بخشی از مقاله
شماره 28 : فعاليتهاى بيمه عمومى
فهرست مندرجات
شماره بند
• مقدمه
• دامنه كاربرد
• تعاريف
• شناخت درآمد حق بیمه
• حقبيمه عاید نشده
• خسارت
• ذخیره تکمیلی
• حقبيمههای اتكايى
• انتقال پرتفوى
• بیمه مشترک
• مخارج تحصیل
• افشا
• تاریخ اجرا
• مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری
• پیوست شماره 1 : نمونه صورتهای مالی
• پیوست شماره 2 : مبانی نتیجهگیری
مقدمـه
1 . هدف اين استاندارد تجويز روشهاى حسابدارى براى حقبيمه، خسارت و مخارج تحصيل بيمههاى عمومى مستقيم و اتكايى و همچنين افشاى اطلاعات اين نوع فعاليتها در صورتهاى مالى شرکتها و مؤسسات بيمه است. الزامات سایر استانداردهای حسابداری درصورتی برای فعالیتهای بیمه عمومی کاربرد دارد که توسط این استاندارد جایگزین نشده باشد.
دامنه كاربرد
2 . اين استاندارد بايد درمورد فعاليتهاى بيمه عمومى بكار گرفته شود و دررابطه با بيمههاى زندگى كاربرد ندارد.
تعاريف
3 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معانى مشخص زير بكار رفته است:
• قرارداد بیمه (بیمه نامه) عقدی است كه بهموجب آن يك طرف (بيمهگر) متعهد مىشود در ازاى دريافت حقبيمه از طرف ديگر (بيمهگذار)، در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده به او يا شخص ذينفع را جبران كند يا مبلغ معینی را به وى يا شخص ذينفع بپردازد.
• بیمه زندگی نوعی بیمه مرتبط با حیات یا فوت انسان است که بیمهگر نسبت به پرداخت وجوهی معین براساس رویداد مشخصی ، اطمینان میدهد.
• بيمه عمومى به بیمههای غیر از بیمه زندگی اطلاق میشود.
• حق بيمه مبلغی است که بیمهگر در ازای پذیرش خطر طبق قرارداد بیمه از بیمهگذار مطالبه میکند.
• تاريخ شروع پوشش بیمه ای عبارت است از تاریخ شروع پذیرش خطر توسط بیمهگر طبق قرارداد بیمه.
• بيمه اتكايى بیمه ای است كه بهموجب آن يك طرف (بيمهگر اتکایی) در ازاى دريافت حقبيمه، جبران تمام يا بخشى از خسارت وارده به طرف ديگر (بيمهگر واگذارنده) را بابت بيمهنامه يا بيمهنامههاى صادره و يا قبولى توسط وى، تعهد مىكند.
• بيمه اتكايى نسبى نوعى بيمهاتكايى است كه بهموجب آن بيمهگر اتکایی در قبال دريافت نسبتى از حقبيمه قرارداد بيمه اوليه، تعهد مىكند بههمان نسبت خسارت وارده به بيمهگر واگذارنده را جبران كند.
• بيمهاتكايى غيرنسبى نوعى بيمهاتكايى است كه در آن بيمهگر اتکایی در قبال دريافت حقبيمه، تعهد مىكند تمام يا بخشى از خسارت مازاد بر سقف از پيش تعيين شده را جبران كند.
• خسارت عبارت است از مبلغ قابل پرداخت در اثر وقوع حوادث تحت پوشش بيمه.
شناخت درآمد حق بيمه
4 . درآمد حقبيمه بايد از تاریخ شروع پوشش بیمه ای و بهمحض اينكه حقبيمه بهگونهاى اتكاپذير قابل اندازهگيرى باشد، شناسايى شود.
5 . بيمهگر درآمد حقبيمه را درازاى پذيرش خطر كسب مىكند، لذا درآمد حقبيمه از تاريخ شروع پوشش بیمهای، و نه تاریخ صدور، در رابطه با هريك از بيمه نامهها شناسايى مىشود. با اين وجود، بنابه ملاحظات عملى، بيمهگران معمولاً براى شناسايى درآمد، از مبناهایی استفاده مىكنند كه براساس آن، تاریخ مزبور بهطور تقریبی تعیین میشود. براى مثال بيمهگر مستقيم ممكن است فرض كند براى تمام بيمهنامههاى صادر شده در يك ماه، خطر از اواسط ماه پذيرفته شده است. استفاده از اين مفروضات درصورتى قابل پذيرش است كه نتيجه حاصل از بكارگيرى آن با شناسايى درآمـد از تاريخ شروع پوشش بیمهای هربيمهنامه در دوره مالی مربوط، تفاوت با اهميتى نداشته باشد.
6 . چنانچه بيمهگر براساس قوانین و مقررات مبالغى را از جانب سازمانهاى دولتى يا ساير اشخاص ثالث از بيمهگذار دريافت كند و بدون دخل و تصرف آن را به حساب ذینفع واريز كند، اين مبالغ درآمد بيمهگر تلقى نمىشود.
7 . درآمد حقبيمه بايد بهطور يكنواخت در طول دوره بيمهنامه (براى بيمههاى مستقيم) يا در طول دوره پذیرش غرامت (براى بيمههاى اتكايى) شناسايى شود مگر اينكه الگوى وقوع خطر در طول دوره بيمهنامه يكنواخت نباشد كه در اينصورت درآمد حقبيمه متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی، شناسايى مىشود.
8 . در بيمههاى عمومى، مبلغ حقبيمه در ازاى پوشش خطر براى يك دوره زمانى معين دريافت مىشود. اين دوره زمانى معمولاً با دوره مالى تحت پوشش صورتهاى مالى متفاوتاست و درنتيجه حقبيمه مربوط به بيمهنامههاى صادر شده در هردوره با درآمد حقبيمه برابر نيست. بخشى از حقبيمه که مرتبط با پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی میباشد طبق بند 15 زیر بدهی بیمهگر محسوب میشود.
9. دررابطه با بسيارى از بيمههاى عمومى، درآمد حقبيمه معمولاً متناسب با گذشت زمان شناسايى مىشود. اين روش در مواردى مناسب است كه خطر وقوع حوادثى كه منجر به خسارت مىشود در طول دوره بيمهنامه يكنواخت باشد.
10. در بعضى رشتهها همانند بيمه مهندسى، الگوى وقوع خطر در طول دوره بيمهنامه يكنواخت نيست. درمورد بيمههاى مهندسى (نظير سدسازى) در اوايل انجام پروژهها خطرات كمتر است و معمولاً در مراحل پايانى پروژه احتمال وقوع خطر و تحمل خسارت افزايش مىيابد. درآمد حقبيمه اين نوع بيمهها متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی شناسايى مىشود.
11 . در مواردى كه طبق بیمه نامه ، مبلغ حقبيمه در آينده مشمول تعديل میباشد، حقبيمه تعديل شده باید در موارد ممکن بهعنوان مبناى شناسايى درآمد حقبيمه مورد استفاده قرار گيرد. اگر نتوان مبلغ تعديل را بهگونهاى اتكاپذير براورد كرد، مبلغ اوليه حقبيمه كه باتوجه به سایر اطلاعات مربوط تعديل مىشود بايد بهعنوان مبنای شناسایی درآمد حقبيمه استفاده شود.
12 . در بعضى از انواع بیمهها، حقبيمه باتوجه به نتايج رویدادها و اطلاعاتى كه تنها در طول دوره بيمه ياپس از آن مشخص مىشود، تعديل مىگردد. براى مثال، بيمه باربرى دریایی و بیمه آتشسوزى انبارها از انواع بيمههاى قابل تعديل است كه در ابتداى دوره بيمه، مبلغ اولیه حقبيمه توسط بيمهگذار به بيمهگر پرداخت و سپس براساس اعلاميه حمل يا اعلام موجودى، تعديل مىشود.
13 . درآمد حق بيمه مربوط به بيمه نامه هاى بين راهى بايد براساس الزامات بندهاى 4، 7 و 15 شناسايى شود.
14 . بيمه گر ممكن است اطلاعات كافى جهت تشخيص بيمه نامه هاى صادر شده در اواخر سال مالى كه تاريخ شروع پوشش بیمهای آن قبل از تاريخ ترازنامه است، نداشته باشد. اين نوع بيمه نامه ها را بيمه نامه هاى بين راهى مىگويند. باتوجه به اينكه درآمد حقبيمه از تاريخ شروع پوشش بیمهای شناسايى مىشود، مبلغ بيمه نامه هاى بين راهى براساس تجارب گذشته و رويدادهاى پس از تاريخ ترازنامه براورد مىشود و حصه عايد شده آن به عنوان درآمد حقبيمه شناسايى مىشود.
حق بیمه عاید نشده
15 . بخشی از حق بیمه مرتبط با بیمهنامههای صادره طی دوره مالی که قابل انتساب به پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی است بهعنوان حق بیمه عاید نشده شناسایی میشود.
16 . روشهای برآورد حق بیمه عاید نشده باید بهگونهای انتخاب شود که مبلغ بدهی برآوردی تفاوت با اهمیتی با بدهی واقعی در تاریخ ترازنامه نداشته باشد.
17 . درمواردی که الگوی وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت است برای محاسبه حقبیمه عاید نشده از روش تناسب زمانی استفاده میشود. شیوههای محاسبه حق بیمه عاید نشده در روش تناسب زمانی برای بیمه نامههای سالانه شامل روزانه (365/1)، ماهانه (24/1)، فصلی (8/1) و سالانه (2/1) است. در شیوه روزانه حق بیمه عاید نشده شامل مجموع حق بیمههای عاید نشدهای است که در پایان دوره مالی باتوجه به مدت منقضی نشده بیمهنامهها محاسبه میشود. در شیوه فصلی فرض میشود که صدور بیمهنامهها در طی فصل بهطور یکنواخت است درصورتی که در شیوه ماهانه فرض بر این است کـه صـدور بیمهنامـهها در طول ماه بهطور یکنواخت است. چنانچه صدور بیمهنامهها در طول دوره مالی یکنواخت نباشد هرچه طول دوره مورد نظر برای محاسبه حق بیمه عاید نشده کمتر شود، سطح دقت آن بیشتر میشود.
18 . در مواردى كه حق بيمه متناسب با گذشت زمان به عنوان درآمد شناسايى مىشود، روش تناسب زمانی بايد بهگونهاى انتخاب و بكار گرفته شود كه دقت آن از روش فصلى (يا روش 8/1) كمتر نباشد.
19 . چنانچه دوره بيمه نامه بيش از يك سال باشد، در اعمال روش تناسب زمانى حقبيمه يكساله در محاسبات مدنظر قرار مىگيرد و حقبيمه مازاد بر یک سال، بهطور كامل بهعنوان حقبيمه عايد نشده محسوب مىگردد.
خسارت
20 . بدهى بابت خسارت معوق بايد براى بيمههاى مستقيم واتكايى شناسايى شود. مبلغ خسارت معوق بايد بيانگر براورد معقولی از مخارج لازم براى تسويه تعهد فعلى در تاريخ ترازنامه باشد.
21 . بدهى بابت خسارت معوق بايد شامل مبالغ زير باشد:
الف 0 خسارت واقع شدهای که گزارش نشده است،
ب . خسارت گزارش شدهای که پرداخت نشده است،
ج . خسارتی كه بهطور كامل گزارش نشده است و
د . مخارج براوردى تسويه خسارت.
22 . حصول اطمينان نسبت به شناسايى هزينهها و بدهيهای مرتبط با خسارت در دوره مالى مربوط، حائز اهميت است. خسارت، ناشىاز حوادث تحت پوششى است كه در طول دورهبيمهنامه اتفاق مىافتد. برخى خسارتها در دوره مالى وقوع حادثه به بيمهگر گزارش و درهمان دوره تسويه مىشود و برخى نيز ممكن است تا پايان دوره مالى تسويه نشود. همچنین، ممكن است حوادثى واقع و منجر به خسارت شود اما تا پايان دوره مالى به بيمهگر گزارش نگردد. اينگونه خسارتها، خسارت واقع شدهایکه گزارش نشده است ناميده مىشود. بدهى مربوط به خسارت واقع شدهای که پرداخت نشده است (شامل خسارت گزارش نشده)، باتوجه به تجربیات درمورد خسارت واقع شده در گذشته و آخرين اطلاعات موجود براورد و شناسايى مىشود. براى براورد مبلغ خسارت ياد شده، نهتنها تجربيات گذشته بلكه تغيير شرايط از قبیل آخرین حوادث فاجعهآميز و تغيير در حجم و تركيب خطرات تحت پوشش بيمه درنظر گرفته مىشود.
23 . تشخيص اجزای تشکیل دهنده مخارج نهايى جبران خسارت توسط بيمهگر، براى تعيين هزينههاى خسارت دوره مالى و بدهى خسارت معوق در تاريخ ترازنامه، حائز اهميت است. اين اجزا شامل مبالغ قابل پرداخت بابت خسارت طبق مفاد بیمهنامه و مخارج تعیین و تسویه خسارت است. مخارج تعیین و تسويه خسارت شامل مخارج مستقيم هرخسارت مانند حقالزحمه خدمات کارشناسی و حقوقی و همچنين آندسته از مخارج غیرمستقیمی است که بتوان با هر خسارت مرتبط دانست. در تعیین مخارج نهایی جبران خسارت، مبالغ بازیافتنی از طریق حق جانشینی و یا اقلام اسقاطی از مبلغ خسارت کسر میشود.
24. بدهى بابت خسارت معوق شامل خسارت پرداخت نشده و مخارج مستقيم و غیرمستقیم تسويه خسارتی میباشد که در دورههای مالی جاری و گذشته واقع شده است، چون اين مبالغ بيانگر تعهد فعلى بيمهگر درنتيجه وقوع رويدادهاى گذشته است.
25. ذخاير لازم براى خسارت معوق باتوجه به خسارت براوردى هرمورد يا طبقهاى از يك رشته (مثلاً در بيمه بدنه براساس مدل و سال توليد) تعيين مىشود. علاوهبر اين ممكن است براى هررشته نيز از فرمولهاى رياضى استفاده شود. انتخاب روش محاسبه به نوع بيمه و قضاوت مديريت بستگى دارد. روشى كه توسط مديريت انتخاب مىشود بايد بهطور يكنواخت اعمال گردد.
26 . شناسايى هزينهها و بدهيهاى مربوط به اجزاى تشكيلدهنده مخارج نهايى جبران خسارت بهميزان قابليت اتكاى اندازهگيرى اين اجزا بستگى دارد. بعضى بيمهگران، برای برآورد مخارج نهایی جبران خسارت با توجه به تجربيات گذشته خود و صنعت از فرمولهاى خاصى استفاده مىكنند. اين فرمولها درصورتى قابلاتكا خواهد بود كه متكى به تعداد سالهاى كافى باشد و بهگونهاى مناسب براى درنظر گرفتن تحولات اخير تعديل گردد.
27 . تعديل بدهى خسارت معوق براساس اطلاعاتى كه پس از شناخت اوليه بدست مىآيد، ضرورى است. هدف از انجام اين تعديلات، براورد دقيقتر مخارج مورد انتظار جبران خسارت است. همانند ساير بدهيها، اثر اين تعديلات بر بدهى خسارت معوق و هزينه خسارت بهمحض دسترسی به اطلاعات جديد، شناسايى مىشود. با اينگونه تعديلات بهعنوان تغییر در براورد حسابدارى برخورد مىشود.
28 . مبالغ دریافتنی از بیمهگر اتکایی بابت خسارت واقع شده ، اعم از گزارش شده و گزارش نشده، باید در دوره وقوع از یک طرف بهعنوان دارایی و از طرف دیگر بهعنوان درآمد بیمهگر واگذارنده شناسایی شود و نباید حسب مورد با بدهی یا هزینه مربوط تهاتر شود.
ذخیره تکمیلی
29 . چنانچه حق بيمههاى عايد نشده براى پوشش خسارت مورد انتظار مربوط به بیمهنامههای منقضی نشده در تاریخ ترازنامه کافی نباشد باید ذخیره تکمیلی لازم برای آن شناسایی شود.
30. براى تعيين ذخيره تکمیلی، هر رشته از فعالیتهای بیمهای بهطور جداگانه درنظر گرفته میشود. برای این منظور، مجموع حق بیمه عاید نشده هر رشته با مجموع خسارت مورد انتظار و هزینههای مربوط به آن مقایسه و در صورت وجود کسری، ذخیره تکمیلی شناسایی میشود.