بخشی از مقاله
راههای آلودگی بدن انسان به مواد شیمیائی و سموم چگونه است؟
انسانها در زندگی خود دائم در معرض مواد شیمیائی طبیعی و مصنوعی هستند. خیلی از این مواد برای انسان مفید و تعدادی نیزمی تواند زندگی آنها را با خطر مواجهه و سلامت ایشان راتهدید نماید. راههای زیادی برای آلودگی به مواد شیمیائی وجود دارد.
آلودگی از طریق هوا ئی که تنفس می کنیم،. غذائی که مصرف می کنیم و مواد شیمیائی که با پوست ما در تماس است صورت می گیرد.جنین می تواند از طریق مادر در زمان آبستنی آلوده شود.تعدادی آلودگیهای شیمیائی می تواند از بدن مادر و از راه شیر به بچه منتقل شود.سموم مشخصی می توانند در چربی بدن ماهی و حیوانات ذخیره وبیش از آنجه که در طبیعت موجود
است تغلیظ و به زنجیره غذائی وارد شود. این مواد می توانند به مدت طولانی در بدن ذخیره گردند. مواد شیمیائی دیگری می توانند در بدن شکسته و دفع گردند . و یا می توانند به متابولیت های خطرناک دیگری تبدیل شوند .برخی دیگر بوسیله آنزیمها فعال شده و به مواد سرطانزا تبدیل می گردند.برخی نیز ممکن است که به فاکتورهای ضد سرطان تبدیل گردند.
اثرات خطرناك سم ها بر سلامت انسان»
هرچندكنترل عامل بیماریزا ( با استفاده ازآفت كش ها) در بخش كشاورزی سودمند است ولی آفت كشها باعث ایجاد بیماری و مرگ درانسانها میگردند،این مشكلات ناشی از شرایط مختلف تماس مستقیم و غیرمستقیم انسان با آفتكشها می باشد.
مستعدترین افراد آنهایی هستند كه در تماس مستقیم با این چنین مواد شیمیائیاند كه همان كارگرانی هستند كه در بخش كشاورزی در معرض سموم آفت كش می باشند و یا اینكه در كارخانه تولید سم كار میكنند،كارگرانی كه سموم آفتكش را مخلوط،حمل یا در مزرعه بكار میگیرند در معرض و تماس شدید آفتكشها قرار دارند و اولین محل تماس سم در انسان پوست می باشد، اگر همین كارگران به لباس محافظ سم در زمان استفاده از مواد شیمیایی مجهز نباشند جذب آفتكشها از طریق پوست می تواند چشمگیر و قابل ملاحظه باشد.
به محض اینكه پوست در معرض سم قرار می گیرد ، ممكن است سم در بدن جذب یا تنها در سطح پوست باقی بماند.اثرموضعی عمومی كه از تأثیرسم بر روی پوست دیده میشود ، مشكلاتی از قبیل درماتیتها (حساسیتهای پوستی ) می باشد.جذب آفتكش در بدن میتواند باعث بروز مشكلاتی برای سلامتی انسان بشود: از قبیل سوزش چشم ، در حالت جذب بیشتر مشكلات دستگاه تنفسی با مسمومیت سیستمیك كه درآخر ممكن است به مرگ بیانجامد.
تماس غیر مستقیم با آفتكش ها ناشی از خوردن غذاهایی است كه سموم آفتكش در آن نفوذ كردهاند و می تواند باعث افزایش مواد سمی در بدن انسان گردد،كه معمولاً وابسته به بودن درازمدت در معرض این آفت كشها می باشد كه ممكن است منجر به بیماری شود ویا اینكه نگردد.
بدن انسان یك سازواره ( ارگانیسم) بیوشیمیائی خیلی پیچیدهای است كه براحتی خودسازگار وانعطاف پذیرمیشود و آن دارای سیستم تنظیم كننده متعددی است ، تا مطمئن سازد كه تمام اجزاء بدن در پاسخ به شرایط بیرونی كاملاً درست ایفای نقش میكنند.
این نوع تنظیم ،خودپایداری ( هوموستازی ) شناخته شده است و برای تمامی فرآیندهای بدنی معمولاً بدون اطلاع و آگاهی یا تأملی روی اعضاء بدن ما اتفاق و بروز می نمایند ، وقتی در تأثیر شرایط محیطی بیرونی ( همچمون گرما یا سرمای زیاد ) یا شرایط درونی ( بیماری یا مسمومیت ) كه سیستمهای بدن نمیتوانند بوسیله مكانیسمهای عادی تنظیم گردند ، علائم ( ناراحتی ) غیر معمول و بیماری ظاهر میگردد. انواع اثرات فیزیكی (علائم ونشانه ها) كه مشاهده یا احساس
می گردند به انواع استرسیكه بدن در معرض آن قرار میگیرد بستگی دارد،برای اینكه داخل بدن ارتباط درونی پیچیده بسیار زیادی بین سیستمها وجود دارند و یك تغییر جزئی درهرسیستم ممكن است در سیستم های دیگر بدن اثرات متعددی را بوجود آورد.
بعلاوه انواع واكنش ها به مریضی محدود هستند بنابراین نشانهها و علائم مریضی اغلب كاملاً شبیه به انواع مختلفی از عوارض بیماریها هستند بعنوان مثال : سردرد،تب،تهوع،استفراغ و اسهال علائم عمومی غیرخاص بیماری هستند كه در شرایط متفاوت ایجاد میگردند ، لازم بذكر است بطورمعمول اغلب واكنش های فیزیولوژیكی به بیماری ، با شیوه های متعددی برای كمك به تشخیص عوامل واقعی بیماری توسعه یافته اند.
خودپایداری (هوموستازی) بدن می تواند بوسیله عكس العمل فیزیكی و یا بیولوژیكی بدن به استرسهای اولیه بهم زده شودكه به ماهیت درونی عامل و همچنین به درجه و مدت استرس بستگی دارد، وقتی استرس بسیار شدید یا مدتدار باشد خودپایداری وخودتنظیمی نمیتواند حفظ یا بازگردانده شود و بیماری در این زمان بروز می نماید.مسمومیت بوسیله عوامل شیمیائی چیزی كمتراز بیماری ناشی از مواد شیمیائی نبوده و علائم مسمومیت شیمیائی اغلب شبیه علائمی هستند كه بوسیله عوامل بیولوژیكی مثل باكتری ها و یا ویروسها بروز می نمایند.
برای تفهیم بهتر اینكه مریضی چطوری در تماس با موادشیمیائی (مواد سمی ) در انسان عارض می شود ما اول بایستی بدانیم كه آفت كش هاچطوری در داخل بدن عمل میكنند.
آفت كشها چطوری به انسان تأثیر می گذارند.
آفتكشها با تغییر سرعت فعالیتهای مختلف بدن ، افزایش آنها ( بعنوان مثال: افزایش تپش قلب و تعریق ) یا كاهش آنها ( توقف كامل تنفس) عمل میكنند.
بعنوان مثال ، جمعیت قرارگرفته در معرض سمپاشی با حشرهكش مالاتیون بر اساس تجربه میتواند سبب تعریق گردد،این نتیجه در اثر یك سری از رخدادهای فیزیولوژیكی در بدن می باشد كه به عنوان پاسخی به موادشیمیائی وارد شده در بدن است و در ابتدا سبب عدم فعالیت بیوشیمیائی آنزیم میگردد.در نتیجه :
1- این تغییر بیوشیمیائی به تغییر سلولی می انجامد (در این حالت افزایش فعالیت عصبی )
2- تغییر سلولی سپس موجب تغییرات فیزیولوژیكی میشود كه علائم مسمومیت مشاهده یا در سیستمهای فیزیولوژیكی خاص بدن(اندام ها یا دستگاههای بدن) احساس می شوند(در این حالت فعالیت غدد تعرقی ) در ادامه نیز توسعه بنیادین اثرات مذكور از بیو
شیمیائی به سلولی و آنهم به فیزیولوژیكی در اغلب مسمومیتها بدین شكل بروز مینماید.
بسته به مكانیسم بیوشیمیائی ویژه یك فعالیت ، یك سم ممكن است اثرات خیلی وسیعی در داخل بدن داشته باشد، ویا امكان دارد سبب تغییر خیلی محدودی در فعالیت های فیزیولوژیكی در یك ناحیه خاصی ازبدن یا اندامی گردد. سم مالاتیون به سادگی سبب غیر فعال شدن یك آنزیم میشود كه رابط بین اعصاب است ، آنزیمی كه توسط سم پاراتیون ویا دیگر آفتكشها غیر فعال می گردند در بدن معمول است و بنابراین تنوع اثرات روی اكثر سیستمهای بدن در كنار تعریق مشاهده میشوند
.
(سمیّت ) :
سمیّت واژه عمومی است كه شامل اثرات زیانآوری است كه توسط آفتكشها ایجاد میشود این اثرات زیانبار میتواند، شامل گروهی از علائم ساده همچون سردرد،تهوع ودر حالت شدید مثلكما،تشنج و حتی مرگ باشد. مسمومیت بطور نرمال به چهار نوع تقسیم میشود، كه به میزان قرارگیری در معرض یك آفتكش و مدت زمان تماس با سم بستگی دارد تا علائم مسمومیت توسعه و بروز نماید ( مسمومیت مزمن و مسمومیت حاد ).
در ابتدا چنین است در نتیجه قرارگیری كوتاه مدت در معرض سم و اتفاقی كه در داخل یك دوره زمانی كوتاه مدت بطور نسبی در داخل بدن اتفاق می افتد ، در صورتیكه در حالت درازمدت در نتیجه قرارگیری در معرض سم در دوره زمانی بلندمدت مسمومیت رخ میدهد.
اغلب مسمومیت ها بهبودپذیر هستند و باعث صدمه دائمی نمیشوند اما ممكن است بهبود كامل در درازمدت حاصل آید، اگرچه بیشتر آفتكش ها ممكن است باعث بروز صدمات دائمی و غیرقابل برگشت و بهبود پذیر باشند، آفتكش ها می توانند بر روی یك سیستم و عضو خاصی در بدن تأثیر بگذارند یا آنها ممكن است مسمومیت ویژهای را با تأثیرگذاری روی تعدادی از سیستم را ایجاد نمایند.معمولاً نوع مسمومیت به گروههای دیگری نیز تقسیم میشوند ،كه بر اساس تأثیرگذاری آن بر سیستم ها و دستگاههای عمده بدن قرار دارند ، تعدادی از آنها در جدول شماره یك لیست گردیدهاند.
بجهت اینكه سیستم بدن تنها بطور معدودی واكنش به استرس های شیمیائی و بیولوژیكی دارد،آن یك فرآیند پیچیدهای است ، علائم و نشانهها را جور میكند و عامل اصلی بیماری انسانی یا مریضی را تعیین میكند ،در بیشترحالات تعیین اینكه آیا مریضی بوسیله قرارگیری در معرض موادشیمیائی بوده یا توسط یك عامل بیولوژیكی رخ داده (مثل ویروس آنفلوآنزا ) غیر ممكن است.
تاریخ در معرض قرارگرفتن و تماس با یك ماده شیمیائی یك سرنخ مهم در كمك به تعیین عامل بیماری است،اگر چه تاریخچه بطور قطعی نمیتواند ثابت كند كه ماده شیمیائی عامل بیماری شده است، برای ثبوت رابطه علت و معلول خیلی مهم است كه ماده شیمیائی در بدن در جریان خون
یافت شود به اندازهای كه باعث بیماری میشودو به میزانش پی برده شود،اگر ماده شیمیائی اثر بیوشیمیائی با ردگیری آسان و خاصی را ایجاد می كند ( ممانعت آنزیم استیل ـ كولین استراز ) نتیجه تغییر بیوشیمیائی در بدن ممكن است در ثبوت قطعی عامل بكارگرفته شود.مردم در تماس با مواد شیمیائی اغلب در ضمن كاركردنشان بیمار میشوند و بایستی احتیاطات لازم پزشكی به پزشكشان در خصوص تماس قبلی شان با مواد شیمیائی ( مسمومیت ) گفته شود.
فاكتورهای تعیین كننده برآمد مسمومیت آفت كش :
اگر جذب آفت كش یك واقعیت ثابت شده است امكان دارد م
قدار سم جذب شده برای ایجاد مرگ كافی گردد كه به مقدار تركیب اصلی سم (سمیت ) دارد.
راههای مختلف اندازه گیری سمیت مواد شیمیائی توسعه یافته است و اندازه گیری این فاكتور شامل دز كشنده صددرصد یا LD50 است . واژه LD50 بیان می كند شدت سمیتی كه از طریق
جذب پوستی و دهانی برای كشتن 50% كل حیوانات تحت آزمایش نیاز است. معمولاً اطلاعات حاصله از مطالعات آزمایش ها طبقه بندی آفت كش را در ارتباط با درجه سمیت فراهم می كند كه آفت كش های خیلی سمی LD50 خیلی كمتری دارند .هرچندآن بایستی ارزشش از LD50 گفته شود ولی بهتر بود از روی احتیاط تفسیر گردد ، نظرباینكه تفاوت وسیعی در پاسخ بین گونههای موجودات زنده وجود دارد.
دز آفتكش ، تاحدودی برآمد مسمومیت ایجادشده بوسیله سم را تعیین میكند. اگر دز بیشتری از سم جذب بدن شده باشدمسمومیتیكه بوجودمیآید نه تنها درتركیبات نسبتاً سمی بلكه برای تركیبات با سمیت پایین نیزجدی خواهد بود .كنترل دز،اساس ایمنی استفاده از آفت كشهاست خیلی مهم است كه توجه داشته باشیم كه چه مقدار دزی از یك ماده مضره معمولاً كشنده است ، بطوردیگر دز خیلی پایین اغلب آفت كش های سمی بدون تأثیر است.