بخشی از مقاله
چکیده:
محراب، تجلیگاه حسن و جمال معنوی است. معمار ضمن تأمل در آیات قرآن و کاربست تزیینات ملهم از عناصر طبیعت به نگارش محراب پرداخته است. این نگارش بازتابشی معنوی از وحدت اجزای طبیعت و نگرش توحیدی معمار در سنت معماری ایران است.شهابالدین سهروردی در مبانی عرفانی فلسفهی اشراق، به پیوند شهود ذوقی و استدلال عقلانی میپردازد و نورالانوار را اساس هستی و رسیدن به نور و شهود آن را بالاترین مدارج انسان سالک معرفی میکند. محراب نیز جایگاه نور است، معمار مسلمان که سالک حق است، نورالانوار را یافته و در آفرینشگری محراب به پیوند تمام اجزای طبیعت و کائنات در ضمن تعقل در آیات قرآن میپردازد و اینچنین محراب معمار اسلامی، خود تجلیگاه نور و روشنایی است که بر دل و جان سالک حقیقت میتابد.
کاروانسرای شرف سرخس ضمن بهرهگیری از نفایس آجری، حاوی دو محراب گچبری از قرن ششم است که بقایایی از کتیبههای کوفی آیهالکرسی و شهادتین و تزیینات گچبری در آن باقی است. این گفتار ضمن پیشبرد کلیات معماری و تاریخی بنا، به مستندسازی وضعیت موجود محراب پرداخته است. روش تحقیق در این گفتار مبتنی بر برداشتهای میدانی و مطالعات کتابخانهای است. این گفتار با تأمل در معانی آیات قرآن و مبانی عرفان اشراقی، به معنایی که در هر جزء محراب تجلی یافته است و به پیوند این اجزا در قرائت معنویت و تجلی حسن در محراب، میپردازد.هدف این پژوهش، تأمل و ادراک در نشانههایی است که نظام و اجزای محراب به آن اشاره دارند. این گفتار با ریشهیابی این نشانهها در آیات خدا و حکمت عرفان اشراقی در پی معنویتی است که معمار به آن اندیشیده است و در آفرینشگری محراب تجلی داده است.
واژگان کلیدی: معنویت توحیدی؛ نور؛ محراب گچبری کاروانسرای شرف؛ وحدت اجزا؛ پیام معنوی
مقدمه
لمس محرابهای گچی کاروانسرای شرف، این اندیشه را به ذهن نگارنده تاباند که به کشف و سیر و سلوک در معنای نهفته آفرینش این محراب نفیس B سابقأ مرمت شدهB بپردازد. پیچوخم تزیینات، خلل و فرج و برجستگیهای بافت محراب بهقدری تأثیرآفرین است که معنای عمیقی را در پس مشاهدهی آن میتوان حس کرد. ازینرو هر ثانیه ترسیم به معنای گشودن و بستن گرهای ازین هنر دست عظیم است که رازی سربهمهر دارد. این اندیشه، مستندنگاریِ کوچکترینِ بخشهای محرابهای گچی را واجب میساخت، چرا که کار مستقیم و مرتبط با اثر، ارتباطی معنوی به وجود میآورد که گذشتِ زمان به عمق این ارتباط میافزاید. این محراب پرجزئیات که در برخی بخشها تخریب شده است، راوی رمز و راز آفرینشگریاش است.
ترسیمهای متمادی از مستندات موجود در عین چشمدوزی به عظمت جزء جزء محرابها، ذهن را با مفهوم اشراق و روشنایی یافتن که خورشید انتزاعی شدهی گوشهی لچکیهای محراب نیز بر آن تأثیرگذار بود، پیوند داد.»اشراق«، از ریشهی »شرق«، به معنای نور و روشنایی و درخشش نور است. این معنا در عالم فلسفهی شیخ شهابالدین سهروردی، به شاخصهی »نورالانوار« اشاره دارد که شالودهی مکتب اندیشهی فلسفی اوست. اشراق، درجهای رفیع از انسانیت است که از مدارج ریاضت و پرهیز گذشته و در باطن به حقیقتی متافیزیکی اشراف یافته است. این حقیقت، نور است و اینکه هستی غیر از نور چیزی نیست. - دینانی، - 1391 محراب، تجلیگاه نور است. کتابت آیاتی از سورهی نور و آیاتی از قرآن که به نشانههایی روشن از آفرینش پروردگار اشاره میکند.
نگارنده ضمن این پژوهش، بر این نظر است که معمار یا معماران، به این چشم مینگریستند و ادراکات شهودی خود را با زیباییشناسی و معناگرایی توحیدی پیوند زدهاند و اینچنین به آفرینشگری پرداختهاند. معماران ضمن آفرینش محراب، معنویات توحیدی خود را در کتیبهی خط بیان کردهاند و پیوند این تفکر معنوی و ذوق زیباییشناسانهی خود را در کلیات و جزییات طرح محراب تجلی بخشیدهاند. در این پژوهش، ضمن درک به ساختار محراب و آفرینش آن به عنوان یک »رسانندهی پیام«، به چگونگی اثرگذاری و وسعت بخشیدن ذوق و استدلال، در روند مستندنگاری پرداخته میشود. در روند این پژوهش، این سوال مطرح است که:
معمار در محراب چه پیامی را نقش زده است؟
دریافت این پیام معنوی ضمن مستندنگاری چگونه رخداد مییابد؟
این پژوهش ضمن مستندسازی از وضعیت محرابهای موجود در کاروانسرای شرف، اثرگذاری محتوایی آنرا در بررسی پیوند اجزای محراب در ساختار و تزیینات مطرح میسازد. روش تحقیق کیفی مبتنی بر مطالعات و برداشتهای میدانی و تحلیل و تطبیق کتابخانهای است. پیشبرد گفتار ضمن ارائهی کلیات تاریخی و معماری کاروانسرای شرف، مبتنی بر پرسشهای مطروحه است که ذیل هر عنوان تبیین میشود.
مروری بر کلیات کاروانسرای شرف
کاروانسرای شرف، یکی از آثار مهم سلجوقی در شاهراه نیشابور به مرو است. این بنا اکنون به فاصلهی 56 کیلومتری سرخس در جادهی مشهد و سرخس، در دشتی فراخ بین دو روستای شورلق و چگودر مستقر است.طبق مدارک و متون تاریخی، بانی بنای فعلی »شرفالدین ابوطاهر بن سعدالدین علی القمی « است. تنها کتیبهی تاریخدار بنا، کتیبه خط ثلث گچی در زیرِ ایوان انتهایی بنا باقی مانده است که بخشهایی از آن نابود شده است و بهاین شرح است: »فی عالی دولت السطان المعظم شاهنشاه الاعظم مالک رقاب الامم سید ملوک العرب و العجم اطال االله بقاه معزالدنیا و الدّین ابوالحرث سنجربن ملکشاه برهان امیرالمومنین اعز االله انصاره و باهتمام خاتون... والمسلمین ملکه نساء العالمین معزه آل افراسیاب قتلغ بلکا سیده ترکان بنت الخاقان الاعظم ادام علاهااالله فی شهورسنه تسع و اربعین و خمسائه.« به این استناد، کتیبهی ثلث بنا متعلق به قرن ششم و سال 549 ه.ق و دوران سلطان سنجر میباشد. - حسینی، - 10-12 :1379 گدار ضمن تطبیق روکشهای تزیینی گچی در بنا و مشاهدهی چیدمان آجرهای زیرین، به مرمت و بازپیرایی رباط شرف
به سال 549 پس از حملهی غزها به اشاره و تاریخ اصلی بنا را به سال 508 ه.ق معرفی میکند. اساس نظر او کتیبههای آجری سردر بنا با به این نقل است: »لهما فی شهور سنه ثمان....« کتیبههای دیگر رباط شرف حاوی اطلاعات تاریخی نیستند و ازینرو بنای رباط شرف را میتوان متعلق اوایل قرن ششم دانست. این بنا تا اواخر دورهی تیموریان همپای رونق جادهی ابریشم فعال و کارآمد بوده است و ضمن تاخت و تاز ازبکان در اوایل دوران صفویه، مورد غارت و تخریب قرار گرفت و به نظر میرسد از آنپس منزوی و مهجور باقی مانده است. - حسینی، - 10-12 :1379 این اثر غنی معماری به سال 1321 تحت شمارهی 359 جز آثار ملی به ثبت رسید و از آن پس تحت مرمت و تعمیرتحت مطالعات فراوانی قرار گرفته است. - پروندهی ثبتی بنای کاروانسرای شرف، آرشیو اسناد خراسان رضوی -
مروری بر کلیات معماری کاروانسرای شرف
کاروانسرای شرف بنایی با شش برج خارجی با زیربنای 4644 متر مربع است. این معماری، دارای دو میانسرای تودرتو است که در دو زمان نزدیک به هم ساخته شده است، می باشد. حیاط اول مستطیلی است به ابعاد 16/4 در 32/48 و حیاط دوم با ابعاد 31/4 در 31/75 تناسباتی نزدیک به مربع دارد در میان آثار حوضی دایرهای شکل باقی است. از هشت ایوان اصلی بنا، سه ایوان برای ارتباط خارج به داخل و ارتباط حیاطها بوده است و باقی ایوانها، سرسرای اتاقهای گنبددار به شمار میرفتهاند. در انتهای بنا، دو میانسرای کوچک ساخته شده است که چهارصفه گرداگرد آن شکل گرفته است و از کهنترین نمونههای چهارصفه میباشد.
بیشتر پوششهای بنا، طاق آهنگ و گهوارهای است و در نمونههای مشابه طاقهای چهاربخشی به کار رفته است. - حسینی، - 22-26 :1379 در این بنا دو مسجد وجود دارد، یکی در طرف چپ دالان ورودی به حیاط اول و دیگری در طبف چپ دالان ورودی بهصحن دوم مستقر شده است. به طور کلی این بنا با توجه به سمت قبلهB امتداد شمال غربی به جنوب شرقیB ساخته شده است، وجود یک محراب در مسجد حیاط اول و دو محراب در مسجد حیاط دوم و محراب آجری قسمت قسمت خاوری خارج کاروانسرا که به نظر میرسد به عنوان نشانهی قبله ساخته شده است، بازتاب این دیدگاه است. - همان: - 24 با ارائهی این مقدمات کلی ادامهی گفتار به سوالات تحقیق پرداخته میشود.