بخشی از پاورپوینت
اسلاید 1 :
"فيزيوكراتها" در اوايل قرن هجدهم به مقدار فراواني صبغة ديني بر كتابهايشان دادند. عقايد آنان دربارة زمين و انسان مبتني بر افكار مسيحيت بود.
با حدوث انقلاب صنعتي و توليد انبوه، برخي عالمان اقتصاد شروع به تفكيك قلمرو تحقيقات خود از دين كردند.
اسلاید 2 :
در رابطه با اسلام و طرح اين سوال كه آيا اسلام داراي نظام اقتصادي مخصوص به خود مي باشد،اختلاف نظرهاي فراواني وجود دارد. برخي اقتصاد اسلامي را همان احكام و قوانين اقتصادياي ميدانند كه در كتب فقهي چون "مضاربه"، "مساقات"، "مزارعه"،""اجاره" و "جعاله”و... وجود دارد و برخي چون "آيت ا... سيد محمد باقر صدر"؛ معتقدند اسلام داراي مذهب و مكتب اقتصادي نيز هست و برخي ديگر ميگويند اسلام علم اقتصاد نيز دارد. بعضي هم به طور كلي منكر اقتصاد اسلامي شده و ميگويند اسلام تنها اهداف و ارزشهاي كلي را ارائه كرده است و احكام و قوانين موجود در حوزة اقتصاد مخصوص صدر اسلام بوده و جزء احكام ثابت و جهان شمول اسلام نيست.
اسلاید 3 :
نظام اقتصادي نيز يكي از زير نظامهاي نظام اجتماعي است. واژة «اقتصادي» اشاره به بُعد خاصي از رفتارها و روابط مردم دارد كه براساس محاسبة هزينه و فايده و به منظور تأمين معاش انجام ميگيرد. اهداف كلان نظام اقتصادي ميتواند عدالت اقتصادي، استقلال، رفاه عمومي و رشد و توسعة اقتصادي و اموري از اين قبيل باشد. البته تفسير و رتبهبندي اين اهداف در نظامهاي مختلف بر اساس مباني اعتقادي و ارزشي آن متفاوت است.
اسلاید 4 :
ميتوان نظام اقتصادي را چنين تعريف نمود: «نظام اقتصادي عبارت است از مجموعهاي از الگوهاي رفتاري كه بر اساس مباني اعتقادي و ارزشي مشخص، در راستاي اهداف معيني به صورت هماهنگ سامان يافته و شركتكنندگان در نظام را به يكديگر و به منابع پيوند ميدهد».
اسلاید 5 :
بي ترديد دين اسلام جهان بيني و ارزشهاي خاصي را معرفي كرده است كه با تغيير زمان و مكان تغيير نميكنند و به صورت منطقي ميتوان اثبات كرد كه آن جهانبيني و ارزشها مستلزم اهداف خاصي هستند كه در منابع اسلامي (قرآن و احاديث) به آنها تصريح شده است.
بنا بر اين، مباني اعتقادي، ارزشي و اهداف نظام اقتصادي اسلام در منابع ديني بيان شده است.
اسلاید 6 :
از سه طريق ميتوان اين نكته را اثبات كرد كه اسلام داراي نظام اقتصادي ثابت و جهان شمول بوده و الگوهاي رفتاري ثابت و جهان شمول را ارائه كرده است.
الف - دليل كلامي
اين دليل بر مقدمات سهگانه زير استوار است:
مفهوم سعادت انسان و جامعه از ديدگاه اسلام 1-
از ديدگاه فايدهگرايان كه افكار آنها زيربناي مكتب سرمايهداري است، انساني سعادتمند است كه لذتهاي مادي و دنيوي او بيشينه و دردها و رنجهاي او كمينه باشد. لذا هدف غايي سرمايهداري آن است كه بيشترين افراد به بيشترين لذت دنيوي با كمترين درد و رنج دست يابند
اسلاید 7 :
بيترديد يكي از گرايشهاي فطري انسان، گرايش به لذت و گريز از رنج است كه به صورت تكويني در نهاد وي گنجانده شده است. ماهيت سعادت انسان نيز چيزي جز «لذت بيشتر و رنج كمتر» نيست.
اشتباه بزرگ فايدهگرايان آن است كه لذتها و رنجها را در نوع مادي و دنيوي محصور ميكنند؛ در حالي كه بر اساس جهانبيني اسلامي، لذتها و رنجهاي دنيوي از جهت كميت و كيفيت با لذتها و رنجهاي اُخروي قابل قياس نيست
اسلام گرايش فطري به لذت و فرار از رنج را به رسميت ميشناسد و با دستورهاي خود، انسان را به سمت لذتهاي برتر و پايدارتر راهنمايي ميكند. از ديدگاه اسلام، انساني سعادتمند است كه سر جمع لذتهاي دنيوي و اخروياش بيشينه گردد و چون لذتهاي اخروي از لذتهاي دنيوي برتر است بر آن ترجيح دارد. بنابراين لذات دنيوي چنانچه به لذات اُخروي انسان آسيب وارد نكند، مجاز شمرده ميشود و ميتواند در سعادت انسان تأثير مثبت داشته باشد..
اسلاید 8 :
- انسان در جهانبيني اسلام
هدف از آفرينش انسان و بعثت انبيا تزكيه و تعليم انسانها حركت دادن آنها به سوي سعادت دنيا و آخرت است. انسان در نگرش اسلامي موجودي دو بُعدي و متشكل از جسم و روح است.(سوره حجر،آيات 28 و 29)
اسلاید 9 :
نظام علت و معلول در جهانبيني اسلام
از ديدگاه اسلام جهان داراي نظام علي و معلولي است.(سوره ملك،آيات 3 و 4)
در مباني فلسفي نظام سرمايهداري نيز نظام طبيعي پذيرفته شده است ولي ميان اين دو ديدگاه دو تفاوت عمده وجود دارد:
1- بر اساس ديدگاه سرمايهداري، گفته ميشود خداوند پديد آورنده ايننظم است ولي در پايدارياش نقشي ندارد، در حالي كه از ديدگاه اسلام خداوند نه تنها علت حدوث بلكه علت بقاي اين نظم نيز به شمار ميآورد. و تنها اوست كه به اسباب، سببيت ميبخشد و هستي را پايدار نگه ميدارد.( «اًِنَّ رَبٍّي عَلَي كُلٍّ شَيءٍ حَفِيظٌ» سوره هود،آية 57) و «اللهُ لاَ اًِلهَ اًِلاَّ هُوَ الحَيُّ القَيُّومُ»(سوره بقره، آية 255)
نتيجه اين تفاوت آن است كه بر اساس سرمایه داری ، نظم موجود جهان پيوسته ثابت است و علتها هميشه علت ميمانند، ولي بر اساس ديدگاه قرآن، خداوند قادر است هر گاه مصلحت بداند عليت را از هر علتي كه بخواهد، سلب كند؛ چنان كه در واقعة به آتش افكندن حضرت ابراهيم سوزانندگي را از آتش گرفت.( قُلنَا يَانَارُ كُونِي بَرداً وَسَلاَماً عَلَي اًِبرَاهِيمَ» سوره انبيأ ، آية 69)
اسلاید 10 :