بخشی از مقاله
کارآموزی موسسه تحقيقات و آموزش كشاورزي-بخش تحقيقات خاك و آب
فهرست:
در دوره كارآموزي ،كارهاي انجام شده را مي توان به 4 گروه تقسيم كرد:
1-بازديد از طرح هاي تحقيقاتي و آشنايي با مراحل مختلف انجام يك طرح تحقيقاتي
2-تحقيقات كتابخانه اي در مورد مسائل مختلف
3-آشنايي با نرم افزارهاي مرتبط با مهندسي خاكشناسي و آمار
4-كار در آزمايشگاه
فهرست طرح هاي تحقيقاتي بازديد شده:
-بررسي هاي فيزيولوژيكي تحمل به خشكي در چغندر قند در ارتباط با P,K
-بررسي اثر منابع و مقادير پتاسيم بر خصوصيات كمي و كيفي پنبه در شرايط شور و غير شور
-اثر مصرف مواد آلي بر كميت و كيفيت محصول چغندر قند
-بررسي عملكرد گوجه فرنگي در سطوح مختلف N,Kاز طريق روش كود آبياري
تحقيقات كتابخانه اي انجام شده:
-بررسي اثرات ميزان محلول پاشي عناصر كلسيم و منگنز بر روي خواص كمي و كيفي دو رقم گوجهفرنگي
- تعيين معيارهاي كيفي ميوههاي صادراتي، افزايش عملكرد و ارتقاء كيفي آنها با مصرف بهينة كود و آب در كشور
- بررسي اثر مصرف فاضلاب تصفيه شده طي فرايند هوا دهي بر خصوصيات شيميايي خاك و تجمع عناصر كمياب سرب و كادميوم در گياهان آبياري شده با فاضلاب
-اثر محلول پاشي كلرور كلسيم بر روي درختان سيب
- بررسي اثرات كودهاي ازت وپتاسه بر عملكرد محصول گل زعفران
- تعيين تناسب اراضي گندم آبي و چغندرقند در منطقه چناران، استان خراسان
- تعيين نياز آبي گياه چغندرقند به روش لايسيمتري در مشهد
- ضرورت مصرف گوگرد در خاك هاي استان خراسان
-تحقيق در مورد اثر گوگرد در حاصلخيزي خاك و تغذيه گياه
-تهيه مقاله در مورد اثر گوگرد و ارسال براي چاپ در مجله زيتون
- بيوفسفات طلايي، كودي جديد در تغذيه نوين درختان ميوه
-همكاري در انجام طرح برآورد كود مورد نياز محصولات زراعي استان خراسان
-ترجمه متون تخصصي خاكشناسي
-آشنايي با روش تحقيق
كار در آزمايشگاه:
-آناليز گياه و خاك
-نمونه برداري نمونه گياه و نمونه خاك
آشنايي با نرم افزارهاي مرتبط با مهندسي خاكشناسي و آمار
-يادگيري نرم افزار Mstatc وSigmstat كه در مورد بررسي آماري نتايج حاصله از طرح هاي تحقيقاتي مي باشد.
-مدل جامع كامپيوتري توصيه كودهاي شيميايي و آلي در راستاي توليدات كشاورزي پايدار
شرح طرح هاي تحقيقاتي بازديد شده:
- بررسي هاي فيزيولوژيكي تحمل به خشكي در چغندر قند در ارتباط با P,K
چكيده و شرح كامل طرح و هدف از اجراي آن به پيوست ضميمه شده است.
-بررسي اثر منابع و مقادير پتاسيم بر خصوصيات كمي و كيفي پنبه در شرايط شور و غير شور
چكيده و شرح كامل طرح و هدف از اجراي آن به پيوست ضميمه شده است.
بررسي عملكرد گوجه فرنگي در سطوح مختلف N,Kاز طريق روش كود آبياري
چكيده و شرح كامل طرح و هدف از اجراي آن به پيوست ضميمه شده است.
اثر مصرف مواد آلي بر كميت و كيفيت محصول چغندر قند
مقدمه :
اثرات سودمند مواد آلي در بهبود خصوصيات فيزيكي، شيميايي و بيولوژيكي خاكهاي زراعي و نقش آنها در افزايش كمي و كيفي محصولات كشاورزي از ديرباز مورد توجه بشر بوده است. اين مواد تا قبل از شناسايي و مصرف كودهاي شيميايي در حدود 150 سال پيش تنها منبع خارجي تأمين كننده عناصر غذايي مورد نياز گياه به شمار ميآمدند. ولي با گذر از كشاورزي سنتي و ورود به كشاورزي مدرن در نيم قرن اخير متأسفانه مصرف كودهاي آلي كاهش و كودهاي شيميايي بطور روز افزوني افزايش يافت. تخريب خصوصيات فيزيكي، شيميايي و
بيولوژيكي خاك در اثر عدم مصرف كودهاي آلي و كشت و كار بيش از اندازه و نيز آلودگيهاي زيست محيطي ناشي از مصرف بيرويه كودهاي شيميايي در كشاورزي باعث گرديد كه در سالهاي اخير مصرف اين نوع كودها دوباره مورد توجه قرار گيرد. بطوريكه مديريت مطلوب ماده آلي در خاك قلب كشاورزي پايدار نام گرفت. در همين راستا در كشور ما نيز در نظر است كه با استفاده از مواد آلي از منابع مختلف سطح ماده آلي خاكهاي زراعي حداقل به ميزان يك درصد افزايش يابد.ماده آلي منبع مواد معدني و انرژي براي گياهان و موجودات خاك است و با
تشديد فعاليت زيستي در خاك به چرخش بهتر عناصر غذايي و قابليت جذب آنها كمك ميكند. تحقيقات مختلف نشان داده است كه در خاكهاي آهكي مخلوط كردن كودهاي فسفاته با كودهاي آلي موجب جذب بهتر فسفر توسط گياه ميگردد. اين پديده ميتواند ناشي از كاهش pH خاك در اثر CO2 حاصل از فساد مواد آلي و نيز اثر فسفر آلي باشد. معدني شدن 1 درصد ماده آلي در 30 سانتيمتري سطح خاك ميتواند معادل 9 تن در هكتار اسيد سولفوريك، پروتون آزاد كند كمپلكسهاي آلي - فلزي كه بر اثر تجزيه ميكروبي ماده آلي خاك تشكيل ميشوند نيز قابليت جذب عناصر كم مصرف را بطور مؤثري تحت تأثير قرار ميدهد. ماده آلي خاك دانه سازي و متعاقب آن نفوذپذيري خاك را افزايش داده و توسعه ريشه و راندمان
مصرف آب را بهبود ميبخشد.
سطح زير كشت چغندرقند در كشور 185 هزار هكتار و توليد كل چغندرقند در كشور 5 ميليون تن گزارش شده است كه در اين ميان استان خراسان با سهم 6/33 درصد از سطح زير كشت و 9/35 درصد توليد آن در جايگاه ويژهاي قرار دارد مطالعات انجام شده تاكنون در استان بيشتر روي تاثير كودهاي شيميايي خصوصاً N-P-K متمركز بوده و به بررسي اثرات مواد آلي پرداخته نشده است.
مواد و روشها :
به منظور بررسي تاثير مواد آلي بر كميت و كيفيت محصول چغندرقند پژوهشي در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي با 10 تيمار و در 4 تكرار در اراضي مركز تحقيقات كشاورزي خراسان (طرق) انجام شد تيمارهاي آزمايش عبارت بودند از مقادير 5/2، 5 و 10 تن در هكتار از هر يك از كودهاي گاوي، مرغي و كمپوست و شاهد (بدون مصرف هر گونه كود دامي) قبل از كاشت از هر تكرار يك نمونه مركب خاك از عمق 30-0 سانتيمتري تهيه و در آزمايشگاه خصوصيات فيزيكي و شيميايي آن تعيين گرديد(جدول 1).
جدول1- برخي از خصوصيات فيزيكي و شيميايي خاك محل آزمايش
عمق SP
(%) Ec
Ds/m pH T.N.V
(%) OC
(%) N
(%) P
(mg/kg) K
(mg/kg) بافت
30-0 36 8/0 8 21 7/0 1/0 10 237 لوم
بر اساس نتايج بدست آمده از آزمون خاك، مقادير كودهاي ازته، فسفاته و پتاسيمي مورد نياز 350 كيلوگرم اوره، 100 كيلوگرم سوپرفسفات تريپل و 100 كيلوگرم سولفات پتاسيم در هكتار برآورد شد. تمامي كود فسفره و پتاسه و كود ازته قبل از كاشت و مابقي كود اوره در طي دوران رشد براي تمامي كرتهاي آزمايشي بطور يكنواخت و به صورت سرك مصرف گرديد. مواد آلي مورد استفاده (كود گاوي، كود مرغي و كمپوست) قبل از كاشت در سطح خاك پخش و بوسيله ديسك به زير خاك برده شد. مساحت هر كرت آزمايش 60 متر مربع و ميزان بذر مصرفي 20 كيلوگرم در هكتار و رقم مورد استفاده PP22 بود. پس از برداشت محصول عملكرد ريشه تعيين گرديد و در آزمايشگاه، عيار، درصد قند خالص، درصد ملاس، راندمان استحصال، ناخالصيهاي سديم و پتاسيم ، ميزان ازت و ضريب قليائيت اندازهگيري شد. نتايج حاصله با استفاده از نرمافزار SAS مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت گروهبندي ميانگين تيمارها با آزمون چند دامنهاي دانكن در سطح 5 درصد انجام شد.
نتايج و بحث :
نتايج بدست آمده از تجزيه واريانس داده هاي حاصل از آزمايش نشان داد كه اثر تيمارهاي مختلف مواد آلي بر عملكرد ريشه و صفات درصد قند خالص، درصد قند ملاس، راندمان استحصال و ناخالصي پتاسيم و ميزان ازت معنيدار بود ولي بر عيار، ناخالصي سديم و ضريب قليائيت معني دار نبود. بيشترين عملكرد به مقدار 61 تن در هكتار مربوط به تيمار مصرف 10 تن كود مرغي بود و كمترين آن به مقدار 45 تن در هكتار در تيمار مصرف 5/2 تن كمپوست در هكتار بدست آمد. بالاترين عيار حاصل به مقدار 59/19% در تيمار مصرف 5 تن كمپوست حاصل شد. بطور كلي مصرف ماده آلي باعث بهبود كيفيت محصول چغندرقند گرديد.
منابع مورد استفاده :
1-احيائي،مريم.1376. شرح روشهاي تجزيه شيميايي خاك. جلد (2) نشريه شماره 1024 مؤسسه تحقيقات خاك و آب. تهران، ايران.
2-گلچين،ا و م،ج، ملكوتي.1378.نگهداري و پويايي مواد الي در خاك. مجله علوم خاك و آب. جلد 13 شماره 1 تهران. مؤسسه تحقيقات خاك و آب. انجمن علوم خاك ايران.
3-ملكوتي،م،ج و م،ن، غيبي،1379. تعيين حد بحراني عناصر غذايي مؤثر در خاك، گياه و ميوه. نشر آموزش كشاورزي.
4 - Allison, F.E.(1973). Soil organic matter and its role in crop production. Development in soil science 3 , Elsevier Science Publishing Co. New York.
5 - Duxbury, J.M., Smith, M.S. and Doran. J.W.1989. Soil organic matter as a source and a sink of plant nutrients. In : D.C Coleman, et al.(ed). Dynamics of Soil Organic Matter in Tropical Ecosystems, pp.33-67, University of Hawaii press.
6 - Rasmussen, P.E. and Parlon. W.J.(1994). Long-Term effects of residue management in wheat fallow: I. Inputs yield and soil organic matter. Soil Sci. Soc. Am.J.58: 523-530.
7 - Stevenson, F.J. (1994). Humus Chemistry: Genesis, Composition, Reactions, John Wiley and sons, New York.
بررسي اثرات ميزان محلول پاشي عناصر كلسيم و منگنز بر روي خواص كمي و كيفي دو رقم گوجهفرنگي
مقدمه:
گوجه فرنگي Lycopersium esculantium )) يكي از سبزيهاي مهم است كه به لحاظ داشتن ويتامين A، C و مواد غذايي نقش مهمي در سلامتي جامعه ايفاي مينمايد. گوجهفرنگي در شرايط اقليمي بسيار متفاوت و در تمام استانهاي كشور در سطح وسيعي كشت ميشود. بر مبناي آمار رسمي وزارت كشاورزي در سال 1377، سطح زير كشت گوجهفرنگي در كشور حدود 120 هزار هكتار و متوسط توليد 27 تن در هكتار گزارش شده است (اداره كل آمار و اطلاعات وزارت كشاورزي، 1378). ميزان برداشت عناصر غذايي گوجهفرنگي با 90 تن عملكرد بيش از 260 كيلوگرم ازت N) )، 100 كيلوگرم فسفر (P2O5 )، 520 كيلوگرم پتاسيم K2O))، 40 كيلوگرم منيزيم، 60 كيلوگرم گوگرد و رقمي بيش از 100 كيلوگرم در هكتار كلسيم ميباشد. ولي مقدار برداشت عناصر ريز مغذي در مقايسه با عناصر پرمصرف بسيار كم و ناچيز است.
منگنز از عناصر كم مصرف ضروري براي رشد و نمو گياهان است كه براي اولين بار كمبود آن در سال 1930 توسط اسيكنز و روپرشت در گوجهفرنگي گزارش شده است. منگنز در گياه به سرعت اكسيد ميشود بنابراين در فرايند هاي اكسيداسيون احيا در گياه نقش عمدهاي دارد (8). پژوهشگران استراليايي نشان دادهاند كه منگنز يك جزو تشكيل دهنده كلروپلاست گوجهفرنگي است (1). منگنز همچنين در طويل شدن ساقه اصلي گوجهفرنگي نقش زيادي دارد و در صورت كمبود طول ساقه اصلي به شدت كاهش مييابد (4و 8). كمبود منگنز در خاكهاي حاوي كربناتهاي آزاد و در pH بالا معمولاً مشاهده ميشود (10). مارشنر و همكاران نشان دادند كه سطوح بالاي فسفر موجب تشديد سميت منگنز ميگردد (8).
كلسيم ماده اصلي ساختمان ديواره مياني سلول است. وجود آن براي پايداري و استحكام ديواره سلولي ضروري است بنابراين هرگونه كمبود كلسيم مقاومت فيزيكي گياه را كاهش داده و نفوذ هيف را به داخل بافت آسانتر ميكند (1). در خاكهاي آهكي علي رغم وفور كلسيم¸ در مزارع گوجهفرنگي كمبود كلسيم وجود دارد. تعدادي از محققين مرگ انتهايي ميوه را بدليل كمي كلسيم و زيادي آب¸ ازت و منيزيم در خاك ذكر كردهاند. افزايش نسبت Ca:( K+Mg) نيز با اختلال در رسيدن ميوه و تهرنگ سبز در ميوه greenback)) همراه است. افزايش نسبت Na: Ca نيز سبب شيوع بيشتر پژمردگي فوزاريومي Fusarium oxysporinmy)) ميشود.كلسيم ميزان پوسيدگي 95% بيش از تيمار كلسيم متوسط بود. كلسيم زياد باعث كاهش عملكرد و اندازه گوجهفرنگي شد (9). در اين مقاله هدف اين است اثرات ميزان محلولپاشي عناصر كلسيم و منگنز بر روي خواص كمي و كيفي دو رقم گوجهفرنگي مورد بررسي قرار بگيرد.
مواد وروشها:
به منظور بررسي اثرات ميزان محلولپاشي عناصر كلسيم و منگنز بر روي خواص كمي و كيفي دو رقم گوجهفرنگي طرحي به صورت اسپليت فاكتوريل در قالب بلوكهاي كامل تصادفي در سه تكرار به مدت 2 سال 1381 در مركز تحقيقات كشاورزي طرق (مشهد) انجام شد كه در آن دو رقم گوجهفرنگي ( مبيل وپتوارلي سي اچ) در كرت اصلي و محلول پاشي كارور
كلسيم و سولفات منگنز با سه سطح غلظت (0 ،3 ،6 در هزار ) بصورت فاكتوريل در كرتهاي فرعي قرارگرفتند (محلول پاشي در زمان گلدهي انجام شد). چند هفته قبل از كاشت بذور دو رقم مورد استفاده در خاك مزرعه مورد نظر كه خصوصيات فيزيكي و شيميايي آن تعيين شده بود در خزانه كشت شد و مراقبتهاي لازم تا زمان انتقال نشاءها به زمين اصلي انجام گرفت. در تاريخ پانزده ارديبهشت ماه كه تاريخ مناسب كشت در منطقه ميباشد، انتقال نشاءها به زمين اصلي صورت گرفت. در هنگام انتقال نشاءها، از آنها دو بوته مركب تصادفي تهيه و ميزان عناصر ريزمغذي و منگنز و كلسيم اندازهگيري شد. در طول فصل رشد مراقبتهاي لازم از قبيل وجين علفهاي هرز، سمپاشي عليه آفات و بيماريها، خاكدهي پاي بوتهها
انجام شده يادداشت برداريهاي لازم در تمام مدت رشد صورت گرفت. پس از محلولپاشي و بر اساس دستورالعملهاي موجود در هنگام ميوهدهي از برگهاي روبرروي گوجهفرنگي نمونهبرداري و غلظت عناصر فوق اندازهگيري شد (3). صفاتي از قبيل آلودگي بوتهها به بيماري، پوسيدگي،لهيدگي ميوه،بريكس و pH نيز بررسي و تعيين شد. پس از تعيين عملكرد هر چين و كل عملكرد هر كرت آزمايشي و درجهبندي ميوهها، دادهها مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفته و اثرات تيمارها مشخص شد.
نتايج و بحث:
براساس نتايج حاصله به نظر ميرسد كه ارقام مختلف گوجه فرنگي نسبت به محلولپاشي عناصر كلسيم و منگنز پاسخهاي متفاوتي ميدهند. اگر چه اثر سادة رقم بر عملكرد معنيدار نبود ولي در مورد محلولپاشي منگنز بيشترين عملكرد از رقم V2 با غلظت سه در هزار سولفات منگنز و كمترين عملكرد از رقم V1 بدون محلولپاشي منگنز حاصل شد. در مورد محلولپاشي كلروركلسيم نيز در حاليكه V2 در سطح شش در هزار كلرور كلسيم بيشتري عملكرد را داشت رقم V1 در همين سطح كمترين محصول را توليد كرد. اثر توأم محلولپاشي كلسيم و منگنز نيز بر عملكرد محصول معني دار بود. بطوريكه بيشترين عملكرد از تيمار Mn6Ca3 و كمترين عملكرد از تيمار Mn6Ca6 حاصل شد. كه اين امر نشاندهندة ايجاد اختلال در متابوليسم منگنز در اثر كلسيم اضافي مي باشد. در مجموع اثر تيمارهاي منگنز، كلسيم و رقم بر عملكرد گوجهفرنگي در سطح 5% معنيدار بود و بيشترين و كمترين عملكرد (07/98 و 87/41 تن در هكتار) به ترتيب از تيمارهاي V2Mn6Ca3 و V2Mn0Ca6 حاصل شد. اثر متقابل كلسيم و منگنز بر عارضة پوسيدگي گلگاه كاملآ معنيدار بود به طوريكه كمترين عارضه پوسيدگي در غلظت كلسيم سه در هزار و منگنز شش در هزار و بيشترين عارضه در تيمار منگنز شش در هزار و كلسيم صفر در هزار مشاهده گرديد.
جدول يك اثر متقابل تيمارهاي رقم، منگنز و كلسيم بر عملكرد (تن در هكتار) و فاكتورهاي شيميايي گوجهفرنگي
رقم سولفات منگنز كلروركلسيم عملكرد TA BX
موبيل
(v1) صفر در هزار صفردرهزار 675/80
abcde 545/1
c 467/4
ab
3درهزار 720/78
bcdef 560/1
c 450/4
ab
6درهزار 312/75
ef 850/1
ab 333/4
b
3 در هزار صفردرهزار 558/79
bcdef 765/1
abc 317/4
b
3درهزار 612/79
bcdef 752/1
abc 4/4
ab
6درهزار 972/77
bcdef 797/1
abc 6/4
ab
6 در هزار صفردرهزار 550/76
bcdef 613/1
bc 2/4
b
3درهزار 510/79
bcdef 709/1
abc 45/4
ab
6درهزار 878/74
f 679/1
abc 433/4
ab
پتوارلي
(v2) صفر در هزار صفردرهزار 117/81
abcd 660/1
abc 417/4
ab
3درهزار 745/78
bcdef 794/1
abc 450/4
ab
6درهزار 435/83
ab 772/1
abc 183/4
b
3 در هزار صفردرهزار 117/84
ab 939/1
ab 133/4
a
3درهزار 850/83
ab 735/1
abc 2/4
b
6درهزار 183/86
a 919/1
ab 367/4
ab
6 در هزار صفردرهزار 783/80
abcde 986/1
a 617/4
ab
3درهزار 255/86
a 748/1
abc 650/4
ab
6درهزار 555/81
abcd 577/1
c 450/4
ab
منابع مورد استفاده :
1- ملكوتي، ج.1375. كشاورزي پايدار و افزايش عملكرد با بهينهسازي مصرف كود در ايران. نشر آموزش كشاورزي. وزارت كشاورزي.
2- ملكوتي، م. ج. و ح. مشايخي. 1376. ضرورت مصرف سولفات منگنز براي افزايش كمي و كيفي و غنيسازي توليدات كشاورزي در كشور. نشريه فني شماره 26. نشر آموزش كشاورزي. وزارت كشاورزي.
3- ملكوتي، م. ج. و م.ن. غيبي. 1376. تعيين حد بحراني عناصر غذايي محصولات استراتژيك و توصيه صحيح كودي در كشور. نشر آموزش كشاورزي . وزارت كشاورزي.
4- Abbott,A.g1967. physiological effects of micronutrient dificiencies in isolated root of lycopersicon. Esculentum .New phytol.66.414-437.
5- Feny,g.and v.3.Allen.1993.polyamine concentration and ethylen evolution in tomato plants under nutritional stress. Hort.Sci.28(2):104-110
6- Horst,W.J.1988.the physiology of manganes toxicity in manganes in soil and plants 175-188.Kluwer Academic.
7- Katyal,S.L. and K.L chandha.1990:vegetable growing in India.
8- Marschner,H.1995.mineral nutrition of higher plants . Harcourt Brace pub.company . New York
9- Muhammed,s.H.,S.C.William. and E.S.carl.1996.effects of calcium on yield and incidence of Blossom-end.rot of three tomato cultivar. Hort sci.31(11).672.
10- Ohki,K.,Q.O.wilson.,and O.E.Anderson. Manganes deficiency and toxicity sensitivities of soybean cuitivars . Agro.j.j.72:713-716
11- Reuter,Q.j.,A.M.Alston.,and.j.D.Mcfarlane.1988.occurrence and correction of manganese deffi ciemciy in plants. In.manganese insoils and plants.(R.Q.Graham.R.J.Hannan and N.Curen.eds.).205-224.Kluwer Academic Dordceht.
تعيين معيارهاي كيفي ميوههاي صادراتي، افزايش عملكرد و ارتقاء كيفي آنها با مصرف بهينة كود و آب در كشور
چكيده:
به منظور تعيين معيارهاي كيفي ميوههاي صادراتي، افزايش عملكرد و ارتقاء كيفي آنها با مصرف بهينة كود و آب انجام اين طرح در سال 1379 آغاز گرديد. ابتدا در منطقة شهرستان چناران، دو باغ سيب قرمز و زرد كه از نظر مديريتي، نامطلوب بودند انتخاب شدند. از هر كدام از باغها علاوه بر تجزية خاك، برگ و آب آبياري، سوابق مديريتي، كود دهي، وضعيت ظاهري درختان، عملكرد و … يادداشتبرداري گرديد. سپس در هركدام از باغهاي سيب قرمز و زرد، دو قطعه كه هر كدام حدود 20 اصله درخت را دربرداشت، مرز بندي شدند و در سال 1380 نيز قطعههاي انتخاب شده تحت دو نوع مديريت مطلوب (كود دهي با توجه به نتايج تجزية برگ و به روش چال كود، آبياري به روش جويچهاي و محلول پاشي كلرور كلسيم) و نامطلوب (كود دهي به روش پخش سطحي و عرف باغدار، آبياري به روش كرتي و عدم محلول پاشي كلرور كلسيم) قرار گرفتند. پس از اعمال مديريتها نتايج نشان داد كه با مصرف بهينة كود و آب شاخصهاي كمي و كيفي سيب در اين استان بهبود مييابد. به طور يكه با استفاده از آبياري جويچهاي و كود دهي متعادل و آن هم به روش چال كود، ميزان عملكرد در باغ سيب قرمز از 9/8 به 4/18 و در باغ سيب زرد از 2/10 به 2/22 تن در هكتار افزايش يافت. با محلول پاشي كلرور كلسيم، غلظت كلسيم سيب قرمز از 2/5 به 4/7 و سفتي از 14/2 به 49/2 رسيد. نسبت K/Ca در قطعة نامطلوب بالاتر از حد بهينه (25) بود كه اين نسبت در قطعة مطلوب به حد نرمال رسيد (از 35 به 20 كاهش پيدا كرد).
مقدمه:
سيب يكي از محصولات تجاري باغهاي كشور بوده و سطح زير كشت آن بالغ بر 120 هزار هكتار و توليد ساليانة آن حدود 2 ميليون تن ميباشد. در حال حاضر عوامل متعددي از جمله آهكي بودن اكثر خاكهاي مناطق تحت كشت، روش آبياري غلط، كيفيت نامناسب آب آبياري و … باعث شده متوسط عملكرد سيب در كشور پايين باشد. كيفيت نامطلوب مشكل ديگر اين محصول صادراتي است كه موجب افزايش ضايعات پس از برداشت شده و تمايل كشورهاي منطقه را نيز براي واردات ميوه از ايران كاهش داده ميشود. براي بر طرف كردن مشكلات باغداران در اين زمينه نياز به بهبود كمي و كيفي ميوههاي توليدي است. به منظور دستيابي به شاخصهاي كمي و كيفي مطلوب، بايستي مصرف آب و كود از مديريت بهينه برخوردار بوده و ارتباط بين معيارهاي كيفي ميوه با نوع مديريت، خصوصيات خاك و آب و هواي منطقه مشخص گردد. پس از مشخص شدن اين ارتباط به اولويتبندي موانع و ارائه راهكارهاي مناسب جهت رفع آنها نياز است. طبق گزارشات موجود، در استان خراسان سيب با سطح زير كشت بيش از 20 هزار هكتار پس از انگور بيشترين سطح را به خود اختصاص داده است. متوسط عملكرد سيب در اين استان حدود 11 تن در هكتار ميباشد كه با پتانسيل واقعي تفاوت زيادي دارد. از نظر شاخصهاي كيفي و قابليت انبارداري نيز ميوههاي سيب اين استان در حد مطلوبي قرار ندارند كه اهميت مطالعات مربوطه را در اين استان نمايان ميسازد.
شهابي و ملكوتي (1380) نشان دادند كه بيكربنات آب آبياري در بروز اختلالات تغذيهاي درختان سيب در خاكهاي آهكي اثر معنيداري در ميزان سبزينگي برگها و عناصر غذايي در تمامي ارقام سيب مورد آزمايش دارد. به طوريكه با افزايش غلظت بيكربنات در آب آبياري، تعادل عناصر غذايي در برگ به هم خورده، غلظت ازت، پتاسيم و فسفر در برگها افزايش، غلظت آهن، منيزيم و منگنز كاهش و غلظت كلسيم، مس و روي نسبتاً ثابت ماند. شهابي و ملكوتي (1380) به منظور ارزيابي و مقايسه روش جاي گذاري موضعي (چال كود) با روش پخش سطحي آزمايشي انجام دادند. نتايج حاصل از اندازهگيري شدت سبزي برگها توسط كلروفيل متر نشان داد كه در تمامي تيمارهاي اعمال شده با روش چال كود شدت سبزي برگ نسبت به پخش سطحي افزايش يافت. روش چال كود در اين آزمايش باعث افزايش كمي عملكرد، كيفيت مطلوب ميوه و رفع اختلالات تغذيهاي درختان سيب گرديد. ملكوتي (1381) گزارش نمود حد بحراني كلسيم در برگهاي سيب 4/1 درصد بر مبناي وزن خشك ميباشد. در اكثر مواقع نيز غلظت كلسيم برگهاي درختان سيب در خاكهاي آهكي فراتر از اين مقدار است. اما در ميوه كمبود كلسيم به طور چشمگيري مشاهده ميشود. حركت بسيار بطئي و كند كلسيم در آوندهاي چوبي، حضور بيكربنات فراوان در آب آبياري، مصرف نامتعادل كودها، خشكي خاكها يا تنش خشكي، عدم رطوبت كافي، افزايش شدت تعرق از برگها، درشت بودن ميوهها، تابستانهاي گرم، درجه حرارت بالا همراه با كاهش رطوبت و عدم رواج محلولپاشي كلسيم از جمله عوامل موثر در كمبود كلسيم ميوههاي كشور گزارش شده است. افخمي و ملكوتي (1379)، سوري و ملكوتي (1380) گزارش نمودند كه محلولپاشي كلرور كلسيم و يا نيترات كلسيم سبب افزايش غلظت كلسيم در بافت ميوه شده و از فساد آن توسط قارچ آلترناريا جلوگيري مينمايد به طور يكه سفتي بافت ميوه و طول عمر انبارداري نيز به مقدار قابل توجهي افزايش مييابد. نتايج مشابهي توسط محققين ديگري از جمله Loony (1977)، Fallahi و همكاران (1977) و Conway و همكاران (2001) نيز گزارش شده است.
روش تحقيق:
جهت اجراي طرح، در سال 1379 ابتدا در منطقة شهرستان چناران، دو باغ سيب قرمز و زرد كه از نظر مديريتي، نامطلوب بودند انتخاب شدند. از هر كدام از باغها علاوه بر تجزية خاك، برگ و آب آبياري، سوابق مديريتي، كود دهي، وضعيت ظاهري درختان، عملكرد و … يادداشتبرداري گرديد. سپس در هركدام از باغهاي سيب قرمز و زرد، دو قطعه كه هر كدام حدود 20 اصله درخت را دربرداشت، مرز بندي شده و تحت دو نوع مديريت مطلوب (كود دهي با توجه به نتايج تجزية برگ و به روش چال كود، آبياري به روش جويچهاي و محلول پاشي كلرور كلسيم) و نامطلوب (كود دهي به روش پخش سطحي و عرف باغدار، آبياري به روش كرتي و عدم محلول پاشي كلرور كلسيم) قرار گرفتند. با اين عمل در حقيقت دو باغ سيب با مديريت مطلوب و دو باغ سيب با مديريت نامطلوب بدست آمد كه به دليل يكنواختي نوع درخت (رقم، سن و …) ، شرايط خاكي و آب و هوايي اثر مديريتها قابل قياس ميباشد. پس از آن نتايج تجزية برگي، عملكرد و وضعيت ظاهري درختان هر قطعه مورد بررسي قرار گرفت. در سال جاري نيز علاوه بر فاكتورهاي فوق، انبارداري، ضايعات پس از برداشت و خصوصيات كيفي ميوهها مورد بررسي قرار خواهد گرفت و اثر فاكتورهاي فوق به صورت آماري مقايسه خواهد شد .
نتايج و بحث:
• خصوصيات شيميايي خاك باغهاي مورد آزمايش:
برخي از مشخصات شيميايي خاك باغهاي مورد آزمايش كه اندازهگيري شده درجدول 1 نشان داده شده است. در هر دو باغ به علت پخش سطحي و مصرف نامتعادل كود فسفاته، غلظت بيشتر فسفر را در لاية سطحي (0-20 سانتيمتري) نسبت به عمق ( 21-40 سانتيمتري) مشاهده گرديد. pH خاكها در هر دو عمق بالا بوده كه اين امر در رسوب و غير فعال شدن عناصرغذايي كه حلاليت آنها وابسته به pH خاك است، مي تواند مؤثر واقع شود. در بين عناصر ميكرو نيز فقط روي پايينتر از حد بحراني قرار دارد. غلظت فسفر خاك در سطح بيشتتر از عمق مي باشد كه نشان دهندة مصرف پخش سطحي كودهاي فسفره مي باشد.