بخشی از مقاله
مقدمه:
در طي متابوليسم محصولات زائد سمي تشكيل ميشود كه وسيلهاي وجود داشته باشد كه سلولهاي زنده را از وجود مواد زائد پاك نمايد كه اين عملكرد در بدن بر عهده كليهها ميباشد. به همين علت در صورت هرگونه نقصان در عملكرد كليهها اين مواد زايد در بدن تجمع يافته و باعث
برهم زدن تعادل و ثبات بدن ميگردد. علاوه بر اين كليهها موجود تنظيم حجم مايعات بدن، تنظيم الكتروليتها و تعادل اسيد و باز ميگردد. كليهها و ديگر ساختماناي سيستم ادراري نقش مهمي در تنظيم محيط داخلي بازي ميكنند. آناتومي و فيزيولوژي كليه و مجاري ادرار: در يك تقسيمبندي مجازي ادراري را به دو قسمت زير تقسيم ميكنند:
1ـ مجراي ادراري فوقاني: (upper urinary tract) شامل: كليهها و ------
2ـ مجراي ادراري تحتاني: (lower urinary tract) شامل: مثانه، پيشابراه
كليه: كليهها دو عضو لوبيايي شكل هستند كه در زير پريتوئن پاريتال در زاويه دندهاي مهرهاي يا كوستودرتمبرال (osto-vertebral angle) قرار گرفتهاند. اطراف آنها را بافت همبند احاطه كرده است و در يك غشاء قطور از چربي در حفره شكمي و خارج از پرده ----- قرار گرفتهاند. كليهها از مهره
دوازدهم قفسه سينه (T12) تا مهره يكم تا سوم كمري (L1-L3) قرار گرفتهاند. كليه سمت راست قدري پايينتر از كليه سمت چپ قرار گرفته است كه اين به علت وجود كبد در سمت راست ميباشد. وزن هر كليه حدود 200-150 گرم و طولي حدود cm13-11 دارند. قسمتهاي يك كليه از خارج به داخل عبارتند از:
1ـ كپسول كليه: كه نسج آن از بافت همبند و بسيار محكم بوده و قسمتهاي زيرين را محافظت ميكند.
2ـ كورتكس كليه: بعد از كپسول قرار گرفته است كه كپسول بومن و لولههاي پيچيده در آن قرار دارند.
3ـ بخش مركزي كليه: در اين قسمت لوپ هنله و توبولهاي جمعكننده ادرار قرار دارند.
ساختمان ميكروسكوپي كليهها: در هر كليه حدود يك ميليون نفرون وجود دارد. نفرونها واحدهاي عملياتي كليه ميباشند كه ادرار در نفرون تشكيل ميشود و ادرار تشكيل شده در اين نفرونها وارد لولههاي جمعكنند ادراري شده و لولههاي جمعكننده ادرار بعد از الحاق به همديگر به گلنچه كليه ختم ميشوند. هر نفرون از قسمتهاي زير ساخته شده است:
1ـ كپسول بومن 2ـ لوله خميده دور
3ـ توسن هنله 4ـ لوله خميده دور
گلومرول چيست؟ گلومرول عبارت است از يك كلاف مويرگي كه در داخل كپسول بومن واقع شده است كه خون توسط يك شريان آوران به داخل آن وارد شده و بعد از تصفيه اوليه توسط شريان ديگري به نام شريان وابران ناميده ميشود. از كپسول بومن خارج ميگردد.
توجه: حدود 25% برون ده قبلي (cardiac output) وارد كليهها ميگردد (يعني حدود cc1200 در دقيقه)
حالبها: حالبها به عنوان دو عضو لولهاي شكل از كليه منشاء گرفته و در ناحيهاي موسوم به تريگون در مثانه وارد ميشوند. حالبا از عضلات صاف ساخته شدهاند و توسط سيستم حجمي سمپاتيك عصبگيري ميشوند. عملكرد حالب انتقال ادرار از گلنچه كليه به سمت مثانه ميباشد.
مثانه: در قسمت تحتاني شكم در زير سميفنريوبيس واقع شده است و به صورت كيسه جمعآوري ادراري عمل ميكند. مثانه به علت دارا بودن غشاء مخاطي چيندار و خاصيت ارتجاعي ديوارههاي عضلاني آن به طور قابل ملاحظهاي ميتوان ---- شود و مقدار زيادي ادرار را در خود جاي دهد. مثانه توسط سيستم عصبي سمپاتيك و پاراسمپاتيك عصبرساني ميشود. هنگامي كه حجم ادرار مثانه به حدود cm400 برسد احساس ادرار كردن به فرد دست خواهد داد.
پيشابراه: به عنوان خروجي ادرار از مثانه عمل ميكند طول پيشابراه مردان حدود cm20 (8 اينچ) و در خانمها حدود cm5/4 (5/1 اينچ) ميباشد.
فيزيولوژي كليهها: نفرونها با سه فرآيند زير در تشكيل ادرار دخالت دارند:
1ـ تصفيه (Filtration):
2ـ بازجذب (Reabsorbtion)
وظايف كليهها:
1ـ حفظ تعادل آب و الكتروليتها
2ـ كمك به تنظيم اسيد و باز بدن
3ـ تنظيم فشار خون
4ـ ترشح هورمون ارپتروبوتيين
5ـ فعال كردن ويتامين D3 در بدن
6ـ دفع سموم و مواد زايد ناشي از متابوليسم در بدن
1ـ تعادل الكترليتي: مهمترين عمل حفظ الكتروليتها لوله خميده نزديك ميباشد كه در آنجا اكثريت عظيمي از الكتروليتهاي فيلتر شده باز جذب شده و به داخل خون وارد ميشوند. همچنين تنظيم دقيق الكتروليتها در لولههاي خميده دور صورت ميگيرد.
2ـ تعادل اسيد ـ باز بدن: كليه اين عمل را با بازجذب يون بيكربنات (HCO3-) و ترشح يون (H+) هيدروژن انجام ميدهند. در مواقعي كه بدن حالت اسيدي پيدا ميكند. كليهها با افزايش بازجذب بيكربنات و افزايش دفع يون هيدروژن موجب كاهش حالت اسيدي در بدن ميگردند.
3ـ تنظيم فشار خون: كليهها با ترشح هورمون آلدسترون و همچنين سيستم رنين ـ آنژيوتانسين ـ آلدوسترون در تنظيم فشار خون دخالت دارند. در هنگام افت فشار خون كليهها با ترشح هورمون آلدسترون موجب افزايش بازجذب آب و سديم شده كه حجم خون را افزايش ميدهد و موجب افزايش فشار خون خواهد شد و موجب افزايش فشار خون سيستم رنين ـ آنژيوتاسنين ـ آلدسترون فعال شده و موجب افزايش فشار خون خواهد شد. رنين پروتئيني است كه از سلولهاي جنب
گلومرول كليهها توليد ميشود. در مواقعي كه فشار خون كاهش مييابد. سطح زمين توليد شده از كليهها افزايش مييابد كه رنين موجب تبديل آنژيوتانسين كبدي به آنژيوتانسين I ميگردد كه آنژيوتانسين I نيز توسط آنزيم ريوي به آنژيوتانسين II تبديل ميشود. آنژيوتانسين II شكل فعال شده آنژيوتانسين ميباشد كه آنژيوتانسين II هم موجب انقباض عروقي گشته و موجب افزايش ترشح آلدسترون ميگردد. در زير مسير خلاصه تحريك سيستم رنين ـ آنژيوتانسين ـ آلدسترون را در تنظيم فشار خون نشان ميدهد
.
كاهش فشار خون (BP)
ترشح رنين از سلولهاي جنب گلومرول
آنژيوتانسين كبدي
آنژيوتانسين I
انقباض عروقي آنژيوتانسينII ترشح آلدسترون
BP(فشار خون) بازجذب آب و سديم
حجم پاسمان خون
BP(فشار خون)
4ـ ترشح ارپتروپوتين: كليهها با ترشح هورمون ارپتروپوتيين در خونسازي نقش دارند. هورمون ارپتروپوتيين از كليهها ترشح شده و محرك مغز استخوان جهت خونسازي ميباشد. به همين علت افراد دچار نارسايي كليه كه اين هورمون ترشح نميشود دچار آنمي (كم خوني) ميباشند و اغلب داراي هماتوكريت 30-18 درصد ميباشند.
5ـ فعال كردن ويتامين D3: ويتامين D3 غيرفعال بود و بايستي در داخل بدن قبل از اينكه بتواند بر سلولهاي هدف اثر بگذارد فعال شوند كه اين كار در كليهها صورت ميگيرد.
6ـ دفع مواد زايد: ناشي از متابوليسم مثل اوره، كراتي يتن، BUN، اسيداوريك و... از وظايف اصلي كليهها محسوب ميگرد
.
تغييرات دستگاه ادراري در طول حاملگي:
در طول حاملگي طبيعي، در ساختار و عملكرد دستگاه ادراري تغييرات قابل توجهي رخ ميدهد. استاع دستگاه ادراري يكي از تغييرات بسيار قابل توجه آناتوميك در اثر حاملگي ميباشد كه حاملگي موجب استاع گلنچه كليه و حالبها خواهد شد. يكي از عواقب مهم استاع حالب و گلنچه در حاملگي بروز عفونتهاي بالقوه وخيم در قسمتهاي فوقاني دستگاه ادراري ميباشد.
ميزان جريان خون كليه در طي حاملگي حدود 40 درصد افزايش مييابد و ميزان فيلتراسيون گلومرولي (GFR) در طي حاملگي نيز حدود 60 درصد افزايش مييابد. به همين علت غلظت ------- كراتينين و اوره در طي حاملگي به طور چشمگيري كاهش مييابد.
علايم و تظاهرات باليني اختلال در سيستم ادراري: مشكلات سيستم ادراري ممكن است خود را با علايم و نشانههاي زير نشان دهد:
1ـ درد (Pian) 2ـ ديس اوري (Dysuria) 3ـ فركوئني (Frequeney)
4ـ ناكچوري (Noctuia) 5ـ هزيتانس (Hesitansia) 6ـ اوليگوري (Oliguria)
7ـ پلي اوري (Polyuria) 8ـ آنوري (Anuria) 9ـ هماچوري (Hematuria)
10ـ بياختياري ادراري (Urinary incantince) 11ـ ادم (Edema) 12ـ علايم گوارشي
1ـ درد كليه: به شكل دردي مبهم در زوايه دندهاي ـ مهرهاي (CVA) حس ميشود.
درد حالب: در قسمت پشت ايجاد ميشود كه به قسمت پايين شكم و بلاي رانا انتشار مييابد.
درد مثانه: در قسمت تحتاني شكم حس ميشود.
2ـ ديس اوري (Dysuria) به معناي سوزش ادرار ميباشد كه معمولاً نشاندهنده عفونت ادراري است.
3ـ فركوئنسي (Frequncy): به افزايش تعداد دفعات دفع ادرار گفته ميشود كه معمولاً در عفونتهاي ادراري و همچنين بزرگي خوشخيم پروستات (BPH) و حالتهايي مثلا اضطراب و حاملگي رخ خواهد داد. يك خانم حامله به طور فيزيولوژيك در اوايل و اواخر حاملگي دچار تكرر ادرار خواهد شد كه به علت فشار وارد شده رحم بر روي شانه و تغييرات هورموني ميباشد.
تستهاي تشخيص در سيستم ادراري:
1ـ آزمايش كامل ادرار (U/A) (Urinalysis)
در تعيين بيماري مجراي ادراري يكي از اولين تستهاي انجام گرفته ميباشد (به علت ارزان بودن و در دسترس بودن). در اين قسمت موارد زير مورد ارزشيابي قرار ميگيرد.
1ـ رنگ ادرار 2ـ شفافيت ادرار 3ـ وزن مخصوص ادرار 4ـ گلوكز
5ـ پروتئين 6ـ سلولهاي سفيد خون 7ـ سلولهاي قرمز خون
ـ رنگ طبيعي ادرار: زرد كمرنگ ميباشد.
ـ شفافيت ادرار: ادرار طبيعي آن 030/1-010/1 ميباشد. اگر وزن مخصوص ادرار بيشتر از 030/1 باشد ادرار غليظ خواهد بود كه معمولاً در مصرف كم مايعات و رژيمهاي غذايي پر پروتئين ايجاد ميشود. و كاهش وزن مخصوص ادرار به كمتر از 010/1 نشاندهنده آن است كه ادرار رقيق ميباشد.
ـ ميزان طبيعي RBCها (گلبولهاي قرمز خون) در ادرار در حدود 3-2 عدد طبيعي ميباشد.
افزايش RBC در ادرار به بيش از اندازه طبيعي ممكن است به دنبال عفونتهاي ادراري، سنگهاي ادراري و يا تومورهاي مثانه و كليه باشد.
ـ ميزان طبيعي WBCها (گلبولهاي سفيد) در ادرار حدود 2-1 عدد طبيعي ميباشد.
افزايش آن نشاندهنده عفونتهاي ادراري ميباشد.
توجه: اساساً نحوه تغيير آزمايش كامل ادرار در طول حاملگي تغيير نميكند. به غير از وجود گلوكز در ادرار كه گاهگاهي ديده ميشود. دفع پروتئين در حاملگي به طور طبيعي افزايش مييابد و ممكن است دفع پروتئين از ادرار به 260 ميلي گرم در روز برسد و جهت اينكه پروتئينوري (دفع پروتئين از ادرار) غيرطبيعي در حاملگي تلقي گردد بايد ميزان آن به بيش از 300 تا 50 ميليگرم در روز باشد.
2ـ آزمايش كشت ادرار (U/C) Urine cultur
آزمايش u/c به هدف تعيين عفونت احتمالي و همچنين انجام تست آنتيبيوگرام انجام ميشود.
در تست آنتيبيوگرام بعد از تعيين عامل بيماريزا آنتيبيوتيكهاي مختلف را روي آن تست كرده و آنتيبيوتيكهاي حساس را مشخص ميكنند. روش گرفتن نمونه جهت آزمايش u/c از ادرار مياني فرد داخل ظرف تميز ريخته ميشود و به آزمايشگاه ارسال ميگردد.
3ـ جمعآوري ادرار 24 ساعته: ادرار 24 ساعته به اهداف زير جمعآوري ميگردد:
الف) اندازهگيري ميزان الكتروليتهاي ادرار
ب) اندازهگيري ميزان پروتئين ادرار
ج) اندازهگيري كليرانس كليوي مواد
روش جمعآوري ادرار 24 ساعته به اين صورت ميباشد كه ظرف مخصوص را در اختيار بيمار گذاشته و از بيمار خواسته ميشود تا در ساعت شروع مثلاً 7 صبح مثانه خود را كاملاً خارج از ظرف تخليه كند و آن ساعت را ساعت شروع جمعآوري نمونه قرار دهد و در طول 24 ساعته بعدي تا 7 صبح فردا ادرار خود را داخل ظرف تخليه نمايد. مثانه بايد در آغاز و پايان جمعآوري نمونه خالي باشد.
4ـ اندازهگيري ادرار باقيمانه در مثانه: هدف ارزيابي عملكرد مثانه ميباشد. مقدار طبيعي ادرار باقيمانده در مثانه بعد ادرار كردن حدود cm50 و كمتر از آن ميباشد. در مواردي مثل تنگيهاي پيشابراه، اختلال در عصبگيري مثاه ممكن است مثانه كاملاً تخليه نگردد و مقدار ادرار باقيمانده افزايش يابد روش اندازهگيري ادرار باقيمانده به دو صورت زير ميباشد:
1ـ سونه زدن بلافاصله بعد تخليه ادرار
2ـ راديوگرافي با ماده حاجب
5ـ آزمايشات خوني: مهمترين متغيراي موجود در خون جهت ارزيابي سلامت كليهها عباتند از: BUN ـ كراتينين ـ Na ـ K ـ Ca ـ هموگلوبين (Hb) هماتوكريت (HCT)
در صورتيكه مشكلات كليه ايجاد ميشود. سطوح BUN ـ Crـ Na ـ K ـ Ca افزايش يافته و سطح هموگلوبين و هماتوكريت در نارسايي مزمن كليه به علت عدم توليد هورمون اريتروپوتيين كاهش مييابد.
توجه: از آنجا كه در حاملگي ميزان فيلتراسيون گلومرول (GFR) افزايش مييابد به دفع مواد مثل BUN و كراتينين افزايش مييابد و سطوح سرمي آنها به نحو چشمگيري كاهش مييابد. بنابراين اگر سطح كراتينين سرم به طور پيوسته بيش از 9/0 ميلي گرم در دسي ليتر باشد باريستي به بيماري داخل كليوي شك كرد.
6- مطالعات كليرانس كليوي: عمليترين ومؤثرترين روش از دست رفتن عملكرد كليهها انجام تستهاي كليرانس كليوي ميباشد. اين تست مقدار خوني را كه كليههاي يك فرد ميتواند مادهاي را از وجود آن در يك زمان مشخص (معمولاً يك دقيقه) پاك نمايد اندازهگيري ميكند. تست كليرانس كراتينين عمليترين و مؤثرترين تست بوده كه معمولاً بيشتر از ساير تستهاي كليرانس انجام ميشود. جهت انجام تست كليرانس كراتينين جمعآوري ادرار 24ساعته لازم ميباشد. و بعد از جمعآوري ادرار 24ساعته يك نمونه خون جهت تعيين سطح كراتينين سرم گرفته ميشود و سپس از فرمول زير ميزان كليرانس كراتينين محاسبه ميگردد.
(mg/dl) غلظت كراتنين ادرار × (ml/min) حجمدار
غلظت كراتينين پلاسما (mg/dc)
در صورتيكه زمان كافي جهت جمعآوري ادرار 24 ساعته وجود نداشته باشد. از فرمول زير به طور حدسي و تقريبي ميتوان ميزان كليرانس كراتينين را محاسبه نمود:
(kg) وزن × (سن فرد – 140)
(mg/dl) كراتينين پلاسما × 72
ميزان طبيعي كليرانس كراتينين در مردان ml/min150-100 و در زنان ml/min 125-85 ميباشد.
7ـ عكس ساده شكم (KUB) Bladdel- UrtherـKidney
هدف از درخواست KUB بررسي سايز (اندازه) كليهها و بررسي سيستم ادراري از نظر هرگونه سنگ و تومور ميباشد. جهت انجام اين تست شب قبل معمولاً آمادگي رودهات داده ميشود (روغن كوچك + بيزاكوديل) شب قبل مصرف ميكند.
8ـ بيلوگرافي داخل ------ (عكس رنگي كليهها) IVP (intra venous pylography) مواردي كه درخواست عكس رنگي كليهها (IVP) ميگردد شامل:
1ـ بررسي سيستم اداري از نظر وجود سنگ
2ـ بررسي سيستم اداري از نظر وجود تومور
3ـ بررسي هرگونه انسداد در مسير اداري
4ـ هماچوري بدون علت مشخص
5ـ عفونتهاي عودكننده اداري
روش انجام IVP: در اين تكنيك بعد از تزريق ماده حاجب از تزريق ---- بازويي ماده حاجب وارد گردش خون در سراسر بدن شده و وارد كليهها و حالب و مثانه ميگردد و بعد از تزريق ماده حاجب چند سري عكس به فواصل چند دقيقه گرفته ميشد. تا مسير ماده حاجب در سيستم اداري را
مشخص كند و در صورت هرگونه انسداد سنگ در عكس مشاهده خواهد شد. در انتها بعد از اينكه ماده حاجب وارد مثانه گرديد از بيمار خواسته ميشود تا مثانه خود را تخليه نموده و يك عكس نهايي بعد از تخليه مثانه گرفته ميشود كه اين عكس جهت بررسي ميزان ادرار باقيمانده در مثانه ميباشد.
توجه: از آنجا كه در اين تكنيك از اشعه x جهت عكسبرداري استفاده ميشود در صورت نياز يك مادر حامله به انجام IVP بايستي بعد از تزريق يك ماده جاجب 40-30 دقيقه صبر كرده و يك عكس تكي گرفته شود.
6ـ اولتراسونوگرافي: در اين تكنيك اندازه كليه قوام كليه و مثانه و حالبها و هرگونه انسداد را نشان ميدهد.
عفونتهاي دستگاه ادراري (UTI): Urinary tract infections
اين عفونتها شايعترين عفونتهاي باكتريال در طول حاملگي هستند. عفونتهاي مجراي ادراري در اثر وجود ميكروارگانيسمهاي بيماريزا ايجاد ميشود كه ممكن است بدون علامتيابي باشد و يا همراه با علامت باشد. عفونت ممكن است در هر قسمتي از مجراي ادراري ايجاد شود و ممكن است با درگير كردن قسمت تحتاني سيستم ادراري موجب سيستيت (عفونت مثانه) گردد و يا درگير كردن كليه، گلنچه كليه موجب ايجاد پيلونفريت گردد.
عفونت مجراي ادراري در زنان: بدليل تفاوتهاي واضع آناتوميك شيوع عفونت مجراي ادراري در زنان به ميزان قابل ملاحظهاي بيشتر از مردان ميباشد. عفونت مجراي ادراري به سه دليل زير در خانمها شايعتر از آقايان ميباشد:
1- كوتاهتر بودن طول پبشابراه در خانمها نسبت به آقايان (در زنان cm5/4 و در مردان cm20)
2- نزديكتر بودن مقعد به مجراي ادراري در خانمها
3- عدم وجود مايع پروستاتيك درخانمها، اين مايع در آقايان وجود داشته و نقش آنتيباكتريال آن شناخته شده است.
عوامل خطر (ريسك فاكتورهاي)جهت ايجاد Uti:
1- استفاده مكرر ياطولاني از كاتتر
2-جنس: در خانمها بيشتر در معرض خطر uti قرار دارند
3- وجود سنگهاي ادراري
4- ديابت شيرين
5- عدم تخليه به موقع ادرار (نگه داشتن ادرار به مدت طولاني)
6- انرژي كه پيوند كليه انجام دادهاند
7- مصرف داروهاي تضعيفكننده سيستم ايمني
8- حاملگي
عواملي كه زنان حامله را مستعد عفونتهاي ادرار ميكنند:
1- افزايش رفلاكس مثانهاي ـ حابي: يعني افزايش بازگشت ادرار از مثانه به سمت حالب وكليهها
2- استاع ايجاد شده در حالبها و گلنچه كليهها درطول حاملگي
3- ركود ادرار و افزايش ظروفيت مثانه در حاملگي
شيوع عفونتهاي ادراري:
از هر 5 زن آمريكايي يك نفر در طول زندگي خود دچار ع
فونت ادراري ميگردد و3 در صد ازاين زنان دچار عفونتهاي مكرر ميگردند. در كل حدود 2-1 درصد كودكان و20-10 درصد زنان در دورهاي از زندگي خود دچار عفونتهاي ادراري ميگردند. اگر چه اغلب 90 درصد عفونتهاي ادراري كه در زنان اتفاق ميافتد خفيف و بدون عارضه ميباشد. ولي اينگونه عفونتها در زمان حاملگي به دليل خطر پيلونفريت حاد و زايمان زودرس حتي اگر علامتي نداشته باشد بايستي بلافاصله تحت درمان قرار گيرد. عفونت دستگاه ادراري (uti) شايعترين عفونت در حاملگي ميباشد و شايعترين عامل آن باكتري بنام انسرشيا كلي و سپس كلبسيلا ميباشد.
انواع عفونت مجراي ادراري (uti):
1- باكتريوري بدون علامت
2-سندرم پيشابراه جار
3- سيستيت (عفونت مثانه)
4- بيلونفريت حاد (عفونت حاد كليه)
5- بيلونفريت مزمن (عفونت مزمن كليه)
علايم باليني در عفونت مجراي ادراري (uti)
در صورت درگيري مجراي ادراري تحتاني (پيشابراه و مثانه) در عفونت علايم به صورت زيرخواهد بود:
1- تكرر ادرار (فركوئني) 2- سوزش اداري (ديس اوري) 3ـ اضطرار در ادرار كردن (اورزئيني) 4ـ هماچري (وجود خون در ادرار)
در صورت درگيري مجراي ادراري فوقاني (حالب و كليهها) در عفونت علايم به صورت زير خواهد بود:
1ـ علايم فوق 2ـ تهوع 3ـ استفراغ 4ـ درد و حساسيت ناحيه دندهاي مهرهاي
5ـ تب
باكتريوري بدون علامت:
اين حالت به موارد اطلاق ميش كه در دو نوبت انجام كشت ادرار (u/c) بيمار از نظر آزمايشگاهي مبتلا به عفونت ادراري اما فاقد هرگونه علامتيابي باشد.
شيوع باكتريوري بدون علامت: شيوع آن در زنان غيرحامله 6-5 درصد و در طول حاملگي حدود 7-2 درصد ميباشد و ميزان شيوع آن در زنان مولتي پار (چندبار زايمان كردهاند) شايعتر ميباشد.
عامل: در حدود 96-75 درصد موارد عامل ايجادكننده باكتريوري
بدون علامت انسرشيا كلي ميباشد.
درمان باكتريوري بدون علامت: درمان در موارد زير بايستي انجام شود:
1ـ مادران حامله 2- افراد ---- 3ـ كودكان 4ـ قبل از انجام اعمال جراحي در سيستم ادراري
در اين افراد بايستي در صورت باكتريوري بدون علامت حتما تحت درمان آنتيبيوتيكي قرار گيرند چون احتمال خطر ايجاد پيلونفريت حاد در 25 درصد موارد وجود دارد كه ممكن است به دنبال بيلونفريت حاد ما در حامله دچار عوارضي همچون زايمان زودرس گردد.
زنان مبتلا به باكتريوري بدون علامت را ميتوان با انواع مختلف آنتيبيوتيكها درمان كرد. ميتوان بر اساس تعيين سايت عامل ميكروبي به داروهاي ضدميكروبي در آزمايشگاه نوع درمان را انتخاب كرد. درمان با نيتروفورانتوئين به ميزان 100 ميليگرم در روز به مدت 10 روز مؤثر ميباشد. همچنين استفاده از آمپيسيلين، آموكسي سيلين به مدت 3 تا 7 روز مؤثر ميباشد.
سندرم پيشابراه حاد:
اين حالت تقريباً حالت عكس باكتريوري بدون علامت ميباشد يعني اين بيماران علايم عفونت ادراري مثل سوزش ادرار، تكرر ادرار و... را نشان ميدهد اما در آزمايش u/c (كشت ادرار) انجام شده آنها عامل بيماريزا شناسايي نشده است.
عامل: اين حالت معمولاً توسط عوامل بيماريزايي مثل كلاميديا و يا مايكوپلاسما ايجاد ميشود كه اين عوامل به علت داخل سلول بودن در آزمايشگاه كشف نميشوند.
درمان: استفاده از آنتيبيوتيكها كه در زمان غيرحاملگي از تتراسيكلين و در زمان حاملگي چون تتراسيكلين ممنوعيت مصرف دارد از اريترومايسين استفاده ميشود.
سيتسيت (عفونت مثانه):
عفونت مثانه در اكثر موارد به علت عفونت صعودكننده از مجراي پيشابراه ايجاد ميشود. عفونت مثانه در خانمها نسبت به آقايان شايعتر ميباشد.
عامل ايجادكننده: شايعترين عامل ايجادكننده سيستيت انسرشيا كلي
ميباشد.
تشخيص: با انجام آزمايشات u/c و u/a قابل تشخيص ميباشد.
علايم باليني: عفونت مثانه با علايم ----- (سوزش ادرار)، فركوئيني (تكرر ادرار)، فوريت ادرار و هماتوري ميكروسكوپي (وجود خون در ادرار به صورت ميكروسكوپي) مشخص ميشود.
درمان: زنان مبتلا به سيسيتت بخوبي به ----- رژيمهاي درماني پاسخ ميدهند. ميزان درمان قطعي با رژيم 10 روزه آمپيسيلين 97 درصد ميباشد. همچنين نيتروفورانتوئين يا سفالكسين به مدت 10 روز تجويز گردد مؤثر واقع ميشود. در زنان حامله استفاده از داروي سفالكسين درمان انتخابي ميباشد.
عفونتهاي مكرر مثانه در زنان:
حدود 20 درصد زنان با يك حمله سيستيت (عفونت مثانه) دچار عفونت مكرر خواهند شد. عفونت مكرر دو حالتدارد: 1ـ عفونت راجعه 2ـ عفونت مجدد
به تكرار عفونت با همان سوش قبلي عفونت راجعه وبا سوش جديد عفونت مجدد گفته ميشود. عفونت راجعه معمولاً پس از 2 هفته از ختم درمان قبلي و عفونت مجدد ماهها بعد از حمله قبلي بروز ميكند. حدود 60 درصد موارد عفونتهاي مكرر در زنان از نوع مجدد ميباشد.
درمان عفونتهاي مكرر:
1ـ بررسي بيمار و در صورت وجود اختلالات زمينهاي رفع آن
2ـ اگر بيماري مدت كوتاهي پس از درمان عود كرده است (پس از 10-7 روز) درمان دارويي به مدت 2 هفته شروع ميگردد. داروي مناسب جهت درمان --------- ، باشد كه در زنان حامله بايستي به جاي آن از سفالكسين استفاده كرد.
پيشگيري در عفونت مكرر مخصوصاً تا نوع مجدد مهم ميباشد.
پيلونفريت (عفونت كليه):
نوعي عفونت باكتريال گلنچه كليه، توبولها و بافت بينابين يك يا هر دو كليه ميباشد كه باكتريها ممكن است از راه حالب صعود كنند وبه كليه برسند يا توسط جريان خون به كليه وارد شوند كه اكثر موارد به دنبال پس زدند (رفلاكس) ادرار از مثانه به حالب و از حالب به گلنچه ايجاد ميشود.
پيلونفريت در اغلب موارد با موارد زير همراه ميباشد.
1ـ حاملگي 2ـ سيستيت 3ـ انسداد مجراي ادرار 4ـ استفاده از وسايل مجراي ادرار
انواع پيلونفريت: پيلونفريت به دو نوع حاد و مزمن تقسيم ميشود:
پيلونفريت حاد:
پيلونفريت حاد شايعترين بيماري عفوني جدي در دوران حاملگي ميباشد. يا در واقع شايعترين عارضه وخيم طبي در طي حاملگي ميباشد.
شيوع پيلونفريت حاد: ميزان شيوع آن در زنان حامله حدود 2 درصد ميباشد و اكثر بيماران را كساني تشكيل ميدهند كه سابقه باكتريوري بدون علامت را دارا ميباشند. در حدود 90 درصد موارد پيلونفريت حاد در سه ماهه دوم و سوم حاملگي بروز ميكند. اين عفونت در بيش از نيمي از موارد يك طرفه است و طرف راست بيشتر درگير ميشود و در حدود 25% موارد عفونت به صورت درگيري هر دو كليه (دو طرفه) خواهد بود.
عامل ايجادكننده پيلونفريت: در 90-80 درصد موارد ------ كلي ميباشد.
علايميابي پيلونفريت حاد: شروع پيلونفريت معمولاً بسيار ناگهاني است علايم بيماري عبارتند از:
تب، لرز، درد مبهم در هر يك يا هر دو ناحيه كمري، بياشتهايي، تهوع، استفراغ نيز ديده ميشود. تب و لرز در پيلونفريت حاد جزو اولين علايم هستند.
تشخيص پيلونفريت حاد: تشخيص پيلونفريتحاد با موارد زير انجام ميشود.
1ـ علايميابي 2ـ آزمايش u/A 3ـ آزمايش u/c 4ـ اندازهگيري BUN، كراتينين سديم
تدابير درماني:
1ـ تمام بيماران حامله مبتلا به پيلونفريت حاد بايستي در بيمارستان بستري گردند.
2ـ علايم حياتي هر 4 ساعت كنترل گردد.
3ـ حجم ادرار روزانه كنترل گردد.
4ـ گرفتن يك رگ جهت بيمار و مايع درماني داخل -----
5ـ كنترل تب و درد با استامينوفن
6- تجويز مايعات فراوان
7ـ تجويز آنتيبيوتيك داخل ----- : آمپيسيلين يك گرم دارويي انتخابي ميباشد.
از داروي كفلين نيز ميتوان استفاده نمود. در 85% موارد بعد از 48 ساعت تب از بين رفته تا بعد از 24 ساعت از قطع تب ميتوان فرم تزريق آنتي بيوتيك را تبديل به فرم خوراكي نمود و بيمار را مرخص نمود.
عوارض پيلونفريت حاد در حاملگي:
1ـ --- سمي (عفونت خون) 2ـ زايمان زودرس 3ـ اختلال رشد داخل رحمي
پيشگيري از پيلونفريت حاد:
1ـ تشخيص سريع عفونتهاي ادراري و درمان آنها
2ـ درمان باكتريوري بدون علامت حتماً در مادران حامله انجام ميشود.
پيلونفريت مزمن:
حملات مكرر پيلونفريت حاد ممكن است به پيلونفريت مزمن منجر شود. بيمار مبتلا به پيلونفريت مزمن معمولاً فاقد علامت ميباشد مگر اينكه بيماري تشديد شود. شيوع آن در دوران بارداري و غيربارداري تفاونت چنداني ندارد. مسير بيماري آرام و علايم كافي ندارد.
علايم: ممكن است به صورت سردرد، خستگي، بياشتهايي بروز كند.
تشخيص پيلونفريت مزمن با انجام آزمايشات زير:
1ـ u/c كشت ادرار 2ـ اندازهگيري كراتنين سرم 3ـ اندازهگيري BUN
4ـ انجام IVP جهت سنجش وسعت بيماري كه در خانم حامله بهتر است IVP انجام نشود و در صورت لزوم انجام فقط با يك عس تكي بعد تزريق ماده حاجب اين كار صورت گيرد.
درمان پيلونفريت مزمن:
1ـ استراحت دادن به بيمار
2ـ تسكين علاقي علايم بيمار مثل سردرد و...
3ـ مصرف مايعات تا حد ممكن افزايش يابد
4ـ در صورت باكتريوري ريشه كن كردن آن با درمان آنتيبيوتيكي
آيا مادر مبتلا به پيلونفريت مزمن ميتوان حامله شود.
1ـ اگر كراتينين سرم بين mg/dc 2–4/1 باشد و فشار خون مادر نرمال باشد ميتوان حامله شود.
2ـ اگر كراتينين سرم بالاي mg/dc 2 باشد و فشار خون بالا داشته باشد بهتر است حامله نشود.
توجه: در صورتي كه mg/dc 2–4/1 باشد و فشار خون مادر نرمال باشد ميتوان حامله شود.
مزمن همراه با افزايش فشار خون (BPI)يا اختلال مونكسيون كليه باشد و در صورت مخاطرهآميز بودن بايستي به حاملگي خاتمه داد.
عوارض پيلونفريت مزمن:
1- اورمي: افزايش مواد زايد در خون 2- هيبرتانسيون (افزايش فشار خون)
3- زايمان زودرس 4- اختلال رشد داخل رحمي
گلومرولونفريت: به گروهي از بيماريهاي كليه اطلاق ميشود كه با واكنش التهابي در گلومرولها همراه ميباشد. بنابراين گلومرولونفريت به التهاب و عفونت گلومرولهاي كليه گفته ميشود. گلومرولونفريت اكثراً در زمان جواني كه در سنين باروري قرار دارند ديده ميشود. بنابراين ممكن است در جريان حاملگي رخ دهد.
انواع گلومرولونفريت: به دو صورت: 1ـ نوع حاد 2ـ نوع مزمن ميباشد.
گلومرولونفريت حاد: شيوع آن در دوران حاملگي با دوران غيرحاملگي برابر ميباشد.
ايتولوژي گلومرولونفريت حاد: ممكن است به دنبال موارد زير ايجاد شود.
1ـ ناشناخته باشد 2ـ به دنبال عفونت استرپتوكوتي ناحيه حلق و گلو
3ـ اندوكارديت باكتريال
مكانيست ايجاد گلومرولونفريت حاد: به دنبال واكنش Ag با Ab مجموعههاي مولكولي (كمپلكسها) تشكيل ميشوند و در تمام بدن گردش ميكنند مقداري از اين كمپلكسها در گلومرولها گير افتاده و باعث پيدايش پاسخ التهابي ميشوند. اغلب 3-2 هفته بعد از عفونت استرپتوكوتي گروه A در ناحيه حلق در صورت عدم درمان آنتيبيوتيكي مناسب گلومرولونفريت حاد اتفاق خواهد افتاد.
علايم باليني گلومرلونفريت حاد: به صورت تب خفيف، پف آلودگي صورت و چشمها، درد پهلوها، سردرد، احساس خستگي، اوليگوري، هماچوري، ادم، پروتينوري، تاكيكاردي، هيپرتانسيون ميباشد. در صورت تشديد گلومرلونفريت حاد:
1ـ به وسيله علايم باليني
2ـ آزمايش u/A (وجود خون در ادرار (هماچوري) – وجود پروتئين زياد در ادرار (پروتئينوري)
توجه: در صورت بروز گلومرلونفريت حاد در اواخر حاملگي بايستي با پرهاكلاپسي تشخيص افتراقي داده شود.
پيشآگهي بيماري: معمولاً حدود 90 درصد بيماران مبتلا به گلومرلونفريت حاد بهبود مييابند.
تدابير درماني و مراقبتي در گلومرولونفريت حاد:
1ـ استراحت در بستر: تا زمان بازگشت BUN، كراتينين و فشار خود به حد نرمال
2ـ محدوديت رژيم غذايي از نظر پروتئين
3ـ محدوديت رژيم از نظر سديم در صورت بروز هيبرتانسيون، ادم و نارسايي قلبي
4ـ تنظيم ميزان مايعات دريافتي بر اساس ميزان دفع
5ـ كنترل جذب و دفع (I/O) انجام ميشود.
6ـ در صورت عفونت استرپتوكوتي تجويز پنيسيلين
عوارض گلومرلونفريت حاد شامل:
1ـ تشنج 2ـ ادم پاپي (عروق ته چشم) 3ـ نارسايي احتقاق قلب (CHF)
4ـ سقط (در اوايل حاملگي) 5ـ زايمان زودرس (در اواسط حاملگي) 6ـ مرگ جنين (اواخر حاملگي)
گلومرلونفريت مزمن:
شروع گلومرلونفريت مزمن ممكن است آنقدر خفيف باشد كه پس از چند بار تكرار واكنشها، اندازه كليه بتدريج كاهش يابد و به حدود 20 درصد اوليه خود برسد. قشر كليه چروكيده ميشود و توسط بافت جوشگاه جايگزين ميشود و سطح كليهها ناهموار و نامنظم ميشود و تعداد زيادي از گلومرولهاي كليه تبديل به بافت جوشگاه ميشوند. در واقع اين حالت با تخريب و انهدام پيشرونه و گلومرولهاي كليوي مشخص ميگردد كه سرانجام موجب نارسايي كليوي ميگردد.
در بسياري از موارد علت گلومرلونفريت مزمن ناشناخته است.
علايم باليني: گلومرلونفريت مزمن ممكن است علامت خاصي نداشته باشد و فقط ممكن است با تغييرات آزمايشگاهي يا افزايش فشار خون مشخص گردد. معمولاً بيمار دچار خستگي، ضعف، مشكلات گوارشي، ادم پاپي (ته چشم)، ادم اطراف چشم، ادم اندامها، فشار خون بالا، از دست دادن وزن ميگردد.
علايم آزمايشگاهي:
1ـ پروتئينوري ايجاد خواهد شد. 2ـ هيپركالي: افزايش سطح پتانسيم (K+)
3ـ افزايش سطح فسفر خون 4ـ كاهس سطح كلسيم خون
5ـ كاهش هموگلوبين و هماتوگريت
تدابير درمان و مراقبتي:
1ـ درمان علاقي: به عنوان مثال درمان فشار خون بالا، سردرد و...
2ـ محدوديت مصرف مايعات
3ـ محدوديت مصرف پروتئين
4ـ استراحت در بستر
5ـ انجام دياليز در صورت لزوم
توجه: خانم مبتلا به گلومرولونفريت بهتر است حامله نشود چون در اين حالت كليهها در مرحله انتهايي خود هستند (End stage kidney) و عملكرد خود را به نسبت زيادي از دست دادهاند.
سندرم نفروتيك: نوعي اختلال باليني كليهها ميباشد كه با موارد زير مشخص ميگردد:
1ـ افزايش شديد پروتئين ادرار (پروتئينوري شديد): ميزان پروتئين دفع شده از ادرار در اين بيماري به بيش از 3 گرم (3000 ميلي گرم) در روز ميرسد.
2ـ كاهش آلبومين خون (هيپوآلبوميني)
3ـ ادم
4ـ افزايش چربي خون (هيپرلپيدمي)
اتيولوژي سندرم نفروتيك:
1- گلومرلونفريت مزمن
2- ديابت مليتوس (شيرين)
3- مسموميت با فلزات سنگين
علايم باليني سندرم نفروتيك: ادم گوده گذار در اندامها ـ افزايش چربي خون ـ بياشتهايي، مشكلات تنفسي، افزايش فشار خون، ----- (تجع مايعات در حفره شكم)
تشخيص سندرن نفروتيك: به وسيله موارد زير:
1ـ اندازهگيري پروتئين ادرار 24 ساعته
2ـ آزمايشات خوني
3ـ بيوپس از كليهها
درمان و مراقبت در سندرم نفروتيك:
1ـ استراحت در بستر
2- رژيم غذايي پر پروتئين
3- رژيم كم سديم در صورت ادم شديد
4- تجويز داروهاي ديورتيك جهت كاهش ادم
5- تجويز داروهاي كورتيكواسترونيه جهت كاهش پروتئينوري
6- درمان در زمان حاملگي و غيرحاملگي شبيه هم ميباشد.
مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه در اكثر زنان مبتلا به سندرم نفروتيك فاقد فشار خون بالا و فاقد نارسايي شديد كليه معمولاً موفقيتآميز ميباشد. با اين وجود در صورت كه فشار خون بالا يا نارسايي كليه وجود داشته باشد. پيشآگهي مادر و جنين ضعيف ميباشد.
بنابراين اثرات سندرم نفروتيك روي مسير حاملگي به صورت توله نوزادان پرهترم، سقط، پرهاكلايسي ميباشد.
سنگهاي ادراري:
سنگهاي ادراري در هر قسمت از دستگاه ادراري ممكن است تشكيل شود اما اين سنگها در كليهها شايعتر هستند.
نفروليتاز (سنگ كليه): عبارت است از كريستالي شدن مواد معدني در اطراف ماتريكسهاي آبي مانند چك و خون در كليهها
شيوع: حدود 1% افراد مبتلا به سنگهاي ادراري هستند. شيوع سنگهاي ادراري در مردان نسبت به زنان شايعتر ميباشد و سن متوسط شروع آنها دهه سوم زندگي هستند. شيوع سنگهاي ادراري در دوران بارداري و غيربارداري تفاوتي ندارد با وود اينكه دو عامل مستعدكننده ايجاد سنگ يعني استاز(ركود ادرار) و عفونت در حاملگي افزايش مييابد اما شيوع سنگها در
دوران حاملگي و غيرحاملگي يكسان است و علت آن اين است كه دو عامل استاز و عفونت ادراري كه در حاملگي نسبت به غيرحاملگي شايعتر است به 3-2 سال وقت نياز دارد تا فرد را به ايجاد سنگ مستعد كند.
ريسك فاكتورهاي تشكيل سنگ ادراري:
1- دهيدراتاسيون (كم آبي)
2- عفونتهاي ادراري طولاني مدت
3- ركود ادراري (استاز ادرار)
4- بيحركتي طولاني مدت
5- هيپركلسي (افزايش كلسيم خون)
6- بيماري نقرس (افزايش سطح اسيداوريك خون)
7- هيپرتيرويئديسم
8- هيپركليسوري (افزايش دفع كلسيم از ادرار)
انواع سنگ ادراري: سنگهاي كلسيمي شايعترين سنگهاي كليوي هستند (حدود 80% موارد) كه اين سنگها به صورت اگزالات كلسيم و يا فسفات كلسيم ايجاد ميشود. جنس بقيه سنگها ممكن است اسيداوريكي يا سيسيفي باشد.
پيشگيري از سنگهاي ادراري:
1- خوردن مايعات فراوان
2- تشويق به تحرك و فعاليت در افراد بيحركت
3- درمان عفونتهاي ادراري
4- عدم نگهداري ادرار به مدت طولاني و تخليه سريع آن
علايم باليني سنگهاي ادراري: دردكوليكي اولين نشانه حاد سنگ كليوي ميباشد. تهوع و استفراغ نيز در اين بيماران مشاهده ميشود. علايم عفونتهاي ادراري نيز در اين بيماران مشاهده ميشود. در خانمهاي امله شايعترين علامت سنگ ادراري علايم عفونت ميباشد:
روش تشخيص سنگهاي ادراري
1ـ آزمايش u/A (وجود خون در ادرار)
2ـ سونوگرافي كليهها و مجاري ادراري: اولين قدم در تشخيص سنگهاي ادراري ميباشد.
3ـ پيلوگرافي داخل وريدي (IVP) كه در صورت نياز ما در حاملگي به انجام IVP بايستي با احتياط و به صورت تك عكسي بعد از 20 تا 30 دقيقه تزريق ماده حاجب صورت گيرد.
عوارض سنگهاي ادراي:
1ـ عفونت اداري:
2ـ ايجاد نارسايي كليه
3ـ زايمان زودرس تحريك شده به وسيله دردهاي كوليكي
تدابير درماني و مراقبتي:
1- تسكين دردهاي كوليكي با مسكنها
2- مصرف مايعات فراوان
3- ليتوتريسپيي ( سنگشكني توسط امواج)
4- درمان عفونتهاي ايجاد شده صورت گيرد.
5- درمان جراحي
درمان جراحي در سنگهاي ادراري در صورتي انجام ميشود كه سنگ بزرگر از cm1 باشد يا باعث درد شديد، انسداد و عفونت گردد.
درمان سنگهاي ادراري در دوران حاملگي
حدود 60% سنگهاي ادراري در دوران حاملگي با (استراحت – هيدراتاسيون – تسكين درد) خودبخود دفع ميگردد.
جه تسكين درد بيمار ميتوان از داروهاي مخدر استفاده نمود.
از مصرف داروهاي ضد التهاب غيراستروتئيدي (NSAIDS) مثل بروئن، ايندومتاسين و...) به علت خطر بسته شدن زودرس مجراي شرياني در حوالي ترم خودداري شود.
در صورت عفونت ايجاد شده حتماً درمان انجام ميشود.
نارسايي كليه (Renal Fialure)
نارسايي كليه زماني ايجاد ميشود كه اين اعضا قادر به دفع مواد زايد حاصل از متابوليسم نميباشد.
يا اعمال تنظيمي خود را انجام ندهند. در نتيجه اختلال در عمل دفعي كليهها موادي كه به طور عادي توسط ادرار دفعميشوند در بدن تجمع يافته و موجب بروز اختلال در اعمال ------ و ترشحي و اختلال و تعادل مايعات و الكتروليتها و اسيد و باز ميشوند.
انواع نارسايي كليه به صورت زير ممكن است باشد:
1- نارسايي حاد كليه ARF: Acute Renal Fialure
2- نارسايي مزمن كليه CRF: Chronic Renal Fialure
نارسايي حاد كليه (ARF):
نارسايي حاد كليه از لحاظ تعريف عبارت است از به كاهش ناگهاني و تقريباً كامل عملكرد كليهها كه معمولاً قابل برگشت ميباشد گفته ميشود.
در طول 30 سال گذشته ميزان بروز نارسايي كليه در همراهي با حاملگي كاهش چشمگيري يافته است.
ميزان بروز نارسايي حاد كليه در حدود 2 مورد در هر 10000 حاملگي ميباشد.
ايتولوژي ناسايي حاد كليه: علل نارسايي حاد كلي را در سه دسته زير قرار ميدهند.
1- علل قبل از كليه: هر عاملي كه موجب كاهش خونرساني به كليهها گردد موجب نارسايي حاد كليه خواهد شد كه دراين دسته قرار ميگيرد. اين عوامل مثل خونريزيهاي شديد، تعريق شديد، استفراغ و اسهال شديد، شوك هيپو---- ، نارسايي قلبي، سكته قلبي
2ـ علل كليه: يعني علت نارسايي حاد كليه در خود كليهها ميباشد مثل بيماران مبتلا به گلومرولونفريت يا سندرم نفروتيك كه ممكن است به سمت نارسايي كليه پيش وند.
3ـ علل بعد از كليه: هر عاملي كه موجب اشكال در خروج ادرار شود در اين دسته قرار ميگيرد مثل هر گونه سنگ يا تومور يا تنگي در مجراي ادراري كه برطرف نگردد به مرور زمان موجب نارسايي كليه خواهد شد.
مراحل نارسايي حاد كليه (ARF): داراي سه فاز زير ميباشد:
1ـ اوليگوري: حجم ادرار به كمتر از cm 400 در 24 ساعت ميرسد.
2ـ ديورز: حجم ادرار افزايش مييابد تا حدود 4-3 ليتر در روز
3ـ بهبودي
علايم باليني (ARF):
1- كاهش حجم ادرار به صورت اوليگوري 2- خوبآلودگي 3- تهوع و استفراغ
4- خستگي 5- سردرد 6- ضعف و بيحالي 7- علايم كمخوني
8- افزايش فشارخون 9- مشكلات تنفسي 10- خارش
علايم آزمايشگاهي ARF:
BUN- كراتينين – پتانسيم خون – هموگلوبين (Hb)- و هماتوكريت (HCT)
مراقبت و درمان ARF:
1- رژيم غذايي محدوديت مصرف مايعات و پروتئين
2- درمان ------ شكايات
3- دياليز به صورت ------- و خون (همودياليز)
پيشگيري از نارسايي حاد كليه در مادران حامله:
1ـ جايگزيني سريع و جدي خون و مايع در موارد خونريزي شديد مثلاً در دكولمان جفت، جفت سرراهي، پارگي رحم
2- خاتمه دادن به حاملگيهاي عارضهدار شده توسط اكلاسپي و پره اكلاسپي شديد
3- نظارت دقيق از نظر نشانههاي اوليه شوك سپتيك (عفوني) در زنان مبتلا به پيلونفريت، سقط پستيك
نارسايي مزمن كليه (CRF):
تعريف CRF: به كاهش تدريجي و پيشرونده و غيرقابل برگشت عملكرد كليهها گفته ميشود.
ايتولوژي CRF: به دنبال بيماريهايي مثل گلومرلونفريت مزمن، پيلونفريت مزمن، هيپرتانسيون كنترلنشده، انسداد مجراي ادراري، داروها و مواد سمي ممكن است ايجاد شود.
علايم باليني CRF: افزايش فشار خون – خارش شديد – تهوع – استفراغ – بياشتهايي – خونريزي گوارشي – تغيير سطح هوشياري – تشنج – لرزش عضلان – تنگي نفس – خستگي – ضعيف – بيحالي
تدابير درماني در CRF: سه درمان نارسايي مزمن كليه (CRF) شامل:
1- درمان نگهدارنده 2- دياليز 3- پيوند كليه ميباشد.
درمان نگهدارنده شامل:
1- رژيم غذايي (محدوديت مايعات و پروتئين)
2- تسكين خارش با داروها
3- در صورت نارسايي قلبي مصرف داروهاي قبلي مربوطه
4- كاهش ادم
5- درمان فشار خون بالا
دياليز: به معني تبادل مواد بين خون و مايع دياليز از طريق ي غشاء نيمه تراوا ميباشد.