بخشی از مقاله

چکیده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر رشد فروش بر رابطه بین تغییرات سرمایه در گردش و فرصتهای سرمایهگذاری می باشد. جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره زمانی هشت ساله - 1386-1393 - مورد بررسی قرار گرفتند. برای آزمون فرضیهها پژوهش از مدل رگرسیونی چند متغیره استفاده شده است.

نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان میدهد، بین تغییرات سرمایه در گردش و فرصتهای سرمایهگذاری رابطه منفی وجود دارد و میان رشد فروش و فرصتهای سرمایهگذاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. علاوه بر آن، یافتهها نشان داد که، رشد فروش باعث مثبت شدن رابطه تغییرات سرمایه در گردش با فرصتهای سرمایهگذاری میشود.

.1 مقدمه

دنیای اقتصادی به سرعت در حال تغییر و تحول می باشد. تغییرات سریع فناوری همگام با افزایش رقابت جهانی مسئولیت مدیران را در فعالیتهایشان سنگینتر میکند. یکی از فعالیتهای اساسی مدیریت، تصمیم گیری میباشد. مسئله تصمیمگیری در تمامی زمینههای امور مالی به چشم میخورد و این قاعده از مدیریت سرمایه در گردش مستثنی نیست .

امروزه در همه واحدهای تجاری، سرمایه در گردش بخش عظیمی از سرمایه سازمان را به خود اختصاص می دهد و مدیریت آن نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است و نیازمند کنترل و مدیریت کافی میباشد.[6] یکی از روشهای برتر تفسیر اطلاعات، بررسی فرصتهای سرمایهگذاری است. فرصتهای سرمایه گذاری در واقع توانایی بالقوه سرمایهگذاری شرکت را نشان میدهد. زیرا آنچه باعث موفقیت میگردد، استفاده بهینه از فرصتهای سرمایه گذاری موجود است که برای این امر باید سیاستهای مالی مؤثر بر ایجاد فرصتهای رشد را در واحدهای تجاری شناسایی کرد.

امروزه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری در کمترین زمان اطلاعات لازم را در دسترس استفاده کنندگان قرار میدهند تا در تصمیم گیریها مورد استفاده قرار گیرد4] .[این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که آیا رشد فروش بر رابطه بین تغییرات سرمایه در گردش و فرصتهای سرمایه گذاری تاثیرگذار است ؟

.2 مبانی نظری

سرمایه در گردش از موضوعهای حیاتی تصمیم گیری مدیران مالی شرکتها میباشد، زیرا آثار آن بر سودآوری، ریسک و ارزش شرکت نمایان میگردد .[46] همچنین باعث حفظ سطح بالای موجودی، کاهش هزینههای بیوقفه در فرآیند تولید، جلوگیری از تعطیلی کسب و کار به دلیل کمبود محصول، کاهش هزینه تامین، محافظت در برابر نوسانات قیمت، میشود .

سرمایه در گردش به عنوان تفاوت بین دارایی های جاری - شامل حسابهای دریافتنی، موجودی و وجه نقد - و بدهیهای جاری - حسابهای پرداختنی و بدهیهای کوتاه مدت - تعریف شده است. که این نشان دهنده منابع و مصارف سرمایه در کوتاه مدت میباشد به اعتقاد دی وینگ این به همراه سرمایه ثابت از عناصر کلیدی هر شرکت است.

اغلب، سرمایه در گرش شرکت برای اندازهگیری نقدینگی شرکت استفاده میشود. از جمله پیش شرطهای نقدینگی، اطمینان حاصل شرکت از قادر به پاسخگویی تعهدات کوتاه مدت است. عدم نقدینگی منجر به ورشکستگی میشود 
سرمایه در گردش شامل وجوهی است که در داراییهای جاری سرمایهگذاری شده است، یعنی وجوهی که در یک چرخه عادی تجاری یک دوره کوتاه به وجه نقد تبدیل میشوند، بدون اینکه ارزش آن ها کاهش یابد یا شرکت ورشکسته شود و بدهیهای جاری به بدهیهای گفته میشود که در یک چرخه عادی تجاری طی یک دوره پرداخت میشود

هرگونه تغییرات در سرمایه در گردش از علل زیر ناشی میشود:
-1 افزایش در جمع داراییهای جاری بدون افزایش مشابه و متقابل در جمع بدهیهای جاری.

-2 کاهش در جمع بدهیهای جاری بدون کاهش مشابه و متقابل در جمع داراییهای جاری.

-3 کاهش در جمع داراییهای جاری بدون کاهش مشابه و متقابل در جمع بدهیهای جاری.

-4 افزایش در جمع بدهیهای جاری بدون افزایش مشابه و متقابل در جمع داراییهای جاری

یکی از با اهمیتترین موضوعات مورد بررسی در حوزه مدیریت مباحث مربوط به سرمایهگذاریها است.[18] تغییرات بیش از حد میانگین سرمایهگذاری میتواند اثرات بلند مدتی بر روی بازدهی غیرعادی و سودآوری شرکتها داشته باشد 

.[شرکتهای سهامی باید در ارتباط با سهامداران خود، سود سهام تقسیم کرده یا اقدام به خرید سهام با حداقلترین هزینه نموده و دیدگاه آنها باید از منظر مالیاتی باشد و از جهت کاهش هزینهها بر مبنای زیر ساختهای موجود عمل نمایند

در این میان، موضوع دیگری که به نوعی با اهرم مالی شرکتها در ارتباط است سرمایهگذاری و به نوعی به بازده شرکتها میباشد .[16] بازده بالای سهام نشات گرفته از نرخ رشد فروش، نقش مهمی را در توانمند ساختن مدیران جهت سرمایه گذاری های آینده شرکت ایفا میکند. نوسان پذیری نرخ بازده سهام شرکتها و تحولات نشات گرفته از سرمایهگذاری بیش از حد ممکن است باعث افزایش بهرهوری شود .

سرمایهگذاری عبارت است از توانایی واحد تجاری مبنی بر پیشبینی اقدامات مؤثر جهت تغییر میزان و زمان جریانهای نقدی آن به گونهای که واحد تجاری بتواند در قبال رویدادها و فرصتهای غیرمنتظره و عادی واکنش مناسب از پیش تعیین شده، نشان دهد.مدیران همیشه به دنبال فرصتهایی هستند که با توجه به افزایش میزان سرمایهگذاری بازده غیر عادی را در جهت مثبت هدایت کرده و سود شرکتها را به نقطه بهینه نزدیک نمایند . نرخ رشد سرمایهگذاریها نشان دهنده افزایش سرمایه شرکتها همراه با افزایش تصمیمات حساس مدیران است .

تاثیر تصمیمات مالی سرمایهگذاری بر ارزش شرکت ریشه در تحقیقات[دارد. رشد شرکت نیز میتواند فرصتهای را برای تقویت سودآوری آن ایجاد کند این استدلال اغلب بر مفاهیمی از جمله صرفه جویی در مقیاس، مزیت نخستین بود، شبکه بیرونی و اثرات منحنی بادگیری استوار است . رشد باعث افزایش اندازه شرکت شده و شرکت های بزرگ با استفاده از ظرفیت صرفه جویی در مقیاس در دستیابی به سود موفق تر عمل میکنند.

تئوری داراییها که در بازار سرمایه کامل ، صرف نظر از ارزش شرکت، در ارتباط با داراییهای مولد مالی بوده است، مبنای مناسبی بر سرمایهگذاری ها محسوب شده است. در واقع بعضی از پژوهشگران مانند گاگلر و همکاران از این دیدگاه حمایت میکردند. اگر چه پژوهشگران دیگری در مقایسه با این تئوری به رابطه مثبت و معنادار بین فرصتهای سرمایهگذاری و تغییرات سرمایه در گردش اشاره داشتند . این دیدگاه و دیدگاههای مشابه به طور کامل نتوانسته است

فرضیات مودیلیانی و میلر را پوشش دهد. سرمایهگذاران بیشتر به دنبال کسب بازدهی همراه با تغییرات افزایشی ثابت هستند . مولر و پیو به این موضوع اشاره داشتند که در ارتباط با نرخ رشد فروش و سرمایهگذاری شرکتی دو ارتباط دو سویه وجود دارد که نهایتا به رابطه مثبت بین این دو متغیر ختم می شود.

تغییرات سرمایه در گردش شرکتها بیشتر نشات گرفته از تحولات غیرعادی بازدهی بوده و ریشه در تحولات بنیادی شرکتها دارد .نرخ رشد فروش مناسب و به موقع واحد تجاری را قادر میسازد تا با برنامهریزی قبلی در ارتباط با مبالغ مد نظر گرفته شده برای سرمایهگذاری علاوه بر پوشش دادن نیازهای سرمایهگذاری عادی شرکت، از فرصتهای غیرمنتظره سرمایهگذاری نیز بهخوبی بهره گیرد  و در دورانی که جریانهای نقدی حاصل از عملیاتمثلاً به دلیل کاهش غیرمنتظره در تقاضا برای محصولات تولیدی واحد تجاری در سطح پایینو احتمالاً منفی قرار دارد با توجه به اعتماد و اعتبار سهامداران خود، به حیات خود ادامه دهد .

 مشکلات در بازار سرمایه، حفظ بازدهی بالا برای شرکتها را جهت استفاده از فرصت های سودآور الزامی کرده است .نتایج حاصل از مطالعات تجربی مبین این است که تهدیدات ناشی از بدهی شرکتها و یا به عبارتی بهتر نحوه بودجه بندی ساختار سرمایه آنها ممکن است میزان انعطاف پذیری مالی شرکتها را متأثر از خود سازد و باعث ایجاد بازدهی غیر عادی شود .

-3پیشینه تجربی پژوهش

-1-3پژوهشهای مرتبط با سرمایه در گردش

آکتاس و همکاران - 2015 - ، طی پژوهشی تاثیر ارزش مدیریت سرمایه در گردش برای نمونه بزرگی از شرکتهای ایالات متحده را بررسی کردند. یافتههای آنها نشان داد که، سطح بهینهای از سرمایه در گردش وجود دارد و شرکتهایی که سطح بهینه سرمایه در گردش آنها همگرا میباشد عملکرد عملیاتی و سهام آنها بهبود مییابد. علاوه بر آن، سرمایه در گردش کارا اجازه میدهد تا شرکتهای با بکارگیری منابع بلااستفاده به ارزش بالاتری دست یابند.

داک بوئی و نگوین - 2015 - ، رابطه بین سرمایه در گردش و ارزش شرکت را مورد مطالعه قرار دادند. با شواهد قانع کنندهای نشان دادند که، رابطه غیر خطی بین مدیریت سرمایه در گردش و ارزش شرکت وجود دارد و سطح بهینه سرمایه در گردش، ارزش شرکت را افزایش میدهد.

مان و جانگ - 2015 - ، طی پژوهشی به بررسی رابطه بین سرمایه در گردش، نگهداشت وجه نقد و سودآوری در شرکت-های رستوران پرداختند. یافتهها بیانگر آن است که رابطه غیرخطی بین سرمایه در گردش و سودآوری وجود ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان داد که، اثرات متقابلی بین سرمایه در گردش و سطح وجه نقد و سود آوری وجود دارد 

انگویست و همکاران - 2014 - ، تاثیر چرخه تجاری رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و سود آوری را مطالعه نمودند. آنها یافتند که، تاثیر چرخه تجاری بر رابطه بین سرمایه در گردش با سود آوری در دوران رکورد اقتصادی نسبت به دوران رونق اقتصادی برجستهتر میباشد. علاوه بر این، نتایج آنها نشان می دهد، ارزش و اهمیت مدیریت موجودی کالا و دوره حسابهای دریافتنی در دوره رکورد اقتصادی افزایش مییابد.

دینگ و همکاران - 2013 - ، طی مطالعهای به تجزیه و تحلیل ارتباط بین سرمایهگذاری، سرمایه در گردش و محدودیت-های تامین مالی پرداختند. آنها یافتند که شرکتهایی که سرمایه در گردش بالایی دارند، حساسیت سرمایهگذاری در سرمایه درگردش نسبت به جریان نقدی بیشتری دارند و حساسیت سرمایهگذاری در سرمایه ثابت نسبت به جریان نقدی پایین می- باشد .

رحمان و ناصر - 2007 - ، رابطه بین مدیریت سرمایه در گردش و نقدینگی شرکتها را با سودآوری شرکتها مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق نشان داد که، بین چرخه تبدیل وجه نقد و اجزاء آن رابطه معکوس معنا داری وجود دارد. علاوه برآن یافته ها نشان داد که بین نقدینگی شرکتها و بدهی با سودآوری آنها رابطه معکوس معنیداری وجود دارد.

لازاریدیس و تریفنیدس - 2006 - ، رابطه بین سود آوری و مدیریت سرمایه در گردش را بررسی کردند. نتایج تحقیق آنها
حاکی از آن بود که، یک رابطه قابل توجه بین سودآوری و چرخه تبدیل وجه نقد وجود دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید