرعت و شتاب روزافزون گویای مطالب بسیاری است.
جمعیت – منابع طبیعی – محیط زیست
جمعیت و رشد آن در هر جامعه از بزرگترین و مهمترین شاخصها برای پیشبینی وضعیت زندگی است. شکل زیر نمودار رشد جمعیت در دنیا را از 1600 سال قبل از میلاد مسیح نشان میدهد:
http://www.cs.wvu.edu/~jalali/semidown/4th_wave%20oct%2023_02_part1.ppt
جمعیت جهان تا سال 2007 حدود 6/6 میلیارد نفر است که بیش از نیمی از آنها را افراد کمتر از 25 سال تشکیل میدهد و به این جمعیت تا سال 2050 هر 12 سال، 1 میلیارد نفر اضافه میشود. 852 میلیون نفر از گرسنگی مزمن و حدود 2 میلیارد نفر از سوء تغذیه رنج میبرند که رشد این ارقام نیز تقریبا متناسب با رشد کل جمعیت است.
http://www.commondreams.org/headlines06/1020-01.htm
این در حالی است که منابع طبیعی در دنیا با رشد منفی زیادی در حال کاهش است؛ به طوری که ظرف 300 سال آینده منابع طبیعی در دنیا به اتمام میرسد و جمعیت جهان به حدود 30 میلیارد نفر خواهد رسید:
http://www.cs.wvu.edu/~jalali/semidown/4th_wave%20oct%2023_02_part1.ppt
فقط ظرف 50 سال گذشته، 50 درصد از زمینهای قابل کشت از بین رفته است. در نمودار زیر تاراج اکوسیستم محیط زیست و برنامهریزی برای این چپاول تا سال 2050 توسط بشر را مشاهده کنید:
http://news.bbc.co.uk/2/hi/science/nature/4391835.stm
اوضاع موجود و آینده، باعث نگرانی بسیاری از برنامهریزان و دولتمردان در کلیه کشورها گردیده است. نیازهای اساسی هر جامعه مانند تغذیه و اشتغال برای این جمعیت رو به رشد از یک طرف و محدود شدن منابع طبیعی و کشاورزی از طرف دیگر، موضوعات اصلی و نهادی این نگرانیها را تشکیل میدهد.
فنآوری اطلاعات و ارتباطات
این فنآوری عامل مهم دیگری است که در این تغییرات عمده، نقش عظیمی را ایفاء نموده است. این ابزار قدرتمند در علوم مختلف، فعالیتهای شغلی و حتی زندگی عادی مردم دنیا، بشر را به سمت یک دنیای مجازی سوق داده است.
افراد بدون حضوردر محل کارشان میتواند اکثر فعالیتهای شغلی خود را انجام دهند.
تولیدکنندگان و سرویسدهندگان -چه خصوصی و چه دولتی- میتوانند بدون حضور مشتریانشان، کلیه مراحل فرآیند پذیرش درخواست، طی کردن مراتب مربوطه، اخذ تأییدیهها... و نهایتا انجام خدمات مورد نظر را انجام دهند. نیروهای امنیتی و نظارتی بسیار دقیق، موثر و بسیار گستردهتر میتوانند فعالیتهایشان را انجام دهند. فرد و جامعه بدون ملاقات حضوری یکدیگر میتوانند با هم در تعامل باشند. هر کس فعالیتهای عادی و روزمره خود را میتواند از داخل منزل به صورت الکترونیکی انجام دهد: تماس با خانواده و دوستان، خرید و فروش، خدمات بانکی، آموزش، روادید شهری و شهروندی، ثبتی، املاک و مستغلات، بیمه، خدمات درمانی وحتی تماس با پزشک.
نمودار زیر گویای این مطلب است که در آینده نزدیک فعالیتهای جسمی بشر تا چه حد کاهش خواهد یافت:
http://www.cs.wvu.edu/~jalali/semidown/4th_wave%20oct%2023_02_part1.ppt
از طرف دیگر به دلیل دسترسی بسیار سریع و موثر به آخرین دستاوردهای علمی و دانش بشری و ایجاد ارتباط قدرتمند بین افراد و متخصصان در اقصا نقاط جهان از طریق این فناوری، تاثیر چشمگیری در رشد دانش بشر داشته است. طبق آمار یونسکو در سال 2006 (کتاب «فن آوريهاي اطلاعات و ارتباطات در آموزش معلمان» ترجمه مجيد شمس)، دانش بشر، هر 2 تا 3 سال دو برابر میشود و این رشد با شتاب زیادی در حال افزایش است:
جهانی شدن
دلیل دیگر تغییرات عمده در جوامع، پدیدهء جهانی شدن است. ایجاد تشکلها و اتحادیهها و تعریف استانداردهای بینالمللی جهت استفاده بهینه ازمنابع طبیعی، حفظ محیط زیست، تعریف موازین اخلاقی و جرم و احکام کیفری و قوانین بین المللی، رعایت حقوق بشر، ثبات صلح بین المللی، تعریف استانداردهای تولید و عرضه محصولات و ارایه خدمات در جهان... از یک طرف و گسترش دامنه خریداران و سرویس گیرندگان محصولات مختلف و از میان برداشتهشدن مرزهای جغرافیایی در این عرصه به واسطه وجود فناوری ارتباطات،
کشورها را موظف به رعایت موازین تعریف شده جهانی برای ارتباط هر چه بهتر و موثرتر و گسترش سهم بیشتر بازار برای محصولات خود در سایر کشورها میسازد که باعث تغییرات عمده در شرایط اجرايي و حتي قانونی کشورها میشود.
موفقیت انسانها
دنیایی که تصویر شد جهانی سراسر تغییرات عمده و سریع است. به وضوح فاکتورها و پارامترهای موفقیت برای انسانها نیز مطابق با این شرایط محیطی، ثابت نمیماند. آقای فرد دیوید به نقل از پروفسور هندرسون در کتاب «مدیریت استراتژیک» خود میگوید:
((سرعت سرسامآور تغییرات در جهان باعث شده است دنیایی بسیار پیچیده شکل یابد که روشهای متداول و سنتی در اداره سازمانها (و به تبع آن جوامع) نمیتواند آنها را رشد دهد و حتی بقاء آنها را تضمین کند. آنها برای موفقیت در فعالیتهایشان احتیاج به افرادی پویا، خلاق، تحلیلگر و مجهز به فناوری اطلاعات و نحوه استفاده از آن دارند.))
جامعه موفق - انسان موفق
از دیدگاه جهانی کشورهایی موفق هستند و در آنها «توسعه» مفهوم دارد که شاخصهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، رفاه عمومی و کیفیت زندگی رشد یافته باشد.
آحاد یک جامعه رو به رشد باید انسانهای از لحاظ اجتماعی و فردی سالم و از لحاط کاری باعث رشد و موفقیت روزافزون محیط کار خود شوند. کسی که بتواند باعث رشد، تعالی، توسعه و سربلندی محیط اطرافش شود انسانی موفق است.
فاکتورهای موفقیت IQ) وEQ)
IQ یا ضریب هوشی، عددی است که میزان اندازهگیری قدرت ادراک و استدلال منطقی از روی دانش قبلی و توان فراگیری افراد را مشخص میکند.
EQ یا ضریب هوش احساسی، میزان توانایی ترکیب احساسات در استفاده از معلومات را اندازهگیری میکند. هوش احساسی خصوصیاتی از قبیل درک شهودی، خلاقیت، تغییرپذیری و انعطاف، روابط عمومی، شخصیت و اعتبار... است.
به عنوان مثال استفاده از معلومات با ابزار شهود و ادراک حسی و رابطه قوی و موثر برای متعاقد کردن یک نفر برای انجام کاری را EQ و استفاده از معلومات با استفاده از قدرت استدلال برای متعاقد کردن فرد را IQ نامند.
درصد بسیار ناچیزی از IQ وابسته به تغذیه مناسب مادر در دوران بارداری و تغذیه کودک قبل از 6 سالگی (به ویژه قبل از 2 سالگی) است و تقریبا میتوان گفت IQ تماما ذاتی است.
اما در مورد EQ دقیقا وارونه است یعنی درصد بسیار ناچیزی از آن ذاتی و مابقی اکتسابی است و با آموزش مناسب، EQ رشد میکند.
جالب است بدانید 20 درصد از فاکتورهای موفقیت افراد وابسته به IQ و 80 درصد آنها وابسته به EQ است. پس 80 درصد عامل موفقیت افراد یک جامعه اکتسابی است و با آموزشهای صحیح محقق میشود.
http://en.wikipedia.org/wiki/Emotional_intelligence
ایران جزء مناطقی از جهان است که بچههایی با IQ بالا دارد. یعنی پروردگار توانا در این مورد نیز -مانند بسیاری دیگر از نعمتها- به ما بیش از دیگران بخشیده است. اما در خصوص EQ که در رابطه مستقیم با آموزش است چطور؟
فاکتورهای موفقیت در دنیای نوین – یونسکو
در یکی از سخنرانیهای کنفرانس 17-امین مطالعه کمیسیون بینالمللی آموزش ریاضی (ICMI) که دسامبر 2006 در هانوی پایتخت ویتنام برگزار گردید، نماینده یونسکو سندی از خصوصیات افراد موفق در جهان پیش رو با توجه به تغییرات اساسی در دنیا ارایه نمود. این سند مبنای تغییرات عمده در سیستمهای آموزشی کشورهای پیشرفته شده است. خلاصهای از این خصوصیات به شرح زیر است:
• مثبت فکر کردن: تفکر بشر دوستانه و ارتباط خیرخواهانه و سالم با افراد و تفکر دوستانه نسبت به محیط زیست و منابع طبیعی، خصوصیات اصلی افراد موفق است تا بتوانند اعتماد محیط خود را به خود جلب نموده و در فعالیتهایشان با دیگران از شخصیت و اعتبار مناسبی برخوردار باشند.
• روحیه مسوولیتپذیری و تلاشگری: سختکوشی و تلاشگری، وقتشناسی، صحیح و دقیق و کامل و دلسوزانه و با وجدان کار کردن این خصوصیت را تشکیل میدهد. داشتن یا نداشتن این خصوصیت مهم، ریشه در آموزشها و فرهنگ آن جامعه دارد و علل مختلفی میتواند روی آن تاثیرگذار باشد. مثلا کشورهای آسياي شرقي که از منابع طبیعی محروم هستند افراد کمادعا و قانعی دارند و روحیه تلاشگری و به تبع آن، حس مسوولیتپذیری در آنها بیشتر است. در ژاپن به فردی که از همه مرخصیهایش استفاده کند پاداش تعلق میگیرد.
• ارتباط نیکو با دیگران و مهارتهای کار تیمی: در دنیای نوین اکثر فعالیتهای سازمانها و مجموعهها، حتی پژوهشهای علمی-تحقیقاتی به صورت تیمی انجام میپذیرد. مهارتهای ارتباط با دیگران مانند احترام به دیگران و عقاید آنها -حتی به عقیده مخالف-، خوب و کامل گوش دادن، قدرت ارایه و استدلال در جمع، منصف بودن در مباحث... از جمله مهارتهای ضروری است که نیاز افراد موفق در کار تیمی را تشکیل میدهد.
• روحیه مطالعه: در دنیای نوین با توجه به حجم دانش بشر و همچنین رشد روزافزون آن، کسی که عالم به اطلاعات زیادی داشته باشد ولی مهارت و توان افزایش آن را -آنهم با سرعت خوب نداشته باشد- انسان با ارزشی محسوب نمیشود زیرا که خیلی زود دانش او از اعتبار خارج میشود. در دنیای نوین افرادی که بتوانند خیلی سریع مطلب مورد نظر خود را پیدا کنند و آن را سریعا فراگیرند انسانهای موفقتری هستند. بنابرین ترویج وایجاد روحیه مطالعه دایمی و شیوههای سریع و موثر خواندن و موثر گوشدادن از ارکان سیستمهای آموزشی نوین تعریف میشود.
• تفکر پویا و تحلیلگر: افزایش مطالعه و مهارتهای فراگیری به تنهایی ارزشمند نیست و به نتیجه مطلوب نمیرسد. فردی که به اطلاعاتی که فرا میگیرد بسنده کند به منزله ماشینی است که از امکانات خود استفاده و خوب کار میکند ولی نمیتواند خود و محیطش را رشد دهد. فراگیری و کسب اطلاعات نیاز بايد با بستري پژوهشی و ذهنی پویا
و تحلیلگر همراه باشد تا بتواند با همگردانی این اطلاعات، بررسی و وارسی آنها، خلاصهسازی و کلاننمایی، بحث و استدلال و استنتاج، موضوعات فراگرفته شده مبدل به دانش تحلیل شده گردد. افرادي كه اذهان تحليلگر و پويا دارند عموما در برابر مشكلات و معضلات محيط خود بي تفاوت نيستند. آنها همواره مسايل را با نگاههاي متفاوت نسبت افراد عادي جامعه ميكنند و از ابعاد مختلف آنها را مي نگرند
و ذهن خود را درگير آنها ميكنند. ((مديريت مشاركتي)) يكي از موثرترين روشهاي مديريتي در دنياست كه ابداع كنندگان و اجرا كنندگان موفق آن ژاپني ها بوده اند. در اين روش، از مديران ارشد گرفته تا كارمندان و كارگران جزء و حتي مشتريان و افراد بدنه خارجي آن مجموعه، هر كسي ميتواند براي بهبود مجموعه پيشنهاد دهد و پيشنهاد وي در يك كميته بررسي شده و در صورت تاييد متناسب با تاثير آن در بهبود برايش جايزه تعيين ميشود. افراد پيشنهاد ده افرادي با ذهن و تفكر پويا و تحليلگر هستند كه ميتوانند ناهنجاريهاي محيط خود را تشخيص داده و آنرا رشد دهند.
• خلاقیت: خلاقیت و نوآوری باعث میشود همراه با فراگیری و تحلیل اوضاع، ذهن خردمند بتواند با ارایه ایدههای جدید، راهکارهای مناسب و زیبا و موثر را ارایه دهد. این ایدهها در یک مجموعه میتواند باعث تصمیماتی شود که منجر به تغییرات و دگرگونیهای بزرگ در جهت رشد و تعالی آن مجموعه گردد. جوامع نوین احتیاج به افرادي با ذهن پويا و خلاق دارد تا بتوانند پیچیدگیها ومعضلات مجموعههای خود را تحليل نموده و با تفکر خلاق، ایدههایي سازنده ارايه کنند. عموما افرادی که در جامعه باعث کارآفرینی میشوند
افراد خلاقی هستند. آنها توانستهاند از شرایطی که در جامعه وجود دارد کار و شغل جدید بیافرینند و با معضل بیکاری که یکی از دغدغههای برنامه ريزان کلیه کشورهاست مبارزه کنند. مثلا در آلمان فردی توانست موزهای از کارهای دستی که مواد اولیه آن با لاستیکهای فرسوده ساخته میشد ترتیب دهد و درآمد بزرگی را عاید خود، همکارانش و دولت خود کند. در فرانسه فردی خلاق، ایدهای برای افرادی که در خیابان از توریستها گدایی میکردند
و تعداد آنها نیز کم نبود و مهار آنها بسیار مشکل و پر هزینه بود ارایه داد؛ به این ترتیب که آموزشهایی برای سرگرمکردن توریستها با ابزاری مانند رقص عروسکها ایجاد کرد و با این ایده هم درآمد این افراد را افزایش داد، هم توریستها را از آزار گدایان نجات داد و هم به جای هزینه برای دولت، درآمد خوبی از محل اخذ مالیات از این افراد ایجاد نمود.
• تغییرپذیری و انعطافپذیری: تغییرسریع، ذات دنیای نوین است و این طوفان تغییرات همه چیز از جمله انسانها را تحتالشعاع خود قرار میدهد و آن دسته از افرادی که در این تغییرات منعطف نباشند و نتوانند خود را با سرعت مناسبی همراه نمایند نه تنها در فعالیتهایشان موفق نیستند بلکه ممکن است به لحاظ شخصی آسیب نیز ببینند. شاید شنیده باشید
که بعضی از کشورها افراد سیستمپذیری دارند. سیستمپذیری یعنی فراگیری سریع روالها و رفتارهای یک سازمان و همراه شدن سریع با آنها و اجرای موبهمو و دقیق آنها در محیط کار. سیستمپذیری خصوصیت خوبی است ولی به تنهایی کافی نیست زیرا سبب پویایی و رشد نمیشود. کشورهای آسیای شرقی مردم سیستمپذیری دارند. مثلا هندوستان به واسطه همین خصوصیت قوی و بارز افراد خود توانسته است از لحاظ اجرای پروژههای نرم افزاری که از ایالات متحده و یا کشورهای اروپایی به این کشور سپرده (Outsource) میشود، بزرگترین کشور محسوب شود و میلیاردها دلار در سال از این راه برای کشورش درآمد کسب کند.
• اعتماد به نفس در رویارویی با مسایل جدید: جامعهای که افراد آن نتوانند با مشکلات روبهرو شوند و شهامت مبارزه با مسایل گوناگون را نداشته باشند، رو به زوال است. اولین عارضه این جامعه، بحرانهای فردی و خانوادگی است زیرا اینگونه مسایل، مشکلاتی است که فرد قبلا تجربه آن را نداشته و عدم اعتماد به نفس با مسایل جدید باعث میشود فرد با کوچکترین مساله، شدیدا آسیب بیند و سلامت روحی و متعاقب آن جسمی خود را از دست بدهد. این موضوع با توجه به تغییرات عمده و پیچیدهای که در سازمانها و فعالیتهای بشر اتفاق افتاده و به آنها اشاره شد، مشابها در محیط کار نیز اتفاق میافتد و عدم مبارزه و رویارویی با مشکلات و چالشهای محیط کار توسط کارکنان، باعث عدم رشد آن مجموعه میگردد.
• مدیریت زمان و فعالیتها: اینکه افراد یک جامعه بتوانند برای هر مرحله شغلی و حتی زندگی شخصی خود هدف داشته باشند، آن مرحله را فاز بندی کنند، برنامه اجرایی طراحی کنند و آن برنامه را زمانبندی و اجرا کنند، حین اجرا از کارکرد خود بازخورد بگیرند و بتوانند بازخوردها را ارزیابی و برای بهبود عملکرد خود در برنامه، تصمیمات جدید بگیرند از جمله مهارتهایی است که انسان امروز نیازمند آنهاست. این مهارت نیز اساسا اکتسابی است که در سیستمهای آموزشی کشورهای پیشرفته، حتی از بدو دوران کودکی آغاز میشود. کودکان یاد میگیرند چگونه اتاق خودشان را مرتب کنند، چگونه برای نظافت اتاق و لباسهایشان برنامهریزی کنند، چگونه برای تماشای تلویزیون یا کار با کامپیوتر برنامهریزی و زمانبندی داشته باشند.
در سنین بالاتر چگونه برای درس خواندن و انجام پروژهها، انجام تفریحات، سفرهای علمی و سیاحتی... برنامهریزی و زمانبندی داشته باشند و در حین اجرا چگونه مراحل کارهایشان را بهبود بخشند.
• تهیه مستندات : انسانهای موفق نیازمند مهارت در مکتوب کردن کلیه لایههای فعالیتهایشان همچون نوشتن اهداف و برنامهها، گزارشگیری، درج تحلیلها، تجربیات و دستآوردها هستند. يك ارایه خوب نیازمند مستندات منسجم و معتبر دارد. کسی که در این مهارت ضعیف باشد، قطعا در نمایش و ارایه فعالیتهای خود به محیط اطرافش دچار مشکل میشود.
سیستمهای آموزشی
آموزش در مدرسههای ما
همانگونه که مشاهده شد، اکثریت قریب به اتفاق فاکتورهای موفقیت ذکر شده، در رابطه با EQی افراد بوده و با آموزش صحیح قابل رشد است. با کمی تعمق و بررسی تکتک فاکتورهای موفقیت که ذکر شد میتوان این تحلیل را داشت که شرایط و شیوههای آموزشی در کشور، کدامیک از این فاکتورها را و به چه میزان رشد میدهد.
آموزشهای کلیشهای که در آن محتوا و زمانبندی اجرا کاملا از قبل مشخص است باعث میشود فاکتورهای مطالعه موثر و فعال، مدیریت زمان و فعالیتها، ذهن تحلیلگر و پويا، خلاقیت واعتماد به نفس در رویارویی با مسایل با موضوعات جدید، کمتر رشد یابد. سيستم فراگیری انفرادی و مسابقه سرنوشت ساز کنکور باعث عدم رشد در مهارتهای کار گروهی و روحیه به هم کمک کردن و انساندوستانه میشود.
شرایط جدید فرزندسالاری بچهها در خانوادههایشان نیز به این امر دامن میزند. این بچهها در بستری بدون توجه به مشکلات دنیای واقعی و بدون هیچگونه مشارکت در حداقل مسوولیتهایی که متوجه شخص آنهاست، در حال رشد هستند. به وضوح دانشآموزی که پدر و مادر برای رفت و آمدش، خورد و خوراکش، لباس پوشیدنش، و حتی درس خواندنش برنامهریزی، زمانبندی و اجرا میکنند و به جای او نگران و مسوول کوچکترین فعالیتهایی که حق مسلم خود اوست هستند، امیدی برای رشد فاکتورهای مسوولیتپذیری، تلاشگری و مدیریت زمان و فعالیتهایش در او را نباید داشت. مشکل این اولیا این است که تنها هدف خود را رسیدن فرزند به معدل 20 در کارنامه و در حالت ایدهآل فرزندی با یک رشته خوب در دانشگاه تصویر کردهاند.
خودتان میتوانید قضاوت کنید که این اولیا -که با نگاه خودشان اولیایی فداکار و دلسوزي- هستند، با همکاری سیستم ضعیف آموزشی در مدرسه، نه تنها به فرزندانشان خدمت نمیکنند، بلکه با گرفتن فرصتهای رشد در فاکتورهای موفقیت آنها، افرادی را در حال تربیت هستند که در جامعهای که چشمانتظار آنهاست، توان رویارویی با لایهها و مراحل زندگی و پیچیدگیها و مصائب آن –چه شخصي و چه اجتماعي- را نداشته و در رقابت با همردیفان خود از غافله عقب میمانند و به تبع آنها، جامعه آنها نيز در رقابت با ساير جوامع متوقف ميشود.
سیاستگذاریهای جدید در مدارس مدرن
همانگونه که صحبت شد، سند یونسکو در فاکتورهای موفقیت افراد در جهان پیشرو منجر به تدوین استراتژیهای جدید در مدارس مدرن کشورهای پیشرفته گردیده است. به صورت خلاصه این استراتژیها به شکل زیر تعریف شدهاند:
- Self Accessed: بدین معنا که هر دانشآموز همراه با گروهش برای موضوع درس خود منابع مختلفی از قبیل کتابها، مجلات، CDها، اینترنت و غیره در اختیار دارد و به اختیار خودشان این منابع را انتخاب میکنند.
- Self Pace: بدین معنا که دانش آموز مطالب درسی را همنوا و همگام با سرعت پیشرفت خودش فرا میگیرد و کمتر درگیر محیطهای رقابتی که دانشآموزی عقبتر از دانشآموز دیگری قرار میگیرد میشود و درگیر مواد درسی و آموزشی که خارج از توان و استعدادش است نمیشود.
- Self Directed: دانش آموزان مجاز هستند در گروهشان در مباحثی که بیشتر علاقهمند هستند بیشتر درگیر شوند و آنجایی که علاقه کمتری دارند، کمتر عمیق شوند و از درگیر شدن دانشآموز در یک سیستم منجمد و کلیشهای یکسان حذر میشود.
چنین سیستمی به شرط برنامهریزی و اجرای موفق، مهارتهای مطالعه موثر و پویا، مدیریت بر زمان و فعالیت و روحیه همکاری و کار تیمی را رشد میدهد، ضمن اینکه امکان رشد دانشآموزان با قابلیتها و استعدادهای متفاوت در شاخههای مختلف را میدهد و آنها را کشف میکند.