بخشی از مقاله

چکیده

در سالهای اخیر شیوع بیماری زغالی ناشی از قارچ Biscogniauxia mediterranea در جنگلهای بلوط ایران در حال گسترش است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر برخی از مشخصههای کمی درخت در گسترش بیماری زغالی بلوط در درختان بلندمازو در طرح جنگلدرای کبود وال در استان گلستان انجام شد. برای این منظور، وضعیت سلامت 229 اصله درخت در10 ترانسکت در قالب روش نمونه برداری یک چهارم نقطه مرکزی بررسی شد.

نتایج نشان داد از مجموع درختان نمونه برداری شده، 51 درصد سالم 44 درصد بیمار و 5 درصد خشک شدهاند. میزان آلودگی و افزایش شدت خسارت در درختان قطور بیشتر از درختان جوان است و مساحت تاجپوشش و ارتفاع درخت ارتباط معنی داری با شدت بیماری زغالی بلوط دارد. به طور کلی میتوان نتیجهگیری کرد که خصوصیات فردی درختان میتواند بر شدت بیماری زغالی در درختان بلندمازو موثر باشد. یافتههای این پژوهش میتواند الگوی مناسبی برای مدیریت و کنترل بیماری زغالی فراهم کند و برای حفاظت و احیاء اکوسیستمهای جنگلی بهکار گرفته شود.

مقدمه و هدف

درخت بلندمازو ویژه جنگلهای قفقاز و خزری و در جنگلهای شمال ایران از جلگههای ساحلی تا ارتفاعات بالایی پراکنده میباشند و در استان گلستان درختان بلندمازو در مناطق وسیعی از غرب به شرق استان پراکنش آن افزایش مییابد. تغییرات آب و هوایی جهان و تشدید گرما و خشکسالی ناشی از آن موجب تغییرات در اکوسیستمهای جنگلی شده است. افزایش درجه حرارت و تغییرات آن باعث تشدید حوادثی مانند سیلاب یا خشکسالی شده که میتوانند باعث تغییرات غیر قابل پیشبینی در تنوع گونههای گیاهی، پتانسیل زندهمانی تعدادی از گونهها و همچنین جوامع اکوتیپ شوند. در میان طیف گستردهای از عوامل غیرزنده و زنده، خشکسالی و قارچهای بیماریزا، از مهمترین عوامل استرسزا بر سلامت جنگل و درختان جنگلی میباشند. اثر خشکسالی نیز در افزایش برخی از بیماری های قارچی مانند قارچ زغالی بلوط بهویژه در درختان جنگلی موثر میباشد.

پدیده زوال و مرگ و میر گونههای مختلف بلوط از سال 1900 تاکنون، در مناطق وسیعی از جنگلهای جهان گزارش شده است. شیوع این پدیده که تحت عناوین مختلفی نظیر زوال، سرخشکیدگی و یا مرگ و میر از آن یاد شده است، ناشی از عکسالعمل متقابل و پیچیدهای است که آفات و بیماریهای گیاهی نسبت به استرسهای محیطی از خود نشان میدهند.

اولین بار در ایران بیماری زغالی بلوط با عاملیت قارچ Biscogniauxia mediterranea در استان گلستان در سال 1388 روی بلندمازو و در زاگرس در سال 1392 روی بلوط ایرانی و آزاد گزارش گردید 

قارچ عامل بیماری در شرایط تنش خشکی و دمای بالاتر از حد معمول به صورت مهاجم و سریع عمل میکند و ممکن است باعث خشکیدگی موضعی پوست، آوند چوبی و در نهایت، مرگ درختان در حال رشد شود.

علائم و نشانههای بیماری زغالی به صورت زوال و مرگ درختان، قهوهای شدن و خزان جنگل در بخشهای که بیماری شایع است. مشاهده میشود.

نشانههای بیماری، بیشتر شامل خروج شیرابه و صمغ سفید رنگ در محل شروع آلودگی روی شاخهها و حجم زیادی از صمغ تیره روی تنه درختان مسن قابل مشاهده است.

عمولاً خروج شیرابه در ارتفاع پایینتر از دو متر روی تنه اصلی مشاهده میشود و به ندرت در محل اتصال شاخههای جانبی و ارتفاعات بالاتر مشاهده می-گردد

با افزایش شدت بیماری، تراکم تاج کاهش مییابد و رشد پرتسیومهای قارچ زیر پوست باعث شکاف خوردن پوست تنه و جدا شدن آن و ایجاد شانکرهای بزرگ میشود 

مرگ درختان ناشی از آفات و بیماریها، یکی از اصلیترین عوامل تهدید جنگلها محسوب میگردد و اثرات مخرب آن عوامل علاوه بر کاهش تنوع زیستی، تأثیرات زیادی بر تأمین آب، ذخیره کربن، چرخه نیتروژن داشته و حتی زمینه مناسب برای آتشسوزی در جنگل را فراهم میکند. لذا شناخت عوامل مؤثر بر شدت و پراکنش بیماری ابزار مناسبی در مدیریت منابع جنگلی خواهد بود بنابراین؛ این پژوهش با هدف بررسی ارتباط عوامل اولیه و ثانویه توپوگرافی بر میزان شدت و فراوانی بیماری انجام گرفته است.

تئوری و پیشینه تحقیق

حسینی [1] میزان آلودگی درختان به سوسکهای چوبخوار و ارتباط آن با شرایط رویشگاهی در جنگلهای بلوط ایرانی - - Quercus brantii در استان ایلام بررسی نمودند نتایج نشان داد که عوامل توپوگرافی و خصوصیات توده بر میزان آلودگی درختان به سوسکهای چوبخوار تأثیر دارند. به طوری که بیشترین میزان آلودگی درختان به سوسکهای چوبخوار در طبقه ارتفاعی 1700-2000 متر از سطح دریا و جهت جغرافیایی جنوب مشاهده گردید. میزان آلودگی با افزایش انبوهی توده و عرض تاج درختان رابطه مستقیم نشان داد. شدت آلودگی در طبقات قطری کوچکتر و در کلاسههای خشکیدگی تاجی بالاتر بیشتر بود.

مهدوی و همکاران[8] با استفاده از رگرسیون لجستیک به بررسی و پیشبینی زوال درختان بلوط در جنگلهای ایلام بر اساس متغیرهای فیزیوگرافی ارتفاع از سطح دریا، جهت و درصد شیب، تراکم پوشش جنگلی و خاک منطقه پرداختند. نتایج حاصل از مدل نشان داد که با افزایش ارتفاع از سطح دریا و در جهتهای جنوبی و غربی و افزایش تراکم پوشش جنگلی و در مناطق با عمق کم خاک و افزایش درصد شیب منطقه میزان و پراکنش درختان خشکیده بلوط افزایش مییابد.

کرمی و کاوسی[7] رابطهی بین برخی از متغیرهای محیطی با روند گسترش بیماری زغالی در درختان بلندمازو Q. castaneifoliay را بررسی کردند، نتایج نشان داد میزان آلودگی و افزایش شدت خسارت در درختان قطور بیشتر از درختان جوان است و ارتفاع از سطح دریا و شیب زمین از عوامل مؤثر بر چگونگی توزیع شدت و میزان آلودگی بیماری زغالی هستند.

رستمیان [2] به ارزیابی روشهای مدیریت بیماری زغالی بلوط و برخی از عوامل رویشگاهی گسترش آن در جنگلهای کاکاشرف استان لرستان پرداختند. نتایج نشان داد که حضور بیماری با مساحت تاج درختان رابطه منفی داشته و با متغیرهای فسفر خاک، خسارت سوسکهای چوبخوار، ارتفاع از سطح دریا، قطر درختان و درصد خشکیدگی درختان رابطه مثبت دارد.

کاوتز و همکاران [11] در مطالعهای اعلام کردند که خسارت گونهای درختی از آفات، شدیداً به خصوصیات اقلیمی، محیطی و اکولوژیکی از قبیل ساختار توده، عوامل توپوگرافی، میزان رطوبت و مواد غذایی در ارتباط بوده و پویایی فعالیت آنها به فراهم بودن آن شرایط ارتباط تنگاتنگ دارد.

باگوسکاس[10] در جنگلهای کاج سواحل کالیفرنیا به ارزیابی الگوهای مکانی مرگ درختان ناشی از خشکسالی پرداختند. بررسیها نشان داد که متغیرهای محیطی رابطه معنیداری با شدت خسارت عوامل بیماریزا در اکوسیستمهای طبیعی دارند و در فرایند مدلسازی از وزن بالاتری برخوردار هستند.

مواد و روشها
معرفی منطقه مورد مطالعه

طرح جنگلداری کبودوال در جنوب شهرستان علی آباد و در فاصله 40 کیلومتری شرق گرگان، در طول جغرافیایی ً54 49 52 -ً54 57 28و عرض جغرافیایی ً36 50 34 -ً36 54 21 در قسمت شمال غربی حوزه آبخیز 88 در ارتفاع حداقل 180 متر و حداکثر 1765 متر از سطح دریا قرار دارد. مساحت این طرح مجموعاً 4301/5 هکتار - با پارک کبودوال به مساحت 100 هکتار - میباشد.

شکل- 1 موقعیت منطقه موردمطالعه، در استان گلستان، ایران و نمایش موقعیت ترانسکتهای نمونه برداری

روش نمونه برداری

ابتدا با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی، ترانسکتهایی با فاصله 400 متر از هم در امتداد شمال- جنوب منطقه روی نقشه رقومی ترسیم گردید و مرکز گرهها به صورت منظم- تصادفی با فاصله 100 متر در طول ترانسکتها مشخص شدند

برای انتخاب درختان، خطی فرضی عمود بر ترانسکت در مرکز هر گره رسم گردید تا مرکز گره را قطع نماید و سپس در هر ربع نزدیکترین درخت بلوط بلندمازو تا مرکز گره انتخاب شد 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید