بخشی از مقاله

چکیده

سرزمین فرارود - ماوراءالنهر - در تمام طول تاریخ همواره متأثر از فرهنگ و تمدن ایرانیان و بعدها مسلمانان بود و شهرهای بزرگ آن نظیر چاچ، خجند، بخارا و سمرقند که همچنان هم به حیات تاریخی خود ادامه می دهند، نقش عمده ای در اعتلا و شکوفایی تمدن اسلامی-ایرانی ایفا کرده اند. متأسفانه در سده های اخیر با ضعف حکومت های مرکزی قلمرو پهناور اسلامی و بعدها حکومت های سرزمینی ایرانی، وضعیت این بخش مهم از پیکره جهان اسلام نادیده گرفته شد و به دلیل دور بودن آن از مراکز قدرت و نظامی، ابتدا توسط اقوام بیابان گرد و بعدها توسط روس ها از کشور اسلامی جدا شد و اوج این جدایی و افتراق در زمان حکومت اتحاد جماهیر شوروی به وقوع پیوست که طی آن، مسلمانان آسیای مرکزی و قفقاز حق هیچگونه ارتباطی با کشورهای اسلامی را نداشتند و دههها تحت تأثیر افکار ضددینی حزب کمونیست قرار گرفتند. با این وجود، این جمهوری ها پس از استقلال سعی دارند سنت های گذشته خود و فرهنگ و میراث ملیشان را دوباره احیا کنند.

وجود مشترکات فرهنگی و تاریخی بسیار بین مردم آسیای مرکزی و قفقاز با مسلمانان و ایرانیان، ضرورت توجه بیشتر به این منطقه تاریخی و جلوگیری از نفوذ روزافزون اندیشههای غربی و نمادهای زندگی آمریکایی در این منطقه حساس از جهان اسلام را روشن میسازد. تاشکند به عنوان بزرگترین شهر آسیای مرکزی که سایر شهرهای منطقه از آن تأثیر زیادی میپذیرند، نقش مهمی را در این زمینه ایفا می کند و بایستی با تحقیق پیرامون گذشته این شهر و سایر شهرهای مهم فرارود و انتشار نتایج این تحقیقات به زبانهای رسمی این کشورها، آنان را با گذشته پرافتخارشان بیشتر آشنا کنیم. در تحقیق حاضر به بیان وضعیت تاریخی شهر چاچ در محل فعلی پایتخت کشور ازبکستان پرداخته شده و با استناد به اسناد تاریخی متعدد، ثابت شده که این شهر همواره جزئی از پیکره فرارود و جهان اسلام بوده است.

کلمات کلیدی: چاچ، تاشکند، ازبکستان، آسیای مرکزی و قفقاز، جهان اسلام.

.1 مقدمه
طبق اسناد تاریخی، شهر تاشکند پایتخت کشور ازبکستان که امروزه بزرگترین شهر آسیای مرکزی است و در دوره شوروی به عنوان مرکز این منطقه شناخته می شد و مقر برخی سازمان ها و نهادهای منطقه ای در آن استقرار یافته بود، در محل شهر تاریخی چاچ از شهرهای فرارود گسترش یافته و تاشکند ترکی، تغییرنام یافته چاچکند ایرانی است. قدامه بن جعفر کاتب بغدادی در کتاب الخراج، خرابه های تاریخی موجود در شهر تاشکند را مربوط به شهری تاریخی میداند که در سده های میانی اسلامی به چاچ معروف بوده است - قره چانلو ب، 1370 ، ص . - 46 ابن طباطبا نیز به نقل از لسترنج اضافه میکند که نام دیگر چاچ1، بنکث2 است و اکثر شهرهای فرارود به 2 نام ایرانی و تورانی خوانده میشوند و عربها نیز به تاشکند قدیم، شاش3 میگفتهاند - عطائی، 1372، ص . - 482

چاچ در گذشته در مسیر ارتباطی سمرقند و خجند به اسپیجاب - اسبیشاب - 4 در مرز سرزمین های اسلامی واقع شده بود. ابن فقیه در کتاب البلدان، فاصله بین سمرقند تا چاچ را 42 فرسنگ ذکر کرده و راه رسیدن به ترکستان را از چاچ دانسته است - حکیمی، 1379، ص . - 177 یعقوبی نیز در البلدان خود، فاصله بین سمرقند تا چاچ را 11 منزل1 ذکر کرده است - آیتی، 1356، ص . - 71 فاصله بین چاچ تا اسپیجاب را که مرز بین سرزمین های اسلامی و صحرانشینان بود و جنگ بین مسلمانان و کافران در آنجا صورت میپذیرفت را ابن فقیه و یعقوبی به ترتیب 22 فرسنگ و 2 منزل ذکر کردهاند - حکیمی، 1379، ص - 177 - آیتی، 1356، ص . - 71

یاقوت بن عبداالله حموی در کتاب معجم البلدان به نقل از استخری، بنکث یا بیکث را مرکز ناحیه چاچ ذکر میکند که برج بارو دارد و جویهای آب و باغ های بسیاری در آن وجود دارد و در اطراف این شهر دیواری کشیده شده تا از ورود قبایل صحرانشین به آن جلوگیری شود - منزوی ب، 1380، ج 1، ص . - 643 بنا به گفته بارتولد در کتاب ترکستاننامه، بنکث در محل تاشکند فعلی برپا بوده و شهر با 2 ردیف دیوار خارجی با 7 دروازه و داخلی با 10 دروازه، شهرستان با 3 دروازه و کهن دژ با 2 دروازه محصور شده بود - کشاورز، 1366، ج 1، ص . - 383 این تعداد از دیوارها و دروازه ها در شهرهای دیگر کمتر دیده میشود قطعاً مرزی بودن چاچ و هجوم اقوام بیابان گرد به آن، باعث توجه ویژه به استحکامات دفاعی آن شده است.

محمد بن احمد کرمی در کتاب احسن التقاسیم، بنکث را مرکز چاچ دانسته که سردسیر است و در عین حال به دلیل حاصل خیزی و آب فراوان، انواع میوه ها در آن تولید میشود و خانههایش بزرگ بودهو اکثراً دارای باغچه و طویله هستند - منزوی، 1361، ج 2، ص . - 398همانگونه که مشاهده میشود، نام فعلی شهر، تغییرنام یافته معادل ایرانی آن یعنی چاچ است و نه معادل تورانی یعنی بنکث اگر معادل عربی آن یعنی شاش که باز برگرفته از معادل ایرانی نام شهر است را هم در نظر بگیریم، نتیجه خواهیم گرفت که با وجود ورود گروه های انبوهی از اقوام بیگانه از مرزهای شمال شرقی به فرارود و تسلط صدها ساله آن ها بر این منطقه، فرهنگ و تمدن اسلامی-ایرانی، نقش پررنگ خود را حفظ کرده و همچنان هم این نقش عمده را ایفا می کند که نمونه آن همین نام ایرانی پایتخت کشور ازبکستان با وجود موجود بودن معادل تورانی و نمونه ای دیگر، وجود انبوهی از واژگان ایرانی در زبان رسمی کشور ازبکستان یعنی زبان ازبکی است.

از طرفی، بزرگداشت جشن نوروز از سوی ازبکها و سایر ملل آسیای مرکزی و قفقاز یا برخی خوراکها و آداب رسوم مشترک بین ازبک ها و ایرانیان، همه و همه از وابستگی های فرهنگی مشترک بین ملل منطقه با ایرانیان خبر میدهد که با وجود سالها جداییاز هم و مخصوصاً قطع ارتباط کامل بین آسیای مرکزی و قفقاز با بدنه اصلی سرزمینهای اسلامی و ایران در دوره شوروی، همچنان در بخشهای مختلف فرهنگی، مذهبی، تاریخی و ... این مشترکات به وضوح مشاهده میشود.

.2 جغرافیا

چاچ در مرزهای شمال شرقی سرزمینهای اسلامی، در نزدیکی رودخانه سیحون و فراتر از رودخانه جیحون قرار گرفته بود و این سرزمین در گذشته به هیطل معروف بود. محمد بن احمد کرمی در کتاب احسن التقاسیم، چاچ را از شهرها و مناطق سرزمین هیطل دانسته است - منزوی، 1361، ج 1، ص . - 36 یاقوت بن عبداالله حموی در کتاب معجم البلدان، هیطل بن عالم بن سام بن نوح و برادرش خراسان را نتیجه های حضرت نوح - ع - معرفی کرده که پس از فروکش کردن طوفان معروف نوح، هیطل در قسمت شمالی رودخانه جیحون و خراسان در بخش جنوبی این رودخانه ساکن شدند و از آن پس به شمال جیحون هیطل و به جنوب آن خراسان گفتند - منزوی، 1361، ج 2، ص . - 275

البته با وجود اینکه نام خراسان اعتبار پیشین خود را همواره و حتی تا به امروز حفظ کرده است، اما در دوره اسلامی به سرزمین های شمال جیحون تا انتهای مرزهای شمال شرقی سرزمین های اسلامی، واژه ماوراءالنهر یا فرارود اطلاق شد و به تدریج واژه هیطل کاربرد پیشین خود را از دست داد. مؤلف احسن التقاسیم، فرارود را به 6 منطقه و 4 ناحیه تقسیم کرده که چاچ یکی از این مناطق است - منزوی، 1361، ج 2، ص . - 382 عبیداالله بن عبداالله ابن خردادبه در کتاب المسالک و الممالک چاچ را از شهرهای فرارود دانسته که نام فعلیاش تاشکند است - خاکرند، 1889 م، ص . - 58 ابوعبداالله محمد بن ابیبکر زهری هم در کتاب الجغرافیه، چاچ را از شهرهای فرارود معرفی میکند که بعدها به تاشکند2 تغییرنام داده است - قرهچانلو، 1382، ص . - 186

اما همانگونه که نام هیطل به تدریج به فراموشی سپرده شد، معادل جایگزین آن یعنی فرارود یا ماوراءالنهر نیز در همین روند فراموشی قرار گرفت و کار تا جایی پیش رفت که احمد بن محمد ابن فقیه در کتاب البلدان، خراسان را به 4 قسمت تقسیم کرده، قسمت چهارم آن را فرارود دانسته و در بین شهرهای فرارود به چاچ هم اشاره کرده است؛ درواقع ابن فقیه، فرارود یا هیطل رااز خراسان بزرگ معرفی کرده است - حکیمی، 1379، ص . - 171 عبدالحی حبیبی نیز در کتاب تاریخ افغانستان بعد از اسلام، چاچ و اسپیجاب و طراز1 را از شهرهای خراسان برشمرده است - حبیبی، 1380، ص . - 143 احمد بن عمر ابن رسته هم در کتاب الاعلاق النفیسه از طبس و قهستان در ایران فعلی و بلخ و طخارستان در افغانستان فعلی تا بخارا و سمرقند و فرغانه و چاچ در ازبکستان فعلی را جزء خراسان دانسته است - ابن رسته، 1892 م، ص - 105 - حبیبی، 1380، ص . - 143

ابن فقیه در جایی دیگر از کتاب خود، چاچ را در میان شهرهای سغد ذکر کرده و سغد هم نامی بوده که در گذشته به بخش های بزرگی از فرارود اطلاق میشده که گاهی گستره آن از سمرقند تا بخارا بوده و گاهی هم طبق نوشته ابن فقیه، تا چاچ و مرز سرزمین های اسلامی با سرزمینهای صحرانشینان امتداد مییافته و درواقع، کل فرارود را شامل میشده و به صورت معادل جایگزینی برای فرارود یا هیطل به کار میرفته است - حکیمی، 1379، ص . - 177به جهت اینکه سرزمین فرارود یا هیطل همواره در معرض تعرض غیرمسلمانان قرار داشت، با وجود استحکامات گسترده ای که در مرز سرزمین های اسلامی با مناطق قبایلینشین ساخته شده بود، همچنان گروههایی از آنان وارد مناطق مسلماننشین میشدند بعضاً اسلام هم میآوردند؛ تا جایی که با مسلمان شدن ترکان قراخانی، آنان طی دورهای بر بخشهای بزرگی از آسیای مرکزی تسلط یافتند - شکل - 1 و در کنار رواج اسلام در بخش های زیرنفوذ آنان، فرهنگ و زبان ترکان نیز به تدریج جایگزین فرهنگ ایرانیان این منطقه شد و ادبیات ترکی اسلامی هم نخستین بار توسط قراخانیان جدیدالاسلام پدید آمد - شمس بخارائی، 1377، ص . - 264

عزیزاالله بیات در کتاب تاریخ تطبیقی ایران با کشورهای جهان به تقسیم خانات ترک قراخانی در سال 433 ه.ق. 1041 - میلادی - اشاره میکند که طی آن، چاچ جزء خانات شرقی به مرکزیت بلاساغون2 شد و مرکز خانات غربی هم بخارا بود - بیات، 1384، ص . - 143 در همین دوره، مراتع و چراگاه های آبادانی که بین فاراب3 و چاچ بودند نیز توسط حدود هزار خانوار از ترکان صحرانشینی که به تازگی مسلمان شده بودند، تصرف شده بود - کشاورز، 1366، ج 1، ص . - 395

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید