بخشی از مقاله
تعريف طرح:
طرح يا پروژه عبارتست از مجموعه عومل و اجزاء و برنامههاي اجرائي زمانبندي شده براي يك واحد توليدي (صنعتي، معدني، كشاورزي و ساختماني) و خدماتي با بودجهاي لازم بمنظور توليد كالا و يا ارائه خدمات مشخص در جهت تأمين قسمتي از نياز جامعه (تقاضا) و اعتلاي سطح توليد و ارائه خدمات و ملا توسعه اقتصادي كشور.
مراحل اجرائي بررسي طرح:
در اجراي قانون عمليات بانكي بدون ربا و بمنظور مانع بانك و حصول اطمينان از اجراي صحيح طرح و سودآور بودن آن و بازيافت تسهيلات اعتباري مورد درخواست وهزينههاي سرمايهاي در گردش در مدت زمان مورد نظر بانك، ضرورتاً بايستي در امر بررسي و نظارت بر اجراي طرحها دقت كافي معمول گردد.
واحدهاي تأمين كننده منابع مالي طرحها بايستي علاوه بر اطمينان از برگشت وجوه، و ملحوظ داشتن نقش آن واحد توليدي در توسعه اقتصاد جامعه، در بررسيهاي خود اطمينان حاصل نمايند كه:
1- طرح از نطر در اوليت هاي تعيين شده قرار داشته و تقاضا براي توليدات آن وجود دارد.
2- طرح از لحاظ فني قابل اجراء بوده و حدود و مشخصات اجزاء آن متناسب با فعاليت و توليدات مربوطه باشد.
همچنين امكانات در نظر گرفته شده براي اجراي طرح با بودجه مشخص و زمان تعيين شده قابل دسترسي مي باشد.
3- طرح از لحاظ مالي داراي سودآوري و بازدهي مناسب بوده و گردش وجود نقدي آن براي انجام تعهدات و بارپرداخت تسهيلات اعتباري درخواستي در سررسيدهاي تعيين شده كافي باشد.
پس از بررسي و تأييد صلاحيت مديران و مجريان طرح و موجه بودن اجري آن از لحاظ اقتصادي، فني ومالي و تعيين سهم هزينه هاي سرمايه اي و سرمايه در گردش قابل پرداخت توسط بانك، تسهيلات متناسب با هزينههاي اجراي طرح تصويب و همزمان يا بعد از هزينه شده سهم هزينه هاي سرمايه اي مربوط به متقاضي و با اعمال نظارت مستقيم و مستمر توسط كارشناسان و واحد ذيربط و به موازات پيشرفت فيزيكي طرح پرداخت خواهد شد.
اطلاعات و مدارك مورد نياز براي بررسي طرح:
بمنظور بررسي طرح نياز به اطلاعات و مدارك ذيل ميباشد .
1- كپي اساسا نامه شركت ممهور به مهر اداره ثبت شركتها.
2- روزنامه رسمي، حاوي ثبت شركت در اداره ثبت شركتها.
3- اسامي سهامداران و تعداد سهام متعلق به هر يك از آنها.
4- مدارك مربوط به تخصص و تجربه مديران اجرائي طرح.
5- كپي موافقت اصلي با جواز تأسيس كه مدت اعتبار آن منقضي نشده باشد.
6- طرح تفضيلي (شامل بررسيهاي اقتصادي، فني و مالي)
7- پروفرماي ماشين آلات خارجي و پيش فاكتور ماشين آلات داخلي.
8- مدارك مربوز به تخصيص ارز ماشين آلات و تجهزات وارداتي.
9- قرارداد دانش فني همكاريهاي فني.
10- كپي مدرك مربوط به سند مالكيت يا قرارداد واگذاري زمين محل اجريا طرح.
11- نقشه هاي اجرائي ساختمان و تأسيسات و نقشه كلي استقرار ساختمانهاي طرح.
12- قرارداد هاي متعقده با پيمانكاران ساختمان و تأسيسات محلي اجراي طرح.
13- نقشه استقرار ماشين آلات طرح.
14- مجوزهاي مربوط، برق، آب، گاز، تلفن و محيط زيست و ساير مجوزهاي لازم جهت اجراي طرح.
15- ساير اطلاعاتي كه جهت بررسي طرح ضروري ميباشد.
مفاهيم مورد نياز در بررسي طرح:
الف- موافقت اصولي:
مجوزي است كه بعد از تأييد طرح توسط وزارتخانه يا ادارات كل وابسته به آنها در مراكز استانها صادر ميشود و به موجب آن متقاضي ميتواند در زمان مقرر نسبت به ايجاد واحد توليدي مورد نظر با رعايت مقررات مربوط اقدام نمايد. و معمولاً در آن نكات ذيل قيد شده است:
1- نام مجري طرح.
2- محل اجرا (استان- شهرستان)
3- نوع محصول توليدي.
4- ظرفيت اسمي.
5- وسعت زمين محل اجراي طرح.
6- زير بناي لازم جهت ساختمانهاي توليدي و اداري.
7- ميزان برق مصرفي.
8- ميزان آب مورد نياز.
9- تعداد كل كاركنان.
10- كل سرمايه گذاري ثابت.
11- ميزان ارز مورد نياز (در صورت داشتن ماشين آلات و مواد اوليه خارجي)
ب- جواز تأسيس :
مجوزي است كه به موجب آن متقاضي ميتواند به منظور تكميل و بهرهبرداري آزمايشي از واحد صنعتي نسبت به اجراي طرح مندرج در آن و سفارش مواد اوليه و ساير نيازمنديهاي مربوط با رعايت قوانين و مقررات جاري اقدام نمايد.
ج- اجراي بهره برداري:
مجوز است كه در صورت كليه مراحل اتمام عمليات ساختماني و تأسيساتي ونصب و راهاندازي ماشين آلات و استخدام و آموزش كاركنان لازم، طبق مصوب و بدنبال صدور جواز تأسيس صادر مي شود.
د- كالاهاي توليدي:
1- كالاي مصرفي: كالاهائي هستند كه بلافاصله به مصرف ميرسند.
الف- كالاهاي مصرفي بي دوام: كه با مصرف آنها در ظرف مدت كوتاهي از بين مي روند از قبيل خوراك، سوخت، مواد پاك كننده و …
ب- كالاهاي وسطهاي: كالاي است كه خودش به تنهائي و مستفيماً مورد مصرف قرار نميگيرد بلكه بتوسط آن كالاي ديگري مورد مصرف مثل شيشه يا آجر براي ساختمان و همچنين چوب براي كمد با ديسك و صفحه كلاچ در اتومبيل.
4- كالاي سرمايهاي: كالايي است كه براي توليد كالاهاي ديگر مورد استفاده قرار ميگيرد و به دو دسته تقسيم ميشوند:
الف- كالاي سرمايهاي براي توليد كالاي مصرفي مثل ماشين آلات كارخانه توليد كننده مواد غذائي.
ب- كالاي سرمايهاي: براي توليد كالاي سرمايهاي ديگر كارخانههائي كه ماشين آلات توليد ميكنند يا كارخانههائي كه سازنده كارخانههاي ديگر ميباشند.
هـ- طرفيت اسمي: ظرفيت مجاز يك واحد توليدي است كه طبق پروانه بهرهبرداري براي يك واحد توليدي مشخص شده است.
و- ظرفيت عملي: ظرفيت توليد ممكن ماشين آلات در عمل در يك واحد توليدي مي باشد.
ز- ظرفيت توليدي: ظرفيتي است كه يك واحد توليدي با توجه به امكانات موجود يعني آب و برق و سوخت و مواد اوليه و آموزش و استفاده صحيح از كاركنان به آن ميزان توليد دست خواهد يافت.
ح- شيفت كار: روش تنظيم انجام كار در يك واحد توليدي است كه در آن گروههاي كارگران در دستهجات مختلف و در نوبتهاي مختلف كار ميكنند.
ط- تعداد روزهاي كار: با توجه به نوع كاري توليد، در يك واحد توليدي تعيين ميشود و معمولاً بين 250 الي 300 روز در سال ميباشد.
مبحث دوم- بررسي اقتصادي
بررسي اقتصادي و تحليل جنبههاي مختلف و اجتماعي طرحها و نيز تهيه گزارشات بمنظور تصميمگيري در مرود تهيه و ارزيابي و چگونگي نحوه اجراي هر مطرح همواره قسمت مهمي از گزارشهاي كلي و توجيهي مربوط به يك طرح را تشكيل ميدهد. با اجراي هر طرح توسعهاي وعمراني، مقادير مختلفي از منابع وامكانات كشور، نظير مواد اوليه، نيروي انساني و سرمايه براي توليد انواع كالاها و ايجاد خدمات مختلف اقتصادي در جامعه به كار گرفته مي شود. اگر شرايط و امكانات توليدي كشورها و نيروهاي مولد اقتصادي در جوامع بشري بميزان فراواني يافت مي شود و محدوديتي در مقادير و ميزان دسترسي به آنها در كشورهاي مختلف وجود نداشت و
ميتوانستيم از هر كالاي مشخص و معين بمقدار فراوان و نامحدود توليد نمائيم، دراينصورت مسئهاي در جهان بنام كميابي وجود نداشت. ليكن اين فقط يك تصور خيالي بيش نيست، در جهان واقعي، ميزان برخورداري كشورهاي مختلف از شرايط امكانات توليدي، محدود ميباشد و بيشتر جوامع بشري قادر به توليد كليه كالاها و ايجاد تمامي خدمات اقتصادي مورد نياز خود نميباشند. بنابراين در رابطه تعادلي، جوامع بشري بجاي وجود يك رابطه برابري، در مقابل يك نامعادله و يك رابطه نابرابري قرار ميگيرند كه در طرف بزرگتر آن نيازهاي نامحدود بشر و در طرف كوچكتر آن نيز مجموعهاي از امكانات و مقدورات محدود جامعه براي توليد و تأمين نياز آن جامعه قرار دارد. از
اينرو مسئلهاي كه مطرح ميگردد. اينست كه چگونه با اين امكانات محدود قسمتي از نيازهاي نامحدود را كه ضروري تر بوده و داراي اولويت بيشتري در جامعه ميباشد توليد و تأمين نمائيم. براي اين منظور لازم است كه با توجه به امكانات موجود جامعه، پاسخهاي لازم را براي پنج سؤال اساسي كه در اين زمينه مطرح ميشود پيدا نمود.
اين پنج سؤال عمده و اساسي بترتيب بشرح ذيل مي شود پيدا نمود.
الف- كدام يك ازنيازهاي نامحدود جامعه بايد بترتيب تقدم تأمين شوند (چه كالاهائي توليد شوند)
ب- اين نيازهاي انتخاب شده تا چه ميزان و به چه مقدار تأمين شوند (چه مقدار از اين كالاها توليد شوند)
ج- با توجه به شرايط و امكانات جامعه اين نيازها چگونه تأمين شوند (اين كالاها چگونه توليد شوند)
د- تأمين اين نيازها براي كدام قشر و طبقه و منطقه باشد. (اين كالاها براي چه منظور و براي چه كساني توليد شوند)
هـ- براي چه زماني توليد شوند؟
مجموعه اقدامات و روشها و بطور كلي تلاشي كه بشر از بدو حيات خود براي پاسخ دادن به اين سؤالها و حل نامعادله امكانات محدود در برابر نيازهاي نامحدود انجام داده است، علم اقتصاد مينامند.
بمنظور تسهيل در بررسي اقتصادي طرح ذكر نكات ذيل درباره عرضه وتقاضا مفيد ميباشد.
الف- عرضه: عبارتست از مقدار كالائي كه در زمان معين با قيمت مشخص براي فروش ارائه گرديده است.
عوارض مؤثر در عرضه:
1- عوامل طبيعي يا امكانات طبيعي مانند معادن و منابع طبيعي و سهولت دسترسي و فراواني آنها باعث افزايش توليد و كاهش هزينه توليد ميگردد.
2- سطح درآمد: هر چه سود يا منافع بيشتر باشد عرضه كالا افزايش مييابد.
3- سطح پيشرفت فني و تكنولوژي: پيشرفت تكنولوژي و بهره گيري از آن موجب فزوني توليد و كاهش هزينه توليد ميگردد.
4- دخالت دولت: دخالت دولت در جهت حمايت يا عدم حمايت از كالاها بر اساس الويتها و توجه به سياستهاي پولي و مالي كشور در عرضه كالا مؤثر است.
5- هزينه توليد، توليد كنندگان تا زماني مايل به توليد هستند كه هزينه توليد محصولات پائينتر از قيمت آنها در بازار باشد.
ب- تقاضا- تقاضا از لحاظ علم اقتصاد، نيازي است كه در پس آن قدرت خريد وجود داشته باشد به عبارت ديگر تقاضا رابطه بين مقدار محصولي است كه مصرف كننده اولاً حاضر است آنرا بخرد (ميل بخريد) و ثانياً قادر است قيمت آنرا پرداخت نمايد. (قدرت خريد)
عوامل مؤثر در تقاضا:
1- ميزان درآمد مصرف كنندگانك
2- اراده خريد براي يك كالاي مشخص.
3- وضعيت نسبي جمعيت.
4- تبليغات.
5- دخالت دولت.
6- كيفيت كالا و …
بررسيهاي اقتصادي در گزارشهاي توجيهي طرح:
بررسي اقتصادي عبارتست از شناخت بازار يك كالا و يا يك رشته توليدي خاص عرضه، تقاضا، قيمت فعلي و پيش بيني آن موارد در يك دوره معين و برآورد كمبود يا مازاد كالا در دوره مزبور و نيز تعيين ميزان و تركيب محصولات توليدي، برنامهريزي، بازاريابي و تحليل آثار ناشي از اجراي طرح مورد بررسي و روي ميزان اشتغال، سطح قيمتها، بودجه عمومي، تراز پرداخت و جريانهاي توزيع درآمد، و بطور كلي عوارض ناشي از اجراي طرح كلي اقتصاد (توليد ملي) و يا پيشرفت تكنولوژي كه اهم نكات مورد بررسي ذيلاً بيان ميگردد:
الف- موضوع محصول:
تعريف: تعريف جامعي از محصول توليدي.
طبقهبندي: شامل كالاهاي مصرفي، سرمايهاي و استراتژيكي.
فصلي بودن: مانند توليد كولر و بخاري كه بادي مورد توجه قرار گيرد.
مشخصات: از نظر فيزيكي و شيميائي.
ب- جايگزيني محصول:
سابقه محصول جديد (قيمت جديد، سهم بازار- مقايسه آن با محصول مشابه خارجي)
در صورت وجود محصول مشابه خارجي، كيفيت آن، قيمت و امكان رقابت (قابليت رقابت محصول مشابه خارجي)
ج) بررسي بازار:
بررسي بازار شامل موارد ذيل ميباشد:
1- عرضه: عرضه كالا به دو طريق انجام شود:
الف- توليد داخلي: شامل توليد كارخانجات موجود، كارگاهها، واحدهاي غيرصنفي، متفرقه.
ب- خالص واردات:
(واردات پس از كسر صادرات) خالص واردات + توليد داخلي= عرضه كالا در گذشته
2- ميزان تقاضاي در گذشته:
اگر در بررسي طرح به اين نتيجه بريم كه در گذشته باندازه كافي، كالاي مورد نظر عرضه شده و تقاضاي بازار برابر با عرضه بوده، ميتوان گفت ارقام مصرفي كه بدست مي آيند، ارقام مصرفي واقعي خواهند بود.
خالص واردات + توليد داخلي= مصرف
ولي اگر در اثر كمبود، عرضه در گذشته كافي نبوده و تقاضا بيشتر بوده است، اين مصرف، واقعي نيست و بايد بر اساس آمار و ارقام و روند گذشته و ملحوظ داشتن سليقهها و مقتضيات جامعه كمبود عرضه يا فزوني تقاضا را مشخص كنيم و به عرضه اضافه نمائيم تا مصرف واقعي بدست آيد.
3- پيش بيني تقاضاي آينده:
براي پيش بيني تقاضاي آينده روشهاي مختلفي متداول است كه برخي از آنها بشرح زير ميباشد:
- تعميم روند گذشته تقاضا.
- مصرف سرانه.
- مقايسه هاي بينالمللي.
- ضرايب فني.
- گرايش و سليقه مصرف كنندگان.
- تغيير الگوي مصرف.
- ساير روشهاي ممكن.
4- پيش بيني امكانات توليد در آينده:
در اين مرحله به 3 موضوع بايد توجه داشته باشيم:
- تعيين ظرفيت هاي عملي واحدهاي موجود.
- تعيين ظرفيت هاي عملي طرحهاي توسعه واحدهاي موجود.
- تعيين ظرفيت هاي عملي موافقتهاي اصولي صادره كه احتمالاً به بهرهبرداري خواهند رسيد.
5- مقايسه پيش بيني امكانات توليد و تقاضا در آينده:
كمبود= پيش بيني امكانات توليد در آينده > پيش بيني تقاضا در آينده
مازاد= پيش بيني امكانات توليد در آينده < پيش بيني تقاضا در آينده
د- مواد اوليه :
در مورد مواد اوليه به موارد زير بايد توجه داشت:
- شناخت مواد اوليه و كالاهاي واسطهاي و اصلي مورد نياز براي توليد محصول.
- منابع توليد مواد اوليه از داخل و خارج.
- قيمت مواد اوليه داخلي يا وارداتي.
- مشكلات يا سهولت تهيه مواد اوليه.
هـ- قيمت محصول و چگونگي توزيع آن:
توجه به نكات زير در اين قسمت ضروري است.
- تعيين قيمت عمده و خرده فروشي محصول.
- مقايسه رسمي و آزاد محصول.
- قيمت محصولات مشابه يا جانشين وارداتي.
- نحوه توزيع محصول در حال حاضر و در صورت امكان پيشنهاد نحوه صحيح توزيع آن.
- پيشنهاد قيمت فروش با توجه به قيمت بازار محصول.
و- محاسبات اقتصادي:
محاسبات اقتصادي شامل تعيين نقطه سربسر توليد، ارزش افزوده داخلي، اشتغالزائي، صرفه جوئي ارزي، درجه وابستگي كه در خصوص هر يك مختصراً توضيح داده ميشود.
1- نقطه سربسر:
يكي از عوامل مهم توجيه اقتصادي طرح اينست كه در چه مرحلهاي درآمد حاصل از فروش توليد (با توجه به قيمت بيشبيني شده براي عرضه محصول) مساوي با كل هزينههاي (ثابت و متغيير) توليد گردد.
نقطهاي را كه درآمد معادل هزينه كل توليد است نقطه سربسر توليد ميگويند. توليد در پائين نقطه سربسر با «زيان» و بالاي آن با «سود» همراه خواهد بود.
مبلغ فروش در نقطه سربسر با استفاده از فرمول زير بدست ميآيد:
= مبلغ فروش در نقطه سربسر
= درصد فروش در نقطه سربسر به كل فروش
براي دستيابي به مقدار توليد در نقطه سربسر از فرمول فروش كل استفاده مي شود:
=مقدار توليد در نقطه سربسر
100* =درصد توليد در نقطه سربسر
تفكيك هزينههاي ثابت و متغير براي تعيين نقطه سربسر توليد با تعيين مبلغ هزينه در هر سر فضل و ملحوظ داشتن درصدهاي مذكور در جدول زير صورت ميگيرد.
(مبالغ به ريال)
هزينههاي توليد هزينه ثابت هزينه متغير جمع هزينه
مبلغ درصد مبلغ درصد
مواد اوليه
بسته بندي
حقوق و مزايا
سوخت و روشنائي
نگهداري و تعمير
پيش بيني نشده (6% جمع اقلام فوق)
استهلاك -
-
*
*
*
(6%) جمع هزينههاي فوق
* -
-
65
10
10
100 *
*
*
*
*
(6%) جمع هزينههاي فوق
- 100
100
35
90
90
- *
*
*
*
*
*
*
جمع هزينههاي توليد (مبلغ)
هزينههاي عملياتي:
« اداري
« فروش
« غير عملياتي (هزينه بانكي)
« قبل را بهرهبرداري *
*
-
*
* *
100
-
100
100 *
-
*
*
* *
-
100
-
- *
*
*
*
*
جمع هزينهها (مبلغ) * * * * *
سودآوري طرح با نقطه سربسر نسبت معكوس دارد. به عبارت ديگر با كاهش ردصد نقطه سربسر، سود آوري طرح افزايش خواهد يافت.
2- ارزش افزوده داخلي:
مجموع ارزشهاي ايجاد شده به وسيله منابع و خدمات مورد نياز در توليد يك كالاي بخصوص، ارزش افزوده داخلي ميباشد كه معيار اساسي براي تعيين اثرات كلي طرح بر اقتصاد كل ارزش افزوده نبايد از 35 درصد كمتر باشد.
نحوه محاسبه ارزش افزوده:
الف- ستادهها (ارزش فروش كل محصول )
ب- دادهها (ارزش منابع و خدمات مورد نياز) شامل:
- مواد اوليه و بستهبندي.
- هزينه برق و سوخت و تعمير و نگهداري.
(هزينه برق و سوخت و تعمير و نگهداري + مواد اوليه بستهبندي)- ارزش فروش كل محصول = ارزش افزوده ناخالص داخلي
استهلاك- ارزش افزوده ناخالص داخلي= ارزش افزوده خالص داخلي
100* = نسبت ارزش افزوده ناخالص داخلي به ارزش ستادهها
100* = نسبت ارزش افزوده خالص داخلي به ارزش ستادهها
3- اشتغال زائي:
عبارت است از نسبت سرمايه گذاري به تعداد كل كاركنان طرح و يا به عبارتي ميزان سرمايه گذاري به نسبت اشتغال هر فرد كه از رابطه ذيل بدست مي آيد:
= نسبت سرمايه گذاري با اشتغال
4- درجه وابستگي:
بمنطور بيان كمي ميزان وابستگي هر يك از واحدهاي توليدي و تعيين ضريب وابستگي آن به خارج از كشور از رابطه ذيل استفاده ميشود.
100* = درجه وابستگي
درجه وابستگي حداكثر تا 40 درصد قابل قبول است.
5- صرفه جوئي ارزي:
عبارت است ازميزان كه در اثر اجراي طرح در مدت يكسان صرفه جوئي مي شود و بشرح ذيل محاسبه ميگردد.
الف- ارزش كل محصول توليدي به قيمت سيف (CIF).
ب- هزينههاي ارزي طرح شامل:
- ارزش CIF مواد اوليه يدكي ماشين آلات
- استهلاك ساليانه ماشين آلات خارجي.
- حقوق متخصصين خارجي و بهره وام خارجي.
- پرداخت حق الامتياز و دانش فني.
ج- ارزش صادرايت مواد اوليه به قيمت فوب (FOB)
(ج + ب) – الف = صرفه جوئي ارزي در ظرفيت كامل
توضيح:
1- CIF (سيف): ارزش محصول يا مواد خارجي و هزينه بيمه و هزينه حمل (ارزش محصول در مقصد با هزينه بيمه)
2- FOB (فوب): ارزش محصول يا مواد خارجي بر روي كاميون در مبداء (بدون هزينه حمل)
3- C & F (سي اند اف) ارزش محصول يا مواد خارجي و هزينه حمل (ارزش محصول در مقصد بدون هزينه بيمه)
مبحث سوم- بررسي فني
بررسي فني عبارت است از حصول اطمينان از صحت ماني و تعيين حدود مشخصات فيزيكي و فني طرح و اينكه ايا با عنايت به مقررات و قوانين مملكتي، امكانات تهيه ماشين آلات، تجهيز نيروي انساني متخصص، تكنولوژي و مديريت، طرح قابل اجرا ميباشد؟ و عوامل در نظر گرفته شده براي اجراي طرح در رسيدن به هدف نهائي با بودجه مشخص در زمان تعيين شده قابل تهيه خواهد بود يا خير؟
باين منظور اهم نكاتي كه در بررسي مذكور مورد دقت نظر قرار ميگيرد بطور خلاصه ذيلاً بيان ميگردد:
1- شركت و سابقه آن:
شامل بررسي وضعيت حقوقي، تاريخ تأسيس و مؤسين، سهامداران، ميزان سرمايه فعلي، تعداد و مبلغ سهام هر يك از سهامداران و سابقه فعاليت شركت مي باشد.
2- محل اجراي طرح:
مشخصات زمين محل اجراي طرح، شامل ابعاد زمين، مساحت زمين، نوع مالكيت زمين (ملكي- اجارهاي- واگذاري) موقعيت جغرافيائي و نيز برري امكانات موجود شامل دسترسي به مواد اوليه، نزديكي به راههاي ارتباطي، تأمين نيروي كارگر، تأمين برق، آب، گاز، تلفن ت و امكانات محيط زيست و ساير عوامل وابسته به آن.
3- مديريت شركت:
تركيب هيئت مديره شركت ميزان تخصص و تجربه مديران اجرائي با توجه به نوع توليدات وتكنولوژي توليد مرود نظر كه از اهميت ويژه اي برخوردار ميباشد.
4-جنبههاي قانوني:
بمنظور اجراي طرح، نياز به اخذ مجوز سازمانهاي مربوطه بشرح ذيل ميباشد.
- موافقت اصولي (كه حسب مورد از طرف وزارت صنايع،صنايع سنگين، معادن و فلزات، كشاورزي، جهاد و …) صادر گرديده و در آن، نوع توليد، ميزان توليد، سرمايه گذاري مورد نياز، نيروي انساني و … ذكر ميگردد.
- مجوز وزارت نيرو (شركت برق منطقهاي) بمنظور تأمين نيروي برق مورد نياز.
- مجوز سازمان آب منطقهاي در مورد اجازه حفر چاه آب و يا تأمين آب مورد نياز.
- مجوز سازمان حفاظت و محيط زيست مبني بر بلامانع بودن اجراي طرح.
- تأييد به وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي در خصوص مواد و محصولات بهداشتي.
- مجوز شهرداري يا ساير مراجع ذيصلاح در خصوص احداث بنا (پروانه ساختماني)
5- طرح:
الف- هدف از اجراي طرح:
شامل توليد محصول با توجه به ظرفيت طرح، تعداد روزكار در سال و تعداد شيفت كاري در روز و امكان استفاده از چند شيفت كاري با عنايت به نوع توليد و ساير عوامل وابسته به آن.
ب- ظرفيت توليدي طرح:
ظرفيت اسمي طرح، ظرفيتي است كه بر اساس موافقت اصولي وزارتخانه مربوطه تعيين ميگردد. ظرفيت توليدي، ظرفيتي است كه با توجه به امكانات تجهيز شده در طرح قابل دسترس ميباشد. براي تعيين ظرفيت توليدي موارد ذيل بايد دقيقاً مورد بررسي قرار گيرند:
- ظرفيت ماشين آلات انتخابي: با توجه به نوع توليد، ماشين آلات و تعداد مناشينآلات، ميبايستي ظرفيت تك تك ماشين آلات، بررسي و نهايتاً ظرفيت كلي خط توليد با توجه به تواناييهاي موجود و تخصص افراد و امكان استفاده از حداكثر ظرفيت، مورد بررسي قرار گرفته و با ظرفيت اسمي مقايسه گردد.