بخشی از مقاله

نماز در قرآن وحدیث


فهرست موضوعی
1- پیش گفتار
2- فضیلت نماز
3 - ویژگی های نماز
4 - مواظبت بر نماز
5- مواظبت بر وقت های نماز
6- نماز پیش از اسلام

پیش گفتار


نماز، نخستين واجب الهى است كه خداوند سبحان بر مردم مقرّر داشته و فريضه اى است كه پيشتر از همه فرائض ديگر، بايد آن را آموخت ؛ نخستين عمل انسان است كه در آن نظر مى شود و نخستين چيزى است كه از آن بازخواست مى گردد، اگر مقبول افتد بقيه اعمال هم پذيرفته مى شود و اگر رد شود، ديگر اعمال هم رد مى شود.
نماز ستون دين، استوارى و سيماى آن است. جايگاه آن در دين، مانند سر در كالبد است و حكايت آن، حكايت ستون خيمه است. نماز، بهترين دستور دين، برترين اعمال و محبوب ترين آن ها نزد خداى سبحان و برترين وسيله اى است كه متوسلان براى نزديك شدن به او بدان چنگ زده اند و معراج مؤمن است .
نماز، شيطان را مى راند، بر تكبّر و سركشى راه مى بندد، از زشتى و ناپسندى باز مى دارد، كبر و ديگر زنگارهاى روح را مى زدايد، بدى ها را مى برد و جان را پاك مى سازد.
نماز، كليد هر نيكى است ، چهره و دل بدان روشن مى شود و جان با آن به اطمينان مى رسد رحمت را فرو مى آوردو زشتى ها با آن زيبا مى گردند و براى پيروزى در جهاد اكبر و اصغر از آن مدد مى جويند.
نماز آخرين سفارش پيامبران، مخصوصاً پيامبر خاتم، حضرت رسول اكرم صلّى الله عليه و آله است كه در پايان وصيت خويش فرمود: نماز را، نماز را و آن را تا بدان جا تكرار كرد كه زبانش سنگين و سخنش بريده بريده گشت.
بى گمان، نماز بهترين وسيله براى سازندگى و سير و سلوك به سوى خداوند متعال و هسته بنيادين حركت تكاملى به سوى والاترين هدف انسانيت و جامعه نمونه بشرى است. بسى درد و اندوه كه عموم مردم و بلكه بسيارى از نخبگان، اين جان مايه حيات و حركت و شكوفايى را آن چنان كه بايد، نمى شناسند و خواص ،آنچنان كه شايد از آن بهره نمى گيرند، حال آن كه آيات قرآن كريم و سنّت شريف بر نقش اعجازگونه نماز در سازندگى فرد و جامعه، تأكيد مى ورزند.
افراد بسيارى سرمايه حيات و عمر را در انديشه سازندگى و انجام تمرين هايى جهت يافتن راه تكامل،خرج كرده و در طلب مرشد راه، برخاسته و از ذكرها و وردها و رياضتها، براى طى كردن منزلگاه هاى كمال و مراحل مكاشفه و عرفان، يارى جسته اند، ولى فراوان در دام مكّارانى افتاده اند كه از سير و سلوك، جز نام آن هيچ نمى دانند و آن را وسيله نان خوردن و كسب شهرت و دربند كشيدن همه جانبه مريدان نادان خويش ، ساخته اند.


ره پويان بيدار و مسلمانان روشن بين راستين مى دانند كه نماز، بهترين درس سير و سلوك و خودسازى، نزديكترين راه براى مبارزه با تهاجم فرهنگىِ دشمنان اسلام و نتيجه بخش ترين جهاد براى تحقق ارزش هاى انسانى و پياده كردن معارف ناب اسلام در جوامع بشرى است.


در سفارش اخلاقى گرانبهاى امام خمينى ـ رضوان الله تعالى عليه ـ به فرزند عزيزش حاج سيد احمد ـ ره ـ مى خوانيم: كه خودخواهى ريشه مصيبت هاى بشرى است و كوشش براى درمان اين ريشه تباهى است كه جهاد اكبر نام دارد و پيروزى در اين جبهه به اصلاح تمام گستره زندگى مى انجامد.


امام پس از روشن كردن اين مفاهيم ، نماز را راه تحقق اين پيروزى مى بيند و مى گويد:
«فرزندم، از خودخواهى و خودبينى به درآى كه اين ارث شيطان است، كه به واسطه خودبينى و خودخواهى از امر خداى تعالى به خضوع براى ولىّ و صفىّ او جلّ و علا سرباز زد. و بدان كه تمام گرفتاريهاى بنى آدم از اين ارث شيطانى است كه اصلِ اصول فتنه است، و شايد آيه شريفه وقاتِلُوهُم حَتّى لاتَكُونَ فِتنَةٌ وَيَكُونَ الدّينُ لله در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اكبر و مقاتله با ريشه فتنه كه شياطين بزرگ و جنود آن، كه در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ريشه دارد، باشد. و هر كس براى رفع فتنه از درون و برون خويش ، بايد مجاهده نمايد. و اين جهاد است كه اگر به پيروزى رسيد همه چيز و همه كس اصلاح مى شود.


پسرم، سعى كن كه به اين پيروزى دست يابى، يا دست كم به بعض مراحل آن. همّت كن و از هواهاى نفسانيه، كه حد و حصر ندارد، بكاه، و از خداى متعال جل و علا استمداد كن كه بى مدد او كس به جايى نرسد و نماز، اين معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به اين مقصد است. و اگر توفيق يابى و يابيم به تحقق يك ركعت آن و مشاهده انوار مكنون در آن و اسرار مرموز آن، ولو به قدر طاقت خويش، شمه اى از مقصد و مقصود اولياى خدا را استشمام نموديم، و دورنمايى از صلاة، معراج سيد انبيا و عرفا صلّى الله عليه و آله را مشاهده كرديم، كه خداوند منان ما و شما را به اين نعمت بزرگ منت نهد.»
آرى، اگر كارگزاران مخلص در حكومت اسلامى كه مشتاق حاكميت ارزش هاى اسلامى هستند به آثار و بركت هاى نماز آن گونه كه شايسته آن است، توجه مى داشتند، بخش بزرگى از بودجه مبارزه با تهاجم فرهنگى رابه زنده كردن نماز اختصاص مى دادند و بلكه رديف خاصّى را در بودجه عمومى كشور براى ترويج و تعميق فرهنگ نماز، اين فريضه سازنده ناشناخته، قرار مى دادند.
در اين كتاب، تبيين گستره نقش نماز را در سازندگى فرد و جامعه كه از قرآن و حديث گرفته شده، خواهيد ديد. نكته دقيق و مهم در اين جا آن است كه سازندگى فرد، مقدمه سازندگى اجتماع است و پايه خودسازى، ياد خداوند متعال است، همان گونه كه امير مؤمنان فرموده است: «ريشه اصلاح دل، اشتغال آن به ياد خداست» كه از كلمات نغز آن حضرت است و جان كلام اين كه هدف نهايى انسان، ديدار خداست و رمز اين ديدار، عشق و محبّت او وكليد اين رمز، ذكر و ياد خداى سبحان متعال است و نماز كامل ترين ذكر است.
بى گمان، ياد خدا، زندگى دل، خوراك جان، كليد انس و پديد آورنده كيمياى عشق و محبّت حق ـ جلّ و علا ـ است. همانا عشق به خدا، پيوند عاشق را با هر چه جز معشوق است، مى برد و اين همان است كه انقطاع ناميده مى شود و در نخستين مرتبه آن، نفس امّاره مى ميرد و زندگى عقلانى انسان آغاز مى شود و در بالاترين مرتبه آن، ديده دل، به نور ديدار خدا، روشن مى گردد و در اين والاترين درجه است كه اراده انسان در اراده حق ـ جلّ و علا ـ فانى مى گردد و انسان، خلعت خلافت الهى و ولايت تكوينى مى پوشد و كرامت هاى خارق العاده و اجابت دعا از او پديدار مى شود.
مسئله اصلى اين است كه نماز هنگامى اين آثار و بركات را دارد و انسان را در رسيدن به هدف نهايى اش دستگيرى مى كند، كه به صورت حقيقى و همراه با شرط هايش، آنگونه كه مقبول خداوند متعال است، آورده شود؛ نه كلمه هايى تو خالى و حركت هايى ظاهرى كه مصداق اين حديث باشد: «خداوند نماز بنده اى را كه دلش همراه تنش نيست، نمى پذيرد».
بارى، پيرامون حضور قلب در نماز و وسيله هاى دستيابى به آن، گفتگو بسيار است، ولى تنها به دو نكته مهم كه از عارفى بزرگ شنيده ام، مى پردازم .


1 ـ خود را در برابر نسيم رحمت پروردگار نهادن
غفلت هاى بى اختيار، هر اندازه فراوان باشد با نخستين وزش نسيم رحمت الهى، نابود مى گردد. گاه نور خير جرقه مى زند و انسان در آن حال به خدا متوجه مى گردد كه اگر براى خاموش نشدن اين بارقه الهى تلاش كند، شيطان او را رها مى كند و به تدريج اين پرتو نورافشان به نورى هميشگى و حضورى كامل مى انجامد.


خسارت واقعى آن است كه عوامل غفلت را به اختيار خود فراهم آوريم، چون همّت شيطان آن است كه ما را با دست خويش به غفلت اندازد و از نسيم هاى مهر پروردگار در روزگار، بهره نگيريم ، همان گونه كه روايت شده است: «بى گمان براى پروردگارتان در ايّام روزگارتان، نسيم هايى است، هان، خود را در برابر آن نهيد».
2 ـ روى گرداندن از بيهودگى


بى گمان سرگرم شدن به كارها و گفتگوى بيهوده، از عوامل اختيارى غفلت و فراموشى است . كار بيهوده، اراده انسانى را در حفظ ارزش هاى انسانى و اسلامى سست مى كند و توفيق ذكر و حضور در نماز را از او مى گيرد، حال آن كه حضور قلب در نماز ، بنياد همه اين ارزش هاست.


آن كه موفق به حضور قلب كامل در نماز مى گردد تنها از گناه دورى نمى كند، بلكه از همه كارهاى بيهوده دورى مى گزيند و شايد آوردن خشوع در نماز به همراه دورى از بيهودگى در سوره مؤمنون به اين نكته اشاره دارد. خداوند متعال مى فرمايد: «حتماً مؤمنان رستگار شدند؛ همانان كه در نمازشان فروتنند. و آنان كه از بيهودگى روى گردانند».

 


خدايا ما را از رستگاران قرار ده .


فضیلت نماز


1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز، نور است.

2 ـ نماز، نور مؤمن است، نماز نورى از خداوند است.

3 ـ نماز انسان، نورى در دل اوست. پس هر كس مى خواهد، دلش را نورانى كند.

4 ـ نماز، دليل روشن و آشكارى است.

5 ـ نماز پشت سر نماز بدون كار بيهوده در ميانشان، در علّيين نوشته شود.

6 ـ آگاه باشيد كه نماز، خوراك مهمانى خداوند در زمين است كه براى شايستگان رحمتش در هر روز پنج مرتبه، آماده و گوارايش مى سازد.

7 ـ هر چيز را زينتى است و زينت اسلام، نمازهاى پنجگانه است و هر چيز پايه اى دارد و پايه مؤمن، نماز است و براى هر چيز، چراغى است و چراغ دل مؤمن ، نمازهاى پنجگانه است.

8 ـ خداوند جلّ جلاله چيزى برتر از توحيد و نماز را واجب نمى كند و اگر چيزى برتر بود، آن را بر فرشتگانش واجب مى كرد كه برخى در ركوع و برخى ديگر در سجودند.
9 ـ نماز، از دستورات دين و در آن، خشنودى پروردگار جلّ جلاله نهفته و راه روشن پيامبران است.


10 ـ دينى كه ركوع و سجود در آن نباشد، هيچ خيرى ندارد.

11 ـ خداوند متعال فرموده است: نماز را بين خود و بنده ام دو نيمه كرده ام و آنچه بخواهد به او مى دهم.
پس هنگامى كه بنده مى گويد: الحمد لله ربّ العالمين خداوند متعال مى گويد: بنده ام مرا ستود. و هنگامى كه گفت: الرحمن الرحيم خداوند متعال مى گويد: بنده ام مرا ستايش كرد و هنگامى كه گفت: مالك يوم الدين مى گويد: بنده ام مرا بزرگ داشت (يك بار فرمود: بنده ام [ امرش را ] به من واگذارد) و هنگامى كه گفت: ايّاك نعبد و ايّاك نستعين مى گويد: اين ميان من و بنده ام مى باشد و آنچه خواست به او مى دهم. پس هنگامى كه گفت: اهدنا الصراط المستقيم مى گويد: اين براى بنده ام مى باشد و آنچه خواست به او مى د هم.

فائده:
صاحب كتاب بزرگ جواهر الكلام فى شرح شرائع الاسلام پس از نقل روايتهايى در فضيلت نماز مى گويد: اين فضيلت، اختصاص به نمازهاى پنجگانه واجب ندارد، گرچه برخى خبرها مخصوص به آن هاست. بلكه گفته مى شود منظور هر روايتى كه واژه صلاة دارد آن ها هستند؛ چون معروف و رايج بوده و جز آن ها نماز ديگرى را از بنده نمى خواهند؛ امّا دقّت در آنچه از پيشوايان رسيده كه برخى صراحت هم دارند حكم مى كند در اين فضيلت، ميان واجب و مستحب فرقى نگذاريم و هر دو را بهترين كار بدانيم .


ویژگی های نماز


استوارى دين

1 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز، ستون دين شماست.

2 ـ امام علىّ عليه السّلام : خدا را! خدا را!در باره نماز،كه ستون دين شماست.

3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : برپادارنده دين، نماز است.

4 ـ نماز، مانند ستون خيمه است؛ اگر ستون بر پا باشد، ريسمانها و ميخها و پرده سود مى رساند و هنگامى كه ستون بشكند نه ريسمان سودى دارد و نه ميخ و پرده.

5 ـ جايگاه نماز در دين، مانند سر در كالبد است.

6 ـ معاذ مى گويد : پيامبر به من فرمود: آيا تو را از سر امر ( اسلام )و ستون آن خبر نكنم؟ گفتم: چرا اى پيامبر خدا. حضرت فرمود: سر امر و ستون آن، نماز و قلّه اش جهاد است.

7 ـ امام صادق عليه السّلام : مردى به خدمت پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله رسيد و گفت: اى پيامبر خدا، مرا از اسلام آگاه كن،از اصل و فرع و قـلّه و اوج آن.
پيامبر فرمود: اصل آن، نماز و فرع آن، زكات و قلّه و اوجش ، پيكار در راه خداوند متعال است.

8 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نشانه ايمان، نماز است.

9 ـ هر چيز، سيمايى دارد و سيماى دين شما، نماز است.


10 ـ امام علىّ عليه السّلام : شش چيز از پايه هاى دين است: يقين خالص، نصيحت مسلمانان و بر پا داشتن نماز ...

11 ـ امام باقر عليه السّلام : اسلام بر پنج چيز بنا شده است: نماز و زكات و روزه و حجّ و ولايت و به هيچ چيز چون ولايت دعوت نشده است.

12 ـ امام صادق عليه السّلام : سه چيز، سنگ بناى اسلامند: نماز و زكات و ولايت و هيچيك جز به همراه بقيه درست نيست.

بهترين دستور

13 ـ ابوذر : به پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله عرض كردم : شما مرا به نماز امر كردى، نماز چيست؟ حضرت فرمود: بهترين موضوع است، هر كه خواهد كم و هر كه خواهد زياد بخواند.

14 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : خود را نجات دهيد، عمل كنيد و بهترين عملهايتان، نماز است.

15 ـ ابو امامه: مردى از انصار خدمت پيامبر اسلام رسيد و گفت: فلانى زراعت كرده و محصولش دو برابر شده است (يا شبيه چنين چيزى). حضرت فرمود: چه مى گويى ؟ دو ركعت نماز مختصر، از همه اين و از دنيا و آنچه در آن است براى تو، بهتر است.

16 ـ ابو هريره: پيامبر بر قبر شخصى تازه دفن شده، گذشت . پس فرمود: اگر اين شخص بتواند دو ركعت نماز مختصر ـ از همانها كه كوچك و اضافى مى شمريد ـ بر اعمالش بيفزايد، برايش محبوب تر از بقيه دنيايتان است.


17 ـ عبدالله بن عمرو: مردى به خدمت پيامبر آمد و از برترين كارها پرسيد؟ پيامبر خدا فرمود: نماز. سپس گفت: ديگر چه ؟ فرمود : نماز. باز گفت : ديگر چه ؟ گفت : نماز ـ تا سه بار ـ . پس از آن كه همچنان بر پرسش خود پاى فشرد، پيامبر گرامى فرمود: پيكار در راه خدا.

18 ـ امام علىّ عليه السّلام : برترين وسيله اى كه متوسلان بدان چنگ زده اند: ايمان به خدا و پيامبرش، پيكار در راه خدا ، كلمه اخلاص كه فطرت است، و كامل خواندن نماز كه دين مى باشد.

19 ـ خدا را! خدا را! در باره نماز، كه بهترين كار و ستون دين شماست.

20 ـ امام صادق عليه السّلام : محبوبترين كارها نزد خداى جلّ جلاله ، نماز است و آن آخرين سفارش همه پيامبران است.

21 ـ از سفارشهاى لقمان به پسرش اين بود: روزه اى كه تو را از نماز بازمى دارد، نگير؛ چون نزد خدا، نماز محبوبتر از روزه است.

22 ـ فرمانبردارى خداى جلّ جلاله ، خدمت او در زمين است و هيچ خدمتى برابر با نماز نيست. از اين روست كه فرشتگان، زكريّا را در حالى ندا دادند كه در محراب به نماز ايستاده بود .
23 ـ معاوية بن وهب: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: برترين وسيله تقرب بندگان به خدايشان و محبوبترين آن نزد خدا چيست؟ حضرت فرمود: پس از معرفت، برتر از اين نماز، چيزى نمى شناسم. نمى بينى كه بنده شايسته خدا ، عيسى بن مريم عليه السّلام ، گفت: «خدا مرا تا زنده ام به نماز و روزه سفارش كرده است.»

روشنى چشم پيامبر صلّى الله عليه و آله
24 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : روشنى چشم من، در نماز نهاده شده است.

25 ـ جبرييل به من گفت: نماز را محبوب تو ساخته اند. پس هر اندازه مى خواهى از آن، برگير.

26 ـ خداوند متعال، روشنى چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همانگونه كه خوراك براى گرسنه و آب براى تشنه گوارا گشته است. همانا گرسنه پس از خوردن غذا سير و تشنه پس از نوشيدن آب، سيراب مى گردد، ولى من از نماز سير نمى شوم.

27 ـ هنگامى كه آيه «نماز را در دو سوى روز به پا دار» نازل شد ـ فرمود: دوست ندارم به جاى نماز، آنچه خورشيد بر آن مى تابد، داشته باشم.
نخستين واجب الهى

28 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نخستين چيزى از دين، كه خدا بر مردم واجب كرد و آخرين چيزى كه باقى مى ماند، نماز است.

29 ـ نخستين چيزى كه خدا بر امتم واجب كرد، نمازهاى پنجگانه است.

30 ـ ابن اثير: نخستين دستور اسلام كه خداوند مقرّر كرد، پس از اقرار به يگانگى خداوند و دورى از بتها، نماز بود . هنگامى كه نماز بر پيامبر واجب شد، جبرييل نزد او در بالاى شهر مكّه آمد وبرايش پاشنه پا را در گوشه اى از درّه بر زمين كوبيد، چشمه اى جوشيد و جبرييل پيش روى پيامبر وضو گرفت، تا چگونگى طهارت براى نماز را نشان دهد. پس پيامبر همچون او وضو گرفت. سپس جبرييل برخاست و با آن [ وضو نماز خواند و پيامبر هم با او نماز گزارد.

31 ـ ابن شهر آشوب: در مدتى كه پيامبر در مكّه بود، هيچ عبادتى تشريع نشد مگر طهارت و نماز كه بر او، واجب و براى امت، سنّت (مستحب مؤكّد) بود. پس از معراج و در سال نهم بعثت، نمازهاى پنجگانه واجب شد. هنگامى كه پيامبر به مدينه هجرت كرد ، در شعبان سال دوّم هجرت، روزه واجب گشت، قبله تغيير كرد و زكات فطريه و نماز عيد نيز واجب شدـ فريضه نماز جمعه در سال نخست هجرت جايگزين نماز ظهر شده بود ـ سپس زكات دارايى ها واجب شد. پس از آن حج و عمره و حلال و حرام و منع واجازه و استحباب و كراهت و نيز جهاد و ولايت امير مؤمنان مقرر شد.

32 ـ هنگامى كه پيامبر سى و هفت ساله شد، خواب مى ديد، كسى او را فرستاده خدا خطاب مى كند، امّا نمى توانست بپذيرد. مدتى طولانى اين چنين سپرى شد تا روزى در ميان كوهها، هنگام شبانى گله ابوطالب، نگاهش به شخصى افتاد كه او را فرستاده خدا خطاب مى كرد. از او پرسيد: كيستى؟ گفت: من جبرييل هستم. خداوند مرا به سويت روانه كرده تا تو را فرستاده خود قرار دهد. پس پيامبر خديجه را از موضوع آگاه كرد. خديجه گفت: اى محمّد. اميدوارم كه اينگونه باشد. سپس جبرييل بر پيامبر نازل شد و براى او آبى از آسمان آورد و به او وضو و ركوع و سجود را آموخت و آنگاه كه پيامبر چهل ساله شد، چگونگى نماز را بدون وقتهاى آن به او ياد داد. پس پيامبر در هر وقت ، نمازهاى دو ركعتى مى خواند.

33 ـ جبرييل پيام خداوند را به پيامبر رساند ... سپس جبرييل نزد پيامبر مى آمد و جز با اجازه اش به او نزديك نمى شد. روزى نزد پيامبر در بالاى مكّه آمد، پاشنه پايش را در گوشه اى از درّه به زمين كوبيد. چشمه اى جوشيد . جبرييل وضو ساخت و پيامبر طهارت گرفت و نماز ظهر را خواند و آن نخستين نمازى بود كه خداوند واجب كرد.

نخستين آموزش واجب
34 ـ ابو مالك اشجعى از پدرش: نماز، نخستين چيزى بود كه پيامبر به افراد تازه مسلمان، مى آموخت.

35 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ـ هنگام فرستادن معاذ به يمن ـ فرمود : تو بر كسانى وارد مى شوى كه اهل كتابند . پس بايد نخستين چيزى كه آنان را بدان مى خوانى، بندگى خداوند باشد. سپس هنگامى كه خدا را شناختند، آگاهشان كن كه خداوندپنج نماز در شبانه روز بر ايشان واجب كرده است.

نخستين مورد باز خواست
36 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : نماز ستون دين و نخستين عمل انسان است كه در آن مى نگرند. پس اگر صحيح بود، اعمالش را مى بينند و اگر صحيح نبود، بقيه كارهايش ديده نمى شود.

37 ـ نخستين چيزى كه در روز قيامت، بازخواست مى شود، نماز است. پس هر كس پاسخ داد، مرحله هاى بعد بر او آسان مى شود و هر كس پاسخ ندهد، بر او سخت مى گردد.

38 ـ روز قيامت كه در رسيد، بنده را مى خوانند و نخستين چيزى كه از او مى خواهند، نماز است. اگر آن را درست بياورد [ كه رستگار شده است ] و گر نه در آتش انداخته مى شود .

39 ـ نخستين عمل انسان كه در روز قيامت محاسبه مى شود، نماز است. پس اگر نيكو بود، رستگار و كامياب مى گردد و اگر باطل بود، محروم و زيانكار مى شود.

40 ـ هنگامى كه بنده در پيشگاه خداوند مى ايستد، نخستين چيزى كه از او مى خواهند نماز است. پس اگر پاكيزه بود بقيه اعمالش هم پاكيزه مى گردد و اگر پاكيزه نبود، اعمال ديگرش هم پاكيزه نمى شود.
41 ـ امام باقر عليه السّلام : نخستين چيزى كه از بنده بازخواست مى شود، نماز است. پس اگر پذيرفته شد، بقيه [ اعمال ] هم پذيرفته مى شود

مواظبت بر نماز


قرآن:
«بر نمازها و نماز ميانه مواظبت كنيد و خاضعانه براى خدا به پا خيزيد.»
«و اين خجسته كتابى است كه ما آن را فرو فرستاديم، كتابهايى را كه پيش از و كسانى آن آمده تصديق مى كند. و براى اينكه پيرامون آنند [ مردم ] امّ القرى [ = مكّه ] را كه هشدار دهى. و كسانى كه به آخرت ايمان مى آورند، به آن نيز ايمان مى آورند، و آنان بر نمازهاى خود مواظبت مى كنند.»

«و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مى كنند. آنانند كه وارثانند.»

1 ـ امام صادق عليه السّلام : در باره آيه «و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مى كنند»، فرمود: يعنى بر وقتها و حدود نماز .


2 ـ انس: هنگام وفات پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله ، در كنارش بوديم. پس به ما گفت: در باره نماز، تقواى الهى پيشه كنيد، در باره نماز، تقواى الهى پيشه كنيد ـ تا سه بار ـ .

3 ـ پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله : بيشتر همّ و غمّت ، نماز باشد كه آن، سر اسلام پس از پذيرش دين است.


4 ـ مواظبت بسيار شخص بر انجام نمازها، در ديندار بودنش كفايت مى كند.


5 ـ هنگام ياد كردن نماز ـ فرمود : هر كس بر نماز مواظبت ورزد، روز قيامت برايش نور و حجّت و نجات از آتش مى شود و هر كس مواظبت نورزد نه نور است و نجات و نه حجت .

6 ـ هر كس به سوى نماز بشتابد ، از اين رو كه مى ترسد به آن نرسد، خداوند بهشت را برايش واجب مى گرداند و هر كس آن را ترك كرده كار ديگرى را مقدم دارد، تا يك سال با عمل ديگرى بهشت را درنمى يابد .


7 ـ پرچم برافراشته اسلام، نماز است، پس هر كس به آن دل بسپارد و آن را با واجبات و مستحباتش انجام دهد، با ايمان است.


8 ـ پنج چيز است كه هر كس همراه با ايمان بياورد، وارد بهشت مى شود: هر كس بر نمازهاى پنجگانه مواظبت ورزد، بر وضوء و ركوع و سجود و وقتهاى آن و ...


9 ـ هرگاه كسى از شما به نماز بر مى خيزد، به مناجات با پروردگارش برخاسته است. پس بنگرد، چگونه با او مناجات مى كند.


10 ـ نماز ترازو است ، هر كس تمام بياورد، تمام مى برد.


11 ـ نمازپيمانه ياترازو است ـ هركس تمام بياورد، تمامش مى دهند وهركس كم گذارد، مى دانيدكه خداونددرباره كم فروشان چه نازل كرده است.

12 ـ خداوند پنج نماز را بر بندگان واجب كرده است. پس هر كس آن ها را بياورد بدون اينكه از روى سبك شمردن، كم بگذارد، خداوند تعهد مى كند او را روز قيامت به بهشت ببرد.

13 ـ امام علىّ عليه السّلام : پيامبر خدا فرمود: نماز در چهار پاره نوشته مى شود: پاره اى براى نيكو وضو گرفتن، پاره اى براى ركوع ، پاره اى براى سجود و پاره اى براى خشوع است. گفته شد: اى پيامبر خدا، خشوع چيست؟ فرمود: فروتنى در نماز و اينكه بنده با همه دل به خدا رو كند. پس هنگامى كه ركوع و سجودش را تمام آورد و ديگر بخشها را هم كامل كرد نماز با نورى درخشنده به سوى آسمان اوج مى گيرد، درهاى آسمان براى آن گشوده مى شود و [ خطاب به نمازگزار مى گويد: مرا حفظ كردى، خدا تو را حفظ كند و فرشتگان مى گويند: خدا بر صاحب اين نماز درود فرستد. و هنگامى كه بخشهاى نماز را تمام نياورد، نماز با تاريكى بالا مى رود و درهاى آسمان بر روى او بسته مى شود و [ خطاب به نمازگزار ] مى گويد: مرا تباه كردى ، خدا تو را تباه گرداند و نماز را به صورتش مى كوبند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید