بخشی از مقاله

بررسی خیار تفلیس در عقود معین مطابق قانون مدنی ایران


چکیده:

پس از انعقاد قرار داد بیع، ممکن است حوادث مختلف و پیش بینی نشده ای اجرای آن را برای همیشه یا به صورت موقت دشوار یـا غیـر ممکن سازد؛ ناتوانی خریدار در پرداخت ثمن به دلیل اعلام ورشکستگی وی پس از انعقاد عقد و یا به تعبیر ماده 380 ق.م افلاس اوسـت. ارتباط ماده 380 ق.م با مواد 530 و 533 ق. ت خواهیم پرداخت. سپس به بررسی نظر حقوقدانان و فقهـا در مـورد مـاده 380 ق.م مـی پردازیم و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم. بعدازآن نظریـه جدیـدی را در ایـن زمینـه مطـرح مـی کنـیم کـه توسـط برخـی از حقوقدانان معاصر ارائه گردیده است و قابل تأمل می نماید. قلمرو ماده 380 ق.م را مشخص خواهیم کرد .

واژگان کلیدی: خیارتفلیس، ورشکستگی، افلاس، اعسار ، حق جس، حق تقدم

مقدمه

پس از انعقاد قرار داد بیع، ممکن است حوادث مختلف و پیش بینی نشده ای اجرای آن را برای همیشه یـا بـه صـورت موقـت

دشوار یا غیر ممکن سازد؛ ناتوانی خریدار در پرداخت ثمن به دلیل اعلام ورشکستگی وی پس از انعقاد عقد و یا به تعبیر مـاده

380 ق.م افلاس اوست. ارتباط ماده 380 ق.م با مواد 530 و 533 ق. ت خواهیم پرداخت. سپس به بررسی نظـر حقوقـدانان و

فقها در مورد ماده 380 ق.م می پردازیم و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم. بعدازآن نظریه جدیدی را در ایـن زمینـه

مطرح می کنیم که توسط برخی از حقوقدانان معاصر ارائه گردیـده اسـت و قابـل تأمـل مـی نمایـد. قلمـرو مـاده 380 ق.م را

مشخص خواهیم کرد .

تعریف خیار

ایا می دانید کلمه خیارات در قرارداد یعنی چه؟ خیار به معنی ( اختیار فسخ) در قرارداد است.

به منظور تعریف واضح تر شایسته است بدوا متزکر شویم که در برخی از عقدها (قراردادها) قـانون مـدنی بـه طـرفین قـرارداد، اختیار فسخ داده است. به عنوان مثال در عقد بیع (خرید و فروش) به طرفین قرارداد یازده تا خیـار (اختیـار فسـخ) داده شـده است تعریف خیار:

یعنی حق به هم زدن عقد لازم که بر اساس قانون بوجود می آید.

انواع خیار عبارتند از:

-1 تدلیس: چیزی که ظاهر آن خوب باشد ولی در باطن چیزی دیگر باشد. به عبارت دیگر عملیاتی کـه موجـب فریـب طـرف معامله شود.

-2 مجلس: یعنی حق به هم زدن معامله در همان لحظه جلسه ای که هستند درست است.

-3 حیوان: فقط در رابطه با خرید و فروش حیوانات باشد تا 3 روز از تاریخ عقد اختیار فسخ آنرا دارد.

-4 عیب: اگر بعد از معامله ظاهر شود: بیع معیوب بوده ،مشتری مختار است یا معامله را فسخ کند یا اخذ ارزش.

-5 عــبن: چناچــه یکــی از طــرفین در معاملــه مغبــون شــود طــرف دیگــر مــی توانــد معاملــه را فســخ کنــد در صــورت الف) اثبات ب) عیب.


تعریف خیارتفلیس خیار تفلیس ریشه در فقه اسلامی دارد و وجود آن در حقوق موضوعه، محل اخـتلاف اسـت. بـا فـرض پـذیرش، بایـد آن را در

اقسام خیارات که از موضوعات حقوق مدنی است مطالعه کرد، حـال آن کـه مقـررات ورشکسـتگی در حقـوق ایـران از حقـوق


کشورهای اروپایی اقتباس شده، و زیر مجموعه حقوق تجارت می باشد. از این رو بحث از خیار تفلیس در حقـوق ورشکسـتگی، شاید در بادی امر، موجب شگفتی شود. اشاره به رابطه و تأثیر حقوق مدنی در حقوق تجارت می تواند در تبیـین ایـن موضـوع مؤثر باشد.

در حقوق ایران، نظریه وحدت حقوق خصوصی پذیرفته نشده، در نتیجه حقوق تجارت، مجـزا از حقـوق مـدنی اسـت. بـه رغـم جدایی این دو شعبه از حقوق خصوصی، تأثیر متقابل آنها در یکدیگر و وابستگی حقوق تجارت به حقـوق مـدنی، انکـار ناپـذیر است. به عنوان نمونه, چون به هنگام تصویب قانون تجارت مصوب1311، مقررات مربوط به تعهدات و قراردادها در قانون مدنی قبلاً به تصویب رسیده بود، قانون گذار ضرورتی به وضع مقررات مشابه در قانون تجارت احساس نکرد, لذا در مـورد تعهـدات و قراردادهای تجاری، جز در موارد خاص، مقررات قانون مدنی حاکم است. برای مثال, مهمترین معامله ای که در تجـارت انجـام

می شود بیع است در حالی که این عقد، تابع مقررات قانون مدنی است.
صرف نظر از تردیدهایی که در وجود خیار تفلیس در حقوق کنونی وجود دارد این خیار در قانون مدنی و در فصـل مربـوط بـه بیع پیش بینی شده است. با پذیرش حکومت مقررات عقد بیع مدنی بر عقد بیع تجاری، تردیـدی در پیـدایش احتمـالی خیـار تفلیس در بیع تجاری باقی نمی ماند. فرض ورشکستگی خریدار قبل از پرداخت ثمن معامله به فروشـنده در حقـوق تجـارت از مواردی است که احتمال ایجاد این خیار را برای فروشنده تقویت می کند

جایگاه خیار تفلیس در حقوق موضوعه

اقسام خیارات در ماده 396 قانون مدنی پیش بینی شده است. طبق ماده مزبور، ده خیار دارای عنوان می باشند که عبارت انـد از: خیار مجلس، خیار حیوان، خیار شرط، خیار تأخیر ثمن، خیار رؤیت و تخلف وصف، خیار غبن، خیار عیـب، خیـار تـدلیس، خیار تبعض صفقه و خیار تخلف شرط. چنانکه مشهود است خیار تفلیس در میان خیارات مذکور، عنوان مستقل ندارد. بـا ایـن حال، اکثر قریب به اتفاق حقوق دانان معتقدند که منشأ حکم ماده 380 قانون مـدنی، خیـار تفلـیس اسـت. طبـق ایـن مـاده: »درصورتی که مشتری مفلس شود و عین مبیع نزد او موجود باشد بایع حق استرداد آن را دارد و اگر مبیع هنوز تسلیم نشـده باشد می تواند از تسلیم آن امتناع کند.«
بعضی از نویسندگان حقوق مدنی، بر خلاف نظر مشهور، ماده 380 قانون مدنی را در مقام بیان صـورت خاصـی از حـق حـبس می دانند. مصطفی عدل (منصورالسلطنه) پس از تعریف حق حبس و بیان شرایط آن و این که در صورت مؤجـل بـودن ثمـن، بایع حق حبس ندارد، ماده 380 قانون مدنی را در صورت افلاس مشتری، استثنا بر شرط مذکور شمرده، می نویسد: »اگر برای تأدیه ثمن موعدی مقرر شده باشد ولی مشتری قبل از تأدیه مفلس شود بایع … با وجود بودن موعد بـرای تأدیـه ثمـن، حـق خواهد داشت که مبیع را حبس نماید و اگر بدون اخذ ثمن تسلیم کرده باشد و عین آن موجود باشد مـی توانـد آن را مسـترد کند چنانکه ماده 380 قانون مدنی مقرر می دارد.1 «… این دیدگاه در آثار برخی از مؤلفین حقوق تجارت نیز دیـده مـی شـود که معتقدند مقنن در ماده 380 قانون مدنی بدون اینکه اختلافی میان مؤجل یا حال بودن تسلیم ثمن قائل شده باشد، مجـرد افلاس را موجب حق حبس مورد معامله برای فروشنده دانسته است.2 ولی چنانکه اساتید حقـوق مـدنی مـی فرماینـد: »ظـاهر ماده 380) قانون مدنی) دلالت بر این دارد که خودداری از تسلیم مبیع به خریدار مفلس یا استرداد از آن او، مبتنـی بـر فسـخ معامله است نهصرفاً استفاده از حق حبس، همچنان که منشأ حکم مزبور در فقه، خیار تفلیس نامیده شده اسـت.3« بعضـی از

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید