بخشی از مقاله

مقدمه

در طـول ســه دهـه گذشــته مطالعـات بیشــماری در ارتبـاط بــا بازارجهـانی نفــت و شــیوه قیمتگذاری در آن به انجام رسیده که در اکثریت قریب به اتفـاق مـوارد ایـن مطالعـات بـا رقابتی فرضکردن ساختار طرف تقاضا و با محور قراردادن اوپک، بر ساختار طرف عرضـه متمرکز شدهاند و آن را در طیف گستردهای از رقابت کامل گرفته تا انحصـار کامـل مـورد بررسی و مطالعه قرار دادهاند. در بخش قابل تـوجهی از ایـن مطالعـات عمـدتاﹰ چنـین مطـرح میشود که اوپک بعنـوان تنهـا انحصـارگر بازارجهـانی نفـت بـا اقـدامات خـود و از طریـق محدود کردن میزان عرضه، موجب افزایش قیمت این محصول شـده و از ایـن طریـق منـافع خود را حداکثر مینماید. این در حالی است که بنا بر آمـار ارائـه شـده از سـوی اوپـک، در طول دوره پنج ساله ٢٠٠٠‐١٩٩٦ هفت کشور آمریکا، کانادا، ﮊاپن، فرانسه، آلمان، ایتالیـا و انگلیس از طریق وضع مالیات بر فرآوردههای نفتی، ١٣٠٠ میلیارد دلار سود خـالص کسـب کردهاند؛ در حالی که در همین دوره یازده عضو اوپک درآمدی که از طریق فـروش نفـت بدست آوردهاند (بدون کسر هزینهها) تنها ٨٥٠ میلیارد دلار بوده است.١

به علاوه برای رقابتی درنظر گرفتن ساختار تقاضا باید شرایط رقابتی بودن در آن وجـود داشته باشد. یعنی سهم هر یک از مصرفکنندگان تا آن حد اندک باشد که به تنهـایی و یـا از طریق همکاری با یکدیگر نتوانند بر بازار تـأثیر بگذارنـد و یـا حـداقل از ایـن تـوان خـود استفاده نکنند. در حـالی کـه در سـال ٢٠٠٠ اعضـای OECD بـیش از ٨٠ درصـد از واردات نفتی جهان را به خود اختصاص دادهانـد کـه بـیش از ٩٠ درصـد آن تنهـا توسـط نـه کشـور آمریکا، انگلیس، آلمان، ﮊاپن، کرهجنوبی، ایتالیـا، فرانسـه، کانـادا و اسـپانیا صـورت گرفتـه است. به بیان دیگر این نه کشور بیش از ٧٠ درصد از واردات نفتی جهان را در اختیار خـود دارنــد. از طــرف دیگــر اقــدامات و سیاســتهــای اعضــای OECD در ارتبــاط بــا نفــت، چــه بصورت صریح و آشکار از طریق آﮊانس بینالمللی انرﮊی (IEA) ٢، و چـه بصـورت ضـمنی


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. OPEC PR and Information Department, (Sep. 2001) 2. International Energy Agency

26 پژوهشنامه بازرگانی


از طریق هماهنگ نمودن مالیاتهای انرﮊی با سایر اعضا به منظور حفـظ قـدرت رقابـت در عرصه تجارت جهانی، در هماهنگی بالایی با یکدیگر قرار دارند.

بر این اساس، هدف این مقاله بررسی رفتار دو سـازمان اوپـک و OECD در قالـب یـک بازی انحصار دو جانبه و چگونگی تقسیم منافع حاصل از تجارت نفت در بین آنها میباشد.

این بررسی برای دوره زمانی ٢٠٠٢‐١٩٩١ صورت گرفته و از دادههای ماهانه اسـتفاده شـده است. آزمون الگو عمدتاﹰ از طریق آزمون هم انباشتگی یوهانسن و مدلهای برداری تصـحیح خطا (VECM) و بردار خود رگرسیونی (VAR) انجام گرفته است.

ایده اصلی مقاله آن است که دولتهای OECD با پرداخت یارانههـای سـنگین انـرﮊی و وضع مالیاتهای بالا بر فرآوردههای نفتی عـلاوه بـر آنکـه میـزان تقاضـا را تـا حـد زیـادی کاهش دادهاند، ارتباط بین تقاضای مصرف کنندگان نهـایی و قیمـت نفـت خـام را از میـان بردهاند و بعنوان یک بازیگر اصلی در بـازار جهـانی نفـت حضـور یافتـهانـد. بعـلاوه روابـط سیاسی با گروه پرقدرت اوپک (گروه پساندازکننده) قدرت چانـهزنـی OECD را افـزایش داده و آنهـا را بــه برنــدگان اصـلی تبــدیل نمــوده اســت. در ایـن مقالــه منــافع OECD شــامل درآمدهایی است که از طریق وضع مالیات و تعرفه بر نفـت نصـیب دولـتهـای ایـن گـروه میشود و منافع اوپک سود خالصی است که از فروش نفت کسب مینماید.

١. ادبیات موضوع

بخشی از مطالعاتی که در چارچوب الگوی انحصاری به بررسـی رفتـار اوپـک و طـرف عرضه پرداختهاند به کارهایی اختصاص دارند که در قالب تئوری بازیها انجـام گرفتـهانـد.

در یک تقسیمبندی کلی این مطالعـات بـه دو گـروه مطالعـاتی کـه بـه بررسـی رفتـار درون سازمانی اوپک پرداختـهانـد و مطالعـاتی کـه رفتـار اوپـک و تولیدکننـدگان غیـر اوپـک را بررسی نمودهاند، قابل تفکیک میباشند.

مطالعاتی که به بررسی رفتار درون سازمانی اوپک پرداختهاند از بازیهـای متعـددی در بررسیهای خود استفاده نمودهانـد کـه از مهمتـرین آنهـا مـیتـوان بـه بـازی تکـرار شـونده

OECD .... 63
بررسی رفتار دو سازمان اوپک و

متناهی، بازی پویا١، بازی تکرار شـونده بـا اطلاعـات نـاقص٢، بـازی تحـول یابنـده٣ و بنگـاه مسلط٤ اشاره نمود. در بازی تکرارشونده متناهی، عمدتاﹰ به راهحل تعادلی و با ثبـات حاصـل از بازی تکرارشونده تناقض زندانیها٥ استناد شده که با توجه به قضیه سلتن٦ راهحل تعـادلی

ﻭ منحصر به فرد، برابر با راهحلی است کـه در هـر زیربـازی٧ حاصـل مـیگـردد. گـریفین و نیلســون (١٩٩٤) ٨، گــریفین و جیانــگ (١٩٩٧) ٩، پینــدیک(١٩٧٨)١٠، و ﮊروســکی، اولــف واولف (١٩٨٧)١١ از جملـه کسـانی هسـتند کـه در ایـن چـارچوب بـه مطالعـه رفتـار اوپـک پرداختهاند. گریفین و جیانگ، و گریفین و نیلسون در مطالعـات خـود نشـان دادهانـد کـه بـا تشکیل کارتل و تبعیت از اصل همکاری، منافع همه اعضای اوپـک در مقایسـه بـا وضـعیت رقابتی افزایش مییابد. اما اعضا همواره دارای این انگیزه می باشند که با فریبدادن دیگـران

ﻭ افزایش تولید مازاد بر سهمیه، منافع کوتاهمدت خـود را افـزایش دهنـد و آنچـه مـانع ایـن اقدام میگردد، ترس از رفتار تلافیجویانه سایر اعضا در قبال فریبکاری آنهاست کـه منجـر به کاهش منافع بلندمدت آنها می گردد.
در بازیهای پویا با توجه به اینکه نفت یک منبع پایانپذیر است و ذخایر اعضای اوپک از دورهای به دوره دیگر تغییر مییابد، نمیتوان راهحل بدست آمـده در هـر زیربـازی را بـه کل بازی تعمیم داد. هنیلیزا و پیندیک (١٩٧٦)١٢، میسون و پولاسکی (١٩٩٨)١٣، وبنوئیـت و کریشنا (١٩٨٥) و(١٩٨٧)١٤ در این قالب به بررسی رفتار درون سازمانی اوپک پرداختـهانـد.

بنوئیت و کریشنا با استفاده از بازی تناقض فروشگاه زنجیرهای١٥ نشان دادهاند که ایـن بـازی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. Dynamic Game 2. Repeated Game With Incomplete Information 3. Evolutionary Game 4. Dominant Firm

5. Repeated Prisoner’s Dilemma Game 6. Selten’s Theorem 7. Sub-game

8. Griffin , J.M. & W. S.Nielson(1994) 9. Griffin ,J. M & W. Xiong (1977) 10. Pindyck(1978) 11. Geroski ,P. Ulph, A & Ulph ,D(1987)

12. Henylicza, E. & R. S.Pindyck (1976) 13. Mason F.M. & S.Polasky (1998) 14. Benoit, J.P & K.Krishna (1985), (1987) 15. Chain Store Paradox Game

46 پژوهشنامه بازرگانی


برای منابع پایانپذیر دارای تعادل چندگانه یک مرحلهای١ است کـه در مراحـل اولیـه بـازی راهحل همکاری راهحلی است که حاصل میگردد. لیکن با کاهش ذخائر و افزایش اهمیت منافع کوتاهمدت، در زیربازیهای انتهایی، این راهحل به راه حل رقـابتی تبـدیل مـیگـردد.

کرپس، میلگرام، رابرتز و ویلسون (١٩٨٢)٢،آندرئونی (١٩٩٠)٣، میلـر و آنـدرئونی (١٩٩٣)٤،

مککلوی و پالفری (١٩٩٢)٥ از دیدگاه نظری رفتار اوپک را از دیدگاه بازی تکرارشـونده با اطلاعات ناقص مورد بررسی قرار دادهاند. آندرئونی به این نتیجه رسیده که در ایـن بـازی همکاری تا مراحل پایانی ادامه مییابد.
در مطالعــات گــریفین و نیلســون (١٩٩٤)، مــابرو (١٩٩١)٦، عســکری (١٩٩١)٧، کرمــر و صالحی اصفهانی(١٩٩١)٨ و گریفین (١٩٨٥)٩ رفتـار اوپـک در حـالتی کـه عربسـتان دارای نقش رهبری است و بعنوان بنگاه مسلط به فعالیت میپردازد، مورد بررسی قرار گرفته است.

مطالعاتی که به بررسـی رفتـار بـین اوپـک و غیـر اوپـک پرداختـهانـد نیـز از بـازیهـای متفاوتی بهره گرفتهاند. رایلی (١٩٩٩)١٠ در قالب یک بازی تکرار شونده با مجمـوع صـفر١١

رفتار اوپک و غیر اوپـک را بررسـی نمـوده اسـت کـه در آن هـیچ یـک قـدرت رهبـری را ندارند. گیلبرت (١٩٧٨)١٢، پیندیک (١٩٧٨) و سالانت (١٩٧٩)١٣ در قالب یک بازی تکـرار شونده با مجموع متغیر و راهحل تعادلی منحصربه فرد ١٤ اوپـک را در قالـب بنگـاه مسـلط و غیر اوپک را در قالب گروه حاشیه رقابتی١٥ مورد بررسی قرار دادهاند.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. One-short 2. Kreps, D.P. Milgrom… (1982) 3. Andreoni (1990) 4. Anderoni & Miller (1993)

5. Mc Kelvey & palfrey ( 1992) 6. Mabro (1991) 7. Askari (1991)

8. Cremer , J & Salehi – Isfahani, D. (1991) 9. Griffin, J. M. (1985) 10. Raily (1991)

11. Sum – Zero Repeated Game 12. Gilbert.R.(1978) 13. Salant S.W.(1979)

14. Repeated Game With Unique Solution - Variable Sum 15. Competitive Fringe

OECD .... 65
بررسی رفتار دو سازمان اوپک و

٢. مبانی نظری

١ـ٢. تئوری بازیها و انحصار دوجانبه

در تئوری بازیها، انحصار دو جانبه یک بازی ساده دو نفره با مجمـوع غیرصـفر، مثبـت

ﻭ متغیر١ است که چگونگی تقسیم منافع در آن تا حد زیـادی بـه شـرایط حـاکم بـر بـازی و قدرت چانهزنی بازیگران مرتبط میباشد. نکته بحثانگیز و بسیار مهم این بـازی، اسـتخراج

ﻭ شناسایی راهحل منحصربه فرد و با ثباتی است که در آن مبادله صورت مـیگیـرد و منـافع در بین بازیگران تقسیم میگردد. در این ارتباط راهحلهای متفاوتی ارائه شـده اسـت کـه از مهمترین آنها میتوان به راهحل فوننیومن ـ مورگشـترن٢، راهحـل نـش٣ و نقطـه شـلینگ یـا تقسیم ٥٠ ـ٥٠ منافع اشاره نمود. راهحلهای فـون نیـومن ـ مورگشـترن و نـش تنهـا مخـتص بازی انحصار دو جانبه نیسـتند و در آنهـا تـلاش شـده کـه یـک راهحـل کلـی بـرای تمـامی بازیها بدست آید. راهحل فوننیومن ـ مورگشترن دارای این ایراد اسـت کـه در بسـیاری از موارد راهحلی منحصر به فرد را بدست نمیدهد و راهحل نش نیز عمدتاﹰ برای بازیهایی کـه تعداد بازیگران در آنها زیاد است مناسبت بیشتری دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید