بخشی از مقاله
چکیده
از نتایج گسترش و توسعه های بدون برنامه شهرها،تغییر سیمای سرزمین و به دنبال آن تغییر ساخت و عملکرد و بر هم خوردن تعادل بوم شناختی و انسان شناختی است؛ به گونه ای که منجر به گسست از طبیعت و نظامهای طبیعی در جریان زندگی روزمره انسان شهرنشین شده است. دغدغه اصلی این پژوهش، تعامل دیدگاه های زیست محیطی و منظر شهری_ انسانی و به دنبال آن ارتباط عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین اصفهان است. هدف این پژوهش که از نوع توصیفی-تحلیلی است،ایجاد روندهای تعاملی عرصه های سیمای سرزمین اصفهان می باشد و چارچوب تحلیلی مطالعه ارزیابی پایداری سیمای سرزمین در توسعه و باززنده سازی شبکه های بوم شناختی است. در روند این پژوهش پس از شناسائی عناصر سازمان سیمای سرزمین اصفهان در قالب پهنه، خط و نقطه به ارزیابی عملکرد این سازمان و بررسی محدودیتها، قابلیتهای عناصر بوم شناختی و استخراج مسائل اصلی سیمای سرزمین اصفهان پرداخته شده است.در نهایت در جهت دستیابی به شرایط استعلای پایداری عناصر بوم شناختی و تطبیق راهکارها با شرایط بومی- انسانی سیمای سرزمین ، اهداف خرد، راهکارها و سیاستهای مختلفی ارائه شده است که همگی قادر باشند شرایط استعلای پایداری شبکه های بوم شناختی اصفهان( زاینده رود و مادی ها) و تعاملات بوم شناختی و انسان شناختی سیمای سرزمین اصفهان در منظر شهری را فراهم گردانند، در این روند در ابتدا نیاز به برنامه ریزی سیمای سرزمین و مقابله و پیشگیری از مخاطرات طبیعی از اهم اهداف است، همچنین بازگرداندن شبکه های بوم شناختی به سازمان فضائی سیمای سرزمین اصفهان پیشنهاد شده است تا اسکلت و استخوانبندی سیمای سرزمین اصفهان توام با پایداری بتواند شرایط مطلوب زندگی را محیا نماید.
واژگان کلیدی:تغییر سیمای سرزمین،عناصر بوم شناختی، شبکه بوم شناختی، پایداری، زاینده رود، مادی
1 عضو هیئت علمی دانشگاه شیخ بهائی، کارشناسی ارشد شهرسازی گرایش طراحی شهری، دانشگاه تهران
Abtahi.naeeme@gmail.com
2 عضو هیئت علمی دانشگاه شیخ بهائی، کارشناسی ارشد شهرسازی گرایش برنامه ریزی شهری و منطقه ای، دانشگاه هنر اصفهان، kebria.sedaghat@gmail.com
1
مقدمه روال توسعه در اصفهان ( توجه یا بی توجهی به سازمان فضائی سیمای سرزمین)
از آن جائی که سازمان فضائی اصفهان از پیشینه و قدمت قابل توجهی برخوردار است و دیدگاه هائی در غالب مکتب اصفهان سازمان فضائی شهر و درایت های دیگری از جمله طومار شیخ بهائی، سازمان بوم شناختی این شهر را برنامه ریزی و طراحی کرده اند و در نتیجه سیمای سرزمین اصفهان از یکپارچگی و هماهنگی ویژه ای برخوردار شده است و آنچه بقاء و دوام این سیمای سرزمین را به خطر می اندازد، از طرفی بی توجهی به پیشنهادات برنامه ها و طرح های پیشین اصفهان و از طرف دیگر مخاطرات طبیعی از جمله خشکسالی می باشد، چرا که حیات بوم شناختی و مدنی سرزمین اصفهان پیرو مخاطرات اخیر دچار نارسائی گردیده است.
گرچه از دستاورد طرح های اخیر اصفهان، حفظ و ارتقاء فضای سبز شهر بویژه فضای سبز حاشیه زاینده رود و محدوده ناژوان است؛ لیکن اصفهان امروز در مواجهه با خشکسالی ها و مخاطرات طبیعی اخیر از لحاظ مسائل بوم شناختی و انسان شناختی دچار مشکلات زیادی شده است به گونه ای که با کمرنگ شدن شبکه های بوم شناختی در سیمای سرزمین اصفهان ساخت محتوائی و فضائی این سرزمین دچار تغییرات ناخوشایندی گردیده که کاهش کیفیت ساخت و عملکرد زیست محیطی و منظر شهری- انسانی سیمای سرزمین اصفهان را در پی دارد.
تغییر سیمای سرزمین به معنای تغییر ساخت و عملکرد، تمامیت فضائی و بصری فضای زیست انسان را به دنبال کنش ها و واکنش های متقابل بوم شناختی و انسان شناختی حاصل می آورد(برق جلوه،.(1831
رویکرد نوین در رابطه با عناصر بوم شناختی به روند تغییر از دیدگاه حفاظت از سایت به دیدگاه حفاظت از روابط بوم شناختی تاکید دارد. عناصر بوم شناختی مشتمل بر پهنه ها و شبکه های بوم شناختی اند. روند انجام این مطالعه، شناسائی عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین اصفهان و اهمیت شبکه های بوم شناختی زاینده رود و انشعابات آن تحت عنوان مادی های اصفهان در سیمای سرزمین اصفهان و در مقیاس پویائی عملکرد شبکه مادی ها بر مبنای تعاملات همه جانبه بوم شناختی و انسان شناختی است و در چند بخش به بررسی موضوع می پردازد.
بخش اول: شناخت و بررسی عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین اصفهان و نقش شبکه های بوم شناختی ، زاینده رود ، سرچشمه ها و انشعابات آن و نظام توزیع آب در مادی ها بر اساس طومار شیخ بهائی
بخش دوم: ارزیابی و بررسی محدودیت ها و قابلیت های عناصر بوم شناختی در سیمای سرزمین اصفهان و شناسائی مسائل و مشکلات تغییر سیمای سرزمین
بخش سوم: بررسی و فرموله کردن اهداف، راهبردها و سیاست های برنامه ریزی عناصر بوم شناختی بویژه شبکه های بوم شناختی (مادی ها) در سیمای سرزمین با دو رویکرد زیست محیطی و منظر شهری_ انسانی
مواد و روشها
عناصر بوم شناختی و سیمای طبیعی سرزمین اصفهان
با توجه به توسعه ساخت و سازها و گسترش ساختار شهری اصفهان، استحکام و پایداری سیمای سرزمین اصفهان و حفظ هویت بومی- انسانی اصفهان از اهمیت به سزائی برخوردار است؛ بنابراین این مطالعه مستلزم شناسائی عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین اصفهان است و ارزیابی شاخت محتوائی و فضائی این عناصر مشتمل بر پهنه ها و شبکه های بوم شناختی از ضروریات ادامه این مطالعه میباشد.
2
با توجه به اجزاء ملحوظ در تصویر ذهنی توسط نظریه پردازان مختلف، می توان نتیجه گیری نمود که اجزاء سیمای یک سرزمین به سه شکل در ذهن انسان نقش می بندند و شکل می گیرند:
• نقاط: کانونها یا مراکز اتفاق هستند. (گره ها و نشانه ها)
• خطوط (پاره خطها): خطوطی که باعث ارتباط میان نقاط یا برش بین سطوح می شوند. (مسیرها و لبه ها).
• سطوح: مجموعه ای از اجزاء که به صورت یک کلیت دیده می شوند. (حوزه ها) بر اساس دسته بندی عوامل ماندگار در ذهنیت انسان ها، عناصر تشکیل دهنده سازمان به خطوط، سطوح و نقاط تقسیم می شوند.(ابطحی،(1811 که در سیمای سرزمین اصفهان عناصر شاخص شامل:
• نقاط بوم شناختی شاخص مانند تپه (نقطه طبیعی)محدوده تپه کازرون در شرق شهر البته کوه های کم ارتفاع اصفهان مانند کوه دنبه، شیری و کوه آتشگاه در این دسته جای می گیرند.
• شبکه های بوم شناختی شاخص مانند کوه یا رودخانه (خط طبیعی)در اصفهان از مهمترین عوارض طبیعی محسوب میشوند،کوه صفه و زاینده رود و در سطح بعد مسیر مادی های اصفهان از شاهکارهای طبیعی این شهر است.
• فضاهای سبز شاخص (پهنه بوم شناختی) در اصفهان شامل حاشیه زاینده رود علل الخصوص سطح وسیع ناژوان به عنوان ریه اصفهان میشود.
