بخشی از مقاله
چکیده
اگر شاعر چکیده و پرورشیافته زمان خود باشد، می تواند با آفریدن شعرهای باشکوه، نام خود را پایدار نماید . سرودههای کتاب "فرشتهها خودکشی کردند"فقط از جهت وزن عروضی و قالب، شکل سنّتی دارند، ولی شاعر با توجه به ضرورت های زمان و مکان دوره معاصر، با بر هم زدن فرم و زبان سرودههای سنتی، به زبان و فرم تازهای دست یافته است. این سرودهها با اصول سرودههای فرانوگرایی راه تازهای را در شعر معاصر بهخصوص غزل گشوده است. با توجه به الگوهای سرایشی در این کتاب، نشان خواهیم داد که چگونه فرم و فکر تازه در زبان و محتوای در این شعرهای به ظاهر سنتی، الگوهای تکراری و ملالآور گذشته را که تا به دوره معاصر در زبانها میچرخید، به کناری نهاده است.
.1مقدمه
شعر فارسی بعد از قرن ها عبور از راه پیچاپیچ تاریخ، دست به دست چرخیده تا به ما رسیده است.این شعر حدود سه قرن بعد از حمله اعراب پای به میدان نهاد و با وجود این که الگوهای قالبی و وزنی خود را از شعر عربی به وام گرفته بود، ولی با آفریدن قالب ها و وزن های جدید، با درون مایه خاص شعری، راه خود را از شعر عربی جدا نمود و در غزل با عبور از عاشقانه ها و عارفانه ها، در دوره حکومت صفویان با نوعی شعر مضمونگرا روبرو شد. تا این که در دوره مشروطه، گروهی از شاعران آشنا با جهان جدید، از جمله لاهوتی، فرخی یزدی نسیم شمال و... با سودن اشعار فکاهی، اجتماعی، سیاسی و انتقادی که درون مایه هایی ازجمله بشردوستی، وطن خواهی، آزادی به مفهوم جدید، ایستادگی در برابر ستم، تنفر از جنگ و حمایت از ستم دیده ها، راه را کم کم برای تحول تازه ای گشودند.
با این که گروهی برای شکستن هنجارهای سنتی در شعر فارسی گرد هم آمده بودند، ولی نیمایوشیج، با شکستن قالب و نزدیک کردن شعر به روال طبیعی کلام، نام خود را به عنوان پدیدآورنده سبک تازه و نو در شعر فارسی جاودانه کرد. بعد از نیما گروهی از شاگردانش، راهش را ادامه دادند و گروهی از جمله شاملو به دنبال قالب و شکل جدید، پایهگذار شعر سپید شدند که از قید و بند وزن عروضی رها بود، هرچند که قبل از او شیبانی کم و بیش این حالت شعری را تجربه کردهبود. گروهی دیگر با پیشگامی تندر کیا، محمد مقدم و هوشنگ ایرانی، با قدرت نمایی احمدرضا احمدی، شعر موج نو را پایهریزی کردند.
گروه دیگر که یدا...رویایی در رأس آنان بود، شعر حجم را به وجود آوردند. از الگوهای سرایش دیگر هم که قابل نام بردن هستند، موج ناب با تأثیرپذیرفتن از بیژن جلالی، اسماعیل نوری علا آن را رواج داد. شعر گفتار با تأثیرپذیری از شعر محاورهای نصرت رحمانی و فروغ فرخزاد با واسطه سید علی صالحی پا به میدان گذاشت و بلأخره شعر پستمدرن که برخی بیژن جلالی را آغازگر آن دانستهاند - حسن لی، - 83 :1383 ولی علی باباچاهی شکلگیری بنیادی این شعر را به آخرین اثر فروغ فرخزاد میرساند.» تکثیر و تغییر فضا در برخی شعرهای این مجموعه میتواند نمونهای از الگوهای پست مدرنی باشد - « باباچاهی، . - 8 :1382 در مورد این الگوی جدید گفتاری و فکری، جداگانه صحبت خواهیم کرد.
در کنار حرکت سبکهای جدید گفتاری و فکری در شعر،گروهی وفادار به سنّت با همان معیار ومبناهای شعر سنّتی به سرودن پرداختند و تنها خودخوانندگان، اوّل وآخر شعر خود شدند. این گروه در زیر سایه سرایش سعدی، مولانا، حافظ و برخی شاعران سبک هندی بودند؛ در عوض برخی با نگاه تازه خود، ضمن وفاداری به سنتزبان، تعزّلی جدیدی را به روی شعر معاصر گشودند که زبان و فکرش، امروزیتر بود. از این گروه برخی از جمله ابتهاج، خانلری و....سنّتیتر بودند و برخی به سان منزوی و بهمنی امروزیتر. برخی هم از جمله سیمین بهبهانی سعی نمود با آوردن وزنهای تازه و پلکانی نوشتن غزل، ساختار آن را تغییر دهد که به دلیل نگرش اندک سنتی خود، نتوانست زبان غزل را تغییر دهد. گروهی هم حاکمیّت غزل را به سمت غزل حجم و موج نو کشاندند وگروهی دیگر از جمله محمد سعید میرزایی وسید مهدی موسوی پایه گذار ومبلّغ جریانی در شکل سنتی غزل، به نام غزل پست مدرن بودند .
.2 فرانوگرایی - پست مدرن -
مکتب فکری پست مدرن بعد از دوره مدرنیسم پا به وجود گذاشت. هنوز بر سر معیارهای پست مدرن توافق نظری وجود ندارد. بعد از آغازشدن دنیای صنعتی، انسان صنعتزده خود را در همه زمینهها صاحب فکر و ذکری دید و از بسیاری جنبههای زندگی گذشته دوری میجست. شروع دو جنگ جهانی به فاصله اندکی از هم، این انسان صنعتزده را به فکر ایجاد الگوهای جدید رفتاری وگفتاری وا داشت. این الگوها میبایست از مدرنیسم عبور کنند. این عبور از دنیای مدرنیسم، پست مدرنیسم نام گرفت. طرفداران این مکتب فکری در همه زمینه ها، بهخصوص در معماری و هنر، به تعریف ساختهای جدید فکری خود پرداختند. »
ما از عوارض دنیای مدرن به دنیای پست مدرن پناه می بریم - « مصاحبه با موسوی - . اصطلاح فرانوگرایی از دهه 1950م توسط عدهای از منتقدان از جمله ر.پ.بلک مور به کار گرفته شد - تسلیمی،. - 201 : 1383 در حوزه ادبیات هم ادیب اسپانیایی در اثر ادبی خود به نام "گزیده شعر اسپانیایی" در سال 1934م آن را به کار برد. گسترش عمده این مکتب فرهنگی از سال 1980م به بعد بود. » مکتب های شعر فرانوگرایی را به پنج دسته تقسیم می کنند: الف. مکتب کوهستان سیاه. ب. رنسانس سانفرانسیسکو. ج. مکتب زبان شعر. د. انجمن شاعران بیتیک.bethik ه. مکتب شعر نیویورک.
از میان این مکتبها دبستان شعری "زبان شعر" از همه بیشتر به شعر فرانوی ایران تأثیر گذاشته است - اخوت،. - 98 :1383 زبان شعر جبههگیری با آن من فاعلی است که همه ساختار و ساز و کار متن را به عهده دارد. این مکتب با هر نوع لحن خطابی و حماسی، رمانتیک بازی و خطی بودن زمان روایت مخالف است. از دید این دبستان، هر نوع ارجاع خارج از نوشته معنا ندارد و اگر در جهان واقعیّتی وجود داشته باشد، این واقعیت در خود نوشته است. شعر از دید این مکتب، در یک بازی زبانی خلاصه می شود که طرفداران آن به جملهآفرینی واژه و شکل بندیشان توجّه خاص دارند - همان، 99 تا . - 101
.1-2 ویژگی های شعر فرانوگرایی
»الف. باهرنوع ارجاع خارج از متن خط کشی دارد.
ب. مجاز و استعاره در آن ممنوع است.
ج. تقطیع و گسیختگی دستوری در آن زیاد است
د. هنجارگریز است
ه. کشف و شهود در آن معنا ندارد.
و. شعر در خدمت یک عامل خارجی نیست.
ز. من شاعر یا حذف است و یا کم رنگ
ح. متن غیر قطعی و مبهم است - « حسن لی، - 85 :1383
ط. پراکندگی و احتمالها جانشین ساختار و علّتها میشود. ی. مطلقگریز و حقیقتزدا است.
ک. هر واژه دارای حس خاصی است که واژه های هم معنی اش، این حس را ندارند.
ل. به طور کلی سنتگریزی، ضدیّت با ایدئولوژی، دگردیسی زبان، معنازدایی، هذیانهای تبآلود در این شعر به وضوح دیده می-شود.
2.-2مشخّصه های پساساختارگرایی
الف. اصالت دادن به عنصر چند زبانی در شعر، مثل بریده بریده کردن واژهها.
ب. پاشیدگی معنا. حافظه زبان اعتباری باید مختل شود و با این وسیله از کالایی شدن زبان، از شیء شدن زبان و از کشیده شدن زبان به سوی فحشای زیبایی ظاهری آن جلوگیری کنیم.
ج. پاشیدگی روایت و منطق زبان و حتی تصویر به نیّت فرورفتن در خود زبان.
د. جا به جایی و نابودی توصیف، تشبیه و استعاره.
ه. تعدّد فرم، ترکیب وزنهای مختلفالارکان و شکست وزن.
و. صورتگرایی در شعر.
ز. پاشیدگی دستور زبان. - براهنی، 189 :1374و - 190
شاعران فرانوگرایی که در ایران در دو گروه شعرهای آزاد و شعرهای به شیوه سنتی قلم زده اند، بیشتر از دهه هفتاد به کار و تلاش در این شیوه شاعری پرداختند. ممکن است پرسشی که پیش آید این باشد که آیا با ساختشکنی شاعران فرانوگرایی، به شیوه قالبی سنّتی شعر گفتن امکانپذیر است؟ باید بگوییم که منظور از ساختشکنی شکستن فرم، شیوه بیان،شکل بیان و نوع نگاه سنّتی است و اتفاقاٌ شاعران فرانوگرا با توان خود توانستهاند که با گرایش به شیوه قالبی سنتی و با توان خود شعرهای درخوری بیافرینند. مهم شکستنبیان و فرم سنّت باشد نه این که اسیر قالب یا قافیه باشیم.
فرم می تواند به شکل و شیوه بیان شاعرانه است نه قالب شعری.»وزن شعرترتیب واژهها پلات وطرح داستان ساختار و قالب، همگی زیر مجموعه فرماند. آبرامز میگوید : فرم به مجموعه عناصر بیرونی یک اثر گفته می شود که روابط بین اجزا و عناصر را مشخص میکند - مقدم . - 3 :1390 قالب یکی از گونههای بیانی فرم میباشد، ولی نمیتواند همه اجزای فرم باشد. پست مدرن فراتر از آن میاندیشد که نگاه به قالب داشته باشد.
ساخت اثر در انتخاب گونه فکری پست مدرن خیلی مهم است. وزن هم که در غزل پست-مدرنیستی جایی برای خود باز نموده، مخالف فکر فرانوگرایی نیست. وزنی که در این نوع شعر پذیرفته است » ساخت وزن به شکل، صدای طبیعی و معنای واژه ها لطمه وارد نمیآورد. وزن نباید از حوزه شعر خارج شود، بلکه باید در شبکهای از روابط درون متنی کارکرد زیباییشناسی داشتهباشد - «باباچاهی، . - 616 :1380 موسوی در مورد انتخاب نوع جدید غزل میگوید:»غزل به شیوه سنّتی حتی با آوردن واژههای جدید و آوردن روایت باز هم نمیتواند پاسخگو باشد.