بخشی از مقاله

خودکشی

خودکشی عملی عمدی است که باعث مرگ فرد شود. خودکشی اغلب به علت یأس صورت می‌گیرد که علت آن اغلب به اختلال روانی نظیر افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، اعتیاد به الکل، یا سوء مصرف دارو نسبت داده می‌شود. اغلب، عوامل استرس‌زا مانند مشکلات مالی و یا مشکلات ارتباط بین فردی در این میان نقش دارند. تلاش برای جلوگیری از خودکشی شامل موارد زیر است: محدود کردن دسترسی به سلاح گرم، درمان بیماری‌های روانی و سوء مصرف دارو و بهبود وضعیت اقتصادی.


رایج‌ترین روش انجام خودکشی در کشورهای مختلف متفاوت است و تا حدی به روش‌های قابل دسترس بستگی دارد. روش‌های معمول عبارتند از: حلق‌آویز کردن، مسمومیت با آفت‌کش، و سلاح گرم. سالانه حدود ۸۰۰،۰۰۰ تا یک میلیون نفر بر اثر خودکشی می‌میرند، و این امر دهمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان است.میزان این کار در مردان بالاتر از زنان بوده و احتمال خودکشی مردان سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است. تخمین زده می‌شود که هر سال ۱۰ تا ۲۰ میلیون اقدام به خودکشی غیرکشنده رخ می‌دهد. اقدام به این کار در جوانان و زنان شایع‌تر است.


دیدگاه‌های مربوط به خودکشی تحت تأثیر درون‌مایه‌های زیستی متنوعی نظیر مذهب، افتخار و معنای زندگی قرار دارد. ادیان ابراهیمی سنتاً خودکشی را وهن خداوند تلقی می‌کنند که دلیل این مسئله اعتقاد به تقدس زندگی است. در طول دوران سامورایی در ژاپن، سپوکو به‌عنوان جبران شکست و یا نوعی اعتراض شمرده می‌شد. ساتی، که در حال حاضر عملی غیرقانونی در مراسم تشییع جنازه هندو است، این انتظار را مطرح می‌کرد که بیوه دست به قربانی کردن خود بزند و برای این کار خود را خواسته یا ناخواسته و تحت فشار خانواده و جامعه، بر روی تل هیزم مراسم تشییع جنازه شوهرش بیندازد.


قبلاً خودکشی و اقدام به خودکشی جرم محسوب می‌شد و مجازات در پی داشت، اما اکنون دیگر در اکثر کشورهای غربی چنین نیست. این کار همچنان در بسیاری از کشورهای اسلامی جرم محسوب می‌شود. در قرن بیستم و بیست و یکم، از خودکشی به شکل قربانی کردن خود به‌عنوان روشی برای اعتراض استفاده می‌شود، و کامیکازی و بمب‌گذاری‌های انتحاری به‌عنوان تاکتیک‌های نظامی یا تروریستی مورد استفاده قرار می‌گیرند.


تعاریف
خودکشی که به آن خودکشی موفق نیز گفته می‌شود، "عمل گرفتن جان خود" است. خودکشی ناموفق یا رفتار خودکشی غیرکشنده، نوعی آسیب زدن به خود با هدف پایان دادن به زندگی است که منجر به مرگ نشود. خودکشی با کمک دیگران زمانی است که فردی به‌طور غیرمستقیم به شخص دیگری کمک می‌کند تا باعث مرگ خود شود و این کار را از طریق ارائه مشاوره و یا تهیه ابزار انجام این کار صورت دهد. این کار در مقابل اوتانازی قرار داد که در آن فرد دیگر نقش فعال‌تری در مرگ شخص ایفا می‌کند. فکر خودکشی فکر کردن به خاتمه دادن به زندگی خویش است.

عوامل خطرآفرین

شرایط تسهیل کننده خودکشی در ۱۶ ایالت آمریکا در سال ۲۰۰۸.
عواملی که خطر خودکشی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، عبارتند از اختلالات روانی، سوء مصرف دارو، حالات روانی، شرایط فرهنگی، خانوادگی و اجتماعی و ژنتیک.بیماری روانی و سوء مصرف مواد غالباً در کنار هم وجود دارند.سایر عوامل خطرآفرین عبارتند از اقدام به خودکشی قبلی، در دسترس بودن وسیله برای ارتکاب این عمل، سابقه خانوادگی خودکشی، یا وجود آسیب ضربه‌ای مغز. به عنوان مثال، میزان خودکشی در خانواده‌های دارای سلاح گرم بیش از خانواده‌های فاقد آن بوده است. عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند بیکاری، فقر، خانه به‌دوشی و تبعیض نیز ممکن است فکر خودکشی را موجب شود. حدود ۱۵- ۴۰٪ مردم یادداشت خودکشی از خود بجا می‌گذارند. به نظر می‌رسد ژنتیک در ۳۸٪ تا ۵۵٪ از رفتارهای خودکشی دخیل باشد. سربازان جنگ در معرض خطر خودکشی بیشتری هستند که این امر تا حدی ناشی از میزان بالاتر بیماری‌های روانی و مشکلات سلامت جسمی مربوط به جنگ است.
اختلالات روانی


اختلال روانی اغلب در زمان خودکشی وجود دارد و میزان آن از ۲۷٪ تا بیش از ۹۰٪ برآورد می‌شود. در بین کسانی که در واحد روانی بستری شده‌اند، خطر خودکشی موفق در طول زندگی در حدود ۶/۸٪ است.نیمی از تمام افرادی که در اثر خودکشی جان خود را از دست می‌دهند ممکن است دچار اختلال افسردگی شدید باشند؛ داشتن این بیماری یا یک اختلال خلقی دیگر مانند اختلال دوقطبی خطر خودکشی را ۲۰ برابر افزایش می‌دهد. . سایر بیماری‌های دخیل در این وضع

 

عبارتند از اسکیزوفرنی (۱۴٪)، اختلال شخصیت (۱۴٪)، اختلال دوقطبی، و اختلال استرس پس از سانحه. حدود ۵٪ از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در اثر خودکشی می‌میرند.[۲۳] اختلال خوردن نیز از جمله بیماری‌های دارای خطر بالا است. سابقه اقدام به خودکشی قبلی مهم‌ترین عامل پیش‌بینی انجام موفقیت‌آمیز خودکشی است. حدود ۲۰ درصد از خودکشی‌ها با سابقه قبلی همراه بوده است و از بین کسانی که خودکشی کرده‌اند ۱٪ ظرف یک سال در خودکشی خود موفق هستند و

بیش از ۵٪ پس از ۱۰ سال خودکشی می‌کنند.گرچه اقدام به خودآزاری اقدام به خودکشی تلقی نمی‌شود، وجود رفتار آسیب رساندن به خود با افزایش خطر اقدام به خودکشی مربوط است. در حدود ۸۰٪ خودکشی‌های موفق، فرد ظرف یک سال قبل از مرگ خود به پزشک مراجعه کرده است، و در ۴۵٪ موارد، افراد در یک ماه قبل چنین کاری را انجام داده‌اند. حدود ۲۵-۴۰٪ کسانی که خودکشی موفقی داشته‌اند در سال قبل با مراکز خدمات بهداشت روان تماس گرفته‌اند.

مصرف مواد

پوستری مربوط به سال ۱۸۴۶ میلادی به نام سرانجام می‌خواره. در این اثر چنین تبلیغ شده که «اعتیاد به الکل می‌تواند منجر به خودکشی شود».
سوء مصرف مواد دومین عامل خطرآفرین شایع خودکشی پس از افسردگی شدید و اختلال دوقطبی است. هم سوء مصرف مزمن مواد و هم مسمومیت حاد در این کار دخیل است. در صورتی که این وضع با غم و اندوه شخصی نظیر داغداری همراه باشد، میزان خطر بیشتر افزایش می‌یابد. به علاوه سوء مصرف مواد با اختلالات روانی همراه است.
اکثر مردم زمانی که اقدام به خودکشی می‌کنند تحت تأثیر داروهای آرام‌بخش- خواب‌آور (مانند الکل یا بنزودیازپین‌ها) هستند و اعتیاد به الکل در ۱۵٪ تا ۶۱٪ موارد وجود دارد. به‌طور کلی کشورهایی که دارای میزان بالاتری مصرف الکل و تعداد بیشتر کافه‌های مربوط به این کار هستند، میزان خودکشی بالاتری دارند که این مسئله در درجه اول مربوط به الکل تقطیری است تا کل الکل مورد استفاده.حدود ۲/۲- ۴/۳٪ کسانی که به‌خاطر اعتیاد به الکل مورد درمان قرار گرفته‌اند در ادامه زندگی خود در اثر خودکشی درگذشته‌اند. افراد الکلی که اقدام به خودکشی می‌کنند معمولاً مرد و میان‌سال بوده و در گذشته تلاش کرده‌اند خودکشی نمایند. بین ۳ تا ۳۵٪ مرگ و میر در میان کسانی که هروئین مصرف می‌کنند به دلیل اقدام به خودکشی است (حدود ۱۴ برابر بیشتر از کسانی که از این ماده استفاده نمی‌کنند).
سوء مصرف کوکائین و متامفتامین همبستگی بالایی با خودکشی دارد. در بین کسانی که از کوکائین استفاده می‌کنند بیشترین خطر در مرحله ترک است. کسانی که از مواد استنشاقی استفاده می‌کنند نیز در معرض خطر قابل توجهی بوده و حدود ۲۰٪ اقدام به خودکشی کرده و بیش از ۶۵٪ به آن فکر کرده‌اند.استعمال سیگار نیز با خطر خودکشی مرتبط است. شواهد اندکی در خصوص علت وجود این ارتباط به‌دست آمده است؛ با این حال این فرضیه ارائه شده است که کسانی که مستعد سیگار هستند مستعد به خودکشی نیز هستند زیرا کشیدن سیگار باعث مشکلاتی برای سلامتی می‌شود که افراد پس از آن می‌خواهند به زندگی خود پایان بدهند، و همچنین سیگار کشیدن بر ترکیب شیمیایی مغز تأثیر می‌گذارد و تمایل به خودکشی را ایجاد می‌کند. با این حال به نظر نمی‌رسد شاهدانه به‌طور مستقل میزان خطر را افزایش دهد.
اعتیاد به قمار
اعتیاد به قمار با افزایش میزان فکر خودکشی همراه بوده و میزان اقدام به این کار در مقایسه با جمعیت عادی بیشتر است. بین ۱۲ تا ۲۴٪ قماربازان پاتولوژیک اقدام به خودکشی می‌کنند.میزان خودکشی در میان همسران آن‌ها سه برابر بیشتر از جمعیت عادی است. عوامل دیگری که خطر این کار را در قماربازان افزایش می‌دهد عبارتند از: بیماری‌های روانی، سوء مصرف الکل و مواد.
وضعیت پزشکی


بین خودکشی و مشکلات سلامت جسمی از جمله موارد زیر ارتباط وجود دارد: درد مزمن، آسیب ضربه‌ای مغزی سرطان، و یا کسانی که با دیالیز خون، اچ آی وی، لوپوس اریتماتوس سیستمیک دست به گریبان هستند.تشخیص سرطان خطر خودکشی متعاقب آن را حدود دو برابر می‌کند.شیوع افزایش خودکشی پس از اینکه شخص از بیماری افسردگی و سوء مصرف الکل رهایی می‌یابد نیز ادامه دارد. در افراد مبتلا به بیش از یک بیماری، میزان خطر بالا است. در ژاپن مشکلات بهداشتی به‌عنوان علت اصلی خودکشی در نظر گرفته می‌شود.


اختلالات خواب مانند بی‌خوابی و وقفه تنفسی هنگام خواب عوامل خطرآفرین ابتلا به افسردگی و خودکشی هستند. در برخی موارد اختلالات خواب ممکن است عامل خطرآفرین مستقلی از افسردگی باشند. تعدادی از بیماری‌های دیگر نیز ممکن است علایمی شبیه به اختلالات خلقی را سبب شوند از جمله: کم‌کاری تیروئید، آلزایمر، تومور مغزی، لوپوس اریتماتوس سیستمیک، و عوارض جانبی ناشی از تعدادی از داروها (مانند بتا بلوکر و استروئیدها).


ژن SKA2 و هورمون کورتیزول
ژن SKA2 در افرادی که در آستانه خودکشی هستند، به‌درستی فعالیت نمی‌کند. این ژن مسئول کنترل هورمون کورتیزول است. ترشح هورمون کورتیزول (هورمون استرس)، در جریان واکنش بدن به استرس بسیار افزایش می‌یابد. ژن SKA2 که در بخش فوقانی کورتکس مغز وجود دارد به پیشگیری از افکار منفی کمک می‌رساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل می‌کند. اگر تغییری در این ژن رخ دهد، بدن نمی‌تواند میزان ترشح کورتیزول را کنترل ک

ند. پیش از این مشخص شده بود در خون افرادی که دست به خودکشی زده‌اند، مقدار زیادی کورتیزول وجود دارد.
حالات روانی - اجتماعی
برخی از حالات روانی خطر خودکشی را افزایش می‌دهد از جمله: نومیدی، از دست دادن حس لذت در زندگی، افسردگی و اضطراب. توانایی اندک حل مشکلات، از دست دادن توانایی که فرد قبلاً داشته است، و کنترل ضعیف تمایلات نیز نقش ایفا می‌کنند. در افراد مسن، تشخیص اینکه باری بر دوش دیگران هستند، عامل مهمی است.
استرس‌های اخیر زندگی مانند از دست دادن یک عضو خانواده یا یکی از دوستان، از دست دادن شغل، یا انزوای اجتماعی (مانند به تنهایی زندگی کردن) این خطر را افزایش می‌دهد.کسانی که هرگز ازدواج نکرده‌اند نیز در معرض خطر بیشتری هستند. مذهبی بودن ممکن است خطر خودکشی را کاهش دهد. این مسئله را به موضع منفی بسیاری از ادیان در برابر خودکشی و به پیوند بیشتری که دین ممکن است فراهم کند، نسبت می‌دهند. در بین اشخاص مذهبی، به نظر می‌رسد افراد مسلمان میزان خودکشی کمتری داشته باشند.
بعضی‌ها ممکن است برای فرار از دست زورگویی یا تعصب دست به خودکشی بزنند. سابقه سوء استفاده جنسی دوران کودکی و زمان صرف شده در پرورشگاه نیز عواملی خطرآفرین هستند. . باور بر این است که سوء استفاده جنسی حدود ۲۰٪ از کل خطر را شامل می‌شود.
توضیح تکاملی برای خودکشی این است که این کار ممکن است باعث بهبود تناسب فراگیر شود. این وضع ممکن است در صورتی رخ دهد که فردی که اقدام به خودکشی می‌کند نمی‌تواند کودکان بیشتری داشته باشد و با زنده ماندن منابع را از دسترس بستگان خود دور می‌سازد. نقدی که مطرح شده این است که مرگ و میر نوجوانان سالم به احتمال زیاد تناسب فراگیر را افزایش نمی‌دهد. انطباق با محیط بسیار متفاوت اجدادی ممکن است با محیط کنونی ناسازگار باشد.
فقر با خطر خودکشی همبسته است. . افزایش فقر نسبی در مقایسه با اطرافیان فرد، خطر خودکشی را افزایش می‌دهد. بیش از ۲۰۰،۰۰۰ کشاورز در هندوستان از سال ۱۹۹۷ تاکنون مرتکب خودکشی شده‌اند که دلیل آن تا حدی ناشی از مسائل مربوط به بدهی است. در چین خودکشی در مناطق روستایی سه برابر بیشتر از مناطق شهری است و اعتقاد بر این است که این مسئله تا حدی به دلیل مشکلات مالی در این مناطق کشور است.
رسانه‌ها
رسانه‌ها از جمله اینترنت نقش مهمی دارند.نحوه به تصویر کشیدن خودکشی ممکن است اثر منفی داشته باشد زیرا پوشش این اقدام در حجم زیاد، به‌طور برجسته و مکرر به ستودن یا رمانتیک کردن خودکشی می‌انجامد و بیشترین تأثیر را دارد. هنگامی که شرح مفصلی از چگونگی خودکشی با استفاده از یک وسیله خاص به تصویر کشیده می‌شود، ممکن است این روش خودکشی در کل جمعیت افزایش یابد.


این کار موجب سرایت خودکشی و یا خودکشی تقلیدی می‌شود که به آن اثر ورتر گفته می‌شود و نام خود را از قهرمان اندوه ورتر جوان اثر گوته گرفته است که خودکشی کرد. این خطر در نوجوانانی که مرگ را رمانتیک می‌سازند، بیشتر است. به نظر می‌رسد که گرچه رسانه‌های خبری تأثیر مهمی دارند، اما تأثیر رسانه‌های سرگرمی مبهم است. نقطه مقابل اثر ورتر، اثر پاپاگنو است در آن ممکن است مکانیسم‌های مؤثر کنار آمدن اثر محافظتی داشته باشد. این اصطلاح بر اساس شخصیتی در اپرای فلوت جادویی اثر موتزارت نامگذاری شده که از ترس از دست دادن معشوقه خود قرار است خودکشی کند که دوستانش به او کمک می‌کنند. در صورتی که رسانه‌ها از دستورالعمل گزارش‌دهی مناسب استفاده کنند، خطر خودکشی را می‌توان کاهش داد.اما متعهد کردن صنعت رسانه به این کار به‌ویژه در درازمدت دشوار است.
منطقی
خودکشی منطقی گرفتن جان خود بنا به استدلال است، اگرچه برخی فکر می‌کنند خودکشی به هیچ عنوان منطقی نیست. عمل گرفتن جان خود برای نفع بردن دیگران خودکشی نوع‌دوستانه خوانده می‌شود. نمونه‌ای از این کار در مواقعی است که افراد مسن به زندگی خود خاتمه می‌دهند تا مقدار مواد غذایی بیشتری برای افراد جوان جامعه باقی بماند. در برخی از فرهنگ‌های اسکیمو این عمل، اقدامی است ستودنی و از سر شجاعت و یا خرد تلقی می‌شود.


حمله انتحاری یک اقدام سیاسی است که در آن مهاجم مرتکب خشونت علیه دیگران می‌شود و می‌داند که این کار منجر به مرگ خود خواهد شد. بعضی از بمب‌گذاران انتحاری در پی رسیدن به شهادت هستند. مأموریت‌های کامیکازی به‌عنوان وظیفه در برابر قدرتی برتر و یا الزام اخلاقی انجام می‌شد. قتل - خودکشی عمل قتل است که در عرض یک هفته بعد از آن کسی که قتل را انجام داد، خودکشی می‌کند.[۶۷] خودکشی دسته‌جمعی اغلب در زیر فشار اجتماعی انجام می‌شود که در آن اعضا استقلال خود را به یک رهبر می‌سپارند. خودکشی دسته‌جمعی می‌تواند تنها با مشارکت دو نفر رخ دهد، که اغلب به آن پیمان خودکشی گفته می‌شود.


در زمانی که شرایط به‌گونه‌ای است که ادامه زندگی غیرقابل تحمل است، برخی از مردم از خودکشی به‌عنوان وسیله‌ای برای فرار استفاده می‌کنند. برخی از زندانیان در اردوگاه‌های کار اجباری نازی عمداً با دست زدن به حصارهای برقدار خود را می‌کشتند.


روش‌ها

نرخ مرگ و میر موردی بر حسب روش خودکشی در ایالات متحده.
مهمترین روش منجر به خودکشی در بین کشورها متفاوت است. مهمترین روش‌ها در مناطق مختلف عبارتند از حلق‌آویز کردن، مسمومیت با آفت‌کش و اسلحه گرم. اعتقاد بر این است که این تفاوت‌ها تا حدودی ناشی از دسترس بودن روش‌های مختلف باشد. بررسی ۵۶ کشور نشان داد که حلق‌آویز کردن رایج‌ترین روش در بسیاری از کشورها بوده است، ، و معادل ۵۳٪ خودکشی در مردان و ۳۹٪ خودکشی زنان به این طریق صورت می‌گیرد.
در سراسر جهان ۳۰ درصد از خودکشی‌ها در اثر خوردن آفت‌کش انجام می‌شود. با این حال میزان استفاده از این روش به‌طور قابل توجهی متفاوت بوده و از ۴٪ در اروپا تا بیش از ۵۰٪ در منطقه اقیانوس آرام در نوسان است. این روش در آمریکای لاتین نیز با توجه به دسترسی آسان به آن در میان جمعیت کشاورز معمول است. در بسیاری از کشورها، دوز بیش از حد مجاز دارو حدود ۶۰٪ خودکشی در میان زنان و ۳۰٪ خودکشی در میان مردان را سبب می‌شودکه بسیاری از آن‌ها از قبل برنامه‌ریزی نشده بوده و در طول یک دوره حاد تزلزل رخ می‌دهد. میزان مرگ و میر بنا به روش مورد استفاده متغیر است: سلاح گرم ۸۰-۹۰٪، غرق شدن ۶۵-۸۰٪، حلق‌آویز کردن ۶۰-۸۵٪، دود اگزوز خودرو ۴۰-۶۰٪، پریدن از ارتفاع ۳۵-۶۰٪، سوزاندن زغال چوب ۴۰-۵۰٪، آفت‌کش‌ها ۶-۷۵٪، دوز بیش از حد دارو ۵/۱-۴٪.شایع‌ترین روش‌های خودکشی ناموفق با شایع‌ترین روش‌های موفق متفاوت است و بیشترین میزان عدم موفقیت به میزان ۸۵٪ از طریق دوز بیش از حد دارو و در جهان توسعه یافته می‌باشد. در ایالات متحده ۵۷٪ خودکشی‌ها شامل استفاده از سلاح گرم بوده و این روش در مردان نسبت به زنان تا حدودی بیشتری رواج دارد. شایع‌ترین علت بعدی در مردان حلق‌آویز کردن و در زنان مسموم کردن خود است. این روش‌ها در مجموع حدود ۴۰٪ از خودکشی‌های ایالات متحده را تشکیل می‌دهد. در سوئیس که در آن تقریباً همه صاحب یک اسلحه گرم هستند، بیشترین تعداد خودکشی‌ها از طریق حلق‌آویز کردن صورت می‌گیرد. پریدن از بلندی جهت مردن هم در هنگ کنگ و هم سنگاپور رایج بوده و به ترتیب ۵۰٪ و ۸۰٪ را تشکیل می‌دهد. در چین مصرف آفت‌کش‌ها رایج‌ترین روش است. در ژاپن، دریدن شکم خود که به آن سپوکو یا هاراکیری گفته می‌شود هنوز هم رخ می‌دهد، اما حلق‌آویز کردن شایع‌ترین روش است.


پاتوفیزیولوژی
هیچ‌گونه پاتوفیزیولوژی واحد و بنیادین شناخته شده‌ای برای خودکشی یا افسردگی وجود ندارد. با این حال اعتقاد بر این است که این امور نتیجه فعل و انفعال عوامل رفتاری، اجتماعی و زیست محیطی و روانی است.


سطوح پایین فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) هم به‌طور مستقیمو هم به‌طور غیر مستقیم از طریق نقش خود در افسردگی شدید، اختلال استرس پس از سانحه، اسکیزوفرنی و اختلال وسواسی جبری با خودکشی مرتبط است. مطالعات پس از مرگ کاهش سطح BDNF در هیپوکامپ و قشر پیش‌پیشانی را هم در افراد مبتلا به بیماری روانی و هم در افراد غیرمبتلا نشان داده است. اعتقاد بر این است که سروتونین که یک انتقال‌دهنده عصبی مغز است در کسانی که اقدام

به خودکشی می‌کنند، پایین باشد. این امر تا حدی مبتنی بر شواهد افزایش سطح گیرنده ۵-HT2A پس از مرگ است. شواهد دیگر شامل کاهش میزان محصول ناشی از تجزیه سروتونین یعنی اسید ۵-هیدروکسی‌ایندولیستیک در مایع نخاعی مغز است. با این حال دستیابی به شواهد مستقیم است دشوار است. اعتقاد بر این است که اپی‌ژنتیک که به مطالعه تغییرات در بیان ژنتیکی در پاسخ به عوامل محیطی می‌پردازد که DNA اصلی را تغییر نمی‌دهد، نیز در تعیین خطر خودک


پیشگیری

این تابلو به‌عنوان یک طرح پیشگیری از خودکشی، تلفن ویژه موجود در پل گلدن گیت را که به یک شماره تلفن فوریتی بحران متصل است، تبلیغ می‌کند.
پیشگیری از خودکشی اصطلاحی است که در مورد همه تلاش‌ها به منظور کاهش شیوع خودکشی از طریق اقدامات پیشگیرانه انجام می‌شود. کاهش دسترسی به روش‌های خاص، مانند سلاح گرم و یا سموم این خطر را کاهش می‌دهد. سایر اقدامات شامل محدود کردن دسترسی به زغال چوب و موانع روی پل‌ها و سکوهای مترو است. ممکن است درمان اعتیاد به مواد مخدر و الکل، افسردگی، و کسانی که در گذشته اقدام به خودکشی کرده‌اند نیز مؤثر باشد.برخی پیشنهاد کاهش دسترسی به الکل را به‌عنوان یک استراتژی پیشگیرانه (نظیر کاهش تعداد کافه‌ها) ارائه نموده‌اند. اگرچه شماره تلفن فوریتی بحران به‌وفور پیدا می‌شود، شواهد کمی در خصوص تأیید و یا رد تأثیر آن وجود دارد. به نظر می‌رسد در جوانانی که به تازگی به فکر خودکشی افتاده‌اند، درمان شناختی رفتاری باعث بهبود نتایج شده است. ممکن است توسعه اقتصادی به دلیل توانایی خود در کاهش فقر قادر به کاهش میزان خودکشی باشد. ممکن است تلاش برای افزایش ارتباط اجتماعی به ویژه در مردان مسن مؤثر باشد.
غربالگری
اطلاعات کمی در مورد اثرات غربالگری جمعیت عمومی از حیث میزان نهایی خودکشی وجود دارد. از آنجا که میزان بالایی از افرادی که تست آن‌ها با استفاده از این ابزار مثبت بوده در معرض خطر خودکشی نیستند، نگرانی‌هایی در این خصوص وجود دارد که ممکن است غربالگری بهره‌برداری از منابع مراقبت‌های بهداشت روانی را به‌طور قابل توجهی افزایش دهد. با این حال توصیه می‌شود کسانی که در معرض خطر زیادی قرار دارند، ارزیابی گردند. به نظر می‌رسد طرح پرسش در مورد خودکشی خطر این کار را افزایش ندهد.
بیماری روانی
در کسانی که به مشکلات روانی مبتلا هستند بعضی از درمان‌ها ممکن است خطر خودکشی را کاهش دهد. کسانی که زیاد خودکشی می‌کنند را می‌توان به‌طور داوطلبانه یا غیرداوطلبانه در مراکز مراقبت‌های روانی بستری نمود. معمولاً اموالی که ممکن است برای آسیب رساندن به خود مورد استفاده قرار گیرد، از آن‌ها گرفته می‌شود. بعضی از پزشکان از بیماران می‌خواهند قرارداد پیشگیری از خودکشی را امضا کنند و متعهد شوند در صورت آزاد شدن به خود صدمه نزنند. اما شواهد حاکی از آن است که این کار تأثیر قابل توجهی ندارد. اگر شخصی در معرض خطر اندکی باشد، ممکن است بتوان ترتیب درمان سلامت روانی بیمار در خارج از مرکز را داد. مشخص شده است که تأثیر بستری کوتاه مدت نسبت به مراقبت توسط جامعه برای بهبود نتایج در افراد دچار اختلال شخصیت مرزی که به‌طور مزمن مستعد خودکشی هستند، زیاد نیست.
شواهدی تجربی وجود دارد مبنی بر اینکه روان درمانی و به‌ویژه درمان رفتار دیالکتیکی میزان خودکشی را در نوجوانان و همچنین در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی کاهش می‌دهد. با این حال شواهد مذکور کاهش خودکشی موفق را نشان نداده است.
بحث‌هایی بر سر منافع داروهای ضدافسردگی در مقابل زیان‌های آن‌ها مطرح شده است. به نظر می‌رسد داروهای ضد افسردگی جدیدتر مانند SSRI در افراد جوان خطر خودکشی را از ۲۵ در ۱۰۰۰ به ۴۰ در ۱۰۰۰ افزایش می‌دهد. با این حال این داروها ممکن است در افراد مسن خطر مذکور را کاهش دهد. به نظر می‌رسد لیتیوم در کاهش خطر خودکشی در کسانی که مبتلا به اختلال دوقطبی و افسردگی تک‌قطبی هستند تا سطح جمعیت کلی مؤثر باشد.
آزمایش خون
شناسایی تغییراتی که در یک ژن بخصوص به نام SKA2 رخ می‌دهد، می‌تواند به پیش‌بینی احتمال اقدام به خودکشی در یک فرد کمک کند. تغییراتی که در این ژن رخ می‌دهد با استفاده از یک آزمایش خون ساده قابل شناسایی است. ژن SKA2 در افرادی که در آستانه خودکشی هستند، به‌درستی فعالیت نمی‌کند. این ژن مسئول کنترل هورمون کورتیزول است. ترشح هورمون کورتیزول (هورمون استرس)، در جریان واکنش بدن به استرس بسیار افزایش می‌یابد. ژن SKA2 که در بخش فوقانی کورتکس مغز وجود دارد به پیشگیری از افکار منفی کمک می‌رساند و رفتارهای تکانشی را نیز کنترل می‌کند. اگر تغییری در این ژن رخ دهد، بدن نمی‌تواند میزان ترشح کورتیزول را کنترل کند. پیش از این مشخص شده بود در خون افرادی که دست به خودکشی زده‌اند، مقدار زیادی کورتیزول وجود دارد. این آزمایش کمک می‌کند پیش از آنکه دیر شود برای نجات جان فرد اقدام کنند.
اپیدمیولوژی

مرگ و میر ناشی از صدمات خودسوزی در هر ۱۰۰،۰۰۰ نفر از ساکنان در سال ۲۰۰۴.
unknown <3 3–6 6–9 9–12 12–15 ۱۵–۱۸ 18–21 ۲۱–۲۴ 24–27 27–30 ۳۰–۳۳ >۳۳
حدود ۵/۰٪ تا ۴/۱٪ از مردم با خودکشی به زندگی خود پایان می‌دهند. در سال ۲۰۰۸/۲۰۰۹ در سطح جهان، خودکشی دهمین علت مهم مرگ بود یعنی سالانه حدود ۸۰۰،۰۰۰ تا یک میلیون نفر در اثر این کار می‌میرند، که معادل میزان مرگ و میر ۶/۱۱ نفر به ازای هر ۱۰۰،۰۰۰ نفر در هر سال است. میزان خودکشی از دهه ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۱۲ به میزان ۶۰٪ افزایش یافته است، و این افزایش عمدتاً در جهان در حال توسعه دیده می‌شود. به ازای هر خودکشی منجر به مرگ بین ۱۰ و ۴۰ خودکشی ناموفق رخ می‌دهد.
میزان خودکشی در بین کشورها و در طول زمان متفاوت است. میزان خودکشی به‌عنوان درصدی از مرگ و میر در سال ۲۰۰۸ به این ترتیب بود: آفریقا ۵/۰٪، جنوب شرق آسیا ۹/۱٪، آمریکا ۲/۱٪ و اروپا ۴/۱٪. میزان آن به ازای هر ۱۰۰،۰۰۰ عبارت بود از: استرالیا ۶/۸، کانادا ۱/۱۱، چین ۷/۱۲، هند ۲/۲۳، انگلستان ۶/۷، ایالات متحده ۴/۱۱. خودکشی در سال ۲۰۰۹ در ایالات متحده به‌عنوان دهمین علت اصلی علت مرگ بوده و معادل حدود ۳۶،۰۰۰ مورد در سال است. و سالانه در حدود ۶۵۰،۰۰۰ نفر به دلیل اقدام به خودکشی در بخش اورژانس معاینه می‌شوند. لیتوانی، ژاپن و مجارستان بالاترین نرخ را دارند. کشورهای دارای بیشترین میزان مطلق خودکشی چین و هند هستند که بیش از نیمی از کل موارد را شامل می‌شوند. در چین خودکشی پنجمین علت اصلی مرگ است.
در ایران
احمد شجاعی، رییس سازمان پزشکی قانونی ایران در مردادماه ۱۳۹۳ با اشاره به افزایش خودکشی در ایران گفت: "چهار هزار و ۵۵ نفر در سال ۱۳۹۲ در اثر خودکشی جان باخته‌اند." براساس آمارهای موجود در سال ۱۳۹۱ تهران با ۴۰۹، کرمانشاه با ۲۷۱ و گیلان با ۲۳۱ مورد فوتی، بیشترین و استانهای خراسان جنوبی با ۱۸، کهگیلویه و بویراحمد با ۲۴ و خراسان شمالی با ۲۵ فوتی کمترین موارد مرگ ناشی از خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند که از این میان بیشترین آمار خودکشی به شیوه "حلق آویز" بوده است. در سال ۲۰۱۰، ۴/۷ نفر در هر صد هزار نفر بر اثر مرگ‌های مشکوک به خودکشی فوت کرده‌اند، به این ترتیب " ایران در بین ۸۹ کشوری که اطلاعاتش گردآوری شده است در رتبه شصت و نهم قرار دارد."
به‌گزارش وب‌گاه‌آفتاب در ۱۹ شهریور ۱۳۹۳ خودکشی در میان زنان متاهل ایران بیش از مجردهاست. در ایران آمار خودکشی در مردان مجرد بیشتر از مردان متاهل و برخلاف آمارهای جهانی در زنان متاهل بیش از زنان مجرد است.


جنسیت


Suicide rate per 100,000 males (left) and female (right) (data from 1978–2008).
no data <۱ 1–5 5–5.8 5.8–8.5 8.5–12 ۱۲–۱۹ 19–22.5 ۲۲٫۵–۲۶ 26–29.5 29.5–33 ۳۳–۳۶٫۵ >۳۶٫۵

در جهان غرب، مرگ مردان در اثر خودکشی سه تا چهار برابر بیشتر از زنان است، اگرچه زنان چهار برابر بیشتر اقدام به خودکشی می‌کنند. دلیل این مسئله این است که مردان از ابزار کشنده‌تری برای پایان دادن به زندگی خود استفاده می‌کنند. این تفاوت در کسانی که بیش از ۶۵ سال سن دارند بسیار بیشتر است چرا که مردان ده برابر بیشتر از زنان اقدام به خودکشی می‌نمایند. چین دارای یکی از بالاترین میزان‌های خودکشی زنان در جهان و تنها کشوری است که در آن این میزان از خودکشی مردان بیشتر است (نسبت ۹/۰). در مدیترانه شرقی نرخ خودکشی تقریباً بین مردان و زنان برابر است.بالاترین میزان خودکشی زنان در کره جنوبی و معادل ۲۲ مورد در هر ۱۰۰،۰۰۰ نفر است، و به‌طور کلی نرخ آن در جنوب شرق آسیا و اقیانوس آرام غربی بالا است.
سن
در بسیاری از کشورها نرخ خودکشی در افراد میانسال یا مسن بالاتر است. با این حال تعداد مطلق خودکشی در افراد ۱۵ تا ۲۹ ساله بیشتر بوده و دلیل این امر تعداد افراد این گروه سنی است. بیشترین میزان آن در ایالات متحده در مردان قفقازی مسن‌تر از ۸۰ سال رخ می‌دهد، اگرچه افراد جوان‌تر بیشتر دست به خودکشی می‌زنند. خودکشی دومین علت شایع مرگ در نوجوانان و در مردان جوان بوده و تنها مرگ تصادفی بالاتر از آن قرار می‌گیرد. خودکشی در مردان جوان در کشورهای توسعه یافته، علت نزدیک به ۳۰٪ مرگ و میرها است. این میزان در کشورهای در حال توسعه نیز مشابه است، اما درصد کمتری از مرگ و میر را تشکیل می‌دهد و دلیل آن میزان بالاتر مرگ و میر ناشی از سایر انواع تروما است. در جنوب شرق آسیا برخلاف مناطق دیگر جهان، مرگ و میر ناشی از خودکشی در زنان جوان نسبت به زنان مسن بیشتر رخ می‌دهد.
تاریخچه

مرگ دیسیبالوس ناشی از خودکشی، از ستون تروا
در آتن باستان شخصی که بدون تصویب دولت مرتکب خودکشی می‌شد از تشریفات دفن عادی محروم می‌گردید. این فرد را به تنهایی در حومه شهر و بدون سنگ قبر یا نشانه دیگری دفن می‌کردند. در یونان باستان و روم خودکشی به‌عنوان روشی قابل قبول در مقابل شکست نظامی تلقی می‌شد. در روم باستان، در حالی که خودکشی در ابتدا مجاز بود، اما بعداً با توجه به هزینه‌های اقتصادی آن جرم علیه دولت تلقی شد. فرمان جنایی صادر شده توسط لویی چهاردهم فرانسه در ۱۶۷۰ از حیث مجازات به مراتب شدیدتر بود: بدن فرد مرده در حالی که صورت آن رو به زمین بود در خیابان‌ها کشیده می‌شد، و سپس به‌دار آویخته شده و یا در توده زباله انداخته می‌شد. علاوه بر این، تمام اموال شخص مصادره می‌گردید. از لحاظ تاریخی در کلیسای مسیحیت افرادی که اقدام به خودکشی می‌کردند تکفیر شده و کسانی که در اثر خودکشی می‌مردند در خارج از قبرستان به خاک سپرده می‌شدند. در اواخر قرن نوزدهم در بریتانیا اقدام به خودکشی معادل اقدام به قتل تلقی می‌شد و ممکن بود مجازات آن حلق‌آویز شدن باشد. در اروپای قرن ۱۹ عمل خودکشی از عملی ناشی از گناه به اقدامی ناشی از جنون تغییر ماهیت داد.

اجتماع و فرهنگ
قانون

یک تانتو چاقوی آماده شده برای سپوکو .
اکنون دیگر خودکشی در اکثر کشورهای غربی جرم نیست، با این حال در اکثر کشورهای اروپای غربی از قرون وسطی حداقل تا ۱۸۰۰ جرم بود. بسیاری از کشورهای اسلامی آن را امری مجرمانه می‌دانند.
خودکشی در استرالیا جرم نیست. با این حال مشاوره دادن، تحریک، یا کمک و تشویق دیگران جهت اقدام به خودکشی جرم بوده، و قانون به صراحت اجازه می‌دهد تا فرد «در صورتی که منطقاً لازم باشد به زور متوسل شود» و مانع از اقدام به خودکشی فرد دیگر شود. در قلمرو شمالی استرالیا برای مدتی کوتاه و از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷خودکشی به کمک پزشک قانونی بود.
در حال حاضر هیچ کشوری در اروپا خودکشی یا اقدام به خودکشی را جرم تلقی نمی‌کند. انگلستان و ولز جرم بودن خودکشی را از طریق قانون خودکشی ۱۹۶۱ لغو کردند و جمهوری ایرلند این کار را در سال ۱۹۹۳ انجام داد. قبلاً واژه «ارتکاب» برای اشاره به آن به‌کار می‌رفت، اما بسیاری از سازمان‌ها به دلیل معنای منفی آن، دست از استفاده از این واژه برداشته‌اند.
در هند، خودکشی غیرقانونی است و خانواده بازمانده ممکن است با مشکلات قانونی مواجه شود. در آلمان، اوتانازی فعالانه غیرقانونی است و هر کسی که در صحنه خودکشی حاضر باشد ممکن است به علت عدم ارائه کمک در موقعیت اضطراری تحت تعقیب قرار گیرد. سوئیس اخیراً گام‌هایی را برای قانونی کردن خودکشی کمکی برای بیماران روانی برداشته است. دادگاه عالی در لوزان، در حکم سال ۲۰۰۶ به یک فرد ناشناس که مدتی طولانی با مشکلات روانی دست به گریبان بود حق پایان دادن به زندگی خود را اعطا کرد.
در ایالات متحده خودکشی غیرقانونی نیست اما ممکن است کسانی که دست به انجام آن زده‌اند با مجازات‌هایی مواجه شوند. خودکشی به کمک پزشک در ایالت اورگان و واشنگتن قانونی است.
دیدگاه‌های مذهبی

یک بیوه هندو خودش را با جسد شوهرش می‌سوزاند، دهه ۱۸۲۰.
در بسیاری از اشکال مسیحیت، خودکشی گناه تلقی شده است، و این امر به‌طور عمده بر اساس نوشته‌های متفکران بانفوذ مسیحی در قرون وسطی مانند سنت آگوستین و سنت توماس آکویناس بوده است. اما به‌عنوان مثال خودکشی در بیزانس و طبق فرمان یوستینیانوس مسیحی گناه در نظر گرفته نمی‌شد. . در آموزه‌های کاتولیک، مبنای این استدلال عبارت است از فرمان "مکش" (که در عهد جدید نیز از زبان عیسی در متی ۱۹:۱۸ اعلام شده است)، و همچنین این ایده که زندگی هدیه‌ای از سوی خداوند است و نباید رد شود، و این مسئله که خودکشی مخالف «نظم طبیعی» بوده و در نتیجه دخالت در طرح جامع خداوند برای جهان است.
با این حال، اعتقاد بر این است که بیماری‌های روانی و یا ترس شدید از درد و رنج کشیدن مسئولیت کسی که دست به خودکشی می‌زند را کاهش می‌دهد. استدلال‌های مخالف عبارتند از: ترجمه دقیق‌تر فرمان ششم به‌صورت «قتل مکن» که لزوماً در مورد خود مصداق ندارد. اینکه خدا به انسان اراده آزاد داده است؛ اینکه گرفتن جان خود بیش از درمان بیماری، قانون خدا را نقض نمی‌کند؛ و اینکه چند مورد خودکشی توسط پیروان خدا در کتاب مقدس ثبت شده و هیچ محکومیتی شدیدی هم ذکر نگردیده است.
یهودیت بر اهمیت ارزش دادن به این زندگی پرداخته است، و در نتیجه خودکشی به مثابه انکار خوبی خدا در جهان است. با وجود این، یهودیان در شرایط دشوار و زمانی که به نظر می‌رسید هیچ چاره‌ای جز کشته شدن و یا اجبار به خیانت به دین خود نداشتند، اقدام به خودکشی فردی یا خودکشی دسته‌جمعی می‌کردند (به‌عنوان مثال نگاه کنید به ماسادا، اولین آزار و اذیت یهودیان فرانسه و قلعه یورک) و حتی در مناجات‌نامه‌های یهودی به‌عنوان یک یادآوری تلخ آمده است: "زمانی که چاقو بر روی گلو است"، و به کسانی اشاره دارد که «برای تقدیس نام خداوند» می‌میرند (نگاه کنید به شهادت). مقامات یهودی پاسخ‌های متناقضی به این اقدامات داده‌اند، برخی آن‌ها را نمونه‌هایی از شهادت قهرمانانه در نظر گرفته، در حالی که دیگران گرفتن جان خود را با وجود پیش‌بینی شهادت اشتباه دانسته‌اند.
خودکشی در اسلام مجاز نیست. در هندوئیسم به‌طور کلی خودکشی مورد سرزنش است و در جامعه معاصر هندو درست به اندازه قتل دیگری گناه تلقی می‌شود. کتاب مقدس هندو عنوان می‌کند که کسی که اقدام به خودکشی نماید به بخشی از جهان روح تبدیل خواهد شد و در زمین سرگردان خواهد شد تا زمانی که اگر خودکشی نمی‌کرد تا آن زمان زنده می‌ماند. با این حال، هندوئیسم حق پایان دادن به زندگی خود را به مردان از طریق عمل غیرخشونت‌آمیز روزه گرفتن تا دم مرگ می‌پذیرد که پرایوپاوسا نامیده می‌شود. اما پرایوپاوسا تنها منحصر به افرادی است که هیچ تمایل و یا جاه‌طلبی ندارند، و هیچ‌گونه مسئولیتی در این زندگی برای آن‌ها باقی نمانده است. در جینیسم نیز عمل مشابهی به نام سانتارا وجود دارد. ساتی و یا خودسوزی زنان بیوه در قرون وسطی در جامعه هندو شایع بود.
فلسفه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید