بخشی از مقاله
چکیده
مرگ درختان ناشی از آفات و بیماریها، یکی از اصلیترین عوامل تهدید جنگلها محسوب میگردد و اثرات مخرب آن عوامل علاوه بر کاهش تنوع زیستی، تأثیرات زیادی بر تأمین آب، ذخیره کربن، چرخه نیتروژن داشته و حتی زمینه مناسب برای آتشسوزی در جنگل را فراهم میکند. لذا شناخت عوامل مؤثر بر شدت و پراکنش بیماری ابزار مناسبی در مدیریت منابع جنگلی خواهد بود
بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر برخی از عوامل رویشگاهی در گسترش بیماری زغالی بلوط در درختان بلندمازو در طرح جنگلدرای کبود وال در استان گلستان انجام شد. برای این منظور، با استفاده از روش یک چهارم نقطه مرکزی در10 ترانسکت در امتدا شمال - جنوب منطقه نمونه برداری انجام شد. سپس با استفاده از این نقاط و مدل رقومی ارتفاعی منطقه، نقشههای عوامل اولیه و ثانویه توپوگرافی منطقه تهیه شد.
برای درک ارتباط هر یک از عوامل با خشکیدگی درختان بلوط از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد، بهطوری که نقشههای عوامل ذکر شده بهعنوان متغیر مستقل و نقشه موقعیت درختان بلوط به عنوان متغیر وابسته وارد مدل رگرسیونی شدند. نتایج حاصل از مدل نشان داد که با افزایش ارتفاع از سطح دریا و در جهت های جنوبی و شیببهای 15-30 درصد میزان شدت خسارت درختان بیمار بلند مازو افزایش مییابد.
مقدمه و هدف
گونههای جنس بلوط از مهمترین درختان در رویشگاههای زاگرس و هیرکانی هستند. گستره رویشگاهی گونههای بلوط و سازگاری آنها با مناطق سرد و مرتفع شمال غرب، گرم و خشک جنوب غربی و شمال کشور، بیانگر اهمیت بومشناختی آنهاست. جنگلهای بلوط بلندمازو پس از راشستانها جزء باارزشترین تیپهای جنگلی هیرکانی هستند. اولین بار در ایران بیماری زغالی بلوط با عاملیت قارچ Biscogniauxia mediterranea در استان گلستان روی بلندمازو Q.castaneifolia - - ، سال 2011 و در زاگرس روی بلوط ایرانی - Q. brantaii - و آزاد - Zelkova carpinifoli - در سال 1392 گزارش گردید.
قارچ عامل بیماری در شرایط تنش خشکی و دمای بالاتر از حد معمول به صورت مهاجم و سریع عمل می کند و ممکن است باعث خشکیدگی موضعی پوست، آوند چوبی و در نهایت، مرگ درختان در حال رشد شود
علائم و نشانههای بیماری ذغالی به صورت زوال و مرگ درختان، قهوهای شدن و خزان جنگل در بخشهای که بیماری شایع است، مشاهده میشود - میرابوالفتحی، . - 1392 نشانههای بیماری، بیشتر شامل خروج شیرابه و صمغ سفید رنگ در محل شروع آلودگی روی شاخه ها و حجم زیادی از صمغ تیره روی تنه درختان مسن قابل مشاهده است
عمولاً خروج شیرابه در ارتفاع پایینتر از دو متر روی تنه اصلی مشاهده میشود و بهندرت در محل اتصال شاخههای جانبی و ارتفاعات بالاتر مشاهده میگردد - کرمی و کاوسی، . - 1392 با افزایش شدت بیماری، تراکم تاج کاهش مییابد و رشد پرتسیومهای قارچ زیر پوست باعث شکاف خوردن پوست تنه و جدا شدن آن و ایجاد شانکرهای بزرگ میشود
با توجه به اهمیت و شدت بیماری زغالی بلوط به ویژه در سالیان اخیر، در این تحقیق سعی شده است تا شدت خسارت بیماری زغالی بلوط و ارتباط آنها با مشخصههای اولیه و ثانویه توپوگرافی ارزیابی شود. بدیهی است که نتایج این تحقیق و آگاهی بیشتر از عوامل موثر بر شدت بیماری، میتواند در مراحل مدیریتی بیماری در آینده مثمر ثمر واقع گردد.
تئوری و پیشینه تحقیق
حسینی - 1390 - به بررسی میزان آلودگی درختان به سوسکهای چوبخوار و ارتباط آن با شرایط رویشگاهی در جنگلهای بلوط ایرانی در استان ایلام پرداخت، نتایج تحقیق وی نشان داد که عوامل توپوگرافی و خصوصیات توده بر میزان آلودگی درختان به سوسکهای چوبخوار تأثیردارند. بهطوریکه بیشترین میزان آلودگی در طبقه ارتفاعی 1700-2000متر از سطح دریا و در جهت جغرافیایی جنوب مشاهده شد و شیب منطقه با میزان و شدت آلودگی ارتباطی ندارد.
کرمی و کاوسی - - 1394 رابطهی بین برخی از متغیرهای محیطی با روند گسترش بیماری زغالی در درختان بلندمازو Q. castaneifoliay را بررسی کردند، نتایج نشان داد میزان آلودگی و افزایش شدت خسارت در درختان قطور بیشتر از درختان جوان است و ارتفاع از سطح دریا و شیب زمین از عوامل مؤثر بر چگونگی توزیع شدت و میزان آلودگی بیماری زغالی هستند.
گودرزی و همکاران - 1395 - ، تأثیر جهتهای جغرافیایی و موقعیت مکانی بر پراکنش زوال بلوط را در جنگلهای منطقه شورآب استان لرستان بررسی نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین نوع آلودگی، شدت آلودگی و درجه شادابی درختان در موقعیت مکانی قرارگیری قطعه نمونه و جهتهای جغرافیایی در سطح خطای پنج درصد ارتباط معنیداری وجود دارد.. این بررسی نشان داد که جهت جغرافیایی و موقعیت مکانی نقش مهمی را در شدت آلودگی و زوال درختان بلوط دارند و همچنین آفات و بیماریها بسته به شرایط رویشگاه سبب مرگ درختان و تغییرهای قابل توجهی در ساختار جنگل می-شوند.
رستمیان - 1395 - به ارزیابی روشهای مدیریت بیماری زغالی بلوط و برخی از عوامل رویشگاهی گسترش آن در جنگلهای کاکاشرف استان لرستان پرداختند. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد که حضور بیماری با مساحت تاج درختان رابطه منفی داشته و با متغیرهای فسفر خاک، خسارت سوسکهای چوبخوار، ارتفاع از سطح دریا، قطر درختان و درصد خشکیدگی درختان رابطه مثبت دارد. بررسی ارتباط طبقات بیماری زغالی با متغیرهای محیطی با استفاده از رگرسیون پواسون نشان داد که خسارت سوسکهای چوبخوار، درصد خشکیدگی و فاصله از روستا متغیرهایی هستند که با روند توسعه بیماری زغالی در درختان میزبان ارتباط مستقیم دارند.
پول و همکاران[14] با ایجاد قطعات نمونه در جنگلهای مرتفع ارکانساس، میسوری و اوکلاهاما در سال های 2003 و 2002 به ارزیابی اثرات موقعیت توپوگرافی و جهت بر خشکیدگی بلوط پرداختند. تحقیقات آنها نشان داد که تراکم و سطح مقطع درختان مرده و یا در حال مرگ بلوط تفاوت معنیداری در موقعیتهای توپوگرافی و جهتهای مختلف ندارند.
همچنین بیان نمودند که عدم تفاوت معنیدار مرگ و میر در موقعیتهای توپوگرافی مختلف ممکن است به دلیل تعداد پلات نمونهبرداری در خط الرأسها باشد و شاید عوامل دیگری غیر از توپوگرافی و جهت در شدت زوال بلوط مؤثر باشند.
کاوتز و همکاران [14] در مطالعهای اعلام کردند که خسارت گونهای درختی از آفات، شدیداً به خصوصیات اقلیمی، محیطی و اکولوژیکی از قبیل ساختار توده، عوامل توپوگرافی، میزان رطوبت و مواد غذایی در ارتباط بوده و پویایی فعالیت آنها به فراهم بودن آن شرایط ارتباط تنگاتنگ دارد.
باگوسکاس[15] در جنگلهای کاج سواحل کالیفرنیا به ارزیابی الگوهای مکانی مرگ درختان ناشی از خشکسالی پرداختند. بررسیها نشان داد که متغیرهای محیطی رابطه معنیداری با شدت خسارت عوامل بیماریزا در اکوسیستمهای طبیعی دارند و در فرایند مدلسازی از وزن بالاتری برخوردار هستند.
مواد و روشها
معرفی منطقه مورد مطالعه طرح جنگلداری کبودوال در جنوب شهرستان علی آباد و در فاصله 40 کیلومتری شرق گرگان، در طول جغرافیایی ً54 49 52 -ً54 57 28و عرض جغرافیایی ً36 50 34 -ً36 54 21 در قسمت شمال غربی حوزه آبخیز 88 در ارتفاع حداقل 180 متر و حداکثر 1765متر از سطح دریا قرار دارد. مساحت این طرح مجموعاً 4301/5 هکتار - با پارک کبودوال به مساحت 100 هکتار - میباشد
شکل- 1 موقعیت منطقه موردمطالعه، در استان گلستان، ایران و نمایش موقعیت ترانسکتهای نمونهبرداری
روش نمونه برداری ابتدا با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی، ترانسکتهایی با فاصله 400 متر از هم در امتداد شمال- جنوب منطقه روی نقشه رقومی ترسیم گردید و مرکز گرهها به صورت منظم- تصادفی با فاصله 100 متر در طول ترانسکتها مشخص شدند برای انتخاب درختان، خطی فرضی عمود بر ترانسکت در مرکز هر گره رسم گردید تا مرکز گره را قطع نماید و سپس در هر ربع نزدیکترین درخت بلوط بلندمازو تا مرکز گره انتخاب شد