بخشی از مقاله

چکیده

در مقاله حاضر، از منظر علم جامعه شناسی زبان، جنسگراییٌ زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته و بر این مبنا با زبان انگلیسی مقایسه شده است . باتوجه به این واقعیت که زبان فارسی مانند زبان جنسگرای انگلیسی از نظر نحویٍ جنسگرا نمیباشد، اما کاربرد این زبان دربرخی موارد در حوزه زبانی واژگانَ، ساختواژهُ از نظر استعاریِ و در سطح گفتمان جنسگرا بودن آن را متجلی می نماید، ضمن مقایسه اجمالی دو زبان مذکور و بررسی شباهتها و تفاوتها، انعکاس جنسگرایی در سطح گفتمان زبان فارسی مورد مطالعه گرفته است، و در پایان برخی از متغیرهای زبانی- اجتماعی موثر در بازتاب مسئله تبعیض جنسی در زبان فارسی از طریق تهیه پرسشنامه منظم و ارئه آن به 320 مرد فارسیزبان بررسی شده است.

-1 مقدمه

اصطلاح " جنسگرا" دردهه 1960 درقیاس با اصطلاح "تبعیض نژادیّ" به منظور "توصیف مسئله تبعیض جنسی دریک جامعه" ظهوریافت. درچنین بافتی نوعی ارتباط سلسلهمراتبی میان دو جنس زن و مرد وجود دارد بهصورتیکه یکی ازاین دو جنس به عنوان "هنجارْ" و دیگری تحت عنوان "دیگریَ" و یا "مرتبه پایین ترُ" درنظرگرفته می شود؛ و دررابطه با فعالیت های اجتماعی، جنس زن - و دربرخی موارد جنس مرد - فقط به دلیل عامل جنس، تحت فشار، استثمار، و یا نفوذ جنس دیگر قرار دارد - لیتوسلی تیًٌ، . - 13:2006 در این گونه زبانها، نوع نگاه به زن و مرد یکسان نمیباشد، بهصورتیکه گویی اعضای یک جنس نسبت به جنس دیگرانسان کاملی نیستند و بنابراین ازحقوق کمتری برخوردارند.

بهطور کلی در اینگونه جوامع مردها نسبت به زن ها اختیارات بیشتری دارند، حقوق بیشتری کسب میکنند، و جایگاههای شغلی بالاتری را اشغال میکنند. مردها همچنین نسبت به زن ها دارای قدرت فیزیکی بیشتری هستند.  براین مبنا عنوان زبان جنس به رابطه بین زبان و عقاید کاربران زبان درباره زن و مرد اشاره می کند. در بسیاری از موارد خصوصیات فیزیکی زن و مرد بر قضاوتهای اجتماعی افراد تاثیر گذاشته است و قضاوت های ارزشی متفاوتی را نسبت به دو جنس مذکر و مونث باعث شده است.

به نظر میرسد سخنگویان و کاربران زبان هستند که به زبان مفهوم جنسی میدهند و این خود نیز نتیجه تفکر و جهانبینی افراد  سخنگویان است که دیدگاههای خود را در زبان منعکس میکنند.  زبانها را باتوجه به نحوه ظاهرشدن جنس در آن ها به دو دسته تقسیم میکنند: زبانهایی که مقوله جنس را دستوری کردهاند، یعنی در نحو آنها میتوان آشکارا عنصر مشخصکننده جنس - مونث، مذکر - را مشاهده کرد، مانند زبان انگلیسی و زبانهایی که مقوله جنس را دستوری نکردهاند، مثل زبان فارسی؛ که در بخش سوم این مقاله بدان اشاره خواهد شد.

-2 روش شناسی تحقیق

-1-2 نوع تحقیق

پژوهش حاضر را میتوان بر اساس ماهیت و روش یک تحقیق توصیفی- تحلیلی درنظر گرفت، چراکه از یک طرف جنسگرا بودن زبان فارسی را از طریق جمع آوری شواهد زبانی متعدد توصیف میکند، و از طرف دیگر به تشریح و تبیین دلایل این واقعیت زبانی- اجتماعی و چرایی آن میپردازد. بنابراین این پژوهش بر مبنای هدف، یک تحقیق بنیادی است.

-2-2 شیوه جمعآوری دادهها و نحوه گردآوری اطلاعات

دادههایی که از آنها به عنوان شواهد زبانی درجهت نشاندادن جنسگرا بودن زبان فارسی استفاده شده است از طریق خواندن متون روزنامهها و مجلهها، ضبط گفتار طبیعی کاربران زبان فارسی، ثبت گفتار بازیگران سریالها و فیلمهای سینمایی، ترانه های خوانندگان، و گاه اشعار شاعران فارسی زبان گردآوری شده است. بهعلاوه، اطلاعات مربوط به دلایل جامعهشناختی انعکاس تبعیض جنسی در گفتار فارسی زبانان ازطریق تهیه پرسشنامه منظم بهدست آمده که حاوی 50 سوال بسته میباشد، که هر یک درباره یکی از ابعاد موضوع مورد مطالعه است؛ این سوالات به صورت چند گزینهای است که در اختیار 320 مرد پاسخگویی قرار گرفت که بهمنظور بررسی متغیرهای سن، و سواد قشر کهنسال، میانسال، جوان، تحصیلکرده و بیسواد جامعه را تشکیل میدهند.

-3 جنسگرایی زبان فارسی در مقایسه با زبان انگلیسی

-1-3 جنسگرایی در واژگان

- در واژگان زبان انگلیسی واژههای Man وMankind برای اشاره به بشریت به کار میرود، به همان صورت که he به عنوان ضمیر سوم شخص مفرد بینشان، یعنی برای اشاره به هر دو جنس زن و مرد کاربرد دارد - واردافٌ، . - 202:1986 در زبان فارسی نیز موارد مشابه وجود دارد. بهعنوان مثال، در بخش واژگان زبان فارسی از واژه های »مرد«، »برادر«، »بابا«، »داداش« و »پسر«، به عنوان هنجاری برای عام بهمنظور اشاره به هر دو جنس مرد و زن استفاده میشود، بنابراین نوعی عدم تقارن در این بخش مشاهده میگردد. مثالهای زیر بیانگر این مسئله است - میرسعیدی،: - 1390

الف - مردش هستی یا نه؟

ب - برای انجام این کار باید مرد عمل باشی.

پ - مرد و مردونه قول بده.

ت - یه بابایی رو دیدم....

ث - داداش یواش تر، گوشمو کر کردی !

ج - ای مردم، با اتحاد و برادری میتوان بر دشمن غلبه کرد.

د - صورت زیبای ظاهر هیچ نیست/ ای برادر سیرت زیبا بیار   »پروین اعتصامی«

ذ - بر بساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست/ یا سخن دانسته کو ای مرد عاقل یا خموش »حافظ« بهعلاوه، واژه های مذکر »جوانمرد«، »مرد ]در نقش صفت«[ و مشتقات آنها، »مردانگی«، »جوانمردی«، و»مردی«، در بخش واژگان زبان فارسی با معنای مثبت برای خطاب و توصیف هر دو جنس مرد و زن کاربرد عام دارند که هیچ معادل مونثی ندارند. همانطور که مشهود است در زیربنای این واژهها که دیدگاه ارزشی مثبت در مورد جنس مرد را نشان میدهد، تصورات و باورهای فرهنگی زبانمندان نهفته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید