بخشی از مقاله

چکیده:

گسترش بنیانسازي هاي پسا ساختاري در علم جغرافیا و برنامه ریزي فضایی به خصوص برنامهریزي در نواحی روستایی به نحو چشمگیري باعث به وجود آمدن چالشی جدي براي فلسفه هاي تثبیت شده، روش ها و فعالیت هاي برنامه ریزي مخصوصاً براي شکل مدرن آن، شده است. نواحی روستایی در جهان اول، دوم و سوم آنقدر در طی سه دهه گذشته تغییر کرده اند که اکنون به نحو چشمگیري روش هاي جدید و متفاوتی و در واقع حتی تعریفات جدید و متفاوتی به عنوان موضوعات برنامه ریزي روستایی میطلبد.

در این راستا با توجه به مباحث مطرح شده در این مقاله واسازي به عنوان یک پارادایم کارآمد در رابطه با برنامه ریزي و توسعه روستایی در چارچوب نگرش پساساختاري مورد بررسی و تبیین قرار میگیرد. نسبت جغرافیا و واسازي و همچنین تبیین واسازي متن فضایی روستایی در این مقاله به تفصیل مورد بحث قرار گرفته و الگوهاي توسعه روستایی ایران از گذشته تاکنون واسازي گردیده و جایگاه عدالت جغرافیایی در برنامه ریزي روستایی و به کارگیري واسازي به عنوان معرفت شناختی یک پارادایم بررسی شده است.

عدالت جغرافیایی در واقع ضرورت توسعه روستایی در ایران میباشد که مقدم بر عدالت اجتماعی است و میتواند در مقیاس مناطق جغرافیایی تأثیرگذار باشد. در واقع عدالت جغرافیایی در گذار از ساختارگرایی و منطقه گرایی کلاسیک، در چارچوب مناطق جغرافیایی توجه به نواحی روستایی را در کنار نواحی شهري مدنظر دارد. از این رو باید از برنامه ریزي صرف - فقط - در جهانی ساختاري به سمت برنامه ریزي پویا در حمایت - براي - پسا ساختارگرایی حرکت کنیم. بدین معنا که تلاش کنیم نظریه و کاریست که پیشرو، رهایی بخش و هدفمند باشد، بسازیم.

کلیدواژه ها: واسازي، متن فضایی، برنامه ریزي روستایی، پساساختارگرایی، عدالت جغرافیایی.

مقدمه

سرمایه داري امروزه شیوه غالب اقتصاد جهان است سرمایه داري افسار گسیخته امروز جهان در برگذشتن از فرجام هاي سازمان یافتگی ، سعی دارد که تمامی فضاهاي جغرافیایی را به زیر سیطره خود درآورد.ایندر حالی است که تحولاتی که در دانش فنّی ، حمل ونقل و ارتباطات پدید آمده در حال ساختن جهانی هستند که در آن هر چیزي را می توان در هرجاي دنیا ساخت و در هرجاي دنیا فروخت.

راه شرکتهاي جهانی که دیدگاهی جهانی دارند از حکومتهاي ملّی که به بهزیستی و سعادت راي دهندگان خود توجه دارند کاملاً جدا شده است .اتحاد کشورها متلاشی می گردد، بلوك ها یا جبهه هاي تجاري پیدا می شوند ، اقتصاد جهانی بیش از بیش به هم تنیده میشود.در این میان صنایع انسان ساخته1 مبتنی بر نیروي مغزي جایگاه یا بستر از پیش تعیین شدهاي ندارند.

این صنایع از قید جغرافیایی رهایند میتوانند در هر نقطه از کرة زمین مستقّرشوند.آنهایی که سلطه اقتصادي یافته اند خواهند توانست نیروي مغزي را که مکان استقرار این صنایع را تعیین مینمایند ایجاد کنند ، بسیج نمایند و سازمان دهند - تارو،. - 25:1376یکی دیگر از تحولات موجود در عرصه سرمایه داري پیدایش مکانیسم جدید ، انتقال سرمایه به خارج است.

این امر به وسیله شرکت هاي چند ملیتی انجام میگیردکه فعالیت تجاري آن از مرزهاي دولت ملی فراتر می رود و برپایه آن تولید جهان بر پایه » فرا ملیتی « و در جهت تشویق کارایی و تفوق فنی سازمان مییابد - هایل برونر،.89:1363 - سرمایه داري در این روند زادهي برخورد دونوع جریان است : جریان رمز گشایی شدهي تولید در شکل سرمایه پول و جریان هاي رمز گشایی شدهي کار در شکل کارگر آزاد.

ماشین سرمایه داري در این روند از پول مجموعه اي از اصول متعارف مربوط به کمیتهاي انتزاعی را که همواره در مسیر حرکت قلمروزدایی عضو جامعه پیش میرود، جایگزین خود ایده اي رمز کرده است.سرمایه داري بدین ترتیب به سوي آستانه اي از رمز گشایی میل میکند که عضو جامعه را در جهت بدنی بدون اندام متلاشی میکند و روي این بدن جریان هاي میل را در میدانی قلمروزدایی شده آزاد می کند.

بدین ترتیب رمز گشایی از جریانها و قلمروزدایی از عضو جامعه اساسیترین گرایش سرمایه داري را در عصر حاضرشکل می دهد.سرمایه داري بی وقفه به سرحد خود نزدیک میشود.سرحدي که دقیقاً شیزوفرنیک است - دلوز،.437:1381 -   در این میان گذار از یک جامعه سرمایه داري تولیدگرا به یک نظم نو سرمایه داري سیبرنتیکی که این بار معطوف به کنترل مطلق است - بودریار،471:1381 - ، جریان سرمایه رویکردي جهانی و سریع وساده می یابد.

در این میان هر گونه برنامه ریزي فضاي جغرافیایی نواحی روستایی یا شهري در این دوره نیازمند هستی شناختی برنامه ریزي و معرفت شناختی مرتبط با آن و روش شناختی منتج از آن می باشد. زیرا تحولات امروز جهان در بستري از چالش هاي درون و برون متنی و در ابعاد مختلفی شکل می گیرد. پیش برنده این تحولات در یک بستري کلان، معطوف به تغییرات شیوه تولید سرمایه داري است.

این شیوه تولید در چارچوب سرمایه داري می باشد که تبلورعینیت یافتگی متن فضایی را سبب می شود. خاصیت شیزوفرنیک سرمایه داري در رویکردي بینامتنی تحولات عصر حاضر را به سمت و سوي هاي متفاوتی سوق می دهد. به همین دلیل پیوستگی کاملاً مستقیمی امروزه بین مفاهیم جغرافیایی و سرمایه داري در یک دیدگاه پساساختاري وجود دارد.

در این بین برنامه ریزي و توسعه در نواحی روستایی از آغاز تا کنون همتنیده با سرمایهداري بوده و جزئی از این نظام محسوب میشود. سرمایهداري، متن فضایی تولیده شده را براي برنامه ریزي روستایی به صورت محصولی تولید شده، عرضه میکند. این بدان معنا است که سرمایه داري همچون نظام کارخانه تولید، متن فضایی را براي برنامه ریزي روستایی بسته بندي کرده و با تبلیغات پیرامون آن، میل به توسعه متن فضایی را شکل می دهد. این روند از برنامه ریزي و توسعه در نواحی روستایی را با تاسی به - ژیل دلوز 1381، 426 -   میتوان »تولید تولید« دانست، که در آن با تولید فضاي خاص براي برنامه ریزي، به تولید میل به توسعه در متن فضایی تولیده شده ، منتهی میگردد.

به اینترتیب متن فضایی ، ارزش خود ارجاعیاش را به عنوان یک متن فضایی با ارزشمند تولید شده، از دست داده و دیگر نمیتواند در برگیرنده رابطه متقابل انسان و محیط باشد، بلکه مالکیت انسان بر متن فضایی به عنوان کالایی مدنظر است که مصرف کننده هرگونه که مایل است میتواند از این کالا استفاده کند.

این کالا باید نشانه تبلیغی خاص خود را براي فروش عرضه کند که این نشانه ها درچارچوب تبلیغات، ابعاد غیر واقعی به خود میگیرد تا فروش بیشتري را شکل دهد و به گفته بودیار 1381 - ، - 464 ناشی از گذار نظام ارزش مبادله سرمایهداري به قانون ساختاري ارزش است که در آن، فروش محصول به ارزش پولی براي مبادله یا خرید آن نبوده، بلکه وابسته به ساختاري از تبلیغات و ارزشگذاري هاي غیر تولیدي بر روي محصول است. به بیانی دقیقتر، سود اقتصادي به تنها انگیزه توسعه روستایی در سه سطح روستا، ساکنان و برنامه ریزي بدل میشود. در حالی که تناقضات درونی نادیده گرفته میشود.

تجدید ساختار پسامدرن جهان معاصر به نحو چشمگیري باعث به وجود آمدن چالشی جدي براي فلسفه هاي تثبیت شده ، روش ها، و فعالیت هاي برنامه ریزي مخصوصاً براي شکل مدرن آن که در صد سال گذشته این حرفه را تحت سیطره خود قرار داده ، شده است. خانواده و جامعه, روستا، شهر و منطقه، ملت, جهان اول ، دوم و سوم آنقدر در طی سه دهه گذشته تغییر کردهاند که اکنون به نحوه چشمگیري روشهاي جدید و متفاوتی و در واقع- حتی تعریفات جدید و متفاوتی به عنوان موضوعات برنامه ریزي روستایی میطلبد.

در این راستا با توجه به مباحث مطرح شده در این مقاله واسازي به عنوان یک پارادایم کارآمد در رابطه با برنامه ریزي و توسعه روستایی مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد.

جغرافیا و واسازي

واسازي در جغرافیا همچون دیگر علوم انسانی، معرفت شناختی رادیکالی را شکل می دهد که در رابطه با نسبتی که با رئالیسم1 برقرار می نماید, ابزار مهمی در زمینه تحلیل محسوب می شود - . - Merchant,2003:201 فلسفه واسازي با تاکید بر دو ویژگی » دگرگون شوندگی / بازتولید خود - Bhaskar,1989:82-88 - « پدیده ها در واقع بستري براي مطالعات بنیادي جغرافیایی در رابطه با فضاي اجتماعی شکل می دهد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید