بخشی از مقاله
، توصیف ، محدودیت ها و روشهای ایجاد خلاقیت
خلاقیت واژه ای است مبهم و ارائه تعریف دقیق از آن دشوار می باشد . محققان اغلب به جای تعریف آن ، خصوصیات افراد خلاق را ترسیم کرده اند . اما اگر بخواهیم تعریفی از آن ارائه کنیم می توانیم بگوییم : خلاقیت یک فرآیند ذهنی است مرکب از قدرت ابتکار و انعطاف پذیری . خلاقیت هر حسی را در بر می گیرد : بینایی ، بویایی ، چشایی و شاید حتی ماورای حس را ، بسیاری از آن نامرئی ، غیر کلامی و ناهشیار است . برخی از محققان ( ویلسون 1962 ، کراچفیلد 1962 ) خلاقیت را نقطه مقابل همنوایی می دانند و به نظر آنها خلاقیت یعنی عقاید اصیل ، نظریات متفاوت نگریستن به مسائل لوفرانکویس معتقد است : همان گونه که هوش خیلی پایین همان کودنی است > خلاقیت خیلی پایین هم معمولی بودن است .
سطوح خلاقیت به نظر آی ، آر ، تایلور ( 1995 )
خلاقیت بیانی : همانند ترسیم خودبخودی کودکان .
خلاقیت بارآور : همانند تولیدات هنرمندان یا دانشمندان .
خلاقیت ابداعی : که از طریق تغییرات و پیشرفت حاصل می شود .
خلاقیت اختراعی : که در آن هوش و ذکاوت با روشهای و فنون آشکار می شود .
خلاقیت ظهوری : جایی که یک اصل یا فرض جدید وجود دارد و در حول آن مکاتب و حرکتهای
ازه و مانند آنها شکوفا می شوند .
با در نظر گرفتن سطوح فوق عقیده بر این است که همیشه درجاتی از خلاقیت وجود دارد اما برخی از تولیدات بیشتر خلاقانه است و برخی دیگر کمتر . به عبارت دیگر خلاقیت در سطوح و درجاتی متفاوتی ظاهر می شود و از کشف ساختار اتم گرفته تا خوب مسطح کردن باغ متغیر است . اما آنچه به عنوان یک ملاک خلاقیت بیشتر حائز اهمیت است > تازه بودن می باشد . این ملاک در هر تعریفی از خلاقیت دیده می شود > به نظر ترستون نظر جامعه شرط نیست که تولید چیزی را نو به حساب آمرد یانه ؛ بلکه همین که فکری برای اولین بار به ذهن همه کس از یک زن خانه دار معمولی گرفته تا یک هنرمند برجسته ایجاد شود .
اشتاین (1953 ) برخلاف ترستون معتقد است که خلاقیت باید بر حسب فرنگ و جامعه تعریف شود . به نظر او بدیع و تازه بودن به این معنی است که در آن جامعه قبلاً وجود نداشته است او معتقد است برای این که کاری را یک کار خلاق بدانیم باید توسط گروهی از افراد به صورت کاری مفید و جالب و قابل قبول در نظر گرفته شود .
روش های مختلف خلاقیت
روش نو داروینی : حرکت فکر بدون ضابطه و به صورت آزمایش و خطاست تا این که منجر به کشف می شود .
روش نو لامارکی : یک قواعد اولیه در تفکر خلاق وجود دارد که ما از آن تبعیت می :نیم و در پرتو آن تبعیت است که بعدها عمل کشف صورت می گیرد . در این روش افراد خلاق باید از یک چهار چوب تبعیت کنند وگرنه خلاقیت صورت نمی گیرد .
روش ترکیبی ( چند مرحله ای ) : در مراحل اولیه خلاقیت قاعده مندی نقش بازی میکند و در مراحل بعدی روش داروینی مصداق پیدا می کند .
شرایط خلاقیت
منشأ تولید خلاقیت چیست ؟ آیا می توان خلاقیت را به توانایی ویژه ای از صفات شخصیتی نسبت داد ؟ یا اجزای دیگری هستند که در این فرایند نقش بازی می کنند ؟ تحقیقات نشان داده است که عوامل اجتماعی و محیطی نقش های عمده ای در عملکرد خلاقاه ایفا می کنند . ارتباط قوی و مثبتی بین حالت انگیزشی شخص – جهت گیری انگیزشی – و خلاقیت وجود دارد . تا حد زیادی این محیط اجتماعی است یا لااقل برخی از جنبه های محیط است که این جهت گیری را تعیین می کند در همین ارتباط ما از اصل انگیزش درونی خلاقیت سخن خواهیم گفت . مطابق با این اصل مردم زمانی خلاق می شوند که از طریق علاقه ، لذت ، رضایت و چالش در انجام کار احساس برانگیختگی کنند نه به وسیله فشارهای و اجبارهای بیرونی .
در اصل عشقی که مردم به کارشان دارند نقش عمده ای در خلاقیت آنها دارد برای مثال اشتاینر می گوید :
هیچکس به اندازه انیشتین از علم لذت نبرده است . از طریق نامه ها > مطالعه زندگی نامه افراد و یا یادداشت های دیگران می توان برخی از افراد و دانشمندان را شناخت که به کار خود علاقه و عشق وافری داشتند که نهایتاً منجر به ابداعات ، اختراعات و پیشرفتهای چشمگیری در ان زمینه شده است . هنری جاگلوم کارگردان سینما معتقد است لذت از خلاقیت شبیه به نشستن روی دوچرخه ای است که از تپه به طرف پایین حرکت می کند .
به رغم مطالب عنوان شده تحقیقات نشان داده اند عشقی که مردم نسبت به کارشان دارند از طریق فشارهای محیطی تضعیف شده ، براحتی اهمیت خود را از دست می دهد . در سال 1954 کارل راجرز در باره شرایط خلاقیت و اهمیت ایجاد موقعیت های آزاد و امن روان شناختی صحبت کرد ، در باره محیطی که در آن نظارت بیرونی وجود نداشته باشد . راجرز معتقد است که خلاقیت فقط در محیطی شکوفا می شود که در آن انگیزش تولید از درون ایجاد شود آزمایش و بررسی تفسیرهای افراد خلاق ، این دیدگاه را تأیید کرده است البته این را هم باید گفت که تنها عشق کافی نیست بلکه فرد خلاق باید با مشکلات فراوان محیطی را بسازد که فرصت کافی برای نگه داشتن عشق را ارائه دهد .
انگیزش درونی چیست ؟
درانگیزش درونی تعاریف زیادی عنوان شده است . اخیراً برخی از روان شناسان اجتماعی ( لپر گرین ، نیس بت 1973 ) انگیزش درونی را از جنبه شناختی تعریف کرده اند آنها عقیده دارند : اگر افراد درک کنند که به واسطه علاقه خود در فعالیتهایشان مشغول هستند . بطور بیرونی انگیخته می شوند . مطابق با این نظریه کروگلانسکی ( 1975 ) آن را به دو طبقه درونزاد و برونزاد تقسیم کرد . وقتی صحبت از درونزاد می شود منظور این است که هدف از انجام کاری را در درون آن قرار دارد و در نوع برونزاد فعالیت به عنوان ابزاری در نظر گرفته می شود که منتهی به هدفی به هدف بیرونی می شود .
نظریه پردازان دیگر ، انگیزش درونی را بیشتر ارگانیسمی تصور می کنند وایت ( 1959 ) و هارتر ( 1978 ) عقیده دارند که انگیزش درونی مبتنی بر نیاز ذاتی انسان برای رقابت است و دچار مس ( 1968 ) معتقد است رفتارهایی که از داخل برانگیخته می شود ناشی از نوعی اشتیاق برای تجربه یک امر می باشند .
همه تعاریفی که در مورد انگیزش درونی وجود دارند در یک عنصر مشترک هستند : افرادی که فعالیتهای را به واسطه علاقه خود و با رضایت شخصی انجام می دهند دارای برانگیختگی درونی و افرادی که به خاطر برخی هدفهای بیرونی فعالیتهای را انجام می دهند دارای برانگیختگی بیرونی هستند . نظریه پردازان روان شناختی عقیده دارند که خلاقیت از حالت برانگیختگی درونی ناشی می شود کراچفیلد ( 1962 ) معتقد است که برانگیختگی درونی مرتبط با فعالیت بیشتر از برانگیختگی بیرونی مرتبط با فرد منجر به خلاقیت می شود . داده های شخصیتی جمع آوری شده به وسیله کراچفیلد ( 1961 ) حاکی است که سطوح بالای انگیزش درونی با کار و فعالیت افراد خالق همراه می باشد .
تأثیرات اجتماعی و محیطی
مطالعاتی در مورد تأثیر محدودیت یا انگیزش اجتماعی _ محیطی انجام گرفته است . در این مطالعات از گروههای آزمایشی و کنترل استفاده شده است . گروههای آزمایشی در شرایطی با پاداش ، پسخوراند یا محدودیت کار می کردند . اما گروههای کنترل هیچ کدام از این شرایط را نداشتند . هیچ کدام از گروهها از آزمایش با خبر نبودند . محققان بدین طریق تأثیر انواع محدودیت ها را نشان داده اند. در آزمایش به عمل آمده ، جایزه نقدی سبب بیشترین توجه شد ( تجربه انجام یک کار برای دریافت پول ، انگیزش درونی آزمودنی را بطور معنی داری کاهش می دهد ) ، مع هذا پرداخت پول نقد تنها پاداشی نیست که چنین اثر کاهشی دارد . علاوه بر پرداخت جایزه نقدی ، محدودیت بیرونی نیز کاهش انگیزه درونی دارند . لپر و گرین تأثیر نظارت و مراقبت را بر علاقه درونی کودکان مورد بررسی قرار دادند . نتیجه به دست آمده حاکی از تأثیرات کاهنده نظارت برانگیزش درونی آنها در حین انجام تکالیف بود . با توجه به این مسأله سئوالی که مطرح می شود این است که آیا چنین عواملی می تواند خلاقیت آزمودنیها را نیز تحت تأثیر قرار دهند ؟
تأثیر محدودیتها بر جنبه های مرتبط با خلاقیت در عملکرد
در تحقیقی که به وسیله لپرو دیگران برای بررسی تأثیر جایزه بر خلاقیت کودکان انجام گرفت معلوم شد که کودکانی که در ابتدا از روی علاقه و انگیزش درونی کار خود را بخوبی انجام می دادند بعد از این که یاد گرفتند کار خود را به ازای دریافت پاداش انجام دهند ، از میزان انگیزش آنها کاسته شد . این کودکان وقت کمتری برای کار اختصاص می دادند و علاقه آنها همچنان کاهش می یافت ، بعلاوه کیفیت کارایی افراد نیز در مقایسه با آنهایی که منتظر دریافت پاداش نبودند ، پایین تر بود .
در آزمایشی متفاوت گاربارینو از دانش آموزان کلاس پنجم و ششم خواست که به کلاسهای اول و دوم تکالیفی را یاد بدهند . دانش آموزانی که به عنوان معلم به کار می رفتند نیز به دو گروه تقسیم شدند . گروهی که به آنها وعده پاداش داده شده بود و گروه دیگر که وعده ای دریافت نکرده بودند . آن گاه برای ارزیابی عملکرد دو گروه از دو نفر ارزیاب استفاده شد . نتایج به دست آمده نشان داد معلمانی معلمانی که وعده پاداش دریافت کرده بودند زیر فشار روانی بوده ، اشتغال ذهنی داشتند . در حالی که گروه دیگر آرام بودند و عملکرد بهتری از خود نشان دادند . در میان دانش آموزان نیز آنهایی که قرار بود پاداش دریافت دارند عصبانی بودند و تنش داشتند اما گروه دیگر کاملاً آرام بودند ، بعلاوه دانش آموزان گروه اول از بیانات معلم ارزیابی منفی داشتند کمتر خوشحال بودند و کمتر یاد می گرفتند . همچنین آشکار شد که این دانش آموزان بحثهای راحت تری انتخاب می کردند اما آنهایی که وعده پاداش دریافت نکرده بودند . بحثهای پیچیده و مشکل را ترجیح می دادند
ده گام به سوی تقويت خلاقيت
يک -به موزيک باخ ( Johann Sebastian Bach) گوش دهيد . اگر از سردرد رنج می بريد و يا در نيمه های شب دچار توهم می شويد به پزشک مراجعه نماييد.
دو- از تکنيک يورش فکری ( Brainstorm ) استفاده کنيد.اين تکنيک علاوه بر اينکه مخزنی از ايده ها برای شما ايجاد می کند بلکه به کمک آن می توانيد در امور خود تصميم گيری های بهتری را اتخاذ نماييد
سه -هميشه با خود يک دفترچه و مداد يا خودکار به همراه داشته باشيد.هنگامی که ايده ای تازه به ذهن شما می رسد ، آن را ياد داشت نماييد.هنگامی که ايده های يادداشت شده خود را بازخوانی می کنيد ، ممکن است 90 درصد آنها بيهوده جلوه کنند اما نگران نباشيد اين طبيعی است ، 10 درصد از بقيه ايده های يادداشت شده بسيار ارزشمند خواهند بود.
چهار- هنگامی که فکر نويی به ذهن شما می رسد، يک فرهنگ لغت را باز کنيد و بطور تصادفی واژه ای را انتخاب نماييد و آنگاه سعی نماييداين فکرنو و آن واژه را با يکديگر ترکيب نماييد و اين روش سبب خواهد شد به نکات جالبی دست يابيد. يک مفهوم شناخته شده ساده ای وجود دارد که هنگامی که ذهن شما در شرايط آزاد بسر می برد قادر به خلاقيت نيست و هنگامی که ذهن شما با محدوديت هايی روبرو می شود،شروع به تفکر خواهد کرد و اين روش سبب می شود ذهن شما دريک محدوديت قرارگرفته و تفکر نمايد.
پنج -مشکلی را که با آن روبرو هستيد ، با دقت تعريف نماييد، و يا آن را بر روی يک کاغذ يا دفترچه الکترونيکی و يا در رايانه با جزئيات شرح دهيد.از اين طريق شما به نکات تازه و خوبی در خصوص مشکل خود دست می يابيد.
شش -اگر نمی توانيد تفکر کنيد ، بهتر است پياده روی کنيد.يک تغيير آب و هوابرای شما خوب بوده و به آرامی کمک می کند تا سلولهای مغزی شما به تحرک واداشته شوند.
هفت : تلويزيون نگاه نکنيد ، زيرا ذهن شما توسط برنامه های تلويزيون اشغال می شود و ديگر قادر نيستيد خلاقانه فکر کنيد ، گويی با ديدن تلويزيون مغز شما از گوش ها و چشم های شما نشت کرده و خارج می شود .
هشت : از مصرف دارو بپرهيزيد ، بعضی از افراد برای تقويت خلاقيت خود از داروهای خاص استفاده می کنند، در حاليکه از نگاه ديگران ، اين افراد تنها نظير افرادی هستند که وابستگی دارويی دارند.
نه - تا می توانيد درباره هر چيزی مطالعه کنيد ، مغز شما با مطالعه کتاب ورزش می کند.علاوه بر اينکه سبب الهام در ذهن شما می شود بلکه آن را انباشته از اطلاعات می کند که اين خود سبب خواهد شد ، سلولهای مغزی شما با يکديگر راحت تر ارتباط برقرار کرده و زمينه برای خلق ايده های نو پديد آيد.
ده - مغز شما نيز همانند بدن شما نيازمند ورزش کردن است تا به خوبی فعاليت نمايد.در صورتی که مغز ورزش نکند ، به مرور سست و بی فايده می شود.شما از طريق مطالعه کردن ، بحث کردن با افراد باهوش می توانيد سلولهای مغزی خود را وادار به ورزش کنيد. گفتگو با ديگران در رابطه با کارگردانان فيلم ها و سياست و نظير اينها برای ذهن شما خوب است و اين بهتر از پرخاش کردن بر سر ديگران است .
****
منبع : مقاله " ده گام به سوی تقويت خلاقيت " نويسنده : جفری بام گارتنر ( Jeffrey Baumgartner ) ترجمه : حميد ميرزاآقايی -برگرفته از سايت jpb.com - انتشار توسط : سايت فکرنو- بهمن 1384
روش آموزش خلاقیت
آیا میتوان خلاقیت را آموزش داد؟
خلاقیت موضوع جالب و بحث انگیزی هست که تاثیر آن در موفقیت و پیشرفت افراد ثابت شده است. اما اینکه آیا میتوان به آموزش خلاقیت پرداخت و آنرا به افراد آموزش داد تا بوسیله آن برنامههای دیگر آموزشی خود را پیش ببرند اکثر صاحبنظران امکان چنین آموزشی را تائید کردهاند. اکثر روانشناسان آموزشی چه در مکتب شناختی و چه در مکاتب رفتاری معتقدند که خلاقیت و آفرینندگی قابل آموزش هستند. در زیر مراحل آموزش خلاقیت آمده است.
طبقه بندی مسائل
مسائلی را که به یادگیرندگان میدهید طبقه بندی کنید. مسائل و موضوعات را بطور کلی میتوان به دو دسته مسائلی که شناخته شده هستند ولی راه حل آنها معلوم نیست و مسائلی که در آن هم مساله و هم روش حل مساله برای دانش آموز و کل بشریت ناشناخته است، تصمیم بندی کرد. گفته میشود ابتدا مسائل را به دانش آموز داده شود که از دسته اول هستند یعنی مساله شناخته شده است ولی روش حل مساله برای دانش آموز ناشناخته است. بتدریج میتوان دانش آموز را در موقعیتهایی قرار داد که در آن هم مساله و هم روش حل مساله ناشناخته هستند. هر چه موقعیت برای یادگیرنده ناشناخته تر باشد میزان خلاقیت او بیشتر خواهد شد.
آموزش مهارتهای حل مساله
به یادگیرندگان مهارتهای حل مساله را آموزش دهید و آنها را به استفاده از این مهارتها ترغیب نمایید. پژوهشهای انجام شده اثر بخشی تعدادی از فنون و مهارتهای حل مساله را در یادگیری تفکر آفریننده نشان دادهاند. معروفترین آنها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مسالهای را به دانش آموزان کلاس میدهد و از آنها میخواهد تا هر چه راه حل به ذهنشان میرسد برای مساله بگویند. پیش از ارائه تمام راه حلها بوسیله همه دانش آموزان کلاس ، هیچگونه اظهار نظری درباره آنها از سوی معلم یا سایر دانشآموزان ابراز نمیشود این روش شبیه روش تداومی آزاد مورد استفاده روانکاوان است.
علاوه بر روش بارش مغزی ، آموزش مهارتهای پژوهشی نیز یادگیرنده را در یادگیری خلاقیت کمک میکند. آموزشهای روش صحیح وضع کردن فرضیه و آزمودن آن تواناییهای تفکر خلاق را در یادگیرندگان افزایش میدهد. همچنین مطالعه خلاقانه را میتوان به یادگیرنده آموزش داد. به عبارتی میتوان به دانشآموز یاد داد تا مطالب را به صورت خلاقانه مطالعه کنند. مثلا میتوان به دانشآموزان گفت: وقتی به خواندن مطالب یک کتاب میپردازید به موارد استفاده مختلف اطلاعاتی که در آن کتاب به آنها برمیخورید بیندیشید.
خیلی اهمیت دارد که به راههایی که میتوانید اطلاعات خوانده شده را در زندگی شخصی و حرفه ای خود بکار ببرید فکر کند. تنها به این سوال اکتفا نکنید که مولف چه میگوید از خود بپرسید که چگونه میتوانم آنچه را که نویسنده نوشته است مورد استفاده قرار دهم. تنها به یک مورد استفاده اکتفا نکنید. تا آنجا که میتوانید موارد استفادههای بیشتری را بیابید و بعضی از آنها را برای معارف آینده خود یادداشت کنید. ممکن است مدتی وقت لازم باشد تا این نوع مطالعه کردن را بیاموزید. با این حال مایوس نشوید بعد از دو سه روز خواهید دید که میتوانید این روش مطالعه را به راحتی بکار ببرید.
اهمیت دادن به دستاوردهای خلاقانه یادگیرنده
دستاوردهای خلاقانه یادگیرنده را مورد تشویق قرار دهید. تشویق و تقویت رفتارهای خلاقانه مانند تشویق هر نوع رفتار دیگر باعث نیرومندی و افزایش آن میشود. برای این منظور نسبت به سوالات غیر متعارف یادگیرنده با احترام برخورد کنید و به آنها توجه کنید و از سرکوب کردن چنین سوالاتی خودداری کنید. نسبت به اندیشهها و راه حلهای نامعقول او نیز توجه داشته باشید و با احترام برخورد کنید به کودکان نشان دهید که اندیشههای آنها با ارزش است. فرصتهایی به یادگیرندگان بدهید تا در آن به یادگیریهای مورد علاقه خود بپردازند و یادگیریهای خود انگیخته آنان را مورد تشویق قرار دهید. به آنها فرصت دهید تا بدون ترس از عواقب ارزشیابی شما از کارشان به یادگیری ، تفکر و اکتشاف بپردازند.
بگذارید کودکان تجربه کنند!
تجارب کودکان را به موارد بخصوصی محدود نکنید. علاوه بر شرائط معمول و موقعیتهای متداول آموزش رسمی برای دانش آموزان فرصتهای تازه و متنوعی را نیز فراهم آورید. برای مثال در درس علوم از دانشآموزان بپرسید، اگر نیروی جاذبه وجود نداشت چه اتفاقی برای انسان میافتاد؟ بیشتر سوالهایی را مطرح کنید که با چگونه و به چه طریق شروع میشوند. از دانش آموزان بخواهید تا به طرح فرضیه بپردازند ، به استباط دست بزنند و اطلاعات خود را برای تبیین پدیدههای تازه به کار برند. سوالهایی را مطرح کنید که تعداد زیادی جواب داشته باشند.
کشف استعدادهای ویژه هر دانش آموز
نسبت به اختلافات فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید و در پرورش استعدادهای ویژه آنان بکوشید. در یادگیری هرگز دانشآموزان را به رقابت با یکدیگر وادار نکنید و از یکسان بار آوردن آنها بپرهیزید. هر دانشآموز دارای استعدادهای ویژه و خاص خود است که ممکن است از این لحاظ با سایر دانش آموزان فرق داشته باشد. در پرورش استعدادهای ویژه فرد فرد دانشآموزان بکوشید. شواهد موجود نشان میدهد که برخوردهای والدین و معلمان با کودکان در سالهای پائین کودکی بر رشد استعدادهای آنها تاثیر فراوان دارد.
پرورش خلاقیت کودکان
خلاقیت بزرگترین و اثر گذار ترین قسمت از وجود هر انسان است که خدا در وجودش قرار داده است. رشد و تکامل جوامع زائیده انسان های خلاق جهان در طول تاریخ می باشد. خلاقیت عرصه گسترده ای دارد. از ساده ترین نقاشی گرفته تا ماهواره های پیش رفته ای که به فضا پرتاب می شوند.
البته خلاقیت گاه گسترش خلاقیت های گذشتگان است و گاه فی البداهه و مستقل
میباشد.
بهترین زمان برای پرورش خلاقیت از 3 تا 12 سالگی می باشد. زیرا کنجکاوی ها و انرژی بسیار کودک، همچنین داشتن دنیای کوچک و ساده انگاری، می تواند بهترین محرک برای جستجو و تجربه آنان باشد. ماباید پاسخ گویی به کنجکاوی های کودک را به دو قسمت تقسیم کنیم که یک قسمت از این کنجکاوی ها که در زمینه تجربه و علمی می باشد، باید به خود او واگذار شود و وظیفه ما بصورت غیر مستقیم، راهنمایی و تشویق است تا او خود، به سوی پاسخ هایش هدایت شود، که در این قسمت به یک متخصص با تجربه پرورش خلاقیت نیاز مبرم می باشد.
بزرگترین وجه مشترک بین کودکان و دانشمندان و فلاسفه همین کنجکاوی ها و چراهاست، که متاسفانه در بسیاری از کودکان بدلیل عدم آگاهی والدین، این خصوصیت ارزشمند از بین می رود. و در نهایت این کودکان در آینده تبدیل می شوند به انسان های صرفا مصرف کننده و مقلد ، که اکثر آنان از زندگی مرفهی نیز برخوردار نیستند و همیشه خلاء یک حامی در زندگی آنان احساس می شود. تنها عده قلیلی در مسیر پرورش خلاقیت رشد می یایند ودر واقع همانها هستند که دانشمندان، محققان و مخترعان موفق آینده را تشکیل می دهند که همشه با اعتماد به نفس و اعتقاد راسخ مورد تایید و احترام جامعه می باشند و در واقع رهبران اجتماع از بین چنین افرادی است.
این موسسه با پرسنل مجرب و مشاوران زبده برای اولین بار در کشور در زمینه پرورش خلاقیت با مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نظر دارد جلسات مشاوره خصوصی برای اولیاء و کودکان عزیزشان برگزارنماید و با راهنمایی موثر، فرزندان عزیز را به آینده ای روشن تر رهنمون نماید.
جو کلاسی و خلاقیت..
جو کلاسی به رفتار خلاق ارتباط دارد. دانش آموزان مدارس رسمی در مقیاس های خلاقیت ، در مقایسه با همکلاسان خود در مدارس غیر رسمی ، نمرات پایین تر می آورند دبیران صمیمی و پذیرا به احتمال بیشتری خلاقیت را تشویق می کنند و رقابت شدید برای عمل کردن خلاق، مضر است .
ما باید بپذیریم خلاقیت در محیط زندگی قابل پرورش است عده ای از معلمان با واداشتن دانش آموز به
اطاعت زیاد از مقررات انعطاف پذیر و با دادن نمره بالا و نیز با امتناع از تحسین دانش آموزی که می خواهد به ناشناخته ها دست یابد و با تبعیض بین کودکان همجنس و غیر همجنس خلاقیت را در او خاموش می کنند.
هر دبیری می تواند بکوشد و آموزش ببیند که ، خلاقیت را در دانش آموزان بازشناسی و تشویق کند و فرصت هایی برای وقوع آن فراهم آورد.
آمادگی معلم ریاضیات برای آموزش در کلاس و ایجاد جو خلاق..
لازمه خلاق بودن در هر هنری داشتن زمینه قبلی در تکنیک ها ، شناخت وسایل و تجربه است. یک معلم خلاق می بایست در فرا گیرانش انگیزه لازم را ایجاد نموده ، معلومات و اطلاعات لازم را در اختیار آنها قرار دهد در کلاس باید مدنظر داشته باشد ذکر می کنیم.
1 به ریاضیات و ماده درسی خود علاقمند و مسلط باشد.
2 بتواند به بهترین روش آنچه را در نظر دارد، یاد دهد.
3 به چهره شاگردان خود نگاه کند تا متوجه انتظارهای آنها شود، دشواریهای آن ها را کشف کند، توانایی این را داشته باشد که خود را در جای آنها بگذارد .
4 به آگاهی های خشک و عریان قناعت نکند و بکوشد مهارت را که لازمه عقل و اندیشه است و عادت به کار منظم را دردانش آموزان یاد دهد.
5 بکوشد تا حدس زدن و پیش بینی کردن را ،به آنان بیاموزد.
6 سعی کند، اثبات کردن را به دانش آموزان یاد دهد.
7 در مسئله ای که طرح شده است، چیزی را جست و جو کند که ، برای حل مسئله ها ی دیگر، مفید است.
8 راز خود را بلافاصله ، فاش نکند. اجازه دهد دانش آموزان - تا آنجا که می توانند - تلاش خود را برای حل مسئله یا حدس راه حل ، به کار برند ، به دانش آموزان امکان دهد هر چه بیشتر خودشان را کشف کنند.
بااشاره های خود دانش آموزان را راهنمایی کند ، ولی عقیده خود را به زور ، به آنها تحمیل نکند.
روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان.
1 تجارب دانش آموزان را به موقعیت های خاص محدود نکنیم..
کار های بدیع و تخیلات دانش آموزان را مورد تشویق قرار دهیم، سوالهایی از آنها بپرسیم که مشوق تفکر واگرا باشند، و از تکرار روش های معمول و متداول بپرهیزد. سوالهایی که که راه حل های متعدد داشته باشد مشوق تفکر واگرا و خلاقیت است. ما معلمین ریاضی ، باید ریاضی را آنطور که هست به دیگران یاد دهیم . باید توجه کنیم که ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که به شکل قضیه یا مسئله به دیگران نشان داده شود .و ریاضی تفکر است که به وسیله مجموعه ای از قضا یا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستارآن هستند به وجود آوریم تا هر کس به هر مقدار ریاضی که می داند بتواند با مسائل برخورد کند.
2 برای طرح سوالها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شویم ..
دانش آموزان خود را تشویق کنید تا سوال های گوناگون از ما بپرسند. فراتر از اطلاعات دانش های معمول فکر کنند و راه های مختلف برای مسائل پیشنهاد دهند دانش آموزان را دراظهاراندیشه های اصیل و بدیع تشویق کنیم و با اظهار نظرهای غیر قالبی ، غیر متداول و تازه ی آنها با خوشرویی و با احترام برخورد نماییم ، حتی اگر فراتر از تصورات خود باشند .
وقتی که ریاضیات به صورت ساخته و پرداخته و در آن هر سوالی با جواب صریح و متکی بر دلیل توسط خود معلم به دانش آموز ارائه شود ، دیگر دانش آموز حق هیچ نوع اظهاری ندارد زیرا سخن معلم درست است و دلیلی برای درستی آن ارائه داده و چون و چرای دانش آموز رد می شود. باید به دانش آموز فرصت داده شود تا در جریان یادگیری فعال باشد و ببیند که چگونه تعریفی تکامل پیدا می کند .
باید حدس زدن و آزمون را که شیوه ی علمی و خلا قانه است به دانش آموزان در ریاضیات و هندسه آموزش داد.
3 فرصت هایی برای خود آموزی و یادگیری اکتشافی در اختیار دانش آموزان قرار دهیم..
یکی از ویژگیهای افراد آفریننده ،استقلال شخصی و توانایی پیدا کردن راه حل مسایل به طریق اکتشافی و از راه خود آموزی است . اگر تنها حفظ کردن مطالب ، راه حل های قالبی مورد تایید معلمان واقع شوند،؛ دانش آموزان به حفظ مطالب تشویق خواهند شد ،اما اگر اندیشه های اصیل مورد تایید قرار گیرند ، دانش آموزان به فعالیت های خلاق مبادرت خواهند کرد . کلاس باید جایگاه کشف کردن باشد به دانش آموزان اجازه دهید که خود مسئله و یا قضیه ای ارائه دهند هر چند ساده باشد مهم این است که فکری تازه و کشفی جدید به وقوع بپیوندد . ریاضیات باید طوری تدریس گردد که حس کنجکاوی را در فرا گیران به طوری تداوم بخشد که همیشه در پی یافتن عقاید تازه درریاضی و کشف مطالب جدید باشند، هر چند که این مطالب قبلا به وسیله ی دیگران کشف شده باشد .
4 نسبت به تفاوت های فردی دانش آموزان با احترام برخورد کنیم..
برخورد درست معلمان با دانش آموزان در رشد استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشند در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم .
5 رفتارهای خلاق را برای کودکان قرار دهیم..
پژوهشهای انجام شده نشان داده اند که روش آموزش از طریق سرمش دهی بیشتر از روشهای مرسوم آموزشی منجر به ایجاد رفتارهای خلاق در یاد گیرندگان می شود .
6 از روش های و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگان استفاده کنیم..
تعدادی روش و فن آموزشی وجود دارند که با استفاده از آنها در پرورش استعدادهای خلاق کودکان بسیار موثرند. معروفترین آنها روش ((بارش مغزی)) است. در این روش معلم مسئله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسئله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهایی مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارائه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان ،درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید. روش دیگر آموزش ((مهارتهای پژوهشی )) است. آموزش مهارتهای پژوهشی به طرح آزمودن فرضیه از سوی یاد گیرنده گان کمک می کند. روشهای درست طرح فرضیه به وسیله دانش آموزان منجر به ایجاد طرز تفکر خلاق در آنها می شود.
برخورد درست معلمان با دانش آموزان بررشد و استعدادهای خلاق آنها تاثیر فراوان دارد. از وادار کردن دانش آموزان به رقابت و هم چشمی با یکدیگر بپرهیزیم. هر یک از دانش آموزان دارای استعداد و قریحه های خاص خود هستند که شاید از این جنبه با دانش آموزان دیگر متفاوت باشد. در پرورش این استعدادهای ویژه در دانش آموزان بکوشیم.
با انتخاب اسباب بازيهاي مناسب، خلاقيت را در كودكان برانگيزيد
خلاقیت یک محصول نیست،هر چند که حاصل آن در شنیدن،لمس کردن یا دیدن مشهود است،خلاقیت در حقیقت فرآیند تفکر وعمل است.شما می توانید با تشویق کودکانتان به قبول راههای تازه در مشاهده،این مهارت مهم زندگی را به آنها بیاموزید وبه آنها نشان دهید که برای حل یک مساله بیش از یک راه وجود دارد
فرزند شما به هر مقامی در آینده برسد، به تجربیات او در دوران کودکی بستگی دارد. انجام بازی، تجربیات مثبت و احساسات موفقیت آمیز را برای کودک فراهم می آورد. بازی های خلاق فرصتی به کودک میدهند تا از قوه خلاقیت و تخیل خود در حل مسایل استفاده کند و آن را رشد دهند و تقویت کند.
بسياري از كودكان در اوايل دوران كودكي دوستان رويايي و خيالي را براي خود دارند كه در بازيهاي شان آنها را سهيم و حتي مدت هاي طولاني باآنان صحبت مي كنند.بيشتر والدين از وجود چنين مساله يي در كودكان شان احساس نگراني كرده و مي ترسند كه مبادا فرزندشان دچار اختلالات رواني شده باشد ولي اين حالت جزيي از مراحل رشد كودك به حساب مي آيد كه اكثر بچه ا آن را تجربه مي كنند.دكتر فدايي روانشناس كودك در اين زمينه يم گويد:” به طور قطع اگر كودكان به جاي دوستان خيالي با عروسك و اسباب بازي دگري صحبت كنند والدين آنقدر احساس نگراني نمي كنند ولي داشتن دوستان خيالي كه كودكان در طول روز با آنها درددل مي كنند براي آنان با ارزش است به شكلي كه حتي كودكان اغلب ،مشكلات و مسائلي كه باعث ناراحتي شان شده است را با انان در ميان مي گذارند. اين حالت در طي زمان رشد، به خصوص زماني كه تكلم و صحبت كردن در آنان شكل گرفته است ،براي برقراري ارتباط و بيان احساسات كودك به وجود مي آيد و هيچ جاي نگراني براي والدين وجود ندارد زيرا بچه ها به مرور زمان اين مرحله را پشت سر گذاشته و دوستان واقعي را براي خود برمي گزينند.
دكتر فدايي مي گويد:” اما به طور كلي بعضي از بچه ها بيشتر ترجيح مي دهند كه به تنهايي بازي كنند و كمتر با بچه هاي ديگر گرم مي گيرند كه بايد چنين كودكاني را به ايجاد ارتباط با كودكان ديگر تشويق كرد تا در اين زمينه به رشد اجتماعي شان كمك شود.“
هميشه همه بچه ها از چيزهايي كه در اطرافشان مي بينند بريا بازي و سرگرمي خود استفاده م ي كنند اما آنچه در اين زمينه از اهميت ويژه يي برخوردارست نوع و انتخاب اسباب بازيهايي است كه بريا كودكان در نظر گرفته مي شود زيرا ممكن است بعضي از اسباب بازيهاي خريداري شده به نظر والدين جالب باشد اما جذابيت چنداني براي كودكان نداشته باشد .پس بنابراين مي توان اسباب بازيهايي را براي كودكان انتخاب كرد كه ضمن داشتن دوام،استقامت ،ايمني و جنبه تفريحي ،آنان را به خلاقيت و ابتكار براي ساخت دنياي متفاوت ولي به همان اندازه واقعي شان كمك كند.
اسباب بازيهاي مناسب براي كودكان
اسباب بازيهاي سرگرم كننده و آموزشي مثل كارتهاي رنگارنگ،مهره و كتابهاي آموزشي براي شناخت اعداد ،حروف و كلمات
اسباب بازيهاي موزيكال كه داراي صداي ملايم باشد بريا كودكان لذتبخش است زيرا باعث شور و نشاط در آنان مي شود.
عروسكهاي پارچه يي و نرم در اندازه هاي كوچك و بزرگ براي كودكان جالب هستند و حتي براي مدت هاي طولاني آنان را به عنوان همدم و همراه بريا خود نگهداري مي كنند و اين گونه اسباب بازيها باعث رشد قدرت تكلم در كودكان مي شود.
خمير بازي كه خلاقيت را در بچه ها برمي انگيزد و آنان را براي ساختن اشكال مختلف كمك مي كند
پازل كه به كودكان كمك مي كند تا بريا چيدن دقيق آنها تلاش كنند.
لگو و مكعب هاي ساختمان سازي به قدرت هماهنگي و يافتن مهارت بيشتر در استفاده از منبع : مقاله " با انتخاب اسباب بازيهاي مناسب خلاقيت را در كودكان برانگيزيد " - تهيه كننده :م.ر، روزنامه اعتماد ، پنج شنبه 30 آبان 1381 دست ها به كودك كمك مي كند.
استفاده از مواد رنگي ،ماژيك و مداد شمعي براي نوشتن و نقاشي كردن
عوامل بازدارنده خلاقیت
نگاه اجمالی
بسیاری چنین میپندارند که ابداع ، خصوصیت ذاتی برخی افراد است که با این توانایی متولد میشوند. در صورتیکه مدتهاست ثابت شده است که این استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد. و میتوان آنرا با کاربرد اصول و تکنیکهای معینی ، با ایجاد طرز فکرهای جدید ، با اجتناب از عادات و عواملی که این استعداد را خفه میکند، و با کاربرد مداوم آن پرورش داد. اما درعین حال عواملی مانع خلاقیت میشوند.
توصیف عوامل مانع خلاقیت
عادات پیشین مانع حل مسئله اند.
یکی از دلایلی که ما هر چه بیشتر رشد میکنیم، خلاقیتمان کمتر میشود آن است که قربانی عادات میشویم. در نتیجه تحصیلات و تجارب عوامل بازدارندهای در ما ایجاد میشود که طرز فکر ما را به سوی جمود میکشاند. این عوامل در هنگام برخورد خلاق ما با مسائل ، مانع ایجاد میکنند. این نوع مانع را به اسامی مختلف شناسایی نمودهاند. از جمله میتوان به لجاجت درطرز کار اشاره کرد. روان شناسان تجربی آنرا به نامها جمود در حل مسائل ، مکانیزاسیون ، سرسختی و توقف نامیدهاند.
دلسرد کردن خود به عنوان یک عامل بازدارنده
تجربه رهبران خلاقیت ، آنان را در مورد این واقعیت تحت تاثیر قرار داده است که بسیاری از مردم خلاقیت خود را با دلسرد نمودن خویش تحلیل میبرند. کوششهای خلاق ما مادام که تقریبا همه گرایش به دلسرد کردن آن دارند، با مانع مایوس کننده کافی روبرو است. لیکن دلسرد کردن به دست خویش غالبا نیروی عجیب خفه کنندهای برای خلاقیت است.
کمرویی مانع خلق ایدههاست.
در اغلب موارد کمرویی از تردیدهای واقعی افراد درباره استعداد خلاقشان سرچشمه میگیرد. قطعا تردیدی وجود ندارد که ما دارای استعداد و قدرت تصور هستیم و نیز میتوانیم آنرا در صورتی که اراده کنیم بکار بریم. لیکن حتی وقتی ایدهای به نظرمان میرسد، غالبا به علت شک و تردید آنرا بروز نمیدهیم. ترس از کمرویی ، گرایش به متوقف ساختن ما پس از یک پروژه خلاقیت دارد.
نزدیکان بهترین مشوقین هستند و برعکس.
دلسرد کردنهایی که بیش از همه در تخریب خلاقیت موثر است آنهایی است که از طرف افرادی که به آنان علاقمندیم سرچشمه میگیرد. در داخل خانواده تشویق با ارزش تر از هر جای دیگر است. غالب ما در کودکی به نحو بارزی خلاق هستیم. با این وجود بسیاری از ما وقتی بزرگ میشویم غیرخلاقیم. یکی از دلایل آن عبارت است از آنکه در جامعه ، روی اهمیت ایدهها تاکید نشده است. دلیل دیگر آن است که غالب والدین یا به صورت فعال در دلسرد کردن کودکان خود و یا حدقل در عدم تشویق فعالانه آنان مقصر هستند. روان شناسان بر اهمیت ارتقا اعتماد به نفس کودکان تاکید نمودهاند.
ضرورت توجه به خلاقيت در کودکان و نوجوانان.
موازات گسترش علوم در زمينه های مختلف ،مطالب علمی در اثر پديده انفجار اطلاعات ، در طول مدت کوتاهی اهميت نخستين خود را از دست داده و به اطلاعاتی کم اهميت و دست دوم تبديل می شوند.
در جهان امروز بالاترين و بهترين توليد برای کشورهايی که بخواهند حرف اول را در دنيا داشته باشند توليد فکر نو و ايده است و اين امر به خوبی ضرورت توجه به خلاقيت و پرورش آن را در کودکان و نوجوانان نشان می دهد.
خلاقيت موهبتی است که در تمام انسان ها بالقوه موجود است اما ظهور و گسترش آن مستلزم شرايط مناسب است .
لفرانکويس خلاقيت را به عنوان کنجکاوی ، اشتياق به کشف و آزمايش کردن ، توليد پاسخ های جديد به مساله ، حساسيت به مساله و توجه به رفتار خلاق خود تعريف می کند. خلاق بودن يعنی پديده های عالم را متفاوت از ديگران ديدن همانند نيوتن وقتی که سيب از درخت بر زمين می افتد او چرخش سيب را به گونه متفاوت تر از ديگران میبيند و به دنبال طرح مساله و پاسخ به چرايی افتادن سيب از درخت می شود .
تحقيقات انجام شده در زمينه خلاقيت با آموزش نشان می دهد بر خلاف نظريه پردازان گذشته که خلاقيت را فرآيندی ارثی و ذاتی تلقی می کردند .خلاقيت را می توان به افراد به ويژه به کودکان و نوجوانان آموزش داد به عبارت ديگر بر خلاف تصور عامه مبنی بر اين که فقط افراد معدود ی خلاق بدنيا می آيند واقعيت اين است همه با اين استعداد پا به اين دنيا می گذارند و اين آموزش و تجربه است که می تواند زمينه های شکوفايی و غنا بخشيدن هر چه بيشتر به اين استعداد را فراهم آورد .از اين رو در کشورهايی که از آموزش و پرورش پويا برخوردارند پرورش خلاقيت به عنوان يکی از مهمترين هدفها ی آموزش و پرورش مورد توجه قرار گرفته است .
ويژگی های افراد خلاق
1- در کار انديشيدن تا جايی که ممکن است از قالب و چهارچوب می گريزند.
2-به وضع موجود رضايت نمی دهند و طالب تغيير هستند .
3-درمواجه با مشکلات از خود صبر و مداومت بيشتری نشان می دهند و به دنبال راه حل مشکل می گردند.
4-از شخصيتی پويا و استقلال طلب برخوردارند.
5-در برخورد با پديده ها کنجکاو هستند.
6-فرد خلاق جهت دستيابی به ناشناخته های خود تلاش مضاعفی از خود نشان می دهند.
7-قدرت ريسک و خطر پذيری بالايی دارند.
8- عقايد خود را هر چند مخالف ديگران باشد مطرح می کند.
9-از شکست مايوس نمی شوند.
10-معمولا درونگرا هستند.
رشد خلاقيت در بچه ها
برای پرورش خلاقيت در کودکان می بايد به تمام ابعاد وجودی آنان اعم از بعد عاطفی ، اجتماعی ، شناختی ، آموزشی و....توجه شود.پرورش خلاقيت با عوامل محيطی مثل خانواده و اجتماع رابطه تنگاتنگی دارد. از جمله عواملی که در پرورش خلاقيت دخالت دارند می توان موارد زير را نام برد.
1-فراهم آوردن محيط غنی از فرهنگ
2- برقراری جو عاطفی مناسب بين افراد خانواده
3-ضمن توجه به تخيلات بچه ها ، آن ها را به سوی واقعيت سوق دادن .
4-توجه به پرورش حواس پنج گانه بچه ها .
5-فراهم آوردن محيطی که امکان اشتباه کردن ، تجربه کردن و ريسک کردن را به بچه ها بدهد.
6-بردن بچه ها به دامن طبيعت ، نمايشگاه های هنری ، موزه ها ، کارخانه ها و....
7-استفاده از اسباب بازی های فکری و ساختنی که بچه ها بتوانند ايده های مختلف را روی آن پياده کنند مانند : استفاده از انواع پازل ها ، مدل سازی ف جدول ها و.....
8-انجام کاردستی ، استفاده بهينه از وسايل دور ريختنی ، تهيه کلاژ و......
9-تشويق بچه ها به داشتن انديشه های بکر و تازه .
10- توجه به سوالات عجيب و غير معمول بچه ها .
11- توجه و احترام به عقايد و پيشنهادهای بچه ها.
12- عدم مقايسه بچه ها با هم.
13-قصه گفتن ، اجرای نمايش ، شرکت بچه ها در گروه های شعر و موسيقی
14-حذف تنبيهات بدنی .
15-تشويق بچه ها به دستکاری اشياء و عقايد.
عوامل سرکوب خلاقيت
پرورش خلاقيت بدون توجه به پرورش شخصيت چندان مفيد نيست . اعتماد به نفس پايين ، نبود پشتکار، اضطراب ، حساس نبودن به پديده ها ، تمايل به همرنگی و يکنواختی فکر از عواملی به شمار می روند که راه مسير انديشه خلاق را سد می کند.
****
منبع : مقاله " دضرورت توجه به خلاقیت در کودکان و نوجوانان " - تهيه کننده : زيبا نيک خواه فر - -روزنامه جام جم -دوشنبه 25 مهر 1384
ما و خلاقیت
حضرت علی (ع)
علم توام با عمل است ، آن که عمل کرد علم می داند . علم از عمل دعوت می کند . اگر پاسخ شنید ، بر جای می ماند و گرنه رخت بر می بندد.
اگر دانش آموزی برای رسیدن به حقیقتی سه روز وقت صرف کند تا آن را شخصا کشف کند ، به صرفه تر از آن است که همان حقیقت را در یک ربع ساعت برایش توضیح دهیم . این روش ، پیشرفت سریع کودک را در مراحل بعدی رشد تضمین می کند . ژان پیاژه
خلاقیت
"به وجود آوردن ، تولید کردن و موجب شدن "1 را از معانی خلاقیت گفته اند . همچنین در معنی خلاقه داریم "نیرویی که موجب خلق آثار بدیع گردد."2 با توجه به این معانی ، می توان خلاقیت را نوعی توانایی دانست که به ایجاد چیزی منجر می گردد . یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش را نیز تربیت انسانهای خلاق دانسته اند و حتی جزو اولین اهداف دوره آموزش ابتدایی ، پرورش استعدادهای ذهنی کودکان و کمک به رشد خلاقیت آنها ذکر شده است
در گذشته ، وجود قوه خلاقه را در افراد موهبت الهی می دانستند و بر این باور بودند که فرد خلاق از ابتدا دارای این قدرت است و آموزش در این مورد هیچ نقشی ایفا نخواهد کرد . اگر چنین باشد ، نظام تعلیم و تربیت باید در سطح جهان فقط تعداد معدودی هنرمند خلاق و ارزشمند و افراد با استعداد پرورش دهد
اگر خلاقیت ذاتی باشد ، هوش هم باید از ابتدا ثابت باشد . بنا بر این ، اصلا آموزش و پرورش اصلا در این مورد نقشی ندارد و هیچ چیز از طریق آموزش یاد گرفته نمی شود و نیز هیچ فرصتی برای شکوفا شدن استعدادهای خلاق در دانش اموزان نداریم . " ولی باید گفت امروزه ، چارچوب روان شناسی به ما اجازه می دهد که بر این عقیده باشیم که فرآیند خلاقیت ذاتی نیست ."3 همین فرآیند روان شناسی به ما اجازه می دهد که بگوییم در اکثر افراد ، از کودکی قوه خلاقه وجود دارد و در طی سال های متمادی ، افراد ( بنا به هر دلیل ) یاد می گیرند که خلاق نباشند . در واقع ، آموزش دبستانی در مرحله ی اول و در مراحل بعدی والدین ، آموزش دیگر دوره ها و در نهایت جامعه از آنها می خواهد این گونه نباشند و مانند قبل فکر کنند و عمل کنند