بخشی از مقاله
آلودگی هوا(گرد و غبار)، امنیت ملی و راهکارهای پدافند غیرعامل
چکیده
یکی از ضروری ترین و مهمترین نیاز بشری امنیت است که ایجاد آن مهمترین فلسفه وجودی دولتها است. تهدیدات زیست محیطی هرچند غالبا ظاهری غیرامنیتی و طبیعی دارند، اما در عمل امنیت جامعه و در نتیجه امنیت ملی کشور های محل وقوع را تحت تاثیر قرار میدهند. ارتباطات بین محیط زیست و امنیت نیازمند فهم بیشتر و ادراکات وسیعتر است. زیرا ابزاری است که برای سنجش و ارزیابی چگونگی توزیع عادلانه منابع به کار میرود.
در سالهای اخیر ریزگردها، بسیاری از مناطق جنوبی و غربی کشور را درمینوردند و بر گستره بزرگی از شهرهای کشور فرو میریزند. ریزگردها به عنوان نمادی از درهم ریختگی اکولوژیکی که برای حیات گیاهی، جانوری و انسانی بسیار خطرناک هستند به شمار میآیند. در این راستا اقداماتی نظیرایجاد کمربند فضای سبز اطراف شهرها، حفظ وگسترش فضای سبز درون شهری و... در راستای اقدامات پدافند غیرعامل مورد توجه است. در حال حاضر باید دانست که امنیت زیست محیطی محلی برای آزمون و خطا نیست و بروز پدیده آلودگی هوا ناشی از گردو غبار در استان خوزستان با توجه به موقعیت استراتژیک آن و تکرار واقعهای که از کنترل حاکمیت ملی نمیباشد، لزوم آگاهسازی و اطلاع رسانی جامع و کافی به شهروندان را طلب میکند.
کلمات کلیدی: پدافند غیرعامل، گردوغبار، امنیت ملی، محیط زیست
.1 مقدمه
یکی از ضروریترین و مهمترین نیاز بشری امنیت است که ایجاد آن مهمترین فلسفه وجودی دولت ها است. امنیت سطوح مختلفی دارد که کوچکترین سطح آن امنیت فردی و بزرگترین سطح آن امنیت جهانی است که در این بین شاید بتوان گفت که مهمترین آنها، امنیت ملی است. به لحاظ مفهوم شناسی ، امنیت ملی مفهومی مبهم بوده و تعریف یکسان و واحدی از آن وجود ندارد. با نگاهی اجمالی به تعاریف مختلف می توان گفت که امنیت ملی وضعیتی است که در آن یک کشور بتواند منافع و ارزش های حیاتی خود، مانند تمامیت ارضی، جان مردم، ارزش های دینی و ملی و … را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی حفظ کند.((1 در دوران پس از جنگ جهانی دوم تا اواخر قرن بیستم و به ویژه در دوران جنگ سرد، مهمترین دغدغه کشورها امنیت در
برابر تهدیدات خارجی و سلاح های کشتار جمعی بوده و امنیت ملی بیشتر در حوزه نظامی و سیاسی مورد توجه بوده است. اما مفهوم امنیت همواره در حال تحول است و می توان گفت که سطوح مختلف امنیت بهم پیوند خورده است. بنابرین امروزه تهدیدات صرفا در حوزه نظامی یا سیاسی نیست و امنیت مدرن در همه عرصه ها وجود دارد (2).
1
.2 محیط زیست و امنیت ملی
اندیشمندان مکتب کپنهاک، پنج بعد برای امنیت ملی در نظر گرفتهاند که مبنای مطالعات بسیاری در حوزه امنیت ملی در سالهای اخیر در سطح جهان قرار گرفته است. این پنج مقوله عبارتند از : امنیت نظامی، امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی و امنیت زیست محیطی.((3 بایستی اشاره کرد که ابعاد مختلف امنیت ملی به هم پیوسته هستند و نمیتوان هیچ یک را بطور کامل جدای از دیگر ابعاد
مطالعه کرد و تاثیر و تاثر آنها کاملا واضح است. بنابرین تهدید در یک بعد بر سایر ابعاد نیز تاثیر گذار است.در مطالعات امنیت ملی در دنیا و به ویژه در کشور ایران، در خصوص چهار بعد اول مطالعات بسیاری صورت گرفته و به طور مفصل به این ابعاد پرداخته شده است، اما امنیت زیست محیطی بعدی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و نسبت به سایر ابعاد تحقیقات محدودتری دراین زمینه صورت گرفته است.
از این دیدگاه امنیت زیست محیطی ناظر است بر حفظ محیط محلی جهانی به عنوان سیستم پشتیبانی ضروری که تمامی حیات بشری بدان متکی است. با تسلط بر طبیعت ، انسان به منظور دستیابی به کالاهای مورد نیاز ، منابع و ذخایر موجود در طبیعت را به طور روزافزونی استخراج کرده و به دلیل وارد آمدن آسیبهای بیشتر به طبیعت و ناتوانی اکوسیستم طبیعی برای جبران آنها، تخریب و آلودگی محیط زیست به عنوان یک معضل مطرح گردیده است.((4 تهدیدات زیست محیطی هرچند غالبا ظاهری غیرامنیتی و طبیعی دارند، اما در عمل امنیت جامعه و در نتیجه امنیت ملی
کشور های محل وقوع را تحت تاثیر قرار میدهند .حوادث ناگهانی مانند سیل، سونامی، طوفان و یا مسائلی مانند خشکسالی، تخریب جنگلها و استفاده بی رویه از منابع آب و ... مواردی هستند که در برخی اوقات آثاری فراتر از جنگ در کشورهای محل وقوع را دارند.
به نظر میرسد در کشور ما نیز امنیت زیست محیطی بعد مغفول مانده امنیت ملی است و ابعاد مختلف امنیت ملی به همپیوسته هستند. بنابر این تهدید امنیت زیست محیطی کشور بر سایر ابعاد امنیت ملی کشورها نیز تاثیر گذار خواهد بود. بطور مثال یکی از بحران ها و تهدیدات مهم زیست محیطی حال حاضر کشور ایران، خشکسالی و کم آبی است که در سالهای اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی و نیز ضعف مدیریت منابع آب تبدیل به چالشی بزرگ شده است. باید در نظر داشت که بخش عظیمی از اقتصاد ایران وابسته به بخش کشاورزی است، بنابراین کمبود آب و خشکسالی میتواند عامل چالش برانگیزی در امنیت ملی به ویژه بعد اقتصادی آن باشد. همچنین از منابع مهم درآمد و ارزآوری برای کشورها بحث گردشگری طبیعی و حضور توریستهاست. از بین رفتن محیط زیست موجب از بین رفتن جاذبه های طبیعی و در نتیجه کاهش میزان گردشگر و به تبع آن کاهش درآمد خواهد بود. آسیب دیدگی و فرسایش خاک، آلودگی هوا، تخریب جنگل ها، شکار بیرویه و غیرقانونی و تهدیدات تنوع زیستی، اتکا به سوخت های فسیلی در بخش انرژی، ریزگرد ها و ... موارد دیگری هستند که هریک پتانسیل تبدیل شدن به یک تهدید جدی امنیت زیست محیطی را دارند و بایستی بطور ویژه مورد توجه قرار گیرند. (5) آثار و تبعات تحولات زیست محیطی در هیچ مرز فیزیکی نیز توقف نکرده و به روند گسترش خود ادامه خواهند داد. در
بسیاری از مواقع تبعات و آثار ثانویه این وقایع چالشهای بسیار مهمتری را برای جوامع در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... بدنبال داشته و امنیت آنها را با تهدید مواجه میسازند، زیرا هجوم مهاجرانی که از خطر بلایای طبیعی از سکونتگاه خود فرار کرده و یا برای دستیابی به منابع جدید معیشتی به مناطق جدید مهاجرت می کنند، از بین رفتن زمینهای کشاورزی در یک نقطه از جهان که منجر به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمتهای جهانی کالاهای مورد نیاز می شوند، این مسائل زنجیره وار تمام ابعاد حیات جوامع بشری را متاثر ساخته و به صورت دومینو تمام نقاط جهان را تحت تاثیر قرارخواهند داد.((6
2
.3 پدافند غیرعامل
پدافند غیرعامل نوعی دفاع غیر نظامی است و به مجموعه اقداماتی اطلاق میگردد که به بکارگیری جنگافزار نیاز ندارد و با اجرای آن میتوان از وارد شدن خسارات مالی به تجهیزات و تاسیسات حیاتی و حساس نظامی و غیرنظامی و تلفات انسانی جلوگیری نموده و یا میزان این خسارات و تلفات را به حداقل ممکن کاهش داد.
پدافند غیرعامل به معنای کاهش آسیبپذیری در هنگام بحران، بدون استفاده از اقدامات نظامی و صرفاً با بهرهگیری از فعالیتهای غیرنظامی، فنی و مدیریتی است. اقدامات پدافند غیرعامل شامل پوشش، پراکندگی، تفرقه و جابجایی، فریب، مکان یابی، اعلام خبر، قابلیت بقا، استحکامات، استتار، اختفاء، ماکت فریبنده و سازههای امن میباشد.((2 در پدافند غیرعامل تمام نهادها، نیروها، سازمانها، صنایع و حتی مردم عادی میتوانند نقش موثری ایفا کنند، در حالیکه در
پدافند عامل مانند سیستمهای ضدهوایی و هواپیماهای رهگیر، تنها نیروهای مسلح مسئولیت برعهده دارند.((1
.4امنیت و آلودگی هوا
بحث بر روی ارتباطات بین امنیت و محیط زیست از آنجا بر میآید که طرز گفتار از سطح بالا به عنوان یک فاکتور برای پیشرفت و فرمان اجتماعی تحمیل شده بر اجتماع و پیشرفت در دهه 1990میلادی مورد توجه قرار گرفتشکاکان. و حامیان محیط زیست مرتباً بر سر مسائل انتزاعی و علم اصول (روانشناسی) و زمینه سیاسی درگیر میشوند.در حالی که همزمان زمینه برای بحث در هر مورد پیش میآید، هم به عنوان مسائل جغرافیای سیاسی و هم به عنوان علم اصول و همچنین تحقیق بر روی مسائل آب و هوا که پیشرفت کرده است. تحقیقات نشان میدهد که ارتباطات بین امنیت و محیط در بیشتر عملکردها مورد توجه قرار گرفته شده است. همه آن عملکردهایی که نشان میدهد، ارتباطات بین محیط زیست و امنیت نیازمند فهم بیشتر و ادراکات وسیعتر است.هم اکنون واضح است که ارتباطات بین خشونت و محیط با موضوع کشمکش بر سر منابع و اغلب مسائلی بر سر اختلاف و درگیریهای سیاسی هستند که به نسبت منابع فراوان را در اقتصاد فقیر و ناچیز کنترل میکنند.((6 در سالهای اخیر، علاقه روز افزونی به مفهوم امنیت زیست محیطی به وجود آمده که به نظر میرسد در ایالات متحده، در دهه 1970
میلادی و در پاسخ به اولین بحران نفتی بروز کرد . در گذشته، کشورها امنیت خود را بر حسب نیروی نظامی تعریف میکردند، اما هم اکنون کشورها باید در یابند که همه آنها متکی به بیوسفر هستند . اصطلاح امنیت ملی باید بسط یابد و واژه امنیت زیست محیطی را در برگیرد. در حال حاضر یکی از موضوعاتی که در ارتباط با محیط زیست میتوان مطرح کرد بحث مفهوم فضای زیست محیطی است؛ فضای زیستمحیطی مفهوم محدودیتها را مجسم میکند؛ زیرا ابزاری است که برای سنجش و ارزیابی چگونگی توزیع عادلانه منابع به کار میرود((7
.در مفهوم فضای زیستمحیطی سه اصل دخیل است که عبارتند از :
- آن مستلزم تعهد به زندگی با منابع زمین است،
- آن در بردارنده دسترسی برابر به منابع زمین برای همه ی مردم است،
- بر آن است که تولید و مصرف باید کیفیت زندگی فرهنگها و ملیتهای گوناگون را ارتقا دهد.((10
امنیت پیش از آنکه به تعرض ناپذیری مرزهای کشور بستگی داشته باشد، به طور فزایندهای به بقای یک اکوسیستم سالم جهانی بستگی دارد.امروزه جغرافیادانان سیاسی از مسایلی همچون گرم شدن زمین و کاهش لایه ازن مطلع خواهند شد. لیکن در مورد واکنشها و فرایندهای شیمیایی و فیزیکی که در حال وقوع است، وضع بدین منوال نسیت.به عکس، توجه جغرافیای سیاسی در وهله نخست، به سوالات مربوط به تناسب نهادی معطوف میشود و اینکه آیا ویژگیهای جغرافیایی سازمانهای سیاسی مسئول در زمینه مسایل زیستمحیطی، مناسب این وظیفه هست یا خیر؟ در وهله دوم، توجه جغرافیای سیاسی معطوف به مطالعه و بررسی فرایندهای