بخشی از مقاله

سيماي مهدي عج در آ‎يينه قرآن


الم ذلك الكتابُ لاَ ريبَ فيهِ هُدَي ً لِلمتَّقين َ الذينَ يُومنُونَ بالغَيب
اين همان كتابي است كه در آن ترديدي نيست . ووسيله هدايت براي پرهيزكاران است.
سوره بقره ، آيه 13
*****

ونُريد اَن نَمُنَ علي َ الذينَ اِستُضعِفوُا فيِ الارِض وَ نجَعَلهُم ائَمَهّ ونَجعَلهُم الوارثين
ده ما براين قرار گرفته كه بر مستضعفين در زمين ، منت نهاده و آنان را پيشوايان و وارثين روي زمين قرار دهيم .
سوره قصص ، آيه 4
*****

اعلمو اَنَّ اللهَ يُحيي اَلارضَ بَعدَ مَوتِها
بدانيد خداوند ، زمين رابعد از مرگ آن زنده مي كند .
سوره حديد ، آ‎يه 16
*****

وَعدَ اللهُ الذينَ آمنوُ منِكُم وعَمُلو الصالحاتِ لَيسَتخلِفنَّهُم فِي الارضِ كَما اِستخَلَفَ الّذينَ مِن
قَبِلِهم وَلَيمُكّنَنَّ لهُم دينهُم اّلذي ارتَضي لهُم ولَيُيدَّلَنهُم مِن بَعدِ خوفهُم امناً يَعبدُ ونَني لايشركونَ بي شيناً.
خداوند به كساني كه از شما ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند وعده مي دهد كه آنها را قطعا خليفه روي زمين خواهد كرد ، همانگونه كه پيشينيان را خلافت روي زمين بخشيد . ودين آئيني را كه براي آنها شنيديده پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت وخوف وترس آنها را به امنيت و آرامش مبدل مي كند ، آنچنانكه تنها مرا مي پرستند وهر چيزي را براي من شريك نخواهند ساخت.
سوره نور ، آيه 54
هُوَ الّذي اَرَسَل رسُولَهُ بِالهُدي ودينِ الحقّ ليُظهرَهُ عليَ الدينِ كلّه ولوكرهِ المشركُونَ
او كسي است كه رسول خدا را با هدايت ودين حق فرستاد تا او را بر همه اديان غالب سازد. هر چند مشركان كراهت داشته باشند .
سوره صف ، آيه 9
*****

امَنَّ يجُيبُ المضُطرّ اذادعاه وُيكشفُِ ويجَعلكُمُ خُلَفاءَ الارضِ
آيا معبودهاي بي ارزش شما بهترند يا كسي كه دعاي مضطرودمانده را به اجابت مي رساند وگرفتاري وبلا را برطرف مي سازد و شما را خلفاي زمين قرار مي دهد ؟!
سوره نمل آيه 62
*****

واخري تحِبّونها نصّر مِن الله وفتح قريب
ونعمت ديگري كه آن را دوست داريد به شما مي بخشد ، و آن ياري خداوند و پيروزي نزديك است .
سوره صف آيه 13
*****

ولَقَد كتَبنا فِي الّزبُورِ منِ بَعدِ الّذكر اَنّ الاَرضَ يَرثُها عباديَ الصالِحُون
مادر زوبور بعد از ذكر ( تورات يا كتب آسماني ) نوشتيم كه بندگان صالح من وارث (‌حكومت ) زمين خواهند شد .
سوره انبياء آيه 105
*****

هَل اَتيكَ حَديثُ الغاشَيهِ
آيا داستان آن فروگيرنده به تو رسيده است ؟
سوره غاشيه آيه 1

يَومَ يَاتي بَعضُ اياتِ ربكّ لايَنفعُ نفساً ايمانُهالَم تَكُن امَنَت مِن قَبلُ
روزي كه بعضي از آيات پروردگار فرا رسد ايمان كساني كه قبلا ايمان نياورده اند سودي نبخشد.
سوره انعام آيه 158
*****

قلُ ارَايَتمُ انِ اصَبحَ ماوكُم غوراً فمَن ياتيكٌُم بماءَ مَعين
اي پيامبر به مردم بگو : به من خبر دهيد اگر آبهاي (سرزمين ) شما در زمين فرو رود چه كسي مي تواند آب جاري در دسترس شما قرار دهد .
سوره ملك ‎آيه 30
*****

اّلذينَ اَن مكناّهم في الاَرضِ اقامُو الصّلوهَ واتُوالّزكوهَ واَمَرُ وابالمُروفِ ونهواعَنِ المُنكَرولِله عاقَبهُ الامُور
ياران خدا كساني هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيم نماز را بر پا مي دارند وزكات را ادا مي كنند وامر به معروف ونهي از منكر مي نمايند پايان همه كارها از آن خداست .
سوره حج آيه 41
*****

ولَه اَسلَمَ مَن فِي السّمواتِ والارضِ طَوعاً وكَرماً
تمام كساني كه در آسمانها وزمين هستند از روي اختيار يا از روي اجبار در برابر فرمان او تسليمند وبه سوي او باز مي گردند .
سوره آل عمران آيه 82



در خصوصيات شخصي وعلايم مشخصه
اسم مبارك حضرت : محمد واين نام است كه پيغمبر اكرم (ص) براي او گذارده وفرموده اسم او اسم من است وكنيه او كنيه من.
كنيه : كنيه مسلم حضرت ابوالقاسم وابوصالح نيز معروف است .
لقب : القاب حضرت بسيار است از جمله مهدي ، منصور ، قائم بامرالله ، حجه الله ، ولي الله ، صاحب الامر ، صاحب الزمان . المنتضم وبقيه الله .
پدر وسلسله آبا: الحسن العسگري بن علي الهادي بن محمد الجوادين علي الرضا بن موسي الكاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقربن علي زين العابدين بن الحسين بن علي بن ابي طالب امير المومنين (ع)
مادر : نرجس دختر يشوعا فرزند شمعون فرزند يعقوب فرزند اسحاق فرزند ابراهيم (ع) ولقب او مليكه از آن جهت كه شاهزاده بوده و به سوسن وصيقل به حكيمه نيز ملقب شده .
سال تولد : بنابر مشهور سال 256 هجري قمري موافق عدد كلمه نوربه قولي سال 255.
محل تولد : شهر سامراء د رمنزل پدري كه الان صحن وحرم عسكريين عليهاالسلام است .


ساعت وروز تولد وقابله : در سحر نيمه شعبان شب جمعه ، قابله اش عمه پدرش حكيمه خاتون.
خصوصيات حمل وولادت : حمل او مخفي بود تاهنگام ولادت . مانند حمل موسي بن عمران يعني به طوري بود كه تا ساعت تولد هيچكس اثر حمل در نرجس نمي ديد . حتي قابله هاي متخصصي كه معتمد گماشته بود كه هرگاه در خانواده امام عسگري (ع) اثر حمل ببينند فورا گزارش دهند . حكيمه خاتون گفت نزديك بود مرا شك عارض شود كه ناگاه صداي برادر زاده ام بلند شد.
« عمه شك مكن ، بخوان سوره انا انزلنا را»


حكيمه خاتون گفت : « شروع كردم به خواندن سوره ، ناگاه ديدم از ميان رحم من هم آواز شد چون سوره تمام شد متولد گرديد ودرهنگام تولد نوري از وي ساطع گرديد كه چشماي مرا خيره كرد . ناگاه او را ديدم كه به سجده افتاده و شهادتين وشهادت بروصايت پدران خود بر زبان جاري كرد و چون به خودش رسيد گفت :
« اللهم انجزلي وعدي واتمم لي امري وثبت وطاتي واملابي الارض قسطاوعدلا»
بار خدايا وعده مرا سريع ومسلم گردان وامر مرا تمام ساز وقدم مرا ثابت بدار وزمين را به واسطه من پراز عدل وداد گردان دوران تربيت تا سال 260 كه پنج سال يا چهار سال وكسري از سن شريفش گذشته بود ودر كفالت پدر بزرگوارش وبه روح القدوس سپرده شده بود و دراين مدت مخفي از همه مي زيست مگر بعضي از خواص كه از ولادتش مطلع گشته واورا درايام كودكي مشاهده كردند .


ابتداي امامت : از سال 260 كه پدر بزرگوارش به زهر معتمد عباسي شهيد شد . امامت به او منتقل گرديد .
سن مبارك : آن حضرت تاكنون كه از هجرت 383 سال مي گذرد ، 127 سال از عمر شريفش مي رود وهنگامي كه ظاهر شود به سيماي جواني ظاهر خواهد شد . در سن سي يا چهل نمايش خواهد داد ومرور زمان هيچ در روي تاثير نكرده تا معلوم شود .
قامت : جوان چهار شانه كشيده قد، نه بلند ونه كوتاه به زمين چسبيده .


صورت : خوشرو و درخشنده به طوري كه نور روي او بر سياهي موي ريش و سرغالب است .
خدوخال : دو گونه او روان بدون بر آمدگي و بر گونه راستش خال سياهي است .
پيشاني : روگشاده و باريك و كشيده ونزديك به هم اما نه پيوسته .
چشم ومژه : چشمانش سياه ودرشت و فرورفته وپلكها درخشنده ، شايد فرورفتگي چشمها در اثر عبادت و بيداري شب و گريه بسيار زياد باشد.
بيني : بيني كشيده و بالا آمده و مختصر بر آمدگي در وسط آن .
دندان : دندانهايش به خصوص دندانهاي جلو گشاده وبه هم پيوسته .
رنگ چهره: سفيد درخشنده سرخ گون خالص وسير در سرخي .
رنگ ساير بدن: گندم گون وسبزه مايل به سفيدي نه سياهي .


موورنگ مو : رنگ موي ريش وسر سياه ، اما نور صورت غالب بر سياهي موي اوست در كودكي موهاي او درخشنده و سياه و مجعد امانه زياد هم پيچيده وتا نرمي گوش از دو طرف آويزان و برروي دوش ريخته و از وسط داراي فرق بود .
سر مبارك : سر مباركش گرد و مدور و علامت ريختگي مو يا موهاي ريز در بعضي از مواضع سر پيداست .
سرشانه و مابين دو شانه : استخوان سر شانه نرم وبزرگ و سردوش پايين افتاده و مابين دو شانه پهن.
علامتي در پشت شانه : مابين دو شانه آن حضرت از طرف چپ خالي است بر خلاف رنگ بدن مو در زير دو شانه برگي است مانند برگ ياس.
علامتي در پشت : در پشت مبارك دو خال است يكي به رنگ بدن وديگري شبيه به خال پيغمبر(ص).
بازو : بر بازوي راستش اين دو آيه نوشته شده .
(جاء الحق وزهق باطل ،ان الباطل كان زهو قلوتحت كلمه ربك صدقاو عدلالامبدل لكلماته وهو السميع العليم ).
كف : كف دست آن حضرت پهن وبزرگ .
سينه واز سينه تا ناف : سينه پهن وفراخ واز گودال گلو تا ناف مانند خطي ا زمو كشيده شده .
شكم : شكم برآمده و بزرگ .
ران : دو ران او پهن و پرگوشت وبرران راست خالي است بر خلاف رنگ بدن.
زانو : دو زانو روبه جلو آمده از بزرگي .


قوت : قوه او چنان است كه اگر اراده كند بزرگتريشن درخت را از جا بكند واگردر ميان كوه ها صيمه بزند سنگهاي كوه ها ا زجا كنده شود واز هم بپاشد . (روحي فداه ).


در خصوصيات غيبت وزمان غيبت
حضرت امام زين العابدين (ع) فرمود، قائم مارا دو غيبت است يكي از آنها درازتر از ديگري است.دوران غيبت صغري ، پس از انتقال امامت به آن حضرت و خواندن نماز بر جنازه پدر بزرگوارش در اثر تعقيب كردن معتمد عباسي براي دستگير كردن وي غيبت نمود . حتي بر خواص هم ظاهر نمي شد . اما نائب خاص براي خود انتخاب فرمود تا مرجع شيعيان باشد

. حوائج و سوالات خود را به وسيله او به آن حضرت برسانند ودريافت جواب كنند . وخود گاه گاه مخفيانه برنائب خاص ظاهر مي شد ودستورات خاصه مي داد وسوالات دوستان را توقيع مي فرمود و بسياري از اوقات بر نائب هم ظاهر نمي شد و كتبا يا نه وجه ديگر بر روي القاء مي فرمود .


تااينكه بر همين منوال چهار نائب هر يك پس از ديگري تعيين فرمود . وبعد از آن غيبت صغري مبدل به غيبت كبري گرديد امر مراجعه شيعه محول به عموم فقهاي جامع الشرايط شد واز اين جهت آن چهارنائب را نائب خاص گفتند ، زيرا كه نيابت ايشان به طور خصوص يعني به نصب خاص وتعيين خاص آن حضرت بود . و فقهاي عظام را نائب عام گفتند . زيرا كه نيابت ايشان را به طور كلي امضاء فرموده و چنانچه در توقيع اسحاق بن يعقوب كه بر دست نائب دوم فرمود:


« وما الحوادث الواقعه فارجعو فيها الي رواه شيعتنا فانهم حجتي عليكم واناحجه الله»
اما حادثه واموري كه بر شمارخ مي دهد در آنها مراجعه كنيد به رويان احاديث ما زيرا كه ايشان حجت منند بر شما و من حجت خدايم »
وحضرت صادق فرمود :
« واما من كان من الفقها ،صائنا النفسه ، حافقالدينه ، مخالفالهواه ، مطيعا لامرمولاه فللعوام ان يقلدوه»
هر كس از فقها ء نفس خود را از معاصي نگهداري كند ودين خود را حفظ نمايد ومخالف هواي خود و فرمانبرمولاي خود باشد پس براي عوام رواست كه او را تقليد نمايند .


نواب اربعه
نائب اول: ابوعمر و عثمان بن سعيد العمري الاسدي : براي سه امام نيابت كرده : امام علي النقي وامام حسن عسگري و حضرت حجت عليهم السلام ، نيابت او براي حضرت حجت (عج) از سال 260 تا 280 بود .
نائب دوم : پيراو محمد بن عثمان العمري بعد از وفات پدرش به نيابت حضرت انتخاب شد از سال 280 تا سال 305 واو نيز از حضرت عسگري (ع) نيابت كرده .
نائب سوم : ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي پس از وفات محمد بن عثمان به نيابت منصوب شد از سال 305 تا 326 .


نائب چهارم : ابوالحسن علي بن محمد سمري : از سال 326 بعد از وفات حسين بن روح به نيابت تعيين شد تا سال 329 كه در نيمه شعبان وفات كرد .
دوران غيبت كبري
شش روز پيش از وفات سمري . توقيع شريف بر دستش جاري شد ، حاكي از آن بود كه وفات تو نزديك شده ديگر به كسي وصيت مكن وكسي را به نيابت تعيين مكن كه غيبت نامه واقع گرديد وظهور نخواهد بود مگر بعد از مدت طولاني و قساوت دلها و پرشدن از جو وهر كس ادعاي مشاهده كند پيش از سفياني و صيمه آسماني او دروغگو وافتراء زننده است .
فوائد خاصه وجود امام غائب كه اختصاص به شيعيان دارد .


نوع شيعه مود توجه آن حضرت است واز ايشان مخفيانه حمايت مي كند ودفع شراشرار وكيد كفاروفجار مي نمايد به طوري سري وغير مستقيم كه هيچكس متوجه نمي شود نقشه هاي ظالمانه را برهم مي زند ، تدبيرات خائنان را درهم مي شكند . چنانچه خود آن حضرت در توقيعي كه براي شيخ مفيد صادر فرمد به اين جهت اشاره فرموده: ما اگر چه جايگزين شده ايم درمكاني كه دور از مساكن ظالمين باشيم بر حسب آنچه خداوند براي ما وشيعيان ما صلاح در اين ديده تا

ماداميكه دولت دنيا براي فاسيقين باشد ليكن مع الوصف علم ما به احوال شما احاطه دارد و چيزي از اخبار شما از ما مخفي نيست .. ما اهمال نمي كنيم در مراعات شما ونه فراموش مي كنيم ياد شما را واگرنه اين بود بلاها و شدائد بر شما نازل مي شد ودشمنان شما را درهم مي شكستند ونابود مي كردند پس بپرهيزيد خداي جل جلاله را و مارا ياري و كمك كنيد بر دستگيري خودتان .


واما فوائد خصوصي كه عايد بعضي از افراد به خصوص مي شود ويا با سبب است يعني در اثر وسل ويا بدون سبب بلكه عنايت خاصي است كه ازخود آن حضرت مي شود از جهت مصالحي كه منظور مي كند و آنها اموري است :
1- دستگيري از درماندگان 2- دادرسي بينوايان 3- رهنمائي راه گم كردگان
4- نجات دادن غرق شدگان 5- شفا دادن مريضي به اذن خدا بر سبيل اعجاز
6- وسيله سازي براي اداي قرض 7- رفع گرفتاري وعسرتها
8- نجات دادن از زندان 9- نجات دادن از دشمن واز مهالك وامثال ذلك
10- بشرف ملاقات او نائل شدن

علائم تشريفي خاصه آن حضرت درهنگام قيام
ماه و خورشيد در فرمان او باشد : مانند سليمان ماه وخورشيد را بخواند واجابت او كنند .
باد وابرهاي شديد در تسخير او باشد : خداوند ابرهاي رام را در اختيار ذو القرنين گذارد وابرهاي سخت رعد وبرق دار را براي قائم (عج) ذخيره فرمود.
ابر بر وي سايه افكند : چون از مكه خارج شود در سايه ابر حركت كند وبه زبان فصيح كه جن وانس بشنوند ندائي از ابر بر آيد كه اين است مهدي آل محمد (ع).


به نام او از آسمان ندا آ‎يد: پيش از قيام ودر وقت قيام وبيعت گرفتن به نام از آسمان ندا خواهد آمد . به رعب نصرت شود به هر طرف حركت كند ومتوجه شود پيشاپيش اوبه اندازه يك ماه راه رعب حركت كند از طرف راست و چپ و جلو .
شمشيرها براي جنگ نازل شود : شمشيرها از آسمان به عدد اصحاب او نازل شود وبر هر شمشير نام صاحب او و خصوصيت او نوشته باشد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید