بخشی از مقاله

خلاصه

دراین مقاله روابط بین ضمایر و اصطلاحات خطاب، هنجار های مودبانگی و ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه لک زبان مورد بررسی قرار گرفته است. هنجارهای ادب و سیستم خطاب در تمامی جوامع ، از جمله جامعه زبانی مورد نظر، تحت تاثیر ساختار اجتماعی و فرهنگی ان جامعه است. یکی از ویژگی های بارز در سیستم خطاب لکی، عدم استفاده از ضمیر جمع برای اشاره به مخاطب مفرد برای نشان دادن تفاوت اجتماعی طرفین گفتگو است.

استفاده بیش از حد از اصطلاحات مربوط به حوزه روابط خویشاوندی در سیستم خطاب نیز از دیگر ویژگی های این زبان است. دراین پژوهش با تکیه بر ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه زبانی لکی به بررسی و توصیف این ویژگی پرداخته شد.یافته های این تحقیق حاصل مشاهده مستقیم،پرسشنامه ونیز تجزیه و تحلیل مکالمات ضبط شده در بافت های مختلفی چون بازار، مهمانی، مکالمات معمول خانوادگی، نقل داستان و غیره است. نتیجه این تحلیل،بیانگرانعکاس و بازتاب ساختار اجتماعی و شیوه زندگی گویشوران در سیستم خطاب لکی بود.

-1 مقدمه

با اگاهی از سرعت سیر تغییر و تحول زبان ها، لزوم بازنگری، گرداوری و مستندسازی گویش ها ضرورتی انکارناپذیر است. از این رو نگارنده تصمیم گرفت که به بررسی یکی از زبا ن های رایج در غرب کشور و از جمله در استان لرستان، یعنی زبان لکی، بپردازد. زبان لکی در این استان در بخش هایی از شمال، شمال غرب، بخش هایی از غرب و مرکز استان پراکنده است. البته این پژوهش با رویکردی متفاوت از سایر کار های انجام شده بر روی این زبان، یعنی با رویکرد کاربردشناسی، و در چارچوب نظریه های ادب صورت گرفته است و به بررسی سیستم خطاب و تمایر T-V در این زبان می پردازدکه هر یک مختصرا در زیر توضیح داده خواهند شد.

صورت های خطابی به کلمه یا کلماتی گفته می شود که برای مخاطب قراردادن دیگران درگفتگو یا نوشتار بکار می روند

صورت های خطابی کلماتی هستند که طرف صحبت به کار می برد تا در جریان یک مکالمه اشخاصی را که در حال صحبت با انهاست مشخص کند. این اعتقاد وجود دارد که انتخاب صورت های زبانی متاثر از میزان رسمیت بافت و روابط بین طرفین گفتگو در یک کنش گفتاری است 

اصطلاحات خطابی به عنوان بخشی ویژه از زبان رابطه تنگاتنگی با فرهنگ دارند. اصطلاحات خطابی که نشان دهنده روابط بین گویندگان و معانی ضمنی فرهنگی هستند، نوعی نشان خاص زبانی محسوب می شوند.

تمایز T-V، در یک زبان تقابلی است بین ضمایر دوم شخص - جمع و مفرد - که برای نشان دادن میزان ادب، فاصله اجتماعی، تواضع، اشنایی یا توهین نسبت به مخاطب به کار می روند. زبان هایی چون انگلیسی که دارای این تمایز نیستند از عوامل زبانی دیگری چون استفاده از القاب، نام کوچک یا نام فامیل برای بیان روابط مذکور بهره می برند. ازنظر کاربردشناسی، استفاده از تمجیدات اجتماعی و تمایز T-V در مقوله اشاره ای های اجتماعی قرار می گیرد. اشاره ای ها بخشی از کاربردشناسی است. نام این کلمه از کلمه ای یونانی به معنای "نمایش" یا "نشان دادن" گرفته شده است. زیرا مطالعه اشاره ای ها به عملکرد اشاره در زبان مربوط می شود. اشاره ای های اجتماعی به روابط اجتماعی اشاره دارد که اصطلاحات زبانی معرف انهاست، بنابراین تمایز T-V نوعی اشاره ای اجتماعی است.

به طور کلی می توان گفت که تمایز T-V نخست در امپراطوری روم اتفاق افتاد زمانی که امپراطور با ضمیر جمع مورد خطاب قرار می گرفت. با این حال این اتفاق در زبان انگلیسی تنها در اواخر دوره میانه صورت گرفت، که منجر به حذف ضمیر دوم شخص thou در انگلیسی در حدود سال 1700 شد

مطالعات نشان می دهد که ممکن است در سایر زبان ها نیز تمایز T-V حذف شود در حالیکه برخی از زبان های دیگر به صورتی گسترده از این تمایز استفاده می کنند. البته مطالعات سیستم خطاب نشان می دهد که تمایزات اجتماعی در زبان ها به صورت های دیگری غیر از استفاده از ضمایر نیز انجام می شود.

یکی از مطالعات تاثیرگذار در حوزه صورت های خطابی، مطالعه انجام شده توسط براون و ژیلمن است که در قالب مقاله معروف انان بنام "ضمایر قدرت و همبستگی" در سال1960منتشرشد. انان به مطالعه سیستم خطابی در زبان های اروپایی چون فرانسه، المانی و ایتالیایی می پردازند و نتیجه می گیرند که استفاده از ضمایر مختلف برای مورد خطاب قرار دادن یک شخص، این امکان را فراهم می سازدکه بتوانیم روابط بین گوینده و شنونده را مشخص کنیم.از نظر انان کاربرد ضمیر خودمانی دوم شخص مفرد T در مقابل ضمیر V در این زبان ها تحت تاثیر دو نیرو یا عامل است:

قدرت - - power و همبستگی - . - solidarity از نظر انان، کاربرد دو سویه ضمایر T یا V توسط اشخاص نشان دهنده همبستگی است. بنابراین کاربرد ضمیر جمع راهی است برای بیان رسمیت،احترام یا فاصله اجتماعی. تمایز T-V به مثابه ابزاری است که زبان ها از طریق ان بین سطوح مختلف ادب، فاصله اجتماعی، اشنایی، تواضع، و توهین به مخاطب تمایز قایل می شوند.

براون و ژیلمن - - 1960 اشاره می کنند که قدرت می تواند ناشی از قدرت فیزیکی، ثروت، سن، جنس یا داشتن نقش درموسسات رسمی و دولتی و یا حتی خانواده باشد. از سوی دیگر، همبستگی نشان دهنده صمیمیت است و دو سویه است. بر اساس این فرضیه، اگر طرفین مکالمه، با یکدیگرنزدیک و صمیمی باشند،به صورت دو طرفه ضمیر T را بکار می برند.

اگرچه بسیاری از این محققان با این نظریه موافقند اما این مدل دارای محدودیت هایی نیز می باشد. از جمله اینکه قادر به توصیف کاربرد ضمیر سوم شخص جمع و نیز نام کوچک در المانی نیست،که به نظر می رسد هم زمان هم نشان دهنده صمیمیت است و هم نشان دهنده شان و مقام همچنین کلین - 2006 - معتقد است که تغییرات سیاسی- اجتماعی می تواند سبب پیچیدگی تعیین میزان فاصله اجتماعی و بنابراین انتخاب صورت های خطابی شوند.

براون و لوینسون - - 1987 به توصیف شیوه های دیگری غیر از استفاده از ضمایر که در انگلیسی برای بیان روابط بکار می برند،می پردازند.اروین-تریپ - - 1972 با استفاده از نتایج کار انان و مشاهدات خود نموداری برای نمایش انتخاب اصطلاحات خطاب ارایه می دهند. نتایج کار آنان به شرح زیر است:

یکی از عواملی که از نظر آنان می تواند بر انتخاب گوینده تاثیر گذارد status marked setting است که بیانگر محیط هایی است که کاملا مشخص و تعریف شده اند. مانند: همایش ها، گردهمایی های خانوادگی و .... . در چنین محیط هایی سبک گفتاری هر شخص بر اساس نقش اجتماعی

او کاملا تعریف شده است. مانند: اقای رییس، جناب قاضی و غیره. در مورد مخاطبین غیر فامیل - در جامعه امریکایی - اولین شرط برای اینکه با نام کوچک نامیده شود این است که همکار یا اشنا باشد. در غیر این صورت با عنوان و نام فامیل خوانده می شود.

مفهوم رتبه نیز نشانه جایگاه شخص در ساختار سلسله مراتبی گروه های کوچک و یا نقش های اجتماعی است که رتبه بندی شده اند. مانند: معلم-دانش اموز. در این مدل کسانی که هم رتبه گوینده هستند و یا در رتبه پایین تری نسبت به او قرار دارند با نام کوچک نامیده می شوند.

آنان در کار خود تمام عوامل اجتماعی تاثیر گذار در انتخاب صورت خطابی، از جمله جنس، سن، فاصله و نقش اجتماعی و میزان اشنایی را مد نظر قرار می دهند. مدل آنها نشان دهنده ترتیب واقعی مراحلی که گوینده جهت اتخاذ تصمیم طی می کند نیست.به عبارت دیگر،این مدل برای درک اینکه چرا برخی از اصطلاحات خطاب مناسب نیستند مفید است، اما اینکه چگونه یک گوینده تصمیم می گیرد که کدام صورت خطابی را انتخاب کند مساله دیگری است.

روش شناسی

روش جمع اوری اطلاعات در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده است.جامعه مورد مطالعه روستاهای لک زبان اطراف شهرستان خرم اباد هستند. شهرستان خرم اباد دارای چهار بخش پاپی، چغلوندی، زاغه و مرکزی است. از بین این چهار بخش، دو بخش پاپی و مرکزی عمدتا لر زبان و دو بخش زاغه و چغلوندی لک زبان هستند.

از این رو ، از هر کدام از این دو بخش دو روستا به طور تصادفی به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب شد.اطلاعات مربوط به جمعیت این روستاها از وبگاه رسمی مرکز امار بر اساس سرشماری نفوس 1390 تهیه و حجم نمونه بر اساس جدول کریجسی مورگان تعیین شد. جمعیت دو روستای بخش چغلوندی 425 نفر و جمعیت دو روستای انتخابی بخش زاغه 456 نفر بود، که براساس جدول مورگان حجم نمونه 261 بود. ولی اندکی بیشتر یعنی 270 پرسشنامه توزیع شد.

پرسش نامه از دو قسمت تشکیل شده است.بخش اول شامل اطلاعاتی در مورد سن، جنس و محل زندگی پرسش شونده ها بود. بر اساس اطلاعات به دست امده از این بخش، جامعه مورد مطالعه به سه گروه سنی 12 تا 18، 19 تا 30 و 31 به بالا و نیز دو گروه جنسی زن و مرد تقسیم شدند.

بخش دوم پرسشنامه از نوع تکلیف تکمیل گفتمان یا - Discourse Competition Task - است، که در ان موقعیت هایی به تصویر کشیده شده که انعکاس موقعیت های واقعی زندگی در جامعه هدف هستند. دراین موقعیت ها تفاوت سن،جنس و میزان اشنایی بین شرکت کنندگان به عنوان عوامل تاثیرگذار بر هنجارهای مودبانگی و انتخاب ضمایر و صورت های خطابی لحاظ شده است. در این پرسشنامه از کار بهاراترام - 2003 - الگوبرداری شده است.

بخش دیگری از داده های مورد نیاز در این تحقیق حاصل مشاهده مستقیم ونیز تجزیه و تحلیل مکالمات ضبط شده است. این مکالمات در بافت های مختلفی چون بازار، مهمانی، مکالمات معمول خانوادگی، نقل داستان و غیره ضبط شده و سپس از نظر کاربرد صورت های خطابی و ضمایر مورد بررسی قرار گرفته اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید