بخشی از مقاله

زیتون

زیتونها (نام علمی: Olea europaea) شامل تقریباً 20 گونه درختان کوچک از خانواده Oleaceae بوده و در جهان کهن از حوزه دریای مدیترانه، شمال افریقا، جنوب شرقی آسیا، شمال تا جنوب چین، اسکاتلند و شرق استرالیا پراکندگی گسترده‌ای داشته اند. آنها همیشه سبز بوده و دارای برگهایی کوچک و یکپارچه هستند که روبروی هم قرار گرفته اند. میوه این گیاه یک شفت می‌‌باشد.
معروف‌ترین گونه شناخته شده این گیاه زیتون اروپایی نام دارد Olea europaea که از دوران باستان برای تهیه روغن زیتون و نیز برای خوردن خود میوه آن کاربرد داشته است (که در حالت طبیعی تلخ است که باید در معرض تخمیر طبیعی قرار گیرد و یا به منظور قابل خوردن نمودن، آن را در آب نمک بخوابانند).

زیتون وحشی به شکل درخت کوچک یا بوته‌هایی با رشد هرزه و تیغدار است که دارای برگهایی دوک مانند وتیز، رنگ سبزمایل به خاکستری در قسمت بالا می‌‌باشد، زیتون وحشی جوان در قسمت پایین سفید رنگ و دارای پولکهایی مایل به سفید است ؛ گلهای سفید کوچکی دارد که کاسه و جام گلها دارای چهار درز کاسه گل، دو پرچم و کلاله شکافته می‌‌باشد این گلها به تدریج به شکل خوشه‌هایی که ازبغل برگها ظاهر می‌‌شوند بر روی چوبهای سالهای آخر می‌‌روید ؛ شفت (میوه) در گیاه وحشی کوچک و دارای غلافی گوشتداراست این غلاف که تعیین کننده ارزش اقتصادی میوه می‌‌باشد در نوع وحشی نسبتاً نازک است. انواع کشت شده خصوصیات متفاوتی دارند اما فشرده تر، حاصلخیزتر و بی خار است.

منطقه‌ای بومی و مسلم در سوریه و قسمت‌های ساحلی آسیای میانه، فراوانی آن دریونان ومجمع الجزایر آن و کنایات فراوانی که توسط شعرای قدیمی در مورد آن بکار رفته نشان می‌‌دهد که زیتون بومی این نواحی بوده است اما در نواحی دورافتاده از مشرق زمین زیتون کشت نشده و کم و بیش به شکل نوع ابتدایی خود بازگشته است. این مسئله نشان دهنده مزیتی ویژه برای خاکهای آهکی و تمایل به نسیم دریایی است، درحالیکه شکوه و جلال خاصی بر روی سراشیبی‌های آهکی و پرتگاههایی که بیشتر سواحل شبه جزیره یونان و جزایر کنار آن را تشکیل می‌‌دهند ایجاد شده است.
از دیدگاه پرورش دهندگان مدرن، تنوع زیتون‌های شناخته شده بسیارزیاد است. فقط در ایتالیا حداقل 300 گونه وجود دارد اما تعداد کمی از آنها تاحد زیادی رشد می‌‌کنند.گونه‌های اصلی ایتالیا 'Leccino', 'Frantoio'و 'Carolea' هستند.هیچکدام از آنها را نمی‌توان با توصیفات باستانی همانند دانست، اگرچه بعید نیست بعضی از گونه‌های نازک برگ که بیش از همه مورد توجه می‌‌باشند از تبار Licinian معروف باشند.درختان پهن برگ اسپانیا میوه‌های درشت می‌‌دهند اما غلاف آنها طعمی نسبتاً تلخ تر دارد و کیفیت روغن آنها نامرغوب تر است.این زیتونهای اسپانیایی است که معمولاً پس ازسوراخ سوراخ شدن و پر شدن پرورده شده وپس از خواباندن در آب نمک تازه خورده می‌‌شوند(با فلفل ترشی، پیاز ترشی یا سایر چاشنی ها).

درختان زیتون حتی زمانیکه بدون هرس رشد آزادانه دارند دارای رشد بسیار آهسته‌ای هستند اما هنگامیکه امکان رشد طبیعی را در طول چند سال پیدا می‌کنند گاهی اوقات قطر تنه آنها به میزان چشمگیری افزایش می‌‌یابد. De Candolle محیطی بیش از 10 متر (33 پا) را به ثبت رسانده که احتمال می‌‌رود عمرآن به چند قرن برسد. قدمت بعضی از درختان زیتون ایتالیا را به اولین سالهای امپراتوری یا حتی روزهای جمهوری روم نسبت می‌‌دهند؛ اما همیشه سن چنین درختان باستانی در زمان رشد مورد تردید قرارمی گیرد و شناسایی آنها با توصیفات قدیمی هنوز دشوارتر است.درختان تحت پرورش به ندرت به ارتفاع بیش از 15 متر می‌‌رسند (50 فوت) و معمولاً در فرانسه و ایتالیا به‌وسیله هرس کردن‌های زیاد به ابعادی بسیار محدود ترمنحصر می‌‌شوند .چوب آن که به رنگ زرد یا قهوه‌ای مایل به سبز روشن است اغلب با ته رنگ تیره تری رگه دار شده است و بسیار سخت و متراکم می‌‌باشد چوب آن برای قفسه سازان و خراطان تزئینی بسیار با ارزش است.

تنه درخت زیتون

درخت زیتون از راههای مختلفی تکثیر می‌‌شود اما معمولاً روش قلمه زدن یا خوابانیدن شاخه ارجح می‌‌باشند ؛ این درخت در خاکهای مساعد به آسانی درخت بید ریشه می‌‌کند و زمانیکه قطع می‌‌شوند مکنده‌ها رااز ریشه جدا می‌‌کند.شاخه‌های مختلف این درخت را به اندازه‌های چند اینچی برش می‌‌دهند و بصورت نسبتاً عمیقی در زمینهای کود داده شده که می‌‌کارند ؛ قطعات کوچک‌تررا گاهی اوقات بطور افقی داخل شیارهای کم عمقی قرار می‌‌دهند که اگر با چند اینچ خاک پوشیده شوند به سرعت جوامهایی شبسه مکنده روی آنها ظاهر می‌‌شود.
در یونان و جزایر آن پیوند زدن درختان اهلی با انواع وحشی عملی متداول می‌‌باشد. در ایتالیا جوانه‌های جنینی که برجستگی‌های کوچکی را روی شاخه بوجود می‌‌آورند را به دقت جدا کرده و زیر خاک می‌‌کارند (که درآنجا می‌‌توانند رشد کنند) این جوانه‌های جنینی خیلی زود جوانه‌های قوی تری را تشکیل می‌‌دهند. بعضی اوقات شاخه‌های بزرگ‌تر را می‌‌برند و با این کار شاخه‌های جوانی بدست می‌‌آید.همچنین گاهی مواقع زیتون از دانه رشد می‌کنند، غلافهای روغنی رابه منظور تسریع در رشد ابتدا در آب گرم یا در محلولهای قلیایی خیس نموده ونرم می‌‌کنند.

در مشرق زمین کشاورزان به درختان زیتون توجه زیادی نمی‌کنند و شاخه‌ها بی آنکه به‌وسیله چاقوهای هرس کاری کوتاه شوند آزادانه رشد می‌کنند ؛ با این همه در دوران خشکسالی طولانی برای حفظ محصول باید آب لازم را تأمین کرد این بی توجهی به کشت زیتون موجب می‌‌شود تا درختان در فواصل سه یا چهار سال محصول باردار بدهند بنابراین اگرچه رشد وحشی از نظر ایجاد منظره زیبا مورد توجه است این کار در زمینهای مناسب و اقتصادی توصیه نمی‌شود. در نواحی مانند Languedoc و Provence که در کشت این میوه دقت زیادی می‌‌شود آنها را در ردیفهایی با فواصل معین می‌‌کارند که این فاصله‌ها بر حسب گونه زیتون متفاوت است. درختان هرس شده و شاخه‌هایی که در سال گذشته دارای شکوفه بودند حفظ می‌‌شوند و به منظور چیدن آسان میوه‌ها نوک درخت را کوتاه نگه می‌‌دارند، هدف هرس کنندگان ایجاد شکلی گنبدی یا گرد برای درخت است.

گاهی اوقات فضای بین درختان را کود یا مواد نیتروژنی دیگری می‌‌ریزند ؛ در فرانسه استفاده از کهنه‌های مندرس پشمی برای این کار مورد توجه قرار دارد.گاهاً محصولات سالانه متنوعی در این ردیفها کشت می‌‌شوند، درکالابریا حتی گندم را با این روش می‌‌کارند اما درختانی که در طول سال فاقد برداشت دوباره هستند برای این کار مناسب تر می‌‌باشند. اخیراً گونه‌ای درخت کوتاه و پربار با میوه‌های سبز در مناطق خاصی مخصوصاً در آمریکا مورد توجه قرار گرفته که گفته می‌‌شود در این کشور یک محصول دو یا سه فصل بعد از کاشت تولید می‌‌شود. انواع معمولی قبل ازگذشت پنج تا هفت سال از کاشتن قلمه‌ها درزمینهای زیتون برای پرورش دهندگان سودمند نخواهند بود.

جدای خساراتی که بر اثر آب و هوا یا آفات آلی به زیتون وارد می‌‌شود این میوه حتی در پرورشهای بسیار دقیق هم در خطر می‌‌باشد و درختان پرورش نیافته بزرگی که در ایتالیا و اسپانیا دیده می‌‌شوند، میزان درآمد خاصی را که موسسات برای پرورش دهندگان نسبت می‌‌دهند حاصل نمی‌کنند. این درختان پیر اغلب محصول فراوان دارند اما به ندرت در دوسال متوالی این اتفاق می‌‌افتد و در بسیاری از موارد در ششمین یا هفتمین فصل می‌‌توان انتظاریک برداشت پربار را داشت.

زمانیکه این میوه می‌‌رسد پرورش دهندگان دقیق، آن را با دست چیده و جهت انتقال به کارخانه درون پارچه یا سبدهایی می‌‌گذارند اما در بسیاری از نواحی اسپانیا و یونان و بخصوص در آسیا زیتون‌ها را با استفاده از اشیاء بلند یا با تکان دادن شاخه‌ها می‌‌چینند یا حتی اجازه می‌‌دهند تا آنها بطور طبیعی روی زمین بیفتند تا وقتیکه مالکان به راحتی اجازه جمع آوری آنها را بدهند ؛ بیشترین علت نامرغوبی روغن زیتون مربوط به بی دقتی مالکان درختها می‌‌باشد. برداشت این محصول در جنوب اروپا در ماههای زمستان انجام شده و تا چند هفته ادامه می‌‌یابد ؛ اما این زمان درهرکشورو نیز با هر فصل و نوع برداشت متفاوت می‌‌شود.
مقدار روغن موجود در زیتون بیشتربه نوع میوه بستگی دارد ؛ معمولاً پیرابر گیاه از 60 تا 70 درصد محصول می‌‌دهد. دردوران باستان پرورش دهندگان زیتون معتقد بودند اگر این گیاه را به فاصله بیش از چند لیگ از دریا بکارند، گیاه موفقی نخواهد بود(تئوفراستوس طولی حداقل حدود 55500 متر را معین می‌‌کند) اما تجربیات جدید این نظر را تایید نمی‌کند و اگرچه ساحل مزیتی دارد اما زیتون مدتهای طولانی در نواحی بسیار دوری داخل کشورها کاشته شده است. ظاهراً خاکهای دارای کلسیم اگرچه خشک و ضعیف باشد برای رشد سلامت این گیاه بسیار مناسب است اگرچه این گیاه درصورت زهکشی خوب در هرنوع خاک سبک و حتی در خاکهای رسی پرورش می‌‌یابد اما همانگونه که پلینی اظهار می‌‌کند این گیاه در خاکهای غنی بیشتر مستعد بیماری است.

دربرخی سالها زیتون در معرض حمله آفات گوناگونی است. یک عامل قارچی در چند فصل پربار تمام درخت را فراگرفته و خسارت شدیدی را به باغ وارد می‌‌کند. گونـــه‌ای از گوییزه‌ها به نام Pseudomonas savastanoi pv. Savastanoi به شکل غده در شاخه‌ها رشد می‌‌کند و کرمهای پلک بالی از گلها و برگها تغذیه می‌کنند درحالیکه خسارت اصلی براثر حشراتی است که به میوه حمله می‌‌کنند.در فرانسه و شمال و مرکز ایتالیا درختان زیتون گاهی اوقات از سرما رنج می‌‌برند ؛ در اوایل قرن هجدهم بسیاری از درختان براثر سرمای بسیار شدید و غیر عادی کنده شده و بر زمین افتادند.بادهای شدید و بارهای مداوم در خلال فصل برداشت نیز موجب آزار میوه می‌‌شود.

رده Olea شامل گونه‌های دیگرو اهمیتهای اقتصادی می‌‌باشد. O. paniculala درخت بزرگ‌تری است در جنگلهای Queensland که ارتفاع آن به 15 یا 18 متر می‌‌رسد (50یا 60فوت) که از چوب آن الوارهایی سخت و محکم می‌‌سازند.هنوز چوب سخت O. laurifolia در ناتال، چوب آهن سیاه مناطق مهاجر نشین افریقای جنوبی می‌‌باشد.
تخمین دوران دوری که زیتون از حالت وحشی خارج شد و تحت کنترل کشاورزان درآمد و بصورت میوه باغی مورد استفاده قرار گرفت ممکن نیست. اشارات فراوانی که در انجیل درباره این گیاه و تولید آن وجود دارد و فراوانی ضمنی آن در سرزمین کنعان و منطقه در سوریه که همیشه زیتون برای اقتصاد ساکنین آن مهم بوده است موجب این نتیجه گیری می‌‌شود که سوریه را محل تولد زیتون پرورش یافته بدانیم. احتمالاً درآغاز، یک گونه اصلاح شده به دست تعدادی از فرقه کوچک سامی افتاد و به تدریج در قبایل اطراف نیز گسترش یافت و با حداقل تلاش به میزان بسیار زیادی پرورش یافت ؛ این ماده روغنی درآب و هوای خشک شرق، ماده‌ای بسیار حیاتی برای سلامتی به شمار می‌‌رفت و میوه این درخت در آن دوران ابتدایی در بین جنگجویان بربری نمادی از صلح و حسن نیت بود. دورانی بعد و هم‌زمان با توسعه سازمانهای دریایی این روغن به‌عنوان یکی از اقلام تجاری به کشورهای آسیای صغیر و مناطق دریایی انتقال یافت و بی تردید گیاه زیتون نیز درپی آن گسترش یافت.

محصولات نهایی درخت زیتون: میوه و روغن زیتون

در دنیای هومر همانگونه که در ایلیاد مشخص است، روغن زیتون فقط به‌عنوان یک ماده برای ثروتمندان – محصول خارجی – شناخته شده و بیشتر به سبب ارزش آن برای آرایش پهلوانان مورد توجه بوده است ؛ جنگجویان بعد از استحمام به خودشان روغن زیتون می‌‌زدند و بدن پاتریکلوس هم عیناً با روغن زیتون پوشیده می‌‌شد اما نه اشاره‌ای به کشت این گیاه شده و نه بر روی تاکستانی که روی سپر آشیل نقش شده، جود دارد. اما اگرچه در ایلیاد هیچ اشاره‌ای به کشت زیتون نشده، وجود آن در باغ السینوس و دیگر کنایه‌های آشنا نشان دهنده این حقیقت است که زیتون در زمان نگارش ادیسه شناخته شده است.

هرزمان که به معرفی این گیاه می‌‌رسیم تمامی روایات به تپه‌های آهکی آتیکا به‌عنوان اولین مکان کشت آن در شبه جزیره یونانی اشاره دارد. زمانیکه (پوسایدون خدای دریا) و (آتن الهه عقل و زیبایی) برای شهر آینده رقابت می‌‌کردند به خواست الهه یک زیتون از صخره‌های لم یزرع پدیدار شد (نگهبان هنرهایی که برآن وضعیت روبه افزایش تأثیرجاودانی گذاشت). اینکه این افسانه ارتباطهایی با اولین کشت زیتون در یونان دارد با توجه به داستان جالبی که توسط هرودوت Epidaurianها نقل شده قطعی به نظر می‌‌رسد. آنها به علت از دست دادن محصولشان مجبور به مشورت با (پیشگوی دلفی) شدند و مقرر شد تا مجسمه هایDamia و Auxesia (نمادهای حاصلخیزی) را از چوب باغهای زیتون بتراشند سپس تنها در اختیار مردم آتن قرار گیرد، آتنی‌ها به درخواست مردم Epidaurianدرختی را به آنها اعطا کردند مشروط به آنکه هر سال برای آتنا الهه عقل و زیبایی (نگهبان آن) قربانی کنند لذا آنها دستوردلفی را اطاعت نمودند و سرزمینشان دوباره حاصلخیز شد.

درخت مقدس الهه مدت طولانی در آکروپلیس قرار دادشت و اگرچه در حمله ایرانیان نابود شد، دوباره از ریشه جوانه زد (گفته می‌‌شود بعضی مکنده‌های این ریشه، درختان زیتون باغ محل تحصیل افلاطون را بوجود آورده‌اند که پس از گذشت سالها هنوز بسیار قابل احترام هستند).

در زمان سولن حقوقدان یونانی زیتون به قدری گسترده شده بود که او وضع قوانینی را برای کشت منظم این درخت در آتیکا ضروری دانست این منطقه‌ای بود که احتمال زیتون ازآنجا به تدریج در تمام نواحی هم پیمان یونان و کشورهای انشعابی از آن انتشار یافت. در ساحل آسیای صغیر که در آنجا مقدار فراوانی از این درخت در زمان Thaleها وجود داشت، این درخت ممکن است در سالهایی پیشتر از آن توسط کشتی‌های فینیقی آورده شده باشد، برخی از جزایر دریای اژه نیز ممکن است آن را از همین منبع بدست آورده باشند ؛ زیتون جزیره رودز و جزیره کرت نیز شاید ریشه‌ای مانند اینها داشته باشند. اگر از لقب اسکیلس استفاده کنیم ،جزیره ساموس باید سالها زیادی قبل از جنگهای ایران دارای درختان زیتون میوه دار باشند.

زیتون جایگزین مناسبی برای چربیهای حیوانی و کره مصرفی مردم نواحی شمال شد و در بین ملل جنوب نیز نه تنها نشانی از صلح بلکه نمایانگر ثروت و وفور کشور بود ؛ حمل شاخه‌های آن در جشن بزرگ یونان، افشاندن زیتون وحشی برای قهرمانان المپیک، تاج زیتون فاتحان رومی درمراسم استقبال، و مواردیکه سواره نظام‌ها در بازدیدهای امپراتوری همانند هدیه‌های نمادین صلح بکار می‌‌بردند (دوران بربرها) که فقط با پیروزی حفظ می‌‌شدند.در بین یونانیان روغن زیتون به‌عنوان یک ماده غذایی مهم و نیز برای کاربردهای خارجی اهمیت زیادی داشت. رومیان بیشتر از آن در آشپزی و غذا استفاده می‌‌کردند و به‌عنوان ماده‌ای ضروری برای آرایش پرارزش بود، و در روزهای پرشکوه امپراتوری بعدی این بصورت یک اصل درآمد که زندگی طولانی و خوش به دو مایع بستگی دارد: با شراب و بدون روغن.

پلینی بصورت مبهمی پانزده گونه زیتون کشت شده در دوران خودش را توصیف می‌‌کند که با ارزش‌ترین آنها Licinian نامیده می‌‌شد و روغن بدست آمده از آن در Venafrum در ناحیه کامپانیا عالی‌ترین نوع شناخته شده برای خبرگان رومی بود ؛ تولید Istria و Baetica در شبه جزیره ایتالیا به‌عنوان رده دوم مورد توجه قرار داشت.
خوراک شناس امپراتور با خواباندن زیتون خام در آب نمک به‌عنوان تحریک کننده اشتها به این میوه ارزش بیشتری بخشید که کمتر از انواع جدید آن نبودند و ترشی زیتون با حفظ خصوصیات طعم خود در انبارهای زیر خاک پمپی یافت شده اند. آب تلخ زیتون یا پس مانده حاصل ازآن در خلال روغن گیری (به نام آمورکا) و برگهای گس آن دارای خواص بسیاری هستند که نویسندگان دوران بسیار دوربه آنها اشاره کرده اند. پزشکان رومی از روغن زیتون تلخ وحشی در پزشکی استفاده می‌‌کردند ولی کاربرد آن به‌عنوان غذا یا در آشپزی مشخص نیست.

در عصر حاضر این میوه کستردگی فراوانی در جهان پیدا کرده است و اگرچه ناحیه مدیترانه که خواستگاه آن است همچنان تولید کننده عمده زیتون می‌‌باشد، این درخت اکنون در نواحی بسیار زیادی که برای توزیع کنندگان اولیه آن ناشناخته است با موفقیت کشت می‌‌گردد. یک درخت زیتون که با دیوارهای آجری بلند محافظت می‌‌شود در باغ فیزیک چلسی، لندن نگهداری می‌‌شود. مدت زمان کمی پس از کشف قاره آمریکا توسط ساکنین اسپانیایی به آنجا انتقال یافت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید