بخشی از مقاله
آشنايي با مهندسي پل
مقدمه
بشر همواره دنبال راهي براي حمل و نقل كالا از محلي به محل ديگر بوده است. حمل و نقل از طريق رودخانه توسط قايقهاي اوليه، اولين روشي بود كه بشر بدان دست يافت. هرچند كه امروزه نيز حمل و نقل رودخانهاي يا دريايي، ارزانترين نوع حمل و نقل ميباشد، ليكن بايد به اين نكته توجه داشت كه رودخانه يا دريا در هر امتداد و مسير دلخواه وجود نداشته و بشر ناگزير به استفاده از راههاي زميني بوده است. اولين راههاي زميني ساخته شده، شايد راههاي ارتباطي بين چند روستا باشد. گسترش شهرنشيني و بوجود آمدن حكومتهاي مركزي، از نقطه نظرهاي اجتماهي، سياسي، نظامي و اقتصادي، بشر را ناگزير به ايجاد راههاي زميني طولاني نموده است.
وجود دو راه ارتباطي شاهي از شهر سارد در كنار درياي اژه به شوش پايتخت مخامنشي به طول تقريبي 2700 كيلومتر با كاربرد سياسي ـ نظامي و جاده ابريشم از مرز چين تا بندر انطاكيه در كنار درياي مديترانه با كاربرد اقتصادي، از مثالهاي بارز اين مدعا ميباشند.
هرچند كه در حمل و نقلهاي اوليه با استفاده از اسب و قاطر و شتر، براي عبور از درهها و رودخانهها احتياج به تمهديات خاصي نبوده و عبور از اين موانع هرچند كه به دشواري، ولي به طريق صورت ميگرفت. ليكن لزوم سرعت بيشتر در ارتباطات و همچنين سنگينتر شدن محمولات و استفاده از وسايل حمل و نقل پيشرفتهتر نظير گاري و امثال آن، سرانجام روزي بشر
را به اين فكر انداخت كه براي عبور از دره و رودخانهها، معبري ايجاد نمايد كه امروزه به آن پل ميگوييم. امروزه نقش راههاي شوسه و آهن، در ساختار اجتماعي و سياسي يك كشور بر هيچ كس پوشيده نيست. براي حمل كالا از نقاط توليد به مصرف، از بنادر به مراكز توزيع، از مزارع به كارخانهها و شهرها، ارتباط روستا به روستا، شهر به شهر و غيره. بشر احتياج به راههاي دسترسي سريع و ايمن دارد. لازمه هر راه سريع، عبور آسان و مطمئن آن از عوارض طبيعي مثل رودخانهاه و درهها ميباشد كه اين كار توسط پل انجام ميشود. هرچه
سرمايهگذاري اوليه در ساخت پل بيشتر باشد، هزينههاي استهلاك وسايل نقليه و زمان، در آينده كمتر خواهد بود. به عنوان مثال اگر با سرمايهگذاري اوليه بشر و تكنيك بالاتر به عوض عبور دره از طريق يك راه طولاني و خطرناك پيچ در پيچ از بالا به پايين و از پايين به بالاي دره، بتوان يك پل با دهانهاي به عرض دره ايجاد نمود كه وسايل نقليه به طور مستقيم از دره عبور نمايند، ملاحظه ميگردد كه چه صرفهجوييهايي در آينده امكانپذير خواهد بود.
علاوه بر مسائل اقتصادي ـ سياسي و اجتماعي، پلها نقش استراتژيك و تعيين كننده در مسائل نظامي دارند. از اين لحاظ است كه در تاريخ جنگها يكي از اهداف مهم، بمبارانهاي هوايي و عمليات تاخيري، پلهاي استراتژيك ميباشد.
از لحاظ تاريخي، اولين پلها، تيرهاي ساده از سنگ يا چوب بودند كه بر روي پايههاي سنگي در روي رودخانه انداخته ميشدند. در دهانههاي بزرگ اين تيرها توسط الياف به صورت معلق درميآمدند، اما به عنوان ردپاي واقعي تاريخي بايد به دنبال پلهاي طاقي بود. تحقيقات باستانشناسي استفاده از طاق را به عنوان يك سازه به 4000 سال قبل از ميلاد مسيح در خاورميانه نسبت ميدهند. ليكن اولين استفاده از طاق به عنوان پل در اسميرناي تركيه به تاريخ 900 سال قبل از ميلاد مسيح نسبت داده ميشود. در ميان اقوام اروپايي روميان پيشتاز استفاده از طاقهاي سنگي به عنوان سازه باربر در ساختمانها و پل ميباشند. اولين پل طاقي (قوسي) سنگي ساخته شده رومي، پل سولارس بر روي رودخانه تورون با قدمت 700 سال قبل از ميلاد مسيح ميباشد. در كارهاي رومي بين سالهاي 400 تا 800 بعد از ميلاد، يك دوران فترت ديده ميشود.
در ميان اقوام شرقي، ايرانيان، هنديان و چينيان، پيشتازان و صاحبان فن و هنر معماري ميباشند. در سفرنامه ماركوپولو، از پلهاي بسيار برجسته و عالي كه به تعداد زياد در چين وجود داشته، توصيف شده است. مدارك مكتوب، دلالت بر وجود يك پل معلق با زنجيرهاي چدني در قرن هفتم بعد از ميلاد در هندوستان دارند.
پل ها و انواع آن
تعریف پل
پل یک سازه است که برای عبور از موانع فیزیکی از جمله رودخانه ها و دره ها استفاده می شود.پلهای متحرک نیز جهت عبور کشتیها و قایقهای بلند از زیر آنها ساخته شده است.
تاریخچه پل
ایجاد گذرگاهها و پلها برای عبور از دره ها و رودخانه ها از قدیمی ترین فعالیتهای بشر است. پلهای قدیمی معمولا از مصالح موجود در طبیعت مثل چوب و سنگ والیاف گیاهی به صورت معلق یا با تیرهای حمال ساخته شده اند.پلهای معلق از کابلهایی از جنس الیاف گیاهی که از دو طرف به تخته سنگها و درختها بسته شده و پلهای با تیر حمال از تیرهای چوبی که روی آنها با مصالح سنگی پوشیده می شد، ساخته شده اند.
ساخت پلهای سنگی به دوران قبل از رومیها بر می گردد که در خاور میانه و چین پلهای زیادی بدین شکل برپا شده است. در اروپا نیز اولین پلهای طاقی را 800 سال قبل از میلاد مسیح، برای عبور از رودخانه ها از جنس مصالح سنگی ساخته اند.
اغلب پلهای ساخته شده توسط رومیها از طاقهای سنگی دایره شکل با پایه های ضخیم تشکیل یافته است.در ایران نیز ساختن پلهای کوچک وبزرگ از زمانهای بسیار قدیم رواج داشته و پلهایی نظیر سی و سه پل، پل خواجو و پل کرخه بیش از 400 سال عمر دارند.
از قرن یازدهم به بعد روشهای ساختن پلها پیشرفت قابل توجهی نمود و به تدریج استفاده از دستگاههای فشاری از مصالح سنگی و آجر با ملاتهای مختلف و دستگاههای خمشی از چوب متداول گردیده و تا اوایل قرن بیستم ادامه یافت. شروع قرن بیستم همراه با استفاده وسیع از پلهای فلزی و سپس پلهای بتن مسلح می باشد.
از اوایل قرن نوزدهم ساخت پلهای معلق، قوسی یا با تیر حمال از آهن آغاز شد. اولین پل معلق از آهن در سال 1796 به دهانه 21 متر در آمریکا ساخته شد، همچنین در سال 1850 یکی از مهمترین پلهای با تیر حمال از جنس آهن متشکل از دو دهانه 140 متر و دو دهانه 70 متری در انگلستان ساخته شد.
نگهداری پل
با توجه به مخارج سنگین انجام شده برای اجرای ابنیه بتنی،مسئله نگهداری دقیق این سازه ها در برابر آب و باد دو یخبندان از اهمیت خاصی بر خوردار است.
در مناطقی که بستر رودخانه سست بوده و در اثر طغیان آب امکان شسته شدن داشته باشد باید وضعیت آن را در اطراف پل بعد از طغیانهای مختلف مورد برسی قرار داد تا با تدابیر مختلف از خالی شدن خاک اطراف پی ها و در نتیجه تخریب پایه ها جلوگیری شود. لایه عایق کاری و آسفالت کف جاده باید طوری انجام شود که از نفوذ و باقی ماندن آب در جسم پل جلوگیری شود.
بعد از پایان ساختمان پل و قبل از تحت سرویس قرار گرفتن،المانهای مختلف آنرا باید به دقت مورد بازدید قرار داد تا مشخص شود تحت بارهای دائمی و دستگاههای ساخت،تغییر شکل ها و ترک های پیش بینی نشده در آن ایجاد نشده باشد، همچنین بعد از آزمون بار گذاری که تحت شدید ترین بارگذاری ممکنه در طول دوره سرویس قرار می گیرد، باید کلیه تغییر شکلهای ایجاد شده و فلش مقاطع بحرانی، ترک های احتمالی، نشست پایه ها، تغییر فرم دستگاههای تکیه گاهی و اتصالات مختلف به دقت مورد برسی قرار گیرند.
در طول دوره بهره برداری نیز در زمانهای مشخص باید قسمتهای مختلف پل مورد بازدید قرار گیرند به عنوان مثال:در پلهای فلزی که احتمال از بین رفتن اتصالات پیچ و جوش، زنگ زدن المانها و خوردگی آنها و بروز نا پایداریهای الاسیتک موجود است. این بازدیدها باید به طور مداوم و حداقل هر پنج سال یکبار انجام شده و برای جلو گیری از تخریب قطعات، آنها را با مواد مناسب پوشانید. همجنین در مورد پلهای بتن پیش تنیده شده وضع دستگاههای مهارتی و کشش کابلها مورد بررسی قرار گرفته و با انجام عمل تزریق به نحو مناسب، از زنگ زدگی کابلها جلوگیری به عمل آید.
از عبور سربارهای غیر مجاز که در طرح ومحاسبه قطعات پل در نظر گرفته نشده اند،اکیدآ جلوگیری شود.
مشخصات چند پل مشهور جهان
پل ها، یکی از سازه های مهم دنیا به شمار می روند. در این مطلب، مشخصات چند پل مشهور جهان را می خوانید.
پل واسکودوگاما که از روی دهانه رود تاگوس بین ساکاوم و مونیجو در نزدیکی لیسبون، پرتقال می گذرد، با حدود 17200 متر طول، یکی از بلندترین پل های کابلی در اروپا به شمار می رود. این پل توسط آرماندو ریتو و با همکاری میشل ویرلوگو (که طراحی و ساخت پل میلاو را هم به عهده داشته است)، طراحی شده است. پل واسکودوگاما رسماً در 29 ماه مارس 1998 تنها کمی قبل از افتتاح نمایشگاه بین المللی اکسپو 98 و 500 سال پس از اکتشاف واسکودوگاما در راه اروپا به هند افتتاح گردید. این پل برای تحمل زلزله ای چهار برابر زلزله سال 1755 لیسبون که 7/8 ریشتر برآورد شده بود طراحی شده است. بلندترین دهانه آن 450 متر است و انتظار می رود 120 سال عمر کند. به خاطر طول زیادش، انحنا زمین نیز در نظر گرفته شده است تا پایه های آن بتوانند در محل صحیح خود قرار بگیرند.
پل ویکتور امانوئل II (Ponte Vittorio Emanuele II) که بر روی رود تایبر در رم، ایتالیا، ساخته شده، از انواع پل های قوسی است که در تاریخ 5 ژوئن 1911، در سالگرد اتحاد ایتالیا افتتاح گردید و به نام اولین شاه ایتالیا که با انضمام ونیز در سال 1866 و رم در سال 1870 به ایتالیا اتحاد این کشور را تکمیل نمود، نامگذاری شده است. این پل توسط انیو د روسی طراحی گردیده است. پل سنگی سه قوسی، چهار ستون – دو ستون در هر سمت - را به هم متصل مینماید و چهار مجسمه مرمر روی ستونهای قوس میانی، به نشانه اتحاد ایتالیا، آزادی، شکست ظلم و بیداد و وفاداری به قانون اساسی قرار گرفته اند. این پل توسعه طبیعی معماری کرسو ویتورو در رم می باشد.
پل لاویولت (The Pont Laviolette) به افتخار موسس شهر تریوس-ریویرس - سیور د لاویولت - نامگذاری شده است. این پل یک پل ماشین رو با قوس کانتیلور (طره ای) است که بر روی رودخانه سنت لارنس بین تریوس-ریویرس در کبک، کانادا و بکن کور در کبک ساخته شده است. پل پونت لاویولت که در تاریخ 20 دسامبر 1967 افتتاح گردید، تنها پلی است که بر روی رودخانه بین مونت رئال و شهر کبک قرار دارد و بنابراین ارتباط مهمی را بین سواحل شمالی و جنوبی رودخانه فراهم می سازد. طول کل آن 2707 متر و بزرگترین دهانه آن 335 متر می باشد. پل فلزی مذکور دچار خوردگی نمی شود زیرا در فولاد بکار رفته در آن از عنصر نیوبیوم استفاده شده است.
پل سنگی پونت د پیر پلی است قوسی، سنگی و ماشین رو، که روی رودخانه گارون در بوردو فرانسه قرار دارد. این پل بین سالهای 1819 و 1822 توسط کلود د شامپ و با همکاری جین-بپتیست بیلادل طراحی و ساخته شد. پل مذکور به دستور ناپلئون – در سال 1810 – و به منظور تسهیل رفت و آمد ارتشش از رودخانه بوردو در طول جنگ با اسپانیا، پرتقال و انگلیس ساخته شد. در سال 1811 مهندس کلود د شامپ وارد بوردو شد اما تا سال 1812 به عنوان مدیر پروژه ساخت پل معرفی نگردید. پروژه در سال 1814 با سقوط امپراطوری فرانسه و کناره گیری ناپلئون از قدرت، متوقف و تا 5 سال بعد، اجرای آن از سر گرفته نشد. پونت د پیر 487 متر طول دارد و دارای 17 دهانه است.
پل گلن کانیون در تقارن با سد گلن کانیون که بر روی رودخانه کلرادو و بر دهانه دریاچه پاول در نزدیکی پیج در آریزونا ساخته شده، برای ایجاد دسترسی ماشینی به هر دو ساحل رودخانه و تسهیل رفت و آمد کارکنان سد بین سالهای 1957 تا 1959 بنا گردید. این پل که توسط شرکت کیویت-جادسون پاسیفیک مورفی ساخته شد، در زمان بهره برداری در 9 فوریه 1959 بلندترین پل قوسی فلزی در جهان بود. طول عرشه پل مذکور 4/387 متر، دهانه قوس آن 313.3 متر، ارتفاع عمودی قوس آن 3/50 متر بوده و 213 متر از سطح رودخانه ارتفاع دارد.
پل کوئینز بورو – یا پل خیابان پنجاه و نهم – یک پل دو طبقه طره ای (کانتیلور) است که از روی رودخانه شرقی نیویورک سیتی می گذرد و منهتن را به دهکده کوئینز در لانگ آیلند سیتی را به هم متصل می کند. این پل همچنین از روی جزیره روزولت می گذرد. از سال 1838 پیشنهادات زیادی جهت ساخت پل برای اتصال منهتن به لانگ آیلند سیتی در دهکده کوئینز ارائه شد اما تا زمانی که اداره پل ها در این شهر تاسیس نشد، هیچکدام از طرحها مورد قبول واقع نشدند. پل فوق الذکر که در تاریخ 30 مارس 1909 افتتاح گردید – و در ابتدا به خاطر نام اولیه جزیره روزولت به نام پل جزیره بلک ول خوانده می شد – 08/1135 متر طول دارد و بزرگترین پل طره ای در جهان شناخته شده است.
پل اوناروتو پل معلق ماشین روئی است که کوبه را به ناروتو، توکوشیما در ژاپن متصل می سازد. پل مذکور که توسط هونشو-شیکوکو طراحی و در سال 1985 ساخته شده است، دارای دهانه اصلی به عرض 876 متر می باشد و اگرچه یکی از بزرگترین پل های جهان است، در مقابل پل آکاشی-کیاکو که بر روی همین مسیر ساخته شده، بسیار کوچک به نظر می رسد. عرشه اصلی این پل برای رفت و آمد اتومبیل ها و عرشه پائینی برای حرکت قطار در نظر گرفته شده بود اما راه قطار رو هرگز به اتمام نرسید.
پل هرناندو د سوتو که در سال 1972 مورد بهره برداری قرار گرفت، یکی از دو پلی است که از روی رودخانه می سی سی پی در ممفیس، تنسی می گذرد. این پل قوسی فلزی ماشین رو، یک راه ارتباطی مهم است که 40 راه بین ایالتی را بر روی می سی سی پی به هم متصل می سازد. از آنجا که پل مذکور در گوشه جنوب شرقی منطقه زلزله خیز نیو مادرید – که یک منطقه زلزله خیز با ریسک بالا می باشد - قرار دارد، مقاوم سازی آن در برابر زلزله، به عنوان یکی از اولویتهای مهم در دستور کار اداره کل راههای فدرال آمریکا، اداره ترابری تنسی و اداره ترابری آرکانزاس قرار گرفت و در سال 2003 نیروهای مشترکی بکار گرفته شدند تا طرح بهنگام زلزله ای این پل را تهیه نمایند. این طرح عبارت بود از تعویض تکیه گاههای موجود با تکیه گاههای غلتکی، مقاوم سازی شالوده ها و ستونها، بزرگتر کردن سر ستونها، اصلاح دیواره جان، تعویض یا مقاوم سازی بادبندهای جانبی، مقاوم سازی قابهای متقاطع، مقاوم سازی خرپاها و جابجائی درزهای موجود با درزهای انبساطی مفصل گردان مدولی.
پل دیترویت علیا که از رودخانه کویاهوگا گذشته و پائین شهر کلولند در اوهایو را به گوشه غربی شهر متصل می نماید، در زمان افتتاحش در سال 1918 بزرگترین پل دو طبقه بتنی در دنیا بود. این پل دارای دهانهای به عرض 5/948 متر در دو طبقه است برای اصلاح ترافیک شهری در طبقه بالا و تراموای شهری در طبقه پائین و همینطور ایجاد پیاده روهای عریض طراحی گردید. بعدها، طرح تعریض خیابان باعث کاهش عرض پیاده رو ها گردید اما در سال 2003 کمیته برنامه ریزی شهر کلولند تصمیم گرفت یکی از لاین های پل را تبدیل به یک پارک معلق نماید که در آن گردشگاههای پیاده، صندلی های دارای سر پناه و لاین های مخصوص دوچرخه سوار پیش بینی شده بود. تیم طراحی تشکیل شده بود از تیم معماری شهری، پارسونز برینکرهوف و کمیته هنرهای همگانی.
پل فورت پیت که از رودخانه مونونگاهلا می گذرد و در تقارن با تونل فورت پیت ساخته شده است، دروازه پیتز بورگ نام گرفته است. پل مذکور از نوع قوسی فلزی بوده و 9/367 متر طول دارد و طول دهانه اصلی آن 6/228 متر می باشد. این پل که در تاریخ 19 ژوئن 1959 به بهره برداری رسید، توسط جورج اس ریچاردسون طراحی و ساخته شده است. پل و تونل اخیراً توسط گروهی از کارشناسان انتخابی توسط HDR مورد بازسازی و ترمیم قرار گرفت و این عملیات در سال 2003 به پایان رسید. یکی از مهم ترین اجزاء بازسازی پل، الحاق حصار جدید پنسیلوانیا بود. حصاری باز تر که امکان دید وسیع تر و جالب تری را به افرادی که از روی پل عبور می کنند، می دهد.
پل معلق:
در این پلها نیز تابلیه به صورت یک صفحه صلب روی پایه های کناری و میانی تکیه نموده است .
اولين پل معلق فلزى
سرانجام پس از ۱۴ سال عمليات اجرايى ساختمانى و كشته شدن ۲۷ نفر از فعالان پروژه، پل بروكلين بر فراز رودخانه شرقى در حالى افتتاح شد كه دو شهر پرجمعيت نيويورك و بروكلين براى اولين بار در تاريخ با يكديگر مرتبط شدند. هزاران نفر از شهروندان بروكلين و جزيره مانهاتان براى ديدن مراسم افتتاحيه در محل حضور يافتند. رياست مراسم را رئيس جمهور وقت آمريكا چستر. اى. آرتور و فرماندار نيويورك گرودر كليولند بر عهده داشتند. پل بروكلين كه توسط جان. اى .روبلينگ طراحى شده بود بزرگترين پل معلق جهان در زمان خود بود.
جان روبلينگ (John Roebling) در سال ۱۸۰۶ در آلمان به دنيا آمد و از پيشگامان طراحى پل هاى معلق فلزى بود. وى در دانشگاه برلين به تحصيل در رشته مهندسى صنايع پرداخت و زمانى كه ۲۵ سال بيش نداشت به پنسيلوانياى غربى مهاجرت كرد. به رغم تلاش بسيار براى ادامه زندگى در شغل كشاورزى، ناكام ماند. كمى بعد به هايرسبورگ رفت و سرانجام به عنوان مهندس ساختمان مشغول به كار شد و با ارتقا و ترويج استفاده از كابل هاى سيمى در صنعت ساختمان توانست كارخانه توليد كابل هاى سيمى را تاسيس كند.
در عين حال، توانست شهرت بسزايى در زمينه طراحى پل هاى معلق به دست آورد، گو اينكه در آن روزها به رغم استفاده بسيار از تكنولوژى پل هاى معلق، ضعف طراحى اينگونه پل ها در برابر باد و بارگزارى سنگين هنوز حل نشده بود. روبلينگ با نوآورى هايى كه در تكنولوژى هاى معلق به وجود آورد توانست اعتبارى درخور توجه به دست آورد. او با اجراى يك خرپاى تقويت شده در دو طرف سواره روى پل توانست استحكام و ثبات قابل توجهى به سازه هاى معلق ببخشد. با الهام از اين مدل طراحى او توانست پل هاى معلقى در تنگه نياگارا و بر فراز رودخانه اوهايو در منطقه سين سيناتى برپا كند.
بر پايه عملكرد چشمگير روبلينگ، مقامات ايالت نيويورك طرح روبلينگ را مبنى بر اجراى پل معلقى به طول ۴۹۰ متر پذيرفتند و به عنوان سرمهندس پروژه منصوب شد. اين اولين پل فلزى معلق در جهان بود كه تصميم به ساخت آن داشتند. در سال ۱۸۶۹ و كمى قبل از شروع عمليات اجرايى ساخت، روبلينگ در حالى كه آخرين مطالعات خود را در ساحل رودخانه شرقى انجام مى داد در اثر برخورد با يك دستگاه قايق از ناحيه پا به شدت آسيب ديد و سه هفته بعد بر اثر بيمارى كزاز درگذشت.
اين اولين كشته از مجموع ۲۷ نفرى بود كه در طول عمليات احداث پل بروكلين جان خود را از دست دادند.
پس از مرگ روبلينگ پسر ۳۲ ساله اش واشينگتن اى. روبلينگ كه پدر را در طراحى پل هاى معلق متعددى و خصوصاً پل بروكلين همراهى كرده بود جانشين او شد.
دو پى از جنس گرانيت در كانال هاى آب بند ساخته شد و در ساحل بروكلين تا عمق ۵/۱۳ مترى و در ساحل نيويورك تا عمق ۲۴ مترى در دريا فرو رفتند. مهندسان با دو پمپ هواى قوى و فرستادن هواى فشرده به كانال هاى زيرآبى و در نتيجه تخليه آب داخل كانال توانستند به عمليات اجرايى زير آب ادامه دهند. تا آن زمان اطلاعات بسيار كمى درباره عوارض ناشى از كار كردن تحت چنان شرايطى در دست بود و در نتيجه صد ها كارگر در اثر عوارض فعاليت در محيط هاى تحت فشار بيمار شدند.
اين بيمارى در اثر ايجاد حباب هاى نيتروژن در جريان خون به وجود مى آيد كه ناشى است از انتقال سريع شخص از محيط تحت فشار به محيط با فشار طبيعى. تعداد معدودى از كارگران بر اثر اين بيمارى جان خود را از دست دادند و شخص واشينگتن روبلينگ در سال ۱۸۷۲ بر اثر همين بيمارى بسترى شد.تعداد ديگرى از كارگران هم بر اثر حوادث معمول كارگاه هاى ساختمانى از قبيل سقوط از ارتفاع و همچنين آتش سوزى جان سپردند
روبلينگ كه در خانه بسترى شده بود از طريق همسرش اميلى رهبرى پروژه را ادامه داد. در سال ۱۸۷۷ روبلينگ به همراه همسرش به خانه جديدى كه چشم اندازى از پل را داشت نقل مكان كردند.به تدريج بيمارى روبلينگ بهبود يافت اما وى به صورت موضعى براى باقى عمر معلول شد.در ۲۴ مه سال ۱۸۸۳ اميلى روبلينگ اولين كسى بود كه طول پل را طى كرد در حالى كه خروسى هم به نشان پيروزى به همراه داشت. طى ۲۴ ساعت بعد از آن جمعيتى بالغ بر ۲۵۰ هزار نفر سرتاسر پل را پياده طى كردند و از گردشگاه عريضى كه جان روبلينگ در بالاسر ماشين رو پل، منحصراً براى عابرين پياده طراحى كرده بود، لذت بردند.
پل بروكلين با طول بى سابقه و دو برج باشكوهش عنوان هشتمين عجايب دنيا را از آن خود كرد. ارتباطى كه اين پل بين دو مركز پرجمعيت بروكلين و مانهاتان ايجاد كرد، براى هميشه بر روند شهر نيويورك تاثير بسزايى گذاشت. در سال ۱۸۹۸ شهر بروكلين رسماً به شهر نيويورك و در سال ۱۸۹۸ با الحاق بروكلين به نيويورك شهر هاى كوچك و جزاير اطرافش وسعت بيشترى پيدا كرد.
مشخصات پل معلق
پل معلق پلي است كه توسط كابل ها (يا ريسمانها يا زنجيرها) در عرض رودخانه (يا در هر جايي كه مانع وجود داشته باشد) كشيده شده اند و عرشه توسط اين كابل ها معلق مانده است. پل هاي معلق مدرن دو برج در ميان پل دارند كه كابل ها آن را مي كشند. بنابراين برج ها بيشترين وزن جاده را تحمل مي كنند.
نيروي فشاري : نيروي فشاري عرشه پل معلق را به سمت پايين متراكم مي سازد در نتيجه اين نيروي فشاري به برجها وارد مي آيند. اما از آنجا كه اين يك پل معلق است, كابلها اين نيروي فشاري را از برجها گرفته و آن را در بين خود پراكنده مي كنند. و آن را به زمين منتقل مي كنند, جايي كه آنها محكم بسته شدند.
كشش : كابلهايي كه ميان دو لنگرگاه خود يعني تكيه گاهها قرار گرفته اند, دريافت كننده نيروي كششي هستند. وزن پل و حمل و نقل روي آن سبب مي شود كه اين كابل ها به شدت كشيده شوند. تكيه گاهها نيز تحت كشش هستند ولي از آنجا كه همانند برجها, محكم به زمين بسته شده اند, كشش موجود در آنها پراكنده مي شود. تقريباً همه پلهاي معلق به غير از كابل ها از يك سامانه خرپا نيز بر خوردارند كه در زير عرشه پل قرار گرفته است (Deck truss). اين سامانه موجب استحكام بيشتر عرشه و كاهش تمايل سطح جاده به نوسان و مواج شدن مي شود.
انواع پلهاي معلق : پلهاي معلق به دو شكل طراحي مي شوند: پل معلقي كه به شكل M است و نوع كم كاربردتري كه به صورت «كابل ايستاده»6 طراحي شده كه بيشتر شبيه A است. پلهاي كابل ايستاده ديگر مانند پلهاي معلق معمولي نيازي به دو برج و چهار تكيه گاه ندارند. در عوض كابلها از سمت جاده به بالاي برج محكم بسته شده اند. در هر دو نوع پل, كابلها تحت كشش هستند.
نيروهاي ديگر در پل : ما در مورد دو نيروي بزرگ و مهم فشاري و كششي در طراحي پل بسيار صحبت كرديم. تعداد بسيار زياد ديگري از نيروها در پل وجود دارند كه در طراحي پل بايد مد نظر قرار گرفته شوند. اين نيرها معمولاً به محل مشخصي بستگي داشته و يا به نوع پل مرتبط است.
نيروي گشتاوري : نيروي گشتاوري نيروي چرخشي يا پيچشي و يكي از نيروهايي است كه به طور موثر در پلهاي قوسي و تيري وجود ندارد ولي به ميزان قابل ملاحظه اي در پلهاي معلق وجود دارد. شكل طبيعي قوس و خرپاهاي موجود در پلهاي تيري اثرات مخرب اين نيرو را از بين مي برد. پلهاي معلق به دليل معلق بودن در هموا (توسط كابلها) در برابر اين نيروي گشتاوري بخصوص در هنگام وزش بادهاي تند بسيار اسيب پذير است.همه ي پلهاي معلق در عرشه ي خود از خرپا ها بهره مي برند كه همانند پلهاي تيري تاثيرات نيروي گشتاوري را كاهش مي دهد ولي در پلهايي با طول زياد, خرپاي موجود در عرشه به تنهايي كافي نيست. آزمون « تونل باد»7 براي سنجش ميزان مقاومت پل در برابر جنبش هاي چرخشي بر روي مدل آزمايش مي شود. ايجاد خرپاهاي آيروديناميك در سازه هاو كابلهاي آويزان مورب از روش هايي هستند كه براي تقليل تاثيرات نيروهاي گشتاوري به خدمت گرفته مي شود.
تشديد : تشديد ( ارتعاش در چيزي كه توسط نيروي خارجي به وجود آمده و با ارتعاش طبيعي اصل آن چيز, هماهنگ و هم موج است) نوعي نيرويي است, افسار گسيخته كه مي تواند بر روي پل اثرات مخربي بگذارد. امواج تشديد كننده از ميان پل به صورت امواج عبور خواهد كرد. يك نمونه مشهور از قدرت تخريب اين امواج مرتعش پل «تاكوما ناروز»8 است كه در سال 1940 توسط بادي با سرعت 40 مايل در ساعت (64 كيلومتر در ساعت) تخريب شد. بررسي هاي دقيق از محل نشان مي دهد كه خرپاي عرشه ناكارآمد بوده ولي با اين حال عامل اصلي فرو ريزي پل نبوده. در آن روز باد با سرعت به پل ضربه زده و با برخورد قائم به پل باعث ايجاد ارتعاش شده است. اين باد هاي متوالي لرزش و ارتعاش را افزايش داده تا آنجا كه
اين امواج توانستند پل را فرو ريزند. زماني كه يك ارتش بر روي پل رژه مي رود, اغلب به سربازان گفته مي شود " قدم رو" . با اين كار, ريتم رژه ي آنها سبب ايجاد تشديد در پل مي شود. اگر ارتش به اندازه كافي بزرگ باشد و آهنگ ارتعاشي لازم را داشته باشد در نهايت مي تواند پل را فرو پاشد.به منظور مقابله با تاثيرات تشديد در يك پل, خيلي مهم است كه در پل كاهندهاي امواجي طراحي شود تا در اين امواج تداخل ايجاد كرده و از شدت آن بكاهد. ايجاد تداخل يك روش موثر در برابر امواج مخرب مي باشد. تكنيك هاي كاهش امواج معمولاً شامل اينرسي نيز هستند. اگر پلي, به عنوان مثال يك جاده با سطح پيوسته و يك تكه داشته باشد, يك موج قوي مي تواند در امتداد پل حركت كرده و منتقل شود. اگر جاده از تكه
هاي مختلفي تشكيل شده باشد و صفحات آن همديگر را همپوشاني كرده باشند آنگاه جنبش از يك بخش توسط صفحات به بخش ديگر منتقل مي شود. از آنجا كه آن صفحات بر روي يكديگر قرار گرفته اند, اصطكاك نيز ايجاد مي شود. اين ترفند, اصطكاك كافي را براي تغيير فركانس امواج مرتعش را توليد مي كند. با تغيير فركانس مي توانيم از ورود امواج مخرب به سازه جلوگيري كنيم. تغيير بسامد به طرزي موثر دو نوع مختلف از موج را به وجود مي آورد كه موجب خنثي شدن يكديگر مي شوند.
آب و هوا : نيروي طبيعت به ويژه آب و هوا به گونه ايست كه مبارزه با آن مشكل و حتي در برخي موارد امكان پذير نيست. باران, يخبندان, طوفان و نمك هر كدام به تنهايي مي توانند در فرو پاشي پل نقش بسزايي داشته و تحت يك مجموعه به احتمال بسيار قوي خواهند توانست پل را تخريب كنند. طراحان پل با مطالعه و بررسي شكست هاي گذشته حرفه ي خود را بدرستي آموخته اند. آنان آهن را به چوب عوض كردند و سپس فولاد را جايگزين آهن كردند. بعد ها از بتون بطور گسترده در پلها بهره گرفتند. هر كدام از مواد و مصالح جديد و يا تكنيك هاي طراحي, ثمره درسهايي است كه در گذشته آموخته اند. با دانستن نيروي گشتاوري, تشديد و آيروديناميك ( بعد از چند شكست بزرگ ) طراحي هاي بهتر نيز شكل گرفت.تا آنجاكه توانستند بر مسئله آب و هوا غلبه كنند. تعداد شكست هاي مرتبط با آب و هوا و شرايط جوي بسيار فراتر از تعداد شكست ها در زمينه طراحي بوده است. اين شكست ها به ما آموخته است كه همواره به دنبال راه حل بهتري باشيم.
تقريباً همه پلهاي معلق به غير از كابل ها از يك سامانه خرپا نيز بر خوردارند كه در زير عرشه پل قرار گرفته است (Deck truss). اين سامانه موجب استحكام بيشتر عرشه و كاهش تمايل سطح جاده به نوسان و مواج شدن مي شود.
انواع پلهاي معلق
پلهاي معلق به دو شكل طراحي مي شوند: پل معلقي كه به شكل M است و نوع كم كاربردتري كه به صورت «كابل ايستاده»6 طراحي شده كه بيشتر شبيه A است. پلهاي كابل ايستاده ديگر مانند پلهاي معلق معمولي نيازي به دو برج و چهار تكيه گاه ندارند. در عوض كابلها از سمت جاده به بالاي برج محكم بسته شده اند. در هر دو نوع پل, كابلها تحت كشش هستند.
گلدن گيت " پل پرواز به جهاني ديگر
طویل ترین پل معلق به طول تقریبی 7 کیلومتر در سانفرانسیسکو ساخته و بزرگترین دهانه معلق به طول تقریبی 1400 متر در انگلیس (روی رودخانه هامبر) طراحی شده اند. در سالهای اخیر طرح پلهای ترکه ای فلزی (با کابل مستقیم) نیز برای دهانه های بزرگ مورد توجه قرار گرفته و بعد از نخستین پل که در سال 1955 به دهانه 183 متر در سوئد ساخته شده، پلهای زیادی اجرا شده است.
ميدانيد چه مكاني در دنيا جان انسان راميگيرد، البته انسانهايي كه دوست دارندجانشان را به حراج بگذارند.
مرگبارترين مكان جهان به گفته روانپزشكان، پلگلدن گيت دروازه طلاييدر سانفرانسيسكو ميباشد، طبق آمار، هر دو هفتهيك نفر خودش را از اين پل پرت ميكند، روانپزشكان ميگويند: بايد هر چه سريعترفكري براي اين امر كرد. اين پل با ابهت و شكوهخاصي در سانفرانسيسكو قد برافراشته وانسانهاي خسته از زندگي را وسوسه ميكند تا بهزندگي خود خاتمه دهند. توريستهاي زياديسالانه از اين پل ديدن ميكنند، روي آن قدمميزنند و از آن عكس ميگيرند.