بخشی از مقاله
مقدمه قنات
تازه واردي كه قدم به فلات ايران ، به مراكش و ياواحه هاي صحرا(شمال آفريقا) مي گذارد با رديفي از دهانه ها مواجه مي شود كه مناطق خشك كوهپايه ها را طي مي كنند تا به نقطه اي سبز و خرم كه هميشه يك روستا و گاه يك شهر است برسند. اگر كنجكاوي به خرج دهد و به بررسي ادامه دهد درخواهد يافت كه اين سوراخها ، دهانه چاههايي است كه سطح زمين را به دهليزهاي زيرزميني كه آب را به روستا مي برد و در سطح زمين جاري مي سازد ، متصل مي كند.
تعريف قنات
مجموعه اي از چند ميله و يك كوره (يا كوره هاي) زير زميني كه با شيبي كمتر از شيب سطح زمين، آب موجود در لايه (يا لا يه هاي) آبدار مناطق مرتفع زمين يا رودخانه ها يا مردابها و بركه ها رابه كمك نيروي ثقل و بدون كاربرد نيروي كشش و هيچ نوع انرژي الكتريكي يا حرارتي با جريان طبيعي جمع آوري ميكند و به نقاط پست تر مي رساند .
اسامي معادل قنات
در ايران و ساير كشورهاي جهان براي قنات بيش از 27 اسم وجود دارد يا به عبارت ديگر،براي ناميدن اين شيوه آبياري بيش از 27 اصطلاح به كار برده مي شود
اين اسامي درجنوب غربي آسياعبارتنداز :
قونات ، كنانت ، كونوت ، كانات ، خنات ، خاد ، كنايت ، قنات ، كارز ، كاه ريز ، كاه رز ، كرز ، كاكوريز ، كهريز و چين آوولز .
اسامي معادل قنات در آفريقاي شمالي:
فوگارا (فقره) ، فقاره ، فگاره ، مايون ، ايفلي ، نگولا ، ختارا ، خوتارا ، رتارا.
اين اسامي در عربستان عبارتند از :
فلج ، افلج ، فلج .
شماي قنات
در بعضي از منابع اشكال متنوعي از قنات ترسيم شده است،گرچه نويسندگان اين منابع در اصول و در به تصوير كشيدن مكانيسم قنات با هم تؤافق دارند،ولي در نام گذاري و تشريح اجزاي آن سليقه هاي گوناگوني را عرضه كرده اند.برش طولي يك قنات را در شكل زير مشاهده مي كنيم.اين تصوير با استفاده از اشكال منابع فوق الذكر و تلفيق آنها با همديگر به وجود آمده است.
طبق نظر هانري گوبلو قنات در حدود 800 ق.م در شمال غربي ايران در مركز تركيه فعلي توسط معدنچيان براي استخراج آب معادن حفر گرديد . اين تكنيك كم كم مورد استفاده كشاورزان واقع شد و به سراسر فلات ايران گسترش يافت.در حدود 525 ق.م توسط ايرانيان به عمان و مسقط و شبه جزيره عربستان منتقل شد.حدود 500 ق.م توسط لشكركشيهاي ايرانيان اين فن در مصر رواج يافت . با گسترش اسلام ، شمال آفريقا با قنات آشنا شد و قنات يافوگا در حدود 750
ميلادي توسط مسلمين در شهر مادريد پايتخت اسپانيا داير گرديد. در سال 1520 اسپانيايي ها حفر قنات را در مكزيك آغاز كردند و از آنجا اين تكنيك به لس آنجلس برده شد. در سال 1540 شهر پيكا در شيلي صاحب قنات گرديد. گسترش قنات در شرق نيز قدمت طولاني دارد.
توزيع جغرافيايي قنات در جهان
محققان و نويسندگان ، وجود قنات را در بيش از 34 كشور جهان تأييد كرده اند و بعضي از آنها درباره تعدادي از قنوات مطالب مشروحي نگاشته اندكه تنها به ذكر اسامي قاره ها و كشورهايي كه وجود قنات در آنها گزارش شده است ، اكتفا مي شود .
قاره آسيا :
در كشورهاي اردن ، افغانستان ، امارات متحده عربي (شيخ نشين ابوظبي) ، بحرين ، پاكستان ، تركيه، جمهوري خلق چين (تركستان شرقي يا شين جيانگ) ، سوريه،تركستان روسيه ، عراق ، عربستان ، عمان ، فلسطين ، كامبوج ، هندوستان و يمن قنات وجود دارد .
قاره آفريقا :
در كشورهاي الجزاير، تونس ، صحرا ، ليبي ، مراكش و مصر قنات وجود دارد .
قاره اروپا :
در كشورهاي آلمان ، انگلستان ، اسپانيا، ايتاليا، چكسلواكي ، قبرس و فرانسه قنات وجود دارد .
قاره آمريكا :
در كشورهاي پرو ، شيلي و مكزيك قنات وجود دارد .
توزيع جغرافيايي قنات در ايران
در تمام استان ها قنات وجود داشته ولي تعداد آنها در مناطق خشك و كويري بيشتر است كه معروف ترين آنها عبارتند از :
استان خراسان: قنات بيدخت ، قنات صالح آباد ، قنات كيخسرو و قنات سناباد .
استان كرمان : قنات حشوئي ، قنات كرمان ، قنات ماهون ، قنات پاي كم ، قنات رشيدي ، قنات سبحان آباد ، قنات گردون و قنات جوپار .
استان يزد : قنات اشكذر ، قنات مهدي آباد رستاق ، قنات مهدي آباد حومه ، قنات دولت آباد يزد ، قنات جلال آباد ، قنات صدر آباد ، قنات حسن آباد مهريز و قنات يعقوبي .
استان آذربايجان شرقي : قنات داغ چشمه، قنات وكيل ، قنات چشمه حمام، قنات حسن آباد ، قنات بره خوني ممقان، قنات كلانتر، قنات چوب سيخ ، قنات چهرم و قنات كربلايي محمد .
استان اصفهان : قنات ارونه اردستان ، و قنات دو طبقه مون اردستان .
ساختمان هاي مرتبط با قنات
يكي از راههاي استفاده از آب قنات هدايت بخشي از آن به داخل آب انبارها بوده است . احتمالاً آب انبارها از قرن نهم به بعد دريافت شهرها و روستاها گسترش يافته ، آب انبارها با توجه به كاربرد آنها در شهرها و روستاها ، صحراها و مزارع و در ميان راهها به اشكال مختلف استقرار يافته اند . آب آب انبارهاي ميان راهي بيشتر از آب باران تامين مي شده است در اين حالت بامها و حياط كاروانسرا طوري ساخته مي شدند كه با شيبي مناسب آب به آب انبار هدايت شود .
بررسي ويژگيهاي معماري آب انبار
مردمي ساده گنبدي رفيبع و يادگيري هاي عمومي عناصري از يك آب انبار هستند كه بيننده در نگاه اول مشاهده مي كند . آجر و ملات در انواع مختلف آن اصلي ترين مصالح ساخت آب انبار بوده و از سنگ در تعداد معدودي آب انبار استفاده شده است .
(آب انبار دامنه تپه چك چك و آب انبار قلعه روشن) باديگر با هدايت بار مناسب به فضاي زير آن و گرماي هوا باعث خنكي هواي داخل شده آخر از اين روش براي خنك كردن آن آب انبار استفاده مي شده است با در نظر گرفتن جهت باد بادگير قسمتهاي مختلف آب انبار تعبير شده كه تعداد آنها از يك تا هفت بادگير در نوسان است .
مخزن آب انبار محل انبار كردن آب و اصلي ترين عنصر در شكل گيري آب انبار است . شكل مخزن در آب انبارهاي روستائي مدور يا چهارگوش بوده است . تعداد بهترين شكل مخازن آب انبارهاي شهري روستايي داير مي باشد حجم حاصل يا استوانه ايست يا مخروط ناقص . ارتفاع مخزن 15-16 متر مي رسيده است . دسترسي به آب آب انبار بوسيله پلكان يا بوده است . تعداد پله هاي يك آب انبار با ارتفاع مخزن تغيير مي كرده است .
پاشير محل قرار گرفتن شير بزرگ برنجي متصل به مخزن است شكل آن به صورت يك نصف هشت گوش يا چهار گوش مربع است . اين فضاي كوچك داراي سكوهايي براي نشستن در دو طرف پاشير ، حفره اي بارپوش سنگي يا فنري كه براي حرز آبها و انتقال آب به كانالهاي زير زميني كار برداشته درمواردي هم يك هواكش كوچك در سقف تعبيه شده است .
پاياب
پاياب سازه اي است براي دسترسي آسان انسان به گذرگاه زير زميني آب قنات و عبارتست از كوره اي به صورت مورب كه از سطح زمين به قنات گشوده شده و با پله هايي به كوره وصل مي شود در اردستان بعضي از قناتها در طول مجراي زير زميني خود چندين پاياب دارند كه تعدادي خانوادگي و تعدادي براي استفاده همگان است .\تامين آب آشاميدني ،تجديد وضو ، شستشوي لياس ، آرام بخشي و تامين آسايش …
ز جنبه هاي كاربرد پاياب مي باشد . محيط پاياب به علت ويژگي ساختمان زير زميني و مجاورت با آب كاريز در تمامي فصول سال تقريبا دماي ثابتي حدود 28و29 درجه مي باشد . پاياب واژه اي است فارسي و حداقل تاريخي هزار ساله دارد .
در مكانهايي كه عمق قنات اجازه ظهور آب به سطح زمين را نمي داده مجبور به ساخت پاياب شده اند . بايد توجه داشت كه پاياب علاوه بر دسترسي به آب قنات محيطي بسيار خشك بوده است . ساختار پاياب افزون بر مشكلات خاص خود همچون حفر سير پلكان طولاني آن در دل زمين و اتاق و يا فضاي خاص آن نياز به خاكبرداري زياد بخصوص در فضاي ياد شده داشته همچنين مستلزم حفر كانالهاي جديد از قنات به پاياب بوده است .
پايابها به لحاظ عملكرد خود براي دسترسي به آب قنات معماري پيچيده اي ندارد فضاي اصلي پاياب داراي يك اتاق با پلان به شكلهاي چهارگوش و هشت گوش ساخته مي شده است . در كف پاياب يك حوض است اين حوض مدور يا چند وجهي داراي حفره هايي است كه آب نهر قنات را از يك طرف به داخل آن مي آورد و از طرف ديگر خارج مي كند اين حوض معمولاً گودتر از سطح كف است در بدنه عمودي پاياب انواع سكوجهت نشستن تعبيه شده است. در پايابهاي خانه ها طاقچه هايي جهت قراردادن مواد خوراكي يا اشياء ديگر در نظر گرفته شده است . همچنين با آويزان كردن زنجيري از سقف بر بالاي حوض آب سبدي به آن وصل مي شده و موادي چون گوشت را نگهداري مي كردند .
پوشش پايابها از طاقهاي مقاوم است . پايابها يكانهاي زيادي دارند معمولاً در ميان مسير پاگردهايي با اتاقكي كوچك براي استراحت در نظر گرفته شده است مسير پلكان مستقيم و يا L شكل است .
آسياب آبی
آسياب آبي از دو سنگ مدور بزرگ ،چرخ با پره هاي چوبي ، چاه (تنوره) ، ميله چوبي تشكيل شده است ساختمان اين نوع آسياب به صورت زير زميني است كه در عمق چند متري زمين قرار گرفته است در بالاي اين آسياب آب قنات يا چاه جريان دارد آبها از كانال موجود در سطح زمين به چاه سيماني (تنوره) كه چند متر (8-6متر) بالاتر از سطح آسياب قراردارد مي ريزد هنگامي كه تنوره تقريباً پر از آب شد از حفره اي در قسمت تحتاني آن آب با فشار بر روي پره هاي چرخ
چوبي مي ريزد واين چرخ به واسطه نيروي آب به حركت در مي آيد . از چرخش چرخ ، سنگ فوقاني آسياب شروع به حركت نموده و گندم بوسيله حركت ميله چوبي متصل به سنگ بالايي از مجراي كنار ميله به سوراخي كه در وسط سنگ رويي تعبيه شده است مي ريزد . با حركت سنگ بالايي و ثابت بودن سنگ ريزين گندم به صورت آرد تبديل مي شود اين نوع آرد مرغوبتر از آرد توليد شده از آسيابهاي امروزيست .
خلاصه وضعيت منابع آب زيرزميني به تفکيک استان هاي کشور
نام استان تعداد تخليه
آذربايجان شرقي 1973 28/336
آذربايجان غربي 440 30.08
اردبيل 107 22.59
اصفهان 2773 692.82
ايلام 2 09/0
بوشهر 46 42/10
تهران 714 95/377
چهارمحال بختياري 459 14/63
خراسان 8992 49/2013
خوزستان 3 49/12
زنجان 692 59/109
سمنان 641 40/132
سيستان و بلوچستان 1321 44/536
فارس 1274 68/761
قزوين 380 26/120
قم 1191 96/399
كردستان 250 نوامبر-35
كرمان 1636 27/1231
كرمانشاه 250 36/53
كهكلوير و بويراحمد 33 52/18
گلستان 297 53/71
گيلان 102 ژوئن-31
لرستان 1527 24/340
مازندران 63 03-نوامبر
مركزي 2339 97/1163
هرمزگان 78 69/38
همدان 1388 00/364
يزد 2972 04/334
جمع كل كشور 31943 52/9312
ابزار و وسایل قنات
چرخ چاه :
چرخ چاه اصلي ترين ابزار براي حفرچاه، حفر قنات و لايروبي قنات است زيرا بدون آن امكان كشيدن بار از ته چاه و دل قنات وجود ندارد .
چرخ چاه ظاهراً ابزاري ساده است . اما از نظر فني پيچيدگيهاي مهمي دارد . بخصوص چرخ چاههايي كه با آنها مي بايست خاك را از چاههاي عميق بالا كشيد . چرخ چاه در قديم تماماً از چوب ساخته مي شد اما امروزه بعضي از عناصر آن بخصوص محور مياني لوله اي آهني است .
ريسمان طناب
ريسمان يكي از مهمترين ابزار قنات است . زيرا كشيدن خاك و در موارد استثنايي مثل موقع خطر بالا كشيدن مقني به وسيله آن انجام مي شود . لذا استحكام و وزن ريسمان بسيار مهم است .
هر چه عمق بيشتر باشد ريسمان بايد ضخيم تر باشد و در نتيجه سنگين تر مي گردد . در يك چاه 300 متري وزن ريسمان از وزن خاكي كه بالا كشيده مي شود بيشتر است. يك ريسمان 300 متري كه حداقل 150 كيلو وزن دارد حداقل 3 برابر وزن خاكي است كه مي شود با آن بالا كشيد .
دلو :
دلو كه به گويش گنابادي و يزدي دول dool تلفظ مي شود ، ظرفي لاستيكي همانند سطل با بدنه اي بلندتر از آنست با دستگيره فلزي كه درزهاي آن معمولاً بوسيله ميخ دوخته شده و از وزن زيادي برخوردار است . دلو لاستيكي از تيوپ هاي بزرگ و يا از لاستيك نازك شده تراكتور ساخته مي شود . معمولاً اين دلوهاي بزرگ و سنگين براي چاههايي است كه با دينام خاك از چاه كشيده مي شود.اينگونه دلوهاي سنگين در چرخ چاه دستي كاربرد چنداني ندارد .
درقديم دلو از پوست گوساله يا بز ساخته مي شد . دلو پوستي از دلوهاي لاستيكي وزن كمتري داشت و كشيدن آن نيز در كف قنات با سهولت بيشتري همراه بود.دلو پوستي يا از ابتدا از پوستهاي دباغي شده و آماده شده ساخته مي شد و يا از مشكها و انبانهاي كهنه و فرسوده اي بود كه دوباره مورد استفاده قرار مي گرفت . دهانه دلو گشاد بوده و براي باز نگاه داشتن آن از چوب انار ، يك حلقه دايره معروف به چمبره cambara ساخته مي شد و در جوف دهانه قرار مي گرفت . به دو سمت دهانه نيز دو سر طناب كوتاهي بسته مي شد كه نقش دسته دلو را داشتو در وقت نقل و انتقال آن مورد استفاده قرار مي گرفت .
كلنگ و بيلچه :
اين دو ابزار از جمله وسايل ضروري مقنيان است.بيلچه در همه حال تقريباً يكسان است اما نوع كلنگ به تناسب فضاي كار و جنس خاك فرق مي كند.در اوايل كار و حهت كندن خاكهاي سست ، كلنگ سبك آهني كارساز است.اما زماني كه مقني بخواهد در لايه هاي سفت و محكم مثل كنگلومرا كار كند يا نوبري را از رسوبات آهكي معروف با ترس toros عبور دهد نياز به كلنگ فولادي و سنگين دارد تا نوك يا نيش كلنگ خم نشود و وزن زياد كلنگ باعث وارد آمدن ضربه اي محكم شود .
اين دو ابزار از جمله وسايل ضروري مقنيان است.بيلچه در همه حال تقريباً يكسان است اما نوع كلنگ به تناسب فضاي كار و جنس خاك فرق مي كند.در اوايل كار و حهت كندن خاكهاي سست ، كلنگ سبك آهني كارساز است . اما زماني كه مقني بخواهد در لايه هاي سفت و محكم مثل كنگلومرا كار كند يا نوبري را از رسوبات آهكي معروف با ترس toros عبور دهد نياز به كلنگ فولادي و سنگين دارد تا نوك يا نيش كلنگ خم نشود و وزن زياد كلنگ باعث وارد آمدن ضربه اي محكم شود . در بعضي موارد كلنگ به تنهايي كارساز نيست بلكه به قلم و پتك نيز نياز است و آن هنگامي است كه بخواهند در ميان سنگ يا لايه هاي بسيار محكم و متراكم پيش بروند . بيلچه هم داراي دسته كوتاه چوبي است و تنه اصلي آهني بيلچه هم كوچكتر از بيلهاي معمولي است . بيلچه دم كار مقني
معمولي است اما هرگاه دلوكش بخواهدمقدار زيادي خاك را از دم كار عقب بكشد ترجيح مي دهد كه از كج بيل استفاده كند.تفاوت كج بيل و بيل معمولي در اين است كه بدنه كج بيل از ناحيه شانه برگشته و نسبت به امتداد دسته نزديك به نود درجه انحنا دارد.كج بيل نيز داراي دسته كوتاه مي باشد .