بخشی از مقاله

چکیده
اهمیت کشور پاکستان و موقعیت ژئوپلتیک این کشور باعث شد که محور توجه قدرتهای فرامنطقهایی آمریکا و عربستان واقع شود، حضور ناتو و گسترش وهابیت و افراطیگری اسلامگراهای رادیکال نشان از تاثیرپذیری پاکستان از سوی دو کشور ذکر شده دارد که بشدت میتواند بر روی همسایگانش تاثیرگذار باشد. با توجه به اهمیت موضوع برای همسایگان کشور پاکستان نگارندگان در پی پاسخ به این سوال هستند که، چگونه قدرتهای فرامنطقهایی امریکا و عربستان می توانند بر روابط بین پاکستان و همسایگانش تاثیر گذار باشند؟

هدف اصلی پژوهش این است که تاثیر قدرتهای فرامنطقهای و بینالمللی را بر روابط ژئوپلتیک و سیاست خارجی پاکستان با همسایگانش را بررسی کند. بر این اساس به نظر میرسد که کشورهای آمریکا و عربستان تاثیر بسیار زیادی در روابط بین پاکستان و همسایگانش و مناسبات سیاسی منطقهایی دارند که بیشتر این تاثیرات جنبه منفی داشته و باعث ایجاد مشکل، چالش و درگیریهای بیشتر در این منطقه و بین پاکستان و همسایگانش شده است.

1.  مقدمه

اهمیت کشور پاکستان و موقعیت ژئوپلتیک این کشور باعث شد از دیرباز محور توجه قدرت های فرامنطقه ایی امریکا و عربستان واقع شود. حضور این دو قدرت بزرگ و هرکدام در نوع خود تاثیرگذار در این کشور باعث شده است که روابط پاکستان با همسایگان خود به خصوص ایران و افغانستان تحت تاثیر قرار گیرند.

پاکستان در منطقه شبه قاره هند و در جنوب آسیا واقع شده است و از سال 1947 به استقلال رسید. از همان ابتدا تاکنون مورد توجه دو کشور امریکا و عربستان بوده است و در همین مدت اندک موجب بروز بحران های مختلف و عمده ایی در منطقه و در ارتباط با همسایگان خود بوده است. بسیاری از کارشناسان، پاکستان را بزرگترین خطر برای امنیت جنوب غرب آسیا و صلح بین الملل می دانند. این کشور محرک اصلی ارعابگری مانند: فروپاشی، خشونت ها ، اعمال تروریستی و به عنوان یک همسایه بد ، مسئول آموزش و تحویل تروریست ها و گروه های تندرو بوده و هست. به طور طبیعی چنین وضعیتی ، قطعا بر محیط پیرامونی همسایگان تاثیرگذاری فراوانی     خواهد داشت.

با وجود چنین شرایطی، نوشتار حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که چگونه قدرت های فرامنطقه ای امریکا و عربستان می توانند بر روابط بین پاکستان و همسایگانش تاثیرگذار باشند؟ بر این اساس به نظر می رسد که کشور های امریکا و عربستان تاثیر بسیار زیادی در روابط بین پاکستان و همسایگانش و مناسبات سیاسی منطقه ایی دارند که بیشتر این تاثیرات جنبه منفی داشته و باعث ایجاد مشکل ، چالش و درگیری های بیشتر در این منطقه و بین پاکستان و همسایگانش شده است.

هدف اصلی پژوهش این است که تاثیرات قدرت های فرامنطقه ایی و بین المللی را بر روابط ژئوپلتیک و سیاست خارجی پاکستان با همسایگانش را بررسی کند.

برای هدایت پژوهش لازم است پژوهش به دو بخش مجزا تقسیم می شود. در بخش نخست به کشور عربستان و تاثیری که بر روی ارتباط بین پاکستان و همسایگانش می گذارد، پرداخته می شود، سپس در بخش دوم به بررسی امریکا و تاثیری که بر پاکستان و ارتباط با همسایگانش دارد، می پردازیم. سرانجام انتهای پژوهش به جمع بندی و نتیجه گیری اختصاص داده شده است.

این مقاله به شیوه کتابخانه ایی و با استفاده از کتب ، مقاله ها و سایت های اینترنتی به جمع آوری منابع پرداخته است و روش پژوهش نیز توصیفی – تحلیلی می باشد.

2. مفاهیم نظری
سیاست خارجی:

در کتاب فرهنگ روابط بین الملل آمده است که سیاست خارجی، فعالیتی مرزی تلقی می شود. اصطلاح مرز به این معنا است که سیاست گذاران یک پای خود را در محیط درونی یا داخلی می گذارند و پای دیگر را در محیط بیرونی یا جهانی. سیاستگذاران و نظام سیاست گذاری در این نقاط ، پیوند قرار دارند و می کوشند میان دو محیط متفاوت نقش واسط را ایفا کنند

سیاست خارجی هر حکومتی معمولا بر اساس دو مجموعه از عوامل تعیین می شود. -1 آن دسته از عواملی که به وضعیت داخلی حکومت ها مربوط هستند که از آن جمله می توان از شرایط ژئوپلتیک ، قومیتی و مذهبی، تجربیات تاریخی، پایگاه منابع، دارایی ها ونیاز های اقتصادی، نظامی و تکنولوژیکی، ماهیت سیستم سیاسی و نخبگان طبقه حاکمه و تمایلات ایدئولوژیک و فردی نام برد. -2 عوامل مربوط به محیط خارجی می شوند که این حکومت ها در حوزه آن به عمل می پردازند- منظور سیستم سیاسی بین المللی و سیستم های زیرمجموعه منطقه ای تابع آن است 

هیچ حکومتی، صرف نظر از این که چقدر بزرگ و قدرتمند باشد ، مصون از عوامل سیستماتیک نیست. با این وجود، در این میان حکومت های کوچک تر وضعیف تر نسبت به اثرات نظام بین الملل آسیب پذیری بیشتری دارند. تفاوت در میزان اثرپذیری حکومت ها از نفوذ سیستماتیک، نشات گرفته از این واقعیت است که معمولا ویژگی های بنیادین سیستم بین الملل را حکومت ها بزرگ و قدرتمند شکل می دهند، عوامل موثر در منازعات و همکاری بین دولت ها را تعیین میکنند و قوانینی را وضع می نمایند که بر روابط بین دولت ها و روابط بین الملل حاکم هستند 

برعکس این واقعیت، به جز موارد معدودی که استثنا شمرده می شود، حکومت های کوچکتر و ضعیف تر نقش محدودی در شکل دهی به ماهیت سیستم بین المللی یا تعیین قوانین حاکم بر آن داشته اند، گرچه باید گفت این موضوع همواره نیز ناشی از عدم سعی و تلاش این قبیل حکومت ها نبوده است . بنابراین ، دولت های کوچک تر یا ضعیف تر می بایستی، صرف نظر از تمایل یا عدم تمایل خود، همواره خود را با سیستم جدید منطبق می کردندو تغییرات ماهیت آن را می پذیرفتند. عدم توفیق در سازگاری با سیستم یا حتی بدتر از آن به چالش کشیدن سیستم و قوانین آن، بطور کلی منجر به ناهمگونی، از دست دادن فرصت ها و هزینه های امنیتی و مالی شده است

ژئوپلتیک:
 داریوش آشوری در دانشنامه سیاسی خود ژئوپلتیک را شاخه ایی از مطالعات سیاسی می داند که از ترکیب جغرافیای سیاسی و علم سیاست به وجود آمده است. در این مطالعه،اثر عوامل جغرافیایی مانند وضع جغرافیایی یک کشور یا فرآورده های طبیعی آن بر سیاست آن دولت یا ملت بررسی می شود. 

روابط ژئوپلتیک نیز بر همین اساس ، روابطی هستند که بین کشورها و دولت ها و بازیگران سیاسی بر پایه ترکیب عناصرسیاست، قدرت و جغرافیا بر قرار می شوند. در شکل گیری هرگونه رابطه بین بازیگران، عنصرسیاست، در قالب بازیگر سیاسی، یا اراده ای که به ماهیت رابطه شکل می دهد و نیز اقدامات و کنش هایی که توسط بازیگر انجام می شود، پدیدارمی گردد.

عنصر قدرت در شکل دادن به الگو و ماهیت رابطه و نگرش بازیگران نسبت به هم تجلی پیدا می کند. عنصر جغرافیا نیز نقش بستر ساز را ایفا کرده و انگیزه های لازم برای شکل گیری اراده سیاسی رابطه، تجلی فضائی رابطه و نیزتاثیرگذاری بر سطح قدرت بازیگر را سبب می شود.روابط ژئوپلتیک بین بازیگران به شکل سلطه و استیلا، تحت سلطه، تعامل و تعادل، نفوذ و رقابت شکل می گیرد.

این الگوها اساسا از پویایی برخوردار بوده و دوره ثبات یا تحول آنها تابعی از نحوه ترکیب و تحول عناصر سه گانه جغرافیا ، قدرت و سیاست می باشد 

با این تعاریف، ژئوپلتیک بیشتر نگاهی فراملی دارد و می تواند در سطح منطقه ای ، پیرامونی و جهانی شکل گیرد که بالاترین سطح آن رواط قدرت در سطح ژئوپلتیک جهانی می باشد و این قدرت است که در بین سیاست و جغرافیا وجود دارد .

عربستان:

روابط عربستان و پاکستان همیشه خوب بوده است. یعنی از زمان شکل گیری پاکستان که عربستان هم یکی از نخستین کشورهایی بود که پاکستان را به عنوان دولت جدید اسلامی در منطقه به رسمیت شناخت و در طول سال های بعد هم حمایت خود را از پاکستانی ها ادامه داد

عربستان بزرگترین کشور در باختر آسیا است که از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت دنیا نیز می باشد، از این رو ثروت قابل توجهی به این کشور سرریز شده است، از سوی دیگر چون محل تولد دین مبین اسلام است و خانه خدا در آن واقع شده است، این کشور خود را ام القرآی جهان عرب و اسلام می داند.دولت عربستان و خاندان آل سعود معتقد به وهابیت هستند که از مکتب فقهی حنبلی سنی می باشد که نزدیکی بسیار زیادی با برخی گروههای بنیادگرای موجود در پاکستان دارد.

پاکستان پس از ایران بیشترین جمعیت مسلمان را در خود جای داده است. مسلمانان پاکستان که اکثریت 95 درصدی جمعیت آن را تشکیل می دهند به دو گروه سنی و شیعه تقسیم می شوند. سنی ها با 75 درصد و شیعیان با تقریبا 20 درصد جمعیت به ترتیب اولین و دومین فرقه بزرگ مذهبی پاکستان محسوب می شوند. - عطایی، . - 86 : 1391 مسلمانان سنی پاکستان عموما پیرو مکتب فقی حنفی هستند که خود به دو فرقه فرعی "دیوبندی" و "بریلوی" تقسیم می شوند که مکتب دیوبندی از نظر اعتقادی شباهت زیادی به وهابیت موجود در عربستان دارد.

از دیرباز، دین و مذهب از عوامل مهم چالش در شبه قاره هند و مورد توجه قدرت های سلطه طلب بوده است. تولید و تبلیغ مذاهب و عقاید خود ساخته و ترویج آن در بین مسلمانان سیاستی بود که می توانست از شکل گیری اتحاد در بین مسلمانان جلوگیری نماید. به گونه ایی که هر فرقه خود را مسلمان ناب دانسته و دیگران را مرتد، کافر و واجب القتل پندارد. وهابیت از جمله این دین های ساختگی است که با ترویج عقاید خاص، در قلب جهان اسلام - عربستان سعودی - شکل گرفت و در حال حاضر به عنوان مهمترین چالش مذهبی در میان کشورهای اسلامی مطرح می باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید