بخشی از مقاله

چکیده

بررسی روند نظری و تاریخی رشد نظام سرمایهداری نشان میدهد که پیدایش، تکامل و ادامه حیات این نظام به وابستگی اقتصادی و مصرفگرایی سایر ملتها و اقتصادها وابسته است. بحران سال 1929 در نظام سرمایهداری باعث شد که این نظام بهدنبال مدیریت تقاضای مؤثر داخلی و بینالمللی باشد. اما روابط ناعادلانه اقتصادی با سایر ملتها، نیازمند توجیه است تا پذیرش آن بهسادگی اتفاق بیافتد.

پوشش رفتارهای سیاسی، بهانهگیریهای امنیتی، فشارها و تحریم ملتها همه در راستای تأمین امنیت اقتصادی نظام سلطه سرمایهداری است. طرف دوم مسأله، عدم پذیرش رابطه ناعادلانه و وابسته از سوی روحیه آزادیخواه ملت ایران و همچنین آموزههای ضدسلطه اسلام است. قاعده نفیسبیل، قاعده لاضرر، نهی اتراف و غیره از جمله قواعد فقهی روحیه ضد سلطه اسلامی است. مبارزات تاریخی ملت ایران در مقابل نظام سلطه نیز روحیه آزادیخواهی آنها را اثبات میکتد. در کشور ما نیز از زمان نسبتاً طولانی ریشههای حضور نظام سرمایهداری چه بهصورت استعمار و چه بهصورت فشارهای سیاسی- اقتصادی موانع بسیاری بر سر راه ترقی و پیشرفت کشور ایجاد کرده است.

بنابراین، برخورد اقتصادی الگوی اسلامی-ایرانی با نظام سلطه سرمایهداری گریزناپذیر است و لذا باید بهدنبال مسیر برونرفت و امن بود. اقتصاد مقاومتی در این راستا یک حقیقت انکارناپذیر و یک مسیر روشن برای پیشرفت و تعالی ملت ایران است. بهترین راهبرد برای پیشبرد الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در تقابل با نظام سلطه، درک منافع نظام سلطه سرمایهداری و رفتار اقتصاد سیاسی آنها و همچنین شناسایی منافع ملی کشور در این تقابل میباشد. این مطالعه با این هدف انجام پذیرفته و به بررسی این روابط پرداخته است.

.1 مقدمه

از بین نیازهای آدمی، نیاز مادی و تأمین آن، بیش از هر چیز انسان را به خود مشغول کرده است. اقتصاد در بسیاری از جوامع از مسائل حیاتی و مؤثر در زندگی مردم هست مکتب اسلام احتیاط سختگیرانه را برای کارگزاران در مسائل مادی و اقتصادی قرار داده است. برای آشنایی رابطه معنویت و اقتصاد، توجه به جایگاه اخلاق در اقتصاد الزامی است تا قرن هفدهم میلادی علم و فلسفه از هم متمایز نبودند؛ در دوره رنسانس، تفکر اومانیستی زمینههای شناخت مسائل اجتماعی را از راه عقل و تجربه بهصورت متمایز به وجود آورد؛ تا آنکه در اوایل قرن هجدهم زمزمه استقلال علوم اجتماعی و جدایی آن از فلسفه آغاز شد و این اندیشه بیان میکردند که پدیدههای اجتماعی همانند پدیدههای طبیعی، منظم و قانونمندند و بر رفتارهای اجتماعی همانند جهان طبیعت قوانینی حاکم است.

بر این اساس، علم اقتصاد که تا آن زمان با بحثهای اخلاقی و ارزشی آمیخته بود، مفاهیم ارزشی خود را از دست داد و بهجای آن را بحثهای منفعت طلبی، رفتار حسابگرانه، فردگرایی و محوریت قرار گرفتن سود آغاز شد. البته رفتار اقتصادی انسان بیشک در پرتو اراده و تصمیم انسان سامان مییابد و ارزشهای پذیرفتهشده در ذهن و فکر انسان، وی را به سمت این انتخابها و رفتارها سوق میدهد. با طلوع تفکر فردگرایی در بین دانشمندان و از سوی دیگر تسلط طبقه سرمایهدار بر جامعه اخلاق پدرسالارانهی مسیحی که مالاندوزی و تمایل به انباشتن ثروت را نکوهش میکرد، روبهزوال رفت. با انتشار کتاب ثروت ملل آدام اسمیت در سال 1776، فلسفهای جدید در فردگرایی رواج یافت چراکه این جهانبینی و نه جهانبینی قدیمیکه اصولاً همان جهانبینی قرون وسطایی بود، نیازهای نظام جدید سرمایهداری را منعکس میساخت.

در ورای همه این رویکردها نیز رویکردهای فرهنگی و جامعنگر مبتنی بر دین مبین اسلام با تمسک به دستمایه غنی وحی و آموزههای دینی به ارائه الگوی اسلامی توسعه پرداختهاند. در بین ادیان، دین اسلام با عنایت به نیازهای معنوی و مادی، راه سعادت مادی و معنوی انسان را ضمن ارائه نظام معیشتی با تکیهبر خداجویی فطری نشان میدهد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران موجب شد رویکردهای ضد غربی، در جهان سوم و بهویژه در کشورهای اسلامی انرژی تازهای پیدا کنند و این بار، مجهز به آموزههایی که معنویت بیشتری داشته، علیه جنبههای ضد بشری تمدن جدید حرکت کنند.

گفتمان انقلاب اسلامی، گفتمانی است که میخواهد همه ساحتهای حیات را پوشش دهد، بشر امروز منتظر یک سبک زندگی جدید و یک ساختار و الگوی جدیدی است و ازآنجاکه یکی از باورهای اصل انقلابیون آن بود که انقلاب اسلامی طرحی نو برای شیوهای جایگزین برای مدلهای شرقی و غربی برای زیستن انسانی ارائه میدهد، طبیعی بود که اندیشه تولید پدیدارهایی همچون علم و فنآوری ایرانی - اسلامی که اقتصاد ایرانی - اسلامی، مردمسالاری ایرانی - اسلامی، الگوی ایرانی - اسلامی پیشرفت مطرح شوند.

1-1 بیان مسئله پیشرفت را میتوان برنامهای هدفمند در جهت حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب دانست. با توجه به تفاوت جوامع مختلف در وضعیت موجود و با عنایت به این نکته که وضعیت مطلوب هر جامعه متناسب با مبانی معرفتی، فرهنگی، فلسفی، اخلاقی و ایدئولوژیک آن جامعه تعریف میشود، میتوان ادعا کرد که وضعیت مطلوب جوامع مختلف باهم متفاوت است. بهعبارتدیگر پیشرفت یک معنای جهانشمول و همهجا صادق ندارد و شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ارزشها و در یککلام شرایط زمانی و مکانی در آن مؤثر است. نادیده گرفتن این واقعیت میتواند به بروز ناهنجاریها و تناقضهایی در جوامعی که به کپیبرداری از الگوهای پیشرفت سایر کشورها - بدون توجه به شرایط بومی کشور محل اجرای الگوی پیشرفت - میپردازند، منجر شود، کما اینکه این وضعیت در جامعه ما بهوضوح قابلمشاهده است.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران باوجود رویکردهای ضد غربی و سرمایهداری پیش گرفت؛ اما ازنظر اجرای سیاستهای اقتصادی این رویکرد بهخوبی حفظ نشد حال سؤال این است؛ آیا ایران اسلامی در طول تاریخ از چنگال مادیگرایی نظام سلطه - سرمایهداری - در امان بوده است؟ در پاسخ به این سؤال میتوان گفت متأسفانه وجود تورم بالای اخیر، بازار سیاه دلالی، اقتصاد مالیه گرایی و با استفاده از رانتهای متنوع در کشور خود نشان از عدم داشتن الگویی مناسب در اقتصاد کشور است. برنامههای متنوع توسعه که از دیرباز در کشور برنامهریزی و تا حدودی اجراشدهاند نتوانستهاند ارمغانی مطلوب و حقیقی را برای جامعهی ایرانی مهیا سازند.

عدم کارآمدی الگوهای پیشرفت غیربومی، ظرفیتهای مناسب داخلی برای ایران، درخواستهای مکرر مردم برای کسب نیازهای واقعی، وجود نیروهای انسانی و سرمایههای اجتماعی کارآمد، پیشرفتهای ایرانیان در سطوح و عرصههای مختلف، افزایش سطح نخبگان و شرایط مناسب فرهنگی، زمینههای تدوین الگوی پیشرفت بومی و ضرورتهای تحقق آن را توجیه مینماید و وجود دو فرهنگ اسلامی و ایرانی در بدنه و ساختار این الگوی بومی پیشرفت، نشاندهنده تناسب این الگو با شرایط فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، ارزشی مردم کشور است. در بررسی این ادعا که الگوهای پیشرفت مرسوم در دنیا پاسخگوی نیازهای کشور ما نبوده و باید الگوی جدیدی را تعریف کرد که دارای مشخصههای اسلامی ایرانی باشد. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است؛

اگر اقتصاد شما اقتصاد سرمایهداری باشد که در آن تحریص به دنیا صورت میگیرد، هدف اصلی فقط نفع شخصی باشد، بانک، مرکز پرستش دنیای امروز قرار میگیرد و رشد نرخ ربا، معیار و ارزش در همه ساحتهای انسانی در این قرار میگیرد عدالت اجتماعی، هدف اصلی آفرینش انسان و ارزش معنویات در جامعه چه می-شود؟ لذا نمیتوان با قوانین و اصول سرمایهداری مملکت اسلامی را توسعه داد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید