بخشی از مقاله
مقدمه
مسأله¬ی آلودگي يكي از مهمترين و حادترين مسائل ناشي از تمدن انساني در جهان امروز به شمار
مي¬رود؛ چرا كه از اعماق چند هزار متري زمين گرفته تا معادن، آبهاي تحت الارضي، بيوسفر، تروپوسفر و حتي در داخل هواپيماهاي بلند پرواز و جو خارجي زمين، چرخه و سيستم حيات را مورد تهديد قرار داده¬است. مولكول آلاينده¬اي كه امروزه از كارخانه يا منبع آلوده كننده¬ی ديگري مثلاَ در اروپا، وارد محيط مي¬شود، اگر تجزيه نشود يا تغيير شكل ندهد، احتمالاَ بعد از چندي مي-تواند در
ريه¬ی انسانهايي كه در قلب جنگلهاي آفريقا يا دشتهاي وسيع آسيا زندگي مي¬كنند وارد شود.
آلودگي براي افراد مختلف مفهوم و معني متفاوتي دارد. مردم معمولي ممكن است تحريك چشم ناشي از يك گاز يا آب¬آلوده را آلودگي به حساب آورند. براي كشاورزي كه يك عامل به گياهان يا حيواناتش آسيب مي¬رساند آلودگي محسوب مي¬شود؛ اما هرگاه بخواهيم تعريف جامع و كلي و در عین حال ساده و همه فهمی براي آلودگي محيط زيست در نظر بگيريم چنين مي¬توان گفت كه آلودگي محيط عبارت است از «وجود يك يا چند ماده¬ی آلوده كنند در محيط زيست به مقدار و مدتي كه كيفيت يا چرخه¬ی طبيعي را به¬طوري كه مضر به حال انسان يا حيوان، گياه و يا آثار و ابنيه باشد، تغيير دهد. به ب
يان ساده¬تر هرگاه ماده يا موادي بيگانه با غلظتي خاص وارد عناصر محيطي شوند و تعادل طبيعي آنها را بر هم بزنند صحبت از آلودگي مي¬شود.»
اینکه جهان کنونی با بحران محیط زیست روبه¬رو است، مسئله¬ی تازه¬ای نیست که اینجا از آن صحبت شود. کتابها و مقاله¬های بسیاری روزانه در سراسر جهان منتشر می¬شود که هشدار دهنده¬ی این مسئله است. در کشور ما هم تا کنون کتابهای زیادی منتشر شده، مقاله¬های زیادی منتشر شده و
روزنامه¬ها و نشریات بارها و بارها به این نکته¬ی مهم پرداخته¬اند که تکرار آن اینجا ضرورتی ندارد و از موضوع بحث دور است. چیزی که حائز اهمیت است و کارشناسی تخصصی می¬طلبد این است که به طور ویژه در ایران برای مقابله با این آلودگیها چه اقداماتی شده است؟ سازمانهای متولی محیط زیست تا
چه اندازه توانسته¬اند در این راستا موفق عمل کنند و باری از آلودگی روزافزون محیط زیست ایران را بردارند؟ آن هم در کشوری که با بحران محیط زیست روبه¬رو است و این را همه می¬دانند؛ حتی عموم مردم، هرچندکه این مطلب را ابتدایی درک کرده باشند؛ چه اینکه مردم ایران هر روز شاهد آلودگیهای
بسیاری هستند؛ از آلودگی هوای شهرها گرفته تا طعم بد آبی که استفاده می¬شود. طراوت جنگلها و رودخانه¬ها و دریاهای زیبای ایران از بین رفته و مردم به طور فزاینده¬ای با این بحران روبه¬رو هستند و شاید وقت آن رسیده باسشد که صراحتاٌ اعلام شود اگر فکری به حال این معضل نشود آلودگی همچون یک بمب ساعتی عمل می¬کند و بالاخره روزی منفجر می¬شود و آنگاه تمام سازمانهایی که خود را مدافع این مهم می¬دانند باید پاسخگو باشند.
نمی¬توان گفت که کدام آلودگی بیشتر است و کدام خطرناکتر؛ اما بیایید فرض کنیم که مثلاً آلودگی هوا را با رفتن به مناطق غیر آلوده و حتی خیلی ساده¬تر با زدن یک ماسک حل کنیم(کلاه بزرگی که شاید خود مردم سر خود گذاشته¬اند)، آلودگی آب را چه می کنیم؟
فراموش نکنیم که آب یک منبع محدود دارد و تجدید آن سالهای سال طول می¬کشد. در جهان کنونی که تفکر غلط لازمه¬ی پیشرفت بیشتر به ازای مصرف بیشتر منابع، روند رو به رشدی دارد، وقتی ما به سادگی شیر آب منزل خود را باز می¬کنیم و آب سرد و گوارا می¬نوشیم، تصور اینکه این مایه¬ی حیات روزی تمام شود سخت است، اما به راستی اینگونه است.
بحران آلودگی آب در ایران بسیار جدی¬تر از چیزی است که رسانه¬ها بیان می¬کنند و بی¬گمان این وظیفه¬ی دولت است که با این مشکل رو¬به¬رو
شود و آن را حل کند؛ اما دولت ایران چه کرده است؟ این تحقیق با عنایت به این موضوع و ضرورت آن اقدامات دولت رابرای حل بحران آلودگی آب ایران مورد بررسی قرار داده است و با نگاهی اجمالی به فعالیتهای دولت در راستا، بحران آلودگی آب در ایران و سیاستهای دولت برای رفع آلودگی پرداخته است.
بخش اول: درآمدي بر آلودگي آب
1. آلاينده¬هاي آب و تأثيرات آنها بر حيات انسان
از نظر مقدار و حجم، 2/97 درصد از آبهاي موجود در سياره¬ی زمين در اقيانوسها و درياها انباشته شده¬است. حجم آبهاي شيرين در جهان بسيار كم و فقط 8/2 درصد کل آبهاست. از اين ميزان نيز، مقدار زيادي به شكل يخ در يخچالهاي قطبي و كوهستاني(15/2 درصد) و آبهاي زيرزميني
(62/0 درصد) قرار دارد و تنها 0001/0 درصد از كل حجم آبهاي جهان در دسترس انسان است. اين ميزان نيز با توجه به عوامل بسیاری در معرض آلودگي قرار دارند.
بسيار حائز اهميت است و لازم است چگونگي آلودگي آب از جنبه¬هاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد:
الف- مقايسه آلودگي و پاكيزگي آب:
آلودگي، انحراف از پاكيزگي است. وقتي موضوع آلودگي محيط زيست مطرح مي¬شود، بيش از آنكه منظورمان انحراف از يك حالت پاكيزه باشد، منظور انحراف از يك حالت معمولي است. اين ماده كه به طور وسيعي در همه جا گسترده، حلالی خوب و به¬طور طبيعي هرگز به صورت كاملا خالص يافت نمي¬شود. حتي در غيرآلوده¬ترين نواحي جغرافيايي،آب باران شامل گازهاي n2,co2,o2 محلول در آن است و همچنين گرد و غبار يا ذرات معلق در اتمسفر به صورت تعليق در آب حل مي¬شوند.
آب چشمه¬ها و آبهاي طبيعي سطحي معمولاً شامل تركيبات حل شده از فلزاتي نظير Fe,Cd,Mg,Mn مي¬باشند.
آب سخت شامل مقدار قابل توجهي از تركيبات فلزات مربوط است. حتي آبهاي نوشيدني هم از نظر شيميايي خالص نيستند. با وجودي كه ذرات جامد معلق از بين برده شده و باكتريهاي مضر نابود شده¬اند اما خيلي از مواد در محلول باقي مانده¬اند. در واقع آب به صورت كاملاً خالص براي نوشيدن مطبوع نيست بلكه ناخالصي¬ها طعم آب را مشخص مي¬نمايند.
لفظ خالص، به معني حالتي از آب است كه هيچ ماده¬اي با غلظت كافي براي آن كه از مورد استفاده قرار گرفتن آب براي منظورهاي طبيعي جلوگيري كند، وجود نداشته باشد.
استفاده طبيعي از آب عبارتند از:
1- زيبايي و تفريحي
2- ذخيره¬ی آب مصرفي عمومي مردم
3- محيط زيست آبي جانوران (ماهيها)
4- كشاورزي
5- صنعت
هرماده و جسمي كه مانع استفاده¬ی طبيعي از آب شود، به عنوان آلوده كننده¬ی آب تلقي مي¬شود. مسئله¬ی آلودگي آب به صور مختلف و پيچيده¬اي ايجاد مي¬شود، زيرا استفاده¬ی طبيعي از آب گوناگون است.آبي كه براي بعضي استفاده¬هاي خاص مناسب است نبايد آلوده باشد.
ب- وسعت آلودگي آب:
انجمن حفاظت محيط زيست ايالات متحده¬ی آمريكا برآورد كرده كه تقريباً يك سوم جريان آب جهان به طورمشخص آلوده و اصل حفظ كيفيت آب بر هم زده شده¬است. در اين برآورد آلودگي
به¬عنوان يك زيان مطرح شده كه بر خواص شيميايي و فيزيكي آب لطمه وارد مي¬كند.
ج- طبقه بندي آلوده كننده¬هاي آب
نشانه¬هاي آلودگي آب حتي با سطحي¬ترين توجه مشخص مي¬شوند. براي مثال نوشيدن آب طعم بد مي¬دهد؛ توده¬هاي علف هاي هرز آبي در حجم زيادي از آب رشد مي¬كنند و آب كنار درياها، اقيانوسها، رودخانه¬ها و درياچه¬ها بوي ناخوشايندي منتشر مي¬سازند. منشأ اين مشكلات بايد به منابع و انواع بسياري از آلوده¬كننده¬ها نسبت داده شود. آلوده¬كننده¬هاي آب به 9 دسته طبقه¬بندي شده¬اند:
1- زباله هاي متقاضي اكسيژن
2- عوامل بيماري¬زا
3- مواد غذايي گياهي
4- تركيبات آلي سنتز شده (مصنوعي)
5- نفت
6- مواد شيميايي معدني و كانيها
7- رسوبات
8- مواد راديو اكتيو (پرتوزا)
9- گرما
1- زباله هاي متقاضي اكسيژن (اكسيژن خواه):
اكسيژن حل شده در هر نوع آبي لازمه¬ی زندگي براي اجتماع گياهي و حيواني مي¬باشد و بقاء آنها بستگي به توانايي آب در نگهداري كمترين غلظت معين از اين ماده حياتي دارد.
آب زماني به عنوان آلوده¬شده طبقه¬بندي مي¬شود كه غلظت Do (غلظت اكسيژن محلول) به زير سطح مورد نياز براي بقاء زيست طبيعي در آن بيايد.آلوده¬كننده¬هایي مانند فاضلاب تصفيه نشده¬ی شهري، مواد خارج شده از انبارها و فرايند پس مانده¬هاي غذايي می¬توانند از این گونه مواد باشند که غلظت اکسیژن را در آب کاهش دهند. سهم حيوانات اهلي در توليد زباله¬هاي متقاضي اكسيژن به اندازه¬ی 9/1 بيليون نفر است.
2- عوامل بيماري زا:
آب داراي پتانسيل حمل موجودات ريز بيماري¬زا كه سلامتي و زندگي را به خطر مي¬اندازند است. ميكروبهاي بيماري¬زا متناوباً در سراسر آب منتقل مي¬شوند و مي¬توانند باعث عفونت در ناحيه¬ی روده (تيفوئيد
، اسهال خوني، پاراتيفوئيد، وبا) شوند و مسئوليت ايجاد بيماري فلج اطفال و يرقان را بر عهده دارند. از لحاظ تاريخي اولين دليل براي كنترل آلودگي آبها، جلوگيري از بيماريهايي است كه مولد آنها در آب وجود دارد. عوامل ايجادكننده بيماري را نمي¬توان كنترل و سلامت كامل را تأمين كرد. روزانه بيليون¬ها از این موجودات توسط افراد دفع مي¬شود. اين ساكنين مدفوع انسان يك محيط زيست را با اين شرايط در آبهاي طبيعي پيدا نمي¬كنند تا توليد مثل كنند و به سرعت از بين مي¬روند.
اهم بيماريهايي كه توسط آبهاي آلوده به انسان سرايت مي كنند شامل:
الف: بيماري انگلي (ليپتوسپيرا ايكترو هموراژه) كه به تب ياويل معروف شده است.
ب: كرمها، تخم كرمهايي مانند اسكاريس، تريكوسفال (كرم شلاقي) و كرم قلابدار ممكن است ازطريق خاك و آب آلوده به آنها وارد بدن انسان شود و ايجاد بيماري نمايد.
ج: بيماري وبا
د: بيماريهاي ويروسي (آب در انتقال دو نوع ويروس پوليويروس و هپاتيت عفوني نقش موثري ايفا مي¬كند).
3- مواد غذايي گياهي:
مواد غذايي عامل محدودكننده¬ی مهمي در رشد همه¬ی گياهان است. در كنار عوامل ديگر سرعت و فراواني رشد گياهان متناسب با مقدار ماده¬ی غذايي در دسترس است. مشخص شده كه پانزده تا بيست عنصر براي رشد گياهان سبز مورد نياز است. بيش از 70 درصد از تركيبات فسفره در فاضلابها در اثر استفاده از شوينده¬هاي خانگي ايجاد مي¬شود و بايد اقدام كنترل كننده¬اي روي اين مسئله انجام گيرد.
4- تركيبات آلي سنتز شده:
توليد تركيبات آلي شيميايي بعد از جنگ جهاني دوم در دنيا به ميزان قابل توجهي افزايش يافت. تركيبات موجود شامل مواد سوختني، پلاستيك¬ها، نرم كننده¬ها، فيبرها، الاستومرها، حلالها، شوينده¬ها، رنگها، مواد ضد آفت، افزودنيهاي غذايي و داروها مي¬باشند كه از بين آنها شوينده¬ها و مواد آفت¬كش از اهميت ويژه¬اي برخوردارند. از آنجايي كه استفاده از اين تركيبات شيميايي به سرعت در حال توسعه است، عوامل مشخص نظير انتشار، نابودي و ميزان خطر بايد مورد بررسي قرار گيرد.
5- نفت:
در سال 1859 اولين چاه نفت با استخراج موفقيت¬آميز در پنسيلوانيا بهره¬برداري شد. در حال حاضر سالانه بيش از چند بيليون بشكه نفت خام در دنيا مورد بهره¬برداري قرار مي گيرد. توليد، توزيع و استفاده¬ی سالانه از يك چنين مقدار زيادي نفت باعث ايجاد پيامدهاي محيطي مي¬شود.
6- مواد شيميايي معدني و كانيها:
اين گروه از آلوده¬كننده¬هاي آب شامل نمكهاي معدني و اسيدهاي معدني و تركيبات فلزي است. حضور اين آلوده¬كننده¬ها در آب سه نتيجه¬ی عمومي شامل اسيديته، شوري و سمي بودن آب را فراهم مي¬آورد.
خاصيت اسيدي (اسيد يته): با اهميت¬ترين منابع براي افزايش دادن اسيديته شامل زهكشي معادن و باران اسيدي است.
شوري: شوري آب مشاهده¬ی غير معمولي نمي¬باشد بلكه حدود 97 درصد از كل آبهاي جهان در اقيانوسها و درياها به صورت آب نمك هستند و 3 درصد باقيمانده آب شيرين ناميده مي¬شود.
سميت: خاصيت سمي تعدادي از تركيبات معدني خصوصاً عناصر سنگين فلزي سالها شناخته شده است. تعدادي از اين تركيبات كه خواص مطلوبي دارند، مرتباً توليد مي¬شوند. احتياط لازم، ضامن امنيت اشخاصي است كه در امر توليد درگيرند. سمي¬ترين اين مواد در محيط زيست، شامل مواد حاوي جيوه، سرب، كادميوم، كروم و نيكل مي¬باشند. اين فلزات در بدن موجودات زنده جمع و به مدت زمان طولاني باقي مي¬مانند و به عنوان مجموعه¬ی سم عمل مي¬نمايند.
7- رسوبات:
رسوبات يكي از انواع آلودگيها كه به طور طبيعي در فرآيندهاي فرسايشي به وجود مي آيند. رسوبات در اثر اين فرآيندها موجب آلودگي گسترده¬ی آبهاي سطحي مي¬شوند. تاثيرات زيان آور رسوبات در آب عبارتند از:
الف:كانالهاي چشمه¬ها، بنادر و مخازن پر مي¬شوند. كانالها سرريز شده و عمق آنها تغيير مي كند و عمر مفيد مخازن آب كم مي¬شود.
ب: جانوران آبزي رانابود مي¬كند. رسوبات ته نشين شده تعداد ماهيها و جانوران صدف¬دار را كاهش مي¬دهد و زيستگاه¬هاي آنها را مي¬پوشاند.
ج: نفوذ نور به درون آب را كاهش مي¬دهد.كاهش نفوذ نور خورشيد به داخل آب موجب كاهش فرآيند فتوسنتز توسط گياهان مي¬شود.
د: آب را تيره مي¬كند. اين موجب افزايش هزينه¬ی لازم براي تصفيه¬ی آب مي¬شود.
8- مواد راديو اكتيو ( پرتوزا)
بعضي از عناصر داراي هسته بسيار ناپايدارند كه خود به خود به اجزاء كوچكتر تجزيه مي¬شوند و انرژي تابشي زيادي توليد مي¬كنند.
تشعشع اين فرايندهاي تجزيه¬اي، مواد راديواكتيو بسيار خطرناك و حتي مرگ¬آور است.
خطرناكترين هسته¬هاي راديواكتيو، هسته¬هاي راديواكتيو با نيمه عمر متوسط هستند. عناصر راديو اكتيو (پرتوزا) در هنگام تجزيه¬ی هسته¬هاي خود، اشعه¬هاي آلفا، بتا پخش پوزيترون نوترون و اشعه گاما ساطع مي¬نمايند.
9- گرما
گرما معمولا از نظر بيشتر مردم، يك آلوده كننده و حداقل به عنوان يك عامل فاسد كننده¬ی شيميايي نيست،گرچه افزايش دماي آب بدن سبب تأيرات زيانباري به بزرگي بسياري آلوده كننده-اي شيميايي مي¬ود. رعت هر واكنش شيميايي، شامل تنفس آبزيان و اكسايش تقريبا با افزايش دما به ازاء هر 10درجه¬ی سانتیگراد دو برابر مي¬شود. در آبهاي آلوده شده¬ی حرارتي، ماهيها به علت افزايش سرعت تنفس به اكسيژن بيشتري نياز دارند. تهديد بيشتر به زندگي آبزيان از طريق كلرينه كردن آبهاي سرد براي استفاده مي¬باشد. اين كار براي جلوگيري از رشد باكتريها انجام مي¬شود. كلر به روي موجودات زنده¬ی محيط تاثير مي¬گذارد. كلر، موجودات زنده¬ی ميكروسكوپي را كه بعضي از زنجيره¬هاي غذايي اهميت دارند از بين مي¬برد.
2. آلودگي آب، فراتر از يك مسئلهي ساده
آبي كه داراي عوامل بيماري¬زاي عفوني يا انگلي، مواد شيميايي سمي، ضايعات و فاضلاب خانگي و صنعتي باشد را آب آلوده گويند. آلودگي آب از فعاليتهاي انساني، نشأت مي¬گيرد.
الف) گندآب كه عوامل زنده¬ی بيماري¬زا و مواد آلي تجزيه¬پذير را در بردارد.
ب) مواد زائد تجاري و صنعتي در بردارنده¬ی عوامل سمي از نمكهاي فلزي يا مواد شيميايي پيچيده-ی مصنوعي.
ج) آلاينده¬هاي كشاورزي نظير كودها و آفت¬كشها.
د) آلاينده¬هاي فيزيكي مانند گرما (آلودگي حرارتي) و مواد پرتوزا.
آلودگي را مي¬توان به عنوان يك تغيير نامطلوب در خواص فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي آب تعريف كرد كه باعث به خطر انداختن سلامت، بقاء و فعاليتهاي انسان يا ساير موجودات زنده مي-شود. آلودگي از نظر پايداري نيز قابل بررسي و مطالعه است؛ لذا از اين ديدگاه دو نوع آلودگي وجود دارد. آلودگي قابل انحطاط و آلودگي غيرقابل انحطاط.
آلوده كننده¬ی قابل انحطاط را مي¬توان تجزيه كرد، ازبين برد و يا براي برخي فعاليتها مصرف نمود. از اين طريق حد قابل پذيرش آلودگي را مي¬توان طي مراحل طبيعي يا با روشهاي مهندسي (سيستمهاي تصفيه) نقصان داد. البته در صورتي كه سيستم تحت تأثير شوك ناشي از آلاينده، شكست نخورده باشد، يا به عبارتي آلودگي لبريز نگردد. اين دسته خود به دو گروه تقسيم مي شوند: قابل انحطاط تند و كند؛ آلوده¬كننده¬هاي قابل انحطاط تند، نظير فاضلاب انساني و زائدات حيواني و كشاورزي، معمولاً خيلي سريع قابل تجزيه¬اند.
آلوده¬كننده¬هاي قابل انحطاط كند مانند د.د.ت و بعضي از مواد راديواكتيو به كندي تجزيه مي¬شوند؛
به هرحال اجزاي آنها يا كاملاً تجزيه شده ويا به حد غيرقابل ضرر كاهش مي¬يابند. آلوده¬كننده-هاي غيرقابل انحطاط از راههاي طبيعي تجزيه نمي¬شوند. نمونه¬ی چنين آلوده¬كننده¬هايي عبارتند از جيوه، سرب، تركيبات آلي هالوژنه¬ها، ديوكسين¬ها و بعضي از پلاستيك¬ها.
ميكروارگانيسم¬هايي¬كه از طريق آب آلوده به انسان منتقل مي¬شوند، داراي اهميت چشمگير بهداشتي هستند. برخي از این ميكروارگانيسم¬هاي فرصت¬طلب در افراد با نقص ايمني نظيركودكان، سالمندان و يا بيماران HIV مثبت ممكن است ايجاد ناراحتي كند. در صورتي¬كه ارگانيسم¬هاي فرصت طلب، با تراكم زيادي در آب باشند موجب عفونتهاي مختلفي در پوست، مخاط، چشم، گوش، بيني و گلوي افراد حساس يا با مقاومت پايين مي¬شوند.
منابع¬آب، اغلب در بردارنده¬ی ناخالصيهاي شيميايي هستند. اين ناخالصيها ممكن است ناشي از آلودگي هوا، آلودگي خاك يا موادآلاينده¬ی ناشي از فعاليتهاي انساني كه به صورت فضولات جامد و مايع به محيط تخليه مي¬شوند باشد.آلاينده¬هاي شيميايي با اشكال متفاوت كه از زباله¬هاي صنعتي و فضولات جامد و مايع شهري حاصل مي¬شوند منابع آب را بيش¬از پيش تهديد مي¬کنند. اين آلاينده¬ها عبارتند از: حلال¬هاي شوينده، سيانيد، فلزات
سنگين، اسيدهاي آلي و معدني، مواد ازته، مواد سفيد كننده، رنگها، رنگدانه¬ها، سولفيدها، آمونياك، مواد سمي و انواع گوناگون تركيبات آلي كشنده¬ی موجودات زنده. به¬طور مستقيم به سلامت انسان آسيب برسانند، بلكه از راه تجمع در آبزيان به¬طور غيرمستقيم هم مي¬توانند بر انسان اثر كنند، نظير ماهي كه براي تغذيه انسان مورد استفاده قرار مي¬گيرد.آلاينده¬هاي شيميايي موجود درآب ممكن است ايجاد آسيبهاي سمي حاد يا مزمن درانسان نم
يند. به هرحال برخي از آلاينده¬ها حتي در دز پايين ممكن است سلامت انسان را تحت تأثير قرار دهند، يا اينكه مواجهه¬ی درازمدت انسان با برخي آلاينده¬ها سبب ضايعات پاتولوژيكي در انسان شود. مطالعات رابطه¬ی برخي ازبيماريها با كيفيت شيميايي آب آشاميدني يا غذاهاي دريايي را نشان مي¬دهد. در بيماريهاي ناشي از آلاينده¬هاي شيميايي مي¬توان به مسائل مربوط به بهداشت دندانها، سختي آب و بيماريهاي قلب و عروق و مسموميت حاد يا مزمن ناشي از تركيباتي نظير سموم دفع آفات، تركيبات فنلي، هيدروكربورهاي حلقوي، تري هالومتان¬ها و فلزات سنگين استناد نمود.
سختي آب مربوط به املاح خاصي است كه در آب وجود دارد. اين املاح شامل كاتيون¬هاي كلسيم، منيزيم، استرانسيم، آهن، آلومينوم، منگنز و مس هستندكه با آنيون¬هاي بيكربنات، كربنات كلرور، سولفات، سيليكات و نيترات به صورت محلول در آب وجود دارند. سختي آب را مي¬توان به صورت «خراب شدن صابون درآب» تعريف كرد. اگر مقدار زيادي آب لازم شود تا صابون كف كند مصرف كننده¬ی آب، آن را سخت به¬شمار مي¬آورد. اغلب سختي آب ناشي از چهار جزء مي¬باشد: بي¬كربنات كلسيم، بي¬كربنات منيزيم، سولفات كلسيم و سولفات منيزيم. وجود هر يك ازاين تركيبها موجب سختي آب مي¬شود، اگر چه تركيبات ديگر هم هستند، اما كمتر موجب سختي آب مي¬شوند. سختي آب به صورت سختي دائم و سختي موقت نامگذاري مي¬شود. مجموع سختي موقت و سختي دائم را سختي كل مي¬نامند. با رويكردي ديگر، سختي را به سختي مربوط به كربنات¬ها و سختي غيركربناتي تقسيم بندي نموده اند. سختي كربناتي موقتي و سختي غيركربناتي، دائمي است. سختي موقت در اثرجوشاندن آب ته نشين مي¬ود و جرم داخل ظروف را تشكيل مي-هد. اين پديده¬ی به املاح كربنات كلسيم و منيزيم مربوط مي¬شود. جوشاندن آب به مدت چند دقيقه موجب تجزيه¬شدن بي¬كربنات كلسيم و منيزيم و خارج شدن CO2 و رسوب كربنات¬هاي كلسيم و سديم مي گردد. اماسختي مربوط به سولفات¬ها، نيترات¬هاي كلسيم و منيزيم دراثر حرارت رسوب نمي¬دهند.
معيار آب آشاميدني از نظر سختي اين است كه آب آشاميدني بايد داراي سختي متوسط باشد. اگر سختي آب بيش از 3 ميلي اكي والان درليتر باشد، پيشنهاد مي¬شود سبك گردد. سختي آب بيشتر از نظر اقتصادي اهميت دارد، اگرچه طبق مطالعات انجام شده امكان رويداد بيماريهاي قلب و عروق در استفاده كنندگان از آب سبك بيشتر است.
ويژگي¬هاي فيزيكي آب نظير بو،
مزه، كدورت، درجه¬ی حرارت و رنگ آب مي¬تواند آب را براي مصرف كننده نامطلوب سازد.
اساسي¬ترين مسأله درمورد آب تصفيه شده عدم داشتن بو و طعم است. بوي آب قاعدتاً ارتباط نزديكي با طعم آن دارد. عوامل مختلفي در ايجاد طعم و بوي آب مؤثر است. ازجمله¬ی اين عوامل جلبكها، تجزيه¬ی گياهان آبزي، محصولات حاصل از كلرينه نمودن آب نظيركلروفنل¬ها و آبهاي راكدي است كه در انتهاي سيستم توزيع ساكن مي¬مانند.
كدورت آب پديده¬اي است كه ميزان زلال بودن ياشفافيت آن را مشخص مي¬كند و يكي از معيارهاي تعيين كيفيت ظاهري آب است. كدورت معمولاً به علت وجود مواد معلق در آب ايجاد مي¬شود.
آب خالص معمولا بي¬رنگ است. رنگ آب آلوده نشده مي¬تواند ناشي از مواد درحال گنديدگي زمين يا نمكهاي فلزي موجود در طبيعت (آهن و منگنز) باشد. آلاينده¬هاي صنعتي نيز مي¬توانند
به¬وجودآورنده¬ی طيف وسيعي از رنگها در آبهاي پذيرنده باشند.
از آنجايي كه گوارايي آب مربوط به ميزان اكسيژن محلول درآن مي باشد، هرقدر دماي آب بالاتر باشد ميزان حلاليت اكسيژن محلول در آن كمتر خواهد بود؛ لذا آب به اصطلاح گرم با دماي 20 درجه بالاتر، اكسيژن كمتري در بر دارد و مورد رضايت مصرف كننده نيست، در حالي كه آب با دماي بين 5 تا 15 درجه¬ی سانتيگراد اكسيژن محلول بيشتري در خود دارد كه گوارا و مطلوب است؛ البته دماي پايين تر از 5 درجه نيز براي نو
شيدن مطلوب نيست.
غلظت يون هيدروژن در آب با معيار PH سنجيده مي¬شود. اين ويژگي يكي از مهمترين خواص
فيزيك و شيميايي آب محسوب مي¬شود، زيرا گزينه¬ی بهينه درمورد بهسازي آب به PH آن بستگي دارد. در آب نزديك خلوص، غلظت يونهاي + H و -OH خيلي كم و تقريباً نزديك به هم هستند؛ چنين آبي را خنثي گويند كه PH آن در 25 درجه¬ی سانتي گراد حدود 7 است. در شرايطي كه غلظت يون هيدروژن بيش ازيون هيدروكسيل باشد، PH كمتر از 7 و آب اسيدي است در صورتي كه غلظت يون هيدروكسيل بيش از يون هيدروژن باشد P
H بيشتر از 7 و آب قليايي است.
كيفيت آبهاي مورد نياز براي مصارف خاص به ندرت با ويژگيهاي طبيعي آنها مطابقت دارد. آب آشاميدني با ويژگي ذكر شده كه بايستي سالم وتميز باشدبه طور طبيعي به مقدار كافي در دسترس نمي¬باشد. اكثر منابع آب از نظر كيفيت شيميايي و بيولوژيكي براي شرب مناسب نيستند و قبل از مصرف احتياج به يك سري عمليات دارند. چنين عملياتي كه به منظور متناسب¬سازي آب براي مصرف خاصش صورت مي¬گيرد تصيفه ناميده مي¬شود. تصفيه يا پالايش آب از نظر پزشكي وبهداشت اهميت زيادي
دارد. ازبين منابع آب، آبهاي سطحي ناخالصيهاي بيشتري در بر دارند تا آبهاي زيرزميني؛ پس اين قبيل من
ابع احتياج به بهسازي جدي دارند، ليكن آبهاي زيرزميني از نظر كيفيت ميكروب شناختي براي حفظ سلامت، حداقل بايد ضدعفوني شوند و شايد برخي از آنها به خاطر داشتن پاره¬اي عناصرشيميايي نظير آهن و منگنز احتياج به تصفيه¬ی بيشتري داشته باشند.
بهسازي آب ممكن است به چند روش فيزيكي، شيميايي، بيولوژيكي يا گاهی تركيبي از اين روشها انجام شود. در مجموع با در نظر گرفتن ميزان مصرف و شرايط موجود، اغلب تصفيه¬ی آب از رههای زير انجام مي¬شود:
الف) جوشاندن در سطح خانوار و گروههاي محدود جمعيتي: د
ر اين روش جوشاندن حدود 5 دقيقه¬ی آب علاوه بر ازبين بردن زيستواركهاي بيماري¬زا، سختي آب نيز تا حدودي كاهش مي¬دهد .
ب) انبار كردن آب: براي اجتماعات كوچك و بزرگ قابل اجرا است. آب درمنبع اصلي در مخازن طبيعي يا مصنوعي براي مدتي نگهداري مي¬شود و جلوگيري ازآلودگي بعدي بايستي مورد توجه باشد. انبار كردن آب به مقدار قابل ملاحظه¬اي ناخالصيهاي معلق آب را كاهش مي¬دهد. اين فرايند متابعت ازروند طبيعي حذف آلودگيها است. ذخيره نمودن آب براي مدتي، از چندديدگاه مورد تامل است:
1) از نظر فيزيكي، كاهش مواد معلق از طريق ته نشيني كه مواد معلق موجود درآب در اثر قوه ثقل
ته¬نشين مي¬شوند؛ تجربه نشان مي¬دهد در 24 ساعت اوليه حدود 90% ناخالصيهاي معلق ته¬نشين
مي¬شوند. در نتيجه فرايند تصفيه درمراحل بعدي آسانتر مي¬شود.
2) از نظر شيميايي، در مدت ذخيره سازي آب ممكن است برخي تغييرات شيميايي وبيوشيميايي
روي¬دهد. بيكربنات¬ها تجزيه شده و توليد انيدريك كربنيك نمايند، گازهاي سمي نظير آمونياك، هيدروژن، سولفوره و انيدريد كربنيك از آب خارج مي¬شوند. مواد آلي موجود در آب خام در اثر فعاليتهاي ميكروبي به كمك اكسيژن محلول در آب تجزيه و تثبيت مي¬شوند و در نتيجه، مواد آلي فساد پذير، به مواد معدني تبديل مي¬گردند.
3) از نظر زيست¬شناختي، موجودات زنده¬ی بيماري¬زاي موجود در آب خام در اثر عوامل مختلف رو به كاهش گذاشته و شمار قابل توجهي از آنها نابود مي¬شوند. تجربه نشان مي¬دهد با انبار كردن آب رودخانه در مدت 7ـ5 روز اول تا 90% ميكروبها كاهش مي¬يابند و اين يكي از مزاياي ذخيره كردن آب است. مدت نگهداري بهينه¬ی آب 14ـ10 روز است¬، ليكن از نظر اقتصادي مقرون به صرفه نيست؛ ضمناً احتمال رشد جلبكها و تغيير كيفيت فيزيكي آب وجود دارد.
ج) پالايش آب : معمولاً در سطح وسيعتر از مصرف خانوار، يعني اجتماعات كوچك و بزرگ درصورتي كه منابع آب سطحي باشد پس از انبار كردن پالايش مي¬شود. پالايش آب دومين مرحله¬ی بهسازي آب و در واقع مهمترين مرحله¬ی آن است، زيرا اكثر قريب به اتفاق ميكروب¬ها (99%ـ98%) در مرحله پالايش از بين مي¬روند و ديگر ناخالصيها معلق و احياناً بينابين از آب گرفته مي¬شود.
روشهاي ساده¬ی بهسازي آب در جامعه، ابتدایی¬ترین وبهترین راه برای جلوگیری از آلودگی آب است. در این راستا می¬توان روشهای ساده¬ای پیشنهاد کرد:
- در مناطقي كه امكان آلودگي به انگلهايي نظير كرم پيوك يا تخم انگلها وجود دارد آب، صاف شود و يا حداقل، مصرف¬كنندگان نسبت به صاف كردن آن اقدام نمايند.
- آب آشاميدني بايستي به¬وسيله¬ی مجاري يا ظروفي برداشت يا جمع آوري گردد كه آلودگي پيدا نكند.
- در صورت استفاده از مخازن براي جمع آوري و برداشت آب، این مخازن حتماً سربسته باشد.
- آب ذخيره شده را بايستي در ظروف درب¬داري كه مرتب تميز مي¬شود ذخيره نمود.
- آب شرب، حتي الامكان از ديگر آبهاي مصرفي جداگانه ذخيره و نگهداري شود.
- هنگام برداشت آب از ظروف ذخيره بايستي توجه داشت توسط ظروف برداشت نظير ليوان، دست يا عوامل خارجي آلودگي پيدا نكند.
- ضمن اينكه آب مورد استفاده به مقدار كافي تهيه شود مقادير متناسبي بايستي براي شرب يا ديگر مصارف برداشت نمود. تقريبا مقدار 40-30 ليتر براي مصارف فردي و خانگي روزانه نياز مي¬باشد.
- تهيه¬ی يك برنامه¬ی عملي براي آموزش بهداشت آب مستلزم پاسخ به سئوالات زير است:
• چگونه بايستي مشاركت جامعه، ارتقاء داده
شود؟
• چه كسي بايستي آموزش بهداشت آب را رهبري نمايد؟
• محتواي آموزش براي آب آشاميدني سالم چه باشد؟
• چه كسي بايستي آموزش بهداشت آب را انجام دهد؟
• چه روشهاي آموزشي بايستي به كار برده شود؟
• چه اقدامات حمايتي بايستي
توسط سازمانهاي مراقبتي انجام شود؟
3. آلاينده¬هاي صنعتي آب
صنايع نساجي: حدود 80% از پساب صنايع نساجي، ناشي از واحدهاي چاپ و رنگرزي پارچه است. براي مقابله با اين آلودگي، تصفيه¬ی آبهاي آلوده، حداكثر بازيافت ممكن و استفاده مجدد آب در فرآيندهاي
توليد ضروري است.
صنايع كاغذ سازي: عمده¬ترين آلودگي اين صنعت ناشي از مصرف سود سوزآور است. تصفيه¬ی آبهاي آلوده و بازيافت سود سوزآور و استفاده¬ی مجدد آن سبب كاهش آلودگي مي¬شود.
صنايع شيميايي : تفاله¬ها و پسمانده¬هاي روغني، آبهاي آلوده به جا مانده از فرآينده هاي تبديلي و سود سوز آور مصرفي عمده ترين موارد آلودگي هستند. تصفيه، بازيافت و استفاده مجدد از آب از آلودگي مي¬كاهد.
صنايع پتروشيمي: يكي از واحدهاي پرمصرف انرژي صنايع پتروشيمي مي¬باشد كه آب بسيار زيادي هم در آن به¬منظور خنك كردن و استفاده از فرآيندهاي تبديلي مصرف مي¬شود.
صنايع فلزي آهني و غيرآهني: آلودگي آب مصرفي براي تولي
د كك از موارد عمده محسوب ميشود، كه براي مقابله با آن لازم است آب آلوده، به صورت شيميايي يا بيولوژيكي تصفيه شود. فاضلاب آسيابها هم آلودگي بسيار توليد مي¬كند. در اين مورد نيز روغن¬زدايي و تصفيه¬ی در فيلترها از آلودگي آب مي¬كاهد.
صنايع ساختماني: شامل سيمان، سراميك، آجر سفالي، كاشي، آهك و شيشه است. آلودگي آب در فرآيندهاي تبديلي و شستشو وجود دارد كه با تصفيه آب مقدار آلودگي كم مي¬شود.
4. تاثير فعاليتهاي كشاورزي بر كيفيت آبهاي سطحي و زيرزميني
امروزه به علت محدود بودن منابع آب شيرين، حفظ و نگهداري اين منابع، امري اجتناب ناپذير است. افزايش جمعيت نياز به آب و محصولات كشاورزي را تشديد نموده و در نتيجه به منظور افزايش توليد مواد غذايي فعاليتهاي كشاورزي نيز به همان اندازه گسترش يافته است. همچنين ضرورت توليدمحصولات بيشتر، عوارض جانبي را به محيط زيست و منابع طبيعي وارد نموده است. فعاليتهاي كشاورزي آلوده¬كنندههايي را كه تأثيرات منفي بسيار زيادي بر منابع آبهاي سطحي و زيرزميني ايجاد ميكنند در محيط زيست رها ميسازند. آلوده كنندههاي منابع آب ممكن است توسط جريان آبهاي سطحي يا آبهاي زيرزميني در فازهاي مختلف سيكل هيدرولوژي باعث آلودگي منابع آب گردند. نابود شدن منابع آب ممكن است باعث ازبين رفتن و محدود شدن آبهاي آشاميدني، آب شرب دامها، آبياري، ماهيگيري، حيات آبزيان و فعاليتهاي تفريحي شود.
در گذشته به آلودگيهايي كه در اثر فعاليتهاي كشاورزي حاصل ميشد توجه كمتري ميگرديد و بيشترين توجه به آلودگيهايصنعتي و شهري معطوف ميشد. اما با گسترش فعاليتهاي كشاورزي و با توجه به اينكه بزرگترين بخش مصرف آب در كشاورزي قرار دارد، توجه به اين بخش امري اجتناب ناپذير به نظر ميرسد. مهمترينآلودهكنندههايي كه در اثر فعاليتهاي كشاورزي بر منابع آبهاي سطحي و زيرزميني اثر نامطلوب خواهند گذاشت را ميتوان به قرار زير تقسيمبندي نمود.
1. رسوبات
2. مواد مغذي خاك(نيتروژن و فسفر) حاصل از كودهاي مغذي و فضولات حيواني
3. آفت كشها (علفكش¬ها، حشرهكش¬ها و قارچكشها
4. نمكها و عناصر كمياب حاصل از آبياري
5. فضولات و لاشههاي حيواني
آلودگيهايي كه در اثر عوامل فوق اتفاق ميافتد ممكن است در بخشهايي گوناگون مصرف آب به درجات مختلف مؤثر باشد كه از آن جمله ميتوان به آبهاي شرب شهري، شرب حيوانات، حيات آبزيان، آبياري و فعاليتهاي تفريحي اشاره كرد. نتايج تحقيقات نشان داد كه 32 درصد از محلهايي كه مورد آزمايش قرار گرفتند لااقل يك نوع آلودگي مانند فلورايد، آرسنيك، روي، سلنيوم، منگنز، سرب و نيترات را داشتهاند و حدود 93 درصد از چاههاي نمونهبرداري شده نيز لااقل يك علائم ظاهري يا فيزيكي مانند مزه، بو و رنگ را با خود داشتند. بسياري از اين آلودهكنندههاي آبهاي زيرزميني از منابعي بودند كه از فعاليتهاي انسانينشات ميگيرند. خطر نابودي منابع آب در محلهايي كه مقدار زيادي از كودها و علفكشها يا تراكم زياد حيوانات وجود دارد، بسيار زياد ديده شده است.آلودگي توسط رواناب يا آبشويي به آبهايسطحي يا زيرزميني ميپيوندد. انتقال آلودگي تحت تاثير خصوصيات فيزيكي و شيميايي نوع آلودگي نيز قرار دارد. رسوبات معمولاً توسط آبهاي سطحي منتقل ميشوند،
در حاليكه آلودهكنندههاي شيمياييبه همراه رسوبات يا رواناب سطحي و يا زهكشهاي زيرزميني منتقل ميشوند. ميكروبها و مواد آلي نيز با آبهاي سطحي انتقال مييابند.
رسوبات به¬دليل قابليت انتقالآلودگي منشأ آلودگي مهمي به¬شمار ميآيند. رسوبات در اثر فرسايش آبي يا بادي منتقل ميشوند. جدا شدن ذرات خاك تحت تأثير برخورد قطرات باران و سپس حركت جريان سطحي بر روي خاكاست. وجود ذرات رسوب در آب باعث اغتشاش آب خواهد شد. اغتشاش آب به فرآيند تصفيه¬ی آب آسيب وارد كرده و با از بين بردن محيط زندگي گياهان آبزي، ماهيها و ساير ارگانيزمهاي آبزي، چرخه¬ی غذايي آنها را دچار نقص خواهد كرد. به علاوه رسوبات باعث پر شدن حجم مفيد آبگيرها شده و ظرفيت ذخيره¬ی آب در سازهها را كاهش ميدهد. بعضي از رسوبات خود آلودهكنندههايي مانند آرسنيك، روي، جيوه و فسفر را به همراه دارند. شدت و ميزان فرسايش آبي تحت تاثير شدت بارندگي، رواناب سطحي، فرسايشپذيري خاك، شيب زمين و نوع پوشش گياهي قرار دارد. فرسايش در رگبارها، هنگامي كهرطوبت اوليه¬ی خاك زياد و پوشش گياهي كم باشد بسيار زياد خواهد بود. فرسايشپذيري خاك به خصوصيات آن كه شامل بافت، ساختمان، نفوذپذيري و مقدار مواد آلي خاك بستگي دارد. خاكهاي سيلتيو رسي به علت آنكه شدت نفوذ و مواد آلي در آنها كم است بسيار فرسايشپذيرند. برعكس خاكهايي با بافت شني و لومي فرسايشپذيري كمتري دارند، زيرا به علت وجود مواد آلي، ساختمان توسعه يافتهاي داشته و امكان نفوذ آب در اين نوع خاكها بيشتر است. فرسايش در اثر فعاليتهاي كشاورزي در آبياري سطحي (جويچهاي و نواري) بخصوص اگر انتهاي نوار يا جويچه باز باشد، بسيار قابل توجه است. بنابراين در چنين مواردي با توجه به خصوصيات خاك، شيب زمين و با انتخاب نوع آبياري و مديريت صحيح آن ميتوان از فرسايش خاك مزرعه و آلوده شدن زهآبها به وسيله بار رسوبي جلوگيري كرد.
نيتراتها نیز شكلي از نيتروژن هستند كه به علت حركت به سمت پائين پروفيل خاك و متعاقب آن سفرههاي آبهاي زيرزميني ميتوانند خاصيت آلايندگي منابع آب داشتهباشند. در سال 1992 طبق برآورد سازمان حفاظت محيط زيست آمريكا، 5/4 ميليون نفر كه 66 هزار نفر آنها نوزادان زيريكسال بودند، در آمريكا از آبي
استفاده ميكردند كه مقدار نيترات آنها بيش از حد قابل قبول يعني 10 میلی¬گرم در لیتر بوده است. منابع نيترات در سطح زمين ممكن است به صورت نقطهاي يا غير نقطهاي باشد. نيتروژن ممكن است توسط گياهان از منطقه¬ی ريشه جذب شود. اگر مقدار نيتروژن قابل دسترس گياه بيش از مقدار مورد نياز آن باشد، اين مقدار اضافي ممكناست به زير ناحيه¬ی ريشه¬ی گياه و به آبهاي زيرزميني شسته شود. منابع نقطهاي شامل تخليه انواع كودها در يك نقطه، نشت از كارخانجات و ساير توزيع كنندهها و محل ذخيره كودهاي حيواني هستند. منابع غيرنقطهاي شامل استفاده از كودهاي آلي و غيرآلي در مزارع، نيتروژن معدني
شده حاصل از باقيمانده گياهي (تيره بقولاتLegume ) و كودهاي حيواني است كه در سطح زمين پخش ميشوند. خاكهايسنگريزهاي، شني، خاكهايي كه سطح ايستابي بالايي دارند و مناطق زهدار بالاي سنگ بستر به آلودگي نيتراته و ساير علفكشها كه ميتوانند به زير سطح خاك شسته شوند آسيبپذير هستند. استفاده¬ی زياد ازنيتروژن، بيش از نياز گياه، به همراه آبياري بيش از حد در آلودگي آبهاي زيرزميني منطقه¬ی كاليفرنيا نقش داشتهاند. كودهاي
نيتروژنه و دور ريختن فضولات دامپروريها و مرغداريها منبع اصلي آلودگي نيتراته در آمريكا ميباشد. نيتروژن معدني به صورت نيترات و آمونياك به صورت يون آمونيوم يك ماده¬ی غذايي بسيار مهم در كشاورزي و اكوسيستم بيولوژيكي است. مطالعات نشان ميدهد كه نيتروژن باقيمانده در خاك با مقدار كود داده شده، كود حيواني يا نيتروژن گياهي، استفاده شده در خاك ارتباط نزديك دارد. استفاده بيش از حد از نيتروژن ممكن است در انتهاي فصل حجم زيادي از نيتروژ
ن را در خاك باقي بگذارد. اين نيتروژنهاي باقي مانده، باعثآلودگي آبهاي سطحي و زيرزميني ميشوند. بسياري از ميكروب¬هاي خاك ميتوانند نيتروژن باقيمانده¬ی آمونياكي را به اشكال پايدارتري همچون نيترات تبديل كنند. نيتراتها و نمكهاي آمونيوم در آب بسيارحلال بوده كه ميتوانند به راحتي وارد پروفيل خاك و آبهاي زيرزميني شوند. نيترات در آبهاي زيرزميني ميتواند از طريق چشمهها، نشتها يا سيستمهاي جريان كم عمق به آبهاي سطحي تخليه شده ويا اينكه به سفرههاي عميقتر منتقل گردند.ديده¬ی مغذي شدن(Eutrophication) باعث افزايش توليد مواد آلي در آب درياچهها خواهد شد. با افزايش مواد مغذي رشد علفها و جلبكها در اين درياچهها بسيار زياد خواهد شد و شفافيت اين آبها كم شده و مقدار اكسيژن محلول آن نيز كاهش خواهد يافت. اين پديده باعث نابودشدن درياچهها خواهد شد. كاهش اكسيژن آب، باعث افزايشBOD (Biochemical Oxygen Demand) آب ميگردد.BOD (نياز بيوشيميايي به اكسيژن)
معياري است براي ميزان اكسيژنی كه در يك فعل و انفعال بيولوژيك براي شكستن مواد آلي موجود در آب مورد نياز ميباشد. بنابراين هر چقدر مقدار مواد آلي در يك منبع آلي بيشتر باشد، ميزان اكسيژن مورد نياز براي تجزيه¬ی آنها افزايش خواهديافت، يا به عبارت ديگر هر چه آلودگي بيشتر باشد ميزانBOD بالاتر است. در اراضي كشاورزي بسياري از فسفرها از طريق رواناب سطحي از مزرعه خارج ميشوند. فسفرها ميتوانند به صورت محلول يا به صورت جذب س
طحي به ذرات رسوبات مواد معدني متصل شوند. فسفرها با قدرت زياد به ذرات خاك ميچسبند، بنابراين آلودگي فسفري در آبهاي زيرزميني آنقدر زياد نيست. بسياري از فسفرها ازطريق آبهاي سطحي و ذرات خاك فرسايش يافته بخصوص در خاكهاي ريزبافت منتقل ميشوند. آلودگي فسفر در زمينهاي با كشت رديفي و خاكهاي رسي كه در آنها فرسايش نسبت به ساير فعاليتهايكشاورزي بيشتر است، بيش از ساير نقاط ديده ميشود. غلظت فسفر در آبهاي جاري عاد
ي بايد كمتر از 25 میلی¬گرم در لیتر باشد. البته اين مقدار در اثر فعاليتهاي انساني ممكن است به بيش از50 میلی¬گرم در لیتر برسد. غلظت بيش از100 میلی¬گرم در لیتر باعث پديده¬ی مغذي شدن آبها خواهد شد.
آفتكشها (علفكشها، حشرهكشها و قارچكشها) تركيبات آلي مصنوعيهستند. آفتكشها ممكن است به صورت مستقيم از طريق رواناب، آبشويي، پخش در هوا به منابع آب وارد شوند. انتقال آلودگي به خصوصيات فيزيكي و شيميايي آفتكش، روش و زمان كاربرد آن، شرايط آب و هوايي و خصوصيات زمين بستگي دارد. آفتكشها به صورت مايع يا جامد و به روشهاي مختلف مانند پاششي، تزريق در داخل خاك، مخلوط با آب و پخش بر روي خاك و يا گياه مورد
استفاده قرار ميگيرند. آفتكشها ممكن است از طريق ريشه جذب شده يا اينكه جذب سطح گياه شوند و توسط نور خورشيد تجزيه شده و يا توسط حيوانات، حشرات و ميكروارگانيزمهاي خاك مصرف شوند. آفتكشها ممكن است بهعمق پروفيل خاك شسته شوند يا جذب مواد آلي يا ذرات رس خاك شده و يا اينكه در آب حل شوند. آفتكشهايي كه حلاليت بالايي دارند به آساني توسط روانابها منتقل ميشوند. آفتكشهايي كه باعث آلودگي آبهاي زيرزميني ميشوند
ظرفيت جذب آنها پايين، پايداري آنها بسيار طولاني و حلاليت آنها بالاست (مانندSimazine, Alachlor, Aldicarb, Carbofuran and Cynazine, Metolachlor, Atrazine, Bromacil)؛ خصوصيات خاك و نفوذپذيري آن نيز بر انتقال آلودگي به آبهايزيرزميني موثر است. مثلا در خاكهايي كه داراي تركها و شكافهاي زياد هستند انتقال آلودگي به آبهاي زيرزميني با سرعت بيشتري انجام ميگيرد.
شوري عبارت از كلنمكهاي محلول در آب است. نمكهاي طبيعي عبارتند از كلسيم، منيزيم، سديم، پتاسيم، نمك كلريد، سولفات و بيكربنات. عناصر كمياب عبارتنداز سلنيوم(Se)، بر(Bo)، موليبدن(Mo) و غيره. هنگامي كه عناصر كمياب در آبهاي زيرزميني و سطحي غلظتشان بيش از حد بحراني باشد، رشد بعضي از گياهان دچار اختلال خواهد شد و نيزحيواناتي كه از اين گياهان كه غلظت عناصر كمياب در آنها زياد است مصرف كنند، دچار امراض و ناراحتي خواهند شد. عناصر كمياب و نمكها در خاك توسط آبهاي سطحي يا زيرزميني حاصل از بارندگييا آبياري كه در پروفيل خاك نشت كرده است منتقل ميشوند. نمكها و عناصر كمياب هنگامي كه سطح خاك و آبهاي آبياري نمك زياد به همراه داشته باشد تجمع مييابند. بنابراين منبع اصلي نمكها وعناصر كمياب يا فلزات سنگين را ميتوان آبهاي آبياري حاصل از جريانهاي برگشتي، هواديدگي كانيها و خاك، كودها، باقيمانده¬ی گياهان و كودهاي دامي دانست.
فعاليتهايدامپروري كه بر كيفيت منابع آب تاثير خواهد گذاشت به دو صورت فعاليتهاي متمركز و غيرمتمركز(Intensive and Non-Intensive) هستند.
فعاليتهاي متمركزكشاورزي مانند دامداريها (بيش از 500 رأس) و مراكز زمستاني نگهداري دامها هستند كه بر كيفيت منابع آب ميتوانند تاثير زيادي داشته باشند. تأثير بر كيفيت آب در اين اماكن بيشتر به علت تراكم حيوانات وتوليد بيش از حد فضولات است. جمع شدن فضولات در يك محل منشأ آلودگي نقطهاي آبهاي سطحي و زيرزميني ميباشد. مديريت ضعيف يا ذخيره¬ی نامناسب فضولات دامي بر كيفيت منابع آب تأثيرخواهد گذاشت. مديريت ضعيف فضولات دامي نيز تأثير نابود كنندهاي بر اكوسيستم آبهاي سطحي و زيرزميني خواهد داشت. تراكم زياد حيوانات در زمستان نيز ميتواند باعث تجمع فضولات حيواني شده ك
ه به آساني توسط آبهاي سطحي و يا روانابهاي بهاره منتقل ميشوند. دامپروري زمستانه همچنين ممكن است باعث مشكلات ديگري نيز در ارتباط با كيفيت آب شود. ديده شده است كه دامپروري زمستانه باعث افزايش مواد غذايي خاك (نيتروژن و فسفر) ونمكهاي محلول شده است كه اين موضوع ميتواند منجر به گسترش مسائلي در مورد رنگ، مزه، بو وBOD آب شود. در چنين مناطقي توليد بوهايي از فساد فضولات دامي باعث بروز بيماريهاي ناشي ازفضولات دامي خواهد شد. عدم مديريت كود حيواني باعث آلودگي آبهاي زيرزميني يا سطحي ميگردد شامل:
- پخش كود بر روي خاك فشرده و يخ زده
- كاربرد كود بيش از مقدار مورد نياز گياه
- محلهاي نامناسب ذخيره¬ی كود
رواناب بهاره كودهاي حيواني را به داخل آبگيرها و درياچهها شسته و باعث افزايش غلظت آمونياك و همچنين افزايشBOD آب خواهد شد كه باعث كشته شدن ماهيها ميشود. استفاده بيش از حد از كودهاي حيواني باعث آلوده شدن آبهاي سطحي و زيرزميني به نيترات ميشود. بنابراين در مناطقي كه فعاليتهاي دامپروري وجود دارد آلودگي نيتراته بيشتر مشاهده ميگردد.
پرورش حيوانات به صورت چراگاهي گرچه به ظاهر آلودگي كمتري نسبت به آلودگي متمركز دارد، اما پتانسيل آلودگي در آنها زياد است. در چراگاهها به علت متراكم شدن خاك در ازاي چراي بيش از حد دامها، رواناب زيادي ايجاد خواهد شد. آلودگي آبها در اثر وجود نيترات و رسوبات بيشتر به چشم ميخورد.
شرب حيوانات نيز ميتواند باعث آلوده شدن منابع آب شود. دسترسي مستقيم حيوانات به آبراههها و اكوسيستم رودخانهها ممكن است باعث انتقال آلودگي ميكروبي از طريق دهان يا بدن حيوانات به آب شود. همچنين دفع فضولات دامها به صورت مستقيم در اين آبها باعث آلوده شدن آبها به انواع ميكروبها، انگلها و عناصر ديگر خواهد شد. چراي بيش از حد در حاشيه¬ی رودخانهها باعث از بين فتن اكوسيستم حاشيه رودخانهها شده و ضمن از بين بردن پوشش گياهي، فرسايش خاك را نيز افزايش خواهد داد كه خود منشأ آلودگيديگري است.
در یک جمع¬بندی و نتیجه¬گیری کلی می¬توان گفت آبي كه ما امروزه مصرف ميكنيم با هزينه¬ی هنگفت در اختيار ما قرار ميگيرد و منابع آب ما محدود و
حتي در حال كاهش است. آلودگي اين آبها بسياري ازمتخصصين و صاحبنظران را بر آن داشته كه منشأ اين آلودگيها را تشخيص داده و براي رفع اين مشكلها راهكارهايي را ارائه نمايند. از مهمترين منبع آلودگي منابع آبهاي سطحي و زيرزميني فعاليتهايكشاورزي است. بسياري از بيماريهاي انگلي و ويروسي ناشي از آلودگي منابع آب ميباشد. بنابراين وجاب و ضروری است که برای تداوم پيشرفت و توسعه¬ی كشاورزي، توجه به روشهاي مديريت كيفي كشاورزي براي حفظ محيط زيست مد نظر قرار گیرد.
بخش دوم: دامنهها و پيامدهاي بحران
1.تهران، شهر بي دفاع
1-1.آلودگي روزافزون رودخانههاي تأمين آب تهران يك مسئلهي ملي است.
روزنامهي همشهري، يكشنبه، 9 دي 1375، شمارهي 1156، صفحهي گزارش
آلودگي روزافزون رودخانههاي تأمين كنندهي آب تهران يك مسئلهي ملي است. نبود شبكهي فاضلاب در يك شهرك در دست احداث در حوزهي جاجرود ميتواند آلودگي آب اين رودخانه را شدت بخشد. عطش شهر تهران را در روزگاري نه چندان دور چند ميراب تأمين ميكردند، اما امروزه چند رودخانه و تصفيهخانههاي مجهز نيز پاسخگوي عطش تهران بزرگ نيستند. مسئله فقط مصرف نيست، آلودگي به صورت هيولايي سر بركشيده است… درياچهي سد لار انباشته از زباله است.آلودگي آب رودخانههاي اطراف تهران، يك مسئلهي ملي محسوب ميشود. پيش از آنكه تصفيهخانهها از نفس بيفتند بايد براي مهار پسابها فكري كرد. فرصت بسيار كم است و افزايش جمعيت شهرها و شهركهاي پيراموني تهران بخصوص در حاشيهي جاجرود اين فرصت را محدودتر ميكند. به دليل نبود شبكهي جمعآوري و تصفيهخانهي فاضلاب، افزايش مصرف آب و نيز نفوذ پسابهاي خانگي و صنعتي به رودخانههاي تأمينكنندهي آب شهر بزرگ تهران، این شهر در آستانهي يك بحران زيست محيطي قرار گرفتهاست. روزانه دهها تن پساب خانگي و صنعتي وارد نهرها و جويبارهاي منتهي به رودخانههاي اطراف تهران ميشود و به اين ترتيب منابع حياتي آب شرب تهران به سهولت آلوده ميشوند.
علي قاسمي، مدير عامل شركت آب و فاضلاب شرق استان تهران ميگويد: هر روز كه ميگذرد ميزان آلودگي منابع تأمين كنندهي آب تهرانيها، افزايش مييابد.
پساب تمام واحدهاي مسكوني و صنعتي احداث شده در حاشيه¬ی نهرها و رودخانههاي كرج و جاجرود به اين رودخانهها سرازير شده و آب را آلوده ميكنند. ميزان پسابهاي وارده و آلايندههاي اين رودخانه به اندازهاي است كه توان خود پالايي رودخانه روزبهروز كمتر ميشود. به گفتهي كارشناسان روند آلودگي منابع آب تهران بهگونهاي است كه با تأسيسات و امكانات فعلي تصفيهخانههاي سازمان آب و فاضلاب در آينده نميتوان آب را بهخوبي تصفيهكرد.
آب رودخانهي جاجرود كه از جملهي سه منبع اصلي تأمين كنندهي آب تهران است، آلوده است. 30 درصد آب شرب تهران از رودخانهي جاجرود تأمين ميشود. ورود پسابهاي خانگي به اين منبع حياتي گاهي به اندازهاي است كه گويي رودخانه در يك كانال فاضلاب جريان دارد.
كارشناسان صنعت آب و فاضلاب ميگويند با ادامهي روند ورود فاضلاب و زباله به نهرها، جويبارها و رودخانه¬هاي اطراف تهران، به مرور توان خودپالايي رودخانه¬ها از دست خواهد رفت و هنگامي كه امواج آبهاي آلوده به سمت تصفيهخانههاي آب تهران ميرسند، بار گراني بر اين تأسيسات كه خود عمري را پشت سر گذاشتهاند، تحميل ميشود. در اين مورد پيش از آنكه ساكنان حاشيهي نهرها و رودخانه هاي اطراف تهران را در آلوده كردن آب شرب تهران مقصر بدانيم، بايد اين كوتاهي را در عملكرد گذشتهي دستگاههاي دولتي متولي حراست از اين منباع حياتي جستجو كنيم. بسياري از واحدهاي مسكوني، صنعتي و تجاري كه فاضلاب خام آنها وارد نهرها و رودخانه ها ميشوند، در حريم رودخانهها بنا شدهاست و بدين ترتيب وزارت نيرو كه مسئول حفظ حريم رودخانههاست بهموقع از اين كار غيرقانوني جلوگيري نكرده است. اين وزارتخانه بنا به مستندات و قوانين موجود بايد از تجاوز به حريم رودخانهها جلوگيري ميكرد. سازمانهاي مسئول حفظ محيط زيست نيز در اين زمينه كوتاهي كردهاند. امروزه در شهرها مقدار زيادي فاضلاب خام و انواع زباله توليد ميشود. دستگاههاي مسئول ضمن به اجرا درآوردن راههاي مناسب براي رفع اين پسابها بايد شيوههاي مناسب انتخاب سكونتگاه را به مردم بياموزند و از ايجاد واحدهاي مسكوني در حاشيهي رودخانهها جلوگيري كنند.
ساكنان حاشيه رودخانهي كرج و جاجرود كه در حقيقت جمعيت سرريز تهران و كرج محسوب ميشوند ميگويند كه هنوز راه و چارهي ديگري براي دفع صحيح پسابها به ما نشان داده نشده است.
يكي از ساكنين حاشيهي رودخانهي جاجرود ميگويد: ما هم ميدانيم اين فاضلابي كه از خانههاي ما به اين رودخانه سرازير ميشود، آب شرب مردم تهران را آلوده ميكند، اما كدام راه مناسب براي دفع اين پسابها به ما نشان داده شده است؟
يكي ديگر از ساكنان روستاي نزديك رودهن ميگويد: اگر زندگي ما در حاشيهي رودخانه زيانبار است و چنين شيوهي زندگي موجب ورود مستقيم فاضلاب خانههاي ما به رودخانه و آلوده شدن آب آشاميدني ميشود، آيا بهتر نيست دولت مكان مناسبي را براي ما انتخاب كند و در اختيارمان بگذارد تا حاشيه و حريم رودخانهها را ترك كنيم؟
بر اساس تحقيقات كارشناسان، هر روز بر شمار جمعيت آباديهاي حاشيهي رودخانهي جاجرود افزوده ميشود و به همان نسبت بر ميزان پسابهاي خروجي از اين منطقه اضافه ميگردد و آلودگي آب رودخانه را افزايش ميدهد.
در يكي دو دههي اخير رشد انفجاري جمعيت و مهاجرپذيري شهر تهران و در نتيجه توسعهي چشمگير روستاها، مناطق كشاورزي، صنايع و احداث شهركهاي جديد، مراكز تفريحي و اجتماعات، ساخت ويلاها و … در حريم مانبع حياتي آب تهران و تخليهي روزانه دهها تن فاضلاب خام شهري، زهآب كشاورزي، پساب صنعتي، زباله و نظاير آن به اين رودخانهها و درياچهي سدهاي آنها، تهديدي جدي عليه منابع ارزشمند و حتي منحصر به فرد آب اين منطقه به وجود آورده است.
حاج حريري، استاد دانشگاه و مدير امور تصفيهخانهها و آزمايشگاه شركت آب و فاضلاب استان تهران، ميگويد: وجود روستاها، كمپها، رستورانها، قصابيها، هتلها، ويلاها و اردوگاههاي نظامي در حاشيهي رودخانهي كرج و جاجرود و درياچهي سدهاي آنها و پسابهاي ناشي از اين فعاليتها، آلودگيهاي شيميايي، فيزيكي و ميكروبيولوژي فراواني را به منابع آب تحميل ميكند؛ به طوريكه خود پالايي رودخانهها چارهساز نبوده و اگر وضع به همين منوال باشد با افزايش شديد آلودگي آب اين منابع در آينده تصفيهخانههاي آب شهر تهران توان پالايش اين آب را براي تأمين نياز ساكنان شهر تهران نخواهند داشت.
اين آلودگيها نه تنها مابع سطحي را مورد تهديد قرار دادهاند، بلكه آبهاي زيرزميني تهران نيز مورد تهاجم انواع آلودگيها قرار گرفته است. بايد دانست كه آلودگي آبهاي زير زميني بهمراتب خطرناكتر از آلودگي آبهاي سطحي است، زيرا بيآنكه قابل ديدن باشند، بهسرعت در حال گسترش است. اين آلودگي همچنين دوام بيشتري مييابد و هرچند كه منشأ آلودگي موضعي ميباشد آثار آن ممكن است تا فواصل دوري پراكنده شود و مدتها باقي بماند و به سفرههاي اصلي سرايت كند. از سويي خود پالايي طبيعي اين آبها، آهنگ بسيار آهستهاي پيدا ميكند.
حاج حريري ميگويد: مهمترين خطري كه آبهاي زيرزميني تهران را تهديد ميكند ناشي از دفع مستقيم فاضلابها و پسابها در چاههاي جذبي، افراط در استفاده از كودها يا مصرف آفتكشها در كشاورزي، عدم جمعآوري و امحاءبهداشتي زبالههاي شهري، صنعتي و در نتيجه نفوذ آنها در خاك و در نهايت سرايت به سفرهي آبهاي زيرزمني تهران است.
به گفتهي كارشناسان چنانچه اقدام سريع و جدي در سطح ملي براي حفظ و حراست از منابع آب تهران صورت نگيرد، اين آبهاي گوارا كه نوشيدن آن زندگي آفرين و مفرح ذات است رفته رفته بيماريزا و مرگآفرين خواهد شد.
1-2.تهران، كلانشهر بدون فاضلاب
روزنامهي همشهري، شنبه، 14 مهرماه 1375، شمارهي 1086
تهران شايد نخستين شهر بزرگ جهان باشد كه تاكنون بدون شبكهي جمعآوري و تأسيسات تصفيهي فاضلاب بوده و دفع پسابآن همچنان با روش سنتي و از طريق چاههاي جذبي انجام ميشود. بهگفتهيكارشناسان، تهران در خصوص دفع فاضلاب جزو شهرهاي استثنايي بزرگ جهان است؛ شهري با بيش از هفت و نيم ميليون نفر جمعيت، كه از زمان آقامحمدخان قاجار به اين سو پايتخت كشور ما است، تا اين لحظه پسابهاي خود را به ابتداييترين و پرهزينهترين شيوهي ممكن يعني از طريق چاهها و به شكل عمودي دفع كرده و از اين نظر زيانهاي فراواني به بار آورده است. هنوز مشخص نشده كه تسري آلودگي فاضلابي كه به شكل عمودي دفع ميشود و به عمق چاههاي آب آشاميدني همجوار فرو ميرود تاكنون چه زيانهايي به بار آورده است؛ شايد اين مسئله نيز تا كنون بازكاوي نشده كه توسعه و گسترش انواع بيماريها و ويروسها تا چه اندازه به دليل نبود شبكه¬ی جمعآوري و تصفيهي فاضلاب است. علاوه بر اين موارد كارشناسان ميگويند تخليهي ميليونها ليترآب در اعماق زمين، سطح آبهاي زيرزميني را در اين شهر تا آن حد بالا آورده كه تهران با خطر تخريب عمومي روبهرو است. عدم وجود يك شبكهي جمعآوري فاضلاب در تهران تهديدي جدي و ديرينه براي اين شهر است. هرچند اين مسئله تازگي ندارد، ولي به دليل رشد بيرويهي جمعيت و نيز افزايش ميزان مصرف آب شدت اين بحران بيشتر است. بخشي از آب تهران كه به لحاظ كيفي در خاورميانه بينظير بود، امروزه آلوده است. احتمال آلودگي بعضي از محصولات كشاورزي، بهويژه ميوه و ترهبار بهعمل آمده در پايين دست تهران يعني شهر ري و دشت ورامين موضوعي نيست كه به¬سادگي بتوان از آن گذشت؛ چرا كه بخشي از اراضي كشاورزي اين مناطق با پسابهاي خام آبياري و مشروب ميشوند. كارشناسان وضعيت فعلي تهران را به لحاظ مسائل زيست محيطي، به لحاظ نبود فاضلاب كاملاً خطرناك دانسته و تنها راه علاج و حل اين معضل را احداث شبكهي جمعآوري و تصفيهي فاضلاب ميدانند و بس.
محمد باقر ميرانزاده، عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي كاشان و مسئول كنترل محاسبات شبكهي جمعآوري و تصفيهي فاضلاب تهران ميگويد: حدود7 تا 10 درصد ساختمانهاي شهر تهران تحت پوشش سيستم فاضلاب بوده و 90 تا 93 درصد بقيهي فاضلاب از طريق چاههاي جذبي يا به داخل زمين تخليه ميشود و يا در بسياري نقاط شهر، فاضلاب در جويها و كانالها رها ميشود.
ميرانزاده ميافزايد: فاضلاب مخلوطي ازآبهاي مصرفشده است كه 9/99 آن را آب و 1/0 درصد را جامدات تشكيل ميدهند و همين 1/0 درصد منبع اصلي آلوده كنندي فاضلاب است... .
قنبرعلي نجفي، مدير عامل شركت فاضلاب تهران ميگويد: گسترش روزافزون تهران بههمراه افزايش جمعيت آن و استفاده از چاههاي جذبي براي دفع فاضلابهاي توليد شده معضلاتي را براي تهران به وجود آورده است و بالا آمدن سطح آبهاي زيرزميني به ويژه در جنوب شهر، آلودگي آبهاي سطحي و زيرزميني، تجمع فاضلاب در پي و بن و زير ساختمانها، آلودگي محيط زيست و هدر رفتن آب مورد نياز كشاورزي به ميزان سرانهي 194 ليتر در روز و نيز افزايش هزينههاي درماني و بهداشتي و كشاورزي، بخشي از پيامدهاي فقدان شبكهي فاضلاب محسوب ميشود.
ميران زاده نيز ميگويد: دفع غير اصولي فاضلاب علاوه بر توليد بوي مشمئز كننده و ناپاكي چهرهي شهر موجب ايجاد محيطي مناسب براي تكثير و پرورش انواع حشرات و جوندگان نظير مگس، پشه، سوسك و موش ميشود كه هر يك از اين حيوانات ميتوانند به عنوان ناقل يا مخزن انواع بيماريهاي آميبي و ويروسي عمل كنند. به عنوان مثال موش ميتواند منشأ بروز بيماري سالك باشد. در حال حاضر موش به تعداد زيادي در آبروها و كانالها وجود دارد .
همانطور كه كارشناسان ميگويند آلودگي آبهاي زيرزميني نيز از جمله پيامدهاي منفي دفع غلط و ناصحيح فاضلاب بهشمار ميرود. يك متر مكعب فاضلاب خام ميتواند بيش از 40 متر مكعب آب سالم را آلوده كند. در تهران هر ثانيه 40 متر مكعب آب مصرف ميشود كه 24 متر مكعب آن از سه سد لتيان، كرج و لار و 16 متر مكعب از سفرههاي زيرزميني تأمين ميشود.
تحميل هزينههاي مالي براي تخليهي چاههاي منازل نيز از ديگر پيامدهاي منفي دفع سنتي فاضلاب است. البته اين مسئله در مناطق جنوبي شهر شديدتر است و در اين مناطق هرچند زمين نفوذپذيري كافي دارد ولي به دليل بالا بودن سطح آبهاي زيرزميني چاههاي منازل خيلي سريع پر ميشوند و صاحبان منازل مجبور هستند هزينهي بيشتري براي دفع فاضلاب تقبل كنند. مردم عموماً براي اجتناب از هزينههای دفع فاضلاب، با انجام يك سري لوله كشي ساده و كم هزينه فاضلاب توليدي خود رادر آبروها روان ميكنند. اين فاضلابها در سطح شهر و در برخي نقاط روي هم جمع ميشود و در شرايط ويژهاي بوهاي بسيار نامطبوع توليد ميكند و علاوه بر نازيبا كردن مناظر شهري عامل بروز پيامدهاي ديگر ميشوند كه آلودگي محصولات كشاورزي از جملهي آنهاست. در مزارعي كه در پايين دست تهران به وسيله فاضلاب خام آبياري شده باشند محصولات كشاورزي به عمل آمده به مواد ميكروبي و شيميايي آلوده و براي سلامتي انسان خطرناك است.
علي محسني، از مسئولين شركت فاضلاب تهران ميگويد: آلودگي ميكروبي گياهاني كه با فاضلاب خام آبياري ميشوند به راحتي گندزدايي ميشود، ولي آلودگيهاي شيميايي آنها به راحتي و حتي به هنگام پخت نيز از بين نميرود.گياهان داراي ساقههاي غدهاي نظير شلغم، تربچه و چغندر كه به مواد شيميايي آلوده هستند نيز به راحتي پاك نميشود. يكي ديگر از عواقب مهم تخليهي فاضلاب در زمين از طريق چاههاي جذبي بالا رفتن نيترات در آب است. اگر غلظت يون نيترات در آب زياد شود موجب بروز مخاطرات بهداشتي براي اطفال زير شش ماه ميشود كه در اين رابطه يك بيماري به نام سيانوره در اطفال ايجاد ميشود. در اين بيماري ظرفيت انتقال اكسيژن خون كاهش مييابد و برخي قسمتهاي پوست بدن بيمار آبي رنگ ميشود .
طرح شبكهي فاضلاب تهران بر اساس زمانبنديهاي اوليه طرح فاضلاب تهران كه از نيمهي دوم سال 73 آغاز شده در سال 1395 مورد بهرهبرداري نهايي قرار خواهد گرفت. اين طرح كه هزينهي اجرايي آن بر اساس قيمتهاي امروزي(سال 1375) 150 ميليون تومان برآورد ميشود هدفهايي چون بالا بردن سطح بهداشت شهروندان، حفاظت از محيط زيست و حذف آلودگيهاي موجود در سطح شهر، تصفيهي فاضلاب به لحاظ بازيافت حدود 30 متر مكعب آب در ثانيه براي مصارف كشاورزي و نيزجلوگيري از استفادهي آبهاي آلوده در مصارف كشاورزي را دنبال ميكند.
1-3. آب تهران به هيچوجه آلودگي ميكروبي ندارد.
روزنامه¬ی جمهوري اسلامي، 06/04/1381
بخش اقتصادي: عليرغم بارندگي نسبتاً مناسب درسال جاري، بهواسطهي بروزخشكساليهاي ممتد در سنوات گذشته از سطح منابع آبي زيرزميني استان تهران 4 تا14 متركاسته شده و براي ترميم اين نقصان صرفهجويي در مصرف آب دراين منطقه كماكان بايد دراولويت باشد. مهندس ستارمحمودي، مديرعامل شركت آب و فاضلاب استان تهران، ديروز به مناسبت هفتهي صرفهجويي درمصرف آب با اشاره به مسالهي فوق افزود: تهران 19درصد جمعيت كشور را درخود جاي داده است، اما تنها 4 درصد منابع آبيكشور را دراختيار دارد؛ چنين شرايطي ايجاب ميكند در تمامي سالها، چه سنوات خشك و چه سالهاي پرآب براي توسعهي فرهنگ مصرف بهينهي آب تلاش كنند. وي اجراي بخشي از اين رسالت را برعهدهي شركتآب وفاضلاب و برخي ديگر را برعهدهي سازمانها و نهادهاي دولتي وغيردولتي و مردم دانست و افزود: خوشبختانه بسياري ازشهروندان از وجود سهم محدود آب درتهران اطلاع دارند و لازم است خودشان براي بالابردن كيفيت و كميت آب تهران به برخي از افرادي كه از روند اطلاع كاملي ندارند، هشداردهند. وي ضمن قدرداني ازمردم تهران كه درسال گذشته با حساسيت به موقع مانع ازبروز بحران آبي در تهران شدند، افزود: دراستان تهران 18 تا19درصد تلفات آب خارج از ارادهي شهروندان وجود داردكه مربوط به شبكهي زيرزميني انتقال آب است كه اين سطح درگذشته بيشتراز30 درصدبوده است. مهندس محمودي گفت: طي دو سال گذشته حساسيت براي نشتيابي درتهران آغاز شدكه تاكنون 2800 كيلومتر از شبكه 9 هزار و200 كيلومتري تهران نشتسنجي شده كه به ازاي هر2كيلومتر يك مورد نشتي وجود داشت كه رفع شده است. وي افزود: امسال نيز عمليات نشتسنجي در1800كيلومترشبكهي تهران در دست اقدام است كه طي سه ماههي گذشته 526كيلومترآن انجام شده است. وي تعويضكنتورهاي با قدمت بالا درتهران را ازجمله فعاليت ديگركاهش آب مصرفي به حساب نيامده اعلام كرد و افزود: بهخاطر حساسيت پائين كنتورهاي فرسوده آب درشبكهي مصرف ميشود, اما به حساب نميآيدكه تعويض 450 هزار كنتور فرسوده درتهران نيز به مرور انجام ميشود و تاكنون نيز41 هزار كنتور تعويض شدهاست. مديرعامل شركت آب وفاضلاب استان تهران آلودگي آب شرب مردم تهران را ردكرد و افزود:آب تهران به هيچوجه آلودگي ميكروبي و يا فلزات سنگين ندارد و تنها مشكل در برخي از مناطق سنگيني تركيبات كلسيم است كه هيچگاه براي سلامتي زيانبار نيست وهر قدرسطح آبهاي زيرزميني بيشتر باشد، اين تركيبات هم كمترخواهدشد.
1-4. ساخت و سازهاي غير قانوني در حريم رودخانههاي تأمين كنندهي آب تهران
پايگاه اطلاعرساني شركت آب و فاضلاب استان تهران
استاندار تهران گفت: دستگاههاي ذيربط براي پيشگيري از آلودگي آب تهران بايد از ساختوساز در حريم رودخانهها جلوگيري كنند.استانداري استان تهران، علياكبر رحماني در جمع مسئولان آب استان، افزود: وزارت نيرو براي جلوگيري از آلودگي آب نقش مهمي دارد و بايد فعالانه با عاملان آلودگي آب برخورد كند.
وي، نقش استانداري در پيشگيري از آلودگي آب را معين دانست و خاطرنشان كرد: براي پيشگيري از آلـودگـيهـاي موجـود، تمـام دستگـاههاي ذيـربط بـايد همكاري همهجانبهاي داشته باشند.
استاندار تهران اظهار داشت: در صورت لزوم براي جلوگيري از ساختوسازهاي جديد ميتوان پيشنهاداتي در قالب طرح به مجلس شوراي اسلامي ارائه كرد.
رحماني تصريح كرد: مردم از كساني كه با امنيت و نظم جامعه سر و كار دارند انتظار دارند چهرهي نظم را در آنها ببينند.
وي گفت: ساختوسازها در منطقهي 22 در ارتفاعات 1400 تا 1800 خلاف است و بر اساس نظر شهرداري اين ارتفاعات جزو فضاي سبز محسوب ميشود.
استاندار تهران بر ايجاد كميتهاي براي بررسي پيشنهاد انتقال پادگان لشگرك در بلندمدت، امكان بازديدهاي مستمر از سيستم تصفيهخانهي پادگان لشگرك و مجتمع فرهنگي ورزشي امام خميني(ره) و پيگيري تعيين حريم رودخانه از سوي سازمان آب تأكيد كرد.
وي از تعيين طرح گردشگري توسط وزارت مسكن و شهرسازي در حريم رودخانهها خبر داد و گفت: با اجراي اين طرح از فعاليت عوامل آلودهكننده¬ی آب شرب تهران با جديت جلوگيري خواهد شد.
احمد فلاح مديركل آب استان تهران نيز در اين جلسات گفت: عوامل فعال در بستر رودخانهها نظير رستورانها، بيشترين سهم را در آلودگي آب دارند. وي از دستگاههاي قضايي براي صدور حكم جهت تخريب يا تعطيلي رستورانها درخواست همكاري كرد.
1-5. ذبح گوسفند و آلودگي آب در تهران
خبرگزاري دانشجويان ايران، 11/11/82
سرويس بهداشت و درمان– عمومي: رييس ادارهي اماكن عمومي بهداشت و مواد غذايي وزارت بهداشت گفت: از آنجاكه سيستم دفع فاضلاب منازل فاقد تصفيهخانه است لذا ذبح گوسفندان قرباني در منازل سبب افزايش بارآلودگي فاضلاب و اماكن عمومي منابع آب زيرزميني ميشود. مهندس ناصر فلاحي در گفتوگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، با بيان اينكه بهترين راه دفع خون جمعآوري و رفع آن در محل دفن زباله است، افزود: از آنجايي كه انجام اين عمل براي شهروندان امكانپذير نيست، لذا به ساكنين تهراني توصيه ميشود براي كاهش آلودگي محيط ناشي از دفع خونابه، ذبح گوسفندان را در كشتارگاهها و زير نظر سازمان دامپزشكي انجام دهند. وي ادامه داد: از آنجايي كه هنوز سيستم جمعآوري فاضلاب و سيستم «اگو» در تهران و شهرستانها راهاندازي نشده، لذا خونابه¬ی دفع شده ازطريق فاضلابها وارد آبهاي زيرزميني و آلودگي اين منابع ميشود. مهندس فلاحي افزود: در كشتارگاهها سيستم تخليهي فاضلاب وجود دارد كه در منازل اين امكان وجود ندارد؛ از طرفي تخليهي شكمبهي گوسفند،آلودگي محيط را افزايش ميدهد، لذا براي حفظ بهداشت محيط و اطمينان از سلامت گوسفندان ذبح شده توصيه ميشود ذبح دركشتارگاه و زير نظر دامپزشك صورت گيرد. وي گفت: در كشتارگاه گوسفندان قرباني شده از نظر سلامتلاشه، عدم وجود كيست هيداتيك در جگر توسط دامپزشكي و كارشناسان مربوطه آزمايش ميشوند.
1-6. آلودگي آب تهران، تحلیل کارشناسان، آشفتگی ذهن شهروندان
ماهنامه¬ی گزارش ، شماره¬¬¬ی 160، بهمن 1383
كلان شهر تهران درگذشته وضعيت خوبي داشته است اما با گذشت زمان، با افزايش جمعيت و رشد بيرويه شهر تهران، اصول و موازين زيست محيطي زير پا گذاشته شده است و اين منابع روزبه روز در معرض خطرآلودگيهاي بيشتر قرار گرفتند...
شايعات بسياري در گوشه و كنار بين مردم وجود دارد كه آب آشاميدني شهر تهران آلوده است كه همين امر منجر شده كه مصرف آبهاي معدني و يا آب جوشيده به ويژه در شهر تهران افزايش پيدا كند. در صورتي كه مشخص نيست آب معدنيهايي كه در تهران و شهرستانها به فروش ميرسد، آيا خود حاوي آب آشاميدني سالمي هست يا خير.
به هر حال شواهدي مانند رسوبات موجود در ظروف گرمازا (كتري و سماور)، تغيير رنگ و يا كدورت آب پس از قطع طولاني مدت آن ممكن است ذهن بسياري از شهروندان را در مورد آلودگي آب مشوش كرده باشد. البته بهانه¬ی بررسي وجود يا عدم وجود آلودگي آب آشاميدني در شهرهاي ايران واقعيات تلخ ديگري را همچون عدم وجود تحقيقات علمي كاربردي در مراكز پژوهشي بيشتر آشكار كرد، به طوري¬كه براي دستيبابي به مستندات علمي و صحيح پيرامون مسأله¬ی آب به جز اطلاعات علمي كارشناسان مراكز دانشگاهي و
پايان¬نامههاي دانشجويي اطلاعات دقيق ديگري وجود نداشت و اگر هم در برخي مراكز موجود بود به خاطر برخي پيامد منفي حاصل از انعكاس اين امر كارشناسان چندان تمايلي به همكاري نداشتند. در دهه¬ی اخير رشد انفجاري جمعيت و مهاجرپذيري شهر و استان تهران و در نتيجه توسعه¬ی چشمگير روستاها و مناطق كشاورزي، صنايع، احداث شهركهاي جديد، مراكز تفريحي، سرويسهاي عمومي، ساخت ويلاها و كارگاههاي كوچك و بزرگ در حريم منابع حياتي آب و تخليه¬ی روزانه دهها تن فاضلاب شهري، زهاب كشاورزي، صنعتي، زباله و نظاير آن به رودخانهها و درياچه¬ی سدها، تهديدي جدي در جهت نابودي كيفي اين مايع ارزشمند و حياتي است. پيشبيني كارشناسان مؤيد آن است كه اگر حركتي سريع و جدي در سطح ملي براي حفظ و حراست منابع آب تهران از جمله حوزه جاجرود و كرج آغاز نگردد، خودپالايي رودخانهها ديگر چارهساز نخواهد بود و ديگر تصفيهخانههاي آب شهري توان پالايش آب را براي مصارف شرب نخواهند داشت و آب كه مايع حيات است رفته رفته بيماريزا و مرگآفرين خواهد شد.
در استاندارد تهيه¬ی آب آشاميدني ميزان وجود كلي فرمها يا باكتريهاي رودهاي تعيينكننده و شاخص اصلي آلودگي آب شرب تهران است. در استاندارد آب آشاميدني اگر در هر 100 ميليليتر آب بيشتر از 50 باكتري كليفرم موجود باشد اين آب كلرزني معمولي به راحتي تصفيه مي¬شود، اما چنانچه ميزان كليفرمها بالاتر باشد يعني در هر 100 ميليليتر آب 5000 كلي فرم موجود باشد، چون ميزان كلر نبايد از يك حد مشخص بيشتر باشد، كلرانيزاسيون آب همراه با فرآيندهاي تكميلي براي انجام عمل تصفيه انجام ميشود.
راه ديگر اين است كه از اشعه UV استفاده شود كه با تابش اشعه ميكرو ارگانيسمهاي موجود در آب از بين ميروند. بهروز ميثمي عضو هيأت علمي گروه مهندسي شيمي دانشگاه تهران در اين باره توضيح ميدهد: اگر تعداد كليفرمها در هر 100 ميليليتر آب از 50000 تا بيشتر باشد ديگر آن آب ارزش تصفيه ندارد، چون درجه¬ی آلودگي آب زياد است. در تهران ممكن است چاههايي جهت مصارف آبهاي زيرزميني احداث شود، اما در شرايط بحراني كه مقدار آب چاهها كم ميشود منابع آلودگي زياد ميشود كه در اين صورت چاهها غيرقابل استفاده ميشود و آن آب، آب مناسبي نيست و آب سالمي در فرآيندهاي معمول تصفيه از آن تهيه نميشود. فرخ ميرزانمدي عضو هيات علمي رشته بيوتكنولوژي دانشگاه تهران نيز در همين رابطه ميافزايد: جهت انجام تستهاي ميكروبي و باكتريايي فقط به دو مورد ميكروبي توجه ميشود كه به نامهاي كلي فرم وايكولاي موجودند، اما استفاده از اين شاخصها جهت تعيين ميزان آلودگي آب كافي نيست. اين شاخصها و روشهاي تصفيه مربوط به سالهاي 1970 و 1980 است. اكنون شيوههاي كنترلي جديدتري وجود دارد كه ميتوانيم خود را از پيامدهاي آلودگيها ايمن نماييم. وي با بيان اينكه در اين روشها از شيوههاي بيوتكنولوژي بهرهگيري ميشود ميگويد: بدين طريق ما قادريم حتي آلودگيهاي ويروسي را تشخيص دهيم. اين شيوه¬ی تكنيكي جديد است كه با استفاده از خاصيت اسمز در يك طرف غشا غلظت آب كمتر و در طرف ديگر غلظت آب بيشتر است و به راحتي ناخالصيهاي موجود در آب جداسازي ميشود.
كارشناسان ميگويند: آلايندههاي آب در يك تقسيمبندي كلي شامل آلودگيهاي فيزيكي, شيميايي، بيولوژيكي و ميكروبيولوژيكي است و هر يك از اين آلودگيها بر روي منابع
تأمين¬كننده¬ی آب اثرات نامطلوبي دارد. حذف عوامل فيزيكي آب كه شامل كدورت آب، مواد معلق و زدودني آب در تصفيهخانههاي متعارف شهر تهران به راحتي قابل كنترل است. اما آلودگيهاي ميكروبي آب به دو گروه تقسيم ميشوند. گروه اول تعدادي از ميكروبهاي بيماريزا كه انواع باكتريها، ويروسها و... را شامل ميشود و گروه دوم اشكال تخم مانند و انگل مانند واسپورباكتريها و ويروسها است كه اگر چه حالتي غير فعال دارند اما بالقوه بيماريزا هستند.
حذف گروه اول يا خود ميكروبها و عوامل بيماريزا با روشهاي كلرزني امكانپذير است، اما گروه دوم كه به شكل اسپور، تخم و انگل غيرفعال و بالقوه خطرناك موجودند با ميزان غلظت كلري كه استفاده ميشود نميتواند از بين برود، ولي اندازه¬ی اينها غالباً درشت است و در تصفيه¬ی فيزيكي آب يعني در مرحله¬ی تهنشيني و بخصوص مرحله¬ی فيلتراسيون يا صاف كردن آب از آب گرفته ميشوند. همين گروه قادرند آلودگي ثانويه¬ی آب را ايجاد كنند كه ممكن است در اثر مشكلات و مسايل شبكه¬ی آبرساني وارد آب تصفيه شده شوند.
علي اكبر عظيمي عضو هيأت علمي دانشکده¬ی محيط زيست دانشگاه تهران با بيان اينكه
20 درصد از آب تصفيه شده در شبكه در مورد آلودگي ثانويه¬ی آبرساني شهر تهران به علت فرسودگي خطوط لوله به هدر ميرود ميافزايد: فشار آبي كه داخل شبكه است در تمام ساعات مختلف شبانهروز يك اندازه نيست و در ساعات كم مصرف يعني نيمه شب تا اوايل صبح غالباً فشار آب افزايش مييابد و از مكانهايي كه در شبكه فرسوده شده و خوردگي پيدا كرده است آب وارد خاك اطراف ميشود و همين آب در زمان پيك آب يا مصرف آب يعني ساعات اوليه¬ی صبح كه شروع كار و فعاليت شهروندان است، در لوله فشار منفي ايجاد مي شود و آبي كه وارد خاك اطراف شده بود مجدد به شبكه برميگردد و آب را آلوده كند؛ اين آلودگي هم ميتوان جنبه¬ی شيميايي و هم جنبه¬ی فيزيكي داشته باشد. اگر جنبه¬ی ميكروبي داشته باشد و حاوي تخم انگل باشد ديگر نميتواند با آن مقدار كلري كه در شبكه است از بين برود.
امروزه در كشورهاي پيشرفته براي فرآيند گندزدايي آب از ماده¬ی كلر استفاده نميكنند، چون همراه كلر تركيباتي توليد ميشود كه تركيبات THM يا تري هالومتان نام دارند. از مهمترين اين تركيبات كلروفرم است. اين تركيبات خواص سرطانزايي دارند و در درازمدت عوارض جبرانناپذيري ايجاد ميكنند.
بهروز ميثمي در اين باره ميگويد: در اروپا بعد از مرحله كلرزني كربن فعال را به كار ميبرند تا تركيبات تريهالومتان را جذب كند؛ اين تركيبات در بافت بدن انسان جمع ميشوند و توليد سرطان ميكنند. البته معلوم نيست آبي كه در تهران مصرف ميشود تا چه اندازه حاوي اين تركيبات است. هنوز كسي بررسي نكرده است و نياز به بررسي زمان داري دارد كه نتايج آن در درازمدت مشخص ميشود. وي خاطر نشان كرد كه هزينه¬ی كربن فعال در كشور ما زياداست و مواد اوليهاش كمياب است چون از ضايعات استخوان و چوب نيمسوخته تهيه ميشود. وجود تركيبات آلي منحصر به گياهان عامل اصلي ايجاد تركيبات تريهالومتان است كه پس از مرحله¬ی كلرزني در آب آشاميدني ايجاد ميشود.
از سوي ديگر تركيبات فسفره از طريق فاضلاب شهري، كودهاي شيميايي، پسابهاي صنعتي و مواد پاككننده كماكان وارد محيطهاي آبي ميشوند و سبب بروز پديده يوتريفيكاسيون يا مغذي شدن منابع آبي ميشوند كه زمينهساز رشد بيش از حد گياهان آبي و فيتوپلانكتونها ميگردند بدين ترتيب نميتوان مسأله¬ی عدم وجود تركيبات تريهالومتانها را در آبهاي آشاميدني پس از مرحله¬ی كلرزني به صراحت رد كرد و به همين دليل ميتوان مطمئن بود كه آب تهران كمابيش چنين آلودگيهايي را در خود دارد. در عين حال خانم دكتر نشاطمجد، مدير امور نظارت بر كيفيت آب و آزمايشگاههاي سازمان منطقهاي آب تهران بر اين ادعا ميگويد: پس از آنكه نتايج آزمايشات ثابت كرده كه اين تركيبات سرطانزا هستند ما ملزم شديم كه آزمايشگاهها را براي اندازهگيري مواد آلي موجود در آب مجهز نماييم و اكنون قادريم كوچكترين ذرات مواد آلي در آب شناسايي كنيم. ما سعي داريم كه روش ديگري را به جاي روش كلرزني جايگزين نماييم و براي جايگزيني،گندزداهاي ديگري را نيز آزمايش كردهايم كه دياكسيد كلر نتيجه خوبي داشته است بنابراين در صددیم تا سيستم كلرزدايي حذف شود. البته خانم مجد ميزان اين تركيبات را بسيار پايينتر از حد مجاز استاندارد جهاني ذكر ميكند.
امير حسين محوي، عضو هيأت علمي دانشكده¬ی بهداشت دانشگاه تهران نيز با بيان اينكه تشكيل اين تركيبات نياز به پيشسازهاي اين تركيبات در آب دارد، سخن خانم دكتر مجد را تأييد ميكند. وي ميافزايد: اگر اين آلودگي در آب وجود نداشته باشد يا غلظت آن از ميزان مشخصي پايينتر باشد اين تركيبات شكل نميگيرند و فرآيندهاي تصفيه به صورت انعقاد و لختيسازي و صافيهاي شني قادر هستند مقادير زيادي از اين تركيبات را حذف كند. چنانكه مطالعات موجود فقدان مشكل را بيان كرده و حريم منابع آبهاي سطحي تهران در رودخانههاي كرج و جاجرود نيز حفاظت و كنترل ميشود. در اين ميان، اگر چه دكترمحوي استاد دانشگاه و خانم دكتر نشاط مجد مسئول كيفيت آب شرب تهران هر يك بر كنترل حريم رودخانههاي كرج و جاجرود تأكيد كردهاند اما خبري كه از اداره كل امور آب استان تهران در مورخ 3/11/81 از سوي مدير روابط عمومي، مرتضي جعفريان به نشريه گزارش ارسال شد، نشان ميدهد كه كنترل حريم رودخانهها حتي در مرحله اوليه اجراي قانون نيز با موانع بسيار روبهرو گشته است، به طوري كه صاحبان و مالكان واقع در بستر و حريم رودخانه¬ی جاجرود از اجراي قانون جلوگيري كرده و با آلوده نمودن يكي از منابع اصلي تأمينكننده¬ی آب شرب تهران، آن را در معرض نابودي قرار دادهاند. اين سازمان براي آزادسازي بستر و حريم رودخانهها با مشكلات جدي روبهروست و براي حل موضوع تا به حال اقدام جدي و مثبتي از سوي مسئولان صورت نگرفته است.
يكي ديگر از آلودگيهاي موجود در آب تهران و برخي شهرهاي ايران، آلودگي به مواد شيميايي است. كارشناسان در اين باره ميگويند اين آلودگيها كه به شكل محلول است، معمولاً در تصفيهخانههاي موجود كشور بدان دليل كه عمليات تصفيه بر مواد آلاينده محلول آب تأثير چنداني ندارد، به سختي از آب جدا ميشود و از اين رو، خطر آلودگي آب از همين نقطه شروع ميشود. چه آن كه اگر چه بخش بسيار ناچيزي از اين آلودگي از طريق جذب سطحي در مرحله تهنشيني و فيلتراسيون حذف ميشود، اما جدا كردن بخش عمده¬ی آن امكانپذير نيست.آبهاي زيرزميني و خطر وجود مواد آلي محلول در آب غالب چاههايي كه براي مصارف آبهاي زيرزميني احداث ميشود، در محدوده تهران بزرگ قرار دارد و به دليل آن كه در شهر تهران شبكه جمعآوري فاضلاب وجود ندارد، آبهاي زيرزميني در معرض خطر آلودگي قرار گرفتهاند و ميزان برخي آلايندهها كه ميتواند براي انسان مضر باشد، در اين گونه آبها رو به افزايش است. البته اكثر بهرهبرداريها از آبهاي زيرزميني از طريق حفر چاههاي عميق انجام مي شود كه عمق اين چاهها معمولاً بالاي 100 متر است و به همين دليل كمتر در معرض خطر آلودگيهاي تخليه¬ی فاضلاب قرار ميگيرد، اما خطر وجود مواد آلي محلول در آب همواره وجود دارد.
در اين باره خانم دكتر مجد، مدير امور نظارت بر آب و فاضلابها، از لايههاي زمين به عنوان فيلتر ياد ميكند و از اين امر نتيجه ميگيرد كه در چاههاي عميق، موارد آلودگي مشاهده نميشود. وي ميگويد بنابراين آبهاي زيرزميني كيفيت مطلوبي دارد چون اين آبها نيز گندزدايي ميشود كه در صورت وجود كوچكترين آلودگي به مركز تأمين آب از چاهها اطلاع داده ميشود تا بهرهبرداري از چاه مذكور متوقف گردد. اين آلودگي چاهها به تدريج صورت ميگيرد و در حدود يك تا 45 روز طول ميكشد تا آلوده شود و چون طي اين مدت آب چاه آزمايش ميشود از وجود آلودگي مطلع ميشويم.
اما عليرغم اين ادعا، فرخ ميرزانمدي عضو هيأت علمي دانشگاه تهران و متخصص رشته¬ی بيوتكنولوژي در اين رابطه ميگويد: امكان آلودگي آبهاي زيرزميني به مواد شيميايي و بيولوژيكي عليالخصوص ميكروارگانيسمها شامل قارچها و ويروسها و باكتريها وجود دارد كه در تأمين آب سالم تاثير ميگذارد.
اميرحسين محوي عضو هيأت علمي دانشكده¬ی بهداشت دانشگاه تهران در مورد رسوباتي كه در اثر حرارت به صورت جرم در ظروف باقي ميماند، گفت: همه¬ی آبهاي زيرزميني و سطحي داراي تركيبات معدني هستند و اين تركيبات حاوي كلسيم و منيزيم هستند كه سختي آب را تشكيل ميدهند و بايد تا حد مشخصي در آب باشند. اين تركيبات براي بدن مفيد است و حتي در مكانهايي ديده شده كه به علت وجود اين تركيبات
آمار بيماريهاي قلبي، عروقي پايين آمده است. آلايندههاي بيكانون و با كانون رودخانهها منظور از آلايندههاي با كانون آلايندههايي است كه به طور مستمر و از منبع آلودگي مشخصي وارد رودخانه ميشود. از طرفي فاضلابهاي بخش كشاورزي و زه¬آبهاي كشاورزي حاوي سموم و كودهاي شيميايي و اماكني چون پمپ بنزينهاف مراكز دفن زباله، كارخانهها و ... همه و همه جزو آلايندههاي غيرمتمركز محيط هستند كه منشأ آلودگي آب رودخانهها به شمار ميروند. برخي از اماكني كه در حريم رودخانهها قرار دارند همچون اماكن مسكوني و عمومي و صنعتي، تأسيساتي براي كاستن از بار آلودگي فاضلابها (تا حدود 90 درصد) دارند. اين تاسيسات سيستم سادهاي است كه بايد مرتب تخليه شود تا فاضلابش به رودخانه ريخته نشود. البته با اين روش باز هم در حدود 10 درصد از آلودگيها به رودخانه وارد ميشود كه چنانچه اين مكانهاي متعدد تجميع شود ميتوان دريافت كه ميزان آلودگي آب رودخانه به تدر
يج فزوني مييابد كه به دليل شدت جريان آب در رودخانههاي كرج و جاجرود به دليل قدرت خودپالايي اين رودخانهها و عمل ترقيق، مقدار آلودگيهايي كه به طرق مختلف وارد رودخانه ميشود، ممكن است در حال حاضر اثرات منفي اين مواد در چنين رودخانههايي چندان زياد نباشد، اما اگر توجهي جدي صورت نگيرد بار آلودگيها در آينده¬ی نزديك خطرساز ميشود. شرايط تصفيهخانهها و شرايط نوع استاندارد كيفيت آب تصفيهخانه پلي است كه بين آب خام و استاندارد آب تصفيه شده ارتباط برقرار ميكند. در زماني كه تصفيهخانههاي تهران طراحي شد كيفيت آب بهتر و مشكلات در زم
ينه آلودگي آبها كمتر بود. از طرفي نسبت به 20 سال گذشته قابليت اندازهگيريهاي ريزآلايندهها همچون فلزات سنگين, باقي مانده¬ی سموم حاصل از كارخانجات و كشاورزي و تركيبات آلي بالا رفته است. دستگاههاي پيشرفتهاي همچون «گازكروماتوگراف جرمي» در اختيار نهادهاي مسؤول قرار دارد كه توانايي اندازهگيري ذرات را تا 6- 10 الي 9- 10 ميليگرم را دارد. علاوه بر اين شناخت و اطلاعات بهداشتي افزايش پيدا كرده و اثرات تخريبي ريزآلايندهها و خطرات آنها مشخصتر شده است. امروزه تحقيقات بسياري در جهان صورت گرفته است كه علت افزايش سرطانها را با ريزآلاين
دهها ارتباط ميدهد. از سوي ديگر، كارشناسان بينالمللي و از جمله كارشناسان مؤسسه¬ی استاندارد سازمان محيط زيست آمريكا EPA بر طبق استاندارد اين سازمان برخي رودخانههايي را كه آبشان به مصرف شرب ميرسد، در گروه A طبقهبندي ميكنند كه بر اين اساس رودخانه كرج و جاجرود هم در اين طبقهبندي قرار ميگيرند كه برابر اين استاندارد، هيچ آلودگي زيستمحيطي نبايد به اين رودخانه وارد شود.
دكتر علي ترابيان، عضو هيأت علمي دانشكده¬ی محيط زيست دانشگاه تهران درباره¬ی استانداردهاي منابع آب توضيح ميدهد: در گذشته استانداردها براساس مباني تكنولوژيك تدوين ميشد كه با توجه به امكانات و تكنولوژي موجود در كشور پارامتر مشخصي به سطح مشخصي ميرسيد، اما امروز اين شيوه منسوخ شده است. بايد بررسي شود تا ميزان ابتلا به سرطان توسط ريزفاكتورها در كشور مشخص شود. البته امروز استانداردهاي آب خيلي وسيع و گسترده شدند به طوري كه در كشورهاي پيشرفته بيش از 200 تا 300 پارامتر مورد بررسي قرار ميگ
يرد.اين كارشناس محيط زيست درباره وضعيت استاندارد آب تهران ميگويد: سازمان حفاظت محيط زيست آمريكا، طي تحقيقاتي كه در حدود 10 الي 15 سال طول كشيد، حد مجازي را تحت عنوان ماكزيمم كنترل آب تعيين كرد كه توصيههاي مراكز دا
نشگاهي و بهداشتي است و بهتر است كيفيت آب چنين باشد. توصيه با استاندارد فرق دارد؛ استاندارد به راحتي تدوين نميشود، چون اجراي آن در كل كشور الزامي است و استاندارد ملياي كه براي كيفيت آب در ايران تدوين شده است مربوط به سال 1364 است، اما توصيههاي بهداشت جهاني هر ساله تغيير ميكند. استاندارد آب مسألهاي اجباري است كه در همه شهرها بايد اجرا شود و چون مسأله¬ی استاندار ملي بار سياسي و اقتصادي دارد به راحتي تدوين نمي¬شود. احتمال آلودگي آب بسيار زياد است اين گزارش كه براساس نظريات كارشناسان و خبرگان اهل فن تهيه شده، آلودگي آب تهران را احراز مينمايد و به نظر ميرسد عوامل ذيل كه از جمله مهمترين عوامل آلودگي آبهاي سطحي و زيرزميني تهران و شهرهاي بزرگ محسوب ميشود نيازمند توجه و اتخاذ تضميني مناسب جهت رفع آن است:
1. شبكه¬ی توزيع آب شرب تهران شبكهاي است كه تقريباً عمر مفيدش تمام شده و ورود و خروج آب از شبكه سبب آلودگي آب ميشود.
2. ورود مواد شيميايي به علت عدم كنترل آبهاي سطحي كه به صورت محلول در آب مو
جود است غيرممكن نيست و آلودگي ناشي از آن خطرساز ميباشد.
3. به علت نبود شبكه جمعآوري فاضلاب، آبهاي زيرزميني، خود به خود در معرض خطر آلودگي قرار دارند و از طرفي وجود مواد آلي محلول در آبهاي زيرزميني مثل نيتراتها و دترژنهاي حاصل از مواد شوينده ايجاد خطر ميكند.
4. آلودگي اصلي آب شرب تهران و برخي شهرهاي ديگر مربوط به ريزآلايندههاست كه عامل اصلي بروز بيماريهاي سرطانزا ميباشد و وجود تركيبات THM در آن غيرممكن نيست.