بخشی از مقاله
چکیده
حضور هستی، در هر آن، صورتی است از هستی که بنابر استعداد زمان، تجلی مییابد . این حضور، وابسته و بایسته ای از آنات غیر حال است که در آن حاضر، نمود یافته است. استعداد این زمان، بهرهای است که از حال و گذشته و آینده، نه در تعریف و مبنای خطی خویش، که به عنوان گسترهای از هستی و نمودها و تجلیات مادی آن، خواهد برد. تعلق به حضور یا تجلی هستی در آن حاضر، وجهی از معاصر بودن است. از رسالتهای معماری کمک در کشف هستی است و رسیدن به هستی اصیل توجه به وجود است. در نظر هایدگر، گذشته، امر گذشته نیست بلکه بازآینده است. آینده مبدا حال و گذشته میشود، لذا توجه به گذشته به نوعی توجه به آینده است. بنابراین معماری، اگر در حضور خود که تابعی از گذشته و آینده است، به جای پرداختن به موجود - به عنوان وجه نا اصیل وجود - به وجود اصیل و هستی بنگرد و بیندیشد به معاصر بودن، دست مییابد.
واژه های کلیدی: معاصر بودن، زمان، هستی، هایدگر
.1 مقدمه
پرداختن به مفهوم معاصر بودن، و ابتناء آن در دیسیپلین معماری، جای تأمل و درنگ دارد. برای رسیدن به مفهوم معماری معاصر، شناختِ معماری و چیستیِ آن، واجد اهمیت خواهد بود. معماری فرآوردهای است محصول اندیشهی معمار و طراح اثر، که خود در 1 این مقاله بر مبنای مقاله کلاسی درس مباحث منتخب در معماری در دوره دکترای خانم افسانه مدرسی رفعت و آقای محمد حسین سلمان روغنی با عنوان "تبیین مؤلفه های معاصر بودن در معماری، با تأملی بر مفاهیم هستی و زمان هایدگر"، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، گروه معماری به راهنمایی استاد "جناب آقای دکتر داراب دیبا"، نگاشته شده است.
پس زمین های کلانتر، با جهان و هستی مرتبط است. اگر به معماری به عنوان هنری بنگریم که ابزاری است در دست هنرمند، برای رسیدن به اهداف انسانی، طرح و بیان اندیشه های طراح - از خلال این اثر- تعریف هستی و چگونگی اندیشیدن دربارهی آن، جایگاه ویژهای مییابد. اگر مفهوم اصالت را نقطه مرکزی اخلاق معماری قرار دهیم وظیفه ی معماری عبارتست از این که به ما کمک کند که شیوه هستیمان را در این جهان شناسایی کنیم. پس برای شناخت معماری، باید نسبت انسان را با جهان و هستی تعریف کنیم. تحلیل پیچیده ی وجود انسان – پدیدار شناسی هستی در جهان- یک مؤلفه بینش است که نقطه عزیمت برای گفتمان معمارانه می باشد. از سوی دیگر تأمل در معنای معاصر بودن، مفهوم زمان را به میدان آورده، در پی آن، هستی و زمان، تأملات هایدگر 2 در تعریف "دازاین"3 را متجلی می نماید. بنابراین در جستجوی مؤلفههای معماری معاصر و تبیین چگونگی اندیشیدن به آن، به تعاریف و تحلیلهایی از مفاهیم پیشگفته، در آراء و اندیشههای متفکران پرداخته، در ادامه با تأملی بر مفاهیم هستی و زمان هایدگر، سعی در شناسایی مؤلفههای مورد نظر خواهیم داشت.
.2 روش تحقیق
در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای، اطلاعات مربوط به موضوع معاصر بودن، جمع آوری شده است و بر اساس تحلیل محتوای معنایی و تفسیری- تاریخی، بستر نظری موضوعات اصلی بحث نظیر: معاصر بودن، زمان، هستی، معماری و ... فراهم شده و دیدگاه های متفاوت در زمینه ی موضوع، جهت فهم سابقه و تطور عوامل تأثیرگذار، جمع آوری می شود. سپس با روش استدلال منطقی، رابطه ی میان بحث فوق با مقوله ی معماری بسط یافته و واژه های کلیدی که در ساخت چارچوب مفهومی موضوع نقش اساسی دارد، استخراج می شود. این واژه ها با رویکردی که از تحلیل های ابتدایی به دست آمده، از نگاه محققان بازتعریف شده و مدل ارتباطی آنها برای دستیابی به اهداف پژوهش ترسیم میگردد.
.3 ادبیات تحقیق
در خصوص معاصر بودن در هنر مطالعات متعددی در مراجع خارجی توسط افراد مختلف صورت گرفته که از جمله می توان از شلی ایزاک4، جولین اسپالدینگ 5، تری اسمیت 6، هریس7، اشنایدر8، لوین9 و ... نام برد. در زبان فارسی نیز تحقیقاتی در این زمینه در شمارهای از مجلهی شارستان صورت پذیرفته که در این مقالات به تعریف واژهی معاصر بودن از دید معماران، فلاسفه و هنرمندان ایرانی و خارجی پرداخته شده، اما آن چنان که باید در خصوص معاصر بودن معماری و پیوستن به جریان معماری معاصر جهانی تحقیقاتی صورت نپذیرفته، لذا پژوهش در این حوزه ضروری مینماید.
.4 تبیین و تبارشناسی واژگان
در ابتدا و برای ورود به مبحث اصلی، برخی واژگان مرتبط با معاصر، از جمله معاصر بودن، معاصریت، اکنون، اکنونیت و معادلهای لاتین برخی از آنها که در ادبیات موضوع مورد استفاده هستند - در فرهنگ لغات گوناگون - مورد شناسایی و تعریف قرار گرفته است. جدول زیر خلاصهای از این برابریها را ارائه میکند. اولین نکتهای که در این شناسایی جلب توجه میکند این است که اسم مصدر از واژههای معاصر و اکنون که بعضاً مورد استفاده هم قرار میگیرند در فرهنگ لغات موجود نیست. واژه معاصریت که از آن مفهوم معاصر بودن مورد انتظار است و اکنونیت به معنای در حال و در این زمان بودن، از این جملهاند.
نیاز برای چنین واژگانی شاید بتواند نشانهای از تازگی و اخیر بودن این مباحث در فرهنگ اندیشه ایرانی باشد. همین گونه است واژه ای چون "Presentness" که تنها در دیکشنری آکسفورد قابل ردیابی است. پیتر آیزنمن از این واژه بهره میگیرد. آیزنمن معتقد است که مدرنیستها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جست و جو کرد، پست مدرنیست ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند، ولی معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند. در این مورد وی از واژه ی " " Presentness به معنای " اکنونیت " استفاده کرده و معتقد است که معماری در هر زمان و مکان باید اکنونیت داشته باشد. متعلق به زمان و مکان حاضر باشد . - کامل نیا، . - 153 : 1393 به دلیل همین استفادهها و با برگردان این کلمه به فارسی، واژه اکنونیت به عنوان جایگزین آن مورد استفاده قرار میگیرد.
معاصر بودن در غرب اتفاق افتاده است . معاصر بودن در هنر و در واقع هنر معاصر چیست؟ هنری است که در زمان حاضر محقق شده، و بروز کرده است. بنابراین، هنر معاصر عبارتست از هنری که در ساحت مدرنیسم و بعدها هم در ساحت پست مدرنیسم شکوفا میشود. برخی از هنرمندان، معمولاً واژهی معاصر را مترادف و معادل با واژهی مدرن تلقی می کنند. بنابراین وقتی می گویند هنر مدرن یعنی هنر معاصر. بنابراین بعضی متخصصین، هنر معاصر را هنری می دانند که در طول زندگی ما اتفاق می افتد. بنابراین معاصر بودن یعنی چیزی که در دوران زندگی ما تحقق پیدا کرده و این تعریفی کلی برای معاصر بودن است.
لغت contemporary از غرب آمده و به همین علت خاستگاه واژه ی معاصر بودن، غرب و برگردانی از آنجاست. در کنار معاصر، تاریخ معاصر مطرح می شود. تاریخ معاصر یکی از زیر مجموعه های تاریخ مدرن میباشد که عبارت است از دورهای تاریخی که از حدود 1945 میلادی شروع میشود و تا زمان حال - تا - 2017 ادامه مییابد. بنابراین واژهی تاریخ معاصر - contemporary history - ، حداقل از اوایل قرن 19 در غرب متداول شده است. - ضیمران، 1394و - 95