• حوزه طبیعی شاخص (پهنه بوم شناختی) در اصفهان شامل مجموعه ارتفات ذکر شده و فضاهای سبز مذکور است. همانگونه که ذکر شد رویکرد نوین در رابطه با عناصر بوم شناختی به روند تغییر از دیدگاه حفاظت از سایت به دیدگاه حفاظت از روابط بوم شناختی تاکید دارد. از طرفی روابط در ساختار طبیعی و سیمای سرزمین می توانند حرکتی یا بصری باشند؛ با این حال غالب اجزاء شاخص فوق به دلیل رویت پذیری آنها در ذهن مردم نقش می بندند.
در میان عناصر بوم شناختی ذکر شده، شبکه های بوم شناختی به عنوان عناصر طبیعی ارتباط دهنده نقشی بنیادی و تاثیر بسزائی در پیوند سازمان فضائی سیمای سرزمین اصفهان دارند و شبکه های بوم شناختی، کریدور های بوم شناختی و شبکه مادی ها از جمله عناصر عمده و رویکرد مورد نظر در این پژوهش و در روند عرصه بندی بوم شناختی _ انسان شناختی سیمای سرزمین به شمار می آیند؛ در جدول شماره 1 که توسط نگارنده تدوین شده است عناصر سیمای سرزمین اصفهان را به سه دسته پهنه ها، نقاط و خطوط تفکیک کرده است.
×جدول -1 عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین
عناصر سازمان فضائی سیمای سرزمین عناصر اصلی شهر اصفهان
پهنه های طبیعی پهنه سبز ناژوان
ارتفاعات صفه
نقاط طبیعی لکه های سبز کوچک در سطح شهر
فضا های سبز مجاورت بنا های
تاریخی
خطوط طبیعی زاینده رود
مادی ها
محورهای مصنوع با هویت طبیعی
شبکه های سبز پیرامون زاینده رود
و مادی ها
3
شبکه های بوم شناختی سیمای سرزمین اصفهان
زاینده رود و مادی ها به عنوان خطوط ساختاری اصفهان دو گروه عمده از شبکه های بوم شناختی شهر می باشند که به صورت طبیعی و انسان ساخت در تغییر سیمای سرزمین اصفهان دخیل بوده اند و در این پژوهش به عنوان عنصر اصلی از عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین بررسی شده است و به دنیال اثبات این فرضیه در سیمای سرزمین اصفهان است که شبکه های بوم شناختی مجموعه ای از بوم سامانه های همکنش اند که از طریق جریان ارگانیزم ها و روند های متعاملی مرتبط با شبکه های زیرساختی عرصه بندی سیمای سرزمین ها به یک سیستم فضائی منسجم مرتبط می شوند(برق جلوه،.(1831
طرح مادی های اصفهان ابتکاری است در سطح شهر یا منطقه یا به عبارتی مقیاس سیمای سرزمین و در قالب آفرینش یک عنصر شهری ویژه، جلوه پیدا کرده است . این شبکه آبرسانی خود دستمایه طراحی شهری اصفهان جدید یا محلات جدید صفوی بوده است (صراف.(1380 البته از نوشته های ابن حوقل چنین نتیجه می شود که ده قرن قبل هم آب زاینده رود با اصول و روش خاص تقسیم شده است و هر بلوک نسبت به اوضاع و موقعیت جغرافیایی و شرایط زمانی و مکانی حقابه داشته است (ماجدی، (1831 و با وسعت شهر در دوره صفوی این برنامه توسط شیخ بهائی بازنگری شده است (طالبی ریزی: 1383
.(19
در طومار شیخ بهائی تعداد نهرها یا مادی هایی که از زاینده رود جدا می شود 78 عدد ذکر شده که تعدادی از سمت چپ و تعدادی از سمت راست آن منشعب می شوند .این تقسیم بندی بر اساس 33 سهم اصلی انجام می شود و هر سهم به نوبه خود تقسیمات فرعی دیگری هم داشته است. از این تعداد مادی ها؛ اکنون 10 مادی در بافت کنونی شهر اصفهان جاری هستند که جهت حرکت آن ها از جنوب غربی به شمال شرقی بوده است و طبق یک تقسیم بندی فرعی دیگر به نام لت تمام اراضی و باغات وخانه های شخصی مشروب می شده است (حسینی ابری ، ( 1379
شبکه مادی ها طی سالها عملکردها یی را در سطح شهر اصفهان داشته اند که بعضی از این عملکردها بتدریج از دست رفته اند . دردرجه اول؛ عملکرد آب رسانی مادی ها بوده است که سال هاست این عملکرد اهمیت خود را از دست داده است . در درجه بعدی؛ اهمیت رابطه این شبکه با بخشهای مختلف شهر و نقشی که در رابطه با بافت و سازمان شهر داشته است(ماجدی، .(1831
تصویر شماره -1سیمای بوم شناختی سرزمین اصفهان (عناصر بوم شناختی، پهنه ها و شبکه های بوم شناختی) ماخذ: ابطحی، 1931
4
یافتهها و بحث
برنامه ریزی و بررسی تغییرات سیمای سرزمین اصفهان مبتنی بر معیارهای بوم شناختی و عناصر بوم شناختی می باشد بنابراین در مرحله اول محدودیت ها و قابلیت های سیمای بومی- انسانی اصفهان را بر شمرده تا در ادامه به ارائه شاخص های برنامه ریزی و استفاده صحیح از عناصر بوم شناختی اصفهان بپردازیم.
ارزیابی ساختار سیمای سرزمین اصفهان
قابلیت های سیمای بوم شناختی سرزمین اصفهان
• وجود پهنه طبیعی نسبتا قابل توجهی در غرب شهر اصفهان که از طریق زاینده رود ارتباط بوم شناختی خود را با شبکه های بوم شناختی برفرار کرده است که ارزش این پهنه علاوه بر وسعت، قدمت بوم شناختی آن نیز می باشد؛ محدوده ناژوان به علت هم پوشانی با شبکه های بوم شناختی ارزشی دو چندان می یابد و همین امر موجب گردیده به لحاظ موقعیت گردشگری و عملکرد شهری از نقش ویژه ای در سیمای سرزمین اصفهان برخوردار باشد
• از قویترین قابلیتهای طبیعی شهر اصفهان دامنه ارتفاعات جنوبی شهر( کوه صفه) است که یکی از پهنه های موثر در سیمای سرزمین اصفهان است و جزء حوزه های فاقد ارتباط بوم شناختی با سایر پهنه ها و خطوط تلقی میشود.
• وجود لکه های کوچک انسان ساخت به صورت پهنه های سبز از قابلیت های طبیعی شهر اصفهان، که به دلیل عدم ارتباط بوم شناختی با سازمان فضائی نقش کمرنگی را در سیماس سرزمین اصفهان ایفا می کنند.
• هماهنگی هویت انسان ساخت سیمای سرزمین اصفهان با هویت طبیعی آن، نمود این هماهنگی در مجاورت بناهای تاریخی و سایت های با ارزش طبیعی است به گونه ای که با حفظ نقش نمادین شهری آن ها حمایت بومی- انسانی سیمای سرزمین اصفهان را فریاد می زند نمود این مسئله در باغات چهلستون، هشت بهشت و ...کاملا واضح است.
• وجود شبکه های طبیعی سرزمین اصفهان شبکه مادی ها در سطح شهر، این مادی ها در انشعابات متعدد...انشعاب در سطح شهر جاری هستند و در دو نیمه شمالی- جنوبی زاینده رود گسترده شده اند . البته تعداد زیادی از انشعابات مادی ها در جنوب زاینده رود مسدود شده است که لزوم احیاء این شبکه ها ضورتی اجتناب ناپذیر است.
• از نقاط مثبت ساختاری در سیمای سرزمین اصفهان انطباق و هماهنگی شبکه های بوم شناختی طبیعی و انسان ساخت است؛ این هماهنگی در بسیاری موارد میتواند به همراه عملکردهای فرهنگی خود بعد فرا سرزمینی بیابد که از جمله این موارد محور چهارباغ است که در تلاقی با محور زاینده رود خود را به عنوان یک محور طبیعی انسان ساخت می نمایاند.
• هماهنگی لکه ها و دالان های سبز انسان ساخت در جوار مادی ها و بویژه زاینده رود از دیگر نقاط قوت سیمای سرزمین اصفهان است که با ایفای نقش نمادین شهری به جهت یابی انسان در سیمای سرزمین اصفهان کمک شایانی نموده است.
محدودیت ها
• کاهش وسعت و تعداد بوم سامانه های طبیعی
• خشکسالی زاینده رود به عنوان اصلی ترین شبکه بوم شناختی سیمای سرزمین اصفهان
• انقطاع شبکه های بوم شناختی (مادی ها) در نیمه جنوبی زاینده رود
• خشکی و کیفیت نا به سامان شبکه ها و شریان های بوم شناختی متصل یه سازمان سیمای سرزمین (مادی ها)
5
• کاهش ارتباط زیستی بین سامانه های طبیعی و انسان ساخت
• کاهش روابط متقابل بوم شناختی و انسان شناختی
• عدم استفاده از حریم بوم شناختی شبکه ها و محورهای آبی (مادی ها)
• عدم ایجاد فرصت های گردشگری طبیعی و امکان دسترسی به جاذبه های بوم شناختی
• عدم تجمیع گونه های مختلف تفریحی و شکل گیری فعالیت در امتداد شبکه های بوم شناختی
• عدم برآورده شدن نیازهای زیبائی شناختی و استفاده از مناظر طبیعی
• با توجه به روند ساخت و ساز ها و توسعه های اخیر شهر اصفهان پهنه های طبیعی قابل توجهی در سطح شهر وجود ندارد به جزء پهنه ناژوان که به عنوان یکی از قابلیت های طبیعی بر شمرده شده است.
• عدم کارائی و فعالیت پهنه های بوم شناختی شاخص اصفهان از جمله پهنه ناژوان
• عدم عرصه بندی بوم شناختی پیاده راه های گردشگری و مسیرهای دوچرخه سواری و رفت و آمد شهری
در نهایت مسائل و پیامد های ناشی از قابلیت ها و محدودیت ها بدین صورت ارزیابی می گردد که:
• کاهش ارتباط و انزوای بوم شناختی ( ارتباط عناصر بوم شناختی در پیکره سیمای سرزمین)
• کاهش ارتباط زیستی بین سامانه های طبیعی و انسان ساخت
• فقدان استعلای محیط زیستی عرصه های شهری در تداوم پایداری توسعه فضائی
• عدم پایداری انسجام و تعاملات واحدها و عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین
• روند عدم تامین فضای متوالی زیست
• عدم پایداری هماهنگی فضائی عرصه بندی نوین سیمای سرزمین
• تغییر در چهار ویژگی عمده سیمای بوم شناختی سرزمین: محدوده، کیفیت، تراکم و نفوذپذیری بستر بوم شناختی
مسئله اصلی که در این پژوهش در جهت تعامل دیدگاه های زیست محیطی و منظر شهری_ انسانی به دنبال آن هستیم عامل عدم پایداری، انسجام، هماهنگی و تعادل در سیمای بوم شناختی سرزمین اصفهان و چگونگی پایداری شبکه های بوم شناختی اصفهان(زاینده رود و مادی ها) و روندهای تعاملی عرصه های سیمای سرزمین به عنوان اساسی ترین مسئله است از طرفی ریشه این مسئله نه عدم برنامه ریزی و طراحی بلکه عدم پیگیری و بی توجهی به خشکسالی و مخاطرات طبیعی از این دست می باشد.
در مرحله اول حفظ سیمای سرزمین اصفهان و جلوگیری از عدم انسجام سیمای این سرزمین ضرورت مقابله با خشکسالی اصفهان می باشد و در مرحله دوم بازگرداندن و تعامل شبکه های بوم شناختی با این عناصر بوم شناختی طبیعی و انسان ساخت در سیمای سرزمین اصفهان است که بدین منظور به تدوین اهداف، راهبردهای و سیاست هائی در پی پیوند بین تعالی خواهی انسان و پایداری بوم شناختی در تعاملات همه جانبه بومی- انسانی محیط بوده است و در جهت دستیابی به شرایط استعلای پایداری در شبکه مادی ها و محور زاینده رود و تطبیق راهکارها با شرایط بومی- انسانی سیمای سرزمین اصفهان تدقیق شده است که البته نیازمند روند تصمیم سازی مداومی در خصوص استعلای عرصه بندی سیمای سرزمین اصفهان را می طلبد. و هدف از ارائه راهبردها و سیاست ها (در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری) ارائه راهکار های مختلفی است که همگی قادر باشند شرایط استعلای پایداری را تامین کنند و مجریان نیز بتوانند از میان آنها پذیراترین را از لحاظ اجتماعی و پر فایده ترین از لحاظ اقتصادی را انتخاب نمایند.
اهداف
6
• پایداری عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین
• تعامل عناصر فضائی با قابلیت توسعه عملکرد بوم شناختی
• پیوند بین تعالی خواهی انسان و پایداری بوم شناختی در تعاملات همه جانبه بومی- انسانی محیط،
• استعلای تعاملات فضائی- اجتماعی و بوم شناختی شبکه مادی ها
• امکان ابقاء مزایا هم برای طبیعت و هم برای انسان
راهبردها
• اصلاح یا احداث آب بندهای مناسب.
• مشخص کردن حقابه ها و تنظیم تقویم آبیاری.
• بیرون کشیدن شبکه مادی ها به عنوان یک لایه تاریخی و بخشی از هویت شهر اصفهان و تجهیز آن به عنوان محورهای اکولوژیکی و گذر شهری و توسعه فضاهای پیرامون آنها به فضاهایی چندمنظوره، عمومی و برآورنده نیازهای مردم شهر.
• باز زنده سازی محیط های آسیب دیده انسانی در شبکه مادی های اصفهان.
• باز زنده سازی کیفیت محیطی زمین در شبکه مادی های اصفهان.
• امکان ابقاء عملکرد متعادل بوم شناختی و انسان شناختی در شبکه مادی های اصفهان.
• امکان ابقاء اهداف مشترک بوم شاختی و انسان شناختی من جمله اهداف زیبا شناختی و گردشگری.
• حفظ منابع محیطی در طول زمان در شبکه مادی های اصفهان.
سیاست ها
• سازگاری محتوائی فعالیت های حاشیه مادی ها در جهت پاسخ به برنامه های اجتماعی.
• ایجاد پرسپکتیو فضائی – زمانی در محور مادی ها و حفظ کریدور های دست نخورده.
• ایجاد پوشش گیاهی حاشیه مادی ها ضمن حفظ تنوع گونه ای در تعادل بوم سامانه ای.
• تغییر آرایش فضائی ساخت جمعیت های زیستی در مجاورت مادی ها( تراکم های جمعیتی).
• اصلاح سیما و منظر شهری در مجاورت عناصر طبیعی من جمله مادی ها.
• فضا های باز خطی در امتداد محور مادی ها .
• مسیرهای ویژه دوچرخه سواری محلی.
• امکان دسترسی به موقعیت های محیطی.
• اجرا موقعیت های گردشگری.
• حفظ حریم دالان ها و شبکه های بوم شناختی.
• ارتقاء صنعت گردشگری از طریق طراحی تورهای گردشگری پیاده شهری حاشیه مادی ها و ایجاد پوشش گیاهی بومی به صورت پارک نواری در حاشیه مادی ها.
• حفاظت از شبکه های بوم شناختی موجود و ارتباط دالانی بین شبکه های بوم شناختی.
نتیجهگیری
7
آنچه از اصول اصلی بوم شناختی پیرامون موضوع سیمای سرزمین است ، لزوم شناخت عناصر سیمای سرزمین و اهمیت این عناصر و همچنین نیاز مبرم به برنامه ریزی سیمای سرزمین در جهت پایداری این عناصر و همچنین ارتباط عناصر و شبکه های بوم شناختی با یکدیگر است.
در روند هدایت نمودن برنامه پایداری سیمای سرزمین و لحاظ نمودن شاخص های برنامه ریزی در تعادل یابی و استعلای ساخت و ارتباط عناصر بوم شناختی در ابتدا راهکارها و راهبردهای مقابله و پیشکیری از مخاطرات طبیعی از ضروریات است چرا که پایداری، تعادل و ارتباط نیازهای شبکه بوم شناختی – انسان شناختی سیمای سرزمین در ارتباط متقابل با حیات زیستی این عناصر است.
در روند پژوهش پس از بررسی عناصر بوم شناختی سیمای سرزمین اصفهان و تبیین محدودیت ها و قابلیت های فعلی به ارزیابی اثرات و مسائل پیش رو پرداخته شد که مهمترین ضعف و مسئله در تغییر سیمای سرزمین اصفهان، عدم ارتباط و انسجام شبکه های بوم شناختی و عدم کارائی این شبکه ها در منظر شهری - انسانی است و مهمترین علت خارج شدن شبکه ها ( زاینده رود و مادی ها) از سیمای سرزمین اصفهان خشکسالی و عدم توجه به برنامه ریزی های پیشین از جمله طومار شیخ بهائی است که در این پژوهش علاوه بر ضرورت رفع این مخاطره طبیعی به تبیین اهداف، راهکارها و سیاست هائی در جهت بازگرداندن این شبکه های بوم شناختی به سازمان فضائی سیمای سرزمین اصفهان پیشنهاد شده است چرا که لازم است این شبکه ها همچون اسکلت و استخوانبندی طبیعی، پایداری و انسجام بوم شناختی- انسان شناختی سیمای سرزمین را تضمین و چهارچوب محکمی را در تلطیف هوا، دسترسی به فضاهای باز، تامین فعالیت های گردشگری و غیرره را میسر نمایند .