بخشی از مقاله
خلاصه
خودکشی در میان علل اصلی مرگ در سراسر جهان قرار میگیرد و اقدام به خودکشی به عنوان یک خطر جدی محسوب میشود. تعداد خودکشیها در سراسر جهان در حال افزایش است مخصوصا در میان افراد جوان و بزرگسال. این پژوهش به صورت یک تحقیق کیفی طراحی و اجرا شد. مقولههای: خشونت ابزار کنترل، هنجار خشونت، خشونت جبرانی، خشونت ارتباطی، خشونت روانی و پاسخ انفعالی و فعالانه به خشونت از مصاحبهها استخراج گردید. براساس این مقولهها و مفاهیم استخراجی از آن میتوان نتیجه گرفت که هنجارمندی خشونت در خانواده یکی از علل اصلی اقدام به خودکشی زنان محسوب میشود.
مقدمه
خودکشی و اقدام به آن یک مسئله بسیار مهم اجتماعی و فردی است که بیانگر یک درد و رنج بزرگ انسانی است اما در بعد اجتماعی آن به وجود یه مشکل اجتماعی حاد اشاره دارد. خودکشی یک مشکل بهداشت عمومی است که از اهمیت قابل توجهی برخوردار است و در طی 45 سال گذشته میزان خودکشی در سراسر جهان افزایش یافته است .امروزه خودکشی سومین علت عمده مرگ در میان سنین 10 تا 24 سال میباشد - رول، - 2015 و نرخ آن در کشورهای اروپای غربی 16/6 نفر در هر 100 هزار نفر است - ریسک، - 2014 بیشترین افرادی که اقدام به خودکشی می کنند بین سنین 10 تا 24 سال قرار دارند و که در یک سوم کشورهای جهان خودکشی دومین علت شایع مرگ و میر در جهان است - نوک، - 2013 به طور کلی، خودکشی در میان علل اصلی مرگ در سراسر جهان قرار میگیرد و اقدام به خودکشی به عنوان یک عامل خطر جدی محسوب میشود. تعداد خودکشی در سراسر جهان در حال افزایش بیسابقهای است مخصوصا در میان افراد جوان و بزرگسال. علاوه بر این کاربرد روشهایی خودکشی به صورت خشونت آمیز مانند حلقه آویز کردن که احتمال مرگ را بالا میبرد در حال افزایش است. اقدام به خودکشی به عنوان عملی خود ویرانگر که به صورت آگاهانه و هدفمند و عملی دردناک و مضر علیه خود که گاهی با قصد کشتن خود صورت میگیرد که در طول یه دوره زمانی و مکانی خاص در برخی از مواقع بدونه درنظر گرفتن پیامدهای درازمدت آن صورت میگیرد تعریف میگردد - کنستانتین، . - 2015 پژوهشها نشان میدهند که در آمریکا 30-35 درصد زنان مورد آزار جسمی شوهرانشان و 15-25 درصد آنان حتی به هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم شوهرانشان قرار میگیرند. 41 درصد زنان هندوستان در در برابر آزار جسمی همسران خود دست به خودکشی میزنند. 62 درصد از زنان مقتول در سال 1987 در کانادا، توسط شوهرانشان کشته شدهاند - همان - . دیدگاه فمینیستی - Feminism - معتقد است، خشونت علیه زنان به خصوص خشونت خانگی، ریشه در فرهنگ و ساختار سیاسی جامعه دارد که پدرسالاری را تشویق میکند و زنان در روابط خصوصی تحت سلطه مردان قرار میگیرند - محمدخانی و همکارانش: . - 1388
طبق تعریف استروس - 1993 - خشونت خانوادگی به نوعی پرخاشگری اشاره دارد که در روابط بین زوجین رخ میدهد که تحت عنوان همسرآزاری، خشونت زناشویی، زن آزاری، شریک آزاری توصیف شده است - همان . - 206: خشونت کنشی است که هدف آسیبرسانی فیزیک و روانی به دیگران انجام میشود. و شامل خشونت فیزیکی، جنسی، عاطفی یا مالی است.« - استندلی، .. - 2006 یافته های یک پژوهش جهانی نشان می دهد که در کشورهای توسعه یافته، حدود 28 درصد زنان، دست کم یک بار مورد خشونت جسمی در طول زندگی مشترکشان از طرف همسر قرار گرفته اند و این آمار در کشورهای در حال توسعه 18تا 67 درصد است - معصومی و همکاران, . - 1389 پژوهشها نشان میدهند که در آمریکا 30-35 درصد زنان مورد آزار جسمی شوهرانشان و 15-25 درصد آنان حتی به هنگام بارداری نیز مورد ضرب و شتم شوهرانشان قرار میگیرند. 41 درصد زنان هندوستان در در برابر آزار جسمی همسران خود دست به خودکشی میزنند. 62 درصد از زنان مقتول در سال 1987 در کانادا، توسط شوهرانشان کشته شدهاند - کنستانتین، . - 2015 در کشورهای ما نرخ همسرآزاری در طیفی از30 تا 80 درصد برآوردشده است . - محمدخانی و همکارانش . - 206:, وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سال 1387 اعلام کرد میزان شیوع خشونت خانگی علیه زنان در یک بررسی سراسری انجام شده در ایران حدود %65 بوده است. دیدگاه فمینیستی - Feminism - معتقد است، خشونت علیه زنان به خصوص خشونت خانگی، ریشه در فرهنگ و ساختار سیاسی جامعه دارد که پدرسالاری را تشویق میکند و زنان در روابط خصوصی تحت سلطه مردان قرار میگیرند - محمدخانی و همکاران، . - 1388 دیدگاه فمینیستی تسلط مرد و اجتماعی شدن جهت استفاده از قدرت را منشأ خشونت میداند این دیدگاه بیان میکند که خشونت خانگی نتیجه پدرسالاری و تسلط مرد و نابرابری جنسی است - معصومی و همکاران، . - 1389 براساس نظریه کنش متقابل نمادین، چگونگی تفسیر مردم از دنیای پیرامون خویش تحت تأثیر روشی است که آنها رفتار میکنند.
اینها براساس نگرش، ارزشها و باروهایی هستند که بخشی از فرهنگ را تشکیل میدهند. بیشتر تبیین رایج از خشونت، ناتمام و جزیی هستند؛ چرا که به طور جداگانه بر پدیده خشونت تأکید میکنند، بدون آنکه سعی در ارایه چهارچوبی جامعی که دربرگیرنده خشونت از نگاه زنان است، داشته باشند. صاحبنظران معتقدند بدترین و شایعترین خشونت علیه زنان، مربوط به خشونت هایی است که در خانواده و از سوی اعضای خانواده، به ویژه همسران رخ میدهد. بروز خشونت علیه زنان و افزایش آن ناشی از فشارهای اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، است. تعاریف ارایه شده در پژوهشهایی با موضوع خشونت، تمامی ابعاد خشونت علیه زنان را برنمیگیرد. زنانی که خشونت را تجربه کردهاند بهتر میتوانند آن را تعریف کنند.. امروزه بسیاری از مشکلات موجود در جامعه برای زنان چون دردهای لگن، سردرد، بی خوابی، خستگی و افسردگی می تواند ناشی از عواقب ناخوشایند خشونت در خانواده باشد. سازمان بهداشت جهانی - World Health Organaization - خشونت علیه زنان را علل اصلی اضطراب، افسردگی، افکار خودکشی و استرس در بین زنان میداند - لودلمیر، . - 2008 خشونت خانوادگی نسبت به زنان در اشکال مختلف جسمی و روانی عمری به قدمت تاریخ بشری است. واقعیتی تلخ و انکارناپذیر که زندگی و کرامت انسانی زنان را خدشهدار و صدمات غیرقابل جبرانی به آنان وارد مینماید - مولادی، . - 2006 سیلی یا کتک خوردن اغلب با تأیید عمومی از سوی دیگران روبهرو میشود و احتمال دارد حتی به عنوان خشونت هم قلمداد نگردد. پذیرش فرهنگی این خشونت خانوادگی در تضعیف عامیانه قدیمی بیان گردیده است - گیدنز، . - 2003
اگرچه خشونت خانگی در همه جوامع وجود دارد، اما به دلیل وقوع آن در حوزه خصوصی، پنهان و به دلیل اعمال آن توسط مردان مشروع است. یکی از مشخصات کلی خشونت علیه زنان در سراسر جهان این است که در بیشتر موارد از نظرها پنهان است. در این تحقیق، یکی از علل مهم در اقدام به خودکشی از نگاه زنان، خشونت آنان در محیط خانه ذکر شده است تعاریف ارایه شده در پژوهشهایی با موضوع خشونت، تمامی ابعاد خشونت علیه زنان را برنمیگیرد. زنانی که خشونت را تجربه کردهاند بهتر میتوانند آن را تعریف کنند.
پیشینه مطالعاتی تحقیق
عنبری و بهرامی - - 1389، در مقالهای تحت عنوان، بررسی آثار فقر و خشونت بر میزان خودکشی در ایران - مورد مطالعه: روستاهای شهرستان پلدختر - ، به روش کیفی صورت گرفت و هدف آن بررسی رابطه فقر، خشونتهای خانوادگی و خودکشی بود. زنان و جوانان برخوردار از زندگی توأم با محرومیت و خشونت خانوادگی بیشترین اقدام به خودکشی را داشتهاند. مایکل و همکاران - - 2015، در مطالعهای با این عنوان، پدیده مرگ و زندگی در خانواده: مرگ زودرس پدر و مادر، طلاق و ازداوج والدین و تأثیر آن بر خودکشی فرزندان در بزرگسالی، بیان میدارند که مرگ والدین در دوران کودکی ممکن است و ازدواج یا طلاق و ازدواج مجدد آنان، به احتمال فراوان خشونت علیه کودکان را بالا میبرد و اقدام به خودکشی فرزندان آنان را افزایش خواهد داد. لامند و همکاران - - 2013، در مطالعهای تحت عنوان؛ خشونت علیه زنان و خطر اقدام به خودکشی: تأثیر غلفت از توجّه به رفتار جنسی زنان، به این نتیجه رسیدند؛ زنانی که مورد خشونت قرار گرفته بودند عمدتاً مجرد، بدونه فرزند و دارای روابط جنسی متکثری با مردان متنوعی بودهاند. در بررسی گذشته این زنان که به خودکشی اقدام کرده بودند به روابط خشونت آمیز روحی و جسمی بر علیه این زنان برخورد کردیم.
روششناسی
فرآیند نمونهگیری و گردآوری دادههای این پژوهش به صورت یک تحقیق کیفی طراحی و اجرا شد. جامعه تحقیق زنان مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی و ساکن شهرستان آبدانان است که حداقل یک بار تجربه ناموفق اقدام به خودکشی را داشتهاند. نمونهگیری مطالعه مبتنی بر هدف بود بدینصورت که افراد به صورت هدفمند گزینش و مورد مصاحبه عمیق قرار میگرفتند. زنان نمونه از چهار مقطع کارشناسی، کاردانی، دیپلم و زیر دیپلم بودند. مدت مصاحبه به طور تقریبی، 30 تا 70 دقیقه بود. اطلاعات کسب شده از طریق مصاحبه، یادداشت شده و بعد از بررسی محتوای بیان شده از سوی مصاحبهشوندگان، دستهبندی و در طبقات مشخص قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل هر مصاحبه، مصاحبه بعدی انجام میگرفت. مصاحبهها به صورت فردی و براساس پرسشهای نیمهساختارمند بود. و نمونهگیری تا زمان اشباع اطلاعات و عدم دستیابی به دادههای جدید ادامه مییافت.
یافتهها
مشخصات نمونه
انتخاب مصاحبهشوندگان به صورت در دسترس و تعداد آنها 23 نفر در محدوده سنی 48-16 سال بود. متن مصاحبهها به طور کامل یادداشت شد و مطالب یادداشت شده براساس محتوای آن به شوه تحلیل محتوا طبقهبندی و کدگذاری و به جای اسامی شرکتکنندگان، از اسامی مستعار استفاده شد. زمانی که از شرکتکنندگان سؤال شد که چه عواملی زمینهساز گرایش آنان به سمت اقدام به خودکشی شده است در بسیاری از مصاحبهها به خشونت همسر یا خانواده یا نزدیکان اشاره میشد بعضی از مشارکتکنندگان علت اصلی اقدام به خودکشی خود عدمتحمل خشونت و با خودکشی سعی در فرار یا جلوگیری از خشونت دانستند. زنان در مورد مصاحبه طیف وسیعی از رفتار، حرکات و گفتار را از که از نگاه آنان نوعی خشونت تلقی میشد را ذکر کردند. اکثر زنان درباره مشکلات و ناراحتیهایشان آزادانه صحبت میکردند و تنها تعداد کمی از زنان هیچ نوع خشونتی را گزارش نکردند.