بخشی از مقاله
بررسی محتوای افزاینده اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی در زمينه پيشبيني سود عملياتي و خطاي پيش بيني سود هر سهم شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده:
هدف از اين پژوهش، بررسی توانايي سود عملياتي دوره جاري، ارزش افزوده اقتصادي و جريان نقدي عملياتي براي پيشبيني سود و رابطه آنها با خطای پیش بینی سود هر سهم می باشد. براي رسيدن به اين هدف، پژوهش حاضر با انتخاب 91 شرکت از بین شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران براي دوره زمانی 4 ساله، 1384 الی 1387، انجام شده است. وبراي تجزيه و تحليل آماري دادهها و آزمون فرضيههاي پژوهش، از ضريب همبستگي اسپیرمن استفاده شده است که آزمون معادل ناپارامتریک ضریب پیرسون می باشد.
نتايج حاصل از تجزيه و تحليل آماري فرضيههاي پژوهش نشان ميدهد كه در فرضیه های اصلی سود عملیاتی دوره جاری بیشترین قدرت پیش بینی سود عملیاتی دوره بعد را دارد و ارزش افزوده اقتصادی با ضریب همبستگی 309/0 در سال 1386 دارای قدرت پیش بینی سود عملیاتی می باشد، ولی جریان نقدی عملیاتی در هیچ کدام از سالها دارای رابطه معنادار با سود عملیاتی دوره بعد نبود و در نتیجه توانایی پیش بینی سود عملیاتی دوره بعد را ندارد، و در فرضیه های فرعی سود عملیاتی با دارا بودن رابطه در سال 1385، بیشترین رابطه را با خطای پیش بینی سود هر سهم دارد، و ارزش افزوده اقتصادی با ضریب همبستگی 329/0 در سال 1385 و جریان نقدی عملیاتی در سال 1384 با ضریب همبستگی 208/0- با خطای پیش بینی سود هر سهم رابطه دارند که ارزش افزوده اقتصادی با ضریب همبستگی بالا نسبت به جریان نقدی عملیاتی رابطه بیشتری با خطای پیش بینی سود هر سهم دارد.
واژه های کلیدی:
سود عملیاتی، ارزش افزوده اقتصادی، جریان نقدی عملیاتی، خطای پیش بینی سود هر سهم
مقدمه
يكي از ويژگيهاي لازم براي مربوط بودن اطلاعات حسابداري، سودمندي در پيشبيني است و به اين معني است كه اطلاعات حسابداري بايد به نحوي تهيه شود كه استفادهكنندگان صورتهاي مالي را در پيشبيني رويدادهاي اقتصادي آينده ياري دهد. ارزش پيشبيني اطلاعات حسابداري به اين معني نيست كه خود اطلاعات يك پيشبيني است بلكه به معني استفاده از اين اطلاعات در فرآيند پيشبيني است. در حسابداري و امور مالي مواردي همانند سود، بازده سهام، قيمت سهام، ورشكستگي و ريسك را ميتوان پيشبيني كرد. در اين ميان پيشبيني سود از اهميت ويژهاي برخوردار است زيرا يكي از مهمترين انگيزه افراد براي سرمايهگذاري كسب سود است]1[.
در بند 47 بيانيه شماره 1 هيأت استانداردهاي حسابداري مالي بيان شده است كه از سود ميتوان براي ارزيابي سودآوري، توان پرداخت سود سهام، پيشبيني سودهاي آتي و ارزيابي ريسك سرمايهگذاري در شركت استفاده كرد. بنابراين، سود حسابداري مهمترين معيار سنتي ارزيابي عملكرد است اما اين معيار داراي نقايصي است. سود حسابداري قابليت دستكاري دارد و با استفاده از روشهاي مختلف براي ارزيابي موجودي كالا، مخارج تحقيق و توسعه، استهلاك و ذخائر ميتوان مبلغ آن را تغيير داد. همچنين، در محاسبه سود حسابداري، هزينه سرمايه منظور نميشود. براي رفع اين ايرادات، معيار جديدي به نام ارزش افزوده اقتصادي توسط جول. ام. استرن و جي. بنت. استيوارت در سال 1989 براي ارزيابي عملكرد معرفي شد ]21[ (نقل از استفنز و بارتونك ، 1997: 39).
با توجه به اهميت ارزش افزوده اقتصادي در ارزيابي عملكرد شركتها در اين تحقيق محتواي نسبي و افزاينده اطلاعاتي ارزش افزوده اقتصادي براي پيش بيني سود عملياتي بررسي و با محتواي اطلاعاتي سود عملياتي دوره جاري و جريان نقدي عملياتي مقايسه ميشود. محتواي نسبي اطلاعاتي زماني مناسب است كه شخص ميخواهد از بين متغيرهاي مختلف يكي را انتخاب كند يا آنها را بر حسب ارتباط با متغير وابسته رتبهبندي كند. در واقع در محتواي نسبي رابطه هر متغير مستقل با متغير وابسته به طور جداگانه بررسي ميشود. در محتواي فزاينده اطلاعاتي بررسي ميشود كه آيا افزودن يك متغير به مجموعه متغيرها، رابطه با متغير وابسته را بهبود ميبخشد يا خير؟ ارزش افزوده اقتصادي در صورتي داراي محتواي افزاينده اطلاعاتي است كه توانايي جريان نقدي عملياتي و سود عملياتي دوره جاري را در پيشبيني سود عملياتي افزايش دهد]10[. بنابراين، در اين تحقيق، محتواي نسبي و افزاينده اطلاعاتي ارزش افزوده اقتصادي براي پيشبيني خطاي پيشبيني سود هر سهم نيز بررسي ميشود.
مدلهاي ارزيابي عملكرد
روشهاي متعددي براي ارزيابي عملكرد وجود دارد كه به طور كلي ميتوان آنها را در دو دسته مدل حسابداري و مدل اقتصادي قرار داد]2[. در مدل حسابداري ارزش سهام شركت از حاصل ضرب سود شركت در ضريب تبديل سود به ارزش محاسبه ميشود. معيارهاي ارزيابي مختلف اين مدل عبارت است از سود، سود هر سهم، رشد سود، سود تقسيمي، جريان نقدي آزاد، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده سرمايهگذاري. مهمترين ايراد اين معيارها اين است كه قابليت دستكاري دارند و نيز هزينه سرمايه را در نظر نميگيرند و بنابراين نميتوانند نشاندهنده ارزش واقعي شركت باشند. براي رفع اين نقايص مدل اقتصادي ارزيابي عملكرد ارائه شد كه مهمترين آنها ارزش افزوده اقتصادي و ارزش افزوده بازار است. در مدل اقتصادي ارزش شركت براساس قدرت سودآوري داراييهاي موجود و مابهالتفاوت نرخ بازده و هزينه سرمايه، تعيين ميشود]22[ (استيوارت22:1991). در اين بخش معيارهاي مختلف ارزيابي عملكرد تحت هر دو مدل بررسي ميشود.
مدل حسابداري ارزيابي عملكرد و تعيين ارزش شركت
در مدل حسابداري ارزش سهام شركت از حاصلضرب دو عدد به دست ميآيد: عامل اول، سود شركت و عامل دوم، ضريب تبديل سود به ارزش]2[. در مدل حسابداري ارزش يك شركت تابعي از معيارهاي مختلف نظير سود، سود هر سهم، نرخ رشد سود، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده سرمايهگذاري، جريان نقدي آزاد و سود تقسيمي است ]22[ (استيوارت، 22:1991).
مدل اقتصادي ارزيابي عملكرد و تعيين ارزش شركت
از معروفترين معيارهاي اقتصادي، ارزش افزوده اقتصادي و ارزش افزوده بازار است كه در اين بخش ،ارزش افزوده اقتصادی تشریح می شود ميشود.
ارزش افزوده اقتصادي
ارزش افزوده اقتصادي بهعنوان مهمترين معيار ارزيابي عملكرد توسط استرن استيوارت در سال 1991 معرفي شد. ارزش افزوده اقتصادي سود پس از كسر همه هزينهها از جمله هزينه سرمايه است. اگر چه ارزش افزوده اقتصادي مفهوم جديدي است اما پايههاي نظري آن جديد نيست. اينكه شركتي بايد سودي بيش از هزينه سرمايه ايجاد كند از مدتها قبل مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است ]8[ (بيدل و همكاران، 1999الف:302).
در محاسبه سود حسابداري تنها هزينه تأمين مالي از طريق بدهي منظور ميشود و مديران وجوه فراهم شده توسط سهامداران را بدون هزينه فرض ميكنند. اما در مفهوم ارزش افزوده اقتصادي، هزينه تأمين مالي از طريق صاحبان سهام نيز منظور ميشود زيرا پول بهخودي خود وارد شركت نميشود و هر وجهي هزينهاي دارد.
محاسبه ارزش افزوده اقتصادي
محاسبه ارزش افزوده اقتصادي براساس رابطه زير است:
ميانگين موزون مخارج سرمايه – سود خالص عملياتي بعد از ماليات = ارزش افزوده اقتصادي
ارزش افزوده اقتصادي را به صورت زير نيز ميتوان محاسبه كرد:
سرمايه (نرخ هزينه سرمايه – نرخ بازده) = ارزش افزوده اقتصادي
نرخ بازده را به دو روش عملياتي و مالي ميتوان تعيين كرد. سرمايه و سود خالص عملياتي بعد از ماليات در روش عملياتي به صورت زير محاسبه ميشود:
ماليات – هزينههاي عملياتي – فروش = سود خالص عملياتي بعد از ماليات
خالص داراييهاي ثابت + خالص سرمايه در گردش = سرمايه
براي محاسبه سرمايه در روش مالي، معادل حقوق صاحبان سهام به سهام عادي اضافه ميشود كه حاصل آن سهام سرمايه تعديل شده است. سپس سهام ممتاز، سهام اقليت و كليه بدهيهاي بهرهدار به سهام سرمايه تعديل شده اضافه ميشود.
براي محاسبه سود خالص عملياتي پس از ماليات، افزايش در معادل حقوق صاحبان سهام به سود سهام عادي اضافه ميشود تا سود خالص تعديل شده به دست آيد. سپس سود سهام ممتاز، سود سهامداران اقليت و هزينه بهره پس از ماليات به سود خالص تعديل شده اضافه ميشود.
در هر دو روش بايد معادل حقوق صاحبان سهام را به سرمايه و سود خالص عملياتي بعد از ماليات اضافه كرد كه سبب تبديل ارزش دفتري حسابداري به ارزش دفتري اقتصادي ميشود. معادل حقوق صاحبان سهام مجموعه ارزشهايي است كه در شركت وجود دارد و ترازنامه آن را نشان نميدهد. همچنين مجموعه سودهايي است كه در صورت سود و زيان منعكس نميشود. براي محاسبه نرخ بازده، معادلهاي حقوق صاحبان سهام به سرمايه و تغييرات آن طي دورههاي متوالي به سود خالص عملياتي بعد از ماليات اضافه ميشود. برخي از اين معادلها عبارت است از: ذخيره ماليات معوق، ذخيره ارزيابي موجودي كالا به روش اولين صادره از آخرين وارده، استهلاك سرقفلي، خالص داراييهاي نامشهود سرمايهاي، اندوخته روش هزينهيابي كامل، ذخيره گارانتي، ذخيره مطالبات مشكوك الوصول و ذخيره درآمد معوق. انجام تعديلات بابت معادل حقوق صاحبان سهام، سبب كاهش امكان تحريف سود ميشود ]22[ (استيوارت، 1991: 93-85).
دقت پيش بيني سود شركت ها
ميزان اطلاعات افشا شده براي مشاركت كنندگان در بازار سرمايه بر دقت پيش بيني سود تحليلگران تأثير مي گذارد. اين يافته ها به افشا اطلاعات در مورد تجزيه و تحليل مديريت خط مشي هاي حسابداري و غيره گسترش يافته اند. در مجموع اين يافته ها دلالت بر آن دارند كه شركت هايي كه اطلاعات بيشتري براي استفاده كنندگان خارجي منتشر مي كنند دقت پيش بيني سود بيشتري داراند.
برخي از تئوري ها بيانگر اين موضوع هستند كه ساختار سرمايه شركت بر دقت پيش بيني سود تأثير مي گذارد. پژوهشها نشان دادند، ممكن است منافع مديران و مالكان همسو نباشد. اين تضاد منافع ممكن است باعث شود مديران بخشي از اطلاعات را از مالكان پنهان كنند و اطلاعات افشاء شده براي سرمايه گذاران مؤثر نباشند
اندازه گيري خطاي پیش بيني سود
براي اندازه گيري خطاي پيش بيني سود، 4 شاخص عمومي به شرح زير معرفي شده است :
1 - ميانگين قدر مطلق انحرافات
2 - ميانگين مجذور خطا
3 - ريشه دوم ميانگين مجذور خطا
4 - ميانگين قدرمطلق درصد خطا
معادلات زير چگونگي محاسبه هر يك از شاخص هاي فوق را نشان مي دهد:
(1) MAD = [at – ƒt]
(2) MSE = ( at – t )
(3) RMSE =
(4) MAPE = [(at – ƒt)/ƒt]
at = سود واقعی شرکت
ft=سود پیش بینی شده شرکت
تفاوت اصلي بين ميانگين قدر مطلق انحرافات و ميانگين مجذور خطا) يا ريشه دوم ميانگين مجذور خطا( آن است كه ميانگين مجذور خطا و ريشه دوم ميانگين مجذور خطا براي خطاهاي بزرگ تر نسبت به ميانگين قدر مطلق انحرافات ، جريمه سنگين تري قائلند زماني كه جريمه خطاهاي پيش بيني بهطور خطي با اندازه خطا افزايش مي يابد، شاخص ميانگين قدر مطلق انحرافات يك شاخص مناسب براي صحت پيش بيني خواهد بود . از آن جايي كه شاخص ميانگين قدرمطلق درصد خطا يك شاخص درصدي و فاقد واحد اندازه گيري است (كه امكان قابليت مقايسه خطاي پيش بيني سود شركت هاي بزرگ تر و كوچك تر را نيز فراهم مي آورد)، براي مقايسه عملكرد يك مدل در سري هاي زماني مختلف مفيد خواهد بود. در صورتي كه سري مقادير خيلي كوچك داشته باشد، توصيه مي شود كه از شاخص ميانگين قدرمطلق درصد خطا استفاده نشود، زيرا تقسيم كردن خطا بر مقادير خيلي كوچك موجب متورم شدن شاخص م يشو د. در اين پژوهش براي محاسبه خطاي پيش بيني سود از شاخص چهارم استفاده ميشود.
پیشینه تحقیق
تحقیقات خارجی
با توجه به بررسيهاي انجام شده تنها تحقيق مرتبط با موضوع، تحقيق ماچوگا و همكاران (2002) است كه محتواي اطلاعاتي ارزش افزوده اقتصادي در پيشبيني سود هر سهم را براي نمونهاي شامل 4382 شركت آمريكايي براي سالهاي 1981 تا 1996 بررسي كردند. در اين تحقيق توانايي ارزش افزوده اقتصادي، سود دوره جاري، جريانهاي نقدي و بازده براي پيشبيني سود هر سهم بررسي شد (ص. 61). تجزيه و تحليل اطلاعات با استفاده از روش رگرسيون نشان داد كه ارزش افزوده اقتصادي نسبت به جريان نقدي عملياتي، معوقهها و بازده در پيشبيني سود داراي محتواي فزاينده اطلاعاتي است. در مرحله ديگري از تحقيق، رابطه ارزش افزوده اقتصادي، سود دوره جاري، جريانهاي نقدي و بازده با خطاي پيشبيني سود هر سهم كه توسط تحليلگران اوراق بهادار انجام ميشود، بررسي شد. نتيجه نشان داد كه ارزش افزوده اقتصادي داراي محتواي فزاينده اطلاعاتي و رابطه معنادار با خطاي پيشبيني سود هر سهم است (همان مأخد، ص. 69).
تورتلا و براسكو (2003) در تحقيقي عكسالعمل بازار را نسبت به ارزش افزوده اقتصادي به عنوان معيار جديد ارزيابي عملكرد بررسي كردند. نتيجه تحقيق آنها نشان داد كه معرفي ارزش افزوده اقتصادي به بازار سبب ايجاد بازده غيرنرمال، مثبت يا منفي، نميشود (ص. 275). آنها دريافتند كه شركتها معمولا زماني معيارهاي ارزيابي عملكرد خود را تغيير داده و از ارزش افزوده اقتصادي براي ارزيابي عملكرد استفاده ميكنند كه عملكرد آنها در يك دوره طولاني مدت، نامناسب بوده است. بعد از پذيرش ارزش افزوده اقتصادي توسط اين شركتها عملكرد آنها در بلندمدت بهبود يافته است. ارزيابي عملكرد بر مبناي ارزش افزوده اقتصادي انگيزهاي را براي مديران ايجاد خواهد كرد كه فعاليتهاي سرمايهگذاري را توسعه داده و پروژهها را بيشتر از طريق بدهي تأمين مالي كنند (همان مأخذ، ص. 286).
تحقیقات داخلی
طالبي و جليلي (1381) رابطه ارزش افزوده اقتصادي و سود حسابداري با بازده سهام را براي شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براي سالهاي 1376 و 1377 بررسي كردند. تجزيه و تحليل اطلاعات نشان داد كه سود حسابداري داراي رابطه معناداري با بازده سهام بود در حالي كه رابطه ارزش افزوده اقتصادي و بازده سهام معنادار نبود. رابطه تغييرات سود حسابداري و ارزش افزوده اقتصادي با بازده سهام معنادار نبود (ص. 141).
نوروش و مشايخي (1383) محتواي نسبي و فزاينده اطلاعاتي ارزش افزوده اقتصادي، ارزش افزوده نقدي، سود حسابداري و وجوه نقد حاصل از عمليات با بازده سهام شركتهاي توليدي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زماني 1381-1375 را بررسي كردند. نتيجه تجزيه و تحليل اطلاعات نشان داد كه سود حسابداري داراي بيشترين ارتباط با بازده سهام است. همچنين سود حسابداري داراي محتواي فزاينده اطلاعاتي نسبت به ساير متغيرها است. ارزش افزوده اقتصادي و ارزش افزوده نقدي داراي رابطه معنادار با بازده سهام است و در برخي موارد داراي محتواي فزاينده اطلاعاتي هستند. وجوه نقد حاصل از عمليات نه تنها رابطه معناداري با بازده سهام ندارد بلكه داراي محتواي فزاينده اطلاعاتي نيست (ص. 131).
اهدف تحقيق
الف- هدف کلی:
بررسی محتوای افزاینده اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی در زمينه پيشبيني سود عملياتي و خطاي پيش بيني سود هر سهم شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
ب- اهداف جزئی:
1-بررسی توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد با سود عملياتي دوره جاری، ارزش افزوده اقتصادی و جریان نقدی عملیاتی
2-بررسی هم جهتی ارزش افزوده اقتصادی نسبت به سود عملياتي دوره جاری با سود عملياتی دوره بعد
3-بررسی هم جهتی جریان نقدی عملیاتی نسبت به سود عملياتي دوره جاری با سود عملياتی دوره بعد
4-بررسی هم جهتی ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریان نقدی عملیاتی با سود عملياتی دوره بعد
5-بررسی رابطه بین سود عملیاتی، ارزش افزوده اقتصادی و جریان نقدی عملیاتی با خطای پیش بینی شده سود هر سهم
6-بررسی هم جهتی ارزش افزوده اقتصادی نسبت به سود عملياتي با خطای پیش بینی سود هر سهم
7-بررسی هم جهتی جریان نقدی عملیاتی نسبت به سود عملياتي دوره جاری با خطای پیش بینی سود هر سهم
8-برسی هم جهتی ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریان نقدی عملیاتی با خطای پیش بینی سود هر سهم
فرضيههاي تحقيق
فرضيههاي اين تحقيق از دو بخش، فرضيههاي اصلي و فرعي، تشكيل شده است:
فرضيههاي اصلي تحقيق
فرضيه اول: «سود عملياتي دوره جاری توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را دارد.»
فرضيه دوم: «ارزش افزوده اقتصادی توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را دارد.»
فرضيه سوم: «جریان نقدی عملیاتی توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را دارد.»
فرضيه چهارم: «ارزش افزوده اقتصادی نسبت به سود عملياتي دوره جاری بیشتر با سود عملياتی دوره بعد هم جهت است.»
فرضيه پنجم: «جریان نقدی عملیاتی نسبت به سود عملياتي دوره جاری بیشتر با سود عملياتی دوره بعد هم جهت است.»
فرضيه ششم: «ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریان نقدی عملیاتی بیشتر با سود عملياتی دوره بعد هم جهت است.»
فرضيههاي فرعي
فرضيه اول: « بین سود عملیاتی با خطای پیش بینی شده سود هر سهم رابطه وجود دارد»
فرضيه دوم: « بین ارزش افزوده اقتصادی با خطای پیش بینی شده سود هر سهم رابطه وجود دارد»
فرضيه سوم: « بین جریان نقدی عملیاتی با خطای پیش بینی شده سود هر سهم رابطه وجود دارد»
فرضيه چهارم: «ارزش افزوده اقتصادی نسبت به سود عملياتي بیشتر با خطای پیش بینی سود هر سهم هم جهت است.»
فرضيه پنجم: «جریان نقدی عملیاتی نسبت به سود عملياتي دوره جاری بیشتر با خطای پیش بینی سود هر سهم هم جهت است.»
فرضيه ششم: «ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریان نقدی عملیاتی بیشتر با خطای پیش بینی سود هر سهم هم جهت است.»
جامعه آماری
جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 5 ساله از سال 1384تا 1387 می باشد که شرایط زیر را دارا بوده اند:
1- تا پایان اسفند ماه 1384 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند.
2- سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند ماه باشد.
3- اطلاعات مالی مورد نیاز برای انجام این پژوهش را در دوره زمانی 1384 تا 1388 به طور کامل ارائه کرده باشند.
با در نظر گرفتن این شرایط تعداد جامعه آماری این تحقیق به 91 شرکت می رسد.
نمونه آماری
در این تحقیق به دلیل آنکه کل جامعه آماری مورد آزمون قرار گرفته، بنابراین نمونه آماری برابر جامعه آماری و 91 شرکت می باشد.
روش گردآوری داده ها
در اين تحقیق براي جمعآوري دادهها و اطلاعات از روش كتابخانهاي- اسنادی استفاده شده است.برای مطالعه ادبیات تحقیق و بررسی پیشینه تحقیق از مطالعه كتابخانهاي استفاده شده است و از بانکهای اطلاعاتی و سایتهای اینترنتی اطلاعات مربوط به متغیرها استخراج گردیده است.
ابزار تحقیق
دادههاي مالي مورد نياز با مراجعه به سازمان بورس اوراق بهادار تهران، گزارشهاي هفتگي، ماهنامه بورس اوراق بهادار و نيز با استفاده از نرمافزارهاي تدبيرپرداز، رهآورد نوین و صحرا گردآوري می شود.
-3- تجزيه و تحليل نتايج حاصل از آزمون فرضيههای اصلی
فرضيه اول:
سود عملياتي دوره جاری توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را ندارد.
سود عملياتي دوره جاری توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را دارد.
براي آزمون اين فرضيه، ابتدا ضريب همبستگي اسپیرمن بين سود عملیاتی دوره جاری و سود عملیاتی دوره بعد برآورد شده و سپس فرضيه صفر بودن اين ضريب آزمون ميشود. در اين مرحله فرضيهها در هر سال بهصورت جداگانه آزمون ميشود.
جدول 4-6: نتايج ضریب همبستگي اسپیرمن برای بررسی رابطه بین سود عملیاتی دوره جاری و سود عملیاتی دوره بعد برای سالهای 1384تا 1387
سال حجم نمونه ضریب همبستگی p-value نتیجه آزمون
1384 91 901/0 000/0 رد
1385 91 883/0 000/0 رد
1386 91 826/0 000/0 رد
1387 91 823/0 000/0 رد
طبق نتایج جدول 4-6 و با توجه به مقدار خطای آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن برای سطح اطمینان 95/0 و از آنجا که سطح خطا (p-value=0/000) در این آزمون کمتر از 05/0 است، بنابراین نتیجه می گیریم که بین سود عملیاتی دوره جاری وسود عملیاتی دوره بعد درهر یک از سالهای 1384تا 1387 رابطه معنی داری وجود دارد. بنابراين، در اين آزمون برای سالهای84 تا 87 H0 را ميتوان رد كرد.
فرضيه دوم:
ارزش افزوده اقتصادی توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را ندارد.
ارزش افزوده اقتصادی توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را دارد.
براي آزمون اين فرضيه، ابتدا ضريب همبستگي اسپیرمن بين ارزش افزوده اقتصادی و سود عملیاتی دوره بعد برآورد شده و سپس فرضيه صفر بودن اين ضريب آزمون ميشود. در اين مرحله نيز فرضيهها در هر سال بهصورت جداگانه آزمون ميشود.
جدول 4-11: نتايج ضریب همبستگي اسپیرمن برای بررسی رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و سود عملیاتی دوره بعد برای سالهای 1384تا 1387
سال حجم نمونه ضریب همبستگی p-value نتیجه آزمون
1384 91 094/0 375/0 تایید
1385 91 187/0 075/0 تایید
1386 91 309/0 003/0 رد
1387 91 161/0 126/0 تایید
طبق نتایج جدول 4-11 و با توجه به مقدار خطای آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن برای سطح اطمینان 95/0 نتیجه می گیریم که برای سالهای 84 ، 85 و 87 H0 را ميتوان تایید كرد. یعنی بین ارزش افزوده اقتصادی و سود عملیاتی دوره بعد در سالهای 1384 ، 1385 و 1387رابطه معنی داری وجود ندارد و برای سال 86 H0 را ميتوان رد كرد. یعنی بین ارزش افزوده اقتصادی وسود عملیاتی دوره بعد در سال 1386 رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضيه سوم:
جریان نقدی عملیاتی توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را ندارد.
جریان نقدی عملیاتی توانايی پيشبينی سود عملياتی دوره بعد را دارد.
براي آزمون اين فرضيه، ابتدا ضريب همبستگي اسپیرمن بين جریان نقدی عملیاتی و سود عملیاتی دوره بعد برآورد شده و سپس فرضيه صفر بودن اين ضريب آزمون ميشود. در اين مرحله نيز فرضيهها در هر سال بهصورت جداگانه آزمون ميشود.
جدول 4-16: نتايج ضریب همبستگي اسپیرمن برای بررسی رابطه بین جریان نقدی عملیاتی و سود عملیاتی دوره بعد برای سالهای 1384تا 1387
سال حجم نمونه ضریب همبستگی p-value نتیجه آزمون
1384 91 020/0 851/0 تایید
1385 91 012/0 907/0 تایید
1386 91 048/0 653/0 تایید
1387 91 015/0 886/0 تایید
طبق نتایج جدول 4-16 و با توجه به مقدار خطای آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن برای سطح اطمینان 95/0 و از آنجا که سطح خطا (p-value) در همه سالها بیشتر از 05/0 است، بنابراین نتیجه می گیریم که بین جریان نقدی عملیاتی و سود عملیاتی دوره بعد در سالهای 1384 تا 1387رابطه معنی داری وجود ندارد و ضریب همبستگی دو متغیر آن قدر کم است که می توان از آن صرف نظر کرد. بنابراين، در اين آزمون برای سالهای 84 تا 87 H0 را ميتوان تایید كرد.
فرضيه چهارم:
«ارزش افزوده اقتصادی نسبت به سود عملياتي دوره جاری بیشتر با سود عملياتی دوره بعد هم جهت است.»
برای بررسی فرضیه چهارم، میتوان از جدولهای قبل استفاده کرد. نتايج حاصل از اين بررسي بهصورت زير بيان ميشود:
براساس ضریب همبستگی بدست آمده در تمامی سالها (1384، 1385، 1386و 1387) میتوان بيان كرد كه سود عملیاتی دوره جاری نسبت به ارزش افزوده اقتصادی رابطه بيشتري با سود عملیاتی دوره بعد دارد و می توان چنین گفت که سود عملیاتی دوره جاری نسبت به ارزش افزوده اقتصادی بیشتر با سود عملیاتی دوره بعد هم جهت است، در اين آزمون را نميتوان رد كرد و تایید می شود.
فرضيه پنجم:
«جریان نقدی عملیاتی نسبت به سود عملياتي دوره جاری بیشتر با سود عملياتی دوره بعد هم جهت است.»
برای بررسی فرضیه پنجم، میتوان از جدولهای قبل استفاده کرد. نتايج حاصل از اين بررسي بهصورت زير بيان ميشود:
براساس ضریب همبستگی بدست آمده در تمامی سالها (1384، 1385، 1386و 1387) میتوان بيان كرد كه سود عملیاتی دوره جاری نسبت به جریان نقدی عملیاتی رابطه بيشتري با سود عملیاتی دوره بعد دارد و می توان چنین گفت که سود عملیاتی دوره جاری نسبت به جریان نقدی عملیاتی بیشتر با سود عملیاتی دوره بعد هم جهت است، در اين آزمون را نميتوان رد كرد و تایید می شود.
فرضيه ششم:
«ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریان نقدی عملیاتی بیشتر با سود عملياتی دوره بعد هم جهت است.»
برای بررسی فرضیه ششم، میتوان از جدولهای قبل استفاده کرد. نتايج حاصل از اين بررسي بهصورت زير بيان ميشود:
براساس ضریب همبستگی بدست آمده در تمامی سالها (1384، 1385، 1386و1387) میتوان بيان كرد كه ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریان نقدی عملیاتی رابطه بيشتري با سود عملیاتی دوره بعد دارد و می توان چنین گفت که ارزش افزوده اقتصادی نسبت به جریان نقدی عملیاتی بیشتر با سود عملیاتی دوره بعد هم جهت است، در اين آزمون را ميتوان رد كرد و H0 تایید می شود.
تجزيه و تحليل نتايج حاصل از آزمون فرضيههای فرعی
فرضيه اول:
بین سود عملیاتی با خطای پیش بینی شده سود هر سهم رابطه وجود ندارد.
بین سود عملیاتی با خطای پیش بینی شده سود هر سهم رابطه وجود دارد.
براي آزمون اين فرضيه، ابتدا ضريب همبستگي اسپیرمن بين سود عملیاتی با خطای پیش بینی سود هر سهم برآورد شده و سپس فرضيه صفر بودن اين ضريب آزمون ميشود.
جدول 1: نتايج ضریب همبستگي اسپیرمن برای بررسی رابطه بین سود عملیاتی با خطای پیش بینی سود هر سهم برای سالهای 84تا87
سال حجم نمونه ضریب همبستگی p-value نتیجه آزمون
1384 91 074/0 486/0 تایید
1385 91 610/0 000/0 رد
1386 91 077/0 467/0 تایید
1387 91 105/0 320/0 تایید