بخشی از مقاله
كارآموزي كشاورزي زراعت و اصلاح نباتات در ايستگاه تحقيقات عراقي محله
مقدمه:
تاريخ شروع كارآموزي دوره كارآموزي اينجانب در مورخه 17/7/84 آغاز شد. قرار بر اين شد كه طي يك دوره 45 روزه به مدت 35 روز در ايستگاه تحقيقات عراقي محله و مدت 10 روز در مركز تحقيقات و بخش تهيه و اصلاح بذر و نهال مشغول بكارآموزي شدم.
ايستگاه تحقيقات كشاورزي عراقي محله گرگان:
در بدو ورود به ايستگاه تحقيقات عراقي محله به تابلويي برميخوريم كه مشخصات ايستگاه به اختصار و به شرح زير درج گرديده است:
• ايستگاه تحقيقات كشاورزي عراقي محله
• تاسيس 1337
• مساحت 37 هكتار
• ارتفاع از سطح دريا 5/5 متر
• ميزان بارندگي 450-400 ميليمتر
پروژههايي كه در ايستگاه بر روي آنها كار ميشود، عبارتند از:
دانههاي روغني؛
ذرت؛
گياهان علوفهاي؛
غلات؛
حبوبات؛
سبزي و صيفي.
اما در تحقيقات جديد كه توسط مهندس كشت كار انجام گرفته، مساحت كل ايستگاه، 45 هكتار بود و ايشان نقشه كلي ايستگاه را كشيده و تمام تقسيمات موجود در ايستگاه را به صورت نقشه نشان دادهاند.
سويا
تاريخچه
اين گياه در اصول بومي آسيا و استراليا ميباشد و گياهي است مهم كه بيش از نيمي از روغن دنيا و بيش از 70% تجارت كنجاله دنيا را به خود اختصاص داده است. امريكا بزرگترين توليد كننده سويا، 63% توليد جهاني را به خود اختصاص داده است. سهم ايران، حدود 001/0%، يعني حدود 200 هزار تن ميباشد و بيشتر به منظور تهيه روغن كشت ميشود كه 90% آن نيز در شرق مازندران و استان گلستان كشت ميشود. اين در حالي است كه در دنيا بخصوص در كشورهاي توسعه يافته، از اين گياه فرآوردههاي فراواني از قبيل شير، لبنيات، ماست، كره و بستني بدست ميآورند و مصرف سبزي خوردني نيز دارد.
تاريخ دقيقي در مورد كاشت اين گياه در ايران در دسترس نيست، ولي از قديمالايام در گيلان نوعي سويا موسوم به پشم باقلا يا خرس باقلا كشت ميشده، ولي در سال 1341 گروه صنعتي بهشهر با وارد كردن تعدادي بذر از آرژانتين، اقدام به كشت آن نموده است.
گياهشناسي
نام علمي سويا Glysin max، ديپلوئيد و مقدار كروموزم آن 40 است. گياهي است يكساله، ارتفاع بوته 180-75 سانتيمتر، عمق ريشه آن تا حدود 160-150 سانتيمتر و ريشههاي فرعي آن در حدود 60-30 سانتيمتر در خاك متفرقند. سه نوعه ريشه دارند: نابجا، اصلي و فرعي كه برخي مواقع بر روي آنها برجستگيهايي ديده ميشود كه محل زندگي باكتريهاي ميلهاي به نام ريزوبيوم ژاپونيكم است كه در صورت نيتروبودن خاك بعد از 42-30 روز از كاشت ظاهر ميشوند.
3 نوع برگ در سويا ديده ميشود:
1. برگهاي لپهاي 2. برگهاي ساده و 3. برگهاي 3 برگچهاي
زير و روي برگ و همچنين سطح ساقه و غلات سويا پوشيد از كركهايي به رنگ طلايي يا نقرهاي بسته به رقم ميباشد.
كاشت:
در گلستان ارقام ويليامز به عنوان زودرس، هيل و سحر به عنوان ميانرس و گرگان 3 به عنوان ديررس كشت ميشوند.
آمادهسازي زمين:
معمولاً كشت سويا به دو صورت بهاره و تابستانه صورت ميگيرد.
در كش بهاره، زمين را در زمستان يك شخم عميق زده و در بهار نيز يك شخم به عمق 20 سانتيمتر برخلاف شخم قبلي ميزنيم. پس از تسطيح آبياري انجام گرفته و عمليات كشت به صورت رديفي و حتماً به شيوه هيرمكاري صورت ميگيرد، زيرا هم به كمبود آن و هم به زيادي آن حساس است.
عمق كاشت بذر، 5-3 سانتيمتر بسته به بافت خاك ميباشد.
فاصله رديفهاي كاشت در ارقام بهاره، 65-45 سانتميتر و ارقام تابستانه، 40-25 سانتيمتر ميباشد.
خاك مطلوب آن رسي ـ شني با بافت متوسط و اسيديته 7-6، به شوري حساس ميباشد و در Ecهاي بالاتر از 4 ميليموس گلها عقيم ميشوند.
تاريخ كاشت در كشت بهاره بايستي در اولين فرصتي كه پيش آمد، يعني بعد از رفع سرماي زمستانه اقدام به كشت نمود. در كشتهاي تابستانه به علت حساسيت اين گياه به طول روز نبايستي تاريخ كاشت آن عقب بيافتد.
داشت:
عمليات داشت سويا كه از مرحله 2 برگي شدن آغاز ميشود، معمولاً بر اساس جداول تعيني شده استاندارد رشد رويشي و زايشي كه در اختيار زارع يا اصلاحگر قرار ميگيرد، انجام ميشود.
در مورد آبياري صحيح از زمان گلدهي تا نزديك رسيدن نياز آبي اين گياه شديد است. خصوصاً اول گلدهي تا اوايل دانه بستن. دوره آبياري سويا در منطقه گلستان، هر 14-10 روز يكبار است، يعني 5-4 بار در طول دوره رشد و نمو نياز به آبياري دارد.
از مرحله 6-4 برگي شدن نيز بايستي عمليات وجيني و مبارزه با علف هرز و سله شكني و خاك دادن پاي بوته صورت گيرد. در طي اين مراحل بايستي همواره مواظب خسارت آفات نيز باشيم.
كوددهي:
ازت: از مهمترين نكتهاي كه از لحاظ دادن يا ندادن كود ازت بايستي درنظر داشته باشيم، اين است كه اگر قبلاً در زميني در مورد نظير سويا كشت شده است، تا حدود 5-4 سال بعد از آن نياز چنداني به كود ازتن نخواهيم داشت، زيرا در صورت كشت مكرر سويا در يك مزرعه گرهگهاي موجود در ريشه اين گياه قادر به ذخيرهسازي مقادير متنابهي از ازت هوا ميباشند و علاوه بر ازت مورد نياز گياه 200-180 كيلوگرم ازت نيز به خاك بيافزايند. البته در صورت مصرف بيرويه كود ازت، ميزان پرتئين دانه افزايش و درصد روغن آن كاهش خواهد يافت.
بيماري:
پوسيدگي ذغالي: يكي از مهمترين بيماريهاي شايع سويا است كه سبب خسارت شديدي به مزارع سويا شده و عملكرد را شديداً كاهش ميدهد و عمدتاً در مراحل آخر رشد گياه خود را نشان داده و با خشكانيدن بوتهها، سبب رسيدگي زودتر كاذب گياه ميشود، به شكلي كه غلافها ظاهراً رسيده به نظر ميرسند، ولي دانهها پر نشده و وزن دانه شديداً كاهش مييابد.
قارچ عامل اين بيماري ماكروفومينا ميباشد. مشخص شده كه با توجه به اين كه اين قارچ در خاك باقي ميماند، در صورت بروز تنش خشكي، معمولاً اين قارچ فعال شده و آثار خسارت ظاهر ميشود. براي مبارزه با اين بيماري بايد از بروز تنش خشكي در سويا جلوگيري نمود.
سويا داراي انواع بيماريهاي قارچي باكتريايي و ويروسي ميباشد. بوتهميري، لكه برگيها، سوختگيهاي برگي، سفيدك سطحي و بيماري لكه ارغواني در اين منطقه بيشتر شايع ميباشد.
از بيماريهاي باكتريايي معمولاً سوختگيهاي باكتريايي، خشكيدگي و پژمردگي باكتريايي مشاهده ميشود كه براي مبارزه با آن با ناقلين آن از جمله شتهها مبارزه كرد و از انواع ويروسي ميتوان ويروس موزائيك سويا را نام برد.
آفات:
1. تريپس: اين آفت ريز و كوچك از مرحله 2 برگي شدن به گياه حمله ميكند و براي مبارزه با آن از سم متاسيستوكس استفاده ميكنيم.
2. لاروهاي كرم غوزه و كارادرينا: كه از مرحله 8-5 برگي شدن به گياه حمله نموده و براي مبارزه با آن از سموم نواكرون و لاروين استفاده ميشود.
3. عسلك و كرم غوزه كه در مراحل بعدي رشد سويا نيز ديده ميشوند و براي مبارزه با آنها از سموم نواكرون و آدميرال استفاده ميكنيم.
البته اگر تداخل نسل در مزرعه پيش بيايد، يعني در يك زمان حالتهاي مختلفي از سيكل زندگي حشره مشاهده شود، مجبوريم از سموم ضربتي مثل رانيتول استفاده نماييم.
برداشت:
برداشت سويا زماني صورت ميگيرد كه برگهاي آن كاملاً ريخته و پاييزين غلاف آنها كاملاً زرد و خشك شده باشد. در ايران از 4 رقم موجود غير از گرگان 3 كه بلند قد و چندشاخه است و با كمباين قابل برداشت است، كشاورزان با تحمل هزينههاي بالا بوتهها را از قسمت سطحي با دست درو ميكنند. هنگام برداشت رطوبت دانه بايستي كمتر از 15% باشد، ولي به منظور انبارداري طولاني بايستي رطوبت به 13% و كمتر از آن برسد.
طرحهاي در دست اجرا در ايستگاه تحقيقاتي عراقي محله:
در مدت 10 روز حضورم در بخش دانههاي روغني (سويا)، سعي كردم مطالبي در مورد سويا، طريقه كاشت، داشت و برداشت بدست آورم، ولي در زمان حضور من بيشتر كارهاي سويا تمام شده بود و روزهاي آخر برداشت محصول بود.
در اولين روز به اتفاق آقاي مهندس مهقاني كه ايشان به مدت 2 سال به صورت امريه مشغول همكاري بودند و روزهايذ آخر خدمت مقدس سربازي ايشان بود و در قسمت دانههاي روغني بخصوص سويا فعاليت ميكردند. در اين روز كارگران آماده برداشت سويا بودند كه در روز قبل مشخص شده بود كه كدام كرت برداشت شود. با آمدن مهندس مهقاني كار شروع شد:
بوتههاي مربوط به هر كرت را جداگانه برداشت كرده و يك نفر اطلاعات مربوط به آنها را نوشته و آنها را توسط نخي ميبست تا با هم قاطي نشوند. وقتي كه بيشتر كرتها را برداشت كردند، كمباين مخصوص (دروكن سويا) در كنار هر كرت آمده و جداگانه سوياها را ميكوبيد و دانهها را داخل كيسه ريخته دوباره مشخصات مربوطه را نوشته و به داخل انبار انتقال ميدادند.
طريقه برداشت در طرحهاي آزمايشي بدين ترتيب بود كه بيشتر كشتها به صورت چهار رديف انجام ميگيرد، چون ماشين كاشت چهار رديفه بود. در هنگام برداشت رديف اول و رديف چهارم، برداشت نميشود و 2 رديف وسطي را برداشت ميكنند. در دو رديف وسط نيز بوتههاي اول و آخر را برداشت نميكند، به عنوان شاهد در مزرعه باقي ميماند.
در روز بعد با خانم مهندس رييسي آشنا شدم. ايشان نيز بر روي دانههاي روغني از جمله سويا تحقيق ميكردند. ايشان كارهاي خود را براي بنده تشريح كردند. مراحل مختلف كار براي معرفي رقم جديد را توضيح دادند. بيشتر كارهاي انجام شده بر روي سويا با ارقام مختلف بيشتر ارقام برداشت شده بود و چند رقمي كه باقيمانده، به خاطر ديررسي بودن گياه ميباشد.
ايشان طريقه تشخيص دو رقم سويا، از جمله گرگان 3 و D.P.X را به من گفتند. تشخيص از روي رنگ كركها ميباشد. كرك در رقم گرگان 3، سفيد ميباشد، ولي در D.P.X كركها طلايي هستند. همچنين از روي دانه نيز ميتوان تشخيص داد. ناف دانه گرگان 3 سفيد بوده، ولي D.P.X سياه ميباشد. تعداد غلاف در D.P.X بيشتر از گرگان 3 ميباشد. گرگان 3 بيشتر به صورت خوابيده ديده ميشود. وزن هزار دانه گرگان 3، بيشتر از D.P.X است.
در قسمت اول مربوط به بهنژادي بود، يعني با دورگگيري ارقام مختلف در بلوكهاي جداگانه آزمايش و تحقيقات خود را انجام ميدادند. مثلاً در بلوك اول رقم گرگان 3 كشت شد بود. رقم گرگان 3 يك رقم ديررس ميباشد كه امروزه كمتر كشت ميكنند.
در قسمت بعدي دو رقم سحر و D.P.X با هم كشت شده بود. بدين ترتيب كه سه رديف كسر و سه D.P.X و سحر و سه رديف D.P.X كاشته بودند. سپس خانم مهندس رييسي چگونگي لقاح مصنوعي ـ دورگگيري را توضيح دادند.
عمليات دورگ گيري
در انجام عمليات دورگگيري نياز به ابزار ظريف و صرف حوصله فراوان است كه عموماً از عهده كارگران ماهر دختر برميآيد. براي انجام دورگگيري در مرحلهاي كه هنوز گلبرگها پديدار نشدهاند، با مهارت خاصي توسط پنس گلبرگهاي بسيار كوچك و جوان را كه داخل كاسبرگ قرار گرفته است، به همراه پرچمها يكجا جدا مينماييم، طوري كه به كلاله و مادگي خسارتي نزنيم. آنگاه گرده گل موردنظر (پايه پدري) را به اين گل عقيم كردهايم، تماس داده و روي آن را با پنبه ميپوشانيم و علامتگذاري ميكنيم و با ثبت رقم پايه پدري و مادري و تاريخ دورگگيري در اتيكت مربوطه آن را رها ميكنيم.
دورگگيري در صبح زود و يا غروب انجام ميگيرد و گلهاي وسطي ساقه براي انجام دورگگيري انتخاب ميشود. گياه سويا به لحاظ شرايط خاص آن، يعني خودگشن بودن و سخت لقاحي و ريزش زياد گلها انجام دورگگيري و بدست آوردن بذر حاصل از آن بسيار مشكل ميباشد. به همين دليل گاهي ممكن است فقط 5% و يا كمتر از گلهاي دورگ زده به غلاف تبديل گردد (غلافهاي حاصل از دورگگيري معمولاً كوچكتر و حاوي دانه كمتري ميباشند).
تلقيح كردن بدين ترتيب ميباشد كه گلهايي كه هنوز لقاح را انجام ندادهاند را جمع كرده و در داخل آزمايشگاه با هم تلاقي ميدهند. بذر حاصل از اين مرحله همگي تكدانه ميباشند. اين تك دانهها را جمعآوري كرده و در سال بعد به عنوان F1 كشت ميكنند. تعداد رديفها و كرتها بستگي به تعداد دانه و بذر بدست آنده از تلقيح دارد.
در هنگام برداشت F1 آن بوتههايي كه بهتر رشد كرده و تعداد غلاف بيشتري دارند را برداشت ميكنند. البته برداشت كردن هم اصولي خاص خود را دارد. بدين ترتيب كه رديف اول و آخر هر كرت را گذاشته و دو رديف وسط را برداشت ميكنند. در اين دو رديف نيز بوتههاي اول و آخر را برداشت نميكنند. بعد از برداشت بوتهها كارگران مشغول كوبيدن غلافهاي برداشت شده از هر بوته شده و تعداد آنها را شمرده و داخل پاكتهاي مخصوصي گذاشته و مشخصات آنها را نوشته و داخل پاكت گذاشته و به داخل انبار ژرم پلاست دانههاي روغني ميبرند.
اين مراحل تا 7 نسل (F7) ادامه دارد تا به يك لاين خالص و يك رقم جديد دست يابند. رقم D.P.X يك رقم وارداتي ازد امريكا در سال 1378 بوده است كه پس از گذشت 6 سابل انتظار دارند كه در سال زراعي 85 به كشاورزان معرفي كنند و در سال 1379، 4150 كيلوگرم محصول توليد كرده است. D.P.X نسبت به تنشهاي محيطي خوب عمل كرده و تعداد غلاف در بوته زياد بوده و دانهها نيز مناسب هستند.
ارتفاع بوتهها خوب بوده، برگها همزمان ميرسند و به راحتي توسط كمباين ميتوان درو كرد.
البته خانم مهندس رييسي، به دليل اينكه در سال زراعي كه در حال گذاشتن است (84)، به دليل گرماي شديد در هنگام گلدهي و لقاح از اجراي طرح زياد راضي نبودند.
بهترين زمان براي انجام تلقيح، صبح زود ميباشد كه اين كار توسط كارگران كه آموزش لازم را ديدهاند، انجام ميگيرد. سويا گياهي است حساس كه در گرماي شديد گلها ريزش ميكند، رنگ در سويا سفيد يا صورتي ميباشد.
كار در قسمت بهنژادي خيلي حساس ميباشد، زيرا بايد گلهايي را انتخاب كنيم كه لقاح طبيعي روي آنها انجام نشده باشد. اگر كارگران بدون دقت اين كار را انجام دهند، يعني گلهايي را انتخاب كنند كه قبلاً لقاح طبيعي روي آنها صورت گرفته باشد، در هنگام كشت و بعد از جوانه زدن، مهندسين متوجه ميشوند كه اين بوته، يك بوته مادري است كه با لقاح طبيعي صورت گرفته نه لقاح مصنوعي، به همين خاطر ميگويند بهنژادي خيلي حساس است و براي بهنژادي بايد از افراد ماهر و باتجربه استفاده كرد.
در قسمت بهنژادي بيشتر بر روي تاريخ كاشت و فاصله رديفها و فاصله بوتهها ميزان مصرف بذر و غيره تحقيق ميشود.
سويا را بيشتر به عنوان كشت دوم بعد از گندم ميكارند. به همين خاطر بايد يك تاريخ كاشت مناسبي داشته باشد، ولي در منطقه ما تاريخ كاشت متنوع است كه اين باعث ميشود كه كاشت و برداشت مناسبي وجود نداشته باشد. به همين علت متخصصان منطقه براي دستيابي به يك تاريخ كاشت دقيق براي ارقام مختلف سويا تحقيق ميكنند تا براي كشاورزان اين تاريخ و ميزان بذر مصرفي مناسب را براي هم رقم اعلام كنند.
يك نمونه از طرحهايي كه در اين مركز بر روي سويا انجام ميشود، مربوط به تعيين مناسبترين تاريخ و الگوي كاشت لاين اميدبخش سويا (D.P.X) ميباشد.
نام انگليسي:
Determine the best planting date and pattern of soybean new line.
كه اين طرح را خانم مهندس رييسي به عنوان مجري مسوول در قسمت بهزراعي و آقاي مهندس هزارجريبي، به عنوان مجري طرح بهنژادي كار خود را شروع كردند.
تاريخ شروع و مدت اجراي طرح، بهار 1382 و به مدت 2 سال.
محل اجراي طرح، ايستگاه تحقيقات كشاورزي عراقي محله گرگان.
خلاصه طرح:
با توجه به اينكه همزمان با دستيابي به لاينها و ارقام جديد سويا، توصيههاي بهزراعي مناسب آنها نيز بايد مشخص شود. لذا به منظور بررسي تاريخ و الگوي مناسب كاشت رقم اميدبخش (D.P.X ) طرحي به صورت آزمايش اسپيلت پلات --- در قالب بلوكهاي كامل تصادفي در 3 تكرار و به مدت 2 سال در اين ايستگاه اجرا شده است.
سه تاريخ كاشت (از 15 ارديبهشت به فاصله 25 روز) به عنوان فاكتور اصلي و دو عامل مختلف خطوط (60-50-40 سانتيمتر) و تراكم بوتههاي مختلف (10-20-30) بوته در مترمربع به عنوان فاكتور فرعي و به صورت تركيبي در كركهاي فرعي قرار خواهند گرفت.
در فروردين ماه، كار تهيه زمين شروع و در زمانهاي مقرر كشت به صورت هيرم انجام گرفت. تراكمهاي موردنظر از طريق تنك بوتهها در مرحله 4-2 برگي تنظيم ميشود. در طول دوره رشد مراقبتهاي زراعي لازم انجام و مراحل فنولوژي ثبت خواهد شد.
در زمان رسيدگي فيزيولوژي اجراي عملكرد به همراه ساير صفات شمارش ميگردد و پس از رسيدگي كامل جهت محاسبه عملكرد دانه بوتههاي دو خط وسط بعد از حذف حاشيهها برداشت، كوبيده، سپس توزين خواهد شد. عملكرد دانه، شاخص برداشت و صفات موردنظر در پايان هر سال تجزيه ساده و بعد از دو سال تجزيه مركب انجام خواهد شد. در پايان بهترين الگوي كاشت اين رقم به كشاورزان توصيه خواهد شد.
هدف تحقيق
• تعيين بهترين تاريخ كاشت لاين جديد اميدبخش سويا جهت دستيابي به بيشترين عملكرد.
• تعيين الگوي كاشت مناسب (تراكم بوته) براي تاريخ كاشتهاي مختلف جهت راندمان بالاتر و كاهش هزينههاي داشت و برداشت.
ضرورت و اهميت اجراي طرح
با توجه به گسترش سطح زمين كشت سويا در استان گلستان و استمرار برنامههاي بهنژادي به لاينها و ارقام جديدي كه داراي پتانسيل عملكرد بالا هستند، در حال معرفي ميباشند. ارقام جديد براي رسيدن به عملكرد واقعي بايد در الگوهاي زراعي مناسب خود كاشته شوند. به همين منظور بايد مسائل بهزراعي آنها مورد بررسي قرار گيرد.
سابقه تحقيق در داخل و خارج كشور با ذكر نتايج
در نقاط مختلف دنيا در رابطه با تاريخ كاشت، فواصل بين رديف و بين بوتهها بررسيهاي زيادي صورت گرفته است كه نتايج آن بيشتر كاربرد منطقهاي دارد.
در يك بررسي تدريجي كه اخيراً در دانشگاهي صورت گرفته، تاخير در كشت سبب كاهش عملكرد شد، ولي فواصل رديف مختلف در تاريخ كاشت اختلافي در عملكرد بوجود نياورد.
در آزمايش ديگري در كشت دوم بر روي دو فاصله خطوط 19.76 سانتيمتري صورت گرفت، مشخص شد كه گرچه عملكرد تك بوته در فواصل باريكتر كمتر بود، ولي در كل جمعيت گياهي، عملكرد بيشتر شده بود.
در تحقيقاتي كه در دو دهه اخير در مركز تحقيقات گلستان صورت گرفت، بهترين تاريخ كاشت براي ارقام ديررس مثل گرگان 3، اواسط تا اواخر ارديبهشت تعيين شد. همچنين اگر چه از فواصل 7×8 براي رقم تجاري سحرو و 5×60 براي رقم ويليامز در كشت بهار، عملكرد بيشتري بدست آمد.
روش كامل اجراي تحقيق
اين طرح به صورت آزمايشي اسپيلت پلات فاكتوريل در قالب بلوكهاي كامل تصادفي و در 3 تكرار به مورد اجرا درخواهد آمد. فاكتور اصلي شامل سه تاريخ كاشت (از 15 ارديبهشت به فاصله 25 روز) و تراكم بوته به عنوان فاكتور فرعي درنظر گرفته شده است و تركيبي از فواصل بين خطوط 40-50-60 و تراكم مختلف 10-20-30 بوته در مترمربع ميباشد كه به صورت تراكمهاي مختلف بوته اعمال ميشود.
هر تيمار در چهار خط پنج متري كاشته ميشود. در اول فروردين ماه، آمادهسازي زمين آغاز شد و قطعه زميني كه قبلاً شخم پاييزه خورده با دو بار ديسك زدن آماده خواهد شد. توصيه كودي بر اساس آزمون خاك ميباشد كه در ايستگاه عراقي محله معمولاً نيازي به مصرف كود پتاسه نميباشد و كود فسفات آمونيوم، 150 كيلوگرم در هكتار و كود اوره به عنوان استارتر، 35 كيلوگرم و همچنين سولفات منگنز و سولفات روي نيز به همين مقدار درظر گرفته شدند. سپس زمين توسط لوله به خوبي صاف و هموار خواهد گرديد.
زمانبندي فعاليتهاي عمده طرح و زمان ارائه شده گزارش نهايي:
فروردين: آمادهسازي زمين
ارديبهشت: كوددهي، كاشت
خرداد: ادامه كاشت، تنك، وجين، سله شكني، مبارزه با آفات
تير، مرداد و شهريورماه: ادامه مراقبتهاي زراعي، شامل آبياري، سمپاشي و وجين.
مهر و آبان ماه: ادامه مراقبتهاي زراعي و برداشت
آذر و ديماه: تجزيه آماري و ارائه گزارش ساليانه
كلزا
تاريخه و اهميت كلزا
كلزا از مهمترين دانههاي روغني جنس براسيكاست و اهميت آن در چند سال اخير بيشتر شده است. اين گياه از قديمالايام در دنيا كشت ميشده، ولي به دليل داشتن اسيد اروكا يا اسيداروسيك و اسيدگلوكلوزينوليت كه در روغن آن وجود داشت، كمي حالت سمي داشت و باعث تهوع و دلپيچه ميگشت، ولي از سال 1965 تا 1975، رشد كلزا در دنيا به شكل سريعي افزايش يافت و اين به دليل اصلاح نژاد و توليد ارقام 000 كه فاقد اين اسيد بودند يا ميزان آنها كم شده بود، ميباشد.
حد استاندارد اسيداروسيك نبايستي از 2% بيشتر باشد و حد استاندارد اسيدگلوكوزينوليت نيز بايستي كمتر از 30ppm در كنجاله كلزا باشد.
كلزا از لحاظ توليد روغن در دنيا بعد از سويا و پنبه، جايگاه سوم را دارد و بزرگترين توليد كننده آن در دنيا، كانادا ميباشد. در ايران نيز چندي است مطالعات تحقيقاتي جهت كشت و كار اين محصول آغاز و ارقامي از كشورهاي مختلف به ايران وارد شده است و موفقيتهاي نسبتاً خوبي از خود نشان داده است.
آمادهسازي زمين براي كشت كلزا
قبلاً زمين موردنظر را دوبار سابسويليد (زيرشكن) زده بودند. دليل اينكه زمين را زيرشكن ميزنند، اين است كه موارد وارد خاك شود. همچنين ريشهها راحتتر در خاك نفوذ كنند و ... .
وقتي سابسويليد ميزنند، بيشتر كلوخهها را بالا ميآورد و اين امر باعث ميشود كه در هنگام ديسك زدن به مشكل بر بخوري، چون خرد كردن اين كلوخههاي سفت، خيلي سخت ميباشد و ديسك زياد زدن باعث خرابي زمين و خاك ميشود.
كمكم كار كشت كلزا در حال آغاز شدن ميباشد، ولي به دليل كمبود بارندگي و آماده نشدن زمين، اين كار به تعويق افتاده است. به خاطر همين زمين را شروع به آبياري باراني كردند تا بتوانند زمين را ديسك زده و شروع به كشت كنند. بعد از آبياري باراني زمين خيلي گل شده بود و ديسك زدن به خوبي صورت نميگرفت. به همين خاطر سه روز ديگر كارها عقب افتاد.
در اين فرصت من به اتفاق مهندس بهمرام بذرهاي لازم را براي كشت آماده كرديم. مقدار بذرها در حد 10 گرم بود و آنها را در داخل پاكت ريخته و روي پاكتها را با شمارههاي مخصوص مشخص كرديم و تمام شمارهها را داخل كاغذي نوشته تا در آينده به ترتيب اين شمارهها كارها انجام شود. بعد از شمارهگذاري بسته به ترتيب شماره مرتب كرديم و هر كدام از بذرها را كه بايد در قسمتي مخصوص كشت ميشود، در جاي خودش گذاشتيم تا در روز كشت با مشكل روبرو نشويم.
در روز بعد به اتفاق مهندس بهمرام به سر زمين رفتيم تا نقشه را در زمين پيدا كنيم. اين كار به كمك آقاي داوطلب و مهندس باقري انجام شد. اين زمين را گونيا كردند و سپس شروع بع كرتبندي و خيابانبندي كرديم تا تمام كار براي كشت آماده باشد و فقط ماشين كشت آماده و شروع بكار كند.
ماشين كشت:
دستگاهي است كه مخصوص تحقيقات ساختهاند و اين دستگاه ميتواند 4 گرم بذر را در 10 متر مربع زمين بكارد. اين دستگاه چهار رديفه ميباشد.
مشخصات گياهشناسي كلزا
گياهي است ديپلوئيد (2N=38)، يكساله و علفي كه به صورت فرمهاي بهاره و پاييزه كشت ميشود. تعدادي از گونههاي جنس براسيكا مثل كلزا: Brasica napus، شلغم روغني B. campestris، خردل هندي، خردل سياه و خرده حبشي از جمله گياهان روغني مهماند كه از اين ميان: B. napus, B. campestris داراي فرم بهاره و پاييزه بوده و از اهميت بيشتري برخودارند.
اين گياه در كشور كانادا، بدليل اينكه آنها كارهاي اصلاحي را بر روي كلزا انجام دادهاند به كنولا معروف است.
برخي توصيههاي زراعي:
امكان كشت اين گياه تقريباً در تمام دنيا وجود دارد و به شوري نيز مقاوم است. در بهار نيز تحمل به خشكي خوبي دارد. براي تهيه زمين بايستي مديريت به صورتي باشد كه تا عمق 6 سانتميتري از خاك نبايستي كلوخهايي به نظر 3 سانتيمتري داشته باشيم و كلاً عمق شخم تا حدودي 20 سانتمتر درنظر گرفته ميشود كه البته اگر از اين تعداد نيز بيشتذ شود، ايرادي ندارد، زيرا كلزا گياهي است كه داراي ريشه مستقيم است و شخم زمين بلافاصله بعد از محصول قبلي (گندم)، صورت ميگيرد و بعد از شخم سطح خاك را نيز بايستي نرم كرد تا از تبخير آب جلوگيري نمود.
در كار تحقيقاتي بايد خيلي دقت كرد تا هيچگونه اشتباهي رخ ندهد. يعني اگر جاي يك پاكت عوض شود، كل كارها و تحقيقات به هم ميخورد. به همين خاطر همين بايد با حوصله و دقت زياد كار كرد.
در اين روز خود مهندس بهمرام به خاطر حساس بودن طرح روي ماشين كشت نشستند و بذرها را به ترتيب شماره داخل كرت مخصوص ميكاشتند. در اين روز اولين طرح مهندس بهمرام به پايان رسيد. در اين طرح خانم مهندس يوسفي نيز خيلي به ما كمك كردند.
طرح دومي كه در اين روز قرار بود انجام شود، نيز مربوط به مهدنس بهمرام بود، فقط جايش فرق ميكرد و در قسمت ديگر زمين انجام ميشود كه اين طرح نيز توسط ماشين كاشت انجام شد.
طرح ديگري كه در اين روز انجام داديم، مربوط به مهندس نوري بود كه مهندس بهمرام به ايشان كمك ميكرد و شروع به پيدا كردن نقشه و كرتبندي و خيابانبندي كرديم و كار براي كاشت آمده شد و شروع به كشت كردند.
يكي ديگر از طرحهاي مهندس مشترك با انرژي اتمي بود كه خارج از ايستگاه انجام داده بودند و طرح ديگر در مركز تحقيقات گنبد انجام شده بود.
آخرين طرح مهندس نيز در كنار انبار جلو ايستگاه ايجاد شد. اين طرح به صورتي دستي انجام ميشود. براي اين كار ابتدا زمين را آماده كرده و سپس توسط فارو زمين براي كشت آماده شد.
سپس تمام بذرها كه قبلاً آماده شده بود و شماره خورده بود، در جاي مخصوصي خود در داخل زمين كنار رديف مربوط به خود كه قرار بود كشت شود، گذاشتيم هر پاكت دو خط كاشته ميشد و يك خط خالي كاشته ميشود و كار به همين ترتيب تا آخر انجام شد. كارگران بذرها را توسط دست داخل شيارها ريخته و بعداً روي آنها را ميپوشانند. بعد از اينكه كار تمام شد، از فردي آن روز شروع به آبياري باراني سطحي كرديم تا تمام بذرها يكنواخت سبز شوند، ولي باز هم در چند رديف بعضي از ارقام خوب جوانه نزده بودند. به همين خاطر در آن قسمتها واكاري انجام دادند.
در اين قسمت يكي از طرحهايي كه در ايستگاه عراقي محله در مورد كلزا انجا ميشود، مشاهده ميكنيد.
البته در خاكهاي سبك و خشك نيز از ديسك و كولتيواتور ميتوان استفاده نمود، سپس غلطك زد و در خاكهاي سنگين و خشك ميتوان از چيزل به عمق 20 سانتيمتر و بعد از كولتيواتور و ديسك (10 سانتيمتر) استفاده نمود. برخي فكر ميكنند كلزا در زمستان به صورت رزت ميباشد، در حالي كه اين تصور صحيح نيست، زيرا رزت به معناي خواب زمستانه است، در صورتي كه كلزا در زمستان در حال خواب نيست، بلكه در حال رشد بطئي ميباشد.
شرايط گياه تا قبل از زمستان بايستي طوري باشد كه تا قبل از رسيدن سرما (اواسط تا اواخر آذر) گياه داراي 8 برگ شده باشد.
علفهاي هرز
خردل وحشي، سيناپس آرونسيس، سيناپس آلوا كه البته وقتي قطر طوقه گياه به 8 ميليمتر رسيد، رشد اصلي گياه آغاز ميشود و سطح خاك را پوشانده و مانع رشد علفهاي هرز ميشود.
اما براي مبارزه با علفهاي هرز، بهترين علفكش كه توصيه ميشود، «ترفلان» است كه نحوه اثر آن به اين صورت است:
در صورت استفاده از اين سم، تمام علفهاي هرز غير از پهن برگهايي نظير شلمي و خردل وحشي از بين خواهند رفت. بنابراين بايستي توجه داشته باشيم كه اين گياهان خصوصاً خردل وحشي بايستي با دست برداشت گردند، چون دانه آنها سمي است، دز مصرفي اين علفكش نيز 5/2 ليتر در هكتار ميباشد.
بعد از سمپاشي با ترفلان بايستي با كولتيواتور يا ديسك يا روتيواتور سطح خاك را نرم كرده و آماده نمود. اين كار باعث ميشود دانههاي مدفون در كلوخهها بيرون آمده و در تماس علفكش قرار گيرند و در پايان هم غلطك ميزنيم.
نكته: در صورت استفاده از ترفلان اگر از كشت محصول پهن برگ، منصرف شديم، نبايستي گندم يا نازك برگ ديگري كشت نمائيم، زيرا از زمان آخرين سمپاشي با ترفلان تا حدود يك سال بر روي نازك برگان تاثير سوء دارد.