بخشی از مقاله
سيستم اطلاعات جغرافيايي
سيستم اطلاعاتي خيابانبندي : دستيابي Geographic Information System)GIS سيستم اطلاعات جغرافيايي ) به مديريت توسعه شهري
خلاصه:
Seoul پايتخت كره جنوبي به خاطر خيابانبندي بكرش كه قرنهاست در داخل و پيرامون نقشه طبيعياش شكل گرفته بسيار شناخته شدهاست. بخاطر شهرسازي سريع و رشدي كه در سال 1960 آغاز شد اين خيابانبندي بسيار پيشرفت كردهاست. توسعه جديد دوباره در بخش مركزي شهر كه رشد بالا و عمدهاي دارد به خيابانبندي شهر بسيار خسارت وارد كردهاست. در سالهاي اخير تلاشهاي متعددي براي مديريت خيابانبندي شهري كه در غالب قوانين و سياستهاي پديدار شدهاست ولي متأسفانه ابزار مناسب براي اجراكردن اين
تلاشها كافي نبوده و اين باعث شده تلاش براي مديريت خيابانبندي شهري نادرست بيكفايت و بدون برنامه باشد. در نتيجه اين مطالعات سيستم اطلاعات خيابانبندي (Land Scape Information System)(LSIS) را براي مديرين خيابانبندي شهري و تجزيه و تحليل اثرات قابل ديد پروژه توسعه پيشنهاد شده ايجاد كرد با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي (Geographic Information system(GIS)) و تكنيكهاي شبيهسازي گرافيك كامپيوتري LSIS بعنوان تابعي براي واردكردن و مديريت دادههاي گرافيكي تجزيه وتحليل دادههاي مربوط به
عنتصر خيابانبندي شهربي و تأثير قابل ديد بكار گرفته شدهاست. پايگاه داده براي LSIS با توجه به سيستم چارچوب پايگاه داده سيستم اطلاعات شهري (UIS) تنظيم شدهاست اين كار بمنظور رسيدن به حداكثر انتقالپذيري بين اين دو انجام شدهاست.
با توجه به كاركردهاي LSIS نسبت به تجزيه و تحليل اثرات قابل ديد در پروژه توسعه دوباره شهري مشخص شده كه منابع ارزشي از خيابانبندي با اين طرح پيشنهاد شده ممكن است از بين برودو. بنابراين در كل ميتوان گفتLSIS ميتواند پايهاي براي تصميمگيربي در حل مشكلات خيابانبندي شهري بوسيله دولت محلي استفاده شود. بعلاوه با روند ترقي بيشتر اجتماعات مبتني بر اطلاعات LSIS ميتواند در تقسيمكردن مقادير اساسي داده با دادههاي مربوط به VIS سودمند باشد و در نتيجه اين امر باعث پرورش كارآيي و ارزش مديريت خيابانبندي مبتني بر كامپيوتر ميشود.
1- معرفي تغييرات بيسابقه براي ترقيدادن اجتماعات مبتني بر اطلاعات بطور فراگير در حال ايجاد است. امروز مديريت خيابانبندي شهري راه مشابهي را طي ميكند و با تقاضاي مشابهي بعنوان نياز براي نمونههاي جديد براي حل مشكلات روبرو ميشود. اغلب اطلاعات براي خيابانبندي شهري به صورت جغرافيايي مرجع دارند و مناطق جغرافيايي خاص به اين اطلاعات اضافه شدهاند.
پيشرفتهاي تكنولوژيكي در فيلدهاي مربوط به كامپيوترب ابزارها و تكنيكهاي جديدي كه امكان پردازش سريع ديجيتالي داده را فراهم ميكند ايجاد كردهاست. در نتيجه اين پيشرفتها باعث شده استفاده از نمونههاي سنتي حل مسائل استفاده از مواردي كه بيشتر اتوماتيك و سيستماتيك هستند تغيير كند.
در اجتماعات كرهاي مديريت خيابانبندي شهري با توجه به شهرسازي سريع و پيشرفتهاي استراتژيك عمده كه از سال 1960 شروع شد بعنوان يك امر مشخص شناخته شدهاست. اين بيشتر در Seoul مشاهده ميشود پايتخت پرجمعيت كره با 10.2 ميليون انسان كه در هر 605 كيلومتر زندگي ميكنند تلاشهاي بسياري در سالهاي اخير براي محافظت خيابانبنديها از خرابي بيشتر انجام شدهاست اين تلاشها شامل تأسيس برنامه مديريت خيابانبندي شهري seoul (Urbqn Landscap Management Plan of Seoul ) خرابكردن ساختمان آپاراتمانها در mt.Nam در قسمت مركزي Seoul براي بازيابي چشمانداز اصلي كوهستاني، و طراحي بخش مديريت خيابانبندي (Landscape Management Zones) ناحيه mt.Nam براي محافظت از روند رشد سريع و انبوه توسعه اخير.
جدا از پيش تلاشهايي براي پيشرفت كيفيت خيابانبندي seoul مشكل اصلي در مديريت خيابانبندي در فقدان ابزار ويژه لازم براي حمايت سودمند بلندمدت بود كليد مهم در بكارگيري مديريت خيابانبندي نياز به پردازش سيستماتيك مقادير گوناگون و زياد دادههاي جغرافيايي است. با استفاده از روشهاي سنتي مديريت كارايي اطلاعات خيابانبندي مشكل است. بنابراين نتايج اساسي تجزيه و تحليلها بسختي بدست ميآيد. اين مشكلات هنگام دست و پنجه نرمكردن با مشكلات خيابانبندي شهري بيشتر ميشود. بعنوان مثال يك مديريت خيابانبندي كارا نه تنها نياز به توجه به عناصر فيزيكي چه طبيعي و چه ساخته دست انسان دارد بلكه توجه بيشتري به جنبههاي غيرفيزيكي مربوط به خيابانبندي مثل فاكتورهاي اقتصادي – اجتماعي را نياز دارد. در چنين شرايطي اين مطالعه سيستم اطلاعات خيابانبندي ((LSIS)LandScape Information system)) را براي حمايت فعاليتهاي تصميمگيري در فرآيند مديريت خيابانبندي شهري ايجاد كرد.
2- قسمت مركزي شهر Seoul : مشكلات و شرايط خيابانبندي
در كره بخش مركزي شهر seoul ( شكل 1) بعنوان مركز تبليغات، تجارت، بازرگاني و فعاليتهاي سنتي است كه از 600 سال پيش در قرن چهاردهم تا هم اكنون توسعه مداوم از chosum Dyuasty داشته است. قسمت مركز شهر توسط چهار كوه محاصره شده (33802m)MtoInwang, (342 m)Mt Bygak ، (110.9 m)Mt Nak, (262m)Mt.Nam انتخاب پايتخت در آن زمان تنها براساس قواعد سمبليك و تابعي از غيبگوي كرهاي يا “Pungus” بود. اين باور وجود داشت كه يك منطقه ايدهآل براي پايتخت يك شهر آن جايي است كه كوههاي بلند در شمال داشته باشد. سلسله تپههايي در شرق و غرب يك كوه كوتاه در جنوب و يك زمين مسطح كه رودخانه بتواند در آن جريان داشته باشد. قمست مركزي شهر seoul اين خصوصيات را داشت. همچنين حيوانات چه خيالي و چه واقعي بعنوان سمبلهايي براي نشاندادن اهميت مناطق اطراف استفاده ميشدند.( شكل 12)
شكل 1- بخش مركزي شهر seoul
شكل پيكربندي بخش مركزي seoulبا توجه به قواعد غيبگويي كرهاي يا “pungsu” كوههاي اطراف يك چارچوب براي شهر ساختند و يك نقش استراتژيك و حمايتي در chosun Dynsasly ايفا كردند. امروزه خيابانبندي طبيعي Mt.Nak بخاطر قرارگرفتن تعداد زيادي بناهاي بندمنظر در آن خراب شدهاست. Mt.Bugak و Mt.Inwang, Mt Nam از طرف ديگر كمتر از 200 متر ارتفاع دارد و همچنان كيفيت خيابانبندي خوشايندي دارند. اين كوهها نه تنها مرزهاي شهر seoul هستند و اهيمت تاريخي سمبليك دارند بلكه از نظر اكولوژيكي و محيطي قابل توجه هستند. دسترسي به منابع خيابانبندي مطلوب در يك منطقه پراسكان بسيارمهم است. و ميتواند در مواردي كه دسترسي فيزيكي به مناطق طبيعي شهر مشكل است يك راه مناسب براي رسيدن به سازگاري باشد. در مطالعات اخير (2001)lee, oh به ارزش قابل ديد منابع خيابانبندي طبيعي رسيدگي كردند و يافتند كه اينكه كوهها از خانه قابل ديد باشند اثر مهمي در تعيين قيمت خانهها دارد.
با توجه به پروژههاي توسعه دوباره شهرسازي( شكل 3) خانهها در خيابانهاي اصلي در قسمت مركزي شهر seoul نه تنها از نظر تعداد بلكه از لحاظ طول، عرض، و مقياس كلي افزايش يافتهاند. علاوه بر اين اصلاح اخير حكم معماري در seoul بطور مؤثربي نسبت زمين- هوا (Floor-Air Ratio)(FAR) را آسان كرد. در نتيجع ساختمانهاي نوساز در مناطق شمال طرح و توسعه دوباره اجازه دادند 10 طبقه بلندتر از قبل ساخته شوند در سال 1998 پروژه توسعه دوباره در 457 منطقه در قسمت مركزي شهر معين شد و تااكنون در 170 منطقه پروژه بطور كامل اجرا شده و ( شهر seoul سال 19998 )
شكل 3-طرح توسعه دوباره شهري در قسمت مركزي seoul
توسعه جزئي و با مقياس كم هم مشكلات خاص خودش را دارد مثل فقدان رابطه اساسي بين مناطق همجوار و مشكلات ايجاد منطقه آزاد همگاني اثرات سوء طرح و توسعه دوباره اخير در قسمت مركزي شهر در موارد زير بسيار شديد بوده و كاهش وسعت مناطق خرابي شهرسازي متناسب براي انسان محدودشدن مرز مناطق و از بينرفتن هارموني قابل ديد خيابان بندي اصلي شهر روند توسعه با مقياس بالا باعث الحاق اين اجزاء و در نتيجه ايجاد تغييرات قابل توجه در افق و خيابان اصلي قسمت مركزي شهر ميشود بويژه ديد به مناظر مورد علاقه در منابع خيابانبندي اخير افزايش يافتهاست( شكل 4) همچنين پسرفت خيابانبندي هم قابل توجه اس.
شكل 4- ديد منابع شهرسازي از چند زاويه ديد اصلي
3- توسعه LSIS
1-3 چارچوب اطلاعات خيابانبندي شهري
براي ايجاد يك پايگاه داده براي LSIS اطلاعات مربوطه به عناصر خيابانبندي شهري و فعاليتهاي مديريتي آنها بصورت مقابل دستهبندي شدهاست: landscape Management’, ‘land cover’,’land base’ شامل عناصري است كه اساس شكل زمين و ظاهر فيزيكي خيابانبند شهري ار تنظيم ميكنند. اين عناصر بطور عمده شامل نقشهبرداري طبيعي جادهها، محوطهها و فضاهاي باز و قوانين و كنترلهاي مشابه است. ‘land cover’ نه تنها شامل درختها و گياهان است بلكه عناصر مصنوعي در ‘land base’ مثل ساختمانها و ساختارهاي ديگر است كه اين عناصر در نتيجه استفاده از زمين و فعاليتهاي توسعهاي ايجاد ميشوند و منظره واقعي شهر را كامل ميكنند عناصر گروه آخر ‘landscape
Management از طرف ديگر شامل نقطه ديدهاي اصلي براي كنترل شهرسازي منابع شهرسازي و حدود و توسعه ميباشد. در اين مقاله مفهوم آستانه قابل ديد مفهوم(VTCC ) را كه توسط oh در سال 1998 پيشنهاد شده ايجاد ميكند كه بعنوان يك حد براي مديريت شهرسازي مطرح ميشود.
با توجه به فرآيند شكلگيري خيابانسازي شهري عناصر خيابانسازي ميتوانند به صورت گستردهتري تقسيم شوند. ابتدا عناصري كه baseline LandScape’ را ايجاد ميكنند.
سپس آنهايي كه skyline &strelscape’ را ايجاد ميكند و در نهايت آن دسته كه landscape (building)envelope را ايجاد ميكنند اولين دسته عناصر ايجاد كننده baseline landscape شامل عناصر شهرسازي طبيعي مثل نقشهبرداري و زمين شناسي و زيربناهاي ساخته دست انسان مثل خيابانها است.دومين دسته عناصر ايجادكننده ‘skyline &streetscape’ مربوط به بهم پيوستن شكل عناصر مصنوعي اصلي مثل ساختمانها و ساختارهاي مختلف ديگر است. وقتي يك شهر از يك فاصلهاي ديده ميشود شكل عناصر ساخته دست انسان و با
سبك معماري خاص معمولاً افق مرئي را نسبت به نقشه طبيعي شهر مشخص ميكند. اگر شهر از فاصلة نزديكتري ديده شود جزئيات فضاي خيابانها كه شامل شكل، رنگ، بافت، نماي ساختمانها و نشانهها و درختان قابل ديد است.دسته سوم ‘landscape(building)envelope’ قابل ديد نيست شامل سهبعدي با ماكزيمم فضاي قابل تخصيص به ساختمانها يا ساختارها كه به استراتژي مديريت شهرسازي مربوط است ميباشد در seoul فضاي قابل تخصص به ساختمانها با توجه به پوشش محوطهها و FAR كه با توجه به نواحي فضا و ارتفاع ساختمانها و قوانين كنترلي مانع تعيين ميشود قابل محاسبه است. اگرمنطقه بسيارپيشرفت كند ايجاد خيابانبندي بسيار تحت تأثير اين قوانين خواهد بود. بنابراين براي درك درست ساختار شهرسازي و عناصر آن نه تنها بايد به جنبههاي قابل ديد بلكه به جنبههاي عرفي مثل قوانين،سياستها، برنامه و طرحها هم توجه شود. اطلاعات مربوط به عناصر خيابانبندي شهري و فعاليتهاي مديريتي مربوط به آنها با چارچوبي كه در جدول 1 نشان داده شدهاست قابل سازماندهي ميباشد.