بخشی از مقاله
عدل در لغت ( مقدماتی )
این بخش به دو قسمت تقسیم می شود .
قسمت اول : بررسی معنای عدل از دیدگاه لغت
قسمت دوم : بررسی معنای دو کلمه مترادف قسط و عدالت از دیدگاه لغت
قسمت اول : بررسی معنای عدل از دیدگاه لغت
کلمه عدل مصدر عَدَلَ یعدل بمعنای داد و داوری ، دادگر ، میزان ، برابری است که در قرآن 27 بار از این کلمه استفاده شده است . ( 1)
نکته ادبی : گاهی کلمه عدل بکار برده می شود و فعل از آن اراده می شود مثلا می گویند : زیدٌ عدلٌ یعنی زید عین عدل است . این نوع استعمال از باب مبالغه است که دقت زیاد جناب زید در رعایت عدالت را می رساند ( 2 ) بقول شاعر
نه ظلـم اسـت این که عین عدل و علم است
نه جور است این که محض لطف و عقل است ( 3 )
نکته : از آیات قران چنین به دست می آید که واژه عدل و مشتقات آن به معانی دیگری نیز آمده اند که ما بدانها اشاره می کنیم
معنای اول : به معنای عوض و بدل >>> خداوند در آیه 48 سوره مبارکه بقره و آیه 70 سوره انعام می فرماید : و لا یقبل منها شفاعة و لا یوخذ منها عدل یعنی در روز قیامت نه شفاعتی پذیرفته می شود و نه عوضی پذیرفته میشود .
معنای دوم : به معنای معادل یک چیز >>> خداوند در آیه 95 سوره مبارکه مائده می فرماید : او طعام مسکین او عدل ذلک صیاما یعنی اگر کسی در حین احرام شکار کند کفاره او یا طعام مستمندان است و یا معادل آن چند روز ، روزه است
معنای سوم : به معنای انحراف >>> خداوند در آیه 135 سوره مبارکه نساء می فرماید : فلا تتبعوا الهوی ان تعدلوا یعنی تبعیت نکنید هوای نفستان را که در آن صورت از راه حق منحرف می شوید.
لازم بذکر است که در آیات 1 سوره مبارکه انعام و 60 سوره مبارکه نحل به همین معنا وارد شده است .
قسمت دوم : بررسی معنای دو کلمه مترادف قسط و عدالت از دیدگاه لغت
واژه قسط : قسط به معنی سهم و بهره و نصیب است و به معنی دادگری و برابر سازی آمده است که در قران 23 بار بکار رفته است (4 ) .
و در مفردات راغب گفته شده : قسط به معنای اجرای عادلانه است که اجرای آن موجب عدل و انصاف می باشد ( 5) .
نکته : کلمه قسط و مشتقات آن در آیات الهی به یک معنای دیگر هم آمده است که ما به آن اشاره می کنیم
قسط به معنای عدول کننده >>> خداوند در آیه 14 سوره مبارکه جنّ می فرماید : انا منا مسلمون و منا القاسطون یعنی بعضی از ما تسلیم شده هستند و بعضی دیگر عدول کننده ازحق هستند .
در تفسیر مجمع البیان گفته شده : قاسط به معنای عدول کننده از حق است بر خلاف مقسط که به معنای عدول کننده به سوی حق است ( 6 )
نکته ادبی : هر گاه دو واژه عدل و قسط در کنار هم بیایند واژه عدل معنای عام خود را داشته و قسط معنای عدالت اجتماعی را دارد . اما اگر این دو واژه جدای از هم استعمال شوند معنای وسیعی پیدا می کنند بمانند دو واژه فقیر و مسکین که هر گاه با هم باشند معنای خاصی را داشته و هر گاه جدا بیایند معنای وسیع تری را پیدا می کنند ( 7 )
نظر نهائی در باره استعمال این دو واژه در کنار هم : به طور کلی هر گاه این دو کلمه جدای از هم ذکر شوند به معنای رعایت عدالت در همه چیز و همه کار و همه چیز را در جای خویش قرار دادن است ( 8 )
واژه عدالت : عدالت یک دیگر از کلمات مترادف عدل است ، در لغت دو معنا دارد
معنای اول : استقامت
معنای دوم : عادل بودن و دادگری ( 9 )
به طور کلی این کلمه در اصطلاح شرعی استقامت بر طریق حق یا اجتناب از آنچه که در دین از آن نهی شده است را می گویند (10) بقول شاعر
پایداری به عدل و داد بُوَد *** ظلم و شاهی چراغ باد بُوَد
عدل و عمر دراز هم زادند *** عاقلان چنین خبر دادند (11)
*********************************************************
( 1 ) عدالت اجتماعی در اسلام نوشته سید جمال الدین موسوی
( 2 ) البهجة المرضیة نوشته جلال الدین سیوطی
( 3 ) گلشن راز اثر شیخ محمود شبستری رحمه الله قسمت مثنوی
( 4 ) الحیاة ج6 ص 572
( 5 ) مفردات راغب ذیل واژه قسط
( 6 ) تفسیر المیزان ذیل تفسیر آیه 14 سوره مبارکه جنّ
( 7 ) تقویت مبانی اعتقادی ص 213 نوشته محمد علی نکونام
( 8 ) تفسیر نمونه ج 6 ص 143
( 9 ) معارف و معاریف نوشته مصطفی حسینی دشتی ج4 ص 154
( 10 ) معارف و معاریف نوشته مصطفی حسینی دشتی ج4 ص 154
( 11 ) مثنوی جام جم اثر اوحدی مراغه ای
عدالت در قرآن
در ادامه در مورد عدالت در قرآن مطالبی است که در هشت بخش آمده است.
بخش اول : عدل در لغت و بررسی دو واژه مترداف آن
بخش دوم : بررسی معانی چهارگانه عدل
بخش سوم : تقسیمات مختلف برای عدالت
بخش چهارم : بررسی اقسام عدالت بر اساس آیات الهی
بخش پنجم : بررسی مصاديق عدل تشریعی در آیات الهی
بخش ششم : علل گرایش به عدل بر اساس آیات الهی
بخش هفتم : آثار عدل بر اساس آیات الهی
بخش هشتم : موانع اجرای عدل بر اساس آيات الهی
بررسی معانی چهار گانه عدل
به طور کلی برای عدل چهار معنا متصور است ( 1 )
معنای اول : موزون بودن >>> مجموعه ای را در نظر بگیرید که تمام اجزاء آن برای انجام یک کار هدفمند فعالیت میکنند . باید شرائط معینی در آن از حیث مقدار لازم هر جزء و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود و تنها در این صورت است که مجموعه می تواند آثار مطلوبی از خود به نمایش بگذارد .
به عنوان مثال اگر جامعه ای قرار است باقی بماند باید متعادل باشد یعنی هر چیز در آن بقدر لازم ( نه بقدر مساوی ) وجود داشته باشد ، یک اجتماع متعادل به کارهای فراوان : اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، قضائی ، احتیاج دارد و این کارها باید میان افراد تقسیم شود و برای هر کدام از آن کارها به آن اندازه که لازم و ضروری است افراد گماشته شوند.
مفسرین در تفسیر آیه شریفه والسماء رفعها و وضع المیزان گفته اند : مقصود اینست که در ساختمان جهان رعایت تعادل شده است ، در هر چیزی از هر ماده ای به قدر لازم استفاده شده و فاصله ها اندازه گیری شده است کما اینکه در حدیث نبوی به همین معنا اشاره شده است که فرمود : بالعدل قامت السماوات والارض همانا آسمانها و زمین به موجب عدل برپاست ( 2 )
معنای دوم : تساوی و نفی هر گونه تبعیض >>> این معنا به دو نحو متصور است
نحوه اول : نفی تبعيض یعنی همه را با یک چشم نگاه کردن و با همه در هر شرائطی بالسویه برخورد کردن است . این معنا عین ظلم است .
نحوه دوم : نفی تبعيض یعنی رعایت تساوی در زمینه استحقاق های متساوی یعنی به هر کسی به اندازه استحقاقش بهره داده شود . این معنا ؛ معنای درستی است { اما باید در نظر داشته باشیم که این معنا به معنای چهارم بر می گردد که عرض خواهیم کرد }
معنای سوم : رعایت استحقاقها در افاضه وجود >>> این معنا را فلاسفه ذکر کرده و گفته اند : هر موجودی در هر مرتبه ای که هست از نظر قابلیت استفاضه ، استحقاقی خاص به خود دارد . ذات مقدس حق که کمال مطلق و فیاض علی الاطلاق است ، بهر موجودی آنچه را که برای او ممکن است از وجود عطا می کند .
معنای چهارم : رعایت حقوق افراد >>> عطا کردن به هر ذی حقی ، حق او را و ظلم که در مقابل اوست عبارتست از پامال کردن حقوق و تجاوز و تصرف در حقوق دیگران . این است مفهوم عدالت بشری که وجدان هر فرد آن را تائیید میکند .
بر اساس همین معناست که حضرت امیر علیه السلام فرمودند : العدل یضع الامور فی مواضعها یعنی عدل قرار دادن هر چیزی در جای خود را گویند . ( 3 )
همچنانکه مولوی در اشعار خود می گوید :
عدل چبود ؟ وضع اندر موضعش *** ظلم چبود ؟ وضع در ناموضعش
عدل چبود ؟ آب ده اشجار را *** ظلم چبود ؟ آب دادن خار را ( 4 )
ملاحظه : در قرآن از هر چهار معنا سخن بمیان آورده است ( البته به غیر از معنای دوم به نحوه برداشت اول که معنای آن مساوی با ظلم بود ) که در بخش های بعدی مفصل در مورد آن سخن خواهیم گفت .
*********************************************************
( 1 ) کتاب عدل الهی نوشته شهید مطهری رحمه الله ، انتشارات صدرا ص 60 با تغییر متن کتاب
( 2 ) تفسیر صافی ذیل آیه 7 سوره الرحمن ( به نقل از کتاب عدل الهی )
( 3 ) نهج البلاغه حکمت 437
( 4 ) مثنوی معنوی اثر جلال الدین بلخی
تقسیمات مختلف برای عدالت
تقسیم اول : برخی عدالت را دو قسم دانسته اند
قسم اول : عدالت فردی >>> انسان از دروغ و غیبت و گناهان دیگر اجتناب نموده و در انجام سائر گناهان پافشاری نکند و کسی که دارای این صفت باشد عادل است و طبق مقررات اسلامی میتواند قضاوت کند و یا حکومت اسلامی را به عهده گیرد .
قسم دوم : عدالت اجتماعی >>> انسان نسبت به حقوق دیگران افراط و تفریط روا ندارد و همه را در برابر قانون الهی مساوی ببیند و در اجراء مقررات دینی از حق تجاوز نکند و تحت تاثیر عواطف واحساسات قرار نگیرد ( 1)
نکته : اگر فردی عدالت فردی را برای خود ایجاد نکند از عهده عدالت اجتماعی هرگز بر نیامده و طبق مقررات اسلامی نمی تواند قضاوت کند و یا حکومت اسلامی را به عهده گیرد .
بر همین اساس مرحوم شیخ بهائی در اشعار خود اجرای عدالت اجتماعی توسط فرد گنهکار را به تمسخر گرفته ومی فرمایند :
با همه خود بینی و کبر و منی
لاف تقوی و عدا لت می زنی
***
سر به سر ، کار تو در لیل و نهار
سعی در تحصیل جاه و اعتبار
***
دین فروشی از پی مال حرام
مکر و حیله ، بهر تسخیر عوام
***
وین عدا لت با وجود این صفات
هست دائم بر قرار و بر ثبات ! (2)
تقسیم دوم : برخی عدالت را بر سه قسم دانسته اند
قسم اول : عدالت میان بندگان و خالق هستی >>> در قبال این همه نعمتی که خداوند به بشر داده بطوری که قابل شمارش نیست ، پس البته حقی واجب بر بندگان است که باید به ازای آن عدالت فی الجمله حاصل شود ( یعنی در مقابل آن نعمات اسراف و زیاده روی نکرده و شکر آن را به جای آورند که به رعایت مجموع اینها عدالت بین بنده و خدا می گویند )
قسم دوم : عدالت میان بندگان >>> این نوع عدالت ، عدالتی استکه در میان مردم از نسبت بعضی با بعض دیگر حاصل می شود مانند رد امانات و انصاف دادن در معاملات و تعظیم بزرگان و پیران و فریاد رسی مظلومان و دستگیری ضعیفان
قسم سوم : عدالت در جمیع صفات ظاهره و باطنه >>> این نوع عدالت ، بدین معناست که هر فردی در تمام صفات ظاهره و باطنه ؛ خواه مخصوص او باشد و یا میان او و فرد دیگری باشد را رعایت کند (3 )
تقسیم سوم : تقسیم عدالت از دیدگاه آیات الهی
به طور کلی آیات قرآن از دو نوع عدالت سخن می گویند ( 4 )
قسم اول : عدالت تکوینی >>> این نوع عدالت در آیات الهی از برهان نظم و آیاتی که مربوط به آن است به دست می آید که ان شائالله به طور مفصل در بخش بعدی بحث خواهیم کرد
قسم دوم : عدالت تشریعی >>> این نوع عدالت دارای دو معنای کلی است که معنای دوم آن مصادیق زیادی در آیات الهی دارد که ان شائالله به طور مفصل در بخش بعدی بحث خواهیم کرد .
*******************************************************
( 1 ) آموزش دین نوشته سید محمد حسین طباطبائی ص 220 _ 221
( 2 ) مثنوی نان و حلوا اثر مرحوم شیخ بهائی رحمه الله
( 3 ) معراج السعادة نوشته مرحوم ملا احمد نراقی ص 51 و 52 و 53 مطبوعاتی حسینی چ سوم 1375
( 4) آموزش کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 بخش عدل الهی
اقسام عدالت در آیات الهی
به طور کلی در آیات الهی از دو نوع عدالت سخن بمیان آمده است .
نوع اول : عدالت تکوینی نوع دوم : عدالت تشریعی
توضییح عدالت تکوینی
عدالت تکوینی بدین معناست که خداوند به هر موجودی به اندازه شایستگی های او از مواهب نعمتها عطا می کند و هیچ استعداد و قابلیتی را در این حوزه بی پاسخ و مهمل نمی گذارد ( 1 )
یکی از آیاتی که میتواند از مصادیق بیان عدالت تکوینی باشد ، آیه 18 سوره مبارکه آل عمران است که می فرماید : شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط یعنی خداوند گواهی می دهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحب دانش گواهی می دهند در حالیکه ( خداوند ) قیام به عدالت دارد .
توضیح : منظور از شهادت خداوند در این آیه شریفه شهادت عملی و فعلی است نه شهادت قولی . یعنی خداوند با پدید آوردن جهان آفرینش که نظام واحدی در آن حکومت می کند و قوانین ان در همه جا یکسان و به صورت یک واحد بهم پیوسته است عملا نشان داده که آفریدگار جهان یک خدا بیش نیست . ( 2 )
دو نکته مهم در باب عدالت تکوینی
نکته اول : عدالت تکوینی از طریق برهان نظم ثابت می شود ( 3 ) لذا ما برای اثبات عدالت تکوینی در قرآن به چند نمونه از برهان نظم در آیات الهی اشاره می کنیم
برهان نظم در همه هستی >>> خداوند در آیه 194 سوره مبارکه آل عمران می فرماید : ان فی خلق السماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب یعنی همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز برای خردمندان نشانه هائی است ( 4 )
در ترازوی فلک نيست خلاف کم و بيش
نتوان يافت در اين دائره موئی پس و پيش ( 5 )
برهان نظم در بخشی از عالم هستی >>> خداوند در آیه 190 سوره مبارکه آل عمران می فرماید : و من آیاته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم به تنتشرون یعنی و از نشانه های او این است که شما را از خاک آفرید ؛ سپس ناگاه شما به صورت بشری هر سو پراکنده شدید ( 6 )
برهان نظم در ایجاد حیات >>> خداوند در آیه 20 سوره مبارکه روم می فرماید : یخرج الحی من المیت و یخرج المیت من الحی یعنی خداوند زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می آورد ( 7 )
خلاصه : از طریق آیاتی که در باب نظم در قرآن کریم وارد شده است در میابیم که خداوند درعالم هستی عدالت تکوینی را پیاده کرده است .
نکته دوم : یکی از اقسام عدل که خداوند در آیات الهی از آن بحث می کند ، عدل جزائی است .
تعریف عدل جزائی >>> خداوند در مقام پاداش و کیفر بندگان خود ، جزای هر انسانی را متناسب با اعمالش مقرر می کند کما اینکه خداوند در آیه 26 سوره مبارکه نباء می فرماید : جزاءً وفاقا یعنی جزاء و پاداش الهی موافق و مطابق با اعمال آنهاست .
*** علت اینکه ما عدل جزائی را زیر مجموعه عدل تکوینی قرار دادیم آنست که مجازات اخروی رابطه تکوینی با اعمال انسانها دارد *** ( 8 )
تذکر : بجهت اهمیت عدل جزائی خداوند متعال آيات زيادی را در اين باره در قران کریم وارد کرده است که به طور کلی به سه دسته تقسيم می شوند
دسته اول : آياتی که به طور کلی مسئله عدل جزائی را مطرح می کنند >>> مثلا آيه ۲۵ سوره مبارکه آل عمران که می فرمايد : و وفيت کل نفس ما کسبت و هم لا يظلمون يعنی هر کس را به آنچه که کرده جزاء کامل دهيم و ستم نبينند .
نکته : از همین دسته از آیات است ، آیه 47 سوره مبارکه الانبیاء که می فرماید : در قیامت به عدل حکم می شود و به احدی ظلم نمی شود .
دسته دوم : آياتی که عدل جزائی درباره اعمال خوب انسانها را مطرح ميکنند >>> مثلا آيه ۷ سوره مبارکه زلزال که می فرمايد : فمن يعمل مثقال ذرة خيراً يره يعنی هر کسی که ذره ای خوبی انجام دهد آن را ( پاداش آن را ) خواهد ديد .
نکته : تمام آياتی را که نعمات بهشتی را در قبال اعمال خوب مومنين معرفی ميکنند از همين دسته از آيات هستند که آیه 4 سوره مبارکه یونس را میتوانیم از همین دسته از آیات بدانیم .
دسته سوم : آياتی که عدل جزائی درباره اعمال بد انسانها را مطرح ميکنند >>> مثلا آيه ۸ سوره مبارکه زلزال که می فرمايد : و من يعمل مثقال ذرة شراً يره يعنی هر کسی که ذره ای بدی انجام دهد آن را ( جزای آن را ) خواهد ديد .
نکته : تمام آياتی را که سختيهای دوزخ را در قبال اعمال بد کافرين و مشرکين معرفی ميکنند از همين دسته از آيات هستند که آیه 54 سوره مبارکه یونس را میتوانیم ازهمین دسته از آیات بدانیم .
چون بکاری جو نرويد غير جو *** قرض ِ تو کردی ز که خواهی گرو
جرم بر خود نِه که تو خود کاشتی *** با جزا و عدل حق کن آشتی
متهم کن نفس خود را، ای فتی *** متهم کم کن جزای ِ عدل را ( 9 )
توضیح عدل تشریعی
عدل تشریعی دو معنا دارد ( 10)
معنای اول : خداوند هر کسی را به اندازه استطاعتش مکلف می سازد کما اینکه به همین معنا در ایه 286 سوره مبارکه بقره اشاره کرده و فرمود : لا یکلف الله نفساالا وسعها یعنی خداوند تکلیف نمی کند مگر به اندازه وسع و توان آدمی .
معنای دوم : وضع قوانین و تکالیفی که باعث به کمال رسیدن انسانها می شود که مصادیق آن در آیات الهی عبارتند از :
عدالت در اقتصاد ، عدالت در شهادت دادن ، عدالت در قضاوت ، عدالت در مورد یتیمان ، عدالت در مورد همسر ، عدالت در سخن گفتن ، که ان شائالله در بخش بعدی از تمام این موارد به تفصیل سخن خواهیم گفت .
تذکر : معنای دوم عدل تشریعی به همین موارد ذکر شده محصور نمی شود بلکه هر چه را خداوند در قالب وضع قانون و تکلیف در آیات قرآن بیان کرده است شامل عدل تشریعی به معنای دوم می شود اما بجهت اینکه بحث ما در باب عدالت است به ذکر مواردی که مستقیما از آنها تعبیر عدل و عدالت شده است اشاره می کنیم .
************************************************************
( 1) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 316 بحث عدل الهی
( 2 ) تفسیر نمونه ذیل تفسیر آیه 18 سوره مبارکه آل عمران
( 3 ) اصول عقائد ( ویژه طلاب و دانشجویان ) نوشته رضا استادی
( 4) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 48
( 5 ) ديوان شهريار ج ۳ صفحه ۲۸۳
( 6 ) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 49
( 7 ) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 51
( 8) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 316 بحث عدل الهی
( 9 ) مثنوی معنوی اثر مولانا جلال الدين بلخی
( 10 ) کلام اسلامی نوشته محمد سعیدی مهر ج1 ص 316 بحث عدل الهی
مصادیق عدل تشریعی در آیات الهی ( 1 )
همچنانکه در بخش قبلی عرض کردیم عدل تشریعی به معنای دوم ( يعنی وضع تکاليفی که انسان را به کمال می رساند ) دارای مصادیق زیادی در آیات الهی می باشد که ما دراین قسمت به یکی از آن مصادیق یعنی عدالت در اقتصاد پرداخته و آن را توضییح می دهیم
عدالت در اقتصاد
اقتصاد در لغت : از ماده قصد به معنای عدل است و آن عبارتست از توسط در امور مختلف بین افراط و تفریط است ( 1 )
اقتصاد در اسلام : نظام اقتصادی اسلام بر اساس عدل است یعنی طوری برنامه ریزی شده است که حق هیچ کس از بین نرود و هر صاحب حقی به حق خود برسد . بر همین اساس است که خداوند متعال در آیه 9 سوره مبارکه الرحمن می فرماید : و اقیموا الوزن بالقسط و لا تخسروا المیزان یعنی و باید که وزن را با رعایت عدالت بر قرار نموده و کم و زیاد نکنید
قرآن کریم بعض از معاملات اقتصادی را بر اساس بی عدالتی و ظلم دانسته که ما به سه مورد اشاره می کنیم
کم فروشی : آیات 1 و 2 و3 سوره مبارکه مطففین >>> ویل للمففین * الذین اذاکتالوا علی الناس یستوفون * و اذا کالوهم و او وزنوهم یخسرون یعنی وای بر کم فروشان ، کسانی که وقتی برای خود کیل می کنند حق خود را کامل می گیرند و زمانیکه میخواهند برای دیگران کیل یا وزن کنند کم می گذارند .
نکته : آیات 85 سوره مبارکه هود و 35 سوره مبارکه اسراء نیز در مورد کم فروشی هشدار داده و مردم را از آن منع کرده اند .
ربا : آیه 130 سوره مبارکه آل عمران >>> یا ایهالذین آمنوا لا تاکلو الربا اضعافا مضاعفه یعنی ای کسانی که ایمان آوردید ربا مخورید که دائم سود بر سود افزائید
یا در آیه 279 سوره مبارکه بقره ربا خواری را نوعی جنگ با خدا و رسول معرفی کرده و می فرماید : فان لم تفعلوا فادنوا بحرب من الله و رسوله یعنی اگر ربا را رها نکنید پس بدانید که در حقیقت اعلان جنگ با خدا و رسول کرده اید .
تذکر : ما برای عدم اطاله کلام در باب عدالت در قرآن ، معنای ربا و اقسام آن و همچنین احکام مربوط به آن را ذکر نکردیم . دوستان برای اطلاع بیشتر می توانند به رساله های عملیه مراجعه کنند .
رشوة : آیه 188 سوره مبارکه بقره >>> و لا تاکلوا اموالکم بالباطل و تدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون یعنی اموال خود را در بین خود به باطل نخورید و برای خوردن مال مردم قسمتی از آن را به طرف حکام به رشوه و گناه سرازیر نکنید با آنکه می دانید این عمل حرام است
روایت : و اما الرشا فی الحکم فهو کفر بالله العظیم یعنی رشوه دادن کفر به خدای عظیم است ( 2 )
خلاصه : در آیاتی که ذکر شد ، کم فروشی و معامله به ربا و رشوه دادن نوعی بی عدالتی به حساب آمده تا حدی که خداوند در بعض موارد روی آورندگان به این نوع معاملات را نفرین کرده و از بعض دیگر تعبیر به محارب با خدا و رسول معرفی کرده است . و همچنين ميتوان از اين آيات چنين استفاده کرد که اقتصاد در اسلام بر پایه عدالت بوده و خواهان آنست که حق هیچ ذی حقی پایمال نشود .
************************************************
( 1 ) مکارم الاخلاق نوشته محمد تقی فلسفی ص 4
( 2 ) عدالت اجتماعی نوشته محسن قرائتی ص 32
مصادیق عدل تشریعی در آیات الهی ( 2 )
همچنانکه در بخش قبلی عرض کردیم عدل تشریعی به معنای دوم ( يعنی وضع تکاليفی که انسان را به کمال می رساند ) دارای مصادیق زیادی در آیات الهی می باشد که ما دراین قسمت به یکی از آن مصادیق یعنی عدالت در شهادت پرداخته و آن را توضییح می دهیم
عدالت در شهادت
یکی از شروط هفت گانه ای که در فقه برای شهادت ذکر شده عدالت فرد است ( 1 )
در آیات الهی نیز به مساله رعایت عدل در شهادت توصیه شده است که ما به آن آیات اشاره می کنیم
عدالت شاهد به هنگام وصیت >>> خداوند در سوره مبارکه مائده آیه 106 می فرماید : یا ایها الذین آمنوا شهادة بینکم اذا حضر احدکم الموت حین الوصیة اثنان ذوا عدل منکم آخران من غیرکم یعنی ای کسانیکه ایمان آورده اید زمانیکه مرگ یکی از شما فرا رسد در موقع وصیت باید دو نفر عادل را به شهادت بطلبد
ملاحظه : همچنانکه می بینید خداوند می فرماید : شما به هنگام وصیت ، دو نفر عادل را برای شهادت انتخاب کنید تا اینکه اگر بعد از مرگ میان وارثین اختلافی صورت گرفت آنها به عدالت شهادت دهند .
عدالت شاهد به هنگام طلاق >>> خداوند در سوره مبارکه طلاق آیه 2 میفرماید : فاذا بلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف و فارقوهن بمعروف و اشهدوا ذوا عدل منکم یعنی پس زمانیکه آن مدت ( مدت عدّه ) به سر رسید یا بطرز شایسته ای با آنها زندگی کنید و یا بطرز شایسته ای از آنها جدا شوید و ( بهنگام رجوع مجدد و يا بهنگام جدا شدن ) دو مرد عادل را به شاهد بگیرید .
ملاحظه : مفسرین گفته اند : مرد ها امر شده اند به اینکه در موقع طلاق و موقع رجوع دو شاهد عادل بگیرید تا زن رجوع بعد از انقضاء عده را انکار نکند و مرد طلاق دادن را انکار نکند ( 2 )
عدالت شاهد برای تائیید کفاره احرام >>> خداوند در آیه 95 سوره مبارکه مائده می فرماید : یا ایها الذین آمنوا لا تقتلوا الصید و انتم حُرُم و من قتله منکم متعمدا فجزاء مثل ما قتل من النعم یحکم به ذوا عدل منکم یعنی ای مومنین ؛ شکار را در حال احرام به قتل نرسانید و هر کس از شما عمدا آن را به قتل برساند باید کفاره ای معادل آن از چهار پایان بدهد ، آن کفاره ای را که دو نفر عادل ، معادل بودن آن را تائیید کنند .
توضیح : اینکه فرمود همانند همان شکار صید شده ، شما باید کفاره بدهید ، مراد همانندی در شکل و اندازه حیوان است مثلا اگر شتر مرغی در حال احرام صید کرد باید در عوض کفاره را از شتر انتخاب کند و یا اگر آهو صید کرد باید گوسفند کفاره بدهد ( 3 ) همچنانکه در آیه شریفه ملاحظه فرمودید خداوند می فرماید شما وقتی میخواهید کفاره بدهید باید دو نفر عادل را بیاورید تا تائیید کنند که این کفاره از جهت شکل و اندازه برابر با همان حیوانی استکه صید شده است
عدالت شاهدان قیامت >>> خداوند برای اینکه به بندگان ثابت کند که در فردای قیامت عدل و قسط را رعایت می کند چند شاهد عادل می آورد که ما به آنها اشاره می کنیم
1_ خود خداوند >>> در آیه 44 سوره مبارکه یونس می فرماید : فالینا مرجعهم والله شهید علی ما یفعلون یعنی بازگشتشان بسوی ماست سپس خداوند آگاه است بر آنچه که آنان انجام میدهند
ملاحظه : در آیه 49 سوره مبارکه کهف می فرماید : و لا یظلم ربک احداً یعنی پروردگارت به هیچ کس ستم روا نمی دارد ( بلکه به عدالت رفتار می کند ) . این آیه شریفه رعایت عدالت از ناحیه خداوند را به صورت مطلق مطرح کرده که هم شامل دنیا و هم شامل آخرت و حسابرسیهای آن میشود . يقينا خدائی که به طور مطلق به عدالت رفتار می کند ، در مقام شهادت نيز به عدالت شهادت می دهد .
2_ پیامبر و امام هر امتی >>> خداوند در آیه 89 سوره مبارکه نحل می فرماید : یوم نبعث فی کل امة شهیداً علیهم من انفسهم و جئنا بک شهیداً یعنی بیاد آورید آن روزی را که از هر امتی گواهی از خودشان بر آنها مبعوث می کنیم و تو را بر آنها ( مسلمانان که امت رسول الله هستند ) گواه و شاهد می گیریم
ملاحظه : هدف اصلی پیغمبران استقرار عدل در جهان است پس باید خودشان و جانشین آنها عادل باشند تا بتوانند عدالت را در جامعه پیاده کنند . یقینا افراد عادلی بمانند انبیاء و ائمه در روز قیامت نيز به عدالت شهادت می دهند
3 _ اعضاء و جوارح آدمی >>> خداوند در آیه 24 سوره مبارکه نور می فرماید : یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعملون یعنی قیامت روزی استکه بر علیه آنها زبانها و دستها و پاهایشان شهادت می دهند .
ملاحظه : خداوند در آیه 26 سوره مبارکه فصلت می فرماید : قالو لجلودهم لمَ شهدتم علینا قالوا انطقنا الله الذی انطق کل شی ء یعنی کافران به پوستهایشان می گویند : چرا بر علیه ما شهادت می دهید . در جواب می گویند : ما را خداوند به نطق در می آورد . یقینا اعضاء و جوارحی که به فرمان عادل حقیقی به سخن در آمده اند یقینا به عدالت شهادت خواهند داد .
4_ زمین >>> خداوند در آیه 4 سوره مبارکه زلزال می فرماید : یومئذ ٍ تحدث اخبارها یعنی روزی که زمین اخبار خود ( اعمال آدمی بر روی زمین ) را باز گو می کند
روایت : در مساجد در قسمتهای مختلف نماز بخوانید ، زیرا هر قطعه زمینی در روز قیامت برای کسی که روی آن نماز خواند گواهی می دهد ( 4 )
ملاحظه : زمین نیز بمانند اعضاء و جوارح آدمی به فرمان عادل حقیقی به سخن در می آیند که یقینا زمين نيز در اين صورت به عدالت شهادت می دهند .
خلاصه : از آياتی که ما ذکر کرديم چنين بر می آيد که عدالت در مقام شهادت آنقدر از ديدگاه الهی مهم است که هم آن را در دنيا در بعضی از امورات شرط کرده است و هم در قيامت از شاهدان عادل برای اثبات به عدالت رفتار کردن خود در برابر گناهکاران استفاده می کند .
**************************************************************
( 1 ) آموزش دین نوشته سید محمد حسین طباطبائی ص 288 _ 289
( 2 ) تفسیر مجمع البیان ذیل تفسیر آیه 2 سوره مبارکه طلاق
( 3 ) تفسیر نمونه ذیل تفسیر آیه 95 سوره مبارکه مائده
( 4 ) لئالی الاخبار ج5 ص 